سراج الدین اديب
آرشیف نمبر (۶۴)
روز جهانی کارگر وتشکیل سازمان بینالمللی کار
( بخش 1 و 2 )
مقدمه :
اول ماه می سال 2006 در شرایطی طلوع می کند که جنبش کارگری جهانی در یکی از حساس ترین و حیاتی ترین مقاطع تاریخ حیات خود و بر سر یکی از سنگین ترین و سرنوشت ساز ترین دو راهی های تاریخ پیکار طبقاتی خود به آزمون ایستاده است، زیرا تشدید هولناک استثمار بالای کارگران باعث شده تا فقر و محرومیت و سیه روزی توده های کارگر و زحمتکش بیشتر از پیش آشکار گردد، و همچنان رشد شیوه های نوین استثمار در جهان، باعث میشود تاطبقه کارگر و نیز پیش آهنگ آن از شیوه های بازی آگاهی قبلی اتخاذ بدارند ، لذا دراین زمینه برای آنان که دل در گرو رهایی طبقه کارگر و همه زحمتکشان وطن عزیز مان افغانستان دارند، میخواهم این جنبش جهانی را با کمک متون و رسانه ها ازتشکیل سازمان بین المللی کار آغاز بدارم .
سازمان بین المللی کار:
ریشه تشکیل سازمان بینالمللی کار را میبایستی در تحولات اجتماعی قرن نوزدهم اروپا و امریکای شمالی جست، زیرا از یکطرف انقلاب صنعتی توسعه اقتصادی خارقالعادهای را در این کشورها باعث شد و از جانب دیگر رنجهای غیرقابل تحمل را به کارگران و زحمتکشان این کشورها تحمیل کرد که منجر به شورشهای متعدد اجتماعی شد،که این کنش وواکنش ایده تشکیل سازمان بینالمللی کار را به وجود آورد .
در سال 1818 میلادی، یکی از مالکان برجسته و دور اندیش صنایع انگلیسی به نام« روبرت اوئن(1771 -1853 میلادی) » از ایده تدوین یک رشته مقررات پیشرفته در زمینه کارو اجتماع حمایت به عمل آورد، چند دهه بعد، یکی از صاحبان صنایع فرانسوی به نام« دانیل لوگراند(1783- 1859 میلادی)، دست به دامان دولتهای اروپایی شد و از آنها خواست تا برای تدوین یک مجموعه قوانین بینالمللی در مورد شرایط کار اقدام کنند، در اواخر این قرن کارگران متشکل، در کشورهای صنعتی، یک قدرت جدید را تشکیل داده و حقوق دمکراتیک خود را طلب میکردند، در همین حال نهضتی فراگیر برای بهبود شرایط کار در این کشورها به وجود آمده بود، چنانچه پیش زمینه تاریخی سازمان بینالمللی کار، حاصل یک صد سال بحث و مناظرات و ابتکارات روشنفکرانه از سوی شخصیتهای برجسته، انجمنهای داوطلب، دولتها و جنبش های سیاسی و اجتماعی، میباشد، زیرا که اولین نتایج عملی و برجسته این تلاشها تشکیل ( انجمن بینالمللی برای حفاظت قانونی از کارگران) در سال 1901 میلادی بود، محل این انجمن که در حقیقت هسته اولیه سازمان جهانی کار بود در شهر ” بال” کشور سویس قرار داشت، اگر چه در سطح ملی، در دو دهه آخر قرن نوزدهم ، مجموعه قوانین اجتماعی دولت المان، اولین نمونه در حمایت از حقوق کارگران بود.
