تقویت دیپلماسی، حاکمیت و نظام مالیاتی، اما همراه با ناامنی افسارگسیخته
در مکزیک، کارنامه متضاد یک رئیس جمهور محبوب و مردمی
لوموند دیپلوماتیک : در اول اکتبر ۲۰۲۴، آقای آندرس مانوئل لوپز اوبرادور قدرت را در مکزیک ترک کرد. او که آغازگر «دگرگونی چهارم» بود، یکی از محبوبترین چهره ها در تاریخ کشورش ماند. با اینحال، برخی از سیاستهای او ناکام مانده و بخشی از میراثی است که به رئیسجمهور جدید خانم کلودیا شینباوم منتقل شده. نقشه راه او که «تغییر همراه با تداوم» است، پیچیده به نظر میرسد.
نویسنده Anne VIGNA برگردان شروين احمدي
آقای آندرس مانوئل لوپز اوبرادور - معروف به «AMLO» - دوره شش ساله ریاستجهوری خود (۲۰۱۸-۲۰۲۴) را با بیش از ۷۰ درصد نظر مثبت مردم به پایان رساند. محبوبیت او تا حد زیادی توضیح دهنده پیروزی مطلق اردوگاه وی در انتخابات عمومی ۲ ژوئن ۲۰۲۴ است (مقاله « مبارزه تودهای در طی سی سال، پایهگذار پیروزی کلودیا شینباوم » را در همین ماه بخوانید).حزب مورنا( جنبش بازسازی ملی) با اتحاد با حزب کارگر سوسیال دموکرات (PT) و حزب سبز زیست محیطی مکزیک (PVEM) ، توانست هم کاندیدای ریاست جمهوری خود را به قدرت برساند و هم اکثریت مجلس را به دست آورد. ائتلاف ریاست جمهوری حتی اکثریت لازم برای اصلاح قانون اساسی را به دست آورد ، با ۳۵۴ از ۵۰۰ نماینده مجلس و ۸۶ از ۱۲۸ سناتور و همچنین دولت های محلی ۲۴ ایالت از ۳۲ ایالت فدراسیون کشور.
کلودیا شینباوم، جانشین AMLO، با ۳۵.۹ میلیون رای ، ۵۹.۳ درصد آرا را به دست آورد، یعنی ۶ میلیون بیشتر از سلف خود در سال ۲۰۱۸. بدیت ترتیب شهردار سابق مکزیکو سیتی اولین زنی است که رئیسجمهوری مکزیک شده. او همچنین اولین رئیس دولتی است که پس از اولین تغییر سیاسی در سال ۲۰۰۰، پس از دههها قدرت هژمونیک حزب انقلابی نهادی (PRI، ۱۹۲۹-۲۰۰۰)، از همان ابتدای به قدرت رسیدن چنین فضایی برای مانورهای اساسی در اختیار دارد. برخلاف چندین همتای چپگرای خود - در برزیل، شیلی و کلمبیا - که از اکثریت پارلمانی محروم هستند، خانم شینباوم ، اکثر اهرمهای قدرت را تحت کنترل دارد.
