الحاج عبدالواحد سيدی

 

کارد سانسورنباید گلوی آزادی مطبوعات را بفشرد

تحقیقات و مطالعات استراتیژیکی که در زمینه مطبوعات و آزادی اطلاعات جمعی در افغانستان صورت گرفته است بیانگر اینست که در اففانستان مطبوعات آزاد وجود نداشته است و اگر وجود هم داشته است همیشه تحت قیادت ، آزار و سانسور حکومتها و رژیم های سابق بوده است.

 اطلاعات حاکی این است که موضوعات مربوط به رسانه ها ی چاپی همیش توسط دولتمندان و حاکمان وقت و زمان تحت بازپرسی ، تقیب و پیگیری جدی قرار میگرفت.(شبکه اطلاع رسانی افغانستان.آزادی مطبوعات در افغانستان.ماه سوم روز پانزدهم 1390)

در طول 130 سال اخیر وضع مطبوعات و رسانه های همگانی در کشور به حالت انزوا قرار داشته است، به استثنای صده دموکراسییعنی تلویزیون، رادیو، مطبوعات طباعتی ( نشریه ها ، مجلات، اخبار، هفته نامه ها ، ماه نامه ها و رورنامه ها ) کلآ تحت تسلط و قیادت حکومت و پالیسی های دولت ها و دولت مردان بود.(همانجا)

مطبوعات از سال های 1873 – 2001پژوهشها نشان میدهد که سالهای 1873 الی 1973 که در تاریخ مطبوعات و رسانه ها آن رابه نام دوره طلایی یاد میکند . زیرا برای بار نخست اولین اخبار یعنی ( شمس النهار) در سال 1873 به چاپ رسید که بعداً با داشتن مشکلات و عوامل سیاسی آن زمان دیگر نتوانست این نشریه به فعالیت فرهنگی خویش ادامه بدهد.(همانجا)

به قول از تاریخ ( غبار) ، که گویا اولین نشریه افغانستان بنام ( افغان) بوده که توسط دانشمند و فیلسوف افغان که شخصیت شگفت انگیزی در جهان بوده،سید جمال الدین افغانی که در آنزمان در زندان بالاحصار کابل به سر میبرد تهیه و ترتیب گردید که از طرف حکومت آن زمان و عوامل سیاسی اجازه چاپ و نشر به آن داده نشد. (همانجا)

باید خاطر نشان نمایم که این فیلسوف افغان افکار وایده های آزادی خواهی خود را در مصر ، ترکیه و ایران و در فرانسه،توسط نشریه ای بنام "عروةالوثقی" ایجاد و به نشر سپارید که بیش از چند شماره  داوم نیافت وعاقبت تیغ سانسور گلوی آنرا برید،و این دانشمند افغانی را حتی در هیچ نقطه ای از جهان جای و ماوایی نبود، بخاطر افکار تیز و تند آن.

دومین روزنامه یعنی ( سراج الاخبار) به فعالیت مطبوعاتی خود آغاز کرد که این یک چالش بزرگ فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی برای همسایگان در منطقه بشمار میرفت.از آغاز 1902 الی 1919 فعالیت در عرصه های فرهنگ ، رسانه ها و سیستم مطبوعاتی کند بود. به قدرت رسیدن امیر امان اللهتوانست انقلاب فرهنگی و تغیرات بنیادی را در سیستم تشکیلاتی مطبوعات افغانستان، مطبوعات آزاد را (به کمک محمود بیگ طرزی) ایجاد گرداند . این پادشاه،در ساختار سیستم و پالیسی سازی در عرصه های مختلف رول عمده و بسزای را ایفا نمود،انقلابات فرهنگی که در این دوره توسط وی بوجود آمد عبارت انداز ، فراهم نمودن نظامنامه ای کشوری (قانون اساسی)بار اول در شئون مختلف کشوری تأسیس،ایجاد شورای نمایندگان و فراهم سازی مجلس های بزرگ بمنظور تامین تسهیلات عسکری در مملکت از قبیل :فراهم نمودن تحصیلات عالی برای شاگردان در بیرون از مرز ها ،حقوق زن در جامعه، حفظ الصحه ، حقوق بشر ، حقوق طفل و غیره عرصه های حیاتی و اجتماعی ایجاد شد. باید گفت که ملکه ثریا خانم امیر امان الله،اولین نشریه زن را در سال 1922 الی 1923 در افغانستان تاسیس و به نشر رساند.(این اولین نشریه ای بود که صدای بانوان را در قلب آسیا بلند  کرده بود.) در جریان این سالهای متمادی افغانستان دارای 23 نشریه آزاد و مستقل در بازار آزاد مطبوعات داشته که در قانون اساسی آن زمان تذکر رفته است.برای نخستین بار رادیو در افغانستان یعنی رادیو کابل در سال 1928 در جریان حکومت امیر امان الله خان به نشرات خود آغاز کرد .(این در حالی است که مردم  توان خرید دستگاه های رادیو را یا نداشتند و یا بقدر کافی این دستگاه ها در کشورهنوز وارد نشده بود. ولی با آنهم  این یک روشنی کمرنگ بود که اطراف ذهن  گره خورده و از جهان بی خبر مردم افغانستان را کشاده می گردانید و چون مردم به  آزادی علاقه مند بودند  اکثرآً بخانه های دوستان که این دستگاه  در آنجا موجود بود می رفتند و اسماع سمع میکردند) شاه امان الله میگفت: " زنها نیم پیکر جامعه را تشکیل میدهند باید دوش به دوش با مرد ها کار نمایند" .

