چرا دور دوم انتخابات پارلمان فرانسه شگفتیساز شد؟
ایرنا- دور نخست انتخابات مجلس قانونگذاری فرانسه یا همان مجلس ملی فرانسه، دهم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد. احزاب راستگرا و چپگرا در کنار دیگر احزاب این کشور از جمله ائتلاف «همه با هم» «امانوئل ماکرون» رئیسجمهوری فرانسه برای کسب سهمیه از ۵۷۷ کرسی این مجلس با هم رقابت میکردند.
نتایج دور اول این انتخابات، ترس بسیار شدیدی بر جامعه فرانسه حاکم کرد و در این دور، نتایج زیر به دست آمد:
_
جبهه ملی فرانسه که
از راستهای افراطی فرانسه محسوب میشوند، به رهبری خانم «مارین لوپن» توانست به
۳۴
درصد از آرای انتخابات دست یابد.
_ جبهه جدید
مردمی به رهبری «ژان لوک ملانشن» که جناح چپ فرانسه محسوب میشود، به
۲۸.۱۰
درصد از آرا دست یافت.
_ جبهه یا
ائتلاف «همه با هم» «امانوئل ماکرون» رئیسجمهوری فرانسه به
۲۰.۳۰
درصد آراء دست یافت.
_
جمهوریخواهان فرانسه نیز در این انتخابات به
۱۰.۲۰
درصد آراء دست یافتند.
_ بقیه آراء
نیز بین احزاب کوچکتر و مستقلها تقسیم شد.
این نتایج که به
دلیل عدم کسب اکثریت آراء به دور دوم منتهی شد، این نگرانی شدید را ایجاد کرده بود
که جبهه ملی فرانسه (جناح راستگرای افراطی فرانسه) که تحت ائتلاف «تجمع ملی
فرانسه» در این انتخابات شرکت کرده بود، در دور دوم میتواند با کسب اکثریت مطلق
انتخابات بین
۲۳۰ تا
۲۸۰
کرسی از ۵۷۷
کرسی مجلس را از آن خود کند.
برآوردها و
نظرسنجیهای متعددی نیز در فرانسه انجام شده بود که تائید میکرد دستراستیهای
فرانسه در آستانه کسب اکثریت مطلق مجلس (۲۸۹
کرسی) هستند. همین امر موجی از نگرانی و هراس از سیطره دست راستیهای افراطی بر
ارکان جمهوری پنجم فرانسه در بین مردم ایجاد کرده بود.
برای جلوگیری از پیروزی جبهه ملی راستافراطی، بیش از ۲۰۰ نامزد از جناح چپ و میانهروها از حوزههایی که قرار بود در دور دوم شاهد رقابت سهجانبه باشند، کنار رفتند تا شانس رقبای تجمع ملی را کاهش دهند. «گابریل آتال» نخستوزیر فرانسه که پویش اردوگاه ریاستجمهوری را در انتخابات مجلس ملی هدایت میکرد، هشدار داده بود «امروز خطر، اکثریتی است که تحت کنترل راست افراطی باشد. این پروژه فاجعهباری خواهد بود.»
شکست رکورد مشارکت مردم در انتخابات مجلس ملی فرانسه
فاصله یک هفتهای
بین دو مرحله از انتخابات، کافی بود تا رسانههای فرانسوی و احزاب دیگر فرانسه برای
جلوگیری از به قدرت رسیدن راستگرایان فرانسوی با هم متحد شوند و نتیجهای در دور
دوم رقم بزنند که در چهار دهه اخیر فرانسه بیسابقه بوده است.
در دور دوم
انتخابات هیچ راهی نبود جز این که میزان مشارکت در انتخابات بالا رود تا از پیروزی
راستگرایان جلوگیری شود. همین فضای ترس از حاکمیت راستگرایان بر همه امور فرانسه
موجب شد میزان مشارکت در انتخابات به طور باورنکردنی افزایش پیدا کند و درمجموع
۶۷.۸۰
درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کنند و راه را بر راستگرایان جبهه ملی
فرانسه ببندند.