دولت سویس در سال 1905 ـ 1906 میلادی ، کنفرانس تکنیکی و دیپلماتیکی را در شهر” برن ” سازمان داد که منجر به تصویب اولین کنوانسیونهای بینالمللی در زمینه کار شد، اولی تعدیل (کار شبانه زنان) و دیگری حذف (استفاده از فسفر) در صنایع گوگرد سازی بود، در دوران جنگ جهانی اول، در خلال برگزاری چندین گردهمایی بینالمللی اتحادیههای کارگری، از ایده و ابتکارات شخصیتها و رهبران برجسته کارگری حمایت به عمل آمد، این افراد خواستار اختصاص یک فصل اجتماعی از ( موافقتنامه صلح) به تهیه حداقل معیارهای بینالمللی مربوط به کار و ایجاد دفتر بینالمللی کار بودند، این ایده در خلال مذاکرات” پاریس” پذیرفته شد و اساسنامه (2) سازمان جهانی کار بین جنوری و اپریل سال 1919 میلادی توسط کمیسیون بینالمللی کار، تشکیل شده بر اساس ” قرارداد ورسای”، نوشته شد، این کمیسیون، توسط کنفرانس صلح ایجاد شده و تحت ریاست « ساموئل گومپرز» رئیس فدراسیون کارگری امریکا و متشکل از نمایندگان 9 کشورکه عبارت بودند ازکشور های چون (بلجیم ، کیوبا، چکسلواکی، فرانسه، ایتالیا،جاپان، پولند ، انگلستان و ایالات متحده امریکا ) به این ترتیب سازمان سه جانبه و منحصر به فرد بینالمللی کار تشکیل شد، نکته قابل تأمل آن که دولت امریکا در سال 1934 میلادی و در زمان ریاست جمهوری « فرانکلین روزولت» به این سازمان پیوست در حالی که هنوز به عضویت “جامعه ملل” نه پیوسته بود.
اساسنامه سازمان بینالمللی کار بخش سیزدهم معاهده” ورسای” را تشکیل میدهد، این اساسنامه حاوی 40 ماده میباشد،« هارولد باتلر» انگلیسی و «ادوارد فیلان» ایرلندی، رؤسای بعدی سازمان بیناللملی کار، مؤلفان متن انگلیسی پیش نویس این اساسنامه هستند، با توجه به اساسنامه سازمان بینالمللی کار، میتوان گفت که سه دلیل عمده باعث تأسیس این سازمان بینالمللی درخلال کار کنفرانس پاریس شد: انگیزه اول که به نوعی از آن به عنوان انگیزه انسانی نام برده میشود، یافتن راه حلی برای برطرف کردن شرایط بسیار دردناک کارگران که به سختی استثمار میشدند، بود، این نگرانی در مقدمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار به روشنی بیان شده است. دومین انگیزه، بی شک سیاسی بود، بعد از جنگ جهانی اول و پیروزی انقلاب اکتوبر در روسیه و با توجه به رشد صنعت در کشورهای مختلف، تعداد کارگران صنعتی افزایش روزافزونی یافته و اگر به وضعیت آنها رسیدگی نمیشد، هر آن امکان وقوع انقلاباتی از آن دست که مارکس و انگلس پیشبینی کرده بودند، میرفت، در مقدمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار به روشنی روی این حقیقت تکیه شده که بی عدالتی( چنان نارضایتی را دامن میزند که صلح و هماهنگی جهانی به خطر میافکند)، انگیزه سوم را میتوان از جنبه اقتصادی مورد بررسی قرار داد، به دلیل این که هر گونه اصلاحات اجتماعی به خاطر تأثیرات گریز ناپذیرش بر روی میزان تولید، میتوانست صنایع کشوری را که در حال اصلاحات بود، در مقایسه با رقبا در وضعیت ناگواری قرار دهد، این مهم در اساسنامه سازمان بینالمللی کار به شکل “عدم تدوین قوانین کار انسانی در هر کشور مانع تحقق تلاش ملتهایی میشود که میخواهند وضعیت کارگران کشورشان را بهبود بخشند” ، گنجانده شد.
