سنجر غفاری
قوت های مسلح افغان و سه ضلع خونین
( ای.اس.ای ، طالبان و سازمان سیا)
بخش آخرین کتاب !
وقتی این سطور را می نویسم گریه ام می آید برحال سرنوشت ملی و همگانی مردم افغانستانم ، زادگاه ام ، خانه ای عزت و سلامت ، خوابگاه ابدی نیاکانم ، والدین ، خواهر و برادر، اقارب و نزدیکان و بلاخره همه فرزندان همت و شجاعت ملی ، مدافعان صدیق و فرزندان واقعی مادر وطنم که قربانی دسایس شوم اهداف پلید دشمنان به ظاهر دوست ، رنگ شده و کاذب ایکه قوت های مسلح کشورمارا همیشه نیست و نابود نمودند بخصوص طی بیش از چهل سال تحمیل مصیبت های جنگ سرد ، بلخصوص بیست سال حضور نظامی ، کاذب و خونین ایالات متحده ای امریکا که تحت عنوان مبارزه با تروریزم بین المللی به کشور ما هجوم آوردند و پس از هسته گذاری قوت های سه گانه ای امنیتی کشور ما و سوق اداره ای جنگ به وسیله ای قوت های مسلح افغانستان طی دودهه خونین ، بلاخره این سه ضلع خونین ( ای.اس.ای، طالبان و سازمان سیا ) با نابودی کامل ماشین نظامی و دفاعی کشور ما پس از گذشت چهل وسه سال تحمیل جنگ و خونریزی تحت عنوان نجات وآزادی افغانستان اکنون خود ثابت نمودند که واقعن دشمنان استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان بودند و هستند ، وقتی حادثه ای مرموز اشغال مجدد افغانستان به خواست و تطبیق نسخه ای اداره استخباراتی و نظامیان پاکستان به حمایت و مراقبت های خاص استخباراتی ، مالی و نظامی پنتاگون ، سازمان سیا و مقامات ارشد قصر سفید امریکا شامل سیاسیت خارجی و دیپلوماسی امریکا گردید، راه بسوی سازش و آمیزش با تروریستان بین المللی را به خواست اداره استخباراتی پاکستان علیه حاکمیت ملی ، استقلال و تمامیت ارضی کشور ما افغانستان ایالات متحده ای امریکا مبتکر گردید و در یک بازی مرموز استخباراتی و خاص میان سازمان سیا ، طالبان و اداره استخباراتی پاکستان ، فرصت آن مساعد گردید تا داکتر اشرف غنی ، ملا حامد کرزی ، ملا غنی برادر ، گلبدین حکمتیار ، ملا عبدالله عبدالله با ملا های قصر سفید و پنتاگون به هدایت و فرمان سازمان سیا همنوا گردند و بالای همه ای تشکیلات قوت های مسلح افغانستان ، قانون اساسی ، حقوق مدنی اتبآ کشور افغانها ، دست آوردهای دموکراسی دودحه ای خونین و تمامی نهاد های حقوقی و دموکراسی ، علمیت و معارف ، لشکر ملیونی یتیمان و بیوه زنان کشور ما ، به هزازان هزار کادر جوان ، سازمان های دفاع از دموکراسی ، حقوق زنان ، نهاد های مدنی وفرهنگی ، حقوقی و بلاخره سه رکن اساسی تشکیل دهنده ای جمهوری اسلامی افغانستان را در قمار خاص و تعهد مرموز با ای.اس.ای ، طالبان و همه تشکیلات تروریستان بین المللی که خود تشخیص ، نام گذاری ، ثبت لیست سیاه سازمان ملل متحد نموده بودند کنار بیایند و همه دار وندارملی ، حیثیت ملی و بین المللی جمهوریت خود ساخته ای شان را به امارت طالبانی که خود ساقط نموده بودند بسپارند ، این است مزایای دموکراسی ، حقوق بشر بین المللی و دفاع از انسان و انسانیت در افغانستان که بیست سال قبل مقامات قصر سفید امریکا تصمیم گرفت و هجوم نظامی را پس از حادثه ای خونین سپتامبر ۲۰۰۱ در امریکا وابسته به القاعده و طالبان رقم زدند و هجوم نظامی بر کشور افغانهارا یگانه ممیزه ای نجات ودفاع از حقوق بشری ، دموکراسی و نجات اطفال وزنان از چنگال تروریستان بین المللی ( القاعده و طالبان ) عنوان نمودند ، بلاخره پس از گذشت دودهه خونین یکباردیگر مقامات قصر سفید ، پنتاگون ، سازمان سیا مبتکر برگشت مجدد طالبان برسرنوشت مردم و کشور افغانها گردید که بی نهایت قابل دقت ، تجسس و موشگافی است ، اینجانب تلاش علمی ، مسلکی و ملی خویش رادر زمینه ای پسوند های استراتیژیک و علل و انگیزه ای این سازش و آمیزش سازمان سیا ، ای.اس.ای و طالبان در برنامه های بعدی تشکیل نظام و اهداف استراتیژیک اتحاد مرموز این سه ضلع خونین ( ای.اس.ای، طالبان و سازمان سیا ) که حدود بیست سال باهم دشمنی نمودند، جنگیدند و از فرزندان مردم افغانستان بشکل بی نهایت بی رحمانه و با قصاوت قلبی انتقام گرفتند و بلاخره عامل اساسی نابودی کامل همه شالوده های زیست اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ، دسپلین و قانونیت در سرنوشت همگانی مردم افغانستان گردیده اند ، تعهد دارم تا همه ای زوایای تاریک و اهداف دور و استراتیژیک این بازی را تحت عنوان ( پس منظرخروج و سازش خلاف تعهدات حقوقی و بین المللی امریکا ) در مبارزه با تروریزم بین المللی بنویسم .
