سراج الدین اديب

 

آرشیف نمبر (۶۶)

تاریخ نشر 87/10/19مطابق ۲۷ میزان۱۳۶۶

کرسمس چگونه تدویر میابد

 

مسیحیان و بسیاری از ملتهای جهان سال نو میلادی2006  را با شادمانی جشن گرفتند، و ما غربت نشینان نیز زیر چتر این جشن آرزو میکنیم که آرامش و دوستی و همکاری را به جهانیان باز گرداند، ما و وطنداران ما را  از خشونت و خونریزی و کشتار دور سازد ، قدوم این سال نیکو باشد و کژیها و پلیدیها را از مردمان و سر زمین ها بزداید و زشتی های سال گذشته از بین برود ودیگر برنگردد، زیرا جز محنت و دهشت برای ما ارمغانی به همراه نیآورده بود، سال2006  ميلادی فرصتی است که نگاهی به گذشته بيندازيم ، که آيا جهان سال خوب و پر باری را پشت سر گذاشته و يا دوران بدی را سپری کرده است و اگر چنين بوده در سال نو، چه انتظارات را می توان داشت ؟ در مجموع ميتوان گفت که سال سپری شده( 2005 میلادی ) با يک سلسله بحران های سياسی و اجتماعی روبرو بود، زیرا انفجار درنقاط مختلف جهان ، پیام هشدار دهنده ای بدنبال داشت وآن اینکه وقتی طبع خشونت زا، همراه با ایدئو لوژی افراطی درهم می آمیزد، آمیختهء خطر ناکی بوجود ميآورد که میتواند بسیار فاجعه بار باشد، نه تنها به بهشت راهی نخواهند داشت، بلکه قعر جهنم نیز هنوز تلافی جوی جنایات آنان نمی باشد، سوال بمیان میاید که آیا انفجار، خشونت و پدیده ای که ” ترور” نامیده میشود، در وجود گروههای بنیادگر ریشه دارد و یا دروجود ارگانهای خودکامه و استعماری ؟ زیرا در نقاط  مختلف جهان و بخصوص افغانستان و عراق تا اکنون انسان کشته میشود که شامل مسلمان و غیر مسلمان و یا زن و کودک و پیر و جوان میگردد، گروهی به این امید واهی که آرامش در این کشور ها پا نگیرد، هرج و مرج ادامه یابد، زیرا یکی پای امریکا را در باتلاق عراق و افغانستان و آن دیگری منافع و مقاصد استعماری را در وجود افراد دستنگر میخواهد، چگونه میتوان باور کرد که افراد و گروههائی وجود داشته باشند که حاضرشوند جان خود را قربانی کنند، به هدف آنکه برادر خود، همسایه خود، هموطن خود، عمکیش خود را به قتل برسانند، آنهم در لوای ” اسلام ” که این معما هنوز حل نشده زیرا آنچه که بنیاد گرایان رفاه را در عالم باقی وعده میدهند و برای عالم خاکی آن را انکار میکنند و رفاه مردمان برایشان اهمیت ندارد.

    ترور و انتحار  در سال ۲۰۰۵ ميلادى شهرهايى چون( لندن ـ دهلى نوـ  شرم‌الشيخ  و بالى) را به لرزه درآورد، سوءقصدكنندگان انتحارى در هر گوشه جهان،  به همراه خود بسيارى از انسان‌هاى بيگناه را به كام مرگ كشاندند اين حادثه بار ديگر مردم جهان را متوجه‌ی اين نكته ساخت كه اطمينانى قطعى از مصون ماندن در مقابل عمليات تروريستى خواه چریکی ویا دولتی در هيچ جاى جهان وجود ندارد، در سال ۲۰۰۵ ميلادى هيچ دينى در جهان چون اسلام مورد حمله قرار نگرفت و به عمليات تروريستى وابسته نشد، اما در سالى كه پایان یافت بسيارى از مسلمانان جهان نيز به مخالفت با  برچسب زنى‌ها برخاستند و اعلام كردند كه مسلمانان خود بزرگترين قربانيان اقدامات تروريستى در سراسر جهان بوده اند، بخصوص در عراق و افغانستان كه ترور به حادثه‌ای روزمره تبديل شده است، ولی بی تردید ترکیب بسیاری ازجنگ جویان کنونی در افغانستان عامل وابسته به مجاهدین پیشین” از هر تنظیم و حزب ” و یاران و همدستان شان هستند که روی مسایل قدرت ویا با از دست دادن امتیازات سیاسی و اقتصادی به خشم آمده و نمی خواهند شهر وندان سنی ، شیعه و یا  پشتون، تاجیک، هزاره ، ازبک، ترکمن، نورستانی ،سادات، ایماق، بلوچ، پشه ای، هندو، سک و غیره به حقوق خویش برسند و جایگاه شایسته خود را به دست آورند.