شرکت کنندگان در کنفرانس صلح” پاریس”، دلیل چهارمی را نیز به دلایل فوق اضافه کردند و آن توجه دادن به نقش فعال و مؤثر کارگران در صحنههای نبرد و همچنین کار در صنایع در دوران جنگ بود، این ایده در اساسنامه سازمان بینالمللی کار تحت عنوان : ” یک صلح جهانی پایدار تنها بر مبنای عدالت اجتماعی بنیان گذاشته میشود”، که مورد توجه قرار گرفت، اولین کنفرانس بینالمللی کار در اکتوبر سال 1919 میلادی در شهر “واشنگتن” آغاز به کار کرد و سپس از تابستان سال 1920 میلادی در شهر” ژنو” مستقر شد، سازمان بینالمللی کار از همان روزهای آغاز به کار دارای شخصیتی جدای از دیگر نهادهای تشکیل دهنده جامعه ملل بود، هنگامی که در آغاز کار، ” جامعه ملل ” با مشکلات قابل توجهی دست و پنجه نرم میکرد، سازمان بینالمللی کار از طریق برقراری گفتگوهای سازنده بین وزرای کار کشورهای مختلف و اتحادیههای کارگری و کارفرمایی، در دوران ریاست« آلبرت توماس» منش عمومی استثنایی این سازمان بود، موفق به تدوین و تصویب 9 کنوانسیون و 10 توصیه نامه در خلال سالهای 1919 -1920 میلادی شد، «آلبرت توماس» یکی از اعضای دولت فرانسه در زمان جنگ و علاقمند به مسائل اجتماعی بود، او از بدو تأسیس تا سال 1932 میلادی اداره این سازمان نوپا را به عهده داشت، پس از درگذشت« آلبرت توماس» ،آقای « هارولد باتلر» که قبلأ معاونت او را به عهده داشت به جانشینی او انتخاب شد، دوران ریاست« باتلر» با بحران عمیق اقتصادی و بیکاری شدید ناشی از آن همراه بود، این بحرانها باعث ایجاد درگیری های شدید بین اتحادیههای کارگری و کارفرمایی و دستور دهندگان به ویژه در زمینه کاهش ساعت کار شده بود.
از آنجایی که سازمان بینالمللی کار یک نهاد سه جانبه میباشد، توفیقی در پیشبرد امور حاصل نمیشد، سازمان بینالمللی کار در دوران 40 ساله اولیه فعالیت خود، بخش اعظم انرژی خود را روی تدوین و تصویب مقیاس های جهانی کار قرار داده بود، در یک دوره بیست ساله ازسال 1919 تا 1939 میلادی 67 کنوانسیون و 77 توصیه نامه به تصویب این سازمان رسید، اولین کنوانسیون در سال 1919 به تصویب رسید، این کنوانسیون هشت ساعت کار روزانه و 48 ساعت کار هفتگی را تعیین داشت، در سال 1939 میلادی« هارولد باتلر» استفعا داده وآقای « جان وینان» امریکایی جانشین او شد، در ماه اگست سال 1940 میلادی وضعیت سویس در قلب اروپا در جنگ، باعث شد که منشی عمومی جدید، سازمان بینالمللی کار را به “مونترال” کانادا انتقال دهد، در سال 1941 میلادی« ادوارد فیلان» که نقش مهمی در نگارش اساسنامه سازمان بینالمللی کار داشت، به ریاست این سازمان رسید، او در سال 1944 میلادی یک بار دیگر و در خلال جنگ جهانی دوم و روزهای پرآشوب آن، نقش مهمی را در برگزاری کنفرانس بینالمللی کار در شهر” فیلادلفیا” و مصوبات تاریخی آن به عهده گرفت، این کنفرانس موفق به تصویب بیانیه مهمی در 5 فصل شد که به ” بیانیه فیلادلفیا ” معروف است و به عنوان ضمیمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار از آن یاد می شود، اهمیت این بیانیه تا آنجاست که از آن به عنوان یک نمونه و الگو برای تهیه منشور سازمان ملل و اعلامیه جهانی حقوق بشر استفاده شد،”بیانیه فیلادلفیا” روی موارد زیر به عنوان اصول اساسی تأکید میکند:
* ــ کارگر یک کالا نیست.