سرانجام (از انجاییکه جامعه افغانستان در نهایت بیخبری و فقر بسر می برد تحمل تغییر اینهمه نهضت های اجتماعی را نداشت که شاه امان الله ،بدون اینکه وضعیت فکری مردمانی را که باید از نهضت های او استقبال نمایند ،بشناسد و میخواست این طفل یک شبه رۀ صد ساله را طی نماید.)در سال 1929 امیر تحت فشار های درونی و نا هنجاری ها و بی سر و سامانی های داخلی قرار گرفته وبه شورش "ملای لنگ" و غیره مواجه شد که بخاطر قطع خونریزی و جنگ های داخلی،از پادشاهی دست کشید و به تبعید بسر می برد

در ظرف سالهای 1933-1973 که دوره چهار ساله حکومت نادر خان و اوایل  حکومت محمد ظاهر شاه تغییراتی در  عرصۀ مصبوعات بمیان نیامد.

سر انجام در سال 1940 اولین ارگان نشراتی یعنی ( آژانس اطلاعاتی باختر) پا به عرصه فعالیت گذاشت و آغاز گر مطبوعات چاپی در کشور گردید.رادیو کابل با داشتن 2 ترانسمیتر جدید مجدداً به کار خود ادامه داد،(همانجا) از همین چاسن که اه 1340 مشهور به دهه  دیموکراسی بود که در سال 1344 با ایجاد و تشکیل کابینه دکترمحمد یوسف به بلند ترین حد خود رسید.

اما شور بختانه قبل بر آن ،در سال 1951 قوانین سانسورشیپ یا ( تصریع) در مطبوعات و رسانه ها رسماً اعلان گردید(صدارت سردار محمد هاشم خان) که یک شکست بزرگی فرهنگی در عرصه مطبوعات آزاد در کشور محسوب میگردید. از جانب دیگر چندین حزب سیاسی پا به عرصه فعالیت گذاشت و به فعالیتهای فرهنگی و طباعتی خویش آغار کردند.

کشور ما در سال 1973 دارای 70 نشریه مستقل و غیر مستقل بود، اما مطبوعات و سیستم اطلاعات از آغار سال 1973 الی 2001 کلا تخریب و دیگر آن مطبوعات سالهای (اثری)1930 موجود نبود.

با به قدرت رسیدن داود خان آرام آرام همه گونه آزادیها  جبراً از ذهن  مردم خارج گردید ومردم سخنی را در مطبوعات می شنیدند که اهداف رهبر غرزنگ ملِی(رستاخیرملی)سردار محمد داود را که به گفته عبدالحمید مبارز با کودتای خود دامن دیموکراسی پارالمانی محمد ظاهر شاه را کوتاه کرد؛در سال 1973  محمد داود حکومت افغانستان رابه جمهوری مبدل گردانید که در جریان دولت 5 ساله او مطبوعات آهسته ، آهسته (زیرقیادت امیخته با زورنفس می کشید و چندین نشریه به اصطلاح آزاد نیز پا به عرصه فعالیت گذاشته بودند، اما بعد از کودتای 7 ثور 1358 مطابق به 1978 الی 1979 و به قدرت رسیدن دولت کمونست ها در افغانستان تمامی مطبوعات و فرهنگ رسانه ها همگانی چه در مرکز و چه در ولایات تحت کنترول و قیادت رژیم کمونست ها آمده بود و تمام برنامه های شوروی سابق توسط رادیو مرکز ، رادیو های ولایات و تلویزیون ملی و نشرات چاپی بشکل پروپاگند بخش و نشر میگردیدند، یعنی نشریه های دولتی مانند انیس و هیواد کاملا از اهداف رژیم پشتیبانی میکردند و تمام مقالات و تحلیل های سیاسی اهداف کمونست ها رابیان میکرد و بس ، یعنی آزادی بیان و مطبوعات آزاد اصلا در چهار چوکات دولت به نظر نمیخورد.

