سراج الدین اديب

 

 

آرشیف نمبر (۴۷)

رویداد مهم جهان در ماه اپریل  از اول تا 30 اپریل )

روز شمار، اول  اپریل :

1 ـ تولد ميرزا حيدر قلي خان كابلي :ـ 133 سال قبل از امروز ( /   / سال  1293هجري قمري ) : ميرزا حيدر قلي خان كابلي مشهور به  سردار كابلي از عالمان بزرگ معاصر و صاحبنظر در علوم ديني و رياضي در كابل به دنيا  آمد، اودر سال 1297هجري قمري به هنگام  اشغال افغانستان بدست قواي انگليسي به هند عزيمت كردو مدت 7 سال در لاهور زندگي كرد،اين  عالم بزرگ در اين مدت قرآن وتفسير رابخوبي آموخت و سپس به كاظمين سفر كرد ودرآنجا  از محضر سيدحسن مدرس و سيدمحسن امين فيض برد و اجازه اجتهاد كسب كرد سردار كابلي در  سال 1310هجري قمري به ايران رفت  و از آثار او : ديوان ابوطالب (ع) ،الاربعين في فضايل امير  المومنين و ترجمه انجيل برنابا را ميتوان نام برد .

2 ـ  موجودیت  نظام جمهوری در ایران :ـ  بتاریخ  اول اپریل 1979 میلادی( 12 حمل سال1358هجري شمسي ): نظام جمهوري اسلامي ايران  به رهبری امام خميني(ره)  دركشور، ایران موجوديت يافت ملت ايران درمدت دو روزآراء خود را به صندوقهاي رأي ريختند و با شركت  دريك همه پرسي به نظام جمهوري اسلامي ايران رأي مثبت دادند .

3 ـ تولد « تيكو براهه»  منجّم  دنمارکی :  ـ  بتاریخ اول اپریل 1546ميلادي: « تيكو براهه» منجّم و رياضيدان  دنماركي  متولد شد، براهه درالمان تحصيل كرد و درزادگاهش دانمارك ضمن تحقيق، ستاره جديدي درصورت فلكي  ذاتُ الكُرسي كشف كرد، تيكو براهه درجزيره كوچك رصدخانهء تأسيس كرد و مدت20سال درآنجا به تحقيق و رصد آسمان پرداخت، تيكو براهه با تكميل ادوات رصد و بجاي گذاشتن نتايج درخشان و مهم درباره اموررصد  ستارگان و سيارات راه را براي اكتشافات دانشمندان بعدي همواركرد.

روز شمار، دوم  اپریل :

1 ـ مجاهدان و  اسلحه” استـنگر” امریکایی : ـ  بتاریخ 2، اپریل 1986 میلادی ( 31 حمل 1365 خورشیدی ) : حکومت ایالات متحده امریکا  دادن اسلحه ضد هوائی بنام ” استنگر ” را به ” مجاهدان ”  علیه  دولت جمهوری دموکراتیک  افغانستان و ضد طیارات روسی منظور کرد.

2- سفر های  اقتصادی سردار محمد داود خان :ـ بتاریخ 2 ، اپریل 1978 میلادی ( 13 حمل 1375 خورشیدی ) : سردار محمد داود جهت  مذاکرات و تقویه پایه های اقتصادی افغانستان با رهبران عربستان سعودی، کویت و مصر  به آن کشور ها سفر داشت .

3 ـ آغاز حمله نظامی عراق  به ایران :ـ بتاریخ 2، اپریل 1979 میلادی  ( 13 حمل 1358هجري شمسي ):  رژيم بعثي عراق 50 روزبعد ازپيروزي  انقلاب درايران حمله هاي خود را بطورپراكنده  به پايگاههاي مرزي ايران آغازكرد، اين حملات حدود 20ماه ادامه داشت تااينكه  دراواخرماه سنبله1359شمسي ارتفاعات نوسود و پاسگاههاي مهران به طوررسمي به تصرف  قواي بعثي عراق درآمد و جنگ تحميلي بالای ایران آغازشد.

4 – اختراع دندان  مصنوعی : ـ بتاریخ 2، اپریل سال1728ميلادي: « فوشارد»  دکتورفرانسوي  دندان مصنوعي را اختراع كرد، فوشارد با اين ابداع بسياري ازكساني را كه ازنداشتن دندان رنج مي بردند راحتي بخشيد، فوشارد ابتدا ازدندان مردگان براي ساختن دندان مصنوعي استفاده كرد اما پس ازمدتي  ازجنس چيني و سپس پلاتين و طلا براي ساخت دندان مصنوعي استفاده كرد.

5 ـ امر یکا وارد جنگ جهاني  شد:ـ بتاریخ 2 اپريل سال1917ميلادي:امریکا وارد جنگ جهاني شد و دراين روزميان  امریکا و المان  جنگ درگرفت، دولت المان ازجنوری 1917كشتي هاي امريكايي  را غرق كرد و درمقابل امریکا به ماه فبروری به المان « اولتيماتوم » داد، و سپس روابط خود را بااين كشورقطع كرد، سرانجام پس ازتصويب كنگره امريكا  ويلسون رئيس جمهوراين كشورورود امريكا را به جنگ جهاني اول اعلام كرد.

روز شمار، سوم  اپریل :

1ـ جنگ صفّين :ـ  بتاریخ  اول ماه صفرسال37هجري قمري: جنگ  صفّين ميان سپاه حضرت علي (ع) و معاويه دركناررود فرات درگرفت، سپاه  معاويه ابتدا شكست سختي خوردند اما درآخرين لحظات  با حيله عمروعاص قرآنها را برسرنيزه بلند كردند و پيشنهاد صلح دادند، دشمن با اين حيله خواستارحاكميت قرآن شد و نيرنگ آنان درسپاه علي (ع) کاری افتاد و ناچارحكميت را  پذيرفتند، درحكميت معاويه عمروعاص را برگزيد وعلی (ع)  مالك اشتررا شايسته حكميت مي دانستند، سرانجام ابوموسي اشعري با نيرنگ به خلافت معاويه رأي داد و معاويه خليفه  مسلمين شد.

2 ـ سقوط شهر  بغداد :ـ بتاریخ 3، اپریل1941ميلادي:  درمبارزات سياسي ميهن پرستان عراق با دولت انگلستان شهربغداد بدست رشيد عالي گيلاني  فرمانده مخالفان انگليس سقوط كرد،  الماني ها ازرشيد عالي گيلاني  حمايت مي كردند اما بعد ازتصرف بغداد به موقع كمك به اونرسيد و قيام وي سركوب شد.

3 ـ در گذشت گراهام گرين نویسنده انگلیسی :- بتاریخ 3، اپریل 1991ميلادي: « گراهام  گرين» ازنويسندگان معاصرانگلستان درگذشت، او دردوران جنگ به عنوان خبرنگارجنگي  دربسياري ازكشورهاي جنگ زده خدمت كرد، او درداستانهاي خود خشونتهاي تاريخ و  قربانيان آن را به تصويركشيده است، ازآثارگراهام گرين كه به زبان فارسي ترجمه شده  اند« وزارت ترس، سايه گريزان و پايان يك پيوند» را مي توان نام برد.

 

روز شمار، چهارم  اپریل :

1 ـ در گذشت  پروین اعتصامی :ـ  بتاریخ 4،  اپریل 1941 میلادی ( 15  حمل سال 1320 هجري شمسي ):  پروين اعتصامي شاعر  ايراني در 35 سالگي در گذشت، او در مکتب امريكايي  ها تحصيل كرد اما همواره يك زن شرقي باقي ماند، پروين از چنان تبحري در تكلم  زبان انگليس برخوردار شد كه پس از فراغت از تحصيل  به مدت دو سال ادبيات انگليسي و فارسي را در همان مکتب تدريس كرد ، اشعار پروين عموما در سه قالب ( قصيده ، قطعه و مثنوي ) اند، شعر پروين بيش از آنكه شخصي باشد و افكار واحساسات او را بيان كند حاكمان و زور  مداران را مخاطب قرار مي دهد « قدرت طبع اودر شرح و وصف طبيعت و نمايش احساسات  انساني» به خوبي در اشعارش مشهود است، « ديوان اشعار پروين» ارزشمندترين اثر  اوست .

2 ـ تولد ساموئل مورس مخترع تلگراف:- بتاریخ 4، اپریل 1791 ميلادي: « ساموئل مورس » نقاش و مخترع  تلگراف متولد شد، ا و ابتدا نقاشي مي كرد ولي بعدها در پوهنتون ييل به تحصيل فيزيك مشغول شد و درباره قوه برق تحقيقاتي كرد، مورس در سال 1835 ميلادي نخستين دستگاه مورس را ساخت و الفباي مخصوصي براي فرستادن  پيام ابداع كرد كه به الفباي مورس مشهور است؛ گفتني است نخستين پيامي كه مورس با  تلگراف مخابره كرد اين بود : «چنين بود خواست خدا » .

3 ـ  تولد ريچارد رايت نويسنده  سياهپوست امريكايي :- بتاریخ 4، اپریل 1908 ميلادي: « ريچارد رايت» نويسنده بزرگ  سياهپوست امريكايي در يكي از شهرهاي ايالت ( مي سي سي پي) در خانواده هاي فقيرزاده شد، سراسر زندگي او در رنج سختي سپري شد و حاصل دوران نويسندگي اش كتبي چون « پسرك  سياه، رانده شده ، شكم ماهي و اطفال عمو توم » است .

4ـ پیمان  آتلانتیک شمالی « نا تو » :- بتاریخ 4، اپریل 1949 ميلادي: پيمان آتلانتيك شمالي  ناتو منعقد شد، در اين پيمان سازمان بروكسل متشكل از كشورهاي بلجیم ، فرانسه ، لوكزامبورگ ، هالند و انگلستان، و همچنين كشورهاي کانادا و دنمارك ، ايسلند، ايتاليا ، ناروی ، پرتگال ، و امريكا شركت داشتند ، اعضاي اين پيمان اعلام كردند كه حمله به هر يك از كشورهاي  عضو پيمان ناتو را حمله به همه اعضاي آن تلقي ميكنند،  المان ، يونان و تركيه از ديگر كشور  هايي بودند كه به اين پيمان ملحق شدند،  هسپانیا نيز آخرين كشوري بود كه به عضو يت اين پيمان درآمد، تشكيل ناتو از نتايج جنگ سرد محاصره برلين بود،  اما بعد از ختم جنگ سرد و بخصوص بعد ازفروپاشی اتحادشوروی این سازمان ازبین نرفت  بلکه ده کشوراروپای مرکزی و  شرقی روز شنبه اول می 2004 به عضويت کامل پيمان آتلانتيک شمالی « ناتو» در آمدند که  عبارتند از: قبرس، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، ليتوانی، مالت، لهستان،  اسلواکی و اسلوونی، به اين ترتيب شمار اعضای اتحاديه  اروپا از 15 کشور به 25 کشور افزايش يافت و مساحت آن 25 درصد بيشتر شد و جمعيت آن  20 درصد افزايش يافت ونفوس آن به 450 ميليون نفر خواهد رسيد، اتحاديه اروپا از لحاظ جمعيت  به بزرگ ترين بازار واحد چند مليتی در جهان تبديل خواهد شد، با اين حال پيمان تجارت  آزاد امريکای  شمالی از لحاظ قدرت اقتصادی همچنان بزرگ تر از اين مجموعه باقی خواهد بود.

