جليل
پرشور
قصه ها وحقايقی ازداخل وطن
بخش آغازین ویا اول این گزارشها
همرزمان ، رفقا ودوستان عزیز ! درود بشما :
بعد جاروجنجالها ، رقابت ها ، تبلیغات تاییدی وتخریبی ، نوشتن مقاله ها وایراد بیانیه های سرد وگرم سیاسی ومذهبی ، قومی وزبانی ( چپ وراست ) ،براه انداختن سایتها وفاروم ها ،حزب سازی ، رهبر سازی وزعیم تراشی بدون توقف ، تشدید بحران اعتماد بین افرادوگروه ها ، پیش کسوتان ، وبی قسمتان ، تحلیلهای باصطلاح ایدولوژیک وسیاسی معاصر گونه درخارج وطن وبدون دسترسی برای نسل مبارزین قدیمی وجدید پرتعداد فعلی وطن به این نشرات انباشته شده در انترنت ، برای من ضرورت درک وپی بردن به مسایل ومواردی ، ازاهمیت جدی وحیاتی پیدا شده ومطرح گردیده است که نمیتوانم شما عزیزان ومبارزین واقعی وطن را درجریان قرار ندهم وتوجه جدی ومسوولانهً هرکدام تان را برای هر
توجه هرچه بیشتر بدرک وتعمق فکری مسوولانه تر به حقایق وتغییراتی که درساحات مختلفهً زنده گی ، سرنوشت مردم ووطن ما وشیوه های سالم وعملی تر مبارزه برای رهایی ازدشواریها ورنج وعذاب تحمیل شده بالای مردم ما ، به بخصص زحمت کشان وترقیخواهان وطن پرست جامعهً متلاشی شده ً افغانی ، باثر مداخلات بیشرمانه خارجی تاهنوز قوتمند وخون ریزان ، معطوف نسازم .
ببرداشت من ، بسیاری از سیاست بازیهای فعلی اروپایی ، تحلیل ها وبرنامه سازیهای گروه های مختلفه ً سیاسی موجود خاصتا ًمدعیان مواضع چپ گونه ، بازی با اصطلاحات وترمینولوژی ادبیات باارزش سیاسی ومشترک ترقیخواهان جهان است ، نه انعکاس سالم ، علمی ودقیق اوضاع وطن وشیوها واسالیب علمی حل پرابلمها ومعضلات اقتصادی واجتماعی مردم ما.
باید ، تصریح کنم که آنچه بیشتر مرا وادار به نوشتن این سطور میسازد اینست که: وقتی اهداف مرامی ، تبلیغات سیاسی ، دعواهای استحقاق رهبری ، ادعاهای حقانیت داشتن دروطن پرستی وبگو مگو های پالتالکی وانترنتی گروه ها وشخصیتهای سرشناس دیروز وفعالین تشکیلاتی روی صحنه وعقب جبهه ویا درکمین نشسته را بدقت مطالعه وارزیابی نماییم. درمی یابیم که با وجود آتشین گونه بودن این ادعا ها ورقابتها واختلافات تشکیلاتنی و فکری(!) اکثرا ً آنها دارای اهداف مشترک ، قریب بهم ویا مشابهی هستند که اهداف وافکار دیروزی را مورد جراحی نوشتاری ، تعویض ، تبدیل ، مشابه سازی وبازسازی کلماتی وتغییرات جملاتی ساخته اند وکمتر ازتغییرات ، انکشافات ، حقایق وواقعیت های موجود وطن ( موجودیت نیرومند قطعات نظامی خارجی ، دوام مداخلات بیرونی ، خاصتا ً پاکستان وسایر نیروهای شریر بنیاد گرای دور ونزدیک، مافیای قدرت ، اسلحه ، مواد مخدر وتیم نیرومند غارتگران وچپاولگران داخلی وخارجی ( چند رنگ وچندین لباس وچندین زبان ولی باهم متحد ویکپارچه) ، خطر سقوط مجدد وطن درمنجلاب طالبانیزم خون ریز وطرف حمایت پاکستان وشرکای علنی دیروز ومخفی شدهً امروز آن ، حرف نمی زنند ، تبلیغات نمی کنند وتوجه هم تشکیلاتیها ، هواداران وسایر ترقیخواهان وطن را به خطیر بودن اوضاع فعلی وطن جلب نمی نمایند.
