محمدعوض نبی زاده

 

علامه سیداسماعیل بلخی یکی از طراحان ومنادیان نظام جمهوری درافغانستان

امکان داردکه یکی ازعوامل تحول و تبارزشخصیت هاعوامل مشترک و عام شمول خانوادگی، محیطی، اجتماعی  وسیاسی ، باشند. ولی متأسفانه درافغانستان برای شکل گیری شخصیت های مؤثر، عوامل نگرش برتری خواهانه ی قومی و مذهبی  تاثیرمعین  داشته که چنین کمبود ونقیصه تاهنوز جهت تبارز شخصیتهای موثیر کشور را همراهی میکند. درچنین شیوه ی تبارزشخصیتها وتاریخ نگاری  نقش افراد و چهره های تاثیرگذار را منتفی میسازد.در تاریخ استبدادزده ی افغانستان علامه بلخی یکی از نظریه پردازان و طراحان اصلی تاسیس نظام جمهوری در افغانستان بوده است که اووهمراها نش کسانی بودند که برای اولین بار صدای اعتراض برضد نظام  استبدادی خاندان ال یحیی  را بلند کرد  و طرح نظام  جمهوریت را درجامعه عقب مانده آن زمان اعلام نمودند.علامه بلخی که ازجوروستم بی پایان خاندان یحیی برمردم کشور, بویژه مردم هزاره خیلی رنج می برد مجبور شدتا مردمان دانشمند و بادرد وبا احساس از اقوام مختلف افغانستان را جستجو کرده با خود در راه و هدف بزرگ بخاطر تأسیس نظام  جمهوریت همنوا سازد.

علامه بلخی فعالیت‌های تشکیلاتی خودرادر سال 1322 خورشیدی با پایه گذاری حزب «اتحاد» به دنبال اقامت اجباری در هرات.آغازنمودکه او وهمفکرانش به تدریج در ادارات و نهادهای دولتی نفوذ کرده و برخی از کارمندان دولتی و شخصیت‌های فکری و فرهنگی را به سوی خود جذب نمودند. بنا برتشدید فعالیت سیاسی اودر هرات مقامات دولتی هرات او را به مزار شریف تبعید ‌نمود و فعالیت‌های علامه بلخی در مزار شریف زود اوج گرفته و باعث گسترش فعالیت سیاسی اودر مناطق شمال افغانستان گردید و برخی از شخصیت‌های مهم منطقه  ی شمال مثل «خواجه محمد نعیم» فرمانده نظامی و امنیتی مزار شریف جذب علامه بلخی شدند. علامه  بلخی تلاش کرد تا با همکاری دوستان و همفکران خود حرکت های آزادی خواهانه خود را از طریق قیام مسلحانه ی  مردمی به ثمر برساند که درحلقه رهبری حزب اتحاد برهبری علامه بلخی وعضویت  خواجه محمد نعیم خان قوماندان کوتوالی در مزارشریف , محمد ابراهیم خان گاوسواررهبر قیام دهقانی,و میر علی گوهر ازولسوالی غوربند, غلام حیدرخان بیات کندک مشر, محمد حسن تولی مشر از قوم بیات و قربان نظربای کندکمشر از قوم ترکمن از ولسوالی  اندخوی, محمد اسلم خان شریفی از ولسوالی جغتوی غزنی,میراسماعیل شاه پسر سید سرور از لولنج وکیل ولسوالی  سرخ و پارسا در شورای ملی, عبدالغیاث خان مدیر لوازم از کوهستان,عبدالعزیزخان مدیر فوائد عامه- محمد صفر خان وکیل و عبداللطیف سر بازعضویت داشتند.پیشینه مختصرفعالیت سیاسی و مبارزات دادخواهانه ی  برخی از اعضای رهبری حزب اتحاد