میزان مشارکت در این دور انتخابات، یک رقم مثالزدنی بود و در چهار دهه اخیر، در فرانسه سابقه نداشته است. بالاترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس ملی فرانسه به سال ۱۹۸۱ بازمیگردد که در آن ۶۱.۴ درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کرده بودند؛ اما در دور دوم انتخابات مجلس فرانسه در یکشنبه گذشته، ۲۸ میلیون و ۷۸۰ هزار و ۳۲۸ نفر در انتخابات شرکت کردند و از این نظر، رکوردی در انتخابات مجلس ملی فرانسه بهجا گذاشتند.
ائتلاف چپ «جبهه جدید مردمی» یکشنبه گذشته در دور دوم انتخابات مجلس قانونگذاری فرانسه با کسب ۱۸۲ کرسی از مجلس ملی فرانسه پیروز انتخابات و پیشتاز شد و از ائتلاف امانوئل ماکرون (ائتلاف «همه با هم») با کسب ۱۶۸ کرسی و نیز جبهه ملی دست راستی فرانسه با ۱۴۳ کرسی پیشی گرفت.
در این
انتخابات، راستافراطی به رهبری لوپن و ریاست «جوردان بادیلا» که در دور اول پیشتاز
بود، به رتبه سوم بسنده کرد؛ در حالی که برخی نظرسنجیها در فرانسه پیشبینی کرده
بودند حزب دست راستی لوپن (جبهه ملی فرانسه) اکثریت آراء را در دور دوم کسب خواهد
کرد؛ برآوردهایی که سایه سنگین حاکمیت جناح دست راستافراطی را بر فرانسه سایه
انداخته بود اما با مشارکت غیرقابل پیشبینی مردم در انتخابات و عدم رای مردم به
این جناح افراطی در فرانسه، یکبار دیگر پرونده حاکمیت مطلق این حزب دستراستی بر
مجلس قانونگذاری فرانسه منتفی شد.
با توجه به
نتایج انتخابات دور دوم، در عمل هیچ حزب و ائتلافی به اکثریت مطلق (۲۸۹
کرسی) در مجلس ملی فرانسه دست پیدا نکرد. با این وجود، ائتلاف چپ فرانسه در مجلس
قانونگذاری فرانسه، آمادگی خود را برای تشکیل حکومت اعلام کرد.
به این ترتیب، طبق
آخرین نتایج شمارش که از سوی منابع رسمی منتشر شده، ائتلاف چپها (جبهه جدید مردمی)
۱۸۲
کرسی از ۵۷۷
کرسی پارلمان فرانسه را در اختیار دارد. ائتلاف حامی مکرون
۱۶۸
کرسی و حزب جبهه ملی به رهبری لوپن
۱۴۳
کرسی را کسب کردهاند. باقی کرسیها در دست احزاب کوچکتر است.
در نتیجهای
که خلاف همه پیشبینیهای دور اول محسوب میشود، حزب تجمع ملی (حزب لوپن) با قدرت
وارد مجلس ملی جدید میشود اما با ثبت نتیجهای ناامید کننده نسبت به دور اول،
همچنان از قدرت اجرایی کشور دور میماند.
آیا چپگرایان فرانسه باید دولت را تشکیل دهند؟
بلافاصله پس از انتشار برآوردهای اولیه، «ژان لوک ملانشن» رهبر چپ رادیکال فرانسه تأکید کرد نخستوزیر «گابریل آتال» باید «کنار برود» و افزود: «جبهه مردمی جدید» که حزب او نیز به آن تعلق دارد، باید اداره حکومت فرانسه را به دست گیرد.
بازنده بزرگ انتخابات چه گفت؟
از سوی دیگر، «جوردان باردیلا» رئیس جبهه ملی راستگرای افراطی، ائتلافهای شکل گرفته در دور دوم را که برای شکست جبهه ملی تشکیل شده بود، به «ائتلاف ننگ» توصیف کرد و گفت: «حزب جبهه ملی بیش از هر زمان دیگری تنها جایگزین در فرانسه است» و متعهد شد که حزبش به سمت «هیچ سازش سیاسی کوچکی» نمیرود و تأکید کرد «هیچ چیزی نمیتواند ملتی که امید خود را باز یافته، متوقف کند.»