بدینترتیب«دگرگونی چهارم» مکزیک که توسط آقای لوپز اوبرادور آغاز شد، ادامه خواهد یافت. پس از استقلال در سال ۱۸۲۱، دوره اصلاحات (۱۸۵۵-۱۸۶۳) منجر به جدایی کلیسا و دولت شد و بعد از انقلاب (۱۹۱۰-۱۹۱۷) اینک دوران «دگرگونی چهارم» فرارسیده تا ادامه دهنده تحولات باشد. به منظور تعمیق بیشتر، آقای لوپز اوبرادور چند ماه قبل از پایان دوره ریاستجمهوری اش چندین پیش نویس اصلاحات قانون اساسی را به مجلس ارائه کرده بود. هدف اکثر آنها تضمین ماندگاری کمک های اجتماعیای است که او بنیانگذار آنها بود، برخی دیگر شامل حقوق خاصی در قانون اساسی هستند - افزایش حداقل دستمزد بالاتر از تورم، به رسمیت شناختن مردم بومی، ممنوعیت ذرت تراریخته و همچنین شکست هیدرولیکی برای استخراج نفت و گاز طبیعی، یا فرکینگ (۱) – و در نهایت اصلاحاتی برای بهبود عملکرد نهادها. امری گه از جمله اصلاحات سیستم قضائی، انتخاب هزار و پانصد قاضی فدرال و همچنین ۹ قاضی دیوان عالی را وابسته به رای مردم می کند. اپوزیسیون محلی و ایالات متحده «خطر بی ثباتی قانونی» ناشی از این اصلاحات را محکوم کرده اند که گویا می تواند سرمایه گذاران خارجی را نگران نماید. اما از دیدگاه AMLO، این امر در خدمت مبارزه با باندبازی و فساد است.
در ¡Gracias! (متشکرم)، کتابی که او قبل از آغاز دوره انتخابات اخیر منتشر کرد، رئیسجمهور سابق دلیل اصلی موفقیت خود را این گونه بیان میکند: «اگر اکثریت و به ویژه فقرا از ما حمایت نمیکردند، محافظه کاران یا ما را شکست داده بودند و یا مجبورمان میکردند سیاست هایمان را تغییر بدهیم و تسلیم امیال و منافع آنها شویم». mañanera («سحرخیزی») یکی از ابزارهای این استراتژی بود. به مدت تقریباً شش سال، از دوشنبه تا جمعه هرروز ساعت ۷ صبح، رئیس جمهور به منظور ارتباط مستقیم با هموطنان خود در یک کنفرانس مطبوعاتی تلویزیونی شرکت می کرد که به طور متوسط دو ساعت طول میکشید. دوران ریاست جمهوری او همچنین فضای بیشتری را برای مشورت با مردم، به ویژه در قالب همه پرسی، فراهم کرد. جان میل آکرمن، استاد حقوق در دانشگاه ملی خودمختار مکزیک (UNAM) میگوید: «امروزه مکزیکیها بسیار سیاسیتر و آگاهتر به مسائل هستند، با این حال نظریهپردازی در مورد وجود یک ” اتحاد“ واقعی با مردم قابل بحث است، حتی اگر سیاستهای اجتماعی AMLO چنین رابطهای را تقویت کرده باشد».
دولت او در واقع وضعیت میلیون ها کارمند را با افزایش درآمدشان بهبود بخشیده است، آنهم در کشوری که کار غیر رسمی (غیر حقوق بگیری) همچنان اکثریت است (۵۴.۳ درصد کارگران) (۲). در دوران حکومت او سطح حداقل دستمزد ملی دو برابر شد و به حدود ۲۵۰ پزو در روز در سال ۲۰۲۴ (یا ۱۱.۵۰ یورو) رسید. این افزایش دستمزد در منطقه آزاد مرز شمالی، که چهل و سه شهر را در شش ایالت مرزی ایالات متحده - صنعتی ترین منطقه کشور - گرد می آورد، سه برابر شده و به حدود ۳۷۵ پزو (یا ۱۷.۵۰ یورو) در روز رسید (۳). ویری ریوس، دانشمند علوم سیاسی، برآنست که «این اقدامات اراده گرایانه بر زندگی ۸۰ درصد از جمعیت تاثیر داشته و وضعیت کارگران را دگرگون کرده است».