* ــ آزادی بیان و انجمن برای پیشرفت پایدار ضروری هستند.
* ــ فقر در هر کجا خطری است برای خوشبختی .
* ــ تمامی افراد بشر، فارغ از نژاد، عقیده یا جنس میبایستی از امنیت اقتصادی و فرصتهای برابر برای نیل به رفاه مادی و رشد معنوی با حفظ آزادی و شئون انسانی، برخوردار باشند.
این بیانیه همچنین برای تضمین سهیم شدن عادلانه همه مردم در بهره مندی از پیشرفت، روی تنظیم درآمدها و حداقل دستمزد، تنظیم ساعات کار و دیگر اقدامات حمایتی در محیط کار و شناسایی حق پیمانهای جمعی، گسترش تأمین اجتماعی و برخورداری از مراقبتهای صحی و تغذیه مناسب، مسکن و … تأکید میکند.
پس از جنگ جهانی دوم سازمان بینالمللی کار وارد دوران جدیدی از فعالیتهای خود شد، انتخاب« دیوید مورز» امریکایی در سال 1948 میلادی، به عنوان منشی عمومی همراه با توسعه و بازسازی اقدامات سازمان جهانی کار در ارتباط با مقیاس های کار و همچنین راه اندازی برنامه های همکاری تکنیکی بود، کنوانسیون های تصویب شده بعد از جنگ جهانی دوم بیشتر روی حقوق بشر(آزادیهای سندیکایی وصنفی، حذف کار اجباری و تبعیض) و همچنین موارد بیشتری تکنیکی کار متمرکز بود.
در سال 1948 میلادی کنوانسیون اساسی شماره 87 در ارتباط با آزادی های سندیکایی،( اتحادیه – انجمنها) با هدف شناسایی کامل حق کارگران و کارفرمایان ( دستور دهندگان) برای برپایی آزاد و مستقل تشکیلاتهایشان، تصویب شد، طی بیش از پنج دهه یک کمیته سه جانبه در ارتباط با اجرای کنوانسیون آزادیهای سندیکایی، بیش از دو هزار مورد را به منظور ارتقا و اجرای کامل این اساسی ترین و دمکراتیک ترین حق در دنیای کار مورد رسیدگی قرار داده است، در دوران ریاست « موزر» که تا سال 1970 میلادی ادامه یافت، تعداد کشورهای عضو به دو برابر رسید و این سازمان چنان که پیشتر انتظار میرفت، خصیصهای جهانی یافت، « ویلفرید ژینکس» یک حقوقدان مشهور انگلیسی که در نوشتن بیانیه” فیلادلفیا” همکاری کرده بود از سال 1970 میلادی تا سال 1973 میلادی اداره این سازمان را به عهده گرفت، وی معمار اصلی روش بخصوص رسیدگی به شکایات رسیده در ارتباط با نقض آزادی های سندیکایی میباشد، وی به خاطر حاد شدن جنگ سرد و رقابتهای بینشرق و غرب موفقیت چندانی کسب نکرد، پس از مرگ « ژینکس» ، آقای « فرانسیس بلانشارد» فرانسوی که سالها در بخش های مختلف سازمان بینالمللی کار فعالیت داشت به منشی عمومی این سازمان رسید، در دوران پانزده ساله ریاست او ، سازمان بینالمللی کار با خروج سه ساله دولت امریکا در سال 1977 میلادی با بحران عظیم مالی(از دست دادن یک چهارم منابع مالی) روبرو شد و عدم حضور امریکا در این سازمان با توجه به نقش مهم آن در روابط بینالمللی، آسیب زیادی به اعتبار این سازمان وارد کرد، این خروج در اعتراض به سیاست سازمان بینالمللی کار در رابطه با سرزمینهای اشغالی اعراب، صورت گرفت، عاقبت « بلانشارد» موفق شد از طریق اتخاذ یک راه حل بینابینی(برگزاری یک نشست مخصوص و ویژه در ارتباط با سرزمینهای اشغالی در کنفرانسهای بینالمللی)، امریکا را متقاعد به بازگشت به سازمان بینالمللی کار کند، در دوران ریاست وی همچنین سازمان بینالمللی کار نقش اساسی را در تحولات پولند به عهده گرفت، این سازمان با آوردن فشار روی دولت وقت پولند بر پایه احترام این دولت به کنوانسیون 87 که در سال 1957 میلادی از سوی پولند مورد پذیرش قرار گرفته بود، زمینه لازم برای حرکت جنبش همبستگی به رهبری «لخ والسا» را به وجود آورد.
