به گزارش خبرگزاری تسنیم، «ضمیر کابلوف» نماینده ویژه رئیسجمهور روسیه در امور افغانستان در گفتگو با رادیو «کامسامولسکایا پراودا» گفت که افغانستان گرچه برای مسکو اولویت سیاسی نیست، اما از نظر ژئوپولیتیک و جغرافیایی برای روسیه سودمند و راهبردی است.
وی افزود: افغانستان به عنوان یک پل ترانزیتی، شمال اوراسیا را به جنوب آسیا متصل میکند.
کابلوف تصریح کرد که برای تأمین منافع راهبردی روسیه، عادیسازی روابط با طالبان امری حیاتی است.
نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان همچنین هشدار داد تا زمانی که طالبان در فهرست سازمانهای تروریستی روسیه باقی بماند، نه تنها روابط امنیتی رسمی، بلکه مناسبات اقتصادی و همکاریهای تجاری میان بخشهای خصوصی و دولتی روسیه با افغانستان از نظر قانونی امکانپذیر نخواهد بود.
دادگاه عالی روسیه پیشتر در 28 فروردین، با درخواست دادستانی کل این کشور برای تعلیق طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی موافقت کرد و اعلام کرد که این تصمیم فوراً اجرایی خواهد شد.
نماینده روسیه در امور افغانستان در ادامه گفت: «برای اینکه قراردادهای اقتصادی ما با افغانستان اعتبار قانونی داشته باشند، باید وضعیت رسمی طالبان مشخص شود.»
وی با اشاره به تجربه اتحاد جماهیر شوروی، خاطرنشان کرد که روابط اقتصادی آن دوران بیشتر به کمکهای بلاعوض محدود بود، اما امروز روسیه میتواند در چارچوب منافع واقعی اقتصادی با افغانستان همکاری کند.
کابلوف همچنین گفت که تعامل با مقامات حاکم بر افغانستان برای جلوگیری از تهدیدات تروریستی و بیثباتی منطقهای، ضروری است.
نماینده ویزه پوتین در این گفتگو خطاب به طالبان هشدار داد که حکمرانی صرفاً با روشهای قهری پایدار نخواهد بود و تأکید کرد که توسعه اقتصادی و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی مردم باید در اولویت قرار گیرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «ولادیمیر پوتین» و «شی جین پینگ» رؤسای جمهوری روسیه و چین در جریان سفر رسمی رئیسجمهور چین به مسکو، بیانیهای مشترک صادر کردند که در آن بر همکاری مستمر دو کشور برای کمک به ثبات و آینده افغانستان تأکید شده است.
در این بیانیه آمده است که طرفین قصد دارند همکاریهای خود درباره افغانستان را در قالبهای دوجانبه و چندجانبه از جمله "فرمت مشورتی مسکو"، "سازوکار کشورهای همسایه افغانستان" و "سازمان همکاری شانگهای" تقویت کنند.
بر اساس این بیانیه، هدف این همکاریها، تسهیل شکلگیری افغانستانی مستقل، بیطرف، متحد و صلحآمیز، عاری از تروریسم و مواد مخدر، و در هماهنگی با همسایگان عنوان شده است.
پوتین و شی نقش فعال پلتفرمهای منطقهای در حل سیاسی مسئله افغانستان را سازنده دانستند و بر ادامه مشارکت راهبردی خود در این مسیر تأکید کردند.
این بیانیه در حالی منتشر شد که رئیسجمهور چین روز گذشته (18 اردیبهشت) وارد مسکو شد و در مراسم «رژه پیروزی» روسیه به مناسبت هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم شرکت کرد.
رؤسای جمهور دو کشور عصر همان روز دیداری دوجانبه داشتند که منجر به صدور این بیانیه شد.
با وجود آنکه روسیه و چین طالبان را رسماً به رسمیت نشناختهاند، اما روابط دیپلماتیک و اقتصادی نزدیک با هیئت حاکمه افغانستان دارند.
راه دشوار ترامپ برای کنترل مجدد پایگاه استراتژیک بگرام
در حالی که موضوع افغانستان پس از سقوط دولت در سال ۲۰۲۱ به حاشیه رفته بود، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در سال ۲۰۲۵ با تأکید بر بازگشت به این کشور و استقرار در پایگاه هوایی بگرام، تلاشها برای احیای حضور آمریکا در افغانستان را از سر گرفته است. این تلاش، که احتمالاً از طریق مذاکره با طالبان صورت میگیرد، با چالشهای متعددی روبرو است.
به گزارش ایراف، نشریه National Interest با نشر مطلبی از عبدالله خنجانی مقام حکومت پیشین افغانستان، علاقه دونالد ترامپ به پایگاه بگرام را ناشیانه توصیف کرده و موانع مهم پیش روی او برای دستیابی به این هدف از طریق مذاکره با طالبان را شرح داده است.
ترامپ در ابتدا بر بازیابی تجهیزات نظامی به جا مانده در افغانستان تأکید داشت، اما در ادامه، اهمیت حفظ پایگاه بگرام را به عنوان یک مرکز نظارتی استراتژیک برای ایالات متحده برجسته ساخت. او معتقد است که بگرام از نظر امنیتی و نظارتی حائز اهمیت فراوان است و میتواند به آمریکا در نظارت دقیقتر بر فعالیتهای چین در منطقه کمک کند.
با این حال، به باور خنجانی، اظهارات ترامپ در مورد بازگشت به پایگاه بگرام از منظر عملیاتی و سیاسی با چالشهای عمدهای روبرو است. بیشتر تجهیزات باقیمانده در افغانستان یا غیرقابل استفاده شدهاند یا توسط طالبان به فروش رسیدهاند؛ بنابراین، نه تنها بازپسگیری این تجهیزات دشوار است، بلکه هزینههای تعمیر آنها نیز از ارزششان بیشتر خواهد بود. همچنین، طالبان کنترل بسیاری از این تجهیزات را از دست داده و آنها به دست گروههای تروریستی و دیگر بازیگران بینالمللی افتاده است.
ترامپ در سخنان خود اشاره کرده است که اگر آمریکا قصد بازگشت به بگرام را دارد، باید برای کنترل این پایگاه با طالبان وارد مذاکره شود. نویسنده این تحلیل معتقد است که این امر میتواند به طور ضمنی به حکومت طالبان مشروعیت بینالمللی ببخشد، به ویژه در شرایطی که دولت این گروه به رسمیت شناخته نشده است. مذاکرات با طالبان برای حضور در پایگاه بگرام نه تنها مشروعیت آنها را تقویت میکند، بلکه ممکن است به طور غیرمستقیم موجب استحکام وضعیت داخلی طالبان شود.
خنجانی میافزاید، در حالی که ترامپ به بگرام از دیدگاه استراتژیک مینگرد، حضور نظامی ایالات متحده در این پایگاه میتواند علاوه بر هزینههای مالی و انسانی، مشکلات امنیتی قابل توجهی نیز به همراه داشته باشد. به باور این مقام پیشین حکومت افغانستان، با توجه به حضور گسترده گروههای تروریستی و شورشی در افغانستان، بازگشایی پایگاه بگرام میتواند به هدفی جذاب برای این گروهها تبدیل شود که همواره در تلاش برای ضربه زدن به نیروهای خارجی هستند.
از سوی دیگر، به گفته خنجانی، بسیاری از گروههای مقاومت ضد طالبان در افغانستان، به ویژه در مناطق شمالی و مرکزی این کشور، فعال هستند و تقویت این گروهها به جای مذاکره با طالبان میتواند به ایجاد تعادل در عرصه سیاسی افغانستان کمک کند. این گروهها که عمدتاً از سربازان سابق افغان تشکیل شدهاند، در گذشته نقش مهمی در مقابله با تروریسم جهانی ایفا کردهاند و میتوانند به عنوان متحدانی قابل اعتماد برای همکاری در عملیاتهای ضدتروریستی عمل کنند.
بنابراین، برای تحقق اهداف ایالات متحده در افغانستان، باید به جای مذاکره با طالبان، از گروههای مقاومت حمایت شود تا فشار لازم برای مقابله با طالبان در این کشور ایجاد گردد. با تقویت این گروهها، میتوان آیندهای پایدارتر و امنتر برای افغانستان رقم زد که به جای تحمیل فشار بیشتر بر مردم، به حمایت از نیروهای مقاومت و ایجاد توازن در شرایط داخلی افغانستان منجر شود.
در نهایت، نویسنده این تحلیل تأکید کرده است که هرگونه مذاکره با طالبان برای بازگشایی پایگاه بگرام نه تنها مشروعیت این گروه را تقویت میکند، بلکه موجب میشود که آمریکا و سایر قدرتهای جهانی در آینده برای مقابله با تهدیدات تروریستی و نفوذ منطقهای با مشکلات بیشتری روبرو شوند.
قهر رهبر طالبان از پاکستان؛ قندهار برنامه سفر متقی به اسلامآباد را متوقف کرد
هبتالله آخوندزاده، رهبرطالبان، دعوت رسمی پاکستان از وزیر خارجه خود برای سفر به اسلامآباد را رد کرد. این تصمیم، در بحبوحه تلاشهای پاکستان برای حل اختلافات با طالبان، نشان میدهد که کانون تصمیمگیری در روابط دو طرف قندهار است؛ این اقدام، شکاف عمیق در روابط دو طرف را آشکار میکند و نشاندهنده تغییر رویکرد طالبان نسبت به پاکستان است.
به تازگی گزارش هایی منتشر شده است مبنی بر اینکه هبت الله آخوندزاده، رهبر طالبان به امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه طالبان اجازه سفر به پاکستان را نداده است. منابعی از درون طالبان به رسانه ها گفته اند که علیرغم دعوت رسمی پاکستان از امیرخان متقی، رهبر طالبان به او اجازه این سفر را نداده و هیچ برنامه ای برای سفر امیرخان متقی به اسلام آباد وجود ندارد. این درحالی است که تاکنون علت اصلی مخالفت رهبر طالبان با این سفر مشخص نشده است.
