محمد عظیم امینی کرونولوجی وقایع جهان جلد چهارم سال ۲۰۲۳ میلادی |
محمد قاسم آسمایی یادداشت های سیاسی سلطان علی کشتمند شخصیت فرهیخته و مبارز- جلد اول و دوم |
|
یکشنبه ۳۰ ثور ۱۴۰۳ خورشیدی برابر با ۱۹ می ۲۰۲۴ میلادی
داعش: حامیان اقتصادی و ایدئولوژیک طالبان را هدف قرار میدهیم
به گزارش خبرگزاری تسنیم، گروه تروریستی داعش خوراسان در سرمقاله شماره جدید مجله «صدای خوراسان» که به پشتو منتشر شده به «حامیان اقتصادی و ایدئولوژیک» طالبان هشدار داد اگر روابط خود را با این هیئت حاکمه افغانستان قطع نکنند، هدف حمله قرار خواهند گرفت.
سرمقاله همچنین تاکید میکند تمام سازمانها، شرکتها، خبرنگاران و رسانههای خارجی و افغانی که به نفع طالبان فعالیت میکنند، اهداف مشروع برای حمله هستند.
صدای خوراسان در مقاله دیگری نیز سازمانهای غیردولتی و آژانسهای امداد رسان خارجی در افغانستان را به عنوان حاکمان بالفعل این کشور مورد خطاب قرار میدهد و ادعا میکند بسیاری از سازمانهای بینالمللی به جای ارائه کمک های بشردوستانه، برای ترویج مسیحیت تلاش میکنند.
سخنگوی وزارت دفاع طالبان پیش از این با رد ادعای ارتش پاکستان مبنی بر نقش افغانستان در ناامنیهای این کشور گفته بود داعش از خاک پاکستان وارد افغانستان میشود.
«عنایت الله خوارزمی» خاطرنشان کرده بود: ما مواردی داریم که خوارج داعشی از خاک پاکستان وارد افغانستان شده و از خاک پاکستان علیه خاک ما استفاده شده و رویداد از آن کشور طرحریزی میشود. پاکستان باید دراینباره پاسخ دهد.
دیدار وزیر صنعت طالبان با معاون نخستوزیر روسیه
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «نورالدین عزیزی»، وزیر صنعت و تجارت حکومت طالبان با «الکسی اوورچوک»، معاون نخستوزیر روسیه در امور همکاریهای بینالمللی، «سرگئی پاولوف»، رئیس خط آهن روسیه و «دیمیتری زفیریف» معاون وزارت ترانسپورت روسیه دیدار و گفتوگو کرد.
بر اساس اطلاعیه وزارت صنعت و تجارت حکومت طالبان، در این دیدار دو طرف درباره افزایش و تراز تجارت دو جانبه، تعرفه ترجیحی برای کالاهای افغانستان، سرمایهگذاری روسیه در پروژههای معادن و سدهای افغانستان گفتوگو کردند.
اطلاعیه میافزاید، دو طرف همچنین پیرامون سهم افغانستان در کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب، کاهش هزینه انتقال کالا از طریق خط آهن روسیه، رفع مالیات صادراتی بر مواد اولیه، تشکیل و تنظیم سفر هیئت به بندرهای آستراخان و مخاچکالا و برگزاری کنفرانس ارتباط تجاری و نمایشگاه تولیدات و محصولات افغانستان در مسکو گفتوگو کردند و در این زمینهها توافقاتی نیز صورت گرفته است.
«رستم خبیبولین»، رئیس مرکز تجارت روسیه در افغانستان پیشتر اعلام کرد تجارت بین دو کشور از زمان خروج نیروهای آمریکایی پنج برابر شده و به یک میلیارد دلار رسیده است.
اواخر هفته گذشته نیز «ضمیر کابلوف»، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان به «تاس» گفته بود طالبان دشمن مسکو نیستند و روابط ما با حکومت کابل درحال گسترش است.
کمک طالبان به روسیه در دور زدن تحریمهای نفتی
وزیر تجارت طالبان گفت: ازبکستان، ترکمنستان و افغانستان قصد ساخت یک مرکز لجستیکی در استان هرات در غرب این کشور را دارند که به روسیه برای تجارت نفت و دور زدن تحریمها کمک میکند.
به گزارش انرژی پرس، به نقل از رویترز، نورالدین عزیزی وزیر تجارت طالبان هفته گذشته در مصاحبه با رویترز گفت ازبکستان، ترکمنستان و افغانستان قصد ساخت یک مرکز لجستیکی در استان هرات در غرب این کشور را دارند. این سه کشور آماده یک سری طرحهای رسمی برای ایجاد یک قطب لجستیکی جدید طی دو ماه آینده میشوند.
اما این سوال مهم که چه کسی هزینه ساخت این قطب لجستیکی را تامین میکند بدون پاسخ مانده است. این قطب پیشنهادی به عنوان بخشی از کوریدور حمل و نقل بینالمللی شمال به جنوب INSTC عمل خواهد کرد، یک پروژه حمل و نقل بین دولتی ۷۲۰۰ کیلومتری که اولین بار در سال ۲۰۰۰ توسط ایران، روسیه و هند ارائه شد. لیست شرکت کنندگان در این پروژه بعداً به ۱۴ کشور از جمله عمان، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، افغانستان و پاکستان افزایش یافت. اوکراین هم از اعضای این پروژه است اما جنگ باعث توقف مشارکت فعال آن شده است.
نقطه آغازین این کریدور بین المللی در روسیه است و حمل و نقل از این کشور و توسط شبکههای جادهای، ریلی و دریایی گسترش خواهد یافت. این مسیر بیشتر از قلمرو کشورهای روسیه، آذربایجان، آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان، هند و ایران میگذرد.منطق پشت این پروژه بسیار ساده است.هدف از طراحی این کوریدور بینالمللی ایجاد کوتاهترین مسیر حمل و نقل زمینی است که میتواند جایگزین کانال سوئز شود و ۳۰ روز از زمان حمل و نقل کالاها بین هند و روسیه کم کند.