مارین لوپن، رهبر راست افراطی نیز در واکنش به نتایج انتخابات گفت: «پیروزی ما فقط به تأخیر افتاده است. موج در حال بالاآمدن در فرانسه است. اینبار به اندازه کافی بالا نیامد اما همچنان در حال صعود است.» او افزود: «من تجربه کافی دارم که از نتیجهای که در آن تعداد نمایندگان خود را دو برابر کردهایم، ناامید نشوم.»
ماکرون نیز خواستار «احتیاط» در تحلیل نتایج انتخابات مجلس قانونگذاری شد تا مشخص شود چه کسی میتواند دولت را تشکیل دهد. رئیسجمهوری فرانسه افزود: بلوک میانهرو پس از هفت سال قدرت، همچنان «زنده» است. بر اساس گزارشهای عصر یکشنبه گذشته، کاخ الیزه اعلام کرد ماکرون منتظر «ترکیب» جدید مجلس ملی است تا «تصمیمهای لازم را اتخاذ کند.»
اما آتال نخستوزیر فرانسه یک روز پس از انتخابات، استعفایش را ارائه کرد و گفت آماده است «تا زمانی که وظیفه ایجاب کند» در سمت خود بماند؛ به ویژه که فرانسه بهزودی میزبان بازیهای المپیک ۲۰۲۴ است. اما ماکرون استعفای آتال را نپذیرفت و او را مسئول اداره دولت کنونی فرانسه معرفی کرد و وی نیز پس از موضعگیری ماکرون، اعلام آمادگی خود را برای اداره امور فرانسه برای جلوگیری از بحران سیاسی و اداری فرانسه در آستانه بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس اعلام کرد . ماکرون از آتال خواست برای «تضمین ثبات کشور» در سمت خود باقی بماند.
چپگرایان فرانسه میتوانند دولت تشکیل داده و کشور را اداره کنند؟
ائتلاف چپ جبهه جدید
مردمی در انتخابات دور دوم مجلس قانونگذاری فرانسه، یکشنبه گذشته با کسب
۱۸۲
کرسی در مجلس ملی پیشتاز شد اما اکثریت مطلق را کسب نکرد. با این حال، ائتلاف چپ
آمادگی خود را برای حکومت اعلام کرده است.
در این زمینه
پرسشهایی مطرح میشود:
_ آیا ائتلاف
چپ قادر به اداره کشور حتی بدون داشتن اکثریت مطلق خواهد بود؟، آیا با حزب وابسته
به رئیسجمهوری ائتلاف خواهد کرد و آیا از نمایندگان جریانهای مختلف، اکثریت مطلق
را برای تشکیل دولت، ایجاد خواهد داد؟
ائتلاف چپ فرانسه آمادگی خود را برای حکومت پس از پیروزی در انتخابات مجلس قانونگذاری، اعلام کرد. این پیروزی بدون کسب اکثریت مطلق بهدست آمده و حالا بحثهای داخلی سختی برای تعیین نخستوزیر و ترکیب دولت آغاز شده است. «اولیویه فور» رئیس حزب سوسیالیست فرانسه که در جبهه چپگرای جدید مردمی حضور دارد دیروز(دوشنبه) در مصاحبهای رادیویی گفت: «باید بتوانیم در این هفته یک نامزد برای پست نخستوزیری معرفی کنیم.»
«مارین توندولیه» رهبر مدافعان محیطزیست که عضو این جبهه چپگراست، در مصاحبهای رادیویی اظهار داشت، ماکرون باید همین امروز، جناح چپ فرانسه را برای نامزدی ریاست دولت جدید دعوت کند.
عصر یکشنبه گذشته،
رهبران سیاسی تشکیلات ائتلاف چپ تأکید کردند برنامه دولت آینده باید براساس پروژه
جبهه مردمی جدید باشد. این برنامه شامل لغو اصلاحات سیستم بازنشستگی (تعیین
۶۴
سالگی برای بازنشستگی) و قانون مهاجرت و اصلاح تخصیصهای بیکاری و همچنین اقدامات
مرتبط با قدرت خرید مانند تعیین «حداقل دستمزد خالص حدود
۱۶۰۰
یورو» برای کارگران و کارمندان است.