حقوقبگیران در حال حاضر به جای شش روز، دوازده روز مرخصی در سال دارند. پس از سی سال کار میزان مرخصی آنها به یک ماه کامل می رسد. کارفرمایان مجبور شدند سهم پرداخت خود را در حقوق بازنشستگی افزایش دهند. برای پایان دادن به باندبازی و فساد رایج در اتحادیههای کارگری، سیستم جدیدی برای انتخاب رهبران آنها ایجاد شد. اصلاحاتی در مورد استخدام قراردادی، بسیاری از شرکت ها را مجبور کرده که کارگران خود را با قراردادهای ثابت استخدام کنند(۴). ریوس می افزاید: «درآمد کسب و کارهای کوچک ۱۷ درصد افزایش یافت. افزایش دستمزدها مصرف مردم را رونق بخشید. این وضعیتی جدید است. تاکنون فقط درآمد شرکت های بزرگ در حال افزایش بود». فقر کاهش یافته است و از ۲۸.۶ درصد جمعیت در سال ۲۰۱۸ به ۲۰.۲ درصد در سال ۲۰۲۴، رسیده است و ۹.۵ میلیون نفر از وضعیت فقر مطلق خارج شدهاند (۵).
با این حال، سازمان بینالمللی آکسفام(Oxfam)، یکی از بزرگترین سازمانهای بینالمللی امدادرسانی برای ریشهکن کردن «فقر، گرسنگی و بیعدالتی» توجه میدهد که « ثروت چهارده شهروند فوقالعاده ثروتمند مکزیکی از زمان شروع همهگیری [کووید-۱۹] تقریباً دو برابر شده است. ثروت کارلوس اسلیم اکنون معادل ۶۳.۸ میلیون مکزیکی است» (۶). اگرچه ، رئیس جمهور سابق همیشه از مالیات گرفتن از سرمایه و ثروتمندترین افراد خودداری می کرد، اما به نظر نمی رسد این امر باعث روی گرداندن مردم از وی شده باشد و اکثر مکزیکیها موافق سیاست های اجتماعی او هستند. در عوض ، مسئله امنیت است که امروز موجب ناامیدیای شده که بر کشور مسلط است.
آقای لوپز اوبرادور قبل از به قدرت رسیدن مصمم ترین مخالف سیاست امنیتی رئیس جمهور سابق فیلیپه کالدرون بود. «جنگ علیه مواد مخدر» که به ارتش سپرده شده بود، حلقه بی پایان خشونتی را به راه انداخت که باعث افزایش مداوم تعداد قربانیان گردید. بدین ترتیب وعده غیرنظامی کردن کشور عملی نشد. AMLO به کارآمدی نیروهای مسلح بمثابه «موثرترین نهاد» باور داشت و پلیس و گارد ملی جدید را تحت فرمان آن قرار داد. ارتش قبلا مدیریت زیرساخت های استراتژیک کشور (فرودگاه ها، بنادر، راهآهن) را در اختیار داشت و آقای لوپز اوبرادور اداره گمرک را نیز به آن اضافه شد. در سال ۲۰۲۳، بودجه نظامی ۵۵ درصد نسبت به سال ۲۰۱۴ افزایش یافت (۷)، بدون اینکه خشونت در طول شش سال گذشته کاهش یابد، تعداد ناپدید شدهها افزایش یافت - بیش از ۵۰ هزار مورد از مجموع ۱۱۵ هزار نفر از سال ۲۰۰۶ (۸) - و همچنین تعداد جنایاتی مانند اخاذی و حتی قتل به رکورد بیسابقه ۲۰۰ هزار نفر رسید (۹۴ مورد در روز) که شامل بیش از ۵۰۰۰ مورد زنکشی بود (۹).
رئیس جمهور سابق همچنین مصونیت از مجازات نیروهای مسلح را تشدید کرد. تحقیقات درباره سرنوشت چهل و سه دانشجوی دانشگاه ایوتزینبپا که در سال ۲۰۱۴ در ایالت گوئررو به قتل رسیدند، در آستانه درهای پادگان متوقف شد (۱۰). تعهد به باز کردن آرشیو «جنگ کثیف» سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۹۰ - دوره سرکوب شدید – زمانی زیر سوال رفت که نظامیان مجبور شدند اسناد خود را ارائه کنند. AMLO همچنین گروه های دفاع از مفقودین و سایر قربانیان خشونت را که بارها در مقابل کاخ او تظاهرات کردند، نادیده گرفت. سیاست وی در قبال بزهکاران جوان - « abrazos, no balazos » (در آغوش گرفتن، نه به تیر بستن») - قربانیان و نزدیکانشان را به حاشیه برد. کسی که خود را «پدر ملت» معرفی می کرد، مادرانی را که برای پسرانشان گریه می کردند در آغوش نگرفت و طعم تلخ بی تفاوتی را برای مردم به ارمغان آورد.