در سال 1989 میلادی اقای« مایکل هانسن»، وزیر کار سابق بلجیم به عنوان مدیر عمومی این سازمان برای دوران پس از جنگ سرد انتخاب شد، در دوران فعالیت او اعلامیه سازمان جهانی کار در ارتباط با اصول اساسی و حقوق کار در سال 1998 میلادی تصویب شد، این اعلامیه یک بار دیگر دولتهای عضو را موظف میسازد که اصول اساسیای را که موضوع اصلی تعدادی از کنوانسیون های بینالمللی است رعایت کنند، حتی اگر این دولتها به کنوانسیونهای مزبور نپیوسته باشند، این حقوق عبارتند از:
* ــ آزادیهای سندیکایی.
* ــ شناسایی مؤثر حق بستن قرار دادهای جمعی.
* ــ حذف هر گونه کار اجباری یا تبعیض در ارتباط با استخدام و اشتغال.
در مارچ سال 1999 میلادی « خوان سوماویا» یکی از اتباع کشورچیلی به مدیرعمومی این سازمان رسید، او معادله جوامع آزاد و اقتصادهای آزاد تا زمانی که منافع واقعی برای مردم عادی و خانواده هایشان به همراه داشته باشند را به تأیید و اجماع بینالمللی رساند، او در جهت مدرنیزاسیون ساختار سه جانبه گرایی و ارزشهای سازمان جهانی کار فعالیت نمود.
ساختار سازمان بینالمللی کار
قسمت دوم
برای پیشبرد اقدامهای سازمان بینالمللی کار، سه نهاد اساسی( کنفرانس جهانی کار، شورای اداری، دفتر بینالمللی کار) به عنوان ارگانهای تشکیل دهنده این سازمان در نظر گرفته شدهاند، در این سه نهاد، اصل بنیادی و وجه تمایز اصلی این سازمان با دیگر سازمان های بینالمللی یعنی سه جانبه بودن(حضور نمایندگان دولتها، کارفرمایان و کارگران) رعایت شده است، کنفرانس جهانی کار، هر ساله در ماه جون در” ژنیو” تشکیل میشود، هیأتهای شرکت کننده شامل دو نماینده دولت، یک نماینده کارفرمایان و یک نمایندهء از سوی کارگران میباشند، این هیأتها را تعدادی مشاوران فنی و حقوقدان همراهی میکنند، هیئت های کارگری و کارفرمایی با توافق اکثریت نمایندگان تشکلهای ملی کارفرمایی و کارگری انتخاب میشوند، هر یک از هیئت ها دارای حقوق مساوی میباشند و به طور آزادانه میتوانند آرای خود را بیان کرده و به طور دلخواه رأی دهند، بسیاری نمایندگان دولت از اعضای کابینه و کسانی که در ارتباط با امور کارگری در کشور خود مسئولیت دارند تشکیل میدهند، رؤسای دولت و نخست وزیران شرکت کندگان در کنفرانس میباشند، سازمانهای بینالمللی، اعم از دولتی و غیره به عنوان ناظر در کنفرانس شرکت میکنند.