این قطب لجستیکی جدید در افغانستان به عنوان یک کانال توزیع عمل خواهد کرد که کالاها را از مسیر جادهای به ریلی و بعد به بنادر ایران، پاکستان و هند منتقل میکند تا به منطقه خاورمیانه و آسیا پاسیفیک انتقال یابند.
وزیر تجارت عربستان در گفتگو با رویترز گفت از این قطب برای انتقال نفت روسیه به خاورمیانه و آسیا استفاده میشود.
یافتن مسیرهای تجارت به دور از تحریمهای آمریکا برای کشورهایی مثل روسیه و ایران اهمیت بسیاری دارد. وقایع بین المللی مانند حمله روسیه به اوکراین و بحران کانال سوئز زنجیرههای عرضه جهانی را مختل کرده و باعث بیثباتی مسیرهای تجاری شده است. بنابراین پروژههایی مانند کوریدور شمال به جنوب میتوانند احیا کننده تجارت جهانی باشند.
این پروژه به ایران و روسیه جهت دور زدن تحریمهای آمریکا کمک میکند. این مسیر چندین سیستم حمل و نقل در کشورهای مختلف را یکپارچه میکند و روسیه و ایران بیشترین پروژههای زیرساختی را در اختیار خواهند داشت. روسیه ۳۴.۶ درصد و ایران ۳۳.۷ درصد از کل سرمایهگذاریهای برنامهریزی شده را شامل میشوند. قزاقستان هم ۱۶.۵ درصد از سرمایهگذاری در این پروژه را بر عهده دارد.
اروپا همواره اصلیترین تمرکز اقتصادی روسیه بوده است. اتحادیه اروپا بیش از یک سوم تجارت روسیه را در ۲۰۲۰ در اختیار داشت. اما تغییر شرایط و سیاستها باعث شده افغانستان یک بار دیگر در مرکز توجه روسیه قرار گیرد.
وضعیت دانشآموختهگان زن مهاجر در ایران؛ کار شاق و مزد اندک
۸ صبح : پس از سقوط افغانستان به دست گروه طالبان و ازسرگیری مهاجرتها به کشورهای آسیایی و اروپایی، بهویژه دو کشور همسایه ایران و پاکستان، شمار زیادی از شهروندان افغانستان به ایران پناه بردهاند. از آنجایی که زنان و دختران همواره متاثر از بحرانهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در افغانستان بودهاند، قدرتگیری مجدد گروه طالبان اوضاع را شدت بخشیده است. طالبان با تحکیم حاکمیت زنستیزانه و اعمال محدودیتهای دستوپاگیر، زنان و دختران تحصیلکرده را مجبور به خانهنشینی و یا ترک دیارشان کردهاند. زنان و دختران دانشجو و دانشآموخته که در بیست سال گذشته محدودیتها و سنتهای حاکم در جامعه را دور زده و برای پیشرفت راه مکتب و دانشگاه را در پیش گرفته بودند، اکنون برای فرار از زیر پرچم طالبان، یافتن مکانی امن و فرار از هر نوع تبعیض بهخصوص تبعیض جنسیتی به کشورهای مختلف از جمله ایران پناهنده شدهاند؛ اما شمار زیادی از آنها میگویند که نهتنها مکانی مناسب برای زیستن در آن کشور پیدا نکرده، بلکه با وجود سالها تحصیل اکنون مجبور شدهاند شاقهترین کارها را انجام دهند. آنان نیز میافزایند که مهاجران افغانستان در ایران با چالشها و مشکلات فراوانی از جمله تبعیض، توهین و تحقیر مواجهاند.
عزیزه، دانشآموخته رشته انجنیری، پس از سلطه طالبان به دلیل محدودیتهای روزافزونی که این گروه بر زنان و دختران در افغانستان وضع کردهاند، مجبور شده است با خانوادهاش به ایران مهاجرت کند. او با سه خواهر دانشآموز و دانشجویش مصروف کار در یکی از کارخانههای خیاطی در آن کشور است. وی میگوید که او و خواهرانش با مشقتهای فراوان در افغانستان تحصیل کردند، اما اکنون مجبورند شاقهترین کارها را در ایران انجام دهند. میگوید: «پنج سال در دانشگاه درس خواندم و قرار بود ماستری بخوانم و مطابق به رشتهام در کشور خود کار بیابم، اما طالبان همه چیز را از ما گرفتند. همه رویاهای دختران را از بین بردند. بیشتر از یک سال است که در ایران با خواهرانم مصروف کار در کارخانههای این کشور هستیم. دلم بیشتر به خواهرهایم که دانشآموز و دانشجو بودند، میسوزد. طالبان حتا نگذاشتند مکتب یا هم دانشگاهشان را به اتمام برسانند. حالا مجبورند در کنار من کار کنند.»
به گفته عزیزه، او و دیگر زنان و دختران به دلیل محرومیت از آموزش و گشتوگذار آزاد و به هدف یافتن مکانی امن برای رشد خود، مجبور به ترک وطن شدهاند، اما آنها در ایران نهتنها به آزادی نرسیده، بلکه مهاجرستیزی آن کشور ادامه زندهگی را برای آنان دشوار کرده است: «ما به ایران آمدهایم تا شاید امنتر و آزاد باشیم، اما چنین چیزی نیست. زخم زبان و حرفهایی که از مردم این کشور میشنویم، خیلی طاقتفرساست.»