ومن الله اتوفیق . سنجر غفاری
پایان . ( قوت های مسلح افغان وسه ضلع خونین.( ای.اس.ای، طالبان وسازمان سیا ).
موخذ : - کتاب های ایکه در تکمیل ، کتابم از آن استفاده برده ام قرار ذیل میباشد.
۱ -رازی ایکه نمی خواستم افشا گردد با ضمیمه ای مصاحبه ای از دوکتور محمد حسن شرق . نویسنده محترم دگروال متقاعد خان آقا سعید .
مسولیت بین المللی برای فاجعه حقوق بشر افغانستان ، گردآورنده شورای مهاجرین افغان در شهر برلین المان .
۳- اعمال زوروتهدید نابود سازی و خاموش سازی ، نویسنده ریچاردسن ۱۹۹۷.
۴-افغانستان در آتش نفت ،حقایقی ایکه ناگفته ماند ، ( تآلیف خواجه بشیر احمد انصاری .
۵ظهور مشروطیت و قربانیان استبداد در افغانستان ، جلد اول و دوم ، نویسنده سید مسعود پوهنیار .
۶- رویداد های نیمه اخیر سده ای بیست در افغانستان ، مولف محترم محمد کبیر سراج .
۷ طوفان در افغانستان جلد یکم نویسنده : الکساندر لیاخفسکی .مترجم محترم عزیز آرینفر.
۸ یاداشت های شخصی و مقالات تحلیلی سنجر غفاری و چشم دیدها و اندوخته های کاری ، علمی و مسلکی در استخبارات افغانستان ، منطقه و جهان.
سپاسگزارم از همه دوستان و علاقمندان این کتاب که با حوصله مندی شان مطالعه نمودند و در آخیر میخواهم از دوست بزرگوار و رهنمایم که بی نهایت در زمینه ای پخش و نشر همه ای مطالب تحلیلیی و نوشته هایم من را همکاری نموده اند ، بزرگوار جناب محترم عزیز جراات مسول سایت وزین آریائي ابراز سپاس و امتنان بی پایان می نمائیم .
درود بی پایان به همه عزیزانم و هموطنانم که تشویق و کوچک نوازی شان عامل اساسی گردید تا من جرعت نوشتن این کتاب و حقاقق ماندگار تاریخ حوادث خونین و تحمیلی را برسرنوشت ملی مردم ما بخصوص قوت های مسلح کشورم را نمائیم .
از پاتک شاهی تا کیبل شاهی ،نویسنده : ش ( ستانیزی )
با احترام سنجر غفاری فرانکفورت المان
++++++++++
بخش شصت وپنجم ( ۶۵ )
بیان واقعیت درزمینه ای مبارزه با تروریزم بین المللی و مواد مخدره در افغانستان که تعهد و مسولیت نخست امریکا ومتحدین شان هدف حضور نظامی در افغانستان و منطقه عنوان گردیده است و در زمینه ای نابودی کشت خاشخاش و مبارزه با تولید ، ترافیک مواد مخدر در کابینه ای دولت جدید وزارت مبارزه با موادمخدر تشکیل گردیده بود ؟
درود بر شما علاقمندان این کتاب و عرض تسلیت به عام ملت افغانستان از بابت اینکه بخش شصت وپنجم این واقعیت ها مصادف است با ششمین روز حضور وحاکمیت تاریک امارت طالبان ایکه در اثر هجوم نظامی ایالات متحده ای امریکا ، با شلیک راکت های مدرن قاره پیما ، پرتاب هزاران هزار بم به وسیله ای طیارات بم افگن( بی ۵۲ )قوت های پنتاگون در اکتوبر ۲۰۰۱ ، پس از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بر مرکز تجارتی امریکا در واشنگتن ، مقر پنتاگون واهداف ملکی در امریکا صورت گرفته بود ، پنتاگون و قصر سفید وقت (طالبان و القاعده) را مسول این حملات تروریستی و خونین که بیش از سه هزار انسان قربانی این جنایات ضد بشری گردیدند دانستند و بر مبنای این واقعیت قصر سفید ، پنتاگون و سازمان سیا ، وزارت خارجه امریکا تصمیم هجوم نظامی و نابودی هسته های تروریستان بین المللی در افغانستان تحت حمایت امارت اسلامی طالبان را ، موجه دانستند و انتقام گیری از تروریستان ، نابودی قرار گاه تروریزم بین المللی در افغانستان را حتمی و عنصر اساسی مبارزه با تروریزم بین المللی که اسامه بن لادن و ملامحمد عمر آخند را به عنوان تروریستان شماره اول ودوم مضنون به جنایات ضد بشری و نقض حقوق بشری در حادثه ای سپتامبر ۲۰۰۱ دانستند وارد عمل شدند ، نجات مردم ، کشور سرنوشت همگانی مردم افغانستان را وزارت خارجه ، ادارات اطلاعاتی و نظامی ایالات متحده ای امریکا ، متحدین ناتو و کشور های متحد ضد تروریزم بین المللی که ( طالبان و القاعده ) را در اجلاس شورای امنیت سازمان ملل متحد در اکتوبرسال ۲۰۰۱ به عنوان تروریستان بین المللی طی قطعنامه ای ۱۳۷۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد رقم زدند و جهت دستگیری مضنونان این حادثه ( اسامه بن لادن ، ملامحمد عمر رهبر امارت اسلامی طالبان ، گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی گلبدین که همه در حمایت و هدایت سازمان ای.اس.ای پاکستان قرار داشتند جائزه نقدی گذاشتند ) ........؟؟؟؟؟؟