قربان نظرخان ترکمن، شخص آگاه پرمطالعه بی ترس واز متنفذین در میان اقوام ازبک وترکمن واز جمله ی  کسانی بود که به خاطر اعتراض درمقابل محمد گل خان مومند، که زمین های مردم را در ولایات شمال کشوربه زور به ناقلین داد ، مدت طولانی درمحبس مزارشریف محبوس شد. محمدابراهیم خان گاوسوار یکی دیگر از اعضای هیأت رهبری حزب اتحاد، بود وتأمل برروی زندگی اونشان میدهد که اوازچهره های جالب وجذاب تاریخ چند دهۀ پیشین افغانستان است.درد ورنج ناشی ازستمگری درمحل بودوباش او، گاوسواررا مجبورنمود تا درجوانی، دست به مقاومت و قیام علیه نظام  استبداد ی بزند که این خیزش وقیام او به نام قیام ابراهیم خان گاوسوارشهرت یافتبیست وچهار سرطان (تیر) امسال برابر است با چهلمین سالگرد درگذشت سید اسماعیل بلخی، اندیشمند شیعه افغانستان و از پیشگامان نهضت اسلامی این کشور.هواداران آقای بلخی، وی را به خاطر مبارزاتش بر ضد رژیم شاهی افغانستان می ستایند و از او به عنوان "علامه" و شخصیتی "مبارز و متفکر" نام می برند. سید اسماعیل بلخی فرزند سید محمد، در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در روستای سرپل بلخاب ولایت (استان) جوزجان به دنیا آمد. درکودکی مادرش را از دست داد و در پنج سالگی به همراه پدر، خواهر و برادرش به ایران سفر کرد و در شهر مشهد به آموزش علوم دینی روی آورد. بعد از سرکوبی... ادامه  که دراثرقیام  شجاعانه اوعلیه نظام استبدادی وقت  مالیه روغن را ازبالای مردم هزارستان مرکزی رفع نموده بود.ابراهیم خان گاوسواردرسال 1294 شمسی درولسوالی شهرستان ولایت دایکندی فعلی بدنیا امد  وبیش از چهارده سال زندان را سپری و در سال 1361 شمسی درشهر پلخمری ولایت بغلان وفات نمود.

غیاث خان کوهستانی. مردی بلند بالا وسپید چهره. ، صاحب منصبی که عضو رهبری حزب اتحاد بود اودر زندان ، درپی تهیۀ یادداشت های روزمره پرداخته است که وحید غیاثپورکاظمی  فرزند کوهستانی ،برخی از دست نوشته ها ی  اورا به نشر سپرده است"یک نمونه شعر ی او تقدیم میشود.

چـــه گویــم یارب از ایــام محبس نیفتـــــد هیچکس در دام محبس

مبادا کس چــُه مــن محبوس کابل فغان از محبس و محبوس کابل

خصوصا ًمحبس مخصوص توقیف که ظلمش را نتوان کرد توصیف

چـــه ایــامی بســربــردم در آنجــا بدستم ولچک و زولانـــه در پــا

رفیقانـــــــم همه در بنـــــــد زنجیر شـــــده شیران اسیرِ روبۀ پــــیر . . .(غیاث خان)

حزب اتحاد مقصد پایان دهی به سیاست ستم قومی ومذهبی، لغو تبعیض وستم آشکار بر مردم کشوررا داشت.- همفکران علامه بلخی با پذیرش آن واقعیت ها چنان چرخش تحول آمیز دید وبا او ، عهد دوستی وپیمان  عملی بست  که  آشنایی میان انان بزودی  برفاقت سیاسی مبدل گردید .  خواجه محمد نعیم خان زوری فتالی یکی از همرزمان علامه  بلخی در خاطراتش میگوید: " رهبری جنبش, جلب وجذب عناصر صالح و توحید آنها از نگاه اعتقاد و تفکر به دور هدف بزرگ تاسیس نظام جمهوری , به عهده علامه بلخی بود واوسخن گوی و ریس این جمعیت سیاسی ویکی از طراحان ومنادیان اصلی  نظام جمهوری درافغانستان بوده است ."سرانجام قبل ازماه حمل  سال 1329ه.ش علامه بلخی با عده یی از روشن فکران و مبارزان متحد با خودش اهداف حزب مخفی بنام اتحاد را به تصویب رسانید امادر اثر خیانت یک فرد به ناکامی منجر شد که همه اعضای رهبری حزب اتحاد دستگیر و زندانی شدند.

علامه سید اسماعیل بلخی بعد از دستگیری نزد هیات تحقیق گفت که , در اثر طرزالعمل مستبدانه ی دولت خانواده محمد نادرخان, زندگی اکثریت مردم کشور در قرن بیستم به سویه ی ما قبل قرون وسطایی رسیده  است که  در بدخشان زنان و دختران جوان لباس ندارند تا ستر عورت کنند, در نورستان پوست بز می پوشند؛. کوچیها هنوز با حیات بدوی مبتلا اند.اقوام  هزاره در زیر یک سقف با حیوانات زندگی میکنند و از کلیه مزایای ابتدایی حیات بشری محروم اند که مسؤل تمام این بد بختیها نظام  استبدادی ال یحیی  است. تحمل آن اکنون بردوش ملت ستمدیده افغانستان سنگینی میکند.ما بر خاسته ایم  و تصمیم گرفتیم تا این بار کثیف بی عدالتی را از شانه ی مردم بر اندازیم, اگر توفیق نیافتیم آیندگان حتماً این کار را کردنی اند و اعمال شما پاداشی جز این ندارد.صحبت علامه بلخی با صراحت شجیعانه اش در حضور افسران عالی رتبه و مامورین معتمد دولت مستمعان را به حیرت انداخته و با تعجب یکی به سوی دیگری می نگریستند. در اطلاعیه ای که از طرف حکومت به این مناسبت منتشر شد، رهبری حزب اتحاد به ساقط کردن حکومت به همدستی خارجی ها متهم شدند و حکومت مدعی شد که اسناد ثابت کننده ای در این زمینه در دست دارد. ولی بعدا معلوم شد که نه محکمه ای در کار بود و نه اسنادی در دست، رهبران حزب اتحاد برای مدت چهارده سال در زندان ماندند و سپس بدون توضیح علت زندانی شدن، رهایی یافتند.