نقش اصلی ایجاد مقررات بینالمللی مربوط به کار به عهده این کنفرانس که از آن به عنوان پارلمان کار نیز یاد میشود است، تصویب بودجه سازمان بینالمللی کار و انتخاب شورای اداری نیز از جمله وظایف این کنفرانس است، شورای اداری، ارگان اجرایی سازمان بین المللی کار بوده و نقش منشی راعهده دار است، این شورا سه بار در سال در ماههای( مارچ، جون و نومبر) تشکیل جلسه میدهد، تنظیم سیاست سازمان، برنامه و بودجه آن به عهدهی این شورا است که برای تصویب به کنفرانس جهانی کار ارائه میکند، انتخاب مدیرعمومی نیز از جمله وظایف این ارگان است، اعضای آن را 28نماینده معرفی شده از دولتها، 14 نماینده کارفرمایان و 14 نماینده کارگران و همچنین 66 معاون عضو آن را 28 نماینده معرفی شده از سوی دولتها، 19 نماینده کارفرمایان و 19 نماینده کارگران تشکیل میدهند، 10 کشور مهم صنعتی ( ایالات متحده امریکا، بریتانیا ، فدراسیون روسیه، المان، جاپان، فرانسه، ایتالیا، چین، برازیل و هند) اعضای دائمی آن را تشکیل میدهند در حالی که نمایندگان سایر دولتها هر دو سال یک بار بر مبنای توزیع جغرافیایی انتخاب میشوند.
شورای اداری دارای 6 کمیته آزادی انجمن ها، کمیته مسائل قانونی و مشخصات بین المللی کار، کمیته برنامه، مالی و اجرایی، کمیته اشتغال و سیاست های اجتماعی، کمیته جلسات تکنیکی و مسائل مربوطه، و کمیته همکاریهای تکنیکی است، هر یک از کمیته های مزبور میتوانند از یک یا چند زیر کمیته تشکیل شوند، مهمترین این کمیته ها عبارتند از :
ـ کمیته آزادی انجمن ها:ـ این کمیته پیش از شروع کنفرانس جهانی کار و در خلال جلسات شورای اداری نشستهای خصوصی برگزار کرده و مسئولیت رسیدگی به شکایات ارائه شده به شورای اداری در ارتباط با نقض آزادی انجمن ها را به عهده دارد، ریاست این کمیته از میان افراد صاحب صلاحیت خارج از شورای اداری انتخاب میشود.
ـ کمیته مسائل قانونی و خصوصیات بینالمللی کار:ـ این کمتیه به طور معمول در اجلاسهای بهار و پاییز تشکیل جلسه داده و مأموریت آن از جمله بررسی موضوعات در ارتباط با خصوصیات و مقیاس تعیین شده سازمان جهانی کار و همچنین اقدامات مربوط به حمایت از حقوق بشر، به ویژه حذف هرگونه تبعیض نژادی و جنسی میباشد.
دفتر بینالمللی کار، دبیرخانه دائمی سازمان را تشکیل داده و به عنوان ارگان مرکزی آن عمل میکند، محل این دفتر در شهر” ژنیو” و نزدیک مقر سازمان ملل میباشد، نزدیک به 1900 کارمند از 110 کشور دنیا در دفتر مرکزی و همچنین 40 نقطه دیگر از جهان مشغول کارند، به علاوه حدود 600 کارشناس در مناطق مختلف دنیا تحت برنامه همکاریهای فنی به همکاری با این دفتر مشغولند، این دفتر همچنین دارای یک مرکز اسناد و تحقیق و یک چاپخانه است و مطالعات تخصصی وسیعی را در گزارشات و فصلنامه های خود انتشار میدهدف 178 کشوردر حال حاضر عضو این سازمان بینالمللی میباشند، در طول این سالی که از تشکیل سازمان بینالمللی کار میگذرد 185کنوانسیون و 195 توصیه نامه با نظارت و توافق سه جانبه (نمایندگان دولتها،کارفرمایان و کارگران) به تصویب این سازمان رسیده است، کنوانسیون نیاز به امضای دولتها دارند، در سال 1926 میلادی، یک ابتکار مهم در سازمان بینالمللی کار صورت گرفت، در این سال کنفرانس جهانی کار نهادی را برای رسیدگی به اجرای صحیح مقیاس های بینالمللی ایجاد کرد، این نهاد که تشکیل یافته از کارشناسان و حقوقدانان مستقل است، گزارشهای ارائه شده توسط دولتها را بررسی و براساس آن گزارش سالانه کنفرانس بینالمللی کار را تدوین میکنند، این گزارش هر ساله در کتاب سبز رنگی منتشر و به کنفرانس بینالمللی کار ارائه میشود.