دو هفته پیش، وزیر خارجه پاکستان در سفری به کابل به منظور حل تنش ها با طالبان به صورت رسمی از امیرخان متقی دعوت کرد تا به اسلام آباد سفر کند. پاکستان در شرایطی از متقی دعوت کرد که رابطه دوطرف در باتلاقی از بحران ها گیر کرده است. اسلامآباد که از زمان بازگشت طالبان، برخلاف انتظار، نتایج معکوسی به دست آورده و پس از آزمون و خطاهای بسیار برای متقاعد کردن طالبان به همکاری با این کشور، با در بسته مواجه شده است، در هفتههای اخیر تلاش کرده تا بار دیگر از مسیر دیپلماتیک به حل اختلافات با کابل بپردازد. اما در این مسیر یک چالش جدی وجود دارد: دلخوری رهبر طالبان از اسلامآباد.
درگیری های مرزی، فشارهای نظامی و جدل دیپلماتیک میان این دو همسایه روندی از بی اعتمادی و خصومت را در جریان بیش از سه سال گذشته رقم زده است. به طوری که اکنون قندهار برخلاف گذشته دیگر به اسلام آباد به چشم یک متحد نگاه نمی کند. در این میان، تصمیم رهبر قندهارنشین طالبان مبنی بر عدم اجازه سفر متقی به پاکستان دریچه دیگری از این روابط را نشان داد: اینکه سیاست های اسلام آباد در افغانستان یک مخالف جدی دارد: رهبر طالبان.
به عبارت دیگر، می توان این برداشت را داشت که عدم رضایت هبت الله از سفر متقی به اسلام آباد ریشه در این امر دارد که سیاست های اسلام آباد به مذاق رهبر طالبان خوش نیامده و اعتماد او را سلب کرده است. از سوی دیگر، این احتمال نیز وجود دارد که آخوندزاده خواسته است با این اقدام گوش اسلام آباد را بپیچاند که کارشکنی یا فشار بر طالبان تبعات منفی دارد و اسلام آباد برای بازیابی روابط باید آنها را اصلاح کند. همچنین این گمانه نیز وجود دارد که طالبان هیچ عجله و یا هم نیازی به روابط با اسلام آباد در شرایط فشار ندارد.
از همین رو رهبری طالبان ضمن نشان دادن رویه ای مستقلانه مخالفت خود را با سیاست های پاکستان از طریق عدم اجازه سفر متقی نشان داد و این پیام را رساند که اسلام آباد دیگر جایگاه گذشته را نزد طالبان ندارد و برای تحقق منافعش باید به تصحیح رفتار خود بپردازد.
از سوی دیگر، طالبان نیز دیگر تنها به دنبال رضایت اسلام آباد نیست. سیاست خارجی کثرت گرای طالبان، سیاست دوری از اسلام آباد و یا هم به عبارت دقیق تر پرو بال ندادن به اسلام آباد را نشانه رفته است. به طوری که درحالی که متقی اجازه سفر به اسلام آباد را نگرفت اما قرار است هفته آینده به تهران سفر کند. از سوی دیگر، متقی در اوج تنش های میان هند و پاکستان با نماینده هند در کابل دیدار کرد.
این مخالفت اما میتواند دلیل دیگری نیز داشته باشد: گشت زنی های هواپیماهای پاکستانی بر فراز آسمان قندهار. گزارش هایی از گشت زنی هواپیماهای بی سرنشین بر آسمان قندهار جایی که پایگاه فرمانروایی رهبر طالبان است همواره منتشر شده است. هواپیماهایی که برخی از آنها علی رغم نداشتن نام و نشان طالبان به پاکستان نسبت داده شده و معتقد است که از کشورهای همسایه وارد آسمان افغانستان می شوند. هبت الله این حرکت را به نوعی دخالت و یا هم زیرنظر گرفتن از جانب پاکستان تعبیر کرده است.
تحریک طالبان پاکستان عامل مقوم دیگری است که هبت الله را از اسلام آباد دور ساخته است. نزدیکی خانوادگی، ایدئولوژی و سابقه همکاری طالبان افغانستان و پاکستان این دو گروه را به دو متحد جدا ناپذیر تبدیل کرده است. تحریک طالبان پاکستانی نیز از جمله اولین گروه هایی بود که با پیروزی طالبان در افغانستان با این گروه بیعت کرد.
یک عامل دیگر نیز در این بین خودنمایی می کند. رقابت میان شبکه حقانی و طالبان قندهاری. محمد صادق نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان در نخستین سفر خود به کابل، در اولین دیدار به سراغ سراج الدین حقانی رفت. این دیدار در شرایطی رخ داد که با ترور خلیل الرحمن حقانی، گمانه ها مبنی بر تصفیه حساب های درونی میان طالبان قوت گرفته بود. هبت الله با این اقدام احتمالا قصد داشته نشان دهد که حل هر بحران و ایجاد هر رابطه ای تنها از مسیر قندهار می گذرد.
در نهایت آنکه هرچند متقی قرار نیست به اسلام آباد برود اما اسحاق دار، معاون نخست وزیر و وزیر خارجه پاکستان برای بار دوم به کابل دعوت شد. این دعوت می تواند این معنا را نیز برساند که طالبان به دنبال آن است تا حل اختلافات با اسلام آباد را در خانه خود به انجام برساند. اکنون باید گفت که عدم اجازه سفر متقی به پاکستان کار را برای اسلام آباد جهت رفع تیرگی روابط با کابل دشوارتر کرده است.
ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان، در اظهارات جدیدی گفته است که افغانستان برای مسکو اولویت ندارد؛ اما از نظر موقعیت جغرافیایی و منافع ژئوپولیتیکی، اهمیت زیادی دارد.
به گزارش ایراف، او این اظهارات را در گفتوگو با یک رسانه روسی بیان کرده و همچنین تأکید کرده که برقراری روابط عادی با حکومت طالبات به سود روسیه است و باید زمینه قانونی آن فراهم شود.
به گفته کابلوف، حذف نام طالبان از فهرست گروههای ممنوعه، شرط اصلی برای آغاز همکاریهای رسمی و اقتصادی با افغانستان است.
نماینده ویژه روسیه برای افغانستان در این زمینه گفت: «بدون حذف نام طالبان از فهرست گروههای ممنوعه روسیه، برقراری روابط رسمی نه تنها میان نهادهای امنیتی، بلکه در بخشهای اقتصادی و تجاری نیز ممکن نخواهد بود.»
این اظهارات در حالی مطرح میشود که پیش از این، امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان پس از در دیدار با کابلوف در کابل گفته بود که حکومت سرپرست طالبان قرار است بهزودی یک دیپلمات در سطح سفیر به مسکو معرفی کند.
از سوی دیگر، روز گذشته مجله آمریکایی (EIR) در مقالهای گفت که گفتوگوهایی درباره ارتقای ماموریت دیپلماتیک طالبان به سفارت در مسکو بین روسیه و مقامهای طالبان انجام شده است.
در این مقاله آمده است که پس از حذف نام طالبان از فهرست گروههای ممنوعه روسیه، ضمیر کابلوف در سفر به کابل، خبر تبدیل شدن ماموریت دیپلماتیک افغانستان به سفارت را به مقامهای طالبان داده است.
این مقاله میافزاید که روسیه همچنین تاکید کرده است که ارتقای ماموریت کنونی به سفارت در مسکو به معنای بهرسمیت شناختن حکومت طالبان نیست.
دادگاه عالی روسیه در ۱۷ آوریل ۲۰۲۵ شمولیت طالبان در لیست گروههای ممنوعه را به تعلیق در آورد. این اقدام بر اساس فرمان سال ۲۰۲۴ ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه صورت گرفت که زمینه را برای حذف طالبان از فهرست سازمانهای تروریستی فراهم میکند.
در پی آن، ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان از این تصمیم روسیه استقبال کرد و گفت: «روسیه کشور مهم در منطقه است و افغانستان روابط خوب و قابل اعتماد با این کشور دارد. ما روابط تجاری خوب با روسیه داریم و این روابط هنوز در حال گسترش است.»
بر اساس گزارش بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار)، طالبان در سال گذشته ۳.۴ میلیارد دلار درآمد کسب کرده و ذخایر نقدی خود را ۱۴ درصد افزایش داده است. این در حالی است که افغانستان بار دیگر به پناهگاه امنی برای سازمانهای تروریستی در سراسر خاورمیانه تبدیل شده و پیامدهای خروج فاجعهبار نیروهای نظامی آمریکا در سال ۲۰۲۱، از جمله دسترسی شاخههای القاعده به تسلیحات آمریکایی به جا مانده از ارتش سابق افغانستان، همچنان در این کشور جنگزده ادامه دارد.
به گزارش ایراف، به نقل از The Washington Free Beacon (وبسایت روزنامهنگاری سیاسی محافظهکار آمریکایی): در جریان خروج نیروهای آمریکایی، ایالات متحده ۷۸ هواپیما، ۴۰ هزار خودروی نظامی و بیش از ۳۰۰ هزار قبضه سلاح در افغانستان به جا گذاشت.
طبق گزارش سیگار (بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان) که در تاریخ ۳۰ آوریل به کنگره ارائه شد، طالبان بسیاری از این تسلیحات را مستقیماً به گروههای تروریستی واگذار کرده و بقیه آنها وارد بازار سیاه شدهاند.
پنتاگون برآورد کرده است که از مجموع ۱۸.۶ میلیارد دلار تجهیزات نظامی که طی دههها به ارتش افغانستان داده شده بود، ۷.۱۲ میلیارد دلار آن همچنان در اختیار طالبان است. در نتیجه، «گروههای تروریستی همچنان در افغانستان فعال هستند و از آنجا عملیات انجام میدهند، در حالی که نگرانیها در سطح آمریکا، سازمان ملل و منطقه درباره باقی ماندن این کشور به عنوان پناهگاه تروریسم ادامه دارد.»
این رسانه افزوده است که در حال حاضر بیش از ۲۴ گروه تروریستی در افغانستان فعالاند، از جمله شاخه خراسان داعش، تحریک طالبان پاکستان (TTP) و دستکم چهار شاخه القاعده نیز از این کشور برای سازماندهی عملیاتهای خود استفاده میکنند.
این منبع به نقل از سیگار گزارش داده است: «گروههای تروریستی همچنان از خاک افغانستان برای آموزش و برنامهریزی حملات استفاده میکنند و یک جریان ‘کم اما پیوسته’ از تروریستهای خارجی همچنان به افغانستان سفر کرده و به گروههای تروریستی موجود در آنجا میپیوندند.»