انیس دانشجوی رشته قابلهگی بود. او نیز پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان و بسته ماندن درهای آموزش به روی دختران، مجبور به ترک کشور شده است. انیس نیز مصروف خیاطی و دیگر کارهای شاقه در ایران است و از دشواری کار به ستوه آمده است. میگوید: «من همانند بسیاری از دانشجویان مصروف تحصیل در رشته قابلهگی بودم و هیچ تصور نمیکردم روزی میرسد که از همه رویاهایم بگذرم و افغانستان را ترک کنم و مجبور به انجام شاقهترین کارها در کشور ایران شوم.» او میافزاید که زندهگی در ایران برای زنان و دخترانی که در بیست سال گذشته با وجود سنتهای حاکم در جامعه افغانستان تلاش کردند، درس خواندند و در برابر تبعیض جنسیتی مبارزه کردند، دشوار است. انیس میگوید: «تحصیلکرده و ناکرده در کشور ایران یکسانند. حتا اگر دانشآموختههای افغانستانی مدرک دکترا داشته باشند، باید کار شاقه کنند. خیلی از تحصیلکردههای ما در ایران در کارخانهها کار میکنند که با دیدنشان جگرخون میشویم. زندهگی برای ما دختران که با وجود مشکلات فراوان تحصیل کردیم و مبارزه کردیم، در ایران خیلی دشوار است.»
حسنا یکی دیگر از دانشآموختههایی است که در ایران در کارخانه پلاستیکسازی کار میکند. او دانشآموخته رشته حقوق و علوم سیاسی است. او که قرار بود با سپری کردن دوره کارآموزی در یکی از ارگانهای دولتی در کابل مشغول به کار شود، اکنون در کارخانه پلاستیکسازی از بام تا شام قوطی بستهبندی میکند. حسنا میگوید: «ما افغانستانیها از کدام درد خود بگوییم؟ واقعا به گفته ایرانیها ما بدبخت و آوارهایم. در هیچ جایی جای نداریم، حتا در کشور خود ما. سالها زحمت کشیدم و عرق ریختم، همه حیف شد. حالا باید در کشور خود میبودم و به کشور و مردمم خدمت میکردم، اما در کشوری بیگانه قوطی بستهبندی میکنم.»
بدرفتاری با مهاجران اهل افغانستان در ایران
یکی از چالشهایی که مهاجران افغانستان بهخصوص دانشآموختهها را به ستوه آورده و زندهگی را برای آنان طاقتفرسا کرده، تبعیض، تحقیر و توهین لفظی و بدرفتاریهایی است که در مکانهای عمومی بهخصوص در ارگانهای دولتی این کشور از سوی ایرانیها صورت میگیرد.
زیبا، دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی که سه سال است در ایران زندهگی میکند، میگوید که شهروندان افغانستان در آن کشور با تبعیض و بدرفتاری مواجهاند. به گفته او، مهاجران اهل افغانستان مجبورند به خاطر اخذ کارت بانکی، تمدید ویزا، خرید سیمکارت، کرایه گرفتن خانه و حتا نان خریدن ساعتها و روزها در صفهای طولانی انتظار بکشند تا کارشان اجرا شود، آن هم در صورتی قابل اجراست که پول گزافی در برابر اجرایی شدن خواستههایشان بپردازند. او میگوید: «بدون داشتن سیمکارت و کارت بانکی در ایران هیچ کاری کرده نمیتوانیم، اما برای گرفتن آن باید روزها بیکاری بکشیم. وقتی مراجعه میکنیم، بهدرستی حرف ما را نمیشنوند و از یکجا به جای دیگری میفرستند تا بیشتر اذیت شویم و بیشتر پول بپردازیم، در صورتی که برای خود ایرانیها چنین قانونی وجود ندارد و خیلی سریع کارشان اجرا میشود. من به خاطر ثبت نام دخترم به سیمکارت نیاز داشتم، اما پس از تلاش فراوان موفق به گرفتنش نشدم، تا اینکه مدیر مکتب درخواست سیمکارت برای من کرد.»
به گفته زیبا «صف نانوایی» برای مردمان افغانستان تبدیل به کابوس شده است و برای گرفتن نان ساعتها انتظار میکشند: «ما برای گرفتن دو قرص نان مجبوریم ساعتها انتظار بکشیم. برای اتباع بیشتر از دو نان هم نمیدهند. از طرفی، نانواییها برای افغانستانیها قانون خودسرانه وضع میکنند و برای کسانی که پایینتر از سن هجده یا شانزده هستند، نان نمیدهند و میگویند باید بزرگانشان برای گرفتن نان بیایند.» وی نیز میافزاید که اکثر وقتها به مهاجران اهل افغانستان نان نمیدهند و آنان مجبورند کرایه موتر بدهند و از مکانی دوردست نان تهیه کنند.
سارا، دانشجوی پیشین رشته هنرهای زیبا که بیش از دو سال است در ایران زندهگی میکند، میگوید که ایرانیها افغانستانیها را متهم به دفاع نکردن از کشورشان در برابر طالبان کرده و میگویند که افغانستانیها کشور آنان را اشغال کردهاند: «در کوچه، خیابان و محل کار همهجا توهین و تحقیر میشویم. به ما میگویند که شما اتباع افغانستان خیلی بدبخت هستید که از کشور خود دفاع نکردید و به کشور ما آمدهاید.» وی میافزاید که ایرانیها، حضور افغانستانیها را دلیل بلند رفتن قیمتهای اجناس و بهای خانه میکنند و از طرفی میگویند که آنها آب، برق و نان بیشتر استفاده میکنند: «ایرانیها میگویند که شما افغانها بیشتر میخورید و بیشتر آب و برق استفاده میکنید. به خاطر شما افغانها ما نیز مجبوریم پول زیاد به خاطر رهن خانه و خرید مواد خوراکی و اجناس بدهیم.»
کار شاقه و شبانهکاری با دستمزد اندک
کار شاقه، شبانهکاری و وقت کاری زیاد با دستمزد اندک، یکی دیگر از مشکلاتی است که دانشجویان و دانشآموختههای اهل افغانستان در صحبت با روزنامه ۸صبح از آن بهعنوان مشکل عمده پناهجویان در ایران یاد میکنند.