آغاز مرحلۀ نوین آزادی رسانه ها


آغار مرحله نوین برای مطبوعات و آزادی آن در افغانستان بعد از فروپاشی دوره طالبان یعنی آغار سال های 2001 الی 2003 محسوب میگردد. زیرا دولت انتقالی اسلامی افغانستان قانون مطبوعات آزاد را در افغانستان در قانون اساسی درآورد که یک انقلاب فرهنگی در عرصه مطبوعات به شمار میرود.

قانون مذکور اجازه نشرات آزاد از قبیل رادیو، تلویزیون و نشریه ها را برای هر فرد افغان که تابعیت افغانستان رادارا باشد داده است. چنانچه فعلا بیشتر از 330 نشریه آزاد و مستقل وبیشتر از 35 تلویزیون آزاد و بیشتر از 80 رادیو آزاد در کشور به برنامه های نشراتی خویش میپردازند. و باید خاطر نشان ساخت که نشرات چاپی از قبیل روزنامه، هفته نامه و ماه نامه به فعالیتهای مطبوعاتی و طباعتی خود  در حالی ادامه میدهند، که مطبوعات آزاد ،به اوج خود رسیده بود.

موسسه خبر رسانی افغان اذعان میدارد :کمیت این مقدار بالا ولی از نظر کیفتی این نشرات خصوصاً تلویزیون ها به پخش برنامه های مبتذل که مغایر به فرهنگ جامعه، ارزش های انسانی، اسلامی و افغانی می باشد به نشر میرسد که جامعه ما را به سوی انحرافات اخلاقی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و نا به سامانی های فامیلی می کشاند . چون افغانستان یک مملکت اسلامی و با ارزش های اسلامی ، سنتی و فرهنگی استوار است ، اگر این فاجعه ( فقر فرهنگی) که از غرب  به این سرزمین رخنه زده است.

این رسانه مشعر است که :«اگرجلوگیری اساسی و بنیادی ازسوی دولت افغانستان نگردد تمام ارزشهای معنوی این مرز و بوم را به باد فنا داده و یک باردیگر جامعه را به سوی فحشا و عقاید ضد اسلامی و انسانی سوق میدهد.» هر جند من با این ادعای رسانه  "شبکه اطلاع رسانی افغانستان" هم عقیده نیستم چرا که دولتی که باید جلو این ناهنجاریهایی اجتماعی را بگیرد خودش در هزاران درد و فساد لاعلاج اجتماعی سیاسی و نظامی گرفتار است . هر نوع دست کاری در قانون رسانه های همگانی از جانب دولت به معنای به تابوت کذاشتن آزادی رسانه ها می باشد . چنانچه در اخبار روز گذشته ریاست نشریات  وزارت اطلاعات و ملتور  جندین عنوان کتاب را مصادره کرده و این آغاز دست کاری عاصبانه به حریم مطبوعات آزاد این  کشور میباشد که شور بختانه در حالت موجوده در کشور قدرت باز دارنده ای وجود ندئارد که جلو این خلاف ها را که مردم یا حکومت به آن دست می یازند بگیرد و آنچه مسلم است اینم است که آزادی مطبوعات می باید در چوکات قانون اساسی کشور حمایت شود و هیچ مرجع کشوری و غیر کشوری را این حق فراهم نگردد که خلاف قانون اساسی تغییراتی را در آن رو نما گردانند.

من به و.ضاحت گفته میتوانم یگانه سکتوری که در توسعه  پایدار کشور خدمات صادقانه و دور از فساد را انجام داده اند جامعه رسانه ها ی افغانستان اعم از چاپی ، نوشتاری صوتی و تصویری می باشد که اگر این دریچه  ها بسته شود ما در همان نقطه ای قرار خواهیم داشت که در سال 2001قرار داشتیم یعنی که در ظرف همین نزده سال در دایرۀ بسته ای میعان داشته ایم.

 

  


بالا
 
بازگشت