5 ـ استقلال  کشور سنگال : ـ بتاریخ 4، اپریل 1960 ميلادي: كشور سنگال مستقل  شد ، سنگال پس از استقلال ، با سر زمين مالي فدراسيون مالي را تشكيل داد اما بعد از  بروز اختلافاتي بين دو كشور از عضويت استعفا كرد ودر سال 1960استقلال كامل خود را  با نظام جمهوري اعلام كرد .

6 ـ قتل  مارتین لوتر کین :ـ بتاریخ 4 ،  اپریل 1968 ميلادي: مارتين  لوتر كينگ از چهره هاي درخشان مبارز سياه پوست امريكا به دست يك سفيد پوست نژاد  پرست بقتل رسيد لوتر كينگ مبارزه با تبعيض نژادي را پيشينه خود ساخته بود و همنوعان  خود رااز هر خشونتي بر حذر مي داشت در سال 1963ميلادي جنبش عظيمي به رهبري وي با  راهپيمايي بزرگ به منظور رفع تبعيض نژادي و اخذ حقوق سياهان در امريكا بر پا شد  مارتين لوتركينگ بواسطه مبارزات صلح آميز و بدون خشونت در جهان شهرت دارد ودر سال 1964ميلادي موفق  به دريافت جايزه صلح نوبل شد .

روز شمار، پنجم اپریل :

1ـ خروج هالند  از سلطه هسپانیا :ـ  بتاریخ 5، اپریل 1585ميلادي : قتل عام وحشت ناك هارلم در شهري به همين نام كه مركز استقلال  طلبان هالندی بود به دستور فيليپ دوم شاه هسپانيا  بوقوع پيوست در اين قتل عام 6000 تن از استقلال  طلبان و آزاديخواهان هالندی كشته شدند اما سر انجام در سال 1609ميلادي هالند از سلطه هسپانيا  خارج شد و به استقلال رسيد.

2ـ اعدام  دانتون یکی از رهبران انقلاب فرانسه :ـ بتاریخ 5، اپریل 1794 ميلادي:  دانتون از برجسته ترين سران انقلاب كبير فرانسه با گيوتين اعدام شد، او از رهبران يكي از گروهاي مهم دوران انقلاب فرانسه بنام اعتدال بود و فعاليت  سياسي خود را در زمان لويي 16 با وكالت مجلس گسترش داد دانتون در مبارزه با روسپير  براي كسب قدرت شكست خورد و بدستور او به گيوتين سپرده شد، بدين ترتيب حكومت  4 ماهه روسپير كه بدوره ترور  معروف است آغاز شد؛ وي علاوه بر دانتون شمار ديگري از افراد انقلابي را اعدام كرد .

3 ـ  معاهده «  بال  »  در سويس :ـ بتاریخ 5، اپریل  1795ميلادي : معاهده «  بال » در شهري به همين نام در سويس ميان جمهوري ري فرانسه و   دولتهاي پروس ، هسپانيا ، و هالند به امضا رسيد .به موجب اين معاهده دولتهاي سه  گانه ( هالند ، هسپانيا،  و پروس) در جنگ با سپاهيان فرانسه شكست خورده بودند متعهد شدند كه در امور داخلي  فرانسه دخالت نكنند اين كشورها همچنين بلجیم و اراضي ساحل چپ رود  رن  را به فرانسه واگذار كردند.

روز شمار،  ششم اپریل :

1ـ در گذشت محمد بن علي بن قاسم یکی از ادیبان :ـ بتاریخ 15 صفرسال 568هجري قمري:« محمدبن علي بن قاسم » معروف به «دلّالُ الكُتُب » از جمله اديبان مشهور قرن 6  هجري قمري در بغداد در گذشت، ازاو اشعار زيبايي بجاي مانده است همچنين كتابي بنام لمح الملح – ديوان اشعاري كه  به وي منصوب است گواه طبع شاعرانه اوست، از ديگر كتابهاي مشهور دلال الكتب اثري است كه « زينةُ الدَّهر وعَصره اَهل  العَصر»خوانده مي شود .

روز شمار،  هفتم اپریل  :

1ـ حمله دولت ايتاليا به كشورآلباني:ـ   بتاریخ 7، اپریل1939ميلادي:  حمله دولت ايتاليا به كشورآلباني آغازشد، ايتاليا براي تحكيم موقعيت خود دردرياي مديترانه و تسلط بردرياي آدرياتيك و همچنين  فراهم كردن مقدمات حمله به يونان و ديگراهداف خود به آلباني حمله كرد، ميهن پرستان آلباني سرسختانه مقاومت كردند اما سرانجام ازقواي ايتاليا شكست خوردند  و اين كشور به تصرف ايتاليا درآمد.

2ـ درگذشت  مخترع موتر:ـ  بتاریخ7، اپریل 1947ميلادي: هنري فورد مخترع  موتر، و ازمحققان امريكايي در84 سالگي درگذشت، هنري درخانواده ء تنگدست درگيرين فيلد متولد شد و ازهمان كودكي به امورفني و صنعتي علاقمند بود، فورد درسال1896ميلادي نخستين موتر را اختراع كرد و به هنگام  مرگ ثروتي هنگفت بجاي گذاشت.

 

روز شمار،  هشتم اپریل :

1ـ سفر تاریخی  کشتی سیریوس :- بتاریخ 8، اپریل 1838 ميلادي :كشتي سيريوس متعلق به دولت انگلستان، سفر تاريخي خود را براي عبور از اقيانوس اطلس آغاز كرد،اين  نخستين بار بود كه يك كشتي قصد عبور از پهنه يك اقيانوس را داشت، كشتي بخاري سيريوس از بندري واقع در ايرلند حركت كرد و پس از 18 روز به بندر  نيويورك وارد شد .

2ـ در گذشت «  لويي ماسينيون» :ـ بتاریخ 8،  اپریل 1962 ميلادي : « لويي ماسينيون» خاور شناس  فرانسوي در 79 سالگي در گذشت ،  او از اعضاي فرهنگستان  شوروي سابق ، سویدن ، دنمارك ، هسپانيا  ، هالند ، بلجیم و افغانستان بود، ماسينيون همچنين در انجمنهاي  فرهنگي و خاور شناسي بسياري از كشورهاي دنيا عضويت داشت ،از اين خاور شناس برجسته  تحقيقات ارزنده اي درباره ايران اسلامی باقي مانده است. « تقديس فاطمه الزهرا (س)، نيايش  ابراهيم، مباهله مدينه و اصناف و طبقات مر اكش»، از آثار وي بشمار مي آيد .

3ـ در گذشت«پاپلو پيكاسو» نقاش سبك كوبيسم:ـ بتاریخ 8، اپریل1973ميلادي: « پاپلو پيكاسو» نقاش هسپانيايي  و مبتكر سبك كوبيسم در گذشت،  موصوف د ر18 سالگي نقاش مشهوري  شد، وسبك ابداعي او بسرعت در ميان ديگر  نقاشان رواج يافت، بزرگترين اثر پيكاسو گرينكا نام دارد، اين تابلو نقاش وحشت خود را از بمباران شهر گرينكا در جنگهاي داخلي هسپانيا  مجسم كرده است .

روز شمار،  نهم اپریل :

1ـ پرابلم  تریکاک در افغانستان : ـ  بتاریخ  سه شنبه 20 حمل 1381خورشیدی برابر با 9 اپریل 2002 میلادی : در اثر فیر قوای دولتی بر دهقانان اعتراض کننده در ولایت  هلمند ، حد اقل هشت دهقان کشته و 35 نفر زخمی شده اند، اعتراضات از منطقة کجکی  درجنوب غرب ولایت هلمند آغاز شد، دولت برای دهقانانی که از کشت تریاک صرف نظر  میگردند در هر هکتار 250 دالر می پرداخت ، در حالیکه دهقانان مدعی اند که آنها با  کشت تریاک محصولی به ارزش 3500 دالر بدست خواهند آورد.

2 ـ  سوء قصد به جان جنرال فهیم : ـ بتاریخ 9، اپریل میلادی : جنرال فهیم  در دیداری از شهر جلال آباد از یک سوء قصد  جان سالم بدر برد زیرا هنگامیکه موتر عامل وی با تعدادی از موتر های  دیگر در بین  راه میدان هوائی  و شهر جلال آباد در حرکت بودند در مسیر راه  آنها بمبی منفجر شد.

3 ـ صدای انفجار در کابل  : ـ  بتاریخ 20  حمل  1382  خورشیدی (  9   اپريل  2003  ميلادی)  صدای انفجار مهيبی ساعت 2 و 35 دقيقه بامداد چهارشنبه کابل  را لرزاند، به گزارش خبرنگار ايرنا شدت صدای اين انفجار مهيب به حدی بود که اکثر  ساختمان های شهر کابل را به شدت لرزاند.

روز شمار،  دهم اپریل :

1ـ در گذشت « كارل فون لينه»  طبيب  سویدی :ـ بتاریخ 10،  اپریل1778ميلادي: « كارل فون لينه» طبيب و گياه  شناس سویدی درگذشت، او با تكميل و توسعه روش نامگذاري علمي مبحثي آشفته را سامان بخشيد اصول طبقه بندي  لينه كه وي آن را درجانورشناسي، گياهشناسي، و معدن شناسي به كاربرد درروش ساختن  روابط موجودات زنده درعالم طبيعت اهميّت فوق العاده اي دارد، رده بندي موجودات زنده مهمترين كتاب لينه است.

2ـ  حمله گاريبالدي ايتاليايي به جزايرسيسيل:- 10،  اپریل1860ميلادي: «گاريبالدي»  ميهن پرست ايتاليايي به جزايرسيسيل حمله كرد، او به درخواست ويكتورامانوئل دوم به اين امرمبادرت ورزيد و دراين حملات با  1000سربازبه هدف خود دست يافت، ازآن زمان سيسيل بخشي ازخاك ايتاليا محسوب مي شود.

3 ـ در گذشت جِيران خليل جِبران :- بتاریخ 10،  اپریل 1931ميلادي: « جِيران  خليل جِبران» نويسنده، شاعرو فيلسوف عارف مسلك لبناني درگذشت، وي دررشته هاي طب،  ادبيات عرب، حقوق بين الملل، موسيقي و تاريخ اديان تحصيلات كرد و دربسياري ازرشته  هاي ديگرتحقيقات جامع و ارزنده اي انجام داد كه ازآن جمله هنرنقاشي را مي توان  ذكركرد، خليل جبران معتقد بود كه نسلي نو  درخاورميانه درحال ظهوراست و اين نسل برتاريكي هاي فرهنگ استعماري خواهد شوريد و  ايمان و پاكي و جسارت و شهامت را به ارمغان خواهد آورد، مشهورترين اثراين نويسنده مسيحي پيامبرنام دارد، جبران خليل جبران دراين كتاب عشق و ارادت خود را به محمد(ص)ابرازكرده  است «اَلمَواكِب» ديگراثراوست.

