|
سه شنبه ۲ دلو ۱۴۰۳ خورشیدی برابر با ۲۱ جنوری ۲۰۲۵ میلادی
ضیا سراج، رییس پیشین اداره امنیت ملی افغانستان به تازگی مدعی شده است که با افزایش اختلافات میان رهبران طالبان، القاعده اختلافات میان طالبان را کنترل و مانع از فروپاشی حکومت سرپرست شده است. سراج همچنین گفته که القاعده به رهبران طالبان توصیه کرده است که حالا که فرصت برای گسترش فعالیت آنها فراهم شده برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده کنند.
با ترور خلیل الرحمان حقانی، سرپرست پیشین وزارت مهاجرین طالبان که از اعضای ارشد شبکه حقانی بود گمانهزنیها درباره اختلافات درون گروهی طالبان تقویت شد. این امر با انتخاب فردی بیرون از خاندان حقانی به عنوان جانشین او از سوی ملا هبت الله آخوندزاده به وجود اختلافات و رقابت شدید بر سر قدرت و دست برتر طالبان قندهاری بر شبکه حقانی دامن زد؛ انتصابی که تنها یک وزارتخانه را به صورت انحصاری در اختیار حقانی ها محدود کرد و ارگ را نیز از کنترل چهره ای نزدیک به این شبکه که در حال تبدیل شدن به فرد شماره یک طالبان در کابل بود خارج کرد.
این ترور که علیرغم قبول مسئولیت آن توسط داعش، ناظران آن را حذف فیزیکی در بازی قدرت کنونی در افغانستان می دانند به نظر می رسد نشان از دوره ای تازه و جدی از رقابت بر سر قدرت در افغانستان دارد؛ جایی که تعمیق اختلافات پای القاعده را به میان کشیده است و زنگ خطر فروپاشی طالبان را هرچند بسیار نامحتمل اما به یکی از سناریوهای نامطلوب برای این شبکه به صدا درآورده است.
این در حالی است که تاریخ یادآوری می کند که طالبان برای حفظ این متحد قدیمی، حاضر به نابودی خود شد؛ اما حالا این شبکه در تلاش است تا با میانجیگری و مدیریت بحران، قوام نظام طالبانی را در افغانستان حفظ کند و به گفته رییس پیشین امنیت ملی افغانستان از فرصت به وجود آمده برای اهداف خود استفاده کند؛ اما چرا القاعده نگران نزاع بر سر تاج و تخت در افغانستان است؟
چه پیش از تسلط طالبان بر قدرت در افغانستان و چه پس از آن، ناظران همواره نگران تبدیل شدن افغانستان به خانه امن و به عبارت دقیق تر بهشت گروه های افراط گرا بودند. این نظریه با تسلط طالبان بر قدرت و ترور رهبر القاعده در قلب کابل در سال ۲۰۲۲ تقویت شد. پس از آن نیز گزارش های متعددی مبنی بر فعالیت القاعده در افغانستان تحت کنترل طالبان به نشر رسید.
ردپای القاعده در افغانستان
با تسلط طالبان بر افغانستان، ارتباط این گروه با گروه های تروریستی به ویژه القاعده زیر ذره بین رفت. سازمان ملل در آوریل ۲۰۲۲ گزارش داد که رابطه طالبان با القاعده، نزدیک و خاک افغانستان به پناهگاهی امن با آزادی عمل برای این گروه مبدل شده است.
براساس آخرین گزارش ها القاعده در سال ۲۰۲۴ تقریبا ۹ پایگاه در افغانستان برای خود ساخته است. در همین رابطه، علی میثم نظری، مسئول روابط خارجی جبهه مقاومت ملی افغانستان در اوت ۲۰۲۴ مدعی شده بود که القاعده ۹ پایگاه در افغانستان برای خود سازماندهی کرده که در این پایگاه ها مشغول آموزش و استخدام نیرو است. به گفته او این گروه حتی در پنجشیر پایگاه و انبار مهمات دارد؛ رویدادی که در دهه ۹۰ میلادی غیرممکن به نظر می رسید.
این گزارش ها و اظهار نظرها در حالی بر تقویت روابط این دو گروه تاکید می کنند که برخلاف داعش که با بوق و کرنا در حال عرض اندام در جغرافیای افغانستان است و با هدف قرار دادن غیرنظامیان، مقامات خارجی، رهبران طالبان و گاه گسترش دامنه فعالیت خود به خارج از افغانستان، قدرتنمایی می کند، القاعده بی سروصدا درحال تقویت نفوذ و بازسازی خود در افغانستان است؛ راهبردی که نشان میدهد این شبکه نمی خواهد ادعای طالبان مبنی بر عدم اجازه استفاده از خاک افغانستان به هیچ گروه تروریستی را زیر سوال ببرد. این برای خود القاعده نیز سودمند است. چرا که بدون تهدیدی جدی در حال بازسازی زیرساخت های خود است.