    بیم آن میرود که فردا وقتی اوضاع در افغانستان و عراق سروسامان گیرد وآرامش در این کشور ها بر قرار شود و ترور ریشه کن گردد، تعلیم دیدگان ترور در کشور های جهان پراگنده شوند و دهشت افگنی را به سرزمینهای دیگر بکشانند، همانگونه که در سالیان قبل تعلیم دیدگان جهاد در افغانستان( از قبیل اسامة محمد بن لادن) تجربیات دوران نبرد ” قوای سرخ اتحاد شوروی” و یا به ادعای مقامات امریکا در راه اجرای ترور در نیویورک وواشنگتن به کار گرفتند، بهرصورت تحلیل این مبحث را به آینده گذاشته وکنون روی مسایل کرسمس و چگونگی تجلیل و تدویر آن می پردازیم.

   سال مسيحی  که مبداء آن تاريخ تــولد حضـــرت مسيــح اسـت در بسياری از کشورها جشن گرفته میشود؛ ولادت مسيح که در سه شنبه 25 کانون اول برابر با سال 311 تاريخ اسکندری واقع شده است، گرچه اين تقويم ظاهرأ برمبنای زاد  روز حضرت عيسی مسیح پيامبرمسيحيان تعيين شده، ولی در بسياری از کشورهای غير مسيحی و از جمله شمار زيادی از کشور های عرب و مسلمان تقويم ميلادی را بکار می برند و گذشت زمان را از روی آن می شمارند، درانجيل يوحنا، باب چهارم داستاني است به نام زن سامري، که عيسي ( ع) با اين زن در بالاي چاه آب صحبت مي كند، گفتگو به پرستش و عبادت مي رسد، زن به عیسی ( ع) مي گويد: پدران ما در روي اين كوه عبادت مي كردند اما شما يهوديان مي گوئيد بايد خدا را در اورشليم عبادت كرد، عيسي ( ع) گفت: اي زن، باور كن زماني خواهد آمد كه خداوند را نه بر روي اين كوه پرستش خواهيد كرد و نه در اورشليم، پرستنده گان حقيقي، خداوند را با روح و راستي عبادت خواهند كرد، زيرا او طالب اين گونه پرستنده گان مي باشد… و آنگاه دعا كرد:

اي خداوند كه در آسماني نام تو مقدس باد.

ملكوت تو بيايد،اراده تو چنانكه در آسمان است برزمين نيز كرده شود.

نان كفاف ما را امروز به ما بده و قرضهاي ما را ببخش، چنانكه ما نيز قرضداران (مقصرين) خود را مي بخشيم، ما را در آزمايش مياور، بلكه از شرير ما را رهايي ده، زيرا ملكوت و قوت و جلال، تا ابد از آن توست. (متي6:9ـ13) .