عزیزه میگوید که تعداد اعضای خانواده وی شش نفر است و پنج تن آنان کار میکنند، اما بهسختی میتوانند مخارج ماهانهشان را مهیا کنند. وی علاوه میکند که در افغانستان تنها پدرش کار میکرد و باقی اعضای خانوادهاش مصروف تحصیل بودند، اما در ایران به دلیل دستمزد کم مجبورند همه آنان کار کنند. وی میگوید: «وقت کاری ما از هفتونیم صبح تا شش شام است و پولی که در آخر ماه میگیریم، خیلی کم است. پنج نفر کار میکنیم و با پولی که به دست میآوریم، بهسختی میتوانیم کرایه خانه، مواد خوراکه و مواد اولیهمان را تهیه کنیم.»
انیس نیز از مزدی که در برابر کار زیاد به دست میآورد، ناراضی است و میگوید که از بام تا شام زحمت میکشد، اما پول خیلی اندک در برابر زحمتهایش به دست میآورد. او نیز میگوید که دستمزد کارگران افغانستان در همه کارخانههای ایران به اندازه نصف دستمزد کارگران ایرانی است، در صورتی که کار زیاد را برعهده اتباع افغانستان واگذار میکنند. وی میگوید: «اینجا همانقدر پول زحمت ما را میدهد که مبادا پول ذخیره کنیم و پولدار شویم. هر قدر زیاد کار کنیم، با پول آن فقط میتوانیم نیازهای اولیه خود را تهیه کنیم.»
این در حالی است که بنا بر اقدامهای اخیر دولت ایران مبنی بر بهکارگیری مهاجران اهل افغانستان، مهاجران بدون سند حق کار ندارند و دانشآموختهگان زن میگویند خانوادههایی که غیرقانونی به ایران رفتهاند، مردان و گاهی زنانشان نیز مجبورند با دستمزد خیلی کم شبانهکاری کنند.
مدارس جهادی طالبان، کابوس آینده منطقه
جمهور : انستیتوت تحقیقاتی امور بینالملل استرالیا در گزارشی ایجاد مدارس «جهادی»
طالبان در افغانستان را «تحولی خطرناک» در جنوب آسیا خوانده و هشدار داده که این
تلاش طالبان پیامدهای وخیمی برای منطقه در پی خواهد داشت.
این نخستین بار نیست که درباره پیامدهای خطرناک ایجاد هزاران مدرسه «جهادی» از سوی
طالبان در سراسر افغانستان برای کل امنیت منطقه، هشدار داده می شود و بی تردید،
آخرین بار نیز نخواهد بود؛ زیرا این پروژه، اقدامی زیربنایی برای تولید تروریست و
صدور تروریزم در مقیاس انبوه است و بدون شک، چشم انداز تیره و وحشتناکی را برای
امنیت منطقه، ترسیم می کند.
در این گزارش که روز چهارشنبه،
۲۶
ثور منتشر شد، آمدهاست که با فرار میلیونها افغان به پاکستان در طول سالهای
بیثباتی، بسیاری از کودکان بیسرپرست به مدارس مذهبی جذب شدند و افغانستان تاکنون
نتوانسته از پیامدهای آن رهایی پیدا کند.
این نکته بسیار مهمی است که طالبانی که امروز بر سرنوشت افغانستان، حاکم شده اند،
خروجی عملی استفاده ابزاری پاکستان با پناهجویان افغان محسوب می شوند؛ بنابراین،
هرگز نباید تصور شود که پاکستان در اقدامی سخاوتمندانه در حالی که خود از نظر
اقتصادی، همواره در بحران به سر می برده، به عنوان یک کشور همسایه و مسلمان، از
میلیون ها پناهجوی افغان، میزبانی کرد؛ این میزبانی چرا امروز که طالبان دست آموز
پاکستان بر کشور حاکم شده اند، وجود ندارد؟
گزارش این مورد را از فرایندهای قوتگیری تروریزم در منطقه خوانده و افزوده که
طالبان در بسیج منابع برای گسترش عظیم تعداد مدارس «جهادی» به تربیت نسل جدیدی با
شیوههای تفکر افراطی ادامه داده است.
این همان چیزی است که پاکستان و امریکا در دستور کار پروژه مشترک شان یعنی طالبان
قرار داده اند تا مراکز تولید تروریست و آموزه های تروریستی و افراط گرایانه را از
مدارس مذهبی پاکستان به داخل افغانستان، منتقل کنند و این کشور طی چند سال آینده به
یک بمب ساعتی برای امنیت کل منطقه و چه بسا جهان تبدیل شود.
براساس آمار ریاست مدیریت مدارس جهادی در وزارت معارف طالبان در حال حاضر
۶
هزار و
۸۳۰
مدرسه در افغانستان وجود دارند. از این میان دستکم پنج هزار و
۶۱۸
مدرسه پس از تسلط طالبان مجوز گرفتهاند.
این در حالی است که
۲۳
میلیون نفر در سراسر کشور از گرسنگی و فقر فزاینده رنج می برند و برای زنده ماندن
به کمک های سازمان ملل و نهادهای امدادرسان وابسته هستند؛ اما بخش اعظم منابع مالی
طالبان، صرف تامین مدارس «جهادی» و ده ها هزار آموزگار آموزه های افراط گرایانه در
این مراکز می شود.
نهاد تحقیقاتی استرالیایی ارزیابی کرده که خطر گستردهتر نظامهای دارای ساختار
افراطی این است که میتوانند کاملاً از کنترل خارج شوند و فارغالتحصیلانی با
جاهطلبیهای تاریکتر و گستردهتری نسبت به آنچه حتی معلمانشان تصور یا پیشبینی
میکردند، تربیت کنند.
این بسیار مهم است که در چند سال آینده، نسلی از تروریست هایی به مراتب خشن تر، بی
رحم تر و غیرقابل کنترل تر متولد شوند که هدف شان برپایی یک رژيم رادیکال و
اقتدارگرا و سرکوبگر به سبک داعش و چه بسا بدتر از داعش در سراسر منطقه باشد.