به عبارت دیگر، حضور طالبان برای القاعده یک فرصت طلایی است که می تواند در جغرافیایی امن به بازیابی توان خود بپردازد.
رییس پیشین اداره امنیت ملی افغانستان همچنین افزوده است که پسر بن لادن یا در پنجشیر و یا هم در قندهار حضور دارد. در همین رابطه، نشریه The mirror نیز در شهریورماه سال جاری گزارش داد که حمزه بن لادن پسر اسامه بن لادن زنده است و رهبری گروه القاعده در افغانستان را برعهده دارد و نقش فعالی در تقویت و تجدید حیات این شبکه ایفا میکند.
به نظر می رسد جغرافیای افغانستان تا آن میزان امن است که القاعده علنا دیگر گروه ها را دعوت به حضور در این کشور می کند. مجله لانگ وار ژورنال در ۸ ژوئن ۲۰۲۴، در مقالهای نوشت که رهبر القاعده جنگجویان خارجی را به افغانستان فراخوانده است.
در این نوشته آمده است که براساس آخرین شماره جزوه منتشر شده «السحاب» تحت نام «این غزه است: جنگ هستی نه مرزی»، سیف العدل که گمان می رود رهبر فعلی القاعده باشد، از حامیان خود میخواهد که از سراسر جهان برای مهاجرت به افغانستان بیایند. این آشکارترین نشانه حضور القاعده در افغانستان است. از سوی دیگر این فراخوان، حامل این پیام است که القاعده تحت رهبری سیف العدل، افغانستان را به عنوان یک «پناهگاه امن برای القاعده و برنامه های آینده آن» معرفی می کند؛ جغرافیایی که افزون بر مکان امن، منابع مالی لازم را نیز در اختیار این گروه قرار داده است.
نشریه فارین پالیسی در فروردین ماه سال جاری گزارش داد که این شبکه از درآمد ۱۱ معدن در افغانستان سود می برد. به گزارش این نشریه القاعده از درآمد این معادن ۲۵ درصد سهم دارد و از ۲۰۲۲ تاکنون ۱۹۴.۴ میلیون دلار به دست آورده است.
سراج هم می افزاید که القاعده از افغانستان به عنوان مرکز فرماندهی خود درحال استفاده است و نمی خواهد این فرصت را از دست بدهد. این موارد نشان می دهد که اکنون القاعده بدون کوچکترین مزاحمتی و با هدایت مستقیم رهبران ارشد خود حالا به بهشتی مطمئن و امن دست یافته قوام خود را در قوام طالبان می داند.
از سوی دیگر، ناظران می گویند که القاعده توانسته نفوذ قابل توجهی بر جناحهای طالبان نیز داشته باشد؛ چنانچه که انتصاب ملا تاجمیر جواد به عنوان معاون رئیس اطلاعات طالبان، نشانه درستی این موارد است. جواد، فرمانده سابق شبکه حقانی، اکنون بر حساس ترین مناطق امنیتی افغانستان نظارت دارد. گزارش شده است که قبل از انتصابش، او یک کمپ آموزشی برای بمب گذاران انتحاری را اداره می کرد که نشانه ای بد از محیطی است که القاعده اکنون در افغانستان از آن برخوردار است.
همچنین گفته می شود که قاری بریال، والی طالبان در ولایت کاپیسا و محمدآغا حکیم، والی طالبان در پنجشیر و معاون سابق وزارت کشور(داخله) نهادی که سراج الدین حقانی، بر آن مدیریت می کند از افراد کلیدی القاعده هستند؛ افرادی که برای القاعده برگههای بهاداری برای نفوذ بیشتر شمرده میشوند.
جغرافیای فراهم شده در سایه حکومت طالبان برای این شبکه چنان مطلوب است که رهبران ارشد آن چون پسر بن لادن از مناطقی با اهمیت استراتژیک چون پنجشیر مدیریت امور را به دست گرفته است.
از نظر سران این شبکه که در لایه های مختلف طالبان نفوذ یافته و خود را ریش سفید منازعات درون گروهی می داند، تشدید اختلافات اگر نه از درون اما از بیرون برای بقای حکومت سرپرست، خطرآفرین خواهد بود و تزلزل پایه های آن تهدیدی وجودی برای القاعدهای است که در بهترین فرصت برای بازیابی خود قرار دارد.
ترامپ: مهمات نظامی آمریکا را از طالبان پس میگیرم
به گزارش ایراف، دونالد ترامپ تلویحاً اعضای ارشد دولت جو بایدن و خود او را «افراد نادان و بیکفایت» عنوان کرده و افزوده است که آنان باعث شدند تا این مهمات به دست طالبان بیافتد.