ای وای بر ملت غافل و قدرت های احمق ساز ایکه از احساسات ملی و مذهبی ، از فقر سواد و اقتصاد مردم افغانستان توانستند بیش از چهل سال دفاع و حمایت از استراتیژی خاص شان در افغانستان و منطقه را علیه رقبای شان قدرت های چون : چین ، روسیه ، انگلیس ، اتحادیه اروپا ، ایران ، سعودی ، ترکیه و پاکستان نمایند و تلاش شان فقط و فقط با پایمال نمودن همه ای حقوق ملی و بین المللی مردم افغانستان ، قربانی نمودن فرزندان ملت ما ، تشدید نفاق سیاسی ، زبانی ، مذهبی و ایجاد آشوب ها و تحمیل مصیبت های گوناگون ، نابودی هسته های اقتصادی ، رشد اجتماعی ، ایجاد ناباوریهای ملی و در فرجام نابودی کامل ماشین نظامی و دفاعی مردم افغانستان را که ریشه و اندیشه ای این مصیبت آفرینی هارا سازمان استخباراتی و نظامیان پاکستان به حمایت و هدایت سازمان سیا و متحدین انگریزی نظامیان و رژیم نظامیگر پاکستان موظف و مسولیت پذیرهستند.
ای وای بر عام سرنوشت ملی و همگانی مردم ما که سازمان سیا و ای.اس.ای چگونه توانستند وجدان ملی مردم افغانستان را خوابیده و کرخت محاسبه نمایند ، جنگ با تروریزم بین المللی را عنوان و شعار ، زمینه ساز حضور نظامی شان به حمایت و نیرنگ های خاص رهبران طالبان که دیروز ملا عمر و اجزای استخباراتی شان درز وجود اسامه بن لادن نقش بنیادی و زمینه ساز شرایط و بهانه و انگیزه ای لشکر کشی امریکا در افغانستان ومنطقه گردیدو سازمان استخباراتی پاکستان همچون جنس مونث این نطفه حرام اهداف سازمان سیا را در رحم کثافت آفرینی اش جابجا ، رشد و بلاخره پس از موعد لازم تولد نمودند ، اکنون پس از گذشت بیست سال حضور نظامی امریکا ، حضور خونین و نیرنگ های بی نهایت نامردانه و خلاف همه قوانین ملی و بین المللی علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان تحت بهانه ای مبارزه با تروریزم بین المللی ، برعکس آن در آغوش داشتن همه هسته های تروریستان بین المللی و تحمیل حاکمیت دوگم و فریبنده ای جمهوریت تحت رهبری حامد کرزی ، قانون و قانونیت که همه را خود ساخته و بعدش نقض نمودند ( قانون اساسی ) افغانستان را ملاک بازی قرار دادند ، آنچه مصیبت و خونریزی را در صلاحیت و توان داشتند به وسیله اجیران شان بر مردم افغانستان به عنوان مبارزه با تروریزم بین المللی تحمیل نمودند ، هزاران هزار تن از فرزندان مردم افغانستان را به خاک و خون کشانیدند ، نفاق ملی ، فساد گسترده ای اداری ، ناباوری در اداره و حاکمیت ، نظام سازی ، قانونیت و افغانیت را درهمه سطوح حیات سیاسی ، اجتماعی ، اطلاعاتی ، اقتصادی و نظامی ، نابودی کامل دسپلین در همه امورات ملی و اجتماعی را مقامات خاص استخباراتی امریکا و پاکستان در سرنوشت همگانی مردم افغانستان تولید ،تکثیر و انکشاف دادند ، پس از پایان دوره ای حکومت حامد کرزی تدارکات بیشتری نمودند تا این ملت باهم متحد نگردند و بر اصل واقعیت ها پی نبرند ، نگذاشتند تا انتخاب ملی مردم افغانستان حاکمیت و قانونیت و پاکیزگی ملی گردد، متاسفانه با پایمال نمودن همه اندیشه ها و باور ملی مردم افغانستان نسبت به آزادی بیان و دموکراسی ، خلاف دیدگاه و خواست همگانی مردم ما فضای باور ملی را مکدر ساختند و تحمیل حکومت وحدت ملی بر سرنوشت همگانی مردم افغانستان پس از بیرون کشانیدن حامد کرزی از مسند قدرت بی اراده و مصنوعی ، داکتر اشرف غنی رامغز متفکر گونه رئیس قبرستان افغانستان ساختند و همه آرزوهای و نیاز ملی ،دموکراسی و آزادی بیان ، احساس ملی هزاران هزار تن از فرزندان و جوانان بالنده و نسل برخواسته از میان جنگ و ناباوریهای گوناگون تحمیلی را مخلوط و مرکب اهداف پلید و پشت پرده خاص خویش ( سازمان سیا و اداره نظامی و استخباراتی پاکستان نمودند ؟
ادامه دارد
در بخش شصت و ششم در ادامه ای این بازی شطرنج خونین و کاذب اندیشی ، اغوای ملی مردم افغانستان در نتیجه ای یک اتحاد مرموز و استخباراتی میان امریکا ، طالبان ، ای.اس.ای . جموریت تحت رهبری داکتر اشرف غنی و حمایت مقامات پنتاگون ، سازمان سیا ، قصر سفید و مقامات دیپلوماسی یا وزارت خارجه امریکا در سرنوشت همگانی مردم افغانستان می پردازیم.