علامه سید اسماعیل بلخی فرزند سید محمد، ، در سال ۱۲۹۹ خورشیدی درولسوالی  بلخاب ولایت  سرپل کنونی به دنیا آمد و در شهر مشهد وهرات به تحصیل علوم دینی ادامه داد و مدتی نیز شاگرد شیخ محمد طاهر قندهاری شد، علامه سید اسماعیل بلخی، یکی  ازمبارزین اندیشمند ,سخنور توانا , سیاستمدار متقی , روحانی وطنپرست  واز پیشگامان نهضت اسلامی ضد استبداد سلطنتی در افغانستان  بود،او چند روز قبل از مرگ به هزارستان مرکزی رفت وظاهرا در آنجا بیماری قلبی وی شدت پیدا کرد و فشار خونش بالا رفت اما گفته میشد که علامه بلخی از جانب حکومت مسموم شده  است و سفر او ناتمام ماندو به کابل بازگشت وبه تاریخ ۲۳ سرطان سال ۱۳۴۷ خورشیدی درشفاخانه علی اباد از دنیا رفت. جنازه علامه بلخی، در دامنه کوه افشار کابل به خاک سپرده شد.مهم ترین اثری که از سید اسماعیل بلخی برجای مانده، مجموعه اشعار او است که بیشتر آنها در زندان دهمزنگ کابل سروده شده و مشتمل بر بیش از ۵۰۰۰ بیت شعر می شود. مجموعه شعرهایی که ازعلامه سید اسماعیل بلخی باقی مانده، اندیشه و افکار او را به خوبی نشان می دهد که وی از چه ویژه گی های فکری فوق العاده ی بر خوردار بوده است.              

                                      نمونه ی شعری علامه بلخی در زندان دهمزنگ کابل.

شب دیجور

 

بس شگفت است به ما حالت زندان امشب

کنج تنهائی و سرمای زمستان امشب

جرم عشق وطن و حق طلبی یک زهزار

می دهم شرح بر ملت افغان امشب

اولا یک نظری کن به جهان و پس از آن

نظری کن به جهان داری ِغولان امشب

ﻣﺠﻠﺲﮔﺮم ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻮن ﻣﺠﻠﻞ در ﻗﺼﺮ . . .

ﻧﯿﺴﺖﺑﺮ ﻏﻔﻠﺖ ﺷﺎن ﺣﺎﺟﺖ ﺑﺮھﺎن اﻣﺸﺐ

ان ﯾﮑﯽ ﺧﻮش ﮐﻪ ﻓﻼن ﺗﺎﺟﺮﻟﻮﮐﺲ ازﺧﺎرج

ھﺪﯾﻪ اورده ﺑﻪ ﻣﻦ از ھﻤﻪ ﺳﺎﻣﺎن اﻣﺸﺐ

ان ﯾﮑﯽ ﺧﻨﺪه ﺑﻪ ﻟﺐ داﺷﺖ ﮐﻪ از ھﺮات

ﮐﺮک ﺧﻮب اﻣﺪه و ﭘﺴﺘﻪ ﺧﻨﺪان اﻣﺸﺐ

ﺷﺎد ﯾﮏ ﺳﻔﻠﻪ ﮐﻪ از ﺧﺎطﺮ ﺟﻠﺐ ﻧﻈﺮم

دو ﻟﮏ اﻓﻐﺎﻧﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎده ﺣﮑﻤﺮان اﻣﺸﺐ . . .