همه میدانیم که شناخت ما از مبارزه ، طبقات ، اقشار وگروه های مختلفهً اقتصادی ، حاکم ومحکوم دیروز و مسلط امروز ، ظالم ومظلوم وغنی وفقیر به اساس همان معیار ها ، طرز دید ها وعینکهای سیاسی ، تحلیلی وتفسیری دیروز
است وما تلاش نکرده ایم که گامهای سیاسی وتلاشهای وطن پرستانهً سازمانی ومستقل خودرا با شناخت وتحلیل مبارزین وفعالین همسوی خود ما ویا واقعنگران دیگر اندیش ، مستقل وحتا مخالف خود ما که دروطن زنده گی ، فعالیت
ومبارزه میکنند، همنوا ویا متقارب سازیم . و یا بصورت دقیق تر اهداف مرامی ، خطوط فکری ، نحوه ً فعالیتهای تشکیلاتی وسایر عرصه های ضروری فعالیت هایمان را باساس واقعیت های موجود جامعه ، شناخت رفقا ومبارزین داخل ، اهل خبره ، آمار وارقام اعلان شدهً موجود ملی وبین المللی درکلیه زمینه ها وعرصه های اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی جامعه ، همنوا ساخته ومطابقت عملی ببخشیم.
ازهمین جاست که رفقا ودوستان سیاسی ما وحتا گروه های مخالف مذهبی وغیر مذهبی ، بیشتر اهداف شعار گونه ، تبلیغاتی وخودقانع سازی داریم تا اینکه برنامهً مشخص وطرح عملی نجات وطن ازبدبختیهای فعلی وتامین صلح واقعی ، امنیت ، عدالت ، دموکراسی وآزادی انسان زحمت کش ومظلوم وطن را ازطریق وحدت یاران واتحاد کلیه ترقیخواهان ووطن پرستان مطرح کنیم وعملی سازیم .بااینکه بسیاری ها به این باور رسیده اند که سیاست های کج اندیشانه ، خودمحوری ، تمامیت خواهی و تحمل نکردن دیگران خاصتا ً نیروهای همفکر ، بدرد وطن ومبارزات عدالتخواهانه ووطن پرستانه نمیخورد. مااین رانیز درک کرده ایم که هیچ حزب وسازمانی به تنهایی کار مفید وبزرگی را که وطن شمول باشد ، انجام نداده وبسر رسانیده نمی تواند. ازین رو طرح مفکوره وبرنامه ً وسیع شمول که حمایت طیف وسیعی از روشنفکران وطن پرست ، ترقیخواهان ،حامیان ومدافعان عدالت وبرابری واقعی اقوام ، زبانها ، فرهنگها واقالیم وطن را با خود همراه سازد . یکی از اولویتهای کاری گروه ها وشخصیت های مبارز ودلسوز وطن است که تاخیر بیشتر وسهل انگاری دراین زمینه ، باید جرم وگناه نا بخشودنی تلقی گردد وبایدبه آن مجال واجازه ً تداوم داده نشود.
درشرایطی که ارتجاع مکار ونیرنگ باز داخلی وستمگران خارجی شیاد ومتحد دیرینهً آنها ، کارکشته ونیرومند ( نظامی واقتصادی) نیروهای فعال سیاسی وطن را به بیشتر از( 80 ) حزب وگروه سیاسی ومذهبی تقسیم کرده اند .