سنجر غفاری
+++++++++++++
بخش شصت و چهارم ( ۶۴ )
تطبیق برنامه های خاص تروریستی پرویز مشرف پس از حضور نظامی امریکا در افغانستان و استفاده از سیاست های باورمندانه ای حامدکرزی ، زلمی خلیلزاد ، مقامات ارشد اطلاعاتی ، نظامی و دستگاه دیپلوماسی ایالات متحده ای امریکا به فرمان مشاورین خاص انگریزی و مصلحت های پنهانی با مقامات خاص چین ، روسیه و ایران که بعضن عربستان سعودی نیز با ایشان همگام بود بخصوص در بخش تشکیلات و رهبری القاعده و مدارس مختلف تحت قیمومیت شیخ های سعودی در پاکستان .
واقعیت این است که شیخ های عرب با پرداخت هزینه ای گزاف مالی پروژه ای طالبان و حضور همه هسته دهای القاعده بخصوص اسامه بن لادن و سایر هسته های خاص شان راکه شامل مدارسه های به اصطلاح دینی تشکیل میداد عهده داربودند، شیخ های سعودی در بخش لوژستیکی ، تعلیم و تربیه ، صحیه ،و حمایت های بزرگ مالی و خدمات عامه کتله ای بزرگی از شیخ های صادر شده وتقلبی را تحت عنوان ابو، شیخ ، مولوی ، مولانا ، شیخ الحدیث و علمای بزرگ دینی به منظور رهنمائی و رهبری وتطبیق اهداف خاص و نیاز هدفمندانه ای انگلیس و امریکا در گام نخست عهده داربودند و منابع بزرگ مالی و اکمالاتی پروژه ای طالبان و القاعده را در کنار سازمان استخباراتی پاکستان عهده دار بودند ، برعلاوه ای اینکه با نظامیان و ادارات تجارتی و گسترش اقتصادی با پاکستان قرار داد های خاص داشتند ، در بخش توریزم ، کارو اقتصاد نیز سالانه ویزه های کاری را به اتباه پاکستان صادر مینمودند ، همچنان قوت های خاص نظامی پاکستان در بنادر تجارتی و میدان های هوائی کشور های سعودی ، قطر ، کویت و اردن و امارات متحده عربی خاص وجود دارند ، هنگام حج آبریشن که از سراسر جهان اسلام ظاهران به سعودی می آیند، پولیس و استخبارات پاکستان ، علمای خاص بخش استخباراتی و تجاری پاکستان به مقاصد گوناگون در سعودی حضور می یابند، بدین منظور طالبان و قبلن در زمان جنگ سرد برای جهاد افغانستان و بعدش الی امروز تحت عنوان آزادی افغانستان و تحریک طالبان و مسلمانان در کشمیر و افغانستان سالانه ملیاردها دالر اعانه جمع آوری وبه بودجه ای اکملات نظامی و لوژستیکی تحت عنوان افغانستان و کشمیر برنامه ای بزرگی است که دنبال می گردد، قبلن بنام فلسطین ، سومالی ، افریقا و سودان وسایر کشور ها چنین برنامه های وجود داشت ، فراموش نکنیم که مقامات نظامی و اطلاعاتی پاکستان به دستور و فرمان انگلیس ها طراح چنین برنامه ها بودند و هستند .