این یافتهها تنها چند ماه پس از آن منتشر میشود که دولت ترامپ تقریباً تمامی برنامههای کمکرسانی مالی ایالات متحده به افغانستان را متوقف کرد و دلیل آن را توانایی طالبان در دستبرد سالانه میلیونها دلار از پول مالیاتدهندگان آمریکایی اعلام کرد.
طبق این گزارش، دولت بایدن پس از بازگشت طالبان به قدرت، نزدیک به ۴ میلیارد دلار به افغانستان تزریق کرد و تا ۳۱ مارس سال جاری نیز چندین میلیون دلار از منابع قبلاً تخصیصیافته همچنان جریان داشت. در این مدت، سیگار بارها موارد فساد، هدررفت منابع و سوءمدیریت را در تلاشهای کمکرسانی آمریکا پس از تسلط طالبان فاش کرد.
دولت آمریکا اوایل امسال مسیر خود را تغییر داد و آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID)، که اصلیترین سازمان انتقال پول مالیاتدهندگان آمریکایی به افغانستان تحت کنترل طالبان بود، را منحل کرد.
در حالی که دولت ترامپ ابتدا تلاش کرد تا برنامههای اضطراری کمک غذایی را در این کشور حفظ کند، وزارت خارجه آمریکا نهایتاً آنها را در اوایل آوریل متوقف کرد و دلیل آن را “مداخله طالبان” در تحویل کمکهای بشردوستانه اعلام کرد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت که این سازمان در همان زمان چندین برنامه دیگر کمکهای “پایهپولی” را نیز حذف کرد، با توجه به نگرانیها درباره سوءاستفاده و نبود پاسخگویی مناسب.
سال گذشته سیگار فاش کرد که شرکای آمریکایی در افغانستان دستکم ۱۰.۹ میلیون دلار به طالبان در قالب انواع هزینهها پرداخت کردهاند.
وزارت خارجه آمریکا بودجه ۲۲ مورد از ۲۴ برنامه کمکرسانی ایالات متحده در افغانستان را قطع کرده و به گفته سیگار، این اقدام بیش از ۱ میلیارد دلار در پایان سال ۲۰۲۵ برای مالیاتدهندگان آمریکایی صرفهجویی به همراه خواهد داشت.
دو برنامه باقیمانده، دانشجویان افغان را که بهصورت آنلاین یا در دانشگاههای خارج از کشور تحصیل میکنند، پشتیبانی میکند. فهرست میلیارد دلاری برنامههای لغوشده، از ابتکاراتی برای «فعالیتهای یکپارچه جوانان» تا حمایت از «فعالان مدنی، مدافعان حقوق بشر و روزنامهنگاران» در داخل افغانستان را در بر میگیرد.
طبق گزارش سیگار، وزارت خارجه آمریکا پیشتر ۸۰ میلیون دلار برای کشاورزان افغان اختصاص داده بود تا «کارایی را بهبود داده» و «دانش آنها درباره روشهای هوشمند کشت و تولید» را افزایش دهد و ۸۰ میلیون دلار دیگر نیز برای «دسترسی برابر به آموزش باکیفیت برای پسران و دختران» در نظر گرفته شده بود.
با این حال، گزارش افزوده است که با وجود سرمایهگذاری قابل توجه آمریکا در راستای آموزش دختران، طالبان در موضع خود در این زمینه نرمش نشان نداده و عملاً حضور دختران در مدارس و اشتغال زنان در بیشتر مشاغل را ممنوع کرده است.
گفتنی است که پیش از این نیز گزارشهای مشابهی مبنی بر حضور گروههای تروریستی در افغانستان و دسترسی آنان به سلاحهای به جا مانده آمریکا منتشر شده است. اما حکومت طالبان همواره این نوع گزارشها را بیاساس خوانده و رد کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
در نیمه دوم فروردین ماه گذشته خبری درباره تسخیر دوباره پایگاه نظامی بگرام افغانستان توسط ارتش آمریکا با فرود هواپیماهای نظامی در این پایگاه منتشر شد. این خبر را بلافاصله سخنگوی حکومت خودخوانده طالبان تکذیب کرد ولی اطلاعات موثق بعدی حکایت از صحت خبر داشتند و مشخص شد تکذیب حکومت خودخوانده مصلحتی بوده و پایه و اساس ندارد.
پایگاه نظامی بگرام که در نزدیکی شهر قدیمی بگرام و در ۱۱ کیلومتری جنوب غربی چاریکار مرکز ولایت پروان در شمال افغانستان قرار دارد، در تمام دوران ۲۰ ساله اشغال افغانستان توسط آمریکا در اختیار نظامیان آمریکائی بود. این فرودگاه نظامی یا به تعبیر افغانها «میدان هوائی» به دلیل نزدیک بودن به ایران و همسایگان شمالی افغانستان، از موقعیت ویژهای برای استفاده اشغالگران آمریکائی جهت اشراف بر کشورهای همجوار در منطقه برخوردار بود و اکنون نیز بازگشت نظامیان آمریکائی به فرودگاه بگرام با هدف چنین استفادهای صورت گرفته است.
فرودگاه نظامی بگرام را اتحاد جماهیر شوروی سابق در دورانی که ارتش سرخ، افغانستان را در اشغال خود داشت ساخت. انتخاب این مکان برای احداث پایگاه نظامی توسط شوروی سابق از یکطرف به دلیل نزدیکی به مرزهای شوروی که جمهوریهای آسیای میانه را هم دربر میگرفت بود و از طرف دیگر این پایگاه به دلیل نزدیک بودن به مرز شرقی ایران دوران قبل از انقلاب اسلامی که از اقمار منطقهای آمریکا بود، از حساسیت ویژهای برای شوروی برخوردار بود. این حساسیت، امتیاز مهمی برای شوروی در رقابت نظامی با آمریکا در آن مقطع زمانی محسوب میشد.
اکنون سؤال اساسی اینست که ارتش آمریکا بعد از آنکه ۴ سال در بگرام حضور نداشت با چه هدفی به این پایگاه نظامی برگشته است؟ این سؤال را اگر با این پیوست همراه کنیم که رفتن آمریکا از افغانستان در مردادماه ۱۴۰۰ براساس توافقی بود که با گروه تروریستی تکفیری طالبان امضا کرده بود و در واقع این گروه را به عنوان مهره خود در افغانستان به قدرت رساند تا اهداف مورد نظرش در منطقه را تحقق بخشد، پاسخ دادن به آن آسانتر میشود.
براساس توافق دوحه، طالبان به نیابت از آمریکا قدرت را در افغانستان در دست گرفت و با دلارهائی که هر ماه از آمریکا دریافت میکند و حمایتهائی که از واشنگتن میشود، در همان چارچوبی عمل میکند که مورد نظر آمریکاست. مواضع حکومت خودخوانده طالبان در برابر رژیم صهیونیستی، شورشیان تحریرالشام که سوریه را با حمایت آمریکا و اسرائیل به اشغال خود درآوردهاند و تجاوزات و جنایاتی که صهیونیستها در لبنان، سوریه و فلسطین مرتکب میشوند کاملاً نشان میدهد این گروه با هماهنگی کامل آمریکا و صهیونیسم بینالملل عمل میکند و اینکه طبق گزارش سازمان ملل اکنون افغانستان طالبان به کانون تجمع گروههای تروریستی تبدیل شده در چارچوب همین سیاست است.
بسیاری از صاحبنظران مسائل منطقه معتقدند طالبان علیرغم ظاهرسازیهایش بزرگترین خطر برای همسایگان افغانستان به ویژه ایران است. اگر وضعیت جدید بگرام که در اختیار آمریکا قرار دارد را هم در نظر بگیریم، نمیتوان خطر طالبان باضافه بگرام را نادیده گرفت. غفلت مسئولان ایرانی از خطر طالبان از عجایب عرصه دیپلماسی است که هیچ توجیهی ندارد. معلوم نیست این حضرات چه مقدار وقت لازم دارند تا معمای طالبان باضافه بگرام را حل کنند؟
«تارور»: پاکستان بر طالبان در افغانستان نفوذی ندارد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «شاشی کریشنان تارور» معاون پیشین دبیرکل سازمان ملل و عضو کنونی پارلمان هند، در یادداشتی که در وبسایت «پراجکت سیندیکیت» منتشر شده، به بررسی روابط پاکستان و طالبان پرداخته و گفته است که اسلامآباد دیگر نفوذ سابق خود را بر این گروه ندارد.
تارور خاطرنشان کرد که پاکستان با حمایت از طالبان میخواست که نفوذ خود را در افغانستان تثبیت کند و در برابر هند عمق استراتژیک ایجاد کند اما طالبان پس از پیروزی نظامی از کنترل اسلامآباد خارج شده است.
وی به درگیریهای مرزی اخیر میان حکومت طالبان و ارتش پاکستان و نیز بیانیه هیئت حاکمه افغانستان در محکومیت حمله به گردشگران در کشمیر تحت کنترل هند اشاره کرد و این اقدامات را نشانهای از فاصله گرفتن طالبان از پاکستان دانست.
سیاستمدار هندی افزود: ارتش پاکستان بهاندازه کافی از نظر طالبان اسلامی نیست و اکنون تحریک طالبان پاکستان در تلاش است همانگونه که طالبان در افغانستان قدرت را به دست گرفت، حکومت اسلامآباد را نیز به یک تئوکراسی اسلامی تبدیل کند.
تارور هشدار داد که افغانستان دیگر برای پاکستان یک دارایی نیست، بلکه باری سنگین و باتلاقی پرهزینه است.
وی همچنین مدعی شد که برخی مقامهای پاکستانی حتی پیشنهاد دادهاند پایگاههایی برای پهپادهای آمریکایی فراهم شود تا علیه شبهنظامیان در افغانستان استفاده شود؛ اقدامی که تضاد آشکاری با سیاستهای گذشته اسلامآباد دارد.
عضو پارلمان هند در پایان نوشت که هند باید با دقت این تحولات را رصد کند، چرا که پیامدهای آن میتواند امنیت منطقه را تحتتأثیر قرار دهد.
شکست ترامپ در برابر طالبان؛ تجربه افغانستان در اوکراین تکرار میشود؟
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در افغانستان در برابر طالبان با شکست تاریخی مواجه و تسلیم شد.او، در کاراز انتخاباتیاش قبل از رسیدن به صندلی ریاست جمهوری برای بار دوم، وعده داد که جنگ اوکراین را فقط در ظرف ۲۴ ساعت پس از به قدرت رسیدنش پایان میدهد اما اکنون با گذشت بیش از ۱۰۰ روز از ریاست جمهوری او، این وعده محقق نشده است.ناظران به این باور هستند که سرنوشت مشابه افغانستان برای اوکراین دور از انتظار نخواهد بود.