سوسیالیستها
بر این نکتههای حساس در فرانسه تأکید دارند. «ژان لوک ملانشن» رهبر چپگرای جبهه
مردمی جدید وعده داد که افزایش حداقل دستمزد «با حکم» انجام خواهد شد و تأکید کرد
«هیچ بهانه یا ترفند یا مصالحهای را در اینباره نخواهد پذیرفت». او همچنین از
«ورود به مذاکرات» با حزب وابسته به ریاستجمهوری نیز به شدت خودداری کرده است.
در واکنش به شایعات مبنی بر احتمال تشکیل ائتلاف بین اردوگاه ریاستجمهوری و بخش معتدلتر جبهه چپ، یک مسئول در جریان چپگرای جبهه جدید مردمی با نارضایتی گفت: «ماکرونیها تلاش دارند پیروزی ما را بگیرند و ائتلاف تشکیل دهند. رئیسجمهور باید با ما برای تشکیل دولت تماس بگیرد.»
ملانشن و به رسمیت شناختن دولت فلسطین
روز یکشنبه بلافاصله پس از اعلام نتایج اولیه، ملانشن (رهبر چپ رادیکال فرانسه) اظهار داشت، نخستوزیر باید کنارهگیری کند و جبهه جدید مردمی باید «حکومت کند». وی با توجه به اینکه راستافراطی در رتبه سوم قرار گرفت، افزود: «مردم ما به وضوح، بدترین راهحلها را سرنگون کردند.» او تعهد کرد که در صورت رسیدن خود یا یکی از چهرههای چپ به مقام نخستوزیری، دولت فلسطین را بهرسمیت خواهد شناخت.
انتخابات شوک آور ریاست جمهوری فرانسه در سال ۲۰۰۲
آنچه در انتخابات
دور دوم انتخابات مجلس ملی فرانسه در یکشنبه گذشته رخ داد در انتخابات ریاست جمهوری
سال ۲۰۰۲
فرانسه نیز شاهد بودیم. «ژان ماری لوپن» در این سال برای ریاستجمهوری فرانسه نامزد
و با کسب ۱۶.۸۶
درصد از آرا، رقیب «ژاک شیراک» در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شد.
این عملکرد
قوی او در فرانسه شوک ایجاد کرد و مردم فرانسه برای آنکه ژان ماری لوپن به پیروزی
نرسد، وارد انتخابات شدند و ژاک شیراک موفق شد با
۸۰
درصد آرای مردم به ریاست جمهوری فرانسه برسد. انزجار از احتمال دستیابی یک حزب
راستافراطی در فرانسه به ریاست جمهوری، موجب متحدشدن مردم و احزاب مخالف
راستگرایان افراطی در فرانسه شد تا از پیروزی ژان ماری لوپن در دور دوم جلوگیری
کنند.
اکنون در سایه انتخابات مجلس ملی فرانسه، این کشور در آستانه تغییرات سیاسی داخلی و خارجی قرار دارد و بدون شک پس از برگزاری بازیهای المپیک پاریس ۲۰۲۴، شاهد این دست از تغییرات در فرانسه خواهیم بود.
سخنگوی دولت مجارستان امروز گفت که حزب راست افراطی "اجتماع ملی" مارین لوپن به ائتلاف جدیدی که در پارلمان اروپا به رهبری ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان تشکیل شده، خواهد پیوست.
به گزارش ایرنا، احزاب آزادی اتریش، فیدس به رهبری نخست وزیر مجارستان و حزب پوپولیست "اقدام شهروندان ناراضی" (ANO) جمهوری چک با هدف مبارزه با مهاجرت غیرقانونی و همچنین انتقال اختیارات بیشتر از بروکسل به اعضای اتحادیه اروپا، ائتلاف جدیدی را در پارلمان اروپا تشکیل داده اند.
اوربان به تازگی از تصمیم خود برای تشکیل ائتلاف جدیدی با حزب راست افراطی "آزادی" اتریش و حزب اصلی اپوزیسیون جمهوری چک خبر داد و گفت که امیدوار است شرکای دیگر را جذب کند و به بزرگترین گروه راستگرای پارلمان اروپا تبدیل شود.