وقتی ایالات متحده ای امریکا پس از آواخر اکتوبر ۲۰۰۱، با تطبیق برنامه ای از قبل آماده شده با سازمان اطلاعات نظامی پاکستان سقوط امارت اسلامی طالبان را عملی نمودند با تدویر اجلاس بن تلاش های ایکه در چوکات یک برنامه ای اماده شده امریکائی ها در عرصه ای نظامی در سقوط امارت اسلامی جبهه مقاومت شمال را تحت رهبری نظامی فهیم قسیم پذیرفت ، برای جنرال دوستم ، حاجی محمد محقق و کریم خلیلی ، حاجی قدیر خان در مشرقی ، اسماعیل خان در حوزه ای جنوب غرب و برای گروپ های خاص تنظیم های محاذ پیر گیلانی و تنظیم حضرت مجددی نیز در ولایات قندهار، ارزگان ، هلمند با همکاری گل آغاشیر زی و یکعده از سران قوم محمد زائی که بعدآ به مزاخ ای.اس.ای برابر نبود ، از نام محمد ظاهر شاه سابق جهت برقراری اهداف خاص شان در میان قبایل دوطرف دیورند استفاده های هدفمند خویش را هم اداره استخبارات پاکستان ، همچنان سازمان سیا و انگلیس را بعداز حضور قوت های شان درقندهار ، بولدک ، هلمند و حوزه ای جنوب غرب که نقاط استراتیژیک میان ایران ، پاکستان و افغانستان محسوب میگردد، پاکستان بازی خاص خویش را بکار برد و بالای سازمان سیا در این مناطق ریزرف های خاص خویش را به صفت مسولین نظام جدید تحت رهبری آقای کرزی گمارید، یکعده از سران اقوام پوپل ، درانی ، غلجائی ، محمد زائی هارا که در مسان دوطرف دیورند از محبوبیت های قومی برخوردار بودند ترور نمودند و یکعده را دستگیر و زندانی کردند ، این تحرکات اداره استخبارات نظامی پاکستان وسیله ای بود برای بازی خاص ایکه بعدآ طالبان در دوطرف دیورند و از میان جوانان و سران قبایلی دوطرف دیورند دوباره نطفه گرفتند و آهسته آهسته ریشه های شان منجر به تشکیل شورای کویته ، پشاور ، پندی گردید، وقتی طالبان پاکستانی بوجود آمدند در رآس شان مافیای موادمخدر، اسلحه و اشجارقیمتی ونایاب بخصوص سنگ رخام لشکرگاه ، سنگهای مرمر، موادخاص افین، خاشخاش ، چرس و بعدآ کارخانه های تولید هروهین و اراضی بزرگ کوکنار تحت مراقبت خاص اتحاد مافیائي انگلیس، پاکستان و امریکا ، پاکستان ، ایران و انگلیس در منطقه به یک اصل عمده ای کار و پروژه ای بزرگ حمایتی مالی جنگجویات طالبانی در دوطرف دیورند و میان قبائل به فعالیت آغاز نمودند و طی مدت کوتاه دیگر مقامات ارشد امریکا و ناتو حرفی از نابودی کشت و ترافیک موادمخدره رادر افغانستان و منطقه فراموش نمودند چونکه این پروژه مستقیمن تحت هدایت ، مراقبت وبرنامه ای خاص سازمان اطلاعات پاکستان و یک امتیاز خاصی بود که ایالات متحده ای امریکا در اختیار سازمان اطلاعات پاکستان قرار دادند ، پروژه ای کشت ، تولید و ترافیک موادمخدر، در حوزه ای شرقی ، جنوب غربی ، ولایات همجوار با ایران و پاکستان شامل نیمروز، فراه و هلمند که چند فصل از کشت خاشخاش و چرس حاصلات برداشته می شد همه در اختیار ای.اس.ای قرار گرفت و الی امروز قرار دارد، این یکی از منابع بزرگ اکمالاتی طالبان ، القاعده و داعش و سایر باندگروپ های تروریستی تحت حمایت و هدایت سازمان اطلاعات پاکستان در بازی بزرگ جنگ باتروریزم بین المللی بوده واست که همه از این واقعیت چشم پوشی نمودند بخصوص رئیس حکومت موقت و انتقالی حامدکرزی، که بعدآ برادر کرزی نیز بشمول یعده از سران قوم و خانواده ای کرزی در این پروژه و بازی جان های خویش رااز دست دادند و این پروژه الی امروز به قوت اش باقی است .
در بخش ۶۵ در این زمینه بیشتر می پردازیم ، اینکه وقتی جامعه جهانی به نابودی تروریزم بین المللی ونابودی تولید و ترافیک موادمخدر دنیا به افغانستان انگیزه ای حضور شان را بیان و رقم زدند ، اما پس از مدت زمان کوتا در حالیکه در چوکات کابینه ای حکومت وزارت موادمخدر نیز ایجاد ومقادیر زیادی پول درزمینه به محاسبه گرفته شد و بودجه گرفت نتیجه ؟؟؟ ادامه دارد .
سنجر غفاری
++++++++++++
بخش شصت وسوم (۶۳ )
امتیاز گیری جنرال مشرف از سازمان سیا و کشور سعودی درزمینه ای حمایت و حفاظت از هسته ای رهبری طالبان پس از سقوط امارت اسلامی طالبان دربدل امتیازدهی سازمان سیا پس از حضور نظامی قوت های نظامی امریکادر افغانستان ومنطقه که بعدآ منجر به ایجاد پرابلم های سیاسی پاکستان و امریکا درزمینه گردید .