یکی دیگر از موضوعات ناامید کننده برای بخشی از چپ مکزیکی، پروژه های عظیم بود (۱۱). بدینترتیب، طرفداران محیطزیست و مردم بومی به اردوگاه مخالفان «دگرگونی چهارم» پیوستند و در کنار زاپاتیستاهای چیاپاس قرار گرفتند که مذاکره با آنها به طور قطعی متوقف شده بود. به گفته رئیس جمهور سابق، طرح نوسازی و توسعه زیرساخت ها دو هدف بلندمدت را دنبال می کرد: بازگرداندن نقش پیشرو در اقتصاد به دولت پس از سال ها نئولیبرالیسم و تأیید مجدد حاکمیت ملی.
در سیاست خارجی ، آقای لوپز اوبرادور میخواست دنبالهرو دکترین استرادا(Estrada) - به نام Genaro Estrada وزیر امور خارجه بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ – باشد که بر احترام به حاکمیت و عدم مداخلهگرایی تاکید دارد. اگرچه او به سیاست مهاجرتی و ساخت دیوار مرزی ایالات متحده با دقت احترام گذاشت ، اما آنچنان که کارلوس پرز ریکارت توضیح می دهد «از منافع کشور در مذاکره مجدد در مورد توافقنامه تجارت آزاد کانادا - ایالات متحده - مکزیک [Aceum، که جایگزین توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی، Alena] به خوبی دفاع کرد». این استاد روابط بین الملل با این حال یادآوری می کند که AMLO «مستقیماً در سیاست داخلی چندین کشور آند دخالت داشته است. او به کمک اوو مورالس رئیس جمهور سابق بولیوی، پدرو کاستیو در پرو و همچنین خورخه گلاس معاون رئیس جمهور سابق در اکوادور شتافت». مکزیک همچنین از سال ۲۰۱۹ در تمام تلاشها برای مذاکره بین دولت ونزوئلا و مخالفان حکومت با هدف یافتن یک راهحل سیاسی برای بحران در این کشور کارائیب شرکت داشت و تا زمان انتخاب مجدد آقای نیکلاس مادورو در ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۴ به اینکار ادامه داد.
« محبوبترین رئیس جمهور مکزیک»، همانطور که هوادارانش دوست دارند او را این چنین معرفی کنند، در مزرعه خانوادگی خود در چیاپاس دوران بازنشستگی خود را آغاز کرد. خیلی ها فکر می کنند او مدت زیادی آنجا نخواهد ماند. اما وی بارها تکرار کرده است: «کشور در دستان خوبی قرار دارد، من مأموریت خود را به پایان رساندم».
۱- Lire John Mill Ackerman, « Le Mexique privatise son pétrole », Le Monde diplomatique, mars 2014.
۲- Gerardo Hernández, « Tasa de informalidad desciende a mínimo histórico en el arranque del 2024 », 27 mai 2024.
۳- Selon la Commission nationale sur les salaires minimums du gouvernement, « Incremento a los salarios mínimos para 2024 », 1er décembre 2023.
۴- María Eugenia Cosio Zavala et Ilán Bizberg, « Introduction — Le sexennat d’Andrés Manuel López Obrador : bilan et défis », Cahiers des Amériques latines, n° 104, Aubervilliers, 2024.
۵- Jessika Becerra, « Valida Banco Mundial : 9,5 millones, fuera de la pobreza en México », La Jornada, Mexico, 5 septembre 2024.
۶- « El monopolio de la desigualdad. Cómo la concentración del poder corporativo lleva a un México más desigual », 23 janvier 2024.