   زمستان كه از راه مي رسد، گويي آرامشي جاودانه را با خود به همراه مي آورد، مسيحيان تمام نقاط جهان در آغاز ماه (جنوری) شب عيد ميلاد مسيح  را جشن مي گيرند، در كليساها جمع مي شوند و با اجراي مراسم مذهبي و روحاني كه شامل دعا، سرودها و مناجات توأم با موسيقي مذهبي همراه است خداوند را ستايش و شكرگزاري كرده و از او يعني حقيقت مطلق درخواست بركت و بهروزي مي كنند، پس از اجراي اين مراسم اسقفان و كشيشان، بخشهايي از انجيل را موعظه مي كنند و ضمن دعوت حاضران به صلح و زندگي محبت آميز با يكديگر آنها را با دعاهاي خود بركت مي دهند شب تولد عيسي مسيح ( ع) را شب كريسمس هم مي گويند، در زبان انگليسي Christ  يعني مسيح و Mas  يعني جشن مذهبي معنی میدهد، جشن ميلاد مسيح تنها يك جشن نيست، اگر اينچنين مي بود سالیان قبل دستخوش حوادث روزگار شده و كم رنگ مي شد و تنها نامي از آن باقي مي ماند، حقيقت اين است كه در ژرفاي جان هر يك از مراسم مذهبي در شب ميلاد (مسيح)، رمز و رازي نهفته است كه از ديدگاه رمزشناسي قابل بررسي است، آمانور، عيد ميلاد مسيح نخستين روز سال نو،آمانور خوانده مي شود، آمانور معادل ارمني ناواسارد مي باشد كه يك اصطلاح زندي است، ناو معني نو را مي دهد و ساردوا همان سال ما است كه بجاي سال نو بكار برده مي شود، در اعصار كهن، ارمنيان مراسم ناواسارد، را با شكوه هر چه تمامتر برگزار مي كردند،اين عيد يا ظهور الهي بزرگترين و عمومي ترين جشن مسيحيان است، در كليساي ارمني عيد ميلاد مسيح را با غسل تعميد حضرت مسيح بطور يكجا و همزمان جشن مي گيرند و برخي ديگر مراسم عيد ميلاد را شب تولد آن حضرت برگزار مي كنند، يعني بعضي 25 دسمبر، روز تولد آن حضرت و بعضي ديگر ششم جنوری تاريخ تعميد آن حضرت توسط يحيي پيامبر را ملاك مي دانند، اما آنچه مسلم است و در قانون هفتم از قوانين سي و چهارگانه كليساي ارمني نيز آمده اين است: مراسم جشن ميلاد حضرت مسيح، بايد در ششم جنوری و به همراه تشريفات ويژه و سرودن آوازهاي خاص مذهبي در تمام كليساهاي ارمني برگزار شود.