ﺧﻮﺟﻪ ﺳّﺘﺎر، ﮐﻪﯾﮏ ﻋﺴﮑﺮﺑﺎوﺟﺪان اﺳﺖ

داﺷﺖ آھﺴﺘﻪ ﺧﻄﺎﺑﺎت ﺑﻪ وﺟﺪان اﻣﺸﺐ :

ﺧﻮب داﻧﯽ ! ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﻨﻤﻮدم ﺑﻪ وطﻦ

ﻋﺮض ﻣﺎ را ﺑﺮﺳﺎن ﺑﺮ در رﺣﻤﺎن اﻣﺸﺐ

ﻣﻦﺑﺪ ﯾﻨﺠﺎ ﭘﺪر ﭘﯿﺮ ﺑﻪ زﻧﺪان د ﮔﺮ ای

ﺧﺪا ! ﺑﺎز ﺑﻪ درﮔﺎه ﺗﻮ ﺷﮑﺮان اﻣﺸﺐ

ﻣﺎدر ﭘﯿﺮ ﻣﺮا ﺻﺒﺮ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﻓﺮﻣﺎ

ﺗﺎ زھﺠﺮان ﻧﮑﻨﺪ ﻧﺎﻟﻪ و ﮔﺮﯾﺎن اﻣﺸﺐ . . .

آﺻﻒ ﻣهـﺪوی ﻣهــﺪی ، آنــُدِّر ﯾﺘﯿﻢ

ﻧﻔﺴﺶ ھﻢﻧﻔﺲ آه ﯾﺘﯿﻤﺎن اﻣﺸﺐ

آن ﺟﻮاﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﺎن وطﻦ ﺳﺮوﻗﺪش

ﺳﺮ و ﺷﻤﺸﺎد ھﻤﻪ ﻻﻟﻪ ﻋﺬاران اﻣﺸﺐ

ﻣﻮی رﯾﺶ و ﺳﺮ او ﺳﺒﺰۀ ﺑﺴﺘﺎن ﮐﻤﺎل

ﺳﺨﺖﭘﯿﭽﯿﺪه ﺑﻪ ھﻢ ، ﺳﺒﺰه و رﯾﺤﺎن اﻣﺸﺐ

ﻣﻨﻈﺮ اھﻞ ﻧﻈﺮ ﺑﻮده ﮐﻪ آوﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮد

ﭼﮫﺮه در ﻣﻮی ﺳﺮ و رﯾﺶ ، ﭼﻮ ﻣﺮﺟﺎن اﻣﺸﺐ

ﭼﯿﺴﺖﻣﻘﺼﺪ ﮐﻪ ﺑﻮدﺧﺎرﺳﺮاﻓﺮاز ﭼﻤﻦ

ﮔﻞ ز ﮔﻠﺰار، ﭼﺮا آﻣﺪه ﭘﻨهــﺎن اﻣﺸﺐ ؟

زان ﺳﺒﺐﮔﺸﺘﻪ ﻧهـﺎن درﺗﻪ ﺧﺎﺷﺎک ﺧﺰان

ﺗﺎ ﮐﻪ ﺷﺎﻟﻮده ﺑﺮﯾﺰد ﺑﻪ ﺑﮫﺎران اﻣﺸﺐ

ﻧﮕهـﺶ از ﺻﺪف ﻣﺮدﻣﮏ دﯾﺪه ﺑﻪ ذوق

در طﭙﺶ ﺑﻮد ، ﭼﻮ ﻣﺮوارﯾﺪ ﻏﻠﻄﺎن اﻣﺸﺐ

ﮔﺎه ﯾﺎدش ز ﭘﺪر ﺑﻮد ، ﮐﻪ ﮔﺮدﯾﺪه ﺷهــﯿﺪ

از ﺧﺪا ﺑﺎد ﺑﺮ او رﺣﻤﺖ و رﺿﻮان اﻣﺸﺐ

ﮔﺎه در ﯾﺎد دل ﺳﻮﺧﺘﮥ ﻣﺎدر ﺑﻮد

ﮐﺰ ﻓﺮاﻗﺶ دل ﭘﺮ ﻏﺼﻪ و ﻧﺎﻻن اﻣﺸﺐ

ﺑﻪﺧﻤﻮﺷﯽ ﭼﻮ ﺑﺮد ﻟﻄﻤﮥ طﻮﻓﺎن ﻏﻤﺶ

ﻓﮑﺮ ﯾﻮﻧﺲ ﮐﻨﺪ و ﯾﺎد ﺳﻠﯿﻤﺎن اﻣﺸﺐ

منابع:- از.نوشته های محترم نصیرمهرین ....محترم وحید غیاثپورکاظمی  فرزندمرحوم غیاث کوهستان و محترم محمد کاظم کاظمی شاعر و کارشناس ادبیات  استفاده شده است .          

-                                                  نهم - ماه –جون– سال 2013

 

 


بالا
 
بازگشت