به گزارش ایراف، باب کوسترا، دو دور معاون فرماندار جمهوریخواه ایلینوی و قانونگذار ایالتی آمریکا، با انتشار تحلیلی در نشریه dailygazette به این موضوع پرداخته است.
در این مقاله تحلیلی که باب کوسترا در تاریخ ۱ مه ۲۰۲۵ منتشر کرده، او به شدت از عملکرد دونالد ترامپ در قبال جنگ افغانستان و همچنین وعدههای او درباره پایان دادن به جنگ اوکراین انتقاد میکند.
نویسنده خاطرنشان کرده، وعده کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ مبنی بر پایان دادن به جنگ اوکراین ظرف ۲۴ ساعت پس از انتخاب، حالا با گذشت ۱۰۰ روز اول ریاست جمهوریاش، پوچ و بیاساس از آب درآمده است. یک روز، او علت جنگ را به گردن اوکراین میاندازد و روز دیگر، پس از حمله موشک بالستیک روسیه به شهر سومی که در روز یکشنبه بیش از ۳۰ کشته و بیش از ۸۰ زخمی بر جای گذاشت، سرانجام ولادیمیر پوتین را مورد انتقاد قرار میدهد.
به گفته کوسترا، پس از انتقاد ترامپ از دوست همیشگیاش، پوتین خواستار آتشبس سهروزه در اوایل ماه مه شد؛ حرکتی که روزنهای از امید برای مذاکرات صلح باز کرد، اما نه به اندازهای که نشانی از آتشبس دائمی باشد؛ و آن هم از سوی رهبری زیرک و فریبکار مانند پوتین که تاکنون ترامپ را مثل یک ساز در دست گرفته و نواخته است.
یکی از شروط ترامپ برای حمایت از استقلال اوکراین و پایان دادن به جنگ، دریافت امتیازی در زمینه منابع معدنی از رئیسجمهور ولادیمیر زلنسکی است. ترامپ حتی با درخواست زلنسکی برای توافق امنیتی با آمریکا در قالب این معامله نیز موافقت نکرد. اینجا شاهد رئیسجمهوری هستیم که تصمیمگیریهایش بیشتر بر اساس منفعت شخصی و نمایش “هنر معاملهگری” استوار است تا اصول اخلاقی یا منافع ملی. کتابی که با عنوان هنر معامله منتشر کرد، ابزاری بود برای فریب رایدهندگان سادهلوح طرفدار “مگا” و رأیدهندگان مستقل، تا باور کنند او چیزی فراتر از یک تاجر ورشکسته است که چندین بار اعلام ورشکستگی کرده است.
این تحلیلگر نگاشته: در تحلیلها و گزارشهای مربوط به خروج آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱، استراتژی ناکام ترامپ و مذاکرهکنندگانش که کاملاً به سود طالبان تمام شد، اغلب نادیده گرفته شده است. او در این مذاکرات مغلوب شد.برای پنهان کردن آن، به سادگی تقصیر را به گردن جو بایدن انداخت؛ کسی که البته مسئولیت زیادی در مدیریت ضعیف و آشوبزده تخلیه نیروها داشت. اما پیش از آنکه بایدن در سال ۲۰۲۱ قدرت را در دست گیرد، ترامپ و تیمش بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ در مذاکرات صلح با طالبان توافقنامه دوحه را تأیید کردند؛ توافقی که چارچوب تعاملات میان آمریکا و طالبان در روند خروج آمریکا از افغانستان پس از یک مأموریت ۲۰ ساله ناموفق را تعیین کرد.
بر بنیاد تحلیل کوسترا؛ لیسا کرتیس، که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ بهعنوان معاون رئیسجمهور و مدیر ارشد شورای امنیت ملی در امور آسیای جنوبی و مرکزی فعالیت میکرد، در مقالهای برای اندیشکده محافظهکار هوور، خطاهای ترامپ را که خودش هرگز به آنها اعتراف نمیکند، بررسی کرده است. مقالهای با عنوان «چگونه توافقنامه دوحه شکست آمریکا در افغانستان را تضمین کرد» بهوضوح نشان میدهد که ترامپ در سال ۲۰۲۰ مسیر خروج تحقیرآمیز آمریکا و حاکمیت سختگیرانه و مطلق طالبان را هموار کرد.
به گفته کرتیس، نخستین اشتباه دولت ترامپ این بود که دولت افغانستان را از مذاکرات صلح کنار گذاشت؛ اشتباهی که ترامپ اکنون نیز با تلاش برای دور زدن زلنسکی در مذاکرات صلح اوکراین تکرار کرده است.
اشتباه دوم زمانی رخ داد که طالبان در حین مذاکرات صلح، با انفجار خودرو بمبگذاریشده در پایگاه هوایی بگرام، که در آن زمان در اختیار آمریکا بود، دو افغان را کشت و ۸۰ نفر را زخمی کرد. کرتیس میگوید اینجا نقطهای بود که باید مذاکرات متوقف میشد تا طالبان جدیت آمریکا در برابر چنین حملاتی را درک کند. اما ترامپ مذاکرات را متوقف نکرد.
برای بدتر شدن ماجرا، طالبان یک گروگان آمریکایی گرفت؛ موردی که باز هم میبایست مذاکرات را متوقف میکرد. اما ترامپ یک ماه بعد توافق دوحه را امضا کرد ـ کاری که کرتیس آن را “نشانهای نهایی از ضعف و بیعرضگی آمریکا” مینامد. سومین اشتباه، به گفته کرتیس، دادن همه امتیازات به طالبان بدون دریافت هیچگونه امتیازی در مقابل بود. استراتژی دوحه ترامپ، دولت افغانستان را وادار کرد ۵۰۰۰ زندانی طالبان را آزاد کند؛ زندانیانی که به طالبان پیوستند و به خشونت در این کشور جنگزده دامن زدند. یکی از این زندانیان سه سرباز استرالیایی را کشته بود.
نخستوزیر استرالیا از ترامپ درخواست کرد که از آزاد کردن این فرد صرفنظر کند، اما ترامپ این درخواست را نادیده گرفت.
مذاکرهکنندگان ترامپ مدعی شدند که موفق شدهاند طالبان را به قطع ارتباط با القاعده متعهد کنند، اما کرتیس میگوید این تعهد، وعدهای بیاساس و با زبانی مبهم و بیمعنا بود. او معتقد است ترامپ و بایدن هر دو میزان آسیب توافق دوحه به ساختار دولت افغانستان و شکاف در میان نخبگان سیاسی این کشور را دستکم گرفتند. زمانی که بایدن در سال ۲۰۲۱ به قدرت رسید، میتوانست مسیر مذاکرات صلح را تغییر دهد، اما تصمیم گرفت به توافقی که ترامپ بد امضا کرده بود، پایبند بماند.
کوسترا در ادامه افزوده: عملکرد بایدن را به تاریخنگاران واگذار میکنیم، اما ناتوانی ترامپ در مذاکره با طالبان نشان میدهد که او چگونه ممکن است بخواهد به جنگ روسیه علیه اوکراین پایان دهد. با توجه به شکست او در افغانستان، بهتر است امیدوار باشیم که در زمان مذاکرات صلح، ترامپ در زمین گلف مارالاگو باشد؛ جایی که تنها آسیبی که میتواند بزند، به توپ گلف است.
انگیزههای مسکو برای گسترش تعامل با کابل؛ از مهار تهدید تا تثبیت جایگاه منطقهای
تحولات اخیر در روابط روسیه و طالبان بیانگر چرخشی مهم در سیاست منطقهای مسکو است؛ چرخشی که نه از سر نزدیکی ایدئولوژیک، بلکه بر مبنای تهدید مشترک و محاسبات واقع گرایانه صورت گرفته است.
به گزارش ایراف، نشریه پالیسی سیرکل با انتشار مقالهای نگاشته است که مهمترین عامل نزدیکی روسیه به طالبان، تهدید فزایندهی داعش شاخه خراسان است، گروهی که مسئولیت حمله مرگبار مارس ۲۰۲۴ به سالن کنسرت کروکوس در مسکو را برعهده گرفت، حملهای که ۱۴۵ کشته برجای گذاشت.
این نشریه ادعا کرده است که داعش خراسان در افغانستان حضور دارد و بارها منافع روسیه، از جمله سفارت این کشور در کابل، را هدف قرار داده است.
در چنین شرایطی، طالبان و روسیه بهصورت ضمنی در یک جبهه قرار گرفتهاند، هر دو گروه داعش را دشمن مستقیم خود می دانند.
در همین راستا، ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان، تصریح کرده است که «داعش دشمن مشترک ماست.»
این موضعگیری، همراستا با تلاشهای پیشین برای همکاریهای اطلاعاتی میان دو طرف از سال ۲۰۱۵ به اینسو، اکنون شکل رسمیتری به خود گرفته است.
از سوی دیگر، به باور نویسنده این تحلیل؛ زمینههای اقتصادی نیز در حال تقویت این رابطه هستند. افغانستان در سال گذشته بیش از ۲۷۵ هزار تُن گاز مایع از روسیه وارد کرد که ارزشی بالغ بر ۱۳۲ میلیون دلار داشته و اکنون یکی از مشتریان اصلی آرد روسیه نیز محسوب میشود.
در کنار این، رایزنیهایی درباره همکاری در حوزه معادن، انرژی و زیرساخت در حال انجام است.
این تعاملات میتواند بخشی از بحران انسانی و اقتصادی افغانستان را کاهش دهد و در عین حال جایگاه روسیه در منطقه را تقویت کند.
اما این رویکرد روسیه بدون بستر ژئوپولیتیکی قابل درک نیست.
با خروج نیروهای ناتو از افغانستان، خلأ قدرتی در منطقه ایجاد شده که رقابت برای پر کردن آن در جریان است. روسیه تلاش دارد با نزدیکی به طالبان، مانع از ورود بازیگران نظامی بیگانه به این خلا شود و خود را به عنوان ضامن ثبات معرفی کند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، نسبت به بازگشت تجهیزات و نیروهای ناتو به افغانستان هشدار داده و آن را “بمب ساعتی” دانسته است.