روز شمار،  یازدهم اپریل :

1ـ  آلاند  به تصرف امپراتوري روسيه در آمد:ـ   بتاریخ 11،  اپریل 1809 ميلادي: مجمع  الجزايرآلاند به تصرف امپراتوري روسيه در آمد اين مجمع الجزاير سالها مورد اختلاف و  جنگ ميان دول فنلند و روسيه بود ،مجمع الجزاير آلاند كه در درياي بالتيك واقع است، تا سال  1917تحت  سلطه روسيه بود و سر انجام در اين سال به فنلند بازپس داده شد .

2ـ مخترع ماشين توليد  سرماي مصنوعي :ـ  بتاریخ 11، اپریل  1859 ميلادي: « فرديناند كاوه » صنعتگر  وشيميدان مشهور فرانسه ماشين توليد سرماي مصنوعي را اختراع كرد اين ماشين كه با  استفاده گاز آمونياك سرماي مصنوعي توليد ميكرد، پس از كامل شدن به صورت يخچال امروزي در آمد، اين اختراع نخستين گام در راه جلو گيري از مرگ مير انسانها بر استفاده از موادغذايي  فاسد بود،  تا قبل از اين تاريخ هر ساله بسياري  از انسانها در نقاط مختلف جهان بويژه در مناطق گرمسير بر اثر مسموميت و فساد مواد  غذايي جان خود را از دست مي دادند .

3ـ قتل یکی از  انقلابیون مکزیک :ـ بتاریخ 11، اپریل 1919 ميلادي: «اميليا نوزا پاتا» از  معروفترين انقالبيون مکسیکو بر اثر توطئه و نيرنگ به قتل رسيد، سرخپوستان بومي مکسیکو، زاپاتا را مصلح جامعه خود مي دانستند، اودر اواخر سال 1910ميلادي با شعار آزادي و زمين سلاح را بدست گرفت و با لشكر ي از  سرخپوستان حق طلب وآزادي خواه به تصرف اراضي غصب شده مردم پراخت، زاپاتا هنكاميكه فرانسيسكو مادروريس جمهور مکسیکو را اصلاحگر مي دانست ازاوحمايت ميكرد اما زمانيكه برنامه اصلاحي خود را اعلام كرد  با مخالفت و كار شكني مادرو ، روبرو شد به همين علت ، براي  دفاع از برنامه اصلاحات ارضي خود برضد مادرو قيام كرد و اراضي وسيعي را به نفع مردم  از دست غاصبان خارج ساخت ولي دشمنان متحد زاپاتا عاقبت با حيله و نيرنگ او رابه قتل  رساند ند.

روز شمار، دوازدهم اپریل :

1ـ قتل هزاران  مردم در مراکش:ـ بتاریخ 12، اپریل 1925 ميلادي: حملات گسترده قوای نظامی آزاديبخش مراكش به فرماندهي عبدالكريم ريف بر ضد اشغالگران فرانسوي آغازشد، ساكنان منطقه ريف پيش از ديگر منطقه هاي شمال افريقا بر ضد اشغالگران  اروپايي قيام كردند و موفق به تاسيس جمهوري ريف شدند، اين قيام موجب تحريك ديگر قبايل مراكش براي كسب استقلال و آزادي شد،از  اين رو فرانسويان در اويل سال 1924 ميلادي با قواي خود به خاك ريف حمله كردند، آنها علاوه بر بهره گيري از قواي كمكي هسپانيا  مارشال پتن را نيز با200000سرباز فرانسوي وارد كار زار كردندوبه قتل عام هزاران تن  از مردم مراكش پرداختند .

2ـ ایجاد  جمهوری در هسپانیا :ـ بتاریخ 12،  اپریل 1932 ميلادي: در پي  استعفاي آلفونس سيزدهم شاه هسپانيا  ، حكومت جمهوري در هسپانيا  بر قرار شد، اما چندي بعد از استقرار نظام جمهوري سلطنت طلبان بر ضد حكومت قيام كردند ودر نتيجه  جنگ داخلي در اين كشور به وقوع پيوست كه به مدت دو سال ونيم ادامه يافت در پايان  جنگ با يروزي سلطنت طلبان خاتمه يافت جنرال فرانكو قدرت رادر هسپانيا  بدست گرفت و بيش از38 سال به شيوه استبدادي حكومت كرد، در اين مدت مبارزات باسك شدت  يافت ولي حتي با مرگ فرانكو در سال1975 نيز براي مردم هسپانيا  حاصل نشد زيرا فرزند خوانده او خوان كارلوس به قدرت رسيد و همچون اومستبدانه  حكمراني كرد.

3ـ اولین  انسانی که در فضا رفت:- بتاریخ 12،  اپریل1934 ميلادي: « يوري گاگارين » اولين انسان فضا پيما در  شوروي متولد شد، اودر 27 سالكي دور زمين را بمدت 108 دقيقه پيمود سرانجام در حاليكه دراوج شهرت بود در حادثه سقوط يك  جت جنگنده كشته شد گفتني است كه روز 12،  اپریل روزكيهان نوردي نيز  نامگذاري شد ه است .

4 ـ فعالیت  دیگو گودویز، در امور افغانستان :ـ  بتاریخ 12، اپریل 1982 میلادی ( 23 حمل 1361 خورشیدی ) : دیگو گودویزنماینده خاص سر  منشی موسسه ملل متحد برای قضیه افغانستان به کشور های ( افغانستان؛ پاکستان ، ایران  ) مسافرت و با رهبران آنها راجع به حل مسأله افغانستان گفتگو کرد.

روز شمار، سیزدهم اپریل :

1ـ کشته شدن  پنج هزارهندی درباغ جلیان:ـ بتاریخ13،  اپریل 1919ميلادي: حادثه خونين  قتل عام درباغ جليان والا درهندوستان رخ داد، درسال1919ميلادي: حكومت  انگلستان براي جلوگيري ازمبارزه مردم هند قانون رولِت را تصويب كرد، به موجب اين قانون پليس مجازبه دستگيري هرفرد مظنون بدون حكم قانوني بود تصويب و اجراي قانون رولت، خشم  هنديان را برانگيخت بطوريكه در13،  اپریل 1919میلادی  به تعداد 5000 نفرهندي بدون سلاح كه براي  مخالفت با قانون رولت درباغ جليان والا اجتماع كرده بودند بدستوردويِرانگليسي كشته  شدند، همزمان با تصويب قانون رولت و كشتارهنديان نخستين نشانه هاي نهضت مقاومت گاندي  نيزآشكارشد.

2 ـ سقوط  چاریکار :ـ بتاریخ 14، اپریل  1992 میلادی ( 24 حمل 1371 خورشیدی ) : شهر چاریکار سقوط کرد، تماس و ارتباط  بین  دولت جمهوری افغانستان و احمد شاه مسعود را عبدالوکیل وزیر خارجه  در زمینه طرح یک  دولت ائتلافی  تأمین کرد.

روز شمار، چاردهم اپریل :

1ـ در گذشت  گوته شاعر المانی :ـ بتاریخ 14،  اپریل 1832ميلادي: « يوهان ولفگانگ فون گوته»  نويسنده، شاعر، منتقد و متفكرالماني  درگذشت، گوته ازبزرگترين شخصيتهاي علمي-  فرهنگي اروپاي قرن نزده وهمچنان ازبارزترين چهره هاي ادبي جهان  است، ديوان شرقي ازمشهورترين آثارگوته است  « فاوست، نغمه هاي رومي، و سقراط»  ازديگركتابهاي گوته بشمارمي روند.

2 ـ امضأ  توافق نامه در ژنیو :ـ بتاریخ  14، اپریل 1988 میلادی ( 25 حمل 1367 خورشیدی ) :  وزرای خارجهء کشورهای «  افغانستان ، پاکستان ، اتحادشوروی ، امریکا» در ژنیو گرد هم آمدند و توافق نامه های  آماده شده را امضأ کردند.

 

روز شمار، پانزدهم اپریل :

1ـ تولد« لئوناردوداوينچي» دانشمند ایتالیا :- بتاریخ15، اپریل 1452ميلادي: «لئوناردو داوينچي»  دانشمند معروف، هنرمند نقاش، مجسمه سازو معماربزرگ قرن15ميلادي درايتاليا متولد شد، داوينچي درسال1461ميلادي درفلورانس دركارگاه نقاشي وروكيو به كارپرداخت و بتدريج به  مقام استادي دراين هنررسيد، لئوناردو مدتها نقاش دربارلويي12 و فرانسيس اول بود و همواره دركنارنقاشي به مطالعه  درعلم تشريح و رياضيات مي پرداخت لبخند « ژوكونديا موتاليزا و شام آخر»  ازمشهورترين آثارلئوناردو داوينچي به شمار مي روند.

2ـ تولد«هانري  كاوَنديش» انگليسي:ـ بتاریخ15،  اپریل1731ميلادي: « هانري كاوَنديش » فيزيكدان و شيميدان انگليسي  متولد شد، كاوندش درعلوم فيزيك و شيمي استاد و مدرس بود و دركنارتدريس به تحقيق و آزمايش مي  پرداخت، كاونديش ضمن تحقيقات خود موفق به تعيين حرارت مخصوص برخي ازاجسام شد، وي نخستين كسي است كه ثابت كرد هیدروجن سبك ترازهواست و  درباره تركيب شيميايي هوا، نيز تحقيقات جامع و ارزندهء ازخود به جاي گذاشته است.

روز شمار، شانزدهم اپریل :

1ـ تولد  آناتول فرانس شاعر فرانسوی :ـ بتاریخ 16، اپریل 1844ميلادي: « آناتول فرانس» نويسنده، شاعرو  اديب فرانسوي درپاريس متولد شد، اين هنرمند برجسته كه به او پادشاه نثرفرانسه لقب داده اند آثارمتعددي دارد كه ازآن  ميان «جلد صدف، تائيس و ملكه سبا» ازهمه مشهورترند.

2ـ تولد چارلی  چاپلین :ـ بتاریخ16، اپریل 1889ميلادي: « سرچالزاسپنسرچاپلين» معروف به  چارلي چاپلين نابغه عالم سينما درشهرلندن به دنياآمد، چارلي در5 سالگي برصحنه  تئاترظاهرشد و به سرعت شهرت يافت، چاپلين درسال1952ميلادي فيلم «لايم لايت» را كارگرداني كرد و بعد ازآن به جهانگردي  پرداخت، دولت امريكا چارلي را به سبب همدردي با فقرا و محرومان جامعه دراين كشوربا  محدوديتهايي مواجه ساخت؛ اما او هيچ گاه به بي بندوباريهاي سينماي امريكا آلوده نشد،  فيلمهاي چاپلين مشمون ازهزل  آميخته با اندوه و انتقادات جسورانه و عشق به انسانيت است و مشهورترين آنها«  جويندگان طلا، زندگي سگي و ديكتاتوربزرگ» هستند.