نویسندگان پژوهش پیشبینی کردهاند که افزایش افراطیگری در افغانستان تهدیدی برای
اقلیتهای آسیبپذیر افغانستان مانند هزارهها و شیعیان و قوم تاجیک در شمال
افغانستان خواهد بود.
هزاره ها و شیعیان و حتی برخی مراکز میانه رو اهل سنت به ویژه اهل تصوف و روحانیون
معتدل تاجیک در سال های اخیر، آماج حملات مرگبار تروریست های معتقد به ایدئولوژی
وهابیت قرار گرفته اند. با اینهمه، پس از آنکه محصولات تولید و تربیت شده در مدارس
«جهادی» طالبان وارد بازار شوند، می توان پیش بینی کرد که حملات مبتنی بر نفرت و
افراطیت، ده ها بار بیشتر خواهد شد و بدیهی است که هزاره ها و شیعیان و نیز تاجیک
ها و اهل سنت میانه رو حنفی و فرقه های صوفیه در معرض سرکوب و کشتار فاجعه بار قرار
خواهند گرفت.
موسسه امور بینالملل استرالیا افزوده که مدارس مذهبی جدید به خودی خود نگران کننده
است؛ اما با در نظر گرفتن رویکرد گسترده طالبان به محتوای آموزشی، پیامدهای آن
بسیار نگران کنندهتر میشود.
گزارش های متعددی درباره تلاش طالبان برای تغییر محتوای کتاب های درسی با حذف
هدفمند برای مضامین و موضوعات این کتاب ها، منتشر شده است تا سیستم آموزشی کشور
کاملا همسو با ایدئولوژی افراط شود و آموزه های تکفیری و تروریستی به طور گسترده
پخش و اشاعه پیدا کند. به این ترتیب، نه تنها مدارس «جهادی» طالبان در خدمت تولید
تروریست قرار دارند؛ بلکه حتی مکاتب دولتی و دانشگاه های کشور نیز همین هدف را
دنبال خواهند کرد و افغانستان به طور کامل به یک اردوگاه بزرگ برای تروریست های
آماده انتحار تبدیل خواهد شد که بدون شک، خطری فوری و مستقیم برای کل منطقه خواهد
بود.
این نهاد در ارزیابی خود نوشته حتی مدارسی که برنامه درسی مدرن داشتند، به دلیل
گرایش ضد غربی طالبان، مجبور به حذف محتواهای درسی سابق برای ایجاد فضایی برای
ایدئولوژی مذهبی طالبان شدهاند.
این گزارش با اشاره به مطرح شدن بازگشایی مدارس مذهبی برای
دختران به دلیل ممنوعیت طالبان بر آموزش دختران نوشت که دختران با شرکت در این
مدارس به طور خاص در معرض آموزشهای مذهبی مطابق ایدئولوژی طالبان قرار میگیرند.
موسسه استرالیایی تاکید دارد که مدارس مذهبی برای یافتن اطمینان از دسترسی دختران
به آموزش، راه حل مناسب نیستند.
این بسیار پرسش برانگیز است که طالبان با آموزش دختران بالاتر از صنف ششم در مکاتب
مدرن، مخالفت می کنند و دانشجویان دختر را از ورود به مکاتب و دانشگاه ها بازمی
دارند؛ اما درهای مدارس «جهادی» به روی دختران، صرف نظر از سن و سال آنان باز است.
آیا این یک تناقض نیست؟ واضح است که مساله فقط فقدان زیرساخت «شرعی» در مکاتب مدرن
نیست؛ مساله این است که این مکاتب به اندازه کافی در تربیت دختران تروریست برای
طالبان، کارآمد نیستند؛ اما مدارس «جهادی» از این ویژگی برخوردار اند تا دخترانی
تندرو و افراطی تربیت کنند و آنان نیز در خانه و خانواده، آموزه های تروریستی و
افراطیگری را به فرزندان خویش منتقل کنند و به این ترتیب، هر خانه تبدیل به یک
مدرسه «جهادی» می شود و آموزه های افراط و ترور در مقیاس بی نهایت، اشاعه می یابد
تا در یک بازه زمانی کوتاه سراسر کشور با تولید انبوه تروریست های تندرو، طالبانیزه
شود و در خدمت اهداف خطرناک این جریان مخوف قرار بگیرد.
«اکونگار» بررسی میکند
طالبان ایران را دور میزند؟ / «ترانس افغان»، خطری بیخ گوش ایران
به گزارش اکونگار پروژه راهآهن سهجانبه ازبکستان– افغانستان – پاکستان ۷۶۰ کیلومتر طول دارد و هزینه ساخت آن ۴.۸ میلیارد دلار برآورد شده است. مطالعات ابتدایی نشان میدهد که ساخت این خط آهن پنج سال زمان میبرد. یکی از چالشهای اصلی احداث این خط آهن این بود که هر سه کشور ازبکستان، افغانستان و پاکستان کشورهای فقیری هستند که توان تأمین مالی این پروژه را نداشتند. به همین دلیل این سه کشور تلاش کردند که از بانک جهانی، بانک توسعه آسیایی، بانک اروپایی بازسازی و توسعه و... منابع مالی این پروژه را جذب کنند که در نهایت یک کنسرسیوم مالی برای ترانسافغان ایجاد شد. در فوریه سال ۲۰۲۱ دولت وقت افغانستان با پاکستان و ازبکستان قراردادی برای مطالعه و احداث این خط آهن امضا کرد اما تحولات سیاسی بزرگی برای کابل در راه بود و این پروژه را به حاشیه راند.
حالا اما رسانه های افغانستانی از جدیت طالبان و مذاکرات فشرده آنها با پاکستان و ازبکستان برای راه اندازی ترانس افغان خبر می دهند.