هرحزب ، گروه و شخص بنام خود طبل حقانیت را میکوبند ، متفرق نگهداشتن رفقا وهمرزمان ما ، خاصتاً رفقای فداکار داخل وطن ومانع شدن شان از تقارب ونزدیکی با پروسه های شکل گرفته ویا درحال شکل گیری ، برای مبارزه بخاطرصلح،امنیت دموکراسی ، عدالت وتساوی حقوق تمام مردمان وطن درکلیه عرصه های حیات اجتماعی، گناهیست نابخشودنی وغیر قابل عفو. این گناه وقتی بیشتر ونابخشودنی تر میگردد که ما دست بفعالیت ها واقداماتی بزنیم که : هویت سیاسی ، نتایج کار ، حقوق مسلم تشکیلاتی ومعیار های حقوقی مسجل در اسناد قبول شدهً سازمانی ورسمیت پیدا کردهً بزرگان ومسوولین ما درداخل ، عمدا ً نادیده گرفته شده ، زیر پاگردد ویا کم رنگ شود .
مواردی را که میخواهم علی العجاله برای طرف توجه قرار گرفتن نسل مبارزین صادق وطن ولی دور از میهن ، به آنها اشاره نموده وبر دقت وتامل هرکدام ما درزمینهً شناخت دقیق وعلمی آنها پافشاری کنم . شامل این مسایل وحقایق اند.
اول : ضرورت شناخت مجدد وطن ، هموطنان ، تشخیص وشناسایی گروه ها واقشار جدیداً روییده وسربلند کرده درعرصه های قدرت اقتصادی ( صنایع ، زمینداری ، تجارت ، بانکداری وسیستم اقتصادی وفعالیتهای زیر زمینی وروی
زمینی شرکت های فرا ملیتی که بخش اعظم فعالیت های ساحه ً وسیع وپردرآمد مواد مخدر ، قاچاق اسلحه ، اینجو ها ی متعدد وغیر مسوول وغیر گزارش ِده به حکومت ونهاد های ملی ودولتی، بشمول شرکتهای امنیتی را که تعداد این شرکتها از رقم ( 700 ) عدد تجاوز میکند ) رادردست دارند .
دوم : برعلاوه ً مطالعهً وضعیت وموقف اقتصادی - سیاسی ستمگران وطبقات ظالم وغارتگر سابقه وصدمه دیده باثر تحولات انقلابی قبلی خاموش شده بدست دشمنان زحمت کشان وطن ، بر نیروها ورزمنده گان وطن ضروری پنداشته میشود که هرکدام ما باییست ، طبقهً جدید فیودالان جدید افغانستان راکه ملیونها جریب اززمینهای دولتی و زمینهای مردمان مظلوم وطرف غضب قرار گرفته بوسیلهً تفنگداران ، غصب وبزور برچه وتهدید قباله گردیده است و چندی قبل خود درزمرهً گروها وطبقات تهیدست ونادار جامعه شامل بودند ومابرای نجات شان مبارزه میکردیم ، نه تنها شناسایی کنیم بلکه آنها وتاثیرات ملموس شان را درسیستم ادارهً قدرت دولتی ، جنگ قدرت وکشمکش های قومی ، زبانی وتحولات آینده ً وطن درنظر داشته باشیم.
سوم : از آنجاییکه باثر مداخلات خارجی ، قاچاق اسلحه ، آثار تاریخی وطن ، استخراج وفروش غیر قانونی سنگهای قیمتی ، تمویل وتحویل مقادیر هنگفت پول بوسیلهً قدرتهای خارجی درگیر درقضایای وطنما ومنطقه به بخشی از نیروهای درگیر جنگ وخون ریزی در کشورما، خاصتا ً به بخشهای نوکر صفت تر ومزدورتر آتها ، قشر ثروتمندی بیکباره گی بمانند سمارق سربیرون کرده اند وروزتاروز نفوذ وتوان بیشتر میابندومردم مستمند ومحتاج مارا درجالهای جادویی می پیچند. به همه ً سیاست مداران وفعلان این راه ضروراست که این بخش هرزوز درحال قوتمند شدن را درعرصهً اقتصاد وسیاست افغانستان جداً درنظر گیرند .