3ـ اعلام  ریاست جمهوری در عراق :ـ بتاریخ 16، اپریل 1966ميلادي: «عبدالرّحمن عارف»  بطوررسمي رياست جمهوري خود را درعراق اعلام كرد، او درپي كشته شدن عبدالسَّلام عارف درسانحه هوايي به اين مقام دست يافت و اولين  نخست وزيرغيرنظامي عراق بود عبدالرّحمن عارف درسال1968 میلادی درپي يك كودتاي بدون  خونريزي به رياست احمد حَسَنُ البَكر رهبرحزب بعث عراق ازحكومت بركنارشد.

 

روز شمار، هفدهم اپریل :

1ـ خاتمه جنگ  چین و جاپان :ـ بتاریخ 17، اپریل 1795ميلادي: « معاهده سي مونوزوكي » ميان چين و جاپان به امضا رسيد و جنگ دوكشوربرسرتصاحب شبه جزيره  كره خاتمه يافت، چيني ها بدون اطلاع جاپان برشمارقواي خود دركره افزودند وجاپانی ها درمقابل بدون اخطارقبلي به  قواي چين حمله كردند، سرانجام چين پس ازچند شكست سخت و پي درپي به پذيرش شرايط قرارداد سي مونوزوكي تن  داد.

2ـ نخستین حق  شرکت زنان درانتخابات زیلاندنو :ـ بتاریخ 17،  اپریل1889ميلادي: نخستين  باردرتاريخ روابط سياسي- اجتماعي قرون جديد درسرزمين زلاندنو يا نيوزيلند به زنان  حق شركت درانتخابات داده شد، دراين كشورجمعيت زنان بسياركمترازمردان بود و دولت نيوزيلند با اين نيرنگ سياسي و  آزادي مصلحتي قصد داشت موجبات مهاجرت زنان ديگركشورها را به اين كشورفراهم كند.

3ـ اعلام  استقلال درکشورسوریه :ـ بتاریخ 17، اپریل 1946ميلادي: كشورسوريه ازوجود سربازان  اشغالگرخارجي پاك شد و اعلام استقلال كرد، اين كشور آزاد در جون 1941ميلادي به دست نيروهاي بريتانيا و فرانسه اشغال شد، اما پس ازچند ماه قوماندان نيروهاي فرانسه استقلال سوريه را آزاد اعلام كرد و درپي آن نظام جمهوري دراين  كشوربرقرارشد، گفتني است كه پس ازآن شيخ تاجُ الدّين حَسَني به مقام رياست جمهوري سوريه دست يافت  اما با اين همه استقلال كامل سوريه ازسال1943ميلادي كه جبهه ملي آن كشوربه پيروزي  رسيد، بطوررسمي آغازشد.

4 ـ نخستین  گردهمایی کشورهای آسیایی و افریقایی :ـ بتاریخ 17،  اپریل1955ميلادي: « كنفرانس باندرنگ» نخستين  گردهمايي سياسي بين المللي كشورهاي آسيايي و اِفريقايي تشكيل شد، درروز17، اپریل سال1955ميلادي قبل ازگشايش رسمي كنفرانس نمايندگان شركت كننده دستوركارآيين نامه  داخلي كنفرانس را دريافت كردند و بالاخره تصميم گرفته شد كه رئيس كنفرانس نخست  وزيراندونزي باشد و كنفرانس در18،  اپریل بطوررسمي افتتاح شد، اين كنفرانس شامل29 كشوربود كه 6 كشورآن ازقاره اِفريقا و23 كشورازقاره آسيا بودند، نطق افتتاحيه كنفرانس را دكتراحمد سوكارنو ايراد كرد و درحاشيه آن ملاقاتهايي بين  سوكارنو، چوئن لاي، جمال عبدالنّاصر و نهرو صورت گرفت كه بسيارسرنوشت سازبود؛ زيرا   خط مشي سياسي نهرو، ناصرو سوكارنو بود كه كنفرانس را تحت الشعاع خود قرارداد.

5 ـ  قتل میر  اگبر خیبر در کابل :ـ بتاریخ 17،  اپریل 1978 میلادی ( 28 حمل 1357 خورشیدی ) : میر اگبر خیبر یکی از رهبران حزب  دموکراتیک خلق افغانستان، بخش نظامی ” پرچم ” در کابل به طور مرموز به قتل رسید، در  مراسم تدفیق خیبر بر علاوه منشی های عمومی  حزب مرحومان ” نور محمد تره کی و ببرک  کارمل ” که بیانیه های ایراد نمودند بلکه هزاران تن دیگر در این مراسم شرکت داشتند،  چنانچه که این حرکت را سردار محمد داود  بخود چلنچ  تلقی کرد، و جسد میر اگبر  خیبرشهید بتاریخ 19 اپریل ( 30 حمل ) برای دفن به حضیره شهدای صالحین انتقال یافت و  هوا داران  حزب تظاهرات گسترده به منظور دستگیری قاتل میر اگبر به راه انداختند.

 

روز شمار،هجدهم  اپریل :

1ـ اعلام  استقلال بلغارستان :-  بتاریخ  18، اپریل 1909ميلادي: بلغارستان استقلال كامل خود را اعلام كرد، اين  كشوردرسال1878ميلادي ازدولت عثماني جدا شد و برطبق پيمان سَن اِستفانو اميرنشيني  خودمختاروقسمتي ازمقدونيه شد، اين پيمان دركنگره برلين مورد تجديد نظرقرارگرفت و  بدين ترتيب بلغارستان تقسيم شد و هرسه ناحيه به نحوي تحت نفوذ دولت عثماني  قرارگرفتند، سرانجام نخستين شاه بلغارستان، روملياي شرقي را تصرف كرد و جانشين او  فرديناند كوبورگ  درسال1909ميلادي استقلال كامل اين سرزمين را اعلام كرد.

2 ـ استقلال جمهوری  ایرلند :ـ بتاریخ 18،  اپریل1949ميلادي: جمهوري ايرلند به موجب قانون اين جمهوري مستقل اعلام شد و ازجامعه  كشورهاي مشترك المنافع خارج شد، اين جمهوري مبارزات 800 سالهء درتاريخ خود براي كسب استقلال ازانگلستان ثبت كرده است، شايان توجه است كه  هنوز بخشهايي ازايرلند براي بدست آوردن آزادي با عوامل انگليسي مبارزه میكنند.

3- کنفرانس باندونگ :ـ   بتاریخ 18،  اپریل1955ميلادي: نخستين  كنفرانس نمايندگان ملل آسيايي و اِفريقايي مشهوربه كنفرانس باندونگ درشهري به همين  نام دراندونزي تشكيل شد، دراين كنفرانس عِلاوه برنمايندگان 29 كشوراِفريقايي و آسيايي و  نمايندگاني ازجانب كنگره ملي اِفريقا، اسقف ماكاريوتين و سياهپوستي ازامريكا براي  نظارت حضورداشتند، درپايان اين نشست قطعنامهء به منظورحمايت ازهمكاريهاي اقتصادي و فرهنگي و حق تعيين سرنوشت ملل آسيايي و  اِفريقايي تصويب شد، همچنين قطعنامه اي برضد استعمارازجمله استعمارفرانسه درمراكش و تونس و استعمار هالند درگينه جديد به تصويب رسيد.

4 ـ کشور، زيمبابو به استقلال رسيد:ـ   بتاریخ 18،  اپریل 1980ميلادي: « زيمبابوه» به استقلال رسيد، اين سرزمين ازمستعمرات انگلستان دراِفريقا بود اما درپي نهضتهاي استقلال طلبانه ملل  اِفريقايي بعد ازجنگ جهاني دوم مستقل شد، درسال1980ميلادي نيزرابرت موگابه دررأس حزب اتحاد ملي اكثريت كرسي هاي مجلس را بدست  آورد و اولين دولت مستقل سياهپوست زيمبابوه را تشكيل داد.

 

روز شمار، نزدهم  اپریل :

1ـ تولد «  ژرژ لويي بوفون » نويسنده فرانسوي :-  بتاریح 19، اپریل 1707ميلادي: « ژرژ لويي بوفون» طبيعي دان و  نويسنده فرانسوي متولد شد، اين محقق اروپايي بيشترايام عمرخود را صرف تحقيق علمي كرد و كتاب تاريخ طبيعي را  در44 جلد تأليف كرد، اين كتاب مجموعهء ازاطلاعات علمي با ارزش درباره تاريخ طبيعي است كه به سبكي ساده نگاشته شده است، بوفون درسال1753ميلادي درمراسمي به عضويت اكادمي علوم فرانسه پذيرفته شد و نطق او  دراين مراسم به نام « گفتاردرسبك» مشهورشد.

2 ـ مرگ لویی  پاستور :ـ بتاریخ19، اپریل 1895ميلادي: « لويي پاستور» شيميدان فرانسوي  ازخدمتگزاران بشردارفاني را وداع گفت، لويي درپايان تحصيلات مقدماتي درپاريس چندسالي را با معلمي گذراند و در27سالگي موفق  به كسب درجه دكتري دررشته علوم شد و ازهمان زمان با سمت استاد شيمي مشغول تدريس شد  و همزمان با آن مسئولیت تحقيقات علمي دانشسراي پاريس را نيزبه عهده گرفت، پاستوردرباره تخميرو بيماريهاي كرم ابريشم و همچنين امراض مُسري بويژه هاري نظريه  هاي جديدي ارائه كرد و دراين موارد به كشفياتي بزرگ دست يافت، پاستوردررفع بيماريهاي عفوني و مبارزه با ميكروبها هم موفقيت هاي بزرگي كسب كرد، اين شيميدان محقق اصول معالجه بيماريها و طريقه درمان امراض را تغيير داد و پايه  هاي جديدي دراين زمينه ها بنا نهاد، گفتني است كه به پاس قدرداني اززحمات پاستوردولت فرانسه درسال1888ميلادي انستيتوت پاستوررا بنام وي نامگذاري كرد  اين مركزبزرگترين مركزتحقيقاتي طبي است و دراكثركشورهاي جهان شعبه دارد.

3- استقلال آلبانیا :ـ  بتاریخ 19،  اپریل 1915ميلادي: آلباني  استقلال كامل خود را بازيافت، اين كشوردرزمان جنگ جهاني اول دچارهرج ومرج شد، درسال1925ميلادي احمد باي زوغو رهبرقيام كنندگان آلباني نظام جمهوري را برقراركرد و  خود رئيس جمهورآلباني شد، پس ازاشغال اين سرزمين به دست موسوليني زوغو تبعيد شد، درپايان جنگ جهاني دوم جنبش پارتيزاني به رهبري انورخوجه مجدداً جمهوري را درآلباني  اعلام كرد، پس ازمرگ خوجه آليا راميرز حكومت را درآلباني بدست گرفت.

روز شمار، بیستم  اپریل :

1ـ اعلام  استقلال جزیره ایسلند:ـ بتاریخ 20، اپریل  920 ميلادي: جزيره ايسلند با تشكيل مجلس عمومي بنام آلتينگ استقلال خود را  اعلام كرد، ايسلند ازقرن 13ميلادي تحت حاكميت پادشاه کشور ناروی و سپس دنمارك بود، درزمان جنگ جهاني دوم پس ازتصرّف  دنمارك بدست نيروهاي الماني،  قواي بريتانيا نيزايسلند رااشغال كرد، اما بعد ازجنگ ايسلندي درهمه پرسي به استقلال كشورخود رأي دادند و به  اتحاد با دنمارك نيزپايان بخشيدند.