او در این سخنرانی گفته است: «آیا میدانید که ما هر سال میلیاردها دلار به افغانستان پرداخت میکنیم؟ آیا کسی این را میداند؟ و من میگویم اگر قرار است میلیاردها دلار در سال پرداخت کنیم به آنان (طالبان) بگویید که ما پول را به آنان نخواهیم داد، مگر اینکه مهمات نظامی ما را پس بدهند که این افراد نادان و بیکفایت اجازه دادند به دست آنان بیافتد. پس به آنان کمی پول خواهیم داد؛ اما ما تجهیزات نظامی خود را پس میخواهیم.»
در عین حال، دونالد ترامپ در این سخنرانی طالبان را «دشمن» خوانده و گفته است میلیاردها دلار از پول بازسازی ارتش آمریکا به طالبان داده شده است.
او میگوید: «ما دوباره ارتش خود را تقویت و مدرن خواهیم کرد. ما این کار را قبلاً انجام دادیم. ما کل ارتش خود را بازسازی کردیم؛ {اما} آنان (دولت تحت رهبری بایدن) میلیاردها و میلیاردها دلار از آن را به طالبان دادند. آنان مهمات نظامی ما را به طالبان دادند. بخش بزرگی از آن را به دشمن دادند.»
این در حالی است که ایالات متحده امروز (دوشنبه، ۱ بهمن) شاهد انتقال قدرت در این کشور است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا مراسم تحلیف ادا و تا چهار سال آینده، ایالات متحده را رهبری خواهد کرد.
ترامپ چهلوهفتمین رئیس جمهور آمریکا است که وارد کاخ سفید میشود. او پیش از این نیز یک دوره چهارساله ریاست جمهوری ایالات متحده را به عهده داشت. جنگ اوکراین و مقابله با توسعه رو به رشد اقتصاد چین به عنوان غول اقتصادی جهان، از جمله چالشهای بزرگ سیاست خارجی او در این دوره ریاست جمهوری هستند؛ اما او هنوز سیاست روشنی را در قبال افغانستان ارائه نداده است.
وضعیت بحرانی پناهجویان افغانستان در کشورهای منطقه؛ بنت بر اصل عدم بازگرداندن تاکید کرد
۸ صبح : هزاران شهروند افغانستان که پس از تسلط طالبان به کشورهای همسایه و منطقه پناه بردهاند، در وضعیت دشوار به سر میبرند. بسیاری از آنان در معرض خطر اخراج اجباری قرار دارند و پولیس این کشورها پیوسته دست به آزارواذیت پناهجویان میزند و در بیشتر موارد، بدون رعایت کنوانسیونهای پذیرفته شده بینالمللی در زمینه حمایت از پناهجویان، آنان را اخراج میکند. در تازهترین مورد، ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان، در یک نشست مجازی که از سوی سازمان حقوق بشری شهمامه برگزار شده بود، بر حمایت کشورها و نهادهای بینالمللی حقوق بشری از پناهجویان افغانستان در کشورهای ایران، پاکستان، ترکیه، اندونزیا و سایر کشورها تاکید کرده است. بنت گفته که این بحران نباید فقط در سطح منطقهای باقی بماند، بلکه باید در سطح جهانی به آن پرداخته شود. او به دولتها توصیه کرده که کمکهای مالی به کشورهای میزبان ارایه کنند و همچنین سهمیه اسکان مجدد پناهجویان در کشورهای ثالث را افزایش دهند.
یک سازمان حقوق بشری بهنام شهمامه در یک نشست مجازی با حضور ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان، و کارشناسان دیگر از کشورهای همسایه و منطقه، بر نقش نهادهای بینالمللی حقوق بشر در حمایت از پناهجویان افغانستان در پاکستان، ایران، ترکیه، اندونزیا و سایر کشورها تاکید کرده است.
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در این نشست تاکید کرده است که کشورها باید اصل عدم بازگرداندن اجباری پناهجویان را رعایت کنند. به گفته او، این اصل نهتنها در کنوانسیون ۱۹۵۱، بلکه در سایر معاهدات بینالمللی مانند کنوانسیون علیه شکنجه نیز باید اعمال شود. بنت افزوده است که زنان و دختران، اقلیتها، مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران و اعضای دولت پیشین به دلیل سیاستهای طالبان در وضعیت دشوار به سر میبرند و نباید کشورها آنان را اخراج کنند.
آقای بنت تاکید کرده که این بحران نباید فقط در سطح منطقهای باقی بماند، بلکه باید در سطح جهانی به آن پرداخته شود. بنت به کشورها توصیه کرده که کمکهای مالی به کشورهای میزبان ارایه کنند. او همچنین بر افزایش سهمیه اسکان مجدد پناهجویان در کشورهای ثالث تاکید ورزیده است. به گفته بنت، تقویت سازوکارهای حقوق بشری برای نظارت بر نقض حقوق بشر و جلوگیری از بازگرداندن اجباری، امر ضروری است.