در صورت پیوستن حزب راست افراطی فرانسوی، ائتلاف "میهن پرستان اروپا" تاکنون توانسته با جذب نمایندگان بیش از ۱۱ حزب، فراکسیونی مشتمل بر ۸۰ نماینده از ۷۲۰ نماینده پارلمان اروپا را تشکیل دهد.
گفتنی است که حزب اجتماع ملی دیشب و پس از انصراف بیش از ۲۰۰ نامزد از رقابت در دور دوم انتخابات مجلس فرانسه، پس از ائتلاف چپ ها و تشکیلات مکرون در جایگاه سوم قرار گرفت.
در همین حال در پی صعود چپگرایان، «گابریل آتال» نخست وزیر فرانسه به کاخ الیزه رفته تا طبق گفته دیشب استعفایش را به امانوئل مکرون رئیس جمهور این کشور تقدیم کرده و راه را برای انتخاب نخست وزیر جدید هموار کند.
پیروزی جبههی مردمی جدید در فرانسه: درسهایی از تاریخ
/ زوران اندلکوویچ
پاریس، دههی 1930 – در دلِ شهر نور، در زیر ظرافت درخشندهی برج ایفل، واقعیتی تاریکتر پاریس را فراگرفت. ضربآهنگ بازارهای پرازدحام در امتداد خیابان موفتارد و گفتوگوهای پرحرارت در تراسهای کافههای مونپارناس رنگوبوی اضطراب داشت. کهنهسربازانِ خسته از جنگ با کارگران سرخورده اختلاط میکردند، گفتوگوهایشان بیشتر دربارهی سختیهای رکود اقتصادی و جدیدترین رسواییهای سیاسی بود. بلوارهای بزرگی که زمانی مظهر عظمت فرانسه بود، اکنون پهنهی برخوردهای شدید ایدئولوژیک بودند. هر شب، درخشش چراغهای خیابان روشناییبخشِ بحثهای داغ در مشروبفروشیهایی میشد که در آن شاعران، سیاستمداران و شهروندان عادی با بالاگرفتن صداهای افراطی با هم گلاویز میشدند. گاهی صدای چکمههای سنگین گروههای شبهنظامی در خیابانها طنین میافکند، و راهپیماییهای آنها یادآور ملتی متفرق بود. بهخصوص یادآور سال 1934، و گویی که این روحیه در لحظه بازتابدهندهی جنبشهای افراطیای بود که پیشتر در ایتالیا و آلمان پا گرفته بودند. اما روح تسلیمناپذیر پاریس، در میان این آشفتگی، دوام آورد و هیچگاه رؤیای آزادی، برابری و برادری را رها نکرد.
برخی تاریخنگاران فرانسه را «مهد فاشیسم» میدانند و به بناپارتیستها و ناسیونالیستهای اقتدارگرایی استناد میکنند که هیچگاه نتوانستند دموکراسی پارلمانی را با «ملت بزرگ» آشتی دهند، و نیز اشاره میکنند که فرانسه پس از شکست در سال 1940 به دولت کارگزار آلمان نازی بدل شد. این دیدگاه معمولاً بیش از حد افراطی تلقی میشود، اما واقعیت این است که برخی جنبشهای پیشافاشیستی مهم در فرانسه در فاصلهی بین دو جنگ شکل گرفتند، و در چشماندازی سیاسی از برخی جنبهها بسیار شبیه چیزی بود که امروز شاهدش هستیم. چرا این جنبشها هرگز مانند جنبشهای ایتالیا یا آلمان به قدرت نرسیدند و از آنها چه میتوانیم بیاموزیم؟
در پی جنگ جهانی اول، فرانسه بیثبات بود. ویرانی جنگ، با رکود اقتصادی و آشفتگی سیاسی همراه شد و محیط مساعدی برای ایدئولوژیهای رادیکال ایجاد کرد. چندین جنبش فاشیستی به شهرت رسیدند که هریک وعده میدادند که نظم و غرور ملی را از دل این هرجومرج اعاده دهند.