در مقاله نشریه پالیسی سیرکل آمده است که از نظر تاریخی، این سیاست چرخشی آشکار نسبت به دوران جنگ سرد است، زمانی که روسیه از ائتلاف شمال در برابر طالبان حمایت می کرد.
اما در دنیای امروز، مقابله با تروریسم فراملی اولویتی فراتر از مرزبندی های گذشته یافته است. از این رو، رویکرد “تعامل محتاطانه” دربرابر “انزوای ایدئولوژیک” در حال شکل گیری است.
این تغییر صرفاً محدود به روسیه نیست. کشورهای منطقه، از جمله چین، ایران و جمهوری های آسیای مرکزی نیز در حال برقراری ارتباطاتی عملی با طالبان هستند.
بهطور مثال، معاون نخست وزیر قزاقستان اخیراً به کابل سفر کرده تا درباره همکاریهای تجاری رایزنی کند. این روند، البته به معنای بهرسمیت شناسی طالبان نیست، بلکه بیشتر نوعی پذیرش واقعیت سیاسی افغانستان کنونی است.
با این حال، روسیه هنوز حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته و به تحریمهای سازمان ملل علیه اعضای آن پایبند است، اما در عمل مسیر همکاری عملی و حساب شده را در پیش گرفته است.
این تعامل، محصول “واقعگرایی استراتژیک” است، تلاشی برای مهار تهدید، حفظ منافع ملی و تثبیت جایگاه منطقهای در دورانی پرمخاطره و متغیر.
درحالی که تنشها در جنوب آسیا منجر به توقف تجارت ترانزیت میان افغانستان و هند شده است، وزیر امور خارجه پاکستان در تماس تلفنی با سرپرست وزارت امور خارجه طالبان پیرامون آخرین تحولات منطقهای و روابط دوجانبه تبادل نظر کرد.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی دفتر سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان، سناتور محمد اسحاق دار معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه این کشور امروز با امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه حکومت موقت افغانستان تماس تلفنی انجام داد.
گفتنی است پاکستان در واکنش به برخی از اقدام های هند پس از حمله مرگبار در پهلگام از جمله تعلیق پیمان مشترک آبی بین دو کشور، مرز زمینی خود را به روی هند بست و تمام روابط تجاری، مبادلات دوجانبه و ترانزیتی را متوقف کرد.
این تصمیم پاکستان منجر به توقف کامل تجارت ترانزیت میان هند و افغانستان شده است؛ تجارتی که از مسیر زمینی پاکستان انجام می شد.
براساس این گزارش، سناتور اسحاق دار در تماس تلفنی با سرپرست وزارت امور خارجه حکومت موقت افغانستان، امیر خان متقی را در جریان مواضع اسلامآباد پیرامون حمله پهلگام و اقدام های هند قرار داد و بر تعهد پاکستان به صلح در منطقه و حفاظت از حاکمیت کشور تأکید کرد.
دو طرف همچنین بر اهمیت حفظ تماسهای سطح بالا برای تقویت همکاریهای بلندمدت به منظور ارتقای صلح و امنیت در منطقه و فراتر از آن توافق کردند.
امیر خان متقی از وزیر امور خارجه پاکستان برای سفر مجدد به افغانستان دعوت کرد.
به گزارش ایرنا، تنشها بین هند و پاکستان از زمان حمله ۲۲ آوریل (۲ اردیبهشت) افراد مسلح در پهلگام که ۲۶ کشته بر جای گذاشت، به بالاترین حد خود رسیده است.
دهلی نو بی درنگ، اسلام آباد را مسئول این حمله دانست؛ حملهای که مرگبارترین حمله علیه غیرنظامیان در منطقهای با اکثریت مسلمان در دهههای اخیر محسوب میشود.
پاکستان هرگونه دخالتی را در این حمله رد کرده و «تحقیقات بیطرفانه» در مورد این حمله را خواستار شده است. هر دو کشور علیه یکدیگر اقدام تلافیجویانه کردند و دستور بستن مرز را دادند.
دادگاه آمریکایی دستور ترامپ برای لغو وضعیت موقت پناهجویان را رد کرد
به گزارش ایراف، به نقل از رویترز، دادگاه تجدیدنظر ناحیه اول ایالات متحده مستقر در بوستون روز دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت این درخواست ترامپ را رد کرده است.
بر اساس گزارش این رسانه، این اقدام، پرونده جدیدی را باز میکند که دستور دادستان را برای توقف اقدام وزارت امنیت داخلی ایالات متحده مبنی بر کاهش مدت «آزادی مشروط» دو ساله مهاجران در دوره جو بایدن، لغو میکند.
این اقدام دولت آمریکا، نمایانگر گسترش سرکوب افراطی رئیس جمهور این کشور علیه مهاجرت و فشار برای افزایش اخراج، از جمله غیرشهروندانی است که پیشتر حق قانونی برای زندگی و کار در ایالات متحده داشتهاند.
دولت آمریکا استدلال کرده است که کریستی نوم، وزیر امنیت داخلی، صلاحیت دارد به وضعیت مهاجران پایان دهد و دستور دادستان، دولت ایالات متحده را مجبور میکند «صدها هزار تبعه خارجی را برخلاف میل خود در کشور نگه دارد.»
با این حال، هیئتی متشکل از سه دادستان که همگی از منصوبان رؤسای جمهور دموکرات هستند، گفتهاند که خانم نوم تاکنون «نشان قوی» مبنی بر احتمال تأیید قاطعانه پایان آزادی مشروط شاکیان در دادگاه تجدید نظر ارائه نکرده است.
در همین حال کارن تاملین، وکیلی که گروه حقوق مهاجران «عدالت اکشن» این پرونده را پیگیری کرد، از تصمیم دادگاه استقبال کرد و اقدامات دولت آمریکا را «بی پروا و غیرقانونی» خوانده است.
بر بنیاد گزارش رویترز، دولت دونالد ترامپ اکنون میتواند از دادگاه عالی ایالات متحده بخواهد که مداخله کند. وزارت امنیت داخلی آمریکا تاکنون در این باره اظهار نظر نکرده است.
این در حالی است که پس از پایان مهلت تعیین شده در فرمانهای اجرایی ترامپ مبنی توقف روند بررسی پروندههای مهاجرتی پناهجویان افغانستان و انتقال آنان به آمریکا، این پناهجویان همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند و تاکنون هیچ تغییری در از سرگیری این روند به وجود نیامده است.
شماری از این پناهجویان افغان میگویند که در ۲۰ سال حضور آمریکا در افغانستان، در کنار نیروهای این کشور کار کردند یا همکار بودهاند و اکنون در معرض «انتقام طالبان» قرار دارند.
مراسم اعطای جوایز پولیتزر ۲۰۲۵ نشان داد که چگونه روزنامهنگاری متعهد میتواند لایههای پنهان شکست آمریکا در افغانستان را آشکار کند. گزارشهای تحقیقی نیویورکتایمز از بابت به تصویر کشیدن «عمیق و بادقت» شکست سیاستهای آمریکا، بیشترین جوایز را از آن خود کرد.
به گزارش ایسنا، برندگان جوایز پولیتزر سال ۲۰۲۵ روز دوشنبه اعلام شدند و چندین جایزه به رسانههایی اهدا شد که درباره تلاش برای ترور دونالد ترامپ، نامزد وقت ریاستجمهوری آمریکا در تابستان گذشته، گزارشهایی تهیه کرده بودند. همچنین روزنامه نیویورکتایمز بیشترین جوایز را کسب کرد و ناکامی واشنگتن در افغانستان بار دیگر در کانون توجه قرار گرفت.
جوایز امسال بر اهمیت دسترسی روزنامهنگاران به افراد و نهادهای قدرتمند برای پاسخگو کردن آنها و ثبت دقیق در تاریخ تأکید داشتند. دو جایزه امسال به خبرنگاران نیویورکتایمز و کارکنان نیویورکر اهدا شد که شکستهای ارتش آمریکا در افغانستان و عراق را برجسته کرده بودند.
روزنامه والاستریت ژورنال نیز جایزه گزارش ملی برتر را برای گزارش درباره «تغییرات سیاسی و شخصی» ایلان ماسک دریافت کرد.
«آن تلنیس»، کارتونیست باسابقه واشنگتنپست هم جایزهای برای نقدهای تند و تیزش از افراد و نهادهای قدرتمند، آن هم با مهارت، خلاقیت و شجاعتی که در نهایت منجر به ترک این رسانه پس از ۱۷ سال شد، دریافت کرد. تلنیس اوایل امسال از واشنگتنپست استعفا داد و گفت یکی از کاریکاتورهایش به دلیل هدف قرار دادن جف بزوس، مالک این روزنامه منتشر نشده است؛ ادعایی که توسط سردبیر بخش دیدگاه رد شد.
به گزارش آکسیوس، گرچه چند رسانه محلی و منطقهای نیز جوایزی دریافت کردند، اما برندگان امسال عمدتاً رسانههای ملی آمریکا بودند. نیویورکتایمز با چهار جایزه در صدر قرار گرفت، پس از آن نیویورکر با سه جایزه و واشنگتنپست با دو جایزه قرار دارند.
در هنگام اعلام جوایز ۲۰۲۵، «لیزا گیبز»، رئیس مرکز پولیتزر اذعان کرد که شرایط برای روزنامهنگاری بسیار دشوار شده است.
او گفت: «صدها جایزه پولیتزر در اینجا در دوران جنگها، فجایع ملی و یک همهگیری جهانی اعلام شدهاند. با این حال در زمان حاضر کار برای رسانهها و ناشران در آمریکا بسیار دشوار شده است. علاوه بر سالها فشار مالی شدید و اخراجها، در کنار خطرات پوشش جنگها و بلایای طبیعی، خبرنگاران و نویسندگان اکنون با تهدیدهای جدیدی نظیر آزارهای حقوقی، ممنوعیت کتابها و حمله به آثار و اعتبارشان مواجه هستند.»
رئیس مرکز پولیتزر افزود: «این تلاشها برای خاموش کردن نقدها، ویرایش یا بازنویسی تاریخ است. تلاشی برای تضعیف متمم اول قانون اساسی ما که آزادی مطبوعات و بیان را تضمین میکند. با وجود همه اینها، و تا حدی به همین دلیل، امروز روز جشن است.»