سخنرانان دیگر این نشست مجازی همچنین بر اعتبار توصیهای که در سال ۲۰۲۱ از سوی کمیساریای عالی پناهندهگان سازمان ملل صادر شده است، تاکید کردهاند. آنان گفتهاند که کشورها باید به این توصیه پابند بمانند. سخنرانان بر اسکان مجدد و تقسیم عادلانه بار مسوولیت پناهجویان از سوی کشورها تاکید کرده و افزودهاند که از نوامبر ۲۰۲۳ دولت پاکستان روند اخراج اجباری پناهجویان افغانستان را تشدید کرده است. در این نشست همچنین ابراز نگرانی شده که پناهجویان فاقد مدرک در معرض بدرفتاری و آزار قرار دارند.
سازمان حقوق بشری شهمامه گزارش داده که وضعیت پناهجویان در ایران و ترکیه نیز نگرانکننده است. به گفته این سازمان، پناهجویان افغانستان در ایران و ترکیه با تبعیض، فقدان وضعیت قانونی و محدودیتهای شدید در دسترسی به خدمات اولیه روبهرو هستند. این سازمان همچنین تاکید کرده که همکاری بینالمللی و افزایش نظارت بر رفتار با پناهجویان ضروری است. به گفته این سازمان، پناهجویان افغانستان در اندونزیا فراموش شدهاند و بسیاری از آنان سالها در شرایط ناامیدکننده و بدون حقوق اولیه گیر کردهاند. علاوه بر این، نرخ خودکشی در میان آنها بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته است.
این سازمان حقوق بشری نیز از کشورهای میزبان خواسته است که اصل عدم بازگرداندن پناهجویان را رعایت کنند و از اخراج اجباری مهاجران افغانستان خودداری ورزند. به گفته این سازمان، پناهجویان افغانستان از ترس انتقامجویی طالبان به کشورهای دیگر پناه بردهاند و بنابراین کشورهای میزبان و جامعه بینالمللی باید برنامههای قانونی برای حمایت از پناهجویان و مسیرهای امن اسکان مجدد را تقویت کنند.
شهمامه افزوده که تامین مالی برای کشورهای میزبان، نهادهای بینالمللی و سازمانهای محلی ضروری است تا خدمات اساسی برای پناهجویان فراهم شود. این سازمان تاکید کرده که متعهد به دفاع از حقوق پناهجویان افغانستان است و از طریق ایجاد بسترهای گفتوگو با مقامات بینالمللی، از جامعه جهانی میخواهد که اقدامات فوری و موثر را برای حمایت از آنان انجام دهد.
این نگرانیها در حالی مطرح شده است که ایران و پاکستان روند اخراج اجباری پناهجویان افغانستان را تشدید کردهاند. این دو کشور حتا زنان، کودکان و افراد در معرض خطر را بهطور اجباری اخراج میکنند. گزارشهای متعددی در بیش از دو سال گذشته منتشر شده است که نشان میدهد شماری از نظامیان پیشین پس از اخراج از ایران و پاکستان در افغانستان توسط طالبان بازداشت شده و حتا به قتل رسیدهاند.
به گزارش ایراف به نقل از تلگراف، مک کلاسکی، تحلیلگر ۳۹ ساله سابق سیا که اکنون به یک نویسنده رمانهای پرفروش تبدیل شده در مورد عملکرد ایالات متحده در خاورمیانه و افغانستان میگوید: ما در شکستن اوضاع در منطقه بسیار خوب هستیم؛ اما در ساختن آن عالی نیستیم.
او افزوده است که فکر نمی کند که نتایج سیاسی جنگ در افغانستان و عراق، آمریکا را ایمنتر کرده باشد.
مک کلاسکی قبل از نویسندگی توسط سرویس های اطلاعاتی انگلیس استخدام شده بود. او همچنین هشت سال به عنوان تحلیلگر سیا کار می کرد و مسائل سوریه را پوشش می داد و در دمشق زندگی می کرد.
او در سال ۲۰۱۴ در واکنش به بدتر شدن اوضاع در سوریه و ناتوانی یا عدم تمایل آشکار غرب برای متوقف کردن آن شرایط از سیا خارج شد.
کاهش کمکها به افغانستان، تهدیدی بزرگ برای زنان
به گزارش ایراف، یان اگلند، دبیرکل شورای پناهندگان نروژ، به آسوشیتدپرس گفت که کاهش بودجه کمک به افغانستان بزرگترین تهدید برای کمک به زنان این کشور است. زنان و دختران افغانستان بیشترین تاثیر منفی از کاهش حمایت مالی برای گروههای غیردولتی و کمکهای بشردوستانه را تجربه میکنند.
طبق گزارش NRC، این سازمان در سال 2022 به 772,484 نفر افغان کمک کرد، اما این تعداد در سال 2023 به 491,435 نفر کاهش یافت و در سال گذشته تنها به 216,501 نفر کمک کردند که نیمی از آنها زنان بودند.