واقعیت این است که در نتیجه ای سازش و آمیزش سازمان استخباراتی پاکستان ، انگلیس ، سعودی با امریکا ، طالبان و القاعده موضع شدید خویش را در قبال عدم تسلیم دهی اسامه بن لادن به مقامات امریکائي قبل از حادثه سپتامبر ۲۰۰۱ و بعداز آن همچنان اتخاذ و حفظ نمودند ، انچه پرویز مشرف با مقامات ارشد امریکا داشت دروجود برکناری نوازشریف از قدرت و تدارک کودتای نظامی به نفع جنرال مشرف علیه نواز شریف بود که در انتقال قدرت به مشرف خود یک زمینه سازی و امتیاز دهی امریکا در مشوره و توافق با انگلیس و عرب توافق شده بود ، مشرف روی صحنه ای قدرت پاکستان حضور یافت و پایه های حمایتی القاعده و طالبان استحکام بیشترگرفت ، بازی پشت پرده مسیر خویش را دنبال نمود ، وقتی قوت های خاص استخباراتی ونظامی امریکا با متحدین ضد طالبان یعنی جبهه ای مقاومت شمال وارد عملیات های خاص برای نابودی طالبان پس از حادثه ای سپتامبر ۲۰۰۱ گردیدند، قوت های خاص نظامی استخباراتی پاکستان در میسر ولایات شمال شرق ، شرق ، حنوب غرب و عموم بنادر اقتصادی افغانستان مستقر بودند، هجوم اتحاد شمال به حمایت هوائی امریکا فرصت این را به مقاومت شمال مساعد نمود تا پس از تصرف شاهرا های کلیدی و ولایات استزاتیژیک بسوی کندزو پایگاه هوائی کندزکه محل سوق و اداره ای خاص قوت های پاکستانی قرار داشت هجوم و تعرض نمایند ، هجوم جبهه ای مقاومت شمال برای مدت چهار روز به دستور مقامات خاص پنتاگون و سیا که نماینده و افسران خاص شان با قوت های جبهه شمال همراه بود و خریطه های خاص نظامی با خویش داشتند متوقف گردید، توقف هجوم جبهه شمال بسوی میدان هوايی و مراکز نظامی در ولایت کندز، شامل امتیاز و توافق از قبل مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی امریکا به پرویز مشرف بود که در این ولایت به قوت های نظامی و استخباراتی پاکستان از طرف سازمان سیا داد شد ، مشرف هرگز حاضر به این نبود تا ایالات متحده ای امریکا با همکاری جبهه ای شمال و از طریق شمال جنگ علیه طالبان آغاز گردد ، مشرف پلان داشت تا عقب نشینی قوت های طالبان از ولایات شمال و حوزه ای جنوب غرب را خود مدیریت نمائید و ولایات هلمند ، قندهار ، غزنی ، پکتیکا ، پکتیا ، خوست ، لوگر ، ننگرهار ، لغمان ، کنر و نورستان را به قبایل سرحدی همجوار این ولایات پیوند بدهند و تحت عنوان لوی پشتونستان برای طالبان یک جغرافیای جدید و استراتیژیک بسود خویش را بوجود بیاوردند که در این زمینه مقامات ایالات متحده ای امریکا ، ناتو و روسیه اختلاف نظر شان مشترک بود وعلیه خواست جنرال پرویز مشرف ، این اجراات و پلان مشرف را تجزیه ای افغانستان تلقی نمودند و فرصت رادراختیار اهداف پاکستان که کشور چین برای حفاظت از اهداف اش در این خواست پاکستان سخت تلاش داشت ، مشوق و حمایت کننده ای پاکستان نیز بود، مقامات ارشد نظامی و اطلاعاتی چین در حمایت از پاکستان و مشرف قرار گرفتند، چونکه قبل از حادثه ای خونین سپتامبر ، در زمان پایانی دوره ای ریاست جمهوری بل کلینتون کشور پاکستان و امریکا روی ایجاد پایگاه مشترک نظامی در مناطق کشمیر میان هندوپاکستان صحبت و موافقت نموده بودند، این برنامه به مزاخ چین برابر نبود و کشور هندوستان نیز کدام عکس العمل جدی از خود نشان نداد، اینکه مقامات در چین میخواستند تا پاکستان درمناطق دیورند لوی پشتونستان را ایجاد نمائید و جهت بهره برداری از ساحات متذکره برای اهداف اقتصادی ، حمایت و گسترش بیشتر از بندر گجرات نیز به سود خود استفاده نمایند، انگلیس و روسیه در موجودیت نفوذ چین در مناطق قبایلی هیچگاه حاضر به پذیرش چنین برنامه نبودند و نخواهند شد ، بنآ عدم موافقت کشورهای روسیه ، انگلیس و امریکا با طرح ایجاد لوی پشتونستان به خواست جنرال پرویز مشرف ،توازن اعتبار و توافق میان پاکستان و امریکا در منطقه با وجود داشتن پروتوکول های خاص و محرم سیاسی ، نظامی و اطلاعاتی در مورد کشور های منطقه بخصوص افغانستان ، هند و جمهوریت های آسیای میانه برهم خورد ، مقامات ارشد سازمان سیا بالای پرویزمشرف مشکوک شدند، مشرف پس از این از امریکا و ناتو خواست های جدید و جدی را مطرح نمودند که عبارت بود از: - ( خلع سلاح تنظیم های شمال ، جنبش و حزب وحدت اسلامی ، ضعیف بودن نقش تکنوکرات ها در ساختار نظام جدید در افغانستان بدیل امارت اسلامی ، نبود وزارات دفاع ، استخبارات ، قوت های نظامی دارای اسلحه ای ثقیل ووزارت داخله و اقوام وقبایل یا سرحدات در تشکیل نظام جدید که بدیل قوت های سه گانه ای امنیتی برای افغانستان را صرف در چوکات تشکیل ژاندارمری یا پولیس امنیتی برای سراسرافغانستان با تشکیلات حدود سی هزار پرسونل با وسایط عادی و اسلحه ای کمری ایکه باید کادر این پولیس در پاکستان و تحت نظارت و هدایت قوای پولیس پاکستان تعلیم و تربیه شوند و آماده ای انجام خدمات شهری و امنیتی گردند ، همچنان در بنادر تجارتی و میدان های هوائي در قلمرو افغانستان هیچگاه پول مالیه و تکت پولی خاک و مالیات از اموال تجارتی و اقلام صادراتی و تجاری پاکستان بسوی افغانستان و جمهوری های آسیای میانه اخذ نگردد برعلاوه هرگونه روابط اقتصادی ، نظامی و سایر ضروریات افغانستان از طریق کشور هندوستان صورت نگیرد و پاکستان در تشکیل دولت جدید در افغانستان حق انتخاب کاندید وزرای خاص خویش را بشمول والی ها و مسولین بنادر اقتصادی محفوظ میخواهد)، خلاصه در زمینه ای حضور شاه سابق و چهره های ملی و محبوب ایکه در میان قبايل دو طرف دیورند برخوردار از اتوریته ای ملی و محبوب و اثر گذارسیاسی و منطقوی ، نباید در پروسه ای ایجاد دولت و نظام جدید در افغانستان بدون مشورت پاکستان انتخاب و اجراات صورت بگیرد ، این واقعیت را نباید فراموش نمائیم که : مقامات ارشد و تصمیم گیرنده ای اطلاعاتی و نظامی پاکستانی در ترور قوماندان عبدالحق و یکعده از قوماندانان برجسته ای جهادی بخصوص حاجی قدیر خان نقش داشتند و پروژه ای خاص شان را عملی نمودند ، دراین برنامه تروراسماعیل خان ، جنرال دوستم دیروزی و مارشال امروزی ، مارشال قسیم فهیم و یکعده از سران قبایل در دوطرف دیورند نیز شامل بود ، وقتی مارشال قسیم فهیم در دیدارش از ولاین ننگرهار مورد سوی قصد قرار گرفت ، اداره ای استخبارات پاکستان نقش عمده در ایت برنامه داشت ، فراموش نکنین برنامه ای ترور حامد کرزی در قندهار و یکعده از ولایات دیگر را ، برعلاوه بشمول متنفزین و علمای جهدکشورما و قبایل در دوطرف دیورند به وسیله ای ای.اس.ای چهره های خاص ملی ترور گردیدند .
ادامه دارد
در بخش ۶۴ نیز اهداف برنامه های تروریستی و خاص اداره ای.اس.ای را که پرویز مشرف به صفت رئیس حکومت نظامی بنابر ضرورت وسازش سازمان سیا به قدرت رسیده بود دنبال میکنیم.
سنجر غفاری
+++++++++
بخش شصت و دوم ( ۶۲ )
امتیازگیری های خاص سازمان استخبارات پاکستان و رهبری کودتای نظامی جنرال پرویز مشرف ،سازش با سازمان سیا که رهبران القاعده وطالبان رادراختیار داشتند، بازی کاذب ودوگانه ( نمایشنامه ای ایستادگی رهبران طالبان درعدم تسلیمی اسامه بن لادن به مقامات امریکا ) که پس از به قدرت رسانیدن جنرال پرویز مشرف میان امریکا و پاکستان دنبال گردید و بعدش با هجوم نظامی امریکا در افغانستان و سقوط امارت اسلامی طالبان ، اداره سیا و ای.اس.ای چگونه توانستند در این بازی رول خویش را ایفا و برای رهبران القاعده و طالبان نقش داده شده ای شان را به کرسی نشاندند ؟
بتاریخ ۳۰ مارچ سال ۱۹۹۶ حدود بیش از هزارو دوصد تن از ملاه های طالبی را اداره استخبارات نظامی پاکستان از سراسر افغانستان بربنیاد نسخه ای انگریزی در قندهار جمع نمودند و بدین منظور تا این ملاه های از خود بی خردو بی خبر سبحان الله گویا گویا مهمانان ملامحمد عمر غلزائی هستند وارد شهر قندهار شدند و تا به ملامحمد عمر بیت نمایند و پس از این تاریخ در چهارم اپریل ۱۹۹۶ یعنی یکماه بعد ملامحمد عمر بربنیاد برنامه ای خاص طراحی شده ای انگریزی سازمان استخبارات نظامی پاکستان جهت اغوای ملی عام مسلمانان و مردم بادیانت سراسر کشور ما بخصوص اقوام مختلف در کشور و قندهار منجمله اقوام محترم غلجائي را اغوا نموده باشند ، افسران خاص استخبارات پاکستان تدابیر امنیتی رادر خرقه ای مبارک خود تحت مراقبت گرفتند و این مراسم را تحت عنوان ظهور امیر المومنین نام گذاشتند و هزاران ملا و مردم بی خبر از اصل واقعیت ها در بیرون از خرقه ای مبارک در قندهار جمع شدند و افسران انگریزی ای.