۷- « Les dépenses militaires mondiales augmentent dans un contexte de guerre, d’escalade des tensions et d’insécurité », Stockholm International Peace Research Institute (Sipri), 22 avril 2024.
۸- Selon le site d’investigation A dónde van los desaparecidos (« Où vont les disparus »).
۹- Lire Benjamin Fernandez, « Au Mexique, où sont les “quarante-trois” ? », Le Monde diplomatique, mars 2020.
۱۰- Lire Benjamin Fernandez, « Au Mexique, où sont les “quarante-trois” ? », Le Monde diplomatique, mars 2020.
0- مقاله « قطاری بنام مایا در مکزیک »، لوموند دیپلماتیک،ژانویه ۲۰۲۴ https://ir.mondediplo.com/2024/01/article4707.html
مبارزه تودهای در طی سی سال، پایهگذار پیروزی کلودیا شینباوم
خانم کلودیا شینباوم، رئیس جمهور جدید مکزیک، پیروزی اش را تنها مدیون محبوبیت تاریخی سلف خود نیست. موفقیت وی را میتوان با فعالیت میدانی طولانی مدت در درون انجمنهای مردمی توضیح داد.
نویسنده Hélène Combes برگردان شروين احمدي
در ابتدا تشخیص رنگ زردِ ساختمان از دیگر خانه های محله دشوار است. سپس بعضی جزئیات نشان میدهد که ما در جای درستی هستیم: جمعیت کوچکی از زنان که جلوی یک در ازدحام کردهاند. در این صبح بهار سال ۱۹۹۹، به محل انجمن Asamblea de barrios (مجمع محله، AB)، در ناحیه Venustiano Carranza، در شمال شرقی مکزیکوسیتی رسیدهایم.
Asamblea de barrios که دوازده سال پیش توسط فعالان چپی ایجاد شد که بعضی از آنها پیشینه شرکت در جنگ های چریکی را داشتند. آنها از حق اسکان قربانیان زلزله ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵ دفاع میکردند که باعث کشته شدن بیش از ده هزار نفر شده بود و برنامه های بازسازی دولت آنها را به فراموش سپرده بود. زلزلهزدگان به تدریج فهمیدند که می توانند در داخل AB حمایتی را بیابند که مقامات دولتی از آنها دریغ میکنند.
در آن روز، جلسه ای با هدف اطلاع رسانی به حاضران، که بیشتر آنها مادر بودند، در مورد پیشرفت برنامه تحویل مسکن اجتماعی برگزار شده بود. همراه با سایر انجمنهای، Asamblea de barrios بخشی از فعالیتهای اجتماعی پایتخت را مدیریت می کند. دولت هماهنگی و مدیریت پروژه ها، گاه حتی ساخت مسکن، و همچنین ایجاد و نظارت بر پرونده های متقاضیان در ارتباط با ادارات مربوطه را به آنها تفویض کرده است. فعالان این انجمن نیز از چنین جلساتی برای جمع آوری شکایات ساکنان استفاده می کنند. یک فعال باتجربه ، فهرستی از کارگاههایی ارائه میدهد که کودکان در تابستان به آنها دعوت میشوند و سپس خدمات ارائهشده توسط انجمن را یادآوری میکند: تلفن خدمات حقوقی برای حمایت از زنان قربانی خشونت خانگی یا در حال طلاق، مراقبتهای پزشکی رایگان، و غیره. به زودی، موضوع از نگرانی های فوری ساکنان محله دور می شود تا به نوع دیگری از موضوعات پرداخته شود: اعتصاب دانشجویان در دانشگاه ملی خودمختار مکزیک (UNAM). بسیجی که کشور را تکان می دهد. خلاصه تمام مسائل سیاسی روز.