2ـ تولد« سيمون بوليوار»  سياستمدار امريكاي جنوبي:- بتاریخ 20،  اپریل 1783ميلادي: «سيمون  بوليوار» سياستمدارانقلابي امريكاي جنوبي دركاراكاس بدنيا آمد، بوليواردرانقلاب كاراكاس حضوري فعال داشت و كنگره اي كه براي تشكيل كلمبيايي بزرگ  ايجاد شده بود او را به رياست جمهوري انتخاب كرد، بوليوارنيروهاي هسپانيايي  را ازونزوئلا بيرون راند و سرزمينهاي اكوآدور و كلمبيا را دراختيارخود گرفت، درسال1822ميلادي فعاليتهاي آزاديبخش بوليوارگسترش يافت بطوريكه فرماندهي نيروهاي  مسلح پرو را هم برعهده گرفت و درسال1825ميلادي دربدست آوردن پيروزي آنها را ياري  كرد، بوليوارهمچنين مأمورطرح قانون اساسي جديد براي آزادي سرزميني شد كه امروزه بوليوي  خوانده مي شود.

روز شمار، بیست  و یکم اپریل :

1ـ در گذشت« مارك تواين»  نويسنده و منتقد امريكايي:ـ بتاریخ 21،  اپریل 1744ميلادي: « مارك تواين» نويسنده و منتقدامريكايي  در75سالگي درگذشت، او برخلاف ميل پدرش كه وكيل دعاوي بود به مشاغلي غيرازوكالت پرداخت، وي مدتي هم به کشتی راني برروي رودخانه( مي سي سي پي) پرداخت، مارك تواين درآثارخود اوضاع اجتماعي  آن زمان امريكا  را درنظرخوانندگان مجسّم مي كرد و ازنابسامانيها انتقاد مي كرد، « تام ساير و شاهزاده و گدا» ازآثارمارك  تواين بشمارمي روند.

2- در گذشت اقبال لاهوری :ـ بتاریخ 21، اپریل 1938ميلادي: علّامه محمد اقبال لاهوري  مسلمان آگاه، متفكرو شاعرپارسي گوي پاكستان دارفاني را وداع گفت،اقبال  لاهوري تحصيلات عالي را درالمان  و انگلستان به پايان رساند، اقبال لاهوري ازدوران نوجواني  سرودن شعررا آغازكرد و نخستين قطعه شعراو ناله يتيم نام داشت، علّامه اقبال شاعري متعهد بود  و دروطنش براي آگاه كردن هموطنان خويش و متحد ساختن آنان و ديگرمسلمانان جهان تلاش  بسياركرد ازاين رو ازپيشروان و اصلاح طلبان بزرگ ديني درهند، و ازبانيان استقلال  پاكستان محسوب مي شود « سيرفلسفه درايران، اسرارخودي و  ارمغان حجاز» ازجمله آثارتأليفي علّامه محمد اقبال لاهوري بشمارمي روند.

روز شمار، بیست  و دوم اپریل :

1ـ اولين بار  استفاده از گاز سمی درتاريخ:ـ   بتاریخ 22 ، اپریل1915ميلادي: اولين  باردرتاريخ پيكارهاي كشورهاي جهان ازگازسمّي استفاده شد،اين گازرا كه به گازخفه كننده مشهوربود نخستين بارالماني  ها درجنگ ايپِربه كاربردند، گفتني است كه پس ازاختراع ماسك ضد گازازاثراين گاز كاسته شد و كمي بعد به كلي بي  اثرگرديد.

2-  به آتش كشيدن الجزيره پايتخت الجزاير:ـ بتاریخ  22 ، اپریل 1961ميلادي: قوای نظامی سرّي فرانسه الجزيره پايتخت الجزايررا به آتش كشيد،  قوای نظامی سري فرانسه را عدّه ای ازافسران  فرانسه كه درالجزايرمستقربودند تشكيل دادند و هدفشان مبارزه با استقلال  الجزايرو مخالفت با سياستهاي  جنرال دوگل بود،  قوای نظامی سرّي فرانسه مدتي  بعد ازدستگيري برخي ازرهبران اين سازمان ازجمله جنرال  سالان منحل شد.

3- تولد« اِمانوئل كانت»  فيلسوف الماني:ـ بتاریخ 22،  اپریل 1724ميلادي: « اِمانوئل كانت» فيلسوف الماني  متولد شد، وي دراكثررشته هاي علمي به تحقيق و مطالعه پرداخته بود، كانت درعلوم رياضي، طبيعي، زمين شناسي و جغرافياي طبيعي، منطق و مسائل ديني كتابها  و رساله هاي متعدد دارد،  كانت معتقد بود كه عقل نظري ازدرك  حقيقت اشيا عاجزاست.

روز شمار، بیست  و سوم اپریل :

1ـ درگذشت بنيانگذارسينماي هنري هند :ـ  بتاریخ 23،  اپریل 1992ميلادي: « سايتا چيتراي » كارگردان و سناريونويس  هندي درگذشت،او  بنيانگذارسينماي هنري هند بود و همواره تلاش مي كرد كه فيلمهايش به واقعيات اجتماعي  نزديك باشند، ازاين رو بيشترين توجه را به زندگي ساده و روزمرّه مردم هند معطوف مي داشت، آوازجادو نخستين فيلم چيت راي  ازآثاربهتراوست.

2ـ تولد« مالكس پلانك»  فزیکدان المانی  : ـ بتاریخ 23، اپریل 1858ميلادي: « مالكس پلانك» فيزيكدان و  رياضيدان الماني  دراين كشورمتولد شد، پلانك واضع نظريه كوآنتوم درفيزيك است و بواسطه ارائه اين نظريه بسيارمهم  درسال1918ميلادي جايزه نوبل فيزيك را ازآن خود كرد، پلانك  ازمخالفان  سرسخت هيتلربود، اين دانشمند برجسته الماني  تحقيقات خود ارزشمندي درزمينه فيزيك نظري، حرارت، نورو ترموديناميك انجام داده است.

3- تولد« ويليام شكسپير»  نمايشنامه نويس انگليسي:ـ بتاریخ 23،  اپریل 1564ميلادي: « ويليام شكسپير» نمايشنامه نويس  پرآوازه و اديب بزرگ انگليسي بدنيا آمد، شكسپيردرجواني درتماشاخانه ها نگهبان اسپان  بود اما دراندك مدتي به گروه بازيگران پيوست و سرانجام دربازيگري و نمايشنامه نويسي  به شهرت رسيد، سبك شكسپيربه مكتب كلاسيك تعلق دارد و آثارش تركيبي ازتراژدي و كمدي است، ازمشهورترين آثارشكسپيراتلو، ژوليوس سزار، هَمِلت، شاه ليرو رومئووژوليت را مي توان  نام برد.

روزشمار، بیست  وچارم اپریل :

1- سفر« مارکو پولو»  به قاره آسیا :ـ بتاریخ 24،  اپریل 1271ميلادي: « ماركوپولو» جهانگرد سفرتاريخي  خود را به قارّه آسيا آغازكرد، پدرو کاکای ماركو قبل ازاو زماني كه چين شمالي و جنوبي، مغولستان، تركستان شرقي و ايران درتصرف  چنگيزخان بود ازراه آسياي صغيرو ايران به چين سفركرده بودند، ماركو پس ازبازگشت آنان به اتفاق پدر به چين رفت و مدتها دراين سرزمين و جزايرجنوب  شرقي آسيا سياحت كرد، ماركوپولو بعد از 20 سال به ونيز، بازگشت و خاطرات سفرطولاني خود  را دركتابي بنام «عجايِب» گرد آورد.

2 ـ  مهاجرت  ارمنیان :ـ بتاریخ 24، اپریل 1915ميلادي: سياست براندازي ارمنی درتركيه قتل عام بيش ازيك ميليون و پانصد هزارتن از ارمنی  اين كشوررا درپي داشت، ازآن زمان بسياري از ارمنی  تركيه همچون آوارگان به زندگي  ادامه مي دهند و شمارزيادي ازآنان مجبور به ترك وطن خود شده اند و به كشورهاي  ديگرمهاجرت كرده اند.

3 ـ قتل عام خونين مردم ايرلندبرای  آزادی :ـ بتاریخ 24، اپریل 1916ميلادي: قتل عام خونين مردم  ايرلند درراه كسب آزادي و استقلال ازدولت انگلستان آغازشد، اين قيام را نهضت استقلال طلب شين فِين شروع كرد و با طرح پيشنهادي انگليس مبني  برتشكيل دو پارلمان درايرلند شمالي و ايرلند جنوبي مخالفت كرد سرانجام  درسال1922ميلادي كشورآزاد ايرلند اعلام موجوديت كرد.

روز شمار، بیست  وپنجم اپریل :

1ـ   « پالاتي نا» از ايالات  آلمان ويران شد:ـ   بتاریح 25، اپریل 1688ميلادي :  « پالاتي نا» از ايالات المان  در قرن هفدهم ميلادي ويران شد اين ايالت كه امروزه « پنالز» ناميده مي شود در اثناي  جنگهاي 9 ساله ميان كشورهاي عضو اتحاد اوگسبورگ و فرانسه در زمان سلطنت لويي 14 به  دست فرانسويان ويران شد، در اين نبرد اكثر دهكده ها، شهرها و كليساها با خاك يكسان شد و مزارع در آتش  سوخت اين ويراني از عوامل اصلي كينه الماني  ها به فرانسو يان شد .

2 ـ حفرکانال  سویس :ـ بتاریخ 25، اپریل 1859ميلادي: «عمليات حفر كانال سویس»  به منظور اتصال آب درياي مديترانه به درياي سرخ آغاز شد عامل اجراي اين طرح «  فردينالد دوله سِپس» اجنیر فرانسوي بود، اما طرح اوليه احداث چنين كانالي را  به داريوش هخامنشي نسبت مي دهند، عمليات نهايي حفر كانال سویس نيز بدست امريكايي ها انجام گرفت .

3 ـ رهایی  مردم  ازمصیبت فاشیزم ایتا لیا:ـ بتاریخ 25،  اپریل 1945 ميلادي : كشور  ايتاليا از دست فاشيست رهايي يافت، اين كشور در سال 1940متحد المان  نازي در جنگ دوم جهاني شد، اما شكست فاشيستهاي ايتاليا در يونان و شمال افريقا به  تسخير بخشي از خاك ايتاليا به دست متفقين منجر شد، د ر پي اين حادثه وپس از بركناري موسوليني دولت ايتاليا با  متفقين پيماني منقعد ساخت و اين بار متحد باآنها در جنگ باالمان  شد، عاقبت در سال 1945ميلادي با شكست المان  نازي و اعدام موسوليني به دست نيروهاي ضد فاشيسم اين كشوراز سلطه فاشيستها نجات  پيدا كرد .

روز شمار، بیست  ششم اپریل :

1ـ نخستین روز  نامه چاپ المان :ـ  بتاریخ 26،  اپریل 1630 ميلادي : نخستين  روزنامه جهان در المان  بنام « لوز» چاپ و منتشر شد، در حال حاضر تنها چند نسخه از اين روزنامه باقي است كه در موزه ها ي بزرگ دنيا  نگهداري مي شود .