    در قديم يك روزقبل از سال نو، كيك بزرگي را به همراه هفت ظرف پر از ميوه تهيه مي كردند و نان ويژه اي هم كه روي آن نارنج گذاشته و با شاخه هاي زيتون تزئين كرده بودند بر سر سفره عيد مي گذاردند و بزرگ خانواده بعد از تقسيم سهم همه، به هر كدام از اعضاي خانواده يك سيب نيز مي داد كه البته يكي از سيب ها را از قبل سوراخ كرده و سكه اي در آن قرار مي داد تا هر كدام كه صاحب آن سكه شد آن را به عنوان يك يادگار گرانبها و سعادت آور در تمام سال پيش خود نگهدارد، رسم ديگري نيز كه بيشتر به دختران ارمني مربوط مي شد عبارت بود از فال تخم مرغ ؛ كه دختران ارمني شب تحويل سال نو تخم مرغ را پاک مي شستند و در ظرفي كه پر از زغال و خينه بود جاي مي دادند و صبح وقت اگر تخم مرغ سياه شده بود نشان سياهي بخت آنان و اگر سرخ گشته بود علامت نيك بختي و سعادت آنان محسوب مي شد، و از ديگر رسوم نيز آويختن جراب وخريطه بر پشت بام منازل بود، به اين اميد كه جراب وخريطه ها از(هداياـ تحفه) پر شود و بخت دم بختان گشوده گردد، متأسفانه اكنون از آن همه آداب و رسوم گذشتگان چيزي جز تزيين درخت كاج( صبر ) باقي نمانده است، درخت كاج( درخت حيات و دانش)که ارمنيان در شب جنوری ازقبل تهيه كرده اند تزئين مي كنند و از آنجايي كه تقديس درخت جزئي از علاقه به طبيعت است درخت برايشان مظهر زندگي و جنبش شناخته مي شود و در كتاب مقدس نيز از درخت حيات ، درخت دانش و غيره بارها ياد شده است، اما اينكه درخت كاج بصورت فعلي از چه تاريخي رواج يافته اقوال فراوان است،  به روايتي درخت كاج را نخستين بار به سال 1605 ميلادي در المان به صورت امروزي تزيين مي كردند و گفته مي شود( مارتين لوتر) پدر پروتستانيسم عادت داشت كه در شب تولد حضرت مسيح شاخه هاي درختان كاج را به خانه مي برد و براي شادماني كودكان آن را تزئين مي كرد و همين عادت بعدها به يك رسم و آيين عمومي تبديل يافت و در 1840 ميلادي مراسم آرايش درخت كاج به انگلستان و امريكا راه يافت، پاپانوئل، همان حاجي فيروز است از رسوم ديگر سال نومسيحي بابا گاقاند ، بابا زمستان ، سانتاكلوز يا همان بابانوئل معروف است، در پيدايش بابانوئل نيز آرائي قاطع وجود ندارد و هر كدام از محققين نظريه خاصي درباره آن اظهار مي دارند اما از همه معروف تر داستان سانتاكلوز است كه شهرت فراوان دارد، سانتاكلوز جواني بوده كه در قرن چهارم ميلادي مي زيسته است، در آن روزگاران دوشيزگان تنگدست به سبب نداشتن جهيزيه، از رفتن به خانه بخت محروم مي ماندند، شبي از شبها، سانتاكلوزخريطه هايي از زر( پول) پر كرده پنهاني از سوراخ بخاري ویا محلی دیگری به خانه دختركان دم بخت مي ريزد و آنان هم با استفاده از آن طلاهاي بادآورده جهيزيه تهيه كرده به خانه شوهر مي روند، از اينجاست كه سانتاكلوز يا بابانوئل (پدر يا مرد نيكوكار) مظهر هدايايي مي شود كه به طور پنهان و ناگهان آماده مي شود، هنوز هم در ميان مسيحيان جهان اين رسم وجود دارد البته اختلافاتي هم ميان آنان هست كه زائيده شرايط زماني و مكاني عصرهاي متفاوت مي باشد، زنگها  به صدا درمي آيند سال نو مسيحي با به صدا درآمدن ناقوس ( زنگ ها)  آغاز مي شود.

    در ساعت 12 شب ناقوس ها آغاز سال نومسيحي را در سراسر جهان اعلام مي كنند، يعني اينكه يك سال ديگرگذشت و سال جديد آغاز مي شود، صورت اجراي مراسم مذهبي در شب ميلاد مسيح و جشن هاي آييني در شب سال نو در اقليت هاي مذهبي با اندكي تفاوت به يكديگر نزديك است، وقتي هوا آرام آرام تاريك مي شود و غروب از راه مي رسد همه در كليسا جمع مي شوند، در آنجا با يكديگر گفت وگو مي كنند و شيريني و شام مي خورند، در ساعت 12 شب چراغ هاي كليسا خاموش مي شود و ناقوس ها به صدا درمي آيد و پس از آنكه زنگ 12 بار به گوش رسيد، چراغ ها روشن مي شود و اين آغاز سال نو مسيحي است ومعتقدين مسيحی در اين شب دعا ميدارند تا آسمان كاملاً سفيدپوش شود چون براي مسيحيان برف نشانه پاكي و عدالت است هرچند كه عيسي ( ع) در ناصره و در منطقه اي گرمسير بدنيا آمد، يكي از ارامنه مي گويد: گرچه تحويل سال نو در شب اول جنوری است اما، ما ارامنه علاوه بر آن صبح روز ششم جنوری را  نيز در كليسا جمع مي شويم و به عبادت مي پردازيم، اول به محض ورود به كليسا بر صورت خويش علامت صليب مي كشيم و سپس نماز و دعاي صبح برگزار مي شود و در اواخر مراسم عشاي رباني مراسم توبه بجا آورده مي شود و بعد از آن كشيش كبوتر روغن ريز را كه روغن مقدس را در خود جاي داده از بالاي محراب برمي دارد و از سمت چپ به سوي سمت راست محراب درحاليكه محراب را طواف مي كند قدم برمي دارد و آنگاه از صحن كليسا پايين مي آيد و وارد جايگاه مقدس مي شود و به ميراث خانه مي رود و پس از پشت سر گذاشتن طول صحن كليسا دوباره از طرف چپ به بالاي صحن مي رود و كبوتر روغن ريز را به اسقف اعظم تقديم مي كند.