از مشهورترین آنها، گروه «اقدام فرانسوی» (Action Française) و شبهنظامیان جوانش، به رهبری شارل ماراس در مقام ایدئولوگ اصلی آن بود. این جنبش ضدانقلابی مدافع ناسیونالیسم و دولتگرایی صنفی بود و از شکستهای جمهوری انتقاد میکرد. در این میان، گروه صلیب آتش (Croix de Feu)، به رهبری کلنل فرانسوا دولاروک، بهعنوان سازمان کهنهسربازان، فعالیتش را آغاز کرد و چیزی نگذشت که به نیروی سیاسی مهمی تبدیل شد، که از رهبری قدرتمند و مقتدر حمایت میکرد. گروههای مختلف دیگری مانند همبستگی فرانسه (Solidarité Française) و میهنپرستان جوان (Jeunesses Patriotes) نیز پدید آمدند که درگیر خشونت خیابانی و تلاش برای بیثباتکردن دولت شدند.
شورشهای 6 فوریهی 1934 نمونهای پرشور از تلاش این اتحادیهها برای کودتا علیه جمهوری سوم تحت محاصره بود. این شورشها و تهدید فراگیر رژیمهای دست راستی اقتدارگرا در اروپا باعث شدند جبههی مردمی تشکیل گردد، جنبشهای چپگرا در فرانسه ائتلاف کنند، این ائتلاف در انتخابات مه 1936 پیروز شد و بهسرعت صلیب آتش و سایر گروههای شبهنظامی را منحل کرد. واکنش فرانسوا لاروک تشکیل حزب اجتماع فرانسه (PSF)، اولین حزب تودهای دستراستی فرانسه، بود. انتظار میرفت این حزب، که در انتخابات 1940 عملکرد خوبی داشته باشد، اما آن انتخابات براثر جنگ منحل شد. از قضا، بیمیلی لاروک به پذیرش کامل ایدئولوژیها و روشهای فاشیستی، پتانسیل انقلابی جنبش را محدود کرد و در نهایت آن را به وضعیتی مبهم کشاند، اما ایدئولوژی آن بر سیاست «جمهوری چهارم» تأثیر گذاشت.
بنابراین، علیرغم شور و شوق آنها و محیط متلاطم، این جنبشها در نهایت شکست خوردند. آنها فاقد رهبری واحد و استراتژی منسجم بودند که مشخصهی تسخیر موفقیتآمیز فاشیستها در ایتالیا و آلمان بود. بهعلاوه، انعطافپذیری نهادهای جمهوریخواه فرانسه و اپوزیسیون قدرتمند چپ – بهویژه جبههی مردمی – نقش مهمی در خنثیسازی جاهطلبیهای آنها داشت.
اگر بیدرنگ به امروز بازگردیم میبینیم که فرانسه بار دیگر به لحاظ سیاسی آشفته است. اروپا ظهور راست افراطی را تجربه میکند که ناشی از چالشهای اقتصادی، اختلافنظرها در مورد مهاجرت و نارضایتی از تشکیلات سیاسی موجود است. اجتماع ملی (Rassemblement National)، بهرهبری مارین لوپن، از رگههای مشابه ناسیونالیسم و سرآمدستیزی بهره میبرد که به فاشیستها در بین دو جنگ قدرت بخشید، این رگهها عبارتند از: استثناگرایی «ملت بزرگ»؛ اولویتبخشیدن به فرهنگ؛ زبان و ارزشهای فرانسوی؛ کنترل سفتوسخت مهاجرت؛ حمایتگرایی اقتصادی؛ کاهش همکاریهای جهانی و اروپایی فرانسه؛ و حس قدرتمند میهنپرستی و غرور ملی.