اگلند که از سال ۲۰۲۱ چندین بار به افغانستان سفر کرده است، افزود: “ما شاهد کاهش برنامهها و کارکنان در سازمانهای همکار خود طی دو سال گذشته بودهایم. بزرگترین تهدید برای برنامههای کمک به زنان افغان، کاهش بودجهها است. بزرگترین تهدید برای آینده زنان افغان نیز فقدان آموزش است.”
پس از تصرف طالبان در اوت ۲۰۲۱، میلیونها نفر به فقر و گرسنگی دچار شدند، زیرا کمکهای خارجی تقریباً بلافاصله قطع شد. تحریمها علیه حکومت جدید افغانستان، توقف انتقالات بانکی و بلوکه شدن میلیاردها دلار از ذخایر ارزی افغانستان دسترسی به موسسات جهانی و پولهای خارجی را قطع کرده است.
سازمانهای کمکرسانی مانند شورای پناهندگان نروژ با برنامههای آموزشی و بهداشتی، از جمله تغذیه و واکسیناسیون، به خدمات عمومی کمک میکنند، اما زنان و دختران به دلیل محدودیتهای اعمال شده توسط مقامات و کمبود مداوم پزشکان زن با موانع بیشتری در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و آموزش مواجه هستند.
اگلند تاکید کرد که زنان و دختران افغان وعدههای رهبران جهانی مبنی بر اینکه “اولویت شماره یک آنها” آموزش و حقوق بشر است را فراموش نکردهاند. وی افزود: “اکنون حتی نمیتوانیم برنامههای معیشتی برای بیوهها و مادران تنها را تامین مالی کنیم.”
جامعه بینالمللی در بسیاری از کشورها که با سیاستهای محلی مخالف بودند، کمکهای بشردوستانه ارائه کرده است، اما مخالفت با سیاستهای طالبان، همراه با “گرسنگی عمومی” و قطع بودجه کمکی بسیاری از کشورها، کمبود در افغانستان را تشدید کرده است.
اگلند گفت که بیشتر مذاکراتش با مقامات طالبان درباره نیاز به از سرگیری کلاسها برای زنان و دختران بوده است. وی افزود: آنها هنوز استدلال میکنند که این اتفاق رخ خواهد داد، اما شرایط مناسب نیست. آنها میگویند باید بر سر شرایط توافق کنیم.
آموزش دختران، طالبان لیبرال چه میگویند؟
جمهور : عباس استانکزی؛ معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان بار دیگر ضمن انتقاد از طالبان در مورد آموزش دختران گفت: «در حق ۲۰ میلیون جمعیت افغانستان بیعدالتی میکنیم.»
آقای استانکزی گفته است راهی که طالبان میروند، مطابق «شریعت» نیست، بلکه ناشی از «طبیعت» این گروه است.
او گفت: «تمام حقوقشان (زنان) تلف شده است، میراث نیست، حق انتخاب شوهر ندارند، به بد داده میشوند، اجازه آموزش نمیدهیم، اجازه رفتن به مسجد نمیدهیم، دروازههای دانشگاهها بسته است، به مدارس [دینی] هم اجازه نمیدهیم، آیا ما مطابق شریعت حرکت میکنیم؟»
او از رهبر طالبان خواست که دروازههای «تعلیم» را برای همه، زن و مرد بگشاید و افزود که هیچ بهانهای در این مورد نبوده، نیست و نخواهد بود.
عباس استانکزی کاملاً درست میگوید. سیاستهای ایدئولوژیک رهبر طالبان ناشی از نگاه و رویکرد قبیلهای او نسبت به مسائل است و هیچ ربطی به شریعت اسلامی ندارد و این چیزی است که بسیاری از سران و رهبران طالبان نزدیک به حلقه قندهار و اطرافیان ملا هبت الله به آن معتقد هستند؛ زیرا همه آنها برخاسته از یک فضای فرهنگی و اجتماعی بدوی و قبیلهای اند.
در این میان، چهرههایی مانند عباس استانکزی که به این وضعیت معترض اند و قوانین ضد انسانی طالبان علیه زنان و دختران را برنمیتابند به شدت تنها، منزوی و مطرود هستند. آنها هیچ صلاحیتی در کانونهای تصمیمگیری طالبان ندارند، از نفوذ لازم بر رهبری طالبان برخوردار نیستند و درست به دلیل همین گرایشها و باورها به گونهای از سوی رهبر تندرو و افراطگرای طالبان طرد شدهاند.