رویداد تاریخ اجتماعی سازمان بینالمللی کار:
ــ 1818 میلادی:روبرت اوئن » یکی از مالکان صنایع انگلیسی به هنگام برگزاری ” کنگره آلیانس مقدس” در شهر” آخن المان”، خواستار تدوین یک رشته مقررات حمایتی برای کارگران و ایجاد یک کمیسیون اجتماعی شد.
ــ1831-1834 میلادی: دو شورش متوالی در کارخانجات ابریشم باقی” لیون” به صورت خونینی سرکوب شدند.
ــ 1838-1859میلادی- یکی از صاحبان صنایع فرانسوی به نام « دانیل لوگراند» از ایدههای « روبرت اوئن» حمایت به عمل آورد.
ــ 1864 میلادی :اولین بین الملل کارگری در شهر لندن تشکیل شد.
ــ 1866 میلادی:اولین کنگره بینالمللی کارگران خواستار ایجاد مجموعه قوانین بینالمللی در ارتباط با حقوق کار شد.
ــ 1867میلادی : اولین جلد از کتاب «سرمایه» کارل مارکس انتشاریافت .
ــ1883 ـ1891میلادی :تصویب قوانین اجتماعی درالمان (اولین قوانین اجتماعی در اروپا)
ــ 1886 میلادی : 350 هزار کارگر در” شیگاگو” برای دست یابی به هشت ساعت کار در روز دست به اعتصاب زدند، این جنبش به شکل وحشیانهای سرکوب شد، از آن به بعد این روز بنام (روزکارگر) نامیده شد .
ــ 1889 میلادی : تشکیل دومین بینالملل کارگری در پاریس.
ــ 1890میلادی :نمایندگان 14 کشور با هدف فرمول کردن پیشنهاداتی در زمینه حقوق کار در برلین گرد هم آمدند.
ــ1900 میلادی : در کنفرانس پاریس یک انجمن بینالمللی برای حمایت از کارگران ایجاد شد.
ــ1901 میلادی :کنفرانس” برن” دو کنوانسیون بینالمللی برای ممنوعیت استفاده از ماده سفید سمی فسفر در صنایع گوگرد سازی و تعدیل کار شبانه زنان را به تصویب رساند.
ــ1914 میلادی : وقوع جنگ در اروپا از تصویب کنوانسیون های جدید جلوگیری کرد.
ــ 1919 میلادی :تولد سازمان بینالمللی کار،اولین کنفرانس بین المللی کار 6 کنوانسیون را تدوین و به تصویب رساند، که اولین کنوانسیون، ساعت کار روزانه را به هشت ساعت و هفتگی را به 48 ساعت محدود ساخت، « آلبرت توماس» اولین منشی عمومی سازمان بینالمللی کار شد.
ــ1925 میلادی : تصویب کنوانسیون ها و توصیه نامه های تأمین اجتماعی .
ــ 1926میلادی : اولین نشست کمیته متخصصین در ارتباط با اجرای کنوانسیون ها.
ـ 1930میلادی : تصویب یک کنوانسیون جدید به منظور الغای کار اجباری.
ــ 1944میلادی : تصویب « بیانیه فیلادلفیا»، تصدیق دوباره اهداف اساسی سازمان بین المللی کار.
ــ1946میلادی : سازمان بینالمللی کار به عنوان اولین آژانس تخصصی به سازمان ملل متحد پیوست.
ــ 1948 میلادی :انتخاب« دیوید مورز» به عنوان منشی عمومی، تصویب کنوانسیون 87 در رابطه با آزادی های سندیکایی، برنامه نیروی کار اضطراری برای اروپا، آسیا، امریکای لاتین .