نیاز طالبان به ترانس افغان
محمد جواد شاهجویی، قائم مقام اندیشکده حمل و نقل به اکونگار می گوید که "بیشترین تلاش برای احداث کریدور ترانس افغان از سمت ازبکستان است که البته باید گفت این تکاپو طبیعی است. زیرا ازبکستان به عنوان رقیب برای همسایه خود قزاقستان عمل می کند و به جرات می توان گفت که قزاقستان در حوزه ترانزیت قدم های بزرگی برداشته است؛ به ویژه بعد از جنگ روسیه و اوکراین، قزاقستان به عنوان یک مهره ترانزیت در منطقه ظهور کرده است و در کریدور شرق به غرب نقش مهمی ایفا می کند.
گذشته از این ازبکستان همیشه تلاش داشته که از جبر جغرافیایی خود خارج شود و تجارت خود را با کشورهای دیگر توسعه دهد.
به همین دلیل به نظر می رسد که ازبکستان عزم جدی برای فعال کردن این مسیر دارد.
جدای از این، بسیاری از کشورها هستند که نسبت به این کریدور نگاه مثبت دارند؛ از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس برای اینکه بتوانند سهم بیشتری از بازار به دست بیاورند و به کشورهای CIS متصل شوند تلاش می کنند که در این کریدور سرمایه گذاری کنند."
او تاکید می کند که طالبان هم برای خروج از انزوا و برگشت به صحنه تجارت جهانی به راه اندازی این کریدور نیاز دارد اما سر راه احداث این کریدور چالش های بزرگی موجود است از جمله اینکه امنیت این کریدور مورد تردید جدی است یا مسیر صعب العبوری که برای راه اندازی کریدور ترانس افغان وجود دارد.
با این حال پیرمحمد ملازهی، کارشناس منطقه افغانستان و خاورمیانه اعتقاد دارد که امریکا مانع جدی عبور کریدورهای ترانزیتی از ایران است و با توجه به تامین مالی ترانس افغان از سوی کشورهای عربی امکان ساخت آن وجود دارد.
او به «اکونگار» می گوید که اگر ترانس افغان ساخته شود بندر چابهار به حاشیه می رود و بندر رقیب آن یعنی بندر گوادر فعال می شود و با توجه به سرمایه گذاری قابل توجه چین در بندر گوادر پاکستان به نظر می رسد که چین هم مخالفتی با ساخت این کریدور ندارد و از سوی دیگر این کریدور می تواند روسیه را به آبهای گرم جنوب و هند وصل کند و از این نظر روسیه هم برای ساخت کریدور ترانس افغان صاحب منفعت است.
بندر چابهار معطل هند
در حالی که بندر چابهار سالهاست معطل هند مانده است، کشورهای افغانستان، پاکستان و ازبکستان به تکاپو افتاده اند تا ظرفیت های بندر رقیب یعنی بندر گوادر پاکستان را فعال کنند و با ساخت کریدور ترانس افغان، بندر چابهار را به انزوا بکشند.
مذاکره با هندی ها برای توسعه بندر چابهار تاریخ طویل و عریضی دارد.
با امضای برجام، قرارداد چابهار موسوم به «موافقتنامه تاسیس دالان حملونقل و گذر بینالمللی» بین دولتهای ایران، افغانستان و هند به امضا رسید.
از لحاظ فنی، هند در این قرارداد متعهد به سرمایهگذاری ۸۵ میلیون دلاری برای تامین تجهیزات موردنیاز برای اپراتوری بندر شهید بهشتی و اعطای یک خط اعتباری ۱۵۰میلیون دلاری شد. علاوه بر این مقرر شده بود هند ۵.۱ میلیارد دلار جهت ساخت مجموعهای متشکل از جاده و راهآهن در منطقه چابهار سرمایهگذاری کند اما در تمام این سالها و با وجود آنکه امریکا بندر چابهار را از تحریم معاف کرده است، هندی ها حاضر به نهایی کردن قرارداد خود و حضور در بندر چابهار نشدند. در عمل و آنچه که تاکنون هند در بندر چابهار سرمایه گذاری کرده است، فقط انتقال شش جرثقیل به مبلغ ۲۵ میلیون دلار است که در طول سالهای اخیر این جرثقیلها راکد و بدون استفاده باقی مانده اند.
هند می گوید که به دلیل تحریم بندر چابهار توجیه اقتصادی ندارد اما برخی کارشناسان از جمله علی ضیایی، کارشناس حمل و نقل اعتقاد دیگری دارند. ضیایی در گفتگویی با شرق توضیح می دهد که هند با کشورهای عربی وارد شراکت در کریدورهای ترانزیتی شده است و بندر چابهار را تعمدا معطل نگه داشته است.
*چین در بندر رقیب چابهار سرمایه گذاری کرد
گذشته از این، چین هم با وجود امضای سند ۲۵ ساله همکاری های اقتصادی و سیاسی با ایران، تاکنون برای حضور در بندر چابهار ابراز تمایل نکرده و در مقابل سرمایه گذاری سنگینی در بندر گوادر پاکستان انجام داده است که به نوعی رقیب بندر چابهار ایران شناخته می شود.
در این شرایط پروژه ساخت راهآهن چابهار به زاهدان با تخصیص منابع صندوق توسعه ملی و با پیمانکاری قرارگاه خاتمالانبیاء و بدون هیچ شریک خارجی در جریان است.
هم زمان با این اتفاق تحرکات جدی برای راه اندازی کریدور ترانس افغان به جریان افتاده است. کریدوری که رقیب کریدور شمال به جنوب ایران به شمار می آید و می تواند بندر چابهار را به نفع بندر گوادر پاکستان به حاشیه براند.
طالبان از زمستان سال گذشته تاکنون به تحرک افتاده است تا کریدور ترانسافغان را با ازبکستان و پاکستان راهاندازی کند. مسیری که حالا کشورهای عربی از جمله امارات و قطر داوطلب تأمین مالی و طراحی فنی آن شده اند.