البته باید اذعان کرد که عباس استانکزی تنها مقام طالبان نیست که نسبت به سیاستهای ضد انسانی و زن ستیزانه ملا هبت الله آخوندزاده اعتراض دارد. به نظر میرسد که در حال حاضر، شماری قابل توجه از رهبران طالبان به این نتیجه رسیده اند که بازگشایی مکاتب و دانشگاهها به روی دختران و زنان لزوماً یک اقدام غیراسلامی و فتنه انگیزانه نیست؛ اما آنها به دو دلیل قادر به اعتراض در برابر رویکرد کنونی رهبر طالبان نیستند: یکی اینکه از نظر فقه حنفی انتقاد از «امیر» نوعی عمل مجرمانه محسوب میشود و در نگرش مذهبی اهل سنت محکوم دانسته میشود و از جانب دیگر، رهبر اقتدارگرای طالبان در طول بیش از ۳ سال گذشته توانسته دامنه قدرت خود را به اندازهای گسترش دهد که هرگونه اعتراض و انتقاد از عملکرد او پیامدها و هزینههای سنگینی برای معترضان و منتقدان خواهد داشت.
درست به همین دلایل است که علیرغم تشدید سیاستهای زن ستیزانه و ضد انسانی رهبر طالبان و با وجود مخالفتهای ضمنی طالبان لیبرال تر مانند عباس استانکزی، سراج الدین حقانی و دیگران، مخالفان ملا هبت الله آخوندزاده حتی قادر به تشکیل یک جناح قدرتمند و متحد علیه او نشده اند تا سیاست گذاریهای او را به چالش بکشند و یا در رویکردی خیرخواهانه نسبت به پیامدهای این نوع سیاستها برای آینده بقای رژیم طالبان به او هشدار دهند.
با وجود اینکه این اعتراضات و انتقادات عملاً هیچ تاثیری بر موضع رهبر طالبان ندارد و انتظار نمیرود که سیاستهای ضد انسانی او علیه زنان و دختران را تعدیل کند؛ اما افرادی مانند شیرمحمد عباس استانکزی با استفاده از هر تریبونی رویکردها و مواضع انتقادی خود نسبت به این سیاستها را تکرار میکنند. شاید یکی از انگیزههای امثال او ادای دین در قبال حامیان خارجیشان باشد؛ زیرا به باور آگاهان یکی از دلایل حضور افرادی مانند سراج الدین حقانی، عباس استانکزی و سایر مخالفان، منتقدان و رقبای رهبر طالبان در ساختار سیاسی این رژیم، برخورداری آنان از حمایتهای خارجی است؛ بنابراین آنها برای دریافت این حمایتها و استمرار پشتیبانی حامیان خارجی شان شاید ماموریت داشته باشند که مواضع انتقادی خود علیه سیاستهای بحث برانگیز ملا هبت الله را ابراز کنند و به این ترتیب به نیابت از بازیگران خارجی، رهبر طالبان را تحت فشار قرار دهند تا به خواستههای جامعه جهانی تمکین کرده و از مواضع خود در خصوص مسائلی مانند آموزش دختران و کار زنان عقب نشینی کند.
تجربه بیش از سه سال حاکمیت طالبان اما نشان میدهد که زمان به نفع منتقدان ملا هبت الله نیست. طالبان لیبرال روز به روز ضعیفتر و منزویتر میشوند و در مقابل، افراطیون و اقتدارگرایان نزدیک به حلقه قندهار سلطه و هژمونی خود را بر کانونهای مرکزی قدرت و تصمیم گیری توسعه میدهند و مهمتر از همه اینکه کارگزاران رژیم طالبان در کابل را بدون توجه به طیف سیاسی، گرایش اعتقادی و تعلق قبیلهای به تمکین بیچون و چرا از فرامین رهبر طالبان وادار میسازند؛ اتفاقی که با ۱۰ روز تاخیر پس از برکناری مناقشه برانگیز مولوی عبدالکبیر از متحدان نزدیک سراج الدین حقانی از سمت معاونت سیاسی نخست وزیر طالبان و انتصاب او به عنوان سرپرست وزارت مهاجرین نیز رخ داد.
به این ترتیب، علیرغم انتقادات سریع و بیپرده عباس استانکزی درباره ظلم و بیعدالتی ناشی از فرامین افراط گرایانه ملا هبت الله آخوندزاده علیه زنان و دختران، انتظار نمیرود که در کوتاه مدت این در موضعگیریها سرنوشت رقت بار زنان و دختران را تغییر دهد و دروازههای مکاتب و دانشگاهها را به روی آنان باز کند.
اهمیت راه اندازی راه آهن چین- قرقیزستان-ازبکستان | تسهیل اتصال آسیای مرکزی به بنادر ایران
بازار: تنشهای فزاینده ژئوپلیتیکی در جهان از یک سو امنیت مسیرهای دریایی سنتی را تهدید و از سوی دیگر توسعه کریدورهای حمل و نقل زمینی را تحریک میکند. چنین تغییراتی به اجرای موثر پتانسیل ترانزیتی آسیای مرکزی، واقع در قلب قاره اوراسیا کمک میکند. کشورهای منطقه با درک نقش مهم خود در برقراری ارتباط مناسب بین مراکز اقتصادی جهانی، به طور فعال روابط و مسیرهای تجاری خود را متنوع میکنند. این فرآیند هم به تقویت اتصال حمل و نقل منطقه و هم ادغام آن در سیستم حمل و نقل بین المللی ترانزیت کمک میکند. مثال بارز این امر پروژه ساخت راه آهن چین- قرقیزستان-ازبکستان (CKU) است.