ــ 1950 میلادی : گسترده شدن برنامه کمکهای فنی سازمان ملل متحد تحرک جدیدی به همکاری با کشورهای در حال توسعه داد.
ــ 1951میلادی : کنوانسیون شماره 100 پرداختهای برابر برای زنان و مردان را در عوض انجام کارهای با ارزش یکسان، تصویب داشت، شورای اداری سازمان جهانی کار همراه با شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد، کمیسیون مشترکی را به منظور بررسی شکایتهایی که در ارتباط با نقض آزادی های سندیکایی میشود تشکیل داد.
ــ 1952میلادی : کنوانسیون شماره 102، کنفرانس بینالمللی کار کنوانسیون حداقل قاعده ها در ارتباط با تأمین اجتماعی را تصویب کرد.
ــ 1957 میلادی :کنوانسیون شماره 105 الغای کلیه اشکال کار اجباری را تصویب داشت .
ــ 1958 میلادی :کنوانسیون 111 حذف تبعیض در استخدام و اشتغال را مقرر میدارد.
ــ 1960 میلادی : سازمان بینالمللی کار، انستیتوت بینالمللی برای مطالعات کارگری را ایجاد میکند.
ــ 1966میلادی : افتتاح اولین مرکز آموزش سازمان بینالمللی کار در” تورین” .
ــ 1969 میلادی : دریافت جایزه صلح نوبل.
ــ 1989 ـ 1974 میلادی : توسعه گسترده همکاری های فنی تحت نظارت سازمان بین
المللی کار در دوران منشی عمومی« فرانسوا بلانشارد».
ــ 1989میلادی : نمایندگان جنبش همبستگی پولند توصیه های کمیسیون سازمان
بینالمللی کار را در مذاکرات خود با دولت پولند مورد استفاده قرار دادند،«
مایکل هانسن » منشی عمومی سازمان شد.
ــ 1991میلادی : سازمان بینالمللی کار استراتژی جدیدی در رابطه با مبارزه علیه کار کودکان تصویب کرد.
ــ 1992میلادی : کنفرانس بینالمللی کار سیاست جدید مشارکت فعال را به تصویب رساند، اولین تیم انتظامی در بوداپست تشکیل شد.
ــ 1998میلادی : کنفرانس بینالمللی کار، اعلامیه سازمان بینالمللی کار در ارتباط با اصول اساسی و حقوق اساسی در زمینه کار: آزادی های سندیکایی، الغای کار کودکان، حذف کار اجباری و تبعیض، را مورد تصویب قرار داد.
ــ 1999میلادی : « خوان سوماویا شیلیایی» به عنوان اولین منشی عمومی از کشورهای در حال توسعه انتخاب شد، کنفرانس بینالمللی کار یک کنوانسیون جدید در ارتباط با ممنوعیت و حذف فوری بدترین انواع کار کودکان تصویب کرد.
ــ 2002میلادی : کنوانسیون شماره 182 که خواهان ممنوعیت فوری بدترین انواع کار کودکان است به تصویب 100 کشور رسید، این سریع ترین تصویب در تاریخ سازمان بینالمللی کار میباشد، به راه انداختن کمیسیون جهانی در ارتباط با ابعاد اجتماعی گلوبالیزاسیون./ پایان
زیر نویس:
اطلاعات ارائه شده در این مقاله با اندک تغییراز منابع سازمان بینالمللی کار اقتباس شده است.
اساسنامه سازمان جهانی کار و همچنین متن کامل «بیانیه فیلادلفیا» در آدرس زیر قابل دسترسی است
http://www.ilo.org/ilolex/english/constq.htm
جهت دریافت اطلاعات بیشتر میتوان به آدرس زیر مراجعه کرد:
http://www.ilo.org/public/english/standards/relm/gb/refs/gbguide.htm#CFA
متن کنوانسیون ها، و اطلاعات لازم پیرامون آنها در آدرس زیر قابل دسترسی است
http://www.ilo.org/ilolex/english/convdisp2.htm