محمدعوض نبی زاده
بحران آفرینی , تبانی ومعامله ی تیم حاکم با گروه طالبان
در طول تاریخ هر زمامدار افغانستان هنگامی که پشتوانه ملی و مردمی خود را از دست می دهد و روزهای زمامداری او به آخر می رسد به نحوی تلاش می کند که سیاست را قومی و قبیله ای کند به زیر بال زبان وقوم پناه ببرد یا به ماجراجویی و مشکل آفرینی دست بزند و حال اقای حامد کرزی نیز تا جایی که توان دارد بحران آفرینی و معامله می کند تا انتخابات اینده ریاست جمهوری برگزار نشود و همزمان با نزدیک شدن انتخابات اینده ی ریاست جمهوری و خروج نیروهای خارجی در سال 2014 میلادی از افغانستان تیم حاکم ارگ مصروف بحران افرینی برای تشدید بی ثباتی ونا امنی از یکطرف و تبانی و معامله با گروه طالبان و حزب اسلامی حکمتیار در برخی از ساحات کشور از سوی دیگرند. رییس جمهور کرزی در تبانی با طالبان می کوشد تا جنگ در افغانستان ادامه یابدو مایل است طالبان را در اختیار خود داشته باشد، تا از آن، در صورت نیاز علیه اپوزیسیون و حتی آمریکا استفاده کند.حکومت تلاش دارد تا اوضاع کشوررا در اثر تبانی با طالبان نا امن ساخته وبرای جامعه ی جهانی تفهیم نماید که بدون حضور این تیم اوضاع بیشتر ازین نا امن خواهند شد وسعی دارد با بهانه های گوناگون روابط افغانستان را با امریکا و دیگر ممالک غربی متشنج سازد وغرب را تحت فشار قرار دهد تااز برگزاری انتخابات شفاف در افغانستان جلوگیری و برای باقیماندن در قدرت از راه های مختلف غرب را در یک عمل انجام شده قرار دهد.در حالیکه آمریکایی ها درطول 11سال گذشته بیش از 500 میلیارد دالر مصرف کرده وچندین هزارنفر کشته داده است وآنها تصمیم دارند که معادلات سیاسی افغانستان پس از 2014 نباید شاهد وضعیتی باشدکه منافع غرب صدمه ببیند.
اقای حامد کرزی ازنظر سیاسی، زمامدار، عوامگرا و آرمانگرا است وبارها نشان داده که میخواهد به میل عوام رفتارکند و به این طریق وانمود سازد که رهبر ملی، قدرتمند و مردمی است. آقای کرزی نه تنها حاضر است بر سرِ دستاوردهای ده سال گذشته با طالبان معامله کند، حتی حاضر است که قانون اساسی را نیز با در نظرداشتِ دیدگاههای طالبان اصلاح کند، البته آنچه که زیر نام تلاشهای صلح از جانب دولت صورت میگیرد، بازیهای سیاسی است که در آستانۀ انتخابات سال ۲۰۱۴ از سوی آقای کرزی و اطرافیان او انجام میشوند. آقای کرزی میخواهد نگرانیهای خود را نسبت به آیندۀ سیاسی و مدنیِ خود پس از این سال، از حالا ضمانت کند و لااقل این تضمین را در اختیار داشته باشد که مورد بازخواست عدلی و قضایی قرار نخواهد گرفت.همانگونه که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته اتفاق افتاد،اکنون نیزبرای ارگ نشینان حتی تصور کنار رفتن از قدرت برای شان غیر قابل تحمل است، اما بدون شک این گروهها متوجه این نکته شده اند که اگر بخواهند در انتخابات آتی هم تقلب کاری کنند و یک بار دیگر آراء مردم را به نفع خود مصادره کنند، از راههایی که در گذشته امتحان کردند هر چند که نتیجه خوب گرفتند، اما دیگر ناممکن است که همان مکانیسم جواب دهد، چرا که این بار هم مردم و هم اپوزیسیون و هم جامعۀ جهانی هوشیارتر از گذشته،آن کانالها و شاهراهها را زیر نظر دارند.
دولت فعلی کابل موضوع تسلیمی زندان بگرام را بحیث یک وسیله ی فشارعلیه مقامات امریکائی زیر نام تامین حاکمیت ملی افغانستان مورد بهره برداری سیاسی قرار داد که با تسلیم شدن زندان بگرام با ازادی بیش از چهار هزار طالب تروریست زمینه تقویت فعالیت های تروریستی گروه طالبان را بیشتر از گذشته فراهم نمود وموضوع خروج نیروهای خاص امریکائی از میدان شهررا نیز بنا بریک تبانی و معامله میان تیم حاکم و گروه طالبان وحزب اسلامی حکمتیار بخاطر ناامن سازی شهر کابل مطرح تا با خروج این نیروها امنیت و ثبات پای تخت کشور برهم خورده و در عین حال نقاط ناامن ولایات غزنی , زابل و قندهار را که طالبان درانها تسلط دارند با شهر کابل وصل نمایندو از سمت ولایت لوگر نیز کمر فشار جنگی طالبان علیه کابل تشدید بیشترپیداکرده است.افشای نامه ی مقامهای امنیتی ولایت وردک به رییسجمهور نشان میدهد که دستور خروج کوماندوهای امریکایی از آن ولایت، یک تصمیم سیاسی بوده که بر اساس تبانی و معامله میان رییسجمهور ,طالبان و حزب اسلامی صورت گرفته است..رییسجمهور کرزی خواسته است، با اخراج کوماندوهای امریکایی از وردک، زمینه حضور افراد مسلح طالبان وحکمتیار را فراهم کند و در بدل آن، ، خواستار حمایت از نامزد مورد نظر خود از انان در انتخابات اینده ی ریاست جمهوری شده اند.