راهآهن CKU که از دهه ۱۹۹۰ به شکلی مورد بحث قرار گرفته است، پس از حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ تقویت شد. انتظار میرود راهآهن CKU مسیر چین به اروپا را ۹۰۰ کیلومتر کاهش دهد. با افزایش علاقه به پروژه، تا سال ۲۰۲۳ طرفین در مورد امکانسنجی و مسیرها مذاکره کردند. در ماه مه ۲۰۲۴، صدیر جباروف، رییس جمهور قرقیزستان، اعلام کرد که ساخت و ساز در ماه اکتبر آغاز خواهد شد. در ماه بعد، توافقنامه همکاری در این پروژه بین طرفین امضا شد که در میان سایر موارد، طرح تامین مالی آن را نیز مشخص کرد. بر اساس این توافق، سه کشور یک شرکت مشترک در قرقیزستان برای نظارت بر این پروژه تشکیل خواهند داد که چین ۵۱ درصد سهام و قرقیزستان و ازبکستان هر کدام ۲۴.۵ درصد سهام را در اختیار دارند.
راهاندازی راهآهن چین، قرقیزستان و ازبکستان، موقعیت ازبکستان و قرقیزستان را در حملونقل بین قارهای بار تقویت میکند و انحصار کنونی قزاقستان را که تنها کشور آسیای میانه دارای پستهای بازرسی مرزی راه آهن در مرز با چین است، دور خواهد زد. همچنین، جایگزینی برای کریدور میانی خواهد بود.
توافقنامه بین دولتی در مورد اجرای این پروژه در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۲۴ در پکن توسط طرفین امضا شد. این راه آهن در مسیر کاشغر - اندیجان انجام میشود و طول کل مسیر ۴۸۶ کیلومتر خواهد بود. در آینده، این خط ریلی احتمالاً به عنوان یک کریدور حملونقل مستقل عمل کند که محمولههای صادراتی-وارداتی کشورهای ذینفع پروژه را منتقل و یا به یک جزء مهم از مسیرهای تجاری بین قارهای تبدیل شود. این موارد عبارتند از:
۱-مسیر بین المللی چندوجهی آسیا-اقیانوسیه-چین-قرقیزستان-ازبکستان-ترکمنستان-آذربایجان-گرجستان-اروپا
۲- مسیرهای چندوجهی در امتداد خط چین - خلیج فارس و چین - اروپا در ترانزیت از ایران.
چشمانداز ایران در کریدور جنگ
چندین طرح اتصالی در این راستا امکانپذیر است:
۱- اتصال CKU به کریدور ریلی ازبکستان - ترکمنستان - ایران و سپس از طریق بنادر ایران در سواحل خلیج فارس و خلیج عمان به کشورهای خاورمیانه (بر اساس توافقنامه عشق آباد ۲۰۱۱).
۲- اتصال CKU با راه آهن ترانس افغانستان با دسترسی به بنادر پاکستان در اقیانوس هند.
۳- گسترش CKU به افغانستان و ساخت کریدور چین - قرقیزستان - ازبکستان - افغانستان - ایران از طریق بنادر ایران به کشورهای خلیج فارس.
۴- اتصال CKU به کریدور راه آهن ازبکستان-ترکمنستان-ایران-ترکیه با ارسال کالا به کشورهای اروپایی.
راه آهن چین - قرقیزستان - ازبکستان را میتوان تا حدی در کریدورهای حمل و نقل موجود زیر ادغام کرد:
۱-مسیر چندوجهی آسیای مرکزی-قفقاز جنوبی-آناتولی (CASCA+) و
۲- کریدور حمل و نقل جنوبی در مسیر قرقیزستان - ازبکستان - ترکمنستان - دریای خزر - روسیه.
راهاندازی راهآهن چین، قرقیزستان و ازبکستان، موقعیت ازبکستان و قرقیزستان را در حملونقل بین قارهای بار تقویت میکند و انحصار کنونی قزاقستان را که تنها کشور آسیای میانه دارای پستهای بازرسی مرزی راه آهن در مرز با چین است، دور خواهد زد. همچنین، جایگزینی برای کریدور میانی خواهد بود.
حمل بار از کاشغر چین به مرزهای ازبکستان از طریق شبکه جادهای قرقیزستان به جای ۱۰ روز از طریق قزاقستان، به ۲ روز کاهش مییابد. ساخت راه آهن چین - قرقیزستان - ازبکستان امکان دسترسی به دستاوردهای بیشتر را فراهم میکند. بر اساس محاسبات، مسیر تجاری از شرق آسیا به خاورمیانه و جنوب اروپا ۹۰۰ کیلومتر و زمان تحویل کالا بین ۷ تا ۸ روز کاهش مییابد.