2- ایجاد سازمان  گتاپو در المان :ـ بتاریخ 26 ، اپریل 1933 ميلادي: سازمان مخوف گشتاپو در المان بوجود آمد مؤسس اين سازمان هولناك، «هرمان گورينگ» مارشال المان  نازي از افسران بلند رتبه هيتلر بود، گشتاپو به مفهوم پليس مخفي است وهدف از ايجاد اين سازمان شناسايي،  دستگير و اعدام افرادي بود كه به هرعنوان با نازيسم وهيتلر مخالف بودند، هاينريش هيملر از معروفترين  رؤساي گشتاپو بود كه از سال 1934ميلادي تا پايان عمرش در اين سمت بود .

3 ـ حادثه  اتمی چرونوبیل دراوکراین :ـ بتاریخ 26،  اپریل 1968 ميلادي: بزرگترين و  شديدترين حادثه اتمي در نيروگاه اتمي چرنوبيل اوكراين بوقوع پيوست، در پي اين انفجار اين راكتور اتمي در 130 كيلو متري شمال كي اف اين منطقه به جهنم  مبدل شد و امواج راديو اكتيو در فضاي اطراف پراكنده شد و با وزش باد در همه جا  گسترش يافت، در اين حادثه عدهاي زيادي جان خود را از دست دادند و بيش از200 تن مجروح شدند.

روز شمار، بیست  هفتم اپریل :

1 ـ لغو قانون بردگي  درجمهوري فرانسه :ـ  بتاریخ27،  اپریل  1848 ميلادي حكومت  جمهوري فرانسه قانون لغو فوري بردگي در مستعمرات فرانسه را تصويب كرد، در دوران انقلاب فرانسه ،  نمايندگان كنوانسيون قانون لغو بردگي را تصويب كرده بودند، اما پس از به قدرت رسيدن  ناپلئون بناپارت به عنوان كنسور اول فرانسه ، وي در20 می سال 1802 ميلادي اين قانون راملغا اعلام كرد و دوباره برده داري در مستعمرات فرانسه  رايج گرديد، درسال1833ميلادي دولت انگلستان به طور قطعي  برده داري را در تمام مستعمراتش   ملغا كرد، در فرانسه به لطف تلاش هاي ويكتور  شوئلشر يك جمهوري خواه ليبرال پانزده سال بعد و در دوران جمهوري دوم فرانسه بار  ديگر اما براي هميشه قانون لغو بردگي در مستعمرات فرانسه به تصويب رسيد، پس از سرنگوني سلطنت لويي  فيليپ اول و استقرار جمهوري دوم فرانسه ويكتور شوئلشر از موقعيت خود به عنوان معاون  وزير بحری استفاده كرد و دست به تلاش گسترده اي براي آزادي بردگان زد، چند ماه بعد مجلس فرانسه قانون  لغو بردگي را براي هميشه تصويب كرد، به اين ترتيب در روز 27،  اپریل1848 ميلادي حكومت جمهوري  فرانسه قانون لغو فوري بردگي در مستعرات فرانسه را تصويب كرد به لطف تلاش هاي ويكتورشوئلشر  انسان دوست 250 هزار برده سياهپوست يا دورگه كه در مستعمرات فرانسه به استثمار  كشيده شده بودند براي هميشه از رنج بردگي نجات يافتند.

2 ـ  تغییر  رژیم درافغانستان :ـ صبحگاه 27 ، اپریل 1978  میلادی مطابق 7 ثور 1357 خورشیدی قیام نظامی علیه دولت محمد داود آغاز شد، در  حالیکه بعضی ازنیروهای  نظامی تحت رهبری جگرن اسلم وطنجار بسوی مرکز شهر در حرکت  بود، رهبر دیگر کودتاه دگروال عبدالقادر را اراکین دولت محمد داود، در مقر فرماندهی  اش باز داشت کردند، پس از حمله به مقر فرماندهی نیروهای هوائی جنرال قادر که در  آنجا تحت نظارت بود از ساختمان فرار کرد و با هلیکوپتر به میدان هوائی بگرام رفت ،  او از آنجا حملات هوائی را علیه کاخ ریاست جمهوری آغاز کرد، این حملات نهایتأ  پیروزی کودتا گران علیه دولت رئیس جمهور داود خان را تضمین کرد، کودتا گران از ضعف  فرماندهی قوای نظامی بخوبی سود بردند، اشتباهات حیدر رسولی وزیر دفاع داودعامل  پیروزی کودتا بود، در این کودتا نقش های فعالی را اشخاصی چون : حفطظ الله امین،  عبدالقادر، اسلم وطنجار، سید محمد کلاب زوی، رفیع و … بازی مینمودند، ساعت 5 عصر  بود کودتا گران رادیو افغانستان را گرفتند، نشرات عادی رادیو قطع شد و پخش آهنگهای  ملی ادامه یافت ساعت 7 شام حفیظ الله امین اعلام کرد که اینک محمد اسلم و طنجار،  اعلامیه شورای انقلابی و نظامی را به اطلاع مردم می رساند و وطنجار به زبان پشتو  اعلامیه را قرائت کرد که متن دری آن چنین بود : { برای اولین بار در تاریخ  افغانستان، آخرین بقایای سلطنت، ظلم و استبداد  و قدرت خاندان نادری پایان داده شد  و تمام قدرت دولتی به مردم انتقال یافت، قدرت دولتی اکنون در دست شورای نظامی  انقلابی است } و خلاصه قدرت سیاسی از رژیم داود خان به شورای انقلابی جمهوری  دموکراتیک افغانستان انتقال کرد که بعدأ بر اساس فیصله کمیته مرکزی،  نور محمد تره  کی بحیث رئیس جمهور قدرت را بدست گرفت ، بسیاری از نخبه گان علل  دگرتغیر رژیم را  درافغانستان  اینطور بر میشمارند :

ـ  درقوای نظام شاهی وبعدأ  رژیم جمهوری داود خان رتبهء جنرالی ومقامات بالای دولتی به وابستگان و آشنایان در  بار و کسانی که به محافل حاکم نزدیک بودند، تحویل داده شده، و استعداد و تخصص کمتر  در نظر گرفته میشد، بناأ نا رضایتی  از پائین ( پائین رتبه ها وخورد ضابطان )  یکی  از آن عواملی بود که قیام را بارور نمود  و به ثمرش رساند.

ـ  بسیاری از کرسی های کلیدی  در دولت و قوای نظامی را نمایندگان قبایل پشتون در دست داشتند و سایر ملت ها( هزاره  ها، ازبکها، ترکمنها، قزاقها و چارآیماقها و…. ) که اینان در دشوار ترین و  آشوبزده ترین مناطق خدمت میکردند را متأثر می نمود.

ـ  خشونت رژیم داود خان و  حملات بی وقفه آن به احزاب راست و چپ و همچنان ترورمیراگبر خیبر و بعدأ زندانی  نمودن هفت تن ازرهبران دست اول حزب دموکراتیک باعث شد تا قیام بالای حزب تحمیل گردد  .

ـ اقتصاد فرو رفته دولت و  بیکاری جوانان که رو بطرف کشورهای همسایه و بخصوص ایران نموده بودند ، گرانی و دست  مزد کم مامورین پائین رتبه و غیره باعث شده بود تا به یاری و مساعدت قیام کنندگان  بشتابند، استقبال وگل پاشی روی تانکهای قیام کنندگان بر خواسته از همین روحیه در  جامعه بود زیرا تمام زحمتکشان و کارگران و حقوق از دست دادگان خود را در پهلوی حزب  دموکراتیک خلق افغانستان « حزب پیش آهنک طبقه کارگران و زحمتکشان »  هم آهنک می  دیدند.

3ـ شورش  سرداران ایرانی :ـ  بتاریخ 27، اپریل  سال 628  : شورش سرداران ايراني ضد  خودكامگي خسروپرويزشاه ساساني آغازشد، دردوران حكومت خسروپرويز جنگ ميان ايرانيان و هراكليوس امپراتورروم شرقي روي داد كه  با پيروزي ايرانيان پايان يافت، اما هراكليوس يا هِرقِل براي جبران اين شكست بعد ازعبورازتنگه داردانل و  فتح همه سرزمينهاي منطقه به ايران حمله كرد، او سرانجام دردستگرد با خسروپرويزروبروشد و او را شكست داد، خسرو پرويزبعد ازاين شكست فراركرد همين امرموجب شورش مردم تيسفون شد كه درنتيجه اين  شورش حكومت خسروپرويزبه پايان رسيد و متعاقب آن وي را زنداني كردند و كشتند.

4 ـ استقلال  کشور سیرالئون :ـ بتاریخ 27، اپریل 1961ميلادي: كشورسيرالئون ازقديم ترين مستعمرات انگلستان به استقلال رسيد، درسال1971ميلادي حكومت اين كشورازفرمانداري كل به جمهوري تغييريافت، سيرالئون بيش از71000 كيلومترمربع مساحت و بيش ازچهارميليون  نفرجمعيت دارد كه  25 درصد آن را مسلمانان تشكيل مي دهند، غرب قارّه اِفريقا و درهمسايگي گينه واقع شده است و زبانهاي مردم آن انگليسي است.

روز شمار، بیست  هشتم اپریل :