در این مراسم، «اعظم احمد»، «کریستینا گلدبام» و نویسنده مهمان «متیو ایکینز» از نیویورکتایمز برای بررسی مستند و قاطع از چگونگی کاشت بذرهای شکست آمریکا در افغانستان، بهویژه از طریق حمایت از شبهنظامیان که مردم غیرنظامی را به سوی طالبان راندند، تقدیر شدند.
کمیته پولیتزر همچنین یک تقدیر ویژه از «چاک استون» که درگذشته است، به عمل آورد و به فعالیتهای پیشگامانه او در پوشش جنبش حقوق مدنی، نقش پیشتازش بهعنوان نخستین ستوننویس سیاهپوست در فیلادلفیا دیلی نیوز که بعدها در نزدیک به ۱۰۰ نشریه بازنشر شد و بنیانگذاری انجمن ملی روزنامهنگاران سیاهپوست در ۵۰ سال پیش اشاره کرد.
از دیگر رسانههایی که برنده شدند، میتوان به تیم واشنگتنپست برای پوشش فوری و روشنگرانه از تلاش برای ترور دونالد ترامپ در ۱۳ ژوئیه اشاره کرد که شامل روایتهای دقیق و تحلیلهای تند بود و گزارشهای سنتی پلیسی را با بررسیهای صوتی و تصویری ترکیب میکرد.
همچنین تیم خبرگزاری رویترز برای افشای جسورانه درباره ضعف قوانین نظارتی در آمریکا و خارج از آن که باعث شده فنتانیل به یکی از مرگبارترین مواد مخدر جهان تبدیل شود، مورد تقدیر قرار گرفت.
از دیگر برندگان جوایز پولیتزر میتوان به «دکلان والش» و کارکنان نیویورک تایمز به خاطر تحقیقات افشاگرانهشان در مورد درگیری در سودان، از جمله گزارش در مورد نفوذ خارجی و تجارت پرسود طلا که به آن دامن میزند و روایتهای تکاندهنده از نیروهای سودانی مسئول جنایات و قحطی اشاره کرد.
همچنین «مصعب ابو توهه»، شاعر فلسطینی و از نویسندگان نیویورکر، به خاطر مقالههایی در مورد قتلعام فیزیکی و عاطفی در غزه که تجربه فلسطینیان از بیش از یک سال و نیم جنگ را منتقل میکرد، جایزه پولیتزر گرفت.
«داگ میلز» از نیویورک تایمز نیز برای دنبالهای از عکسهای ترور نافرجام دونالد ترامپ، نامزد وقت ریاست جمهوری آمریکا، از جمله تصویری که گلولهای را در هوا نشان میداد، جایزه گرفت.
همچنین «مویس سامان»، همکار نیویورکر، به خاطر تصاویر سیاه و سفید و فراموشنشدنیاش از زندان صیدنایا در سوریه تقدیر شد. علاوه بر این، کارکنان نیویورکر به خاطر پادکست «در تاریکی» و تحقیق چهار ساله در مورد یکی از برجستهترین جنایات جنگی آمریکا در عراق و قتل ۲۵ غیرنظامی غیرمسلح عراقی در حدیثه، تقدیر شدند.
شرکت چینی و طرح تولید خودرو در افغانستان
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شرکت چینی «دانگ فنگ ادی موتورز» با اعلام آمادگی برای سرمایهگذاری 50 میلیون دلاری در صنعت خودروسازی افغانستان، قصد دارد در مدت سه و نیم سال، 2 هزار دستگاه خودرو را در این کشور تولید کند.
نماینده این شرکت به تازگی با «احمدالله زاهد» معاون وزارت صنعت و تجارت افغانستان دیدار کرده است و از تمایل به سرمایه گذاری در بخش تولید خودرو در افغانستان خبر داده است.
زاهد با استقبال از این اقدام، افغانستان را به عنوان یک مکان امن و مطمئن برای سرمایهگذاری معرفی کرد و تأکید کرد که هیئت حاکمه افغانستان از سرمایهگذاران داخلی و خارجی بهصورت یکسان حمایت خواهد کرد.
خواهد کرد، بلکه برای 500 تا 700 نفر نیز فرصتهای شغلی ایجاد خواهد کرد.
نماینده شرکت «دانگ فنگ ادی موتورز» در این دیدار اشاره کرد که تولیدات این شرکت شامل خودروهای سواری، باربری، آمبولانس و اتوبوس خواهد بود. این طرح میتواند به بهبود زیرساختهای حمل و نقل در افغانستان و افزایش تولید داخلی کمک کند.
بر اساس برخی گزارشها، این شرکت در چارچوب ابتکار «کمربند و جاده» چین، حضور خود را در آسیای مرکزی و خاورمیانه تقویت کرده است. به عنوان مثال، این شرکت در سال 2024 نمایندگی خود را در آلماتی، قزاقستان افتتاح کرد و مدلهایی مانند GX، KL و KC را به بازار این کشور معرفی نمود.
واکنشها به طرح اخراج پشتونها از سوییس؛ «همه پشتونها طالب نیستند»
اندپندنت فارسی : گزارشی افشاشده از اسناد داخلی دولت سوییس درباره طرح احتمالی اخراج شهروندان افغانستان بر اساس وابستگی قومی، واکنشهای گستردهای را در فضای سیاسی و مدنی افغانستان به دنبال داشته است.
بر اساس این گزارش که نخستینبار روزنامه زوریخ نویهسایتونگ روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت منتشر کرد، مقامهای اداره فدرال مهاجرت سوییس در پاییز ۲۰۲۴ پیشنهاد دادند که پشتونها، بهعنوان بزرگترین قوم افغانستان و از دید آنان «کمخطرترین گروه قومی در افغانستان تحت سلطه طالبان»، در اولویت بازگشت اجباری به افغانستان قرار گیرند.
در بخشی از این سند آمده که «با توجه به حملات تروریستی اخیر در آلمان، بررسی تغییراتی در سیاست پناهندگی، از جمله اخراج بر اساس معیارهای قومی، نباید منتفی دانسته شود» و در ادامه تصریح میکند که «اخراج پشتونها میتواند آغازگر یک راهبرد سیاسی جدید برای بازگرداندن گسترده افغانها باشد».
این روزنامه سوییسی نوشت که ایده اصلی این است که افغانهایی که با طالبان از یک قوماند، در صورت بازگردانده شدن به افغانستان ممکن است کمتر از سایر اقوام در معرض خطر قرار داشته باشند و استدلال میکند: «پشتونها بزرگترین گروه قومی در افغانستاناند و طالبان بیشتر اعضایشان را از میان آنها جذب کردهاند.»
طالبان در سال ۱۹۹۴ از میان گروهی از روحانیون و دانشآموزان مدارس دینی قندهار که شهری عموما پشتوننشین است، شکل گرفت و بهتدریج از میان دیگر اقوام نیز نیرو جذب کرد. با وجودی که در حاکمیت کنونی طالبان، افرادی از اقوام تاجیک، ازبک، ترکمن، بلوچ و هزاره در ساختار رژیم این گروه حضور دارند، سازمان ملل متحد در گزارشهایی از وضعیت افغانستان، حکومت این گروه را «مردانه و پشتونمحور» توصیف کرده است.
هرچند طرح دولت سوییس برای اولویت دادن به پشتونها در روند اخراج مهاجران هنوز رسما اعلام یا تایید نشده، بازتاب این گزارش واکنش شدید کنشگران، چهرههای دانشگاهی و نهادهای سیاسی افغانستان را بهدنبال داشته است.
روند سبز به رهبری امرالله صالح، معاون نخست دولت پیشین افغانستان، در بیانیهای اعلام کرد: «پشتونها را با طالبان یکی ندانید. همه پشتونها عضو گروه هبتالله نیستند و از تداوم جهالت و تعصب طالبانی حمایت نمیکنند.» این بیانیه تاکید میکند که پشتونها هم در مبارزه علیه طالبان قربانیهای بسیاری دادهاند و نامیدن پشتونهای افغانستان با نام غیررسمی «طالب» اقدامی نادرست، خطرناک و به نفع طالبان است.
روند سبز افزود: «این سوءاستفاده نهتنها زمینه مشروعیتبخشی به گفتگو با طالبان را با کشورهای اروپایی فراهم خواهد کرد، بلکه آنان را بهعنوان تنها نماینده سیاسی قوم بزرگ پشتون معرفی میکند، که پیامدی فاجعهبار برای آینده افغانستان خواهد بود.»
صالح از کشورهای اروپایی و مهاجرپذیر خواست که «روایتهای فردی آوارگان افغان را با دقت گوش کنند» و هویت قومی را از رفتار سیاسی جدا بدانند.
امین احمدی، رئیس پیشین دانشگاه ابنسینا و عضو سابق هیئت مذاکرهکننده با طالبان در دوحه، نیز در واکنشی گفت اگر دولت سوییس چنین اقدامی انجام دهد، مصداق قضاوت و پیشداوری بر اساس قومیت است و به نتیجهای نخواهد رسید.
او در ادامه تاکید کرد که هزارهها نیز قربانی همین نوع از داوریها شدهاند و باید به اصول عدالت پایبند بود؛ چنانچه برخی عناصر پشتونتبار در خارج از افغانستان نیز چنین قضاوتهایی را در مورد هزارهها دارند.
در همین حال سفارت افغانستان در ژنو در بیانیهای رسمی اعلام کرد که از انتشار این گزارش مطلع است و موضوع را از مقامهای اداره مهاجرت سوییس پیگیری کرده است. در این بیانیه آمده: «در مطبوعات و فضای اجتماعی اخباری مبنی بر اینکه دولت سوییس شهروندان پشتون افغانستان را بر اساس قومیتشان راحتتر قابلاخراج و در افغانستان تحت سلطه طالبان کمتر در معرض خطرند، منتشر شده است. سفارت و نمایندگی دائمی موضوع را با مسئولان مربوطه اداره مهاجرت مطرح کرده و منتظر پاسخ رسمی آنها است.»
سفارت افغانستان تاکید کرد که سوییس پس از تسلط طالبان، روند اخراج افغانها را جز در مورد مجرمانی که بهکرات مرتکب جرم شدهاند، متوقف کرد و هیچ سیاست رسمی مبتنی بر قومیت هم در جریان نیست، زیرا هرگونه اقدام به اخراج مهاجران افغان بر اساس قومیت مخالف کنوانسیونهای مهاجرت و حقوق بشر خواهد بود.