چهارم : اکثریت نیروهای فعال سیاسی وطن ما ، نه دربرنامه های حزبی شان ونه درتبلیغات سیاسی خود از موجودیت ، تاثیر ، فعالیت ها ، اهداف ،نقش وتاثیر جدی وذوجوانب قدرتهای نظامی وسیاسی خارجی که تحت نام مبارزه علیه تروریزم ومواد مخدر ،خود بوطن ما آمده اند وبعضی ازاین قدرت ها بشمول امریکا وانگلیس اهداف ستراتیژیک ودراز مدت دروطن ما ومنطقه دارند. اصلا ً نام نمی برند ویادی نمیکنند. این تجاهل واغماض بدرد سیاست نمیخورد وجدا ً نیروهای وطن دوست وملی وطن مارا آسیب پذیر تر میسازد . منافع وطن وحتا تشکیلات های خود این گروه ها وادعا ها از آنها میطلبد که دربرابر این واقعیت ، لب به سخن بگشایند وموقف صریح اتخاذ نمایند . نمیشود با گُنگ بودن ، سخن نزدن وموقف واضح اتخاذ نکردن ، آنها خودرا براًت دهند ودل ودوستان ودشمنان را یکسان بدست آورند .
از آنجاییکه سیاست سیاست های روشن ، فعال وترقیخواهانه ملی ، ایجاب صراحت وجراًت اخلاقی وعملی را مینماید . برگروه های سیاسی ومذهبی وطن لازم است که بجای کلی گویی وبغرنج سازی طرحها وتیزس های حزبی شان دراین مورد ، موضعگیری روشن نمایند ودرمورد ضرورت ادامهً حضور نیروهای خارجی دروطن برای عدم بقدرت رسیدن واستیلا پیداکردن بنیاد گراهای خون ریز ویا برای حتمی بودن خروج شان از وطن مشترک کلیه افغانها ، ابراز نظر نمایند . نمیشود به اساس روحیه ً مجالس ، خواست افراد ویا بخاطر مدنظر بودن منافع زودگذر سیاسی وتشکیلاتی ویا شکار سیاسی ، موضع گیری کرد ودوستان ودشمنان ومخالفین را درجریان حقیقتها ونیت های سیاسی خود قرار نداد وازهر چیز وهر انکشاف وسوال ترسید . ترس های بیجا وهمیشگی وتکراری درسیاست آغاز مرگ دایمی است .
همه میدانیم که باثر مداخله ًپاکستان وبنیادگرایان خارجی وداخلی ، دربخش بزرگی ازوطن جنگ هنوز بیداد میکند ، هرروز خون بیگناهان میریزد وامکانات دولتی وشخصی مردم نابود میشود وفرصت طلبان وتجار سیاسی - مذهبی ،
به این وسیله ، اختلافات قومی وزبانی را آگاهانه ودر زیر پوشش این جنگ ، تشدید می بخشند ومفاد میگیرند . آیا به آنهاییکه داد از عدل وانصاف ، ترقی ودموکراسی ، فرهنگ ملی وتمدن بشری میزنند . عیبی بزرگتر از این خواهد بود که نقش تماشاچی داشته باشند ودر این حوادث پیامهای روشن وآفتابی خودرا برای دوستان ومخالفان شان نرسانند .
اگر هر نیروی سیاسی ، بخاطر ارتباط ویا همزبانی ویا هم محل بودن با فلان ویافلان گروه بنیاد گرا وخون ریز دشمن آزادی ، دموکراسی ،عدالت وبرابری انسانها ، همنواشود ویا خموشی اختیار کند وصرف گروها های مماثل را دروجود اقوام وزبانها ومحلات دیگر وطن بد گویی ومزمت کندودشمن قلمداد نماید . هیچکدام شان مصدرخدمات شایستهً ملی وسیاسی سالم بمردم ووطن نخواهند شد. اوضاع فعلی وطن ،ازهمهً افراد وگروه های صاحب درک ملی واحساس وطن پرستی میخواهد که برای نجات وطن ازبحران های جنگی وامنییتی فعلی وجلوگیری از اتحاد مجدد تاریک اندیشان خون ریز وابسته به پاکستان وبنیاد گرایان منطقه وجهانی،باهم متحد گردند وبرنامهً مشترک سیاسی را تدوین کنند . نباید تعلل کرد وفرصت سوزی را پیشه نمود .!
قسمت دوم