1 ـ شورش در كشتي بونتي : ـ  بتاریخ  28،  اپریل 1789 ميلادي : كشتي بونتي با 44 خدمه بندرانگليسي  سپيدهد راترك مي كند تا به سوي جزيره تاهيتي در اقيانوس آرام و سپس جزاير آنتيل  روان شود، کشتی بان اين كشتي « ويليام بليگ » 30 ساله بود، وي به دليل ضروريات اين سفر  دريانوردان داوطلب را استخدام مي كند، كشتي ابتدا به سوي قاره امريكا  حركت مي كند تا با دور زدن اين قاره از طريق دماغه هورن به اقيانوس آرام برسد، اما چندين هفته طوفان   شديد، گپتان را ناگزير مي كند جهت اوليه را رها كند و مسير دماغه اميدواري در جنوب قاره افريقا  را در پيش مي گيرد اما بار ديگر بدبياري دامان كشتي بونتي را مي گيرد، به دليل فقدان وزش بادکشتی  بان مجبور مي شوند با کشتی هاي پارويي كشتي را به جلو برانند، دراين شرايط دشوار کپتان ” بليگ ” سختگيري زيادي نسبت به خدمه كشتي روا  مي دارد سرانجام بعد از 10 ماه آنها به هاييتي مي رسند،  کشتی بان چند هفته را در اين  جزيره مي مانند و نهال هايي كه قرار بود به جاماييكا ببرند را جمع آوري مي كنند، بار ديگر وقتي كشتي بونتي راه  دريا را در پيش مي گيرد ، کشتی بان” بليگ ” دوباره سختگيري در مورد كاركنان كه  سنت دريانوردي انگلستان بود را آغاز مي كنند اما اين بار دريانوردان داوطلب طاقت  خود را از دست مي دهند، آنها دست به شورش زده و کپتان” بليگ” و 18 نفر از خدمه وفادار به وي را در کشتی 5 متري جا داده و آنها را  در ميان اقيانوس آرام رها مي كنند، بليگ و يارانش با خوش شانسي  موفق مي شوند پس از پيمودن 5 هزار كيلومتر خود را به جزيره تيمور برسانند، بليگ در آنجا يك كشتي اجاره مي  كند و به سوي انگلستان حركت مي كند تا هر چه زودتر تقاضاي يك مجازات عبرت انگيز را  براي  کشتی سواران شورشي درخواست كند، شورشيان بونتي بار ديگر به تاهيتي  بازمي گردند ، اما تعدادي از آنها از جمله فلچر كريستيان رهبر شورشيان براي فرار، از تعقيب انگليسي ها دوباره با  كشتي بونتي جزيره تاهيتي را ترك مي كنند، آنها به يك جزيره غيرمسكوني به  نام پتكرن مي روند تا در آنجا بقيه ايام زندگي خود را سپري كنند، فلچر پس از رسيدن به جزيره  كشتي بونتي را آتش مي زند تا انگليسي ها ردش را نيابند، اما پس از مدتي  شورشيان بونتي  در اين جزيره به جان يكديگر افتاده و به كشتار يكديگر مي پردازند، هنگامي كه امريكايي ها در سال  1808 ميلادي اين جزيره را كشف مي كنند ، تنها يك نفر ازآنها به نام جان آدامز زنده  مانده بود، به اين ترتيب  در روز 28،  اپریل 1789 ميلادي به دليل  سختگيري هاي بي اندازه کپتان كشتي بونتي ، کشتی سواران دست به شورش مي زنند، آنها كشتي را تصرف مي كنند و با اميد  به يك زندگي جديد راه اقيانوس را در پيش مي گيرند ، غافل از اين كه سرنوشت شومي در  انتظارشان است.

2 ـ تشکیل  کنگره مذهبی او گسبورگ:ـ بتاریخ  28،  اپریل 1555 ميلادي : كنگره مذهبي معروف به  اوگسبورگ به همين نام درالمان  تشكيل شد، اين گنكره براي پايان دادن به كشمكش هاي مذهبي امپراتوري مقدس روم بر پا شد، زيرا در نتيجه اصلاح ديني ، اختلافاتي در اين امپراتوري بوجود آمده بود، از نتايج كنگره اوگسبورگ اعطاي  آزادي پيروان مذهب  پروتستان بود،همچنين  املاك غضب شده پروتستانها رابه آنان باز پس دادند .

3 ـ حمله  امریکا به کشور دو مینیکن :ـ بتاریح 28،  اپریل 1965 ميلادي : دولت  امريكا به بهانه حفظ جان اتباع خود به كشور دومينيكن در امريكاي مركزي حمله كرد، در پي حملات امريكاييان مردم دومينيكن بر ضد نظامي كه بر اريكه قدرت نشسته بودند،  قيام كردند و درنهايت با پيوستن گروهي از نظاميان به انقلابيون، مردم اين كشور شكست  سختي برقوای نظامی و رهبران  وارد آوردند، امريكا نيز نيروهاي خود را افزايش داد اما سرانجام دولت انقلابي تشكيل شد و نيروهاي  امريكايي را مجبور به خروج از دومينيكن كرد .

روز شمار، بیست  نهم اپریل :

1ـ تولد زینه  من، کارگردان اتریشی :ـ بتاریخ 29، اپریل1907ميلادي:  فرد زينه من كارگردان مشهوراتريشي متولد شد، او پس ازتحصيل دررشته طب و مدتي فعاليت درعرصه موسيقي عاقبت جايگاه خود را درسينما يافت و استعدادش را دراين  عرصه آشكاركرد، زينه من اعتقاد داشت كه فيلم مثل موسيقي راه مستقيمي به احساسات انسانهاست و بدين  سبب به ساختن فيلم علاقه فراوان داشت، زينه من درمدت 48 سال فعاليت سينمايي 20 فيلم كوتاه و 20 فيلم بلند را كارگرداني كرد و  فيلمهاي او با اقبال عمومي مردم و منتقدان و كارشناسان سينمايي روبرو شد.

2 ـ بندر، ونيز به تصرف نيروهاي متفق درآمد:ـ بتاریخ 29،  اپریل1945ميلادي: بندرزيبا و  تاريخي ونيزدرجنگ جهاني دوم به تصرف نيروهاي متفق درآمد« ونيز» درساحل شمال شرقي ايتاليا واقع است و درآخرين ماههاي جنگ جهاني دوم مقاومت  خود را دربرابرقواي متفق ازدست داد، اين بندرديدني خود ازممالك مستقل ايتاليا بشمارمي رفت و با نظام مستقل  جمهوري اداره مي شد، گفتني است كه ونيزپس ازتصرف بدست قواي متفق بدستور  جنرال الكساندرفرمانده عالي  متفقين درايتاليا ازغارت و خرابي نجات يافت و همه آثارتاريخي و هنري آن همچون  فلورانس محفوظ ماند.

3 ـ سلطنت  پطرکبیر در روسیه :- بتاریخ 29،  اپریل 1682ميلادي:  پطركبيردر10سالگي درروسيه به سلطنت رسيد و سوفي خواهرش درمقام نايبُ السّلطنه اداره  اموررا بدست گرفت، سوفي چندي بعد پطررا ازقصركرملين اخراج و او را به قريه اي نزديك مسكو تبعيد كرد، اما پطركبيرسرانجام با سپاهي برخواهرش سوفي شوريد و پيروزشد، پطربعد ازدستيابي به قدرت اقدامات اصلاحي بسيارانجام داد و درامورفرهنگي، اقتصادي و  اجتماعي روسيه تحولات عظيمي پديد آورد.

روز شمار، سی  ام  اپریل :

1 ـ فروپاشی ويتنام جنوبی :ـ بتاریخ  30، اپریل 1975 ميلادی : شهر سايگون پايتخت ويتنام جنوبی به اشغال نيروهای ويتنام شمالی و چريک های ويت کنگ  درآمد و رژيم ويتنام جنوبی فروپاشيد، يک هفته قبل از سقوط سايگون،  نيروی هوايی و دريايی قوای نظامی  امريکا عجولانه و به شکل فاجعه  باری آخرين امريکايی ها حاضر در ويتنام جنوبی و 70 هزار ويتنامی را از سايگون خارج  کردند و به بيش از 10 سال حضور نظامی امريکا  در خاک ويتنام خاتمه دادند، در پی اشغال سايگون توسط  نيروهای ويتنام شمالی و چريک های ويت کنگ نام پايتخت ويتنام جنوبی به يادبود رهبر  فقيد کمونيست ويتنام به هوشی مين ويل تغيير يافت، پِيروزی رژيم کمونيست هانوی به جنگ ميان 2 ويتنام پايان داد و آثار و تبعات  استعماری را به خاک سپرد، کشور ويتنام در دوران استعمار فرانسه  و در جريان جنگ نخست هندوچين عليه فرانسه به دو کشور ويتنام شمالی و جنوبی تقسيم  شده بود و با اشغال سايگون ، اين کشور 2 پاره شده برای هميشه وحدت خود را  بازِيافت، پيروزی هانوی به سالهای بسيار طولانی استعمار و 30 سال جنگ در اين کشور  کوچک پايان داد و کشور ويتنام بارديگر وحدت خود را بازيافت.

2 ـ استقلال  کشور نیکاراگوا :ـ بتاریخ  30،  اپریل 1838ميلادي: كشور  نيكاراگوآ به استقلال رسيد، زبان رايج اين كشورهسپانيايي  و انگليسي است و مردم آن مذهب كاتوليك دارند، نيكاراگوآ درامريكاي مركزي واقع است و با كشورهاي هندوراس و كاستاريكا مرزمشترك  دارد، همچنين مرز شرقي اين كشورساحل درياي كاراييب و مرز غربي آن اقيانوس آرام است، مهمترين محصولات اين سرزمين موز، قهوه، ذرت، كاكائو، شكرو توتون است، همچنين اين كشورمعادن طلا و نقره و مس غني دارد.

3 ـ در گذشت  بر تولت برشت :ـ بتاریخ 30، اپریل 1898ميلادي: برتولت بِرشت نويسنده، شاعرو مشهورترين نمايشنامه نويس معاصرالمان  درگذشت، او دردوران جنگ جهاني اول درشفاخانه  های نظامی خدمت و پرستاري مي  كرد و مشاهده وضع تأثيرانگيز شفاخانه ها و بيماران هرگونه  حسن ميهن پرستي را دراو ازبين برد، اشعاربرشت نيزلحن تند و تلخي دارد كه ازهمان اوضاع نابسامان دوران جنگ سرچشمه مي  گيرد، ازآثار« برتولت برشت زندگي گاليله، طبل درشب و  پونتيلا» و خدمتكارش را مي توان نام برد./  ختم رویداد  مهم جهانی در ماه اپریل  سالهای مختلف

 

 

آرشیف نمبر (۴۸)

 رویداد مهم جهان در ماه می از اول تا 31 مه )

روز شمار، اول   می:

1ـ  سقوط U-2 جاسوسی امريکا  در خاک شوروی :ـ بتاریخ اول می سال 1960 ميلادی يک طیارهء جاسوسی U-2 امريکا  در حاليکه برفراز اورال و در ارتفاع 19000 متری پرواز می کرد، توسط وسایل ضدهوايی شوروی سرنگون شد،   ” فرانسيس گاری پاورز” گپتان 30 ساله U-2 ساقط شده  آن اندازه زمان داشت که با فراشوت نجات بيرون بپرد، البته پس از پائین آمدن توسط ماموران ک.گ.ب ،  پليس مخفی اتحاد شوروی دستگير شد، نيکيتا خروشچف منشی عمومی حزب کمونيست شوروی در حاليکه شاهد مراسم رژه سنتی روز اول در ميدان سرخ مسکو بود ،  از اين حادثه اطلاع يافت، وی مدت  5 روز اين ماجرا را پنهان نگه داشت و در جريان يک سخنرانی در مقابل شورای عالی  حادثه سرنگون کردن U-2 را فاش کرد، امريکايی ها براساس  اطلاعات سرويس های جاسوسی خود تصور می کردند که کپتان کشته شده است، بنابراين ادعا کردند اين يک پرواز عادی بوده است اما ، در روز 7  می خروشچف شرايط کپتان اسير امريکايی  و اعترافات وی را منتشر کرد، گاری پاورز در محکمه به 10 سال  زندان محکوم شد، وی در آغاز سال  1962 ميلادی با يک مامور مخفی شوروی که در اختيار امريکايی  ها بود، مبادله شد به اين ترتيب ، سرنگونی اين طیاره و سرنوشت گاری پاورز کپتان آن در  جريان اسارت يکی از ماجراهای داغ آن دوره از جنگ سرد بود.

2 ـ جنگ آرد، در فرانسه :ـ   بتاریخ اول مي 1775 ميلادي : نخستين شورش مردم پاريس در اعتراض به گراني  بهاي نان آغاز شد، مردم قيام خود  را در زمان لويي 16 آغاز كردند و مدت  4 روزاعتراض و راهپيمايي كردند،  گروههاي ناراضي مردم به غارت نانوايي ها ودزدي از مغازه  ها پرداختند اين شورش در تاريخ فرانسه بنام جنگ آرد معروف شد.