استان های بامیان و دایکندی در مرکز افغانستان که ساکنان آن عمدتا شیعیان هزاره هستند در روزهای اخیر شاهد رویدادهای «نگران کننده» بوده اند؛ رویدادهای که بسیاری از آن به عنوان «پروژه ناامن سازی» این استان ها یاد می کنند.
حوالی ساعت ۶:۰۰ عصر روز جمعه گردشگران خارجی و داخلی در بازار استان بامیان در مرکز افغانستان هدف تیراندازی افراد مسلح قرار گرفت.
وزارت کشور طالبان اعلام کرده است که در این حمله سه گردشگر خارجی و یک شهروند افغانستان کشته شده اند و چهار گردشگر خارجی و سه شهروند افغانستان زخمی شده اند.
به نقل از ایسنا منابع محلی به خبرنگار شفقنا گفته اند که گردشگران خارجی کشته شده در این حمله شامل یک زن نیز می شوند و همه شهروندان اسپانیا هستند. گرداشگران زخمی شده نیز شهروندان اسپانیا، نروژ، لیتوانی و استرالیا هستند.
تا اکنون هیچ فرد یا گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است، اما وزارت کشور طالبان گفته است که در پیوند به آن چهار نفر را بازداشت کرده است.
این حمله یک روز پس از آن صورت گرفت که حدود ۸۰ دانش آموز دختر بین کلاس های اول تا ششم و سه آموزگار زن در شهرستان «کیتی» استان دایکندی، دیگر استان شیعه نشین افغانستان، به صورت مشکوک مسموم شدند.
منابع محلی به خبرنگار شفقنا گفته اند که سه نفر از دانش آموزان مسموم شده هنوز در مرکز استان دایکندی بستری هستند و سایر آنان بهبود یافته و از بیمارستان و مراکز صحی مرخص شده اند.
«ناامن سازی مناطق شیعه نشین افغانستان»
حمله مسلحانه به گردشگران خارجی و داخلی در استان بامیان، با واکنش های گسترده شهروندان افغانستان مواجه شده است و پرسش های زیادی در مورد آن طرح گردیده است.
بسیاری از شهروندان این کشور پرسیده اند که با وجود حضور گسترده نیروهای طالبان در بامیان و کوچک بودن بازار این استان، این حمله چگونه صورت گرفته است؟ چگونه افراد مسلح توانسته اند از چشم استخبارات طالبان در این بازار کوچک و بدون پیچیدگی خاص پنهان شوند؟
مهدی راسخ، عضو پیشین مجلس نمایندگان افغانستان در واکنش به این حمله گفته است که «بدون شک عاملین این جنایت پیروان مدرسه دیوبندی و جهادی های طالب و تندروان مذهبی آنان هستند.»
او افزوده است که «هیچ گروه و افراد دیگری غیر گروه حاکم، توان و امکانات این گونه حمله تروریستی در یک مکان به شدت تحت کنترل امنیتی طالبان را ندارد. این جنایت ساعت ۵:۳۰ عصر یعنی در روشنی کامل روز و حین ازدحام بازار صورت گرفته است. همه می دانیم که بازار بامیان از لحاظ نقشه ساختمانی زیاد پیچیده و بزرگ نیست و اطراف بازار هم جایی برای کتمان شدن تروریستان وجود ندارد.»
نماینده پیشین مجلس افغانستان تأکید کرده است که «این موضوع نشان می دهد که بدون حمایت و هماهنگی طالبان به هیچ وجه امکان چنین حمله وجود ندارد.»
عبدالحمید اعتمادی، یکی از شهروندان افغانستان نیز در واکنش به این حمله گفته است: «این اقدام کار کسانی است که توان دیدن گردشگران خارجی در بامیان را نداشته و می خواهند بامیان را بدنام و نا امن جلوه دهند.»
حیات انصافی، یک شهروند دیگر افغانستان گفته است: «احتمالا پشت حمله به گردشگران خارجی در بامیان دسیسه بدنامی مردم این استان نهفته است. در سالهای گذشته به دلیل امنیت نسبی و رفتار خوب مردم با گردشگران، در تابستان رفت و آمد گردشگران به بامیان زیاد میشد.»
بسیاری دیگر از شهروندان افغانستان نیز این حمله را با وجود ادعای «امنیت کامل» از سوی طالبان، «مشکوک» و نگران کننده می دانند و خواستار روشن شدن ابعاد مختلف آن هستند.
«تلاش برای دوری دختران از مدرسه»
یک روز پیش از حمله مسلحانه به گردشگران داخلی و خارجی در بامیان، حدود ۸۰ دانش آموز دختر و سه آموزگار زن در مدرسه دخترانه منطقه «تمران» شهرستان «کیتی» استان شیعه نشین دایکندی «به طور مشکوک» مسموم شدند.
منابع محلی به خبرنگار شفقنا گفتند این دانش آموزان احساس خارش شدید در بدن داشتند و سپس دچار تنگی نفس می شدند.
یک منبع ارشد صحی از اداره بهداشت دایکندی به خبرنگار شفقنا ضمن تأیید این رویداد، آن را «مشکوک» و یک «چالش بزرگ» برای این اداره توصیف کرد.
او گفت که همه امکانات و پرسونل برای رسیدگی به این رویداد اعزام شده بود و تحقیقات نیز جریان دارد، اما هنوز مشخص نشده است که علت مسموم شدن این دانش آموزان چه بوده است.
به گفته این منبع، سه نفر از دانش آموزان که در حالت وخیم قرار داشتند، با آمبولانس به شهر نیلی، مرکز استان دایکندی منتقل شدند و هنوز در بیمارستان مرکزی این استان، بستری هستند.
او گفت که وضعیت این دانش آموزان اکنون رضایت بخش است و به زودی به صورت کامل بهبود خواهند یافت و از بیمارستان مرخص خواهند شد.
ساکنان محل در صحبت با خبرنگار شفقنا افغانستان، این رویداد را «نگران کننده» و تلاش برای «دور کردن دختران از مدرسه» می دانند.