   مراسم تبرك آب و نان مقدس در مراسم ديگري، ظرف بزرگي به روي صحن كليسا گذاشته مي شود كه حاوي آب است و كودكي كه لباس مخصوص بر تن دارد و نمادي از” يحيي تعميد دهنده ” است كنار ظرف مي ايستد و آنگاه آب را با صليب و كتاب مقدس تبرك مي دهند و آياتي از انجيل خوانده مي شود كه مربوط به غسل تعميد مسيح است بعد از آن صليب را در آب مي اندازند و با سرود كبوتر مرسل (يعني سرود روح القدس) روغن مقدس سه بار در آب چكانده مي شود كه باز نماد غسل تعميد مسيح و نزول حضرت روح القدس است، همچنين سرودهاي خاصي در آن هنگام خوانده مي شود كه مربوط به آن روز و برگرفته از انجيل مسيح است ، نان مقدس نيز ناني است بدون خميرمايه و فقط از آرد و آب تشكيل شده است، نداشتن خمير مايه به اين معنا است كه مسيح از پدري جسماني متولد نشده و تبرك نان كه در آن روز توسط كشيش تكه تكه در دهان مسيحيان گذاشته مي شود نماد مسيح را در خود گرفتن و با جان و دل پذيرفتن است، چرا كه خود آن حضرت فرمود: من نان حيات هستم،  كسي كه نزد من مي آيد هرگز گرسنه نشود و هر كس كه به من ايمان آورد هرگز تشنه نگردد.(يوحنا6::135).

     مراسم شمع فروزان قبل از آنكه از نظر تاريخي ميلاد مسيح را جشن بگيرند، شمع فروزان در ميان مسيحيان نشانه اي از عيسي مسيح بود، آنان معتقد اند که در عالم معنويت و روحانيت جهت ديدن نور الهي نياز به چراغ هدايت داريم و انجيل مي فرمايد عيسي مسيح آن نور بود، پس از پايان مراسم اسقف اعظم ضمن تبريك سال نو مسيحي و با اشاره به مصلوب شدن حضرت عيسي(ع) تكه هاي بريده شده نان را در ميان آنان تقسيم مي كند، خود عيسي مسيح نيز بارها به موضوع مصلوب شدن خود اشاره فرمود و آنرا پيشگويي كرد، عيسي (ع) گفت: پسر انسان به دست مردم تسليم كرده خواهد شد و او را خواهند كشت و در روز سوم خواهد برخاست(متي 7: 22). علاوه گردد که در ساير کشور ها چندين روز پيش از 25 دسمبر تحفه ها خريداری ميگردد و بداخل کاغذ تحفه ای بدون اينکه گيرنده از داخل آن ورد يابد توسط شخص تحفه دهنده بسته بندی شده و در اطراف درخت ( صبر ـ کاج ) تا فرا رسيدن شب موعود می گزارند، وقتی شب از ساعت 12 گذشت تحفه ها بازميشود، گيرنده از تحفه دهنده تشکری و شکران بعمل می آورد و تبريکی ها و آغوش کشيدنها و آغاز ميگردد و مخصوصأ اطفال از اينکه تحفه دريافت کرده نسبت به همه خوشحال و راضی به نظر می آيد که جشن کرسمس با شادی قلب ها آغاز ميگردد./ پایان

 

 


بالا
 
بازگشت