آن زمان نیز مانند امروز، مشکلات اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی شتابدهندههای ظهور ایدئولوژیهای رادیکال بودهاند. در دههی 1930، رکود بزرگ رخ داد؛ امروزه مسائلی مانند بیکاری و نابرابریهای اقتصادی به نارضایتی دامن میزند. فاشیستهای دورهی بین دو جنگ وعدهی بازگشت به عظمت ملی و گسست از شکستهای مشهود دولت جمهوری میدادند. آنها هم از لیبرالها بهخاطر اتکایشان به لسهفر و هم از سوسیالیستها بهخاطر انترناسیونالیسمشان بدون اولویت دادن به ناسیونالیسم خشمگین بودند. جنبشهای راست افراطی امروز این احساسات را بازتاب میدهند و از حاکمیت فرانسه دفاع میکنند و با جهانیگرایی و سرآمدان سیاسی مخالفت میکنند.
شباهت آشکار دیگر، ظهور جبههی مردمی جدید (Nouveau Front Populaire) است که در سال 2024 پس از آنکه مکرون مجلس ملی فرانسه را منحل کرد و انتخابات زودهنگام برگزار شد، تشکیل شد. این ائتلاف گسترده «فرانسهی تسلیمناپذیر»، حزب سوسیالیست، سبزها، حزب کمونیست فرانسه، ژانراسیون.اس (Génération.s)، پلاس پوبلیک (Place Publique) و سایر احزاب چپ را گرد هم میآورد. هدف جبههی مردمی جدید، درست مانند جبههی مردمی دههی 1930، مقابله با نفوذ راست افراطی از طریق متحد کردن گروههای متفاوت ذیل یک هدف مشترک است. اهداف اصلی آن شامل افزایش حداقل دستمزد و مالیات بر سود مازاد، کاهش نابرابری ثروت از طریق محدود کردن ارثیههای بزرگ و درآمدهای فوقالعاده بالا، توانمندسازی کارگران، و برگرداندن تغییرات اخیر در سن بازنشستگی به 60 سال است. اگرچه جبههی مردمی جدید (NFP) نتوانست آن پیروزی قاطع را تکرار کند، اما بهترین نتیجهی جناح چپ را در 12 سال گذشته از زمان دولت فرانسوا اولاند به دست آورد.
تأمل در شکستهای جنبشهای فاشیستی گذشته و انعطافپذیری نهادهای دموکراتیک فرانسه چشمانداز امیدوارکنندهای ارائه میدهد. باید توجه کرد که فرانسه در دههی 1930 از نوعی مصونیت والا در برابر فاشیسم برخوردار نبود. برخلاف آلمان، جمهوری فرانسه در سالهای بین دو جنگ متوقف نشد و کمتر تحت تأثیر رکود بزرگ قرار گرفت. همچنین برخلاف آلمان، احزاب محافظهکار آنقدر از چپ هراسان نبودند که دست یاری به سوی فاشیستها دراز کنند. امروزه هر دو عامل را میتوان مشاهده کرد. علیرغم نابرابری فزاینده و افزایش نارضایتی مردمی، بهویژه در میان طبقهی کارگر، نهادهای فرانسه و دموکراسی بهخوبی عمل میکنند. اگرچه جبههی مردمی جدید (NFP) قادر به تکرار موفقیت جبههی مردمی قدیمی و تشکیل مستقیم دولت نبود، اما بهعنوان یک برندهی قطعی قد علم کرد. بعید به نظر میرسد که گروه میانهرو برای جلوگیری از ورود چپها به دولت، به «اجتماع ملی» نزدیک شود. حتی بدترین سناریوی پیشاروی دولت اقلیت میانهرو یا چپ، و بسیار ناکارآمد در این بافت تاریخی چندان بد به نظر نمیرسد.درسهای دوران بین دو جنگ روشن است: اپوزیسیون قدرتمند، متحد و متعهد به اصول دموکراتیک در مبارزه با افراطگرایی نقش بسیار مهمی دارد. اگر آنها موفق شوند خدمات پایه و نهادهایی کارآمد به مردم ارائه کنند، «اجتماع ملی» خلع سلاح خواهد شد و حاصلی بیش از ناامیدی و خشم نخواهد داشت.
«اولاف شولتس» صدراعظم آلمان امروز (دوشنبه) از اینکه راست افراطی به عنوان حزبی منتقد به اتحادیه اروپا، نتوانست در انتخابات پارلمانی زودهنگام فرانسه پیروز شود، ابراز «آرامش» و رضایت کرد.