پیامد نقش افغانها در حوادث تروریستی در اروپا
این رویکرد در سوییس پس از چندین مورد حمله خونین پناهجویان افغان به مردم عادی در آلمان شکل گرفت. در مه ۲۰۲۴، سلیمان عطایی، یک مرد افغان ساکن مانهایم، با چاقو به یک تجمع سیاسی حمله کرد. او یک افسر پلیس را به قتل رساند و دستکم پنج تن دیگر را زخمی کرد. در فوریه ۲۰۲۵ نیز یک جوان افغان با خودرو به تظاهراتی در مونیخ حمله کرد که به کشته شدن یک زن و فرزندش منجر شد.
هر دو این حملهکنندگان پناهنده بودند و از آلمان اقامت گرفته بودند. این حوادث فشار بر سیاستگذاران اروپایی را برای بازنگری در سیاستهای پذیرش درخواست پناهندگی افزایش داد. در دو سال اخیر در اتریش، فرانسه، سوئد، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و شماری دیگر از کشورها هم چندین مهاجر افغان به اتهام عضویت در گروههای تروریستی از جمله داعش خراسان بازداشت شدهاند.
پس از این حوادث، آلمان در دو مرحله دهها پناهجوی افغان را که به اتهام سرقت، تجاوز جنسی، خشونت و تهدید علیه امنیت عمومی زندانی بودند، به کابل اخراج کرد. مقامهای آلمان گفتگوهایی را هم با دولت ازبکستان آغاز کردند تا زمینه اخراج مهاجران غیرقانونی افغان را به مکان امن در نزدیکی افغانستان فراهم کنند. به دنبال این اقدام آلمان، اتریش نیز از تسریع تلاشها برای اخراج مهاجران افغان که غیرقانونی در این کشور زندگی میکنند، خبر داد.
پاکستان: طالبان به نگرانیهای امنیتی ما توجهی نکرده است
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «محمد صادق خان» نماینده ویژه پاکستان برای افغانستان در موسسه مطالعات منطقهای این کشور گفت که با وجود دیدارهای دیپلماتیک از جمله سفر اخیر «محمد اسحاق دار» معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه پاکستان به کابل، حکومت طالبان هنوز اقدامی جدی برای مهار تهدیدات امنیتی علیه ما انجام نداده است.
وی تأکید کرد: «تحریک طالبان پاکستان همچنان یک چالش جدی برای روابط دوجانبه است و طالبان نتوانستهاند مانع فعالیتهای این گروه از خاک افغانستان شوند.»
صادق خان افزود در میان اعضای طالبان بر سر نحوه برخورد با تی.تی.پی اختلاف نظر وجود دارد و برخی جناحها نگران هستند که برخورد با این گروه باعث پیوستن اعضای آنها به داعش میشود.
نماینده ویژه پاکستان همچنین مدعی شد شماری از نیروهای طالبان افغانستان به گروههایی چون داعش خراسان، تحریک طالبان پاکستان و سایر جریانهای تروریستی ملحق شدهاند.
وی این روند را تهدیدی مستقیم برای امنیت منطقه دانست.
صادق خان یادآور شد که حکومت پیشین افغانستان در سال 2019، تحریک طالبان پاکستان را تهدیدی برای امنیت ملی خود اعلام کرده بود.
وی ادامه داد که این موضوع میتوانست در توافقنامه صلح دوحه گنجانده شود، اما نادیده گرفته شد.
نماینده ویژه پاکستان برای افغانستان در پایان تأکید کرد که ادامه فعالیتهای تی.تی.پی از خاک افغانستان میتواند روابط میان کابل و اسلامآباد را به شدت تخریب کند، مگر آنکه طالبان رویکردی قاطعتر اتخاذ کنند.
سفیر پیشین طالبان در پاکستان: این جنگ مذهبی نیست، پشتونها شرکت نکنند
عبدالسلام ضعیف، سفیر پیشین طالبان در اسلامآباد، در واکنش به حملات اخیر هند به پاکستان، مدعی شد که پاکستان تلاش میکند با استفاده از اعتقادات مذهبی، پشتونها را برای جنگ علیه هند تشویق کند. وی تاکید کرد که این جنگ مذهبی نیست و پشتونها باید از شرکت در آن خودداری کنند.
به گزارش ایراف، او در همین رابطه خطاب به پشتونها گفت: «این جنگ وجه مذهبی ندارد و یک جنگ سیاسی است؛ پشتونها باید پای خود و فرزندان جوانشان را از این بازی بیرون بکشند.»
این در حالی است که طالبان پیش از این و در ۲۰ سال گذشته، با فتوای مدارس پاکستانی علیه دولت پیشین افغانستان میجنگیدند.
شایان ذکر است که ارتش هند بامداد روز چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت ۹ هدف را در خاک پاکستان مورد حمله قرار داد؛ حملهای که اهداف آن مواضع تروریستها عنوان شده و نه تاسیسات نظامی پاکستان.
سخنگوی ارتش پاکستان گفته که در نتیجه حملات هند، ۸ نفر کشته، ۳۵ نفر زخمی و ۲ نفر ناپدید شدهاند. در مقابل، ارتش هند گفت که گلولهباران ارتش پاکستان جان ۳ غیرنظامی هندی را گرفته است.
با این حال شهباز شریف نخستوزیر پاکستان، هند را به حمله تلافی جویانه قریبالوقوع تهدید کرد و گفت که این حمله بیپاسخ نخواهد ماند.
دولت پاکستان نیز با بیانیهای رسمی گفته که حق خود میداند در زمان و مکان مناسب به حملات هند پاسخ دهد.
بیانیه پاکستان تصریح کرد: دولت، نیروهای مسلح و مردم پاکستان در برابر تجاوز هند متحد ایستادهاند و همواره با ارادهای آهنین برای حفاظت و صیانت از حاکمیت و تمامیت ارضی پاکستان عمل خواهند کرد.
لازم به ذکر است که با آغاز تنشهای تازه میان دهلینو و اسلامآباد، در پی حمله به گردشگران در منطقه کشمیر تحت کنترل هند؛ حکومت طالبان ضمن محکوم کردن این حمله، سیاست توازن را پیشگرفته و دو طرف را به خویشتنداری فراخواند.
پیامدهای ماموریت افغانستان برای شاهزاده انگلیسی: القاعده و نئونازیها تهدیدم میکنند
دومین فرزند پادشاه انگلیس اخیراً در بیانیهای اظهار داشته است که به دلیل حضور نظامیاش در افغانستان، او و خانوادهاش با تهدیدات امنیتی جدی از سوی گروههای افراطی، از جمله القاعده، مواجه هستند.
به گزارش ایراف، شاهزاده هری که به مدت یک دهه در ارتش انگلیس خدمت کرده و دو بار به افغانستان اعزام شده، اعلام کرده است که در سالهای اخیر، تهدیدات علیه او و خانوادهاش از سوی گروههای نئونازی و افراطگرای دیگر شدت یافته است.
به گفته او دو ماموریتش در افغانستان و پوشش رسانهای گسترده، موجب افزایش این تهدیدات شده است.
شاهزاده هری که در سال ۲۰۲۰ به همراه همسرش از وظایف سلطنتی کنارهگیری کرده و به ایالات متحده مهاجرت کرده، اعلام کرد که به دلیل این تهدیدات امنیتی، قصد دارد که به وزارت کشور انگلستان نامهنگاری و درخواست حفاظت کامل از پلیس را مطرح کند.
با این حال، او تأکید کرده است که همچنان قصد دارد به انگلستان برود تا فرزندانش با فرهنگ و هویت این کشور آشنا شوند.
در حالی که شاهزاده هری در تلاش است تا روابطش با خانواده سلطنتی را بهبود بخشد، منابع گزارش میدهند که این روابط همچنان پرتنش باقی مانده است.
این در حالیست که شاهزاده هری با اشاره به تهدیدات امنیتی ناشی از دوران حضورش در افغانستان، به خوبی نشان میدهد که نظامیان پیشین که در مرکز توجه رسانه ها هستند تا چه حد ممکن است مورد تهدید گروه های افراطی قرار بگیرند.
از طرف دیگر، روابط پیچیده او با کاخ سلطنتی همچنان نشاندهنده کشمکشهای درونی و فشارهای وارده بر خانواده سلطنتی است.
شاهزاده هری، که در سال ۲۰۲۰ از وظایف رسمی سلطنتی کنارهگیری کرد و همراه با همسرش مگان مارکل و فرزندان شان به کالیفرنیا نقل مکان کرد، با کاهش سطح حفاظت دولتی مواجه شد. او و خانوادهاش اکنون در عمارتی مجلل در کالیفرنیا زندگی میکنند.
هری در کتاب خاطراتش، که در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شد، نوشت که طی خدمت نظامیاش در افغانستان، در یک حمله هوایی ۲۵ عضو طالبان را کشته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزارت کشور حکومت طالبان اعلام کرد که یک هیئت بلندپایه به ریاست «عبدالحق آخوند» معاون مبارزه با مواد مخدر این وزارت به دعوت رسمی دولت قطر به دوحه سفر کرده است.
هدف این سفر، گفتگو با مقامهای قطری در زمینه تلاشهای مشترک برای کنترل مواد مخدر و گسترش همکاریهای دوجانبه عنوان شده است.
وزارت کشور حکومت طالبان در بیانیهای از جزئیات بیشتر دیدارها و توافقات احتمالی ارائه نکرده است.
قطر در سالهای اخیر نقش مهمی در تسهیل گفتگوهای بینالافغانی و مذاکرات طالبان داشته است.
«امیرخان متقی» وزیر خارجه طالبان هفته گذشته در دیدار با «محمد بن عبدالعزیز الخلیفی» وزیر خارجه قطر، زمینههای توسعه روابط دوجانبه، گسترش همکاریها و مسائل منطقهای را بررسی و بر ایجاد یک مکانیسم تماس منظم تأکید کرد.
متقی در این دیدار با ابراز امیدواری از ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و توسعه همکاری دو کشور در آینده نزدیک، روابط کابل و دوحه را مثبت ارزیابی کرد.
محمد بن عبدالعزیز الخلیفی نیز روابط دو کشور را نزدیک توصیف کرد و اظهار داشت: برای پیگیری مؤثرتر امور، ایجاد یک مکانیسم تماس منظم بین وزارتخانههای امور خارجه دو کشور ضروری است.