زمانی که کریدور راهآهن چین - قرقیزستان - ازبکستان راهاندازی شود، انتظار میرود بخشی از جریان محموله چینی که در امتداد مسیر شمالی و کریدور میانی (قزاقستان) به اروپا ارسال میشود، به کریدور جنوبی که از قرقیزستان، ازبکستان و افغانستان میگذرد، تغییر مسیر دهد. این امر منجر به گسترش فرصتهای ترانزیتی برای کشورهای آسیای مرکزی و افزایش رقابت بین آنها خواهد شد. با این حال، تشدید رقابت بین کشورهای منطقه میتواند پایههای اتحاد نوظهور آسیای مرکزی را تضعیف کند. به عنوان یک اقدام احتیاطی کارشناسان پیشنهاد دادهاند که ساختار ویژهای در قالب یک شخصیت حقوقی برای هماهنگی اقدامات طرفین در موضوع توسعه مشترک مسیر ترانس خزر (TITR) با تاکید بر تجمیع تلاشها در این جهت ایجاد شود.
شایان ذکر است که پس از امضای قرارداد در پکن برای ساخت راه آهن چین - قرقیزستان - ازبکستان، برخی رسانههای خارجی بلافاصله شروع به تقابل این پروژه با راه آهن ترانس سیبری روسیه و کریدور میانی از طریق قزاقستان کردند. به باور کارشناسان، چنین نشریاتی یک نگرش مغرضانه نسبت به راه آهن جدید ایجاد میکند و به آن رنگ ژئوپولیتیکی میبخشد.
در این بین بیشکک امیدوار است از طریق جادههای ایران به مرزهای ترکیه برسد. برای این منظور کریدور چندوجهی قرقیزستان -ازبکستان- ترکمنستان- ایران-ترکیه در حال شکل گیری است.
از طریق اجرای خط آهن جدید، چین میتواند مسیرهای ترانزیتی خود را متنوع کند، وابستگی خود را به روسیه و قزاقستان کاهش دهد و تجارت ریلی پایدار با کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه را در دراز مدت حفظ کند. گفتنی است راه آهن CKU یکی از کوتاهترین مسیرها خواهد بود و هفت یا هشت روز در زمان حمل و نقل صرفه جویی میکند. علاوه بر این، راه آهن جدید با رشد صنعت تولید به رشد و توسعه اقتصادی مناطق مرکزی و غربی چین، به ویژه سین کیانگ کمک خواهد کرد.
به هر حال، برای ازبکستان، اجرای این پروژه صرفاً منافع اقتصادی دارد. در درجه نخست، فرصتی برای کاهش هزینههای حمل و نقل هنگام صادرات و واردات کالا و همچنین کسب درآمد در توسعه صادرات خدمات ترانزیتی است.
راهاندازی راهآهن چین - قرقیزستان - ازبکستان به توسعه کریدورهای حملونقل بینالمللی جدید کمک میکند تا دسترسی قرقیزستان به دریا فراهم شود. در حال حاضر مسیر ایران - ترکمنستان - ازبکستان - قرقیزستان در حال انجام است. خط ریلی از بندرعباس تا شهر اوش امتداد دارد. در طول ۹ ماه سال ۲۰۲۳، بیش از ۳۳ هزار تن محموله در این مسیر جابه جا شد. طرفین در حال بررسی راه اندازی آزمایشی قطار کانتینری بین ایران و قرقیزستان هستند. در این بین بیشکک امیدوار است از طریق جادههای ایران به مرزهای ترکیه برسد. برای این منظور کریدور چندوجهی قرقیزستان -ازبکستان- ترکمنستان- ایران-ترکیه در حال شکل گیری است.
نتیجهگیری
در مجموع، اجرای راه آهن CKU تأثیر قابل توجهی بر شبکههای حمل و نقل و تجارت اوراسیا خواهد داشت. شروع پروژه تحت تأثیر مجموعهای از عوامل داخلی، منطقهای و جهانی بود. اما جنگ در اوکراین همچنین تأثیر قابل توجهی بر راه آهن CKU داشت و چین را وادار به تنوع بخشیده و آسیای مرکزی را به دنبال منابع درآمد جدید کرد. همه شرکت کنندگان و کل منطقه میتوانند از این پروژه بهرهمند شوند. با این حال، خطرات قابل توجهی مربوط به محیط زیست، تله بدهی، افزایش رقابت از سوی چین و وابستگی به چین وجود دارد. با پرداختن به این خطرات، کشورهای آسیای مرکزی ممکن است منافع خود را به حداکثر برسانند.
Copyright ©ariaye 2002_2025
استفاده از مطالب آريا
يی با ذکر ماخذ آزاد است
بالا
آرشيف
صفحة دری
بازگشت