سازمان سوسياليستهاي کارگري افغانستان
www.swo-afghanistan.com
ٍE-Mail:
editor@asrejadid.org
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
ارتجاع
در هراس از دادخواهی مردم!
دو سال از سرنگونی
حکومت اسلامی ـ فاشيستی طالبان ميگذرد. با وجود فروپاشی حاکميت ارتجاعی طالبان،
اين مظهر توحش و ستمگری، و عليرغم هياهوی تبليغاتی امپرياليسم امريکا و مزدورانش
دال بر اعاده دموکراسی، حقوق بشر و ... مردم جان به لب رسيده افغانستان هنوز در
چنگال خونين ارتجاع قومی ـ اسلامی گرفتاراند. رژيم طالبان
فروپاشيد اما جريانات مرتجع اسلامى ـ قومی که خود پرونده خونينى در کشتار و جنايت
و زن ستيزى داشتند وارد کابل شدند و از برکت حمايت بی دريغ کشورهای امپرياليستی در
رأس امريکا، بر اراده و سرنوشت مردم و جامعه افغانستان حاکم گشتند و قدرت را از پس
کنفرانس بن در دست گرفتند.
ماحصل کنفرانس بن چنانچه شاهد بوديم و هستيم ايتلافی از تمام مرتجعين
محلى، روساى قبايل، اربابان و فرماندهان تا دندان مسلح و مجموعهاى از نواله خواران و دست
نشاندگان ارتجاع منطقه،امريکا و غرب براى تحميل آلترناتيو مورد نظرشان به مردم و زحمتکشان افغانستان به
رهبری ارباب زاده ای چون کرزی بود.
آنچه در افغانستان امروز در شرف شکل گيرى و تکوين است بيان روشنی از
صحت احکام و ارزيابى ما از تلاشهاى غرب در رأس امريکادر شکل دادن به يک آلترناتيو حکومتی در
افغانستان و منطقه است. قانون اساسى جديد که اين روزها براى تصويب در لويه جرگه مورد بحث قرار گرفته است، قرار است به اين
آلترناتيو، حاکميت اسلامی ـ قومی، شکل ببخشد. در اين قانون اساسى نظام آتى کشور "جمهورى اسلامى" تعيين شده است و کليه
قوانين به تبعيت و عدم مخالفت با دين اسلام مقيد شدهاند. اسلام نتنها دين رسمى جامعه اعلام شده است بلکه
فعاليت سياسی، پی ريزی و تشکيل احزاب سياسى و ساير نهادهای اجتماعی همه بسته به عدم تناقض برنامه و اهداف
آنها بااحکام دين اسلام شده است. قوانين ارتجاعی و ضد زن اسلامی مبنا
"حقوق زن" در جامعه قرار گرفته و نصاب تعليمی و تربيتی نيز بر
اساس مبانى اسلامی بايد تبيين شوند. حال در تلاشند تا با رسميت بخشيدن ناسيوناليسم
قومی اين مجموعه تماما ارتجاعى را به مردم ستمديده افغانستان تحميل کنند.
مسوده ای قانون اساسی که لوی جرگه قرار است آنرا به تصويب رساند نمونه بارز و گويايى از اهداف و الگوى حکومتى
است که آمريکا و
غرب در پی تحقق آن در منطقه و افغانستان هستند. در دموکراسی نوع اسلامی ـ قومی
مورد نظر امريکاو متحدين، هويت قومی و دينی از محور های اساسی اداره جامعه به شمار
می روند. در اين دمکراسى خبرى از آزادى، برابری، جدايی دين از دولت، رفع اپارتايد
جنسی و خلاصه مصًيٌٌون بودن آموزش و پرورش از شر خرافات مذهبی و غيره خبری نيست.
ترکِيب لوی جرگه کنونی که جنايتکاران جهادی، جناح غالب در آنرا
ميسازند، به تنهايی نشانگر فضای ضد دموکراتيک و مصوبات ارتجاعی و ضد مردمی آن است.
اين جرگه که در تحت حاکميت جنگسالاران و باداران انها بوجود امده نمی تواند محل
مناسب برای نمايندگان واقعی مردم باشد. چهارمين روز جلسه لوی جرگه تصويب قانون
اساسی يکبار ديگر چهره ضدانسانی و ضد آزاديخواهانه مرتجعين اسلامی و حاميان آنهارا
به مردم زجرکشيده افغانستان برملا ساخت.
اين جنايتکاران که از
عواقب جناياتی که در طی بيش از دو دهه انجام داده اند ِّبه شدت نگران اند و از
همينرو از اظهارات با شهامت ملالی جوياِِ، زن با احساس و انقلابی، چون بيد لرزيدند
و چون وحش به زوزه افتادند.اينان ميدانند که صدای ملالی صدای مردم است، صدای
مليونهازن و مرداست که برای روز محاکمه اين جنايتکاران لحظه شماری ميکنند. اعتراض
جسورانه اين زن آزاديخواه گواه محکمی است بر زنده بودن و تحرک صف آزاديخواهی و به
سخره گرفتن آنانی که از دلمردگی و جبن، کسانی که شهامت حمايت از آزاده زن چون
ملالی جويا را نداشتند و از وحشت عربده های ارتجاع در حال احتضار رنگ از رخسار شان
پريد و چه بسا که در صف آنان پيوستند و تير ملامت به سوی خانم جويا را نشانه
رفتند، حاکميت شب را ازلی می پندارند.
آنچه که مسلم است
سرانجام ارتجاع قومی ـ اسلامی حاکم، با حمايت اربابان امپرياليست شان، قوانين و
مصوبات ارتجاعی و نيوليبرالی شان که در آن
بيحقوقی زن، کودک آزاری، نابرابری حقوقی شهروندان، تعلقات قومی و حاکميت باورهای
خرافی و... نهادينه شده است را در لويه
جرگه به تصويب می رسانند و آن را وثيقه ای برای مشروعيت بخشيدن به حاکميت شان
خواهند ساخت.
اما روز محاکمه
جنايتکاران چه دير و چه زود فرا رسيدنی است. در دادخواهی از جانيان اسلامی ـ قومی
ملالی جويااز حمايت صف ميلونی مردم آزاديخواه چه در عرصه جامعه افغانستان و چه در
سطح جهانی برخوردار است. سازمان سوسياليستهای کارگری افغانستان ضمن حمايت قاطعانه از خانم جويا و محکوميت حاکميت ارتجاع
حاکم و ابزارهای مشروعيت بخشيدن به آن، از جنبش سوسياليستی و مردم أزاديخواه می
خواهد که در صف واحد و همصدا جهت حمايت از خانم جوياو افشای هرچه بيشتر سياستها و
استراتژی سرمايه داری جهانی و دست نشاندگان شان تلاش و پيکار نمايند.
زنده باد
آزادی، زنده باد سوسياليسم!
سرنگون باد حاکميت ارتجاع قومی ـ اسلامی درافغانستان!
زنده باد
دادخواهی و حق طلبی آزاديخواهان!
شورای مرکزی
سازمان سوسياليستهای کارگری افغانستان
19 دسامبر 2003
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
A.A.C,
Post Giro: 1034513-0;
402 58 Gothenburg