این نشست عمومی ظاهراً پیش پا افتاده، که اولین بار بیست و پنج سال پیش برگزار شد، در واقع بخشی از یک کار سیاسی طولانی در میدان است که توسط چپ در مکزیک انجام گرفت تا به تدریج مسیر پیروزی در سطح ملی را آماده کند. ابتدا با آقای آندرس مانوئل لوپز اوبرادور، معروف به «AMLO»، رئیس جمهور از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ (مقاله « در مکزیک، کارنامه متضاد یک رئیس جمهور محبوب و مردمی» را در همین ماه بخوانید)، سپس خانم کلودیا شینباوم، که در ژوئن گذشته انتخاب شد. اگر چنین موفقیتهائی ممکن بوده، به این دلیل است که در طول سالها هزاران جلسه از این نوع، ایجاد پیوند بین جنبشهای اجتماعی و چپ سیاسی را ممکن ساخته است. چپی که خانم شینباوم و آقای لوپز اوبرادور تجسم آنند.
وقتی «آدلیتاس»(زنان انقلابی) بسیج می شوند
برای درک این تحول لازم است به وضعیت مکزیک در پایان دهه ۱۹۹۰ بازگشت. در آنزمان باد تاریخ به بادبان کشتی جریان مترقی نمیوزید. از سال ۱۹۲۹، همواره یک حزب در قدرت بود، که نامی با تناقض ظاهری (اسیمور) را انتخاب کرده بود: حزب انقلابی نهادینه (PRI). در طول انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۸، نامزد ریاست جمهوری کواهتموک کاردناس – که مخالف جهت گیری راست PRI و آن را ترک کرده بود - تا زمان مختل شدن سیستم شمارش آرا ، جلوتر از دیگران بود. هنگامی که شمارش از سر گرفته می شود، کارلوس سالیناس د گورتاری، نوچه زیردست رئیس جمهوری ناگهان از وی جلو افتاد. شش سال بعد، نامزد دیگری خط حزب حاکم را در جریان انتخابات ریاست جمهوری زیر سوال برد: او در ۲ اسفند ۹۴ ترور شد...
چند هفته قبل از آن، در اول ژانویه، دو زمین لرزه ای کشور را لرزاند. اولین در شمال ریشه داشت، با امضای قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) ، اقتصاد مکزیک تابع اقتصاد ایالات متحده می شد. دومی از جنوب سرچشمه میگرفت و در ارتباط با ارتش آزادیبخش ملی زاپاتیستا (EZLN) بود که قیام در چیاپاس را اعلام کرد (۱).
در چنین شرایطی بود که بخش بزرگی از چپ مکزیک تصمیم گرفت تا فعالیتهای خود را تا جایی که ممکن است در «میدان» متمرکز کند، با انجمنهایی مانند AB، که توسط یک مهندس معمار، خاویر هیدالگو پونس، تأسیس شد، کسی که اکنون نزدیک به خانم شینباوم است. با پیشرفت دولت نئولیبرال، ساختارهایی از این نوع کارکرد اجتماعی تعیین کننده و فزاینده ای برای جمعیت، به ویژه در مکزیکو سیتی، یافتند. بدین ترتیب، «آنتنهای محله» دسترسی ساکنان به خدمات اولیه را به عهده گرفتند و به آزمایشگاهی برای شکل جدیدی از کنشگرایی – اغلب فمینیستی و همیشه مردمی – تبدیل شدند که در زندگی روزمره پایتخت ریشه یافت. این بافت وسیع که هر روز موجب تبادل تجارب مشترک میان فعالان، مدیران محلی، مقامات دولتی و «ساکنان عادی» میشد، پایههای یک شبکه سیاسی-سرزمینی را بوجود آورد که چپ میتوانست به آن تکیه کند.