به گزارش ایرنا از خبرگزاری رویترز، اولاف شولتس صدراعظم سوسیال دموکرات آلمان به خبرنگاران گفت: اگر [امانوئل مکرون] رئیسجمهور فرانسه مجبور میشد با یک حزب پوپولیست جناح راست ائتلاف تشکیل دهد، چالش بزرگی بود.
صدراعظم آلمان ادامه داد: اکنون از این امر جلوگیری شده است و امیدواریم که رئیسجمهور [مکرون] و همچنین نمایندگان منتخب، به طور سازندهای در تشکیل دولت موفق شوند.
شولتش افزود که آلمان به عنوان بزرگترین کشور اتحادیه اروپا از نظر جمعیت و اقتصاد، بیش از هر کشور دیگری علاقه به موفقیت این بلوک دارد و این امر تنها از طریق همکاری با فرانسه امکان پذیر است.
وی گفت: از نتایج انتخابات پارلمانی فرانسه خوشحال هستم اما نه تنها به دلیل «دوستی مهم فرانسه و آلمان»، بلکه «از نظر شخصی، با توجه به روابط شخصی خوبی که با رئیسجمهور فرانسه دارم.»
بر اساس این گزارش، روابط میان دو قدرت بزرگ اتحادیه اروپا پس از روی کار آمدن شولتس در اواخر سال ۲۰۲۱ و در بحبوحه اختلافات سیاسی و کمبود تعامل بین رهبری آلمان و همتای فرانسویاش امانوئل ماکرون، تیره شد.
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» نیز امروز گزارش داد که رهبران سراسر اروپا با آرامش اما در عین حال برخی از آنها با نگرانی نسبت به نتیجه انتخابات پارلمانی فرانسه واکنش نشان دادند.
این رسانه آمریکایی تصریح کرد: با «آرامش»، چون همانطور که بسیاری از رهبران حامی اروپا از آن میترسیدند، حزب «اجتماع ملی» راست افراطی به عنوان قویترین حزب ظاهر نشد اما از سوی دیگر «نگرانی»، به دلیل اینکه هیچ گروه سیاسی اکثریت پارلمانی را کسب نکرد.
در حالی که کشورهای اروپایی از ناکامی راستهای افراطی در تلاش برای دستیابی به اکثریت پارلمانی ابراز خوشحالی کردند، پدرو سانچز نخست وزیر سوسیالیست اسپانیا در واکنش به این برآوردها تاکید کرد که مردم فرانسه «راست افراطی را طرد کردند.»
دونالد تاسک نخست وزیر لهستان نیز مدعی شد که ناکامی راستهای افراطی فرانسه موجب ناامیدی در روسیه و آسودگی خاطر در اوکراین شده است.
وی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: در پاریس شور و اشتیاق، در مسکو ناامیدی، در کییف آسودگی خاطر وجود دارد. در ورشو نیز دلیل کافی برای خوشحالی وجود دارد.
وزارت کشور فرانسه آمار مشارکت در دور دوم انتخابات پارلمانی را ۶۶.۶۳ درصد اعلام کرد.
بر اساس گزارش این وزارتخانه، «جبهه جدید مردمی» که ائتلافی از احزاب چپگراست، ۱۸۲ کرسی و ائتلاف میانهروها «به سوی جمهوری» به رهبری امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه ۱۶۳ کرسی به دست آوردهاند.
این در حالی است که ائتلاف راستهای افراطی به رهبری حزب اجتماع ملی وابسته به مارین لوپن ۱۴۳ کرسی را از آن خود کرد.
مجلس نمایندگان فرانسه ۵۷۷ کرسی دارد و بدین ترتیب، هیچ یک از ائتلافها نتوانستهاند حداقل ۲۸۹ کرسی که برای کسب اکثریت مطلق پارلمان نیاز است، دست پیدا کنند.
از این رو، برای تشکیل دولت لازم است که احزاب و ائتلافهای راهیافته به پارلمان ائتلاف کنند. ائتلاف جبهه جدید مردمی که بیشترین کرسیها را تصاحب کرده، برای تشکیل دولت اعلام آمادگی کرده است.