دولت کنونی کابل سعی دارد با دامن زدن به جنگ سرحدی در مورد خط دیورند با پاکستان احساسات مردم کشور را علیه مداخلات نظامی پاکستان بیشترتحریک نماید در حالیکه چندین سال قبل توسط مسولین محلی ومرکزی حکومت فعلی برخی از اراضی دولتی ولسوالی گوشته در بدل قیمت گزاف بالای مقامات نظامی پاکستان بخاطر اعمار پاسگاه ها در داخل خاک افغانستان بفروش رسانیده شده است ولی حالا ارگ کابل ازین موضوع دو هدف را دنبال میکند اول توجه مردم عامه ی افغانستان را از جریان افشای اخذ پول از سازمان سی ای ای امریکا توسط ریاست جمهوری زیر نام مصارف شورای امنیت ملی افغانستان منحرف ساخته و همچنان ذهنیت عامه را برای شعار های وطندوستی ارگ جلب نماید.در حالیکه جنوب افغانستان و مناطق سرحدی با پاکستان در طول تمام مدت بعد از سقوط حکومت طالبان عملاً در کنترل مخالفان و ای اس ای پاکستان به نحوههای گوناگون قرار داشته است.تیم حاکم برای سرپوش گذاشتن و پنهان نمودن غارت و چپاول میلیونها دالر بوسیله برخی از اعضای حکومت کنونی بازیهای خطر ناک دیگری را نیز دامن میزند طوریکه وزیر مالیه در جریان استضاح در پارلمان دزدی و قاچاق بری شش تن از اعضای پارلمان را افشا نمود تا با افشای دزدی کوچک از دزدی و غارت کلانیکه بوسیله وزیر مالیه و دیگر وزرای حکومت تا کنون صورت میگیرد از برابر چشمان کم بین اعضای پارلمان پنهان نموده و بدین ترتیب این نوع بازیهای کنونی حکومت بخاطرجلوگیری از استیضاح بعدی اعضای کابینه خواهد بود و ازین به بعد هیچ گاه اعضای پارلمان جرئت نخواهند کرد تا وزرای فساد پیشه وناکار امد کابینه را استیضاح نماید زیرا میترسند که مبادا , وزیرمورد استضاح چند تن دیگرازاعضای پارلمان را متهم به خیانت و دزدی نماید.
تیم حاکم بنا بر تمایلات برتریخواهانه ی قبیلوی که درسالهای در ان خیلیها رشد نموده برای بحران افرینی بیشتر در جامعه ازطریق وکلای وابسته به ارگ درج نام وهویت اقوام غیر پشتون را در تذکره الیکترونیکی جدید حذف کرده است در حالیکه در قانون اساسی فعلی از هویت هریک از اقوام گوناگون کشور بشکل روشن نام برده شده اند.همچنان تیم حاکم برای ناامن ساختن کشور توسط عمال وابسته به ارگ در داخل برخی از دانشگاه هاوموسسات تحصیلی کشور از جمله در دانشگاه کابل تبعیض ونفاق قومی را درین اواخیر بیشتر از گذشته تشدید نموده واز طریق افراد و عمال حکومتی دربعضی از دانشگاه ها تظاهرات اعتراضی را سازمان دهی میکنند تا زمینه بی ثباتی ونا امنی را در کشور فراهم کرده تاشرایط و اوضاع را بیشتر متشنج ساخته وزمینه ی اعلام حالت فوق العاده در کشور را اماده ومانع برگزاری انتخابات اینده ی ریاست جمهوری گردد.
افغانستان در طول چهاردههء گذشته در آتش جنگ می سوزد. نقطهء پایان نهادن به این جنگ خانمان برانداز که دارای ابعاد خارجی و داخلی اند کار آسانی نیست. مذاکرات به منظور حل مشکل افغانستان به یک نتیجهء مثبت زمانی منجر میگرددکه جانبین در گیر جنگ از آزادی، موثریت واستقلال رای برخوردار باشند .گرچه رئیس جمهور کرزی از سال 2005 تا کنون 23 بار شخصا به طالبان پیشنهاد صلح داده است اما طالبان هیچ تمایلی برای مذاکره با وی از خود نشان نداده اند.بنابراین تمام تلاش های اقای کرزی بنام صلح از تشکیل شورای عالی صلح گرفته تا پیشنهادات وی، پروژه ای فقط به منظور فریب مردم و حیف ومیل دالر های امریکاست و به هیچ عنوان نمی توان از آن استقرار صلح را انتظار داشت.طالبان هم که امروز مست از احساس شکست بزرگترین نیروی جنگی جهان «ناتو» و امریکا اند، بجای مذاکره با کرزی به فکر یافتن جائی برای بدار آویخن وی مانند ، داکتر نجیبالله اند...این مسئله بعدا آشکار خواهد شد که تقدیر در مورد پیروزی برای چه کسی فیصله خواهد کرد اما دلایل و قرینه های روشن وجود دارد که برای کرزی شانسی برای ادامهء حاکمیتش وجود ندارد.
دوم- ماه –جون- سال – 2013