در ابتدا، این امر به نفع حزب انقلاب دموکراتیک (PRD) تمام شد که توسط آقای کاردناس در سال ۱۹۸۹، پس از «شکست» در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۸۸ ایجاد شد. این حزب در انتخابات شهرداری مکزیوسیتی سال ۱۹۹۷ برنده شد. در آن زمان، بسیاری از فعالان اجتماعی به عنوان معاونان محلی به مدیریت شهرداری پیوستند. سپس پس از آنکه تقلب گسترده در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۶ ، AMLO را از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری محروم کرد، او تصمیم گرفت «دولت قانونی» خود را در مکزیکوسیتی برپا کند. بدینترتیب او به سازمانهای محلی اجازه داد تا گامی به جلو بردارند: آنها دیگر به ارائه خدمات به جمعیت محلی - بر اساس شرائطی ناهمگون – رضایت ندادند ، بلکه به نیروهای محرکه یک روند هماهنگ اعتراض سیاسی تبدیل شدند. آقای لوپز اوبرادور به لطف روابط ایجاد شده با انجمنهایی که در زمان او به عنوان شهردار مکزیکوسیتی از سوی حزب PRD (۲۰۰۵-۲۰۰۰) به زندگی فعال محلی جان میبخشیدند، توانست بسیجهای مردمی را سازماندهی کند که در نهایت ابعادی ملی یافتند. مانند مبارزه با خصوصی سازی شرکت نفت پترولئوس مکزیکانوس (پمکس).
«آدلیتاس»(زنان انقلابی) در آوریل ۲۰۰۸ در زمینه همین مبارزه بسیج شد. بیست گروه متشکل از پانصد زن (ده هزار نفر) - که نامشان از سربازان زن انقلاب مکزیک (۱۹۱۰-۱۹۲۰) گرفته شده - ورود به مجلس سنا را به مدت بیست روز مسدود و از رای به پروژه خصوصی سازی Pemex (نماد استقلال ملی و دولت رفاه از زمان ملی شدن آن در سال ۱۹۳۸، تحت ریاست جمهوری لازارو کاردناس) جلوگیری کردند. اکثر این فعالان متعلق به انجمن های مبازه برای حق مسکن بودند. این مبارزه که به پیروزی رسید، پایه اصلی سیستم سازماندهی AMLO را تشکیل داد، که براساس آن در سال ۲۰۱۴، جنبش بازسازی ملی (مورنا) شکل گرفت. در آن زمان، در این خاک غنی کنشگری انجمنی بود که ساختارهای مادی، عناصر برنامه و چارچوب های سیاسی رشد کرد. این شرائط همچنین به خانم شینباوم اجازه داد که بعنوان هماهنگ کننده فعالیتهای آدلیتاس - که در سال ۲۰۰۰ به تیم شهرداری AMLO پیوسته بود - جایگاهی ملی به دست آورد. سپس او در سال ۲۰۱۸ جانشین آقای لوپز اوبرادور به عنوان شهردار مکزیکو سیتی شد.
با عهده دار شدن این مسئولیت ، او به نوبه خود تلاش کرد تا پیوند بین سازمان های محلی خودمختار و سیاست های دولتی مترقی را تقویت کند. مانند برنامه پیلارس(Pilares) ( نوآوری، آزادی، هنر، آموزش و دانش)، که توسط شهرداری در سال ۲۰۱۹ راه اندازی شد و امکان ایجاد سیصد موسسه اجتماعی را در سراسر شهر فراهم کرد. افراد مسن و جوان برای شرکت در کارگاههای رایگان به این موسسات هجوم می آورند که در آنها آموزش دیجیتال، کشاورزی شهری، سبز کردن سقفهای مسطح در محلههای کارگری برای مبارزه با اثرات گرمایش جهانی و غیره...تعلیم داده میشد . در رأس پایتخت، خانم شینباوم هر پنجشنبه از مراکز پیلارس بازدید می کرد. آقای هیدالگو به ما توضیح میدهد: «مردم قرار نبود به او گوش دهند: او کسی بود که قرار بود به حرفهای مردم گوش دهد. موفقیتی که سنگ به سنگ ساخته شد، در طی تقریباً سی سال…
۱- Lire Sous-commandant Marcos, « La quatrième guerre mondiale a commencé », Le Monde diplomatique, août 1997.