تحلیل فرصتهای تجاری ایران و افغانستان، شراکتی راهبردی برای ثبات منطقهای
پیام باقری، نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران به تازگی گفته است که تقویت همکاری اقتصادی بین ایران و افغانستان به ثبات منطقهای کمک کرده و چارچوبی برای مشارکتهای پایدار ایجاد خواهد کرد.
به گزارش ایراف، در پی افزایش محسوس تعاملات اقتصادی میان ایران و افغانستان، مقامات دو کشور بر توسعه شراکت های راهبردی تاکید دارند، شراکتهایی که نه تنها منافع دوجانبه را تامین می کند، بلکه می تواند بستری برای ثبات و همگرایی در منطقه فراهم آورد.
در جریان نشست بررسی فرصت های تجاری ایران و افغانستان که با حضور مقامات بلندپایه اقتصادی برگزار شد، پیام باقری، معاون اتاق تجارت، صنایع، معادن و زراعت ایران، بر ظرفیت های مکمل دو کشور تأکید کرد. او ضمن اشاره به مزیتهای صنعتی ایران و منابع طبیعی و انسانی افغانستان، این دو کشور را «شرکای طبیعی» در عرصه اقتصاد توصیف کرد. به گفته او، ایران می تواند با ارائه زیرساختهای صنعتی، دسترسی به بازارهای جهانی و صادرات خدمات فنی و مهندسی، در انکشاف پایدار افغانستان نقشآفرین باشد، درحالی که افغانستان با منابع معدنی غنی، زمین های حاصل خیز و نیروی کار جوان، زمینه ساز رشد مشترک خواهد شد.
تحلیل گران اقتصادی معتقدند یکی از عوامل متمایزکننده روابط ایران و افغانستان، اشتراکات زبانی، فرهنگی و تاریخی میان دو ملت است. این پیوندها، زمینهای برای شکلگیری همکاریهایی فراتر از مبادلات صرف تجاری فراهم میکند. ایران به ویژه از زمان بازگشت طالبان به قدرت، تلاش کرده است روابط خود با افغانستان را در چارچوبی واقعگرایانه و بر پایه منافع مشترک باز تعریف کند.
آمارهای رسمی از جهش ۸۴ درصدی حجم تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۴ خبر میدهد. ایران با صادرات بیش از ۳.۱ میلیارد دالر کالا به افغانستان، سهمی حدود ۲۵ درصدی در کل واردات این کشور دارد. صادرات افغانستان به ایران نیز با رشد ۱۱۶ درصدی به ۵۴ میلیون دلار رسیده است. این ارقام نشاندهنده بازگشت اعتماد و نیاز متقابل در فضای تجاری دو کشور است.
در دیدار غلامرضا نوری قزلجه، وزیر جهاد کشاورزی ایران، با مقامهای طالبان، پیشنهاد تشکیل کمیته مشترک کشاورزی مطرح شد، کمیتهای که قرار است در کابل مستقر شده و فرآیند هماهنگی و تدوین توافق نامههای مشترک را تسهیل کند. ایران همچنین اعلام آمادگی کرده است تا با اعزام کارشناسان و انتقال دانش، در بازسازی و مدرن سازی کشاورزی افغانستان مشارکت فعال داشته باشد.
از سوی دیگر، تلاش برای آموزش نیروی انسانی و تربیت متخصصان، بخشی از سیاست ایران برای تعمیق روابط بلندمدت با افغانستان است. اتاق تحارت ایران اعلام کرده در حال همکاری با مؤسسات آموزشی برای تربیت نیروی کار متخصص در هر دو کشور است.
در نشست مشترک فنی ایران و افغانستان که در قصر مرمرین کابل برگزار شد، طرفین درباره مشکلات ترانزیتی، تسهیل گمرکات و جذب سرمایه گذاری در بخش معدن گفتگو کردند. یکی از چالش های اساسی در روابط اقتصادی دو کشور، نبود نظام بانکی فعال میان تهران و کابل و دشواریهای انتقال پول است. همچنین نگرانی هایی درباره ثبات سیاسی در افغانستان و نوع نگاه جامعه بین المللی به تعاملات با طالبان وجود دارد. با این حال، ایران تلاش دارد با در پیش گرفتن سیاستی عملگرایانه و تقویت حضور بخش خصوصی، از فرصتهای موجود بهرهبرداری کند.
مجموعه تحولات اخیر نشان میدهد که ایران و افغانستان در مسیر شکلدهی به نوعی «شراکت راهبردی اقتصادی» قرار گرفتهاند. این شراکت، برخلاف تعاملات کوتاهمدت و تاکتیکی گذشته، بر پایه منافع پایدار و پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی طراحی شده است. اگرچه چالش های سیاسی و ساختاری همچنان پابرجاست، اما رشد بیسابقه حجم مبادلات و گسترش همکاریها در حوزههای حیاتی همچون کشاورزی، معدن و آموزش نیروی انسانی، نوید بخش دورهای از همگرایی اقتصادی میان دو کشور همسایه است؛ همگراییای که میتواند به الگویی برای تعامل سازنده در منطقهای پرچالش تبدیل شود.
مهاجرت به زبان ساده یعنی تغییر محل زندگی از یک کشور به کشوری دیگر با هدف رسیدن به شرایط بهتر و فرار از مشکلات و چالشهای موجود در کشور مبدأ .
در سالهای پس از انقلاب , طیف وسیعی از مهاجران افغانستانی به دلیل شرایط بی ثبات و جنگ و ناآرامی های موجود در افغانستان از یک طرف، و هم مرز بودن ایران با این کشور از طرف دیگر ، در کشورمان مستقر شدند که این موضوعی همواره پرچالش برای مسوولین و مردم بوده است .
با روی کار آمدن دولت مرحوم رییسی سیاست آزاد تری برای ورود افغانها در کشور اتخاذ شد که همین موضوع سبب وجود مشکلات زیادی در شرایط فعلی کشور شده است. با شروع کار دولت چهاردهم یکی از سیاستهای مسعود پزشکیان ساماندهی جدی اتباع افغانی است . اتباعی که در کنار مشکلاتی که می توانند برای کشور داشته باشند ، باید به دور از نگاه ناسیونالیستی افراطی از ظرفیت های مثبت آنها استفاده کرد.
آمارها نشان میدهد که تعداد اتباع افغانستانی مجاز و غیرمجاز در ایران به ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر رسیده است و آنطور که «نادر یاراحمدی»، مشاور وزیر و رئیس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور میگوید: از این تعداد دو میلیون و ۱۰۰ هزار نفر مجاز، دو میلیون نفر غیرمجاز و دو میلیون نفر در دسته افراد سرشماری شده هستند.
از سوی دیگر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR)اعلام کرد که مقامات ایرانی قصد دارند تا پایان سال جاری میلادی دو میلیون پناهجوی افغانی فاقد مدرک را اخراج کنند.
جمعی از فعالین سیاسی و اجتماعی نسبت به تبعات اجتماعی و امنیتی حضور بدون ضابطه اتباع افعانستان هشدار میدهند و از رییس جمهور میخواهند به این وضعیت سر و سامان دهد و جلوی حضور اتباع این کشور در ایرا ن را بگیرد . از جمله این افراد مصطفی هاشمی طبا فعال سیاسی است که در این ارتباط می گوید: در حالی که در تهران دولت تاکنون اجازه مسجد اهل تسنن نداده، در عبدلآباد نماز جمعه اهل تسنن افغانستانی با چندین هزار افعانستانی برگزار میشود. در شیراز نماز عید فطرشان شاید با ۵۰ هزار نفر برپا میشود. الان این موضوع یک تهدید برای کشور شده است.
وی ضمن انتقاد از حضور پررنگ پشتون ها در ایران می گوید: اگر ما فقط از سمت افغانستان تهدید شویم ، دچار مشکلات بسیار زیادی در داخل خواهیم بود. اینها مسائل سادهای نیست؛ مسائل بسیار سنگینی است و اصلا نیازی نیست که آمریکا به ما حمله کند. اینها جزو اولویتها است
از سوی دیگر عدم ساماندهی مناسب و دقیق اتباع افغانستان در ایران باعث شده است که متاسفانه در بسیاری از آسیب های اجتماعی این گروه نقش پررنگی داشته باشند و همین موضوع منجر به پررنگ شدن نگاه های افراطی به موضوع مهاجران افغان شده است .
از همان زمان دولت سیزدهم نگاه غالب مسوولین این دولت و طیف نزدیک به آن به موضوع مهاجرین افغانی مثبت بود . احمد وحیدی وزیر کشور وقت معتقد بود که مهاجرین افغانی چالش امنیتی برای ایران ندارند هرچند به ساماندهی این گروه اعتقاد داشت
یا حتی کارشناس مذهبی صدا و سیما پیشنهاد دادن شناسنامه به اتباع افغانی می دهد و معتقد است مهاجرین افغانی باید بتوانند در انتخابات شرکت کنند !
این روزها نیز گروهی از پژوهشگران و فعالان مدنی ایران در نامه ای به رئیس جمهور خواستار توقف اخراج اجباری دو میلیون افغانستانی ساکن ایران شدند. این گروه معتقدند ؛ این موضوع اکنون بیش از هرزمان دیگری نیازمند مدیریتی مبتنی بر عدالت، اخلاق و کارآمدی برای کاهش تنشهای اجتماعی و رنجهای انسانی است.
مسعود پزشکیان در خرداد 1403 قبل از ورود به پاستور در خصوص مهاجرین افغانستانی وعده داد که سه اقدام را پی بگیرد ؛ انسداد کامل مرزها و جلوگیری از مهاجرت بیشتر، ساماندهی مهاجرین موجود و مذاکره با کشورهای اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجرین. طبق اطلاعات موجود ؛ طبیب دولت دو اقدام اول را جدیت دنبال کرده است، ولی در مورد رایزنی های با کشورهای اروپایی برای پذیرش بخشی از مهاجرین تاکنون خبری رسانه ای نشده است .
اما با درخواست های متفاوتی که از پزشکیان در مورد مهاجرین افغانستانی می شود به نظر میرسد ، پزشکیان باید تصمیمی پرچالش در این ارتباط بگیرد که بتواند خواسته های دو طیف و البته منافع ملی را پوشش دهد .