اس.ای ملامحمد عمر را از بالای بام زیارت خرقه ای مبارک خرقه پیچان نموده به نمایش گذاشتند و نعره تکبیر گویان بی خبر و پاک تینت امیرالمومنین انگریز ای.اس.ای را از در بالای بام خرقه ای مبارک دیدند و معرفی شدند ، این بازی خاص و هدفمند عامل آن گردید تا احساسات ملی و مذهبی مردم قندهار و ولایات همجوار ، اقوام و قبایل مختلف دوطرف دیورند ، سران دست داشته ای قبایل را اداره سیا و انگریز به سازمان استخباراتی نظامی پاکستان اجیرگونه بسازند و بسپارند که چنین هم نمودند ؟
عمده ترین امتیازی ایکه سازمان سیا به استخبارات و نظامیان پاکستان در زمامداری پرویز مشرف قبل از حضور داد جرعت تصمیم گیری های هدفمندانه ای پاکستان در همه امورات کشوری ما که در آن زمان حدود نود فیصد قلمرو کشور مادر اختیار نظامیان و استخبارات پاکستان قرار داشت ، دوم اینکه تصمیم نخست در همه امورات اداره ورهبری امارت اسلامی طالبان در اختیار ای.اس.ای بود و پرویزمشرف تصدیق کننده ای خواست های مالی و رهنمودی اداره ای استخبارات و نظامیان در پاکستان به دستور سازمان سیا و استخبارات انگلیس بودند ، وقتی طالبان بعداز در خواست مقامات امریکائی که خود یک برنامه ای از قبل سازمان داده شده و یک نمایشنامه ای بیش نبود ( تسلیمی اسامه بن لادن به مقامات امریکائی ) سازمان استخباراتی پاکستان باز هم موفق گردید تا گردهمائی بزرگی از ملاه ها و افراد خاص خویش را از سراسرحاکمیت امارت اسلامی طالبان تحت عنوان شورای علمای امارت اسلامی جمع نمایند و در قندهار جلسه نمودند و ملامحمد عمر و بن لادن نیز در جریان قرار داده شد و بلاخره نشست نمایشی شورای علمای اسلامی افغانستان نامیده شد و در فرجام اعلامیه ای مبنی بر اینکه اسامه مهمان است در افغانستان ، مسلمان است و در هیچ قانون کشور و امارت اسلامی گنجانیده نشده است تا مسلمان را به غیر مسلمان ولو اگر هر گونه جرم و جنایت را مرتکب شده باشد به غیر مسلمان و به اصظلاح خود شان به کفر تسلیم داده نمی شود ، اگر اسامه بن لادن مجرم است ،اسناد و مدارک به امارت اسلامی ارسال گردد، بعدش در محاکمه ای اسلامی مورد برسی ومجازات قرار می گیرد ، این سناریوی از طرف ای.اس.ای و اتحاد استخباراتی سازمان سیا و انگریز ها تهیه و تنظیم و بعدش در رسانه های وقت چنان تبلیغ گردید که گویا امیرالمومنین عاقلترین ، کاملترین و با قدرت ترین مرد جهان مدرن و مترقی است و باید در مقابل این قدرت لایزال عاجل به اتحاد نیرومند نظامی بین المللی متوصل گردید که چنان هم نمودند ، پس از حادثه ای سپتامبر ۲۰۰۱ این سنتاریوهای فوق الزکر به روی صحنه ای مطبوعات جهانی از شبکه ای استخبارات پاکستان ، انگلیس ، امریکا و بعدش متحدین پخش و نشر جامعه بین المللی گردید و در این صحنه سازی ها که پرویزمشرف زمینه سازی هجوم نظامی امریکادر افغانستان ومنطقه را نهائی نمود ، با امریکا و انگلیس حمایت وقبولی بدون قید وشرط دیورند ، تضمین اهداف بعدی پاکستان در افغانستان بعداز روی کار آمدن نظام بدیل نظام امارت اسلامی طالبان ، به عاشیه کشانیدن کادرهای علمی و مسلکی نظامی و استخباراتی ، رشد اجتماعی اقتصادی قبل از حضور تنظیم ها در افغانستان ، نبود حضور فعال تکنوکرات ها و روشنفکران مترفی در ساختار حکومت بعداز امارت اسلامی ، خلع سلاح همه ای تنظیم های جهادی به خصوص جمعیت ، شورای نظار، جنبش ، وحدت و اتحاد اسلامی در گام نخست ، حضور شاه سابق بخاطر تسریح روند بن و تشکیل حکومت موقت بشکل سمبولیک ، تمدید و تعهد کمک های مالی و تسلحاتی امریکا به پاکستان ، تمویل پول پروژه ای سیم خاردار در جغرافیای جدید ایکه نظامیان و استخبارات پاکستان در جغرافیای منطقه بربنیاد توپوگرافی خاص و هدفمند پاکستان در مرزبا افغانستان در نظر دارد ، بشمول چندین قرار داد نظامی و تحویل دهی طیارات جنگی و یا معادل پول آن به پاکستان ، تمدید و تضمین مشترک دهلیز اقتصادی و ترانزیتی پاکستان به آسیای میانه از طریق افغانستان به جمهوریت های آسیای میانه . ادامه دارد.
در بخش شصت و سوم نیز در این زمینه می پردازیم .
سنجر غفاری
قبلی