یکی از ساکنان محل به خبرنگار شفقنا گفت که «مدرسه دخترانه تمران» یکی از بزرگترین مدارس در سطح شهرستان «کیتی» است و صدها دختر دوره دبستان در این مدرسه آموزش می بینند.
او افزود که پس از مسموم شدن دختران در این مدرسه، بسیاری از خانواده ها در مورد «امنیت» و «سلامت» دختران شان در این مدرسه نگران هستند.
ساکنان محل از طالبان می خواهند که دلیل مسمومیت این دانش آموزان را روشن کنند و در این مورد به مردم وضاحت دهند و از مدارس و اماکن عمومی به خوبی حفاظت کنند.
مسموم شدن دانش آموزان در استان دایکندی، بی سابقه است، اما دانش آموزان دختر در مناطق شیعه نشین افغانستان پیش از این نیز به صورت مشکوک مسوم شده اند.
سال گذشته خورشیدی ۸۰ دانش آموز و چهار آموزگار زن در دو مدرسه دولتی در شهرستان «سانچارک» استان شیعه نشین سرپل در شمال افغانستان مسموم شده بودند که هنوز علت و عامل آن روشن نشده است.
ساکنان مناطق شیعه و هزاره نشین افغانستان در دو دهه اخیر و در حال حاضر، از حامیان اصلی آموزش دختران در افغانستان هستند و همواره تلاش کرده اند که در کنار پسران شان، فرصت های آموزشی را برای دختران شان نیز فراهم کنند و از آنان در راستای آموزش و تحصیل حمایت کامل کنند.
بسیاری از فعالان جامعه هزاره می گویند که مسموم شدن دانش آموزان دختر در مناطق هزاره و شیعه نشین، نشان می دهد که گروه ها و حلقاتی، حمایت شیعیان هزاره از آموزش دختران را بر نمی تابند و به همین دلیل تلاش می کنند تا فضا را دستکم از لحاظ روانی برای آموزش دختران ناامن جلو دهند و به این ترتیب بین دختران هراس ایجاد کنند و آنان را از آموزش بازدارند.
اما آنان تأکید می کنند که این مردم و جامعه، از تلاش برای آگاهی و حمایت از آموزش دختران شان دست نخواهند کشید و سیه اندیشان، موفق نخواهند شد که به اهدف شوم شان دست یابند.
واکنش هند به هشدار آمریکا درخصوص توافق بندر چابهار
وزارت خارجه هند بار دیگر به هشدار آمریکا برای تحریم طرفهای هندی در صورت ورود به قرارداد با ایران به عنوان بخشی از توافق همکاری ۱۰ ساله در خصوص بندر چابهار پاسخ داد.
سخنگوی وزارت خارجه هند گفت آمریکا نشان داده که متوجه اهمیت عملیاتهای بندر چابهار برای رساندن کمکهای انساندوستانه به افغانستان است.
او همچنین از مقامها در آمریکا خواست از اتخاذ «دیدگاههای سطحی» در خصوص توافق بلندمدت میان ایران و هند اجتناب کنند.
«راندیر جیسوال»، سخنگوی دستگاه دیپلماسی هند گفت: «آمریکا نشان داده متوجه اهمیت عملیاتهای بندر چابهار برای ادامه کمکهای انسانی به افغانستان و ارائه راه حلهای جایگزین به افغانستان هست.»
وی اضافه کرد: «مایلم تأکید کنم وزارت امور خارجه هند پیش از این هم گفته که ما نباید نگاهی سطحی به این موضوع داشته باشیم.»
جمهوری اسلامی ایران و هند چند روز پیش توافقنامهای ۱۰ ساله را برای تجهیز و بهرهبرداری از بندر راهبردی چابهار امضا کردند.
یک روز بعدتر ودانت پاتل، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هند را بابت امضای این قرارداد با ایران به تحریم تهدید کرد. او در جمع خبرنگاران گفت: «هر نهاد و طرفی که به تعامل تجاری با ایران میاندیشد بایستی از خطر بالقوهای که خودش را در معرض آن قرار میدهد و ریسک احتمالی تحریمها آگاه باشد.»
این اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا واکنش «سوبرامانیام جایشانکار» وزیر امور خارجه هند را هم در پی داشت که یک روز بعد تأکید کرد توافق کشورش و ایران بر سر بندر چابهار به نفع کل منطقه است.
او روز چهارشنبه گفت: ««ما ارتباط دیرینهای با بندر چاربهار داریم، اما هرگز نتوانسته بودیم به توافقی بلندمدت در خصوص آن دست پیدا کنیم. شرایط تغییر کرده است و در نهایت ما توانستیم این موضوع را حل کنیم و توافق بلندمدت داشته باشیم».
وزیر خارجه هند تصریح کرد» «بدون این (توافق با ایران) واقعاً امکان ایجاد بهبود در عملیاتهای بندری نبود و ما معتقدیم که توافق مذکور به نفع کل منطقه خواهد بود.»
او همچنین در واکنش به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «شاهد بودم که اظهاراتی مطرح شد... نباید نگاههای محدود و کوتهبینانه داشت. بحث بر سر تعامل با دیگر و اقناع و ترغیب آنها برای درک این مسئله است که چنین چیزی به نفع همه است.»
پیش از آن هم برخی منابع در وزارت خارجه هند، اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره توافق هند و ایران را کم اهمیت جلوه داده بودند.
در جریان سفر ماه می ۲۰۱۶ نخستوزیر هند نارندرا مودی به ایران، توافق سهجانبهای برای ایجاد یک کریور بین المللی حمل و نقل و ترنزیت (توافق چابهار) به امضای هند، ایران و افغانستان درآمد.
تاکنون در مجموع ۲.۵ میلیون تن گندم و ۲۰۰۰ تن حبوبات از طریق بندر چابهار از هند به افغانستان منتقل شده است.
Copyright ©ariaye 2002_2024
استفاده از مطالب آريا
يی با ذکر ماخذ آزاد است
بالا
آرشيف