3 ـ در گذشت گوتینگ ریاضی دان  المانی :- بتاریخ اول  مي سال 1771ميلادي : پروفیسور( گوتريد آخندال) رياضيدان بزرگ الماني د رگوتينگ المان در گذشت، نام او در تاريخ علم بعنوان واضع علم آمار( احصائیه ) ثبت شده است آخندان اولين بار علم احصائیه را مطرح كرد وي در فلسفه و تاريخ فلسفي نيز مطالعات بسيار داشت وآثاري هم در اين  زمينه تاليف كرد .

4 ـ نامگذاری روز کار گر :- بتاریخ اول  مي سال 1889ميلادي :  بنابه تعميم كنگره بين المللي كارگران اول ماه میلادی روز كارگر نامگذاري شد، انتخاب  اين روز به مناسبت بزرگداشت تظاهرات كارگران شيکاگو، در اول ماه مي سال 1886ميلادي است روزي كه كارگران براي  دستيابي به افزايش دستمزد ؛ بر  قراري قانون عادلانه كار داشتن حق استفاده از مرخصي اعتصاب كردند و پليس امريكا  تظاهرات آرام آنان را سركوب كرد و چند از كارگران جان خود را از دست دادند .

روز شمار دوم ماه می :

1ـ در گذشت ویلیام موریس :- بتاریخ دوم مي سال1896ميلادي:  ويليام موريس شاعر، نقاش و نمايشنامه نويس انگليسي در58 سالگي درگذشت، او يكي از5 شاعرمشهوري است كه ادبيات قرن19ميلادي را درانگليس شكوفا كردند و به  بياني سازنده آن بودند، موريس  درآثارخود بيشتربه تشريح اوضاع اجتماعي كشورش پرداخته به همين سبب شاعراجتماع لقب  گرفته است.

2 ـ جنگ عراق و انگلیس :- بتاریخ 2 می سال1941ميلادي: جنگ عراق و انگلستان به علت ادامه  سلطه انگليسي ها برچاههاي نفت عراق و همچنين مداخله درامورداخلي و خارجي اين  كشورآغازشد، ازسوي ديگرحمايت  دولت انگليس ازصهيونيست هاي اشغالگر قدس به شدت اين اختلافات دامن زد، جنگ رسمي پس ازاشغال شهربغداد به دست رشيد عالي گرداني كه ازجمله آزاديخواهان بود  صورت گرفت؛ سرانجام وي به علت همين اشتباه ازقواي انگليس شكست سختي خورد و به خارج  ازكشورگريخت.

3 ـ اتحاد عربی ( اردن و عراق ):-  بتاریخ دوم ماه مي  سال1953ميلادي: دوران سلطنت ملك فيصل دوم آخرين شاه عراق رسماً آغازشد، درزمان حكومت فيصل دوم اردن و عراق بصورت اتحاد عربي به منظورمقابله با اتحاد مصرو  روسيه با يكديگرمتحد شدند، اما  عبدالكريم قاسم افسرنظامی با  اجراي كودتاي نظامي، حكومت سلطنتي را منقرض كرد و نظام جمهوري را دركشورعراق  مستقرساخت، گفتني است كه دراين  كودتا فيصل دوم و وليعهدش گردن زده شدند.

4 ـ وفات لئوناردو داوينچي:ـ بتاریخ  دوم ماه مي سال1519ميلادي: لئوناردو داوينچي  نابغه بزرگ دنياي هنرنقاشي و پيكرترانسي و دانشمند برجسته عصررنسانس ايتاليا در67 سالگی وفات نمود او ازكودكي انساني متفكرو جستجوگربود و  سرانجام دراكثرعلوم وفنون همچون  معماري، فيزيك و فلسفه و علم تشريح و ادبيات ازاستادان عصرخود شد،اولين  اثرلئوناردوداوينچي درنقاشي شام آخرو شاهكارجاوداني او لبخند ژوكوند نام دارد.

روز شمار سوم ماه می :

1 ـ فروش متصرفات فرانسه به  امریکا :ـ بتاریخ 3 می1803  ميلادي ناپلئون بناپارت كه در آن زمان مقام قونسل فرانسه  را داشت تصرفات وسيع فرانسه در امريكا كه لوييزيانا  ناميده مي شد را به مبلغ ناچيز 80 ميليون فرانك به ايالات متحده فروخت،اين  سرزمين كه تقريبا تمام حوزه مي سي سي پي را در برمي گرفت مساحتش بيشتر از سرزمين  هايي بود كه ايالات متحده را تشكيل مي دادند و به زحمت 50 هزار نفر جمعيت داشت، اين 50 هزار نفر بدون احتساب سرخ پوستان شامل مهاجران  اروپايي و بردگان سياهپوست بودند، اين سرزمين وسيع در دوران سلطنت لويي پانزدهم در اواخر قرن  هفدهم به استعمار فرانسه درآمد، در سال 1718 ميلادي شهر نيواورلئان به عنوان مركز اين سرزمين تاسيس گرديد ، سرزمين  وسيع لوييزيانا بسيار حاصلخيز بود، در جنوری سال  1803 ميلادي توماس جفرسون رييس جمهور امريكا جيمز مونرو را به فرانسه اعزام مي كند  تا در مورد شهر نيواورلئان و سرزمين لوييزيانا با فرانسوي ها مذاكره كند، ناپلئون بناپارت كه تصميم گرفته بود جنگ تازه اي را عليه  انگلستان و هسپانیا آغاز كند به  پول نياز داشت،

بنابراين ماركي باربه ماربوا را مامور مذاكره براي  انجام فروش قطعي لوييزيانا مي كند و اين سرزمين زرخيز به مبلغ ناچيز 80 ميليون  فرانك نصيب ايالات متحده مي شود، به اين ترتيب ، در روز 3 می سال 1803 ميلادي ناپلئون بناپارت براي تامين مصرف جنگ با انگلستان و هسپانیا سرزمين وسيع لوييزيانا را به امريكا مي فروشد، با تصاحب لوييزيانا وسعت ايالات متحده بيش از دو برابر مي شود و  سرزمين فلوريدا كه مستعمره هسپانیا بود در محاصره قرار مي گيرد كه هسپانیا نيز به نوبه خود تحت فشار امريكا در سال 1819 اين سرزمين را به امريكا مي فروشد.

2 ـ تولد کوندامین ریاضیدان  فرانسه :ـ بتاریخ 3 ماه مي سال  1071ميلادي: ” كوندامين ” رياضيدان و سياح فرانسوي درپاريس  بدنيا آمد، او درجواني علاقه  بسيارخود را به جغرافيا و بويژه رياضيات آشكاركرد و تحقيقات بسياري درزمينه رياضي  انجام داد، كوندامين  درسال1735ميلادي رياست هيئتي را به منظوراندازه گيري يك قوس نصف النّهاركره زمين  بعهده گرفت كه كاراين هيئت حدود 10سال بطول انجاميد.

575 سال پيش درچنين روزي – سوم ماه مي سال1429ميلادي:  ژاندراك دوشيزه ميهن پرست و شجاع فرانسوي قيام تاريخي خود را برضد سلطه انگلستان  آغازكرد. قيام ژاندراك موجب شكست انگليسي ها و خروج آنها ازفرانسه شد. درمقابل  انگليسي ها نيزبا توطئه و دسيسه هاي مختلف ژاندراك را دستگيرو دردادگاهي فرمايشي او  را به سحرو جادوگري محكوم كردند و سپس زنده درآتش سوزاندند. بعدها شارل هفتم شاه  فرانسه محاكمه او را تجديد كرد و رأي صادرشده دردادگاه سال1431ميلادي ملغي اعلام  شد. درسال1909ميلادي ژاندراك دررم تقديس شد و پاپ بنديكت پانزدهم او را دررديف  قدّيسين مسيحيت قلمداد كرد و سَنت ژاندراك ناميد. گفتني است كه روزهفتم ماه مي بنام  عيد ژاندراك مشهوراست و جشن عمومي ملي درفرانسه برگزارمي شود.

روز شمار، چهارم ماه می :

1ـ  کشف سر زمین کاستاریکا:- بتاریخ 4 ماه مي سال1502ميلادي:  برطبق متون تاريخي كريستف كلمب درچهارمين سفراكتشافي خود سرزمين كاستاريكا را كشف  كرد، اين كشورسه قرن تحت سلطه هسپانیا بود اما درسال1821ميلادي استقلال طلبان  كاستاريكا سرانجام نيروهاي هسپانیايي  را ازخاك كشورشان بيرون راندند، اين سرزمين پس ازكسب استقلال ابتدا با مكزيك متحد شد و بعد درسال1961ميلادي با  كشورهاي گوآتمالا، هندوراس، نيكاراگوآ و السالوادور بازارمشتركي دراِمريكاي لاتين  بوجود آورد، اين سازمان بنام  پيمان عمومي يكپارچه سازي اقتصاد امريكاي مركزي آغازبه كاركردهدف ازايجاد اين  بازاربرقراري تجارت آزاد تعرفه بازرگاني مشترك براي همه اقلام وارداتي و تبادل  نظردرمورد سياست پولي مشترك بود.

2 ـ انحلال حزب نازی در المان :- بتاریخ 4 ماه مي سال1945ميلادي: انحلال حزب ناسيونال  سوسياليست المان معروف به حزب  نازي بطوررسمي اعلام شد، بدين  ترتيب دوران اقتدارو سلطه اين حزب كه ازسال1932ميلادي زمام امورالمان  را بدست گرفته بود به پايان رسيد، حزب نازي درپي اوج گيري جنبش سياسي مونيخ دراكتبر1920ايجاد شد شماراعضاي آن كه  درسال1929تنها 186000نفربود يكباره درسال1933به دو ميليون تن رسيد و 10سال بعد بيش  ازشش ميليون نفرشد اين حزب پس ازشكست المان  درجنگ جهاني دوم ازهم پاشيد و قانون اساسي المان  غربي سابق، تشكيل مجدد حزب نازي را ممنوع اعلام كرد.

3 ـ جنگهای داخلی لبنان :- بتاریخ 4 ماه مي سال1958ميلادي:  شورشهاي خونين و جنگهاي داخلي لبنان برضد حكومت و سياست كاميل شمعون رئيس جمهورآن  كشورآغازشد، شمعون  ازسال1952ميلادي برياست جمهوري لبنان رسيد و سياست گرايش به غرب را دنبال مي كرد  اين سياست مخالفت شديد مسلمانان لبنان را درپي داشت و هنگاميكه شمعون قصد كرد  ماروني ها را برسراسرلبنان مسلط سازد جنگ داخلي آغازشد، شمعون ازامريكا كمك خواست و دولت  امريكا نيزتفنگداران خود را درخاك لبنان مستقركرد، اما شمعون درمقابل مبارزات مردم لبنان ناچاربه استعفا شد و امريكا هم نيروهاي خود  را ازلبنان خارج كرد.

روز شمار، پنجم ماه می :

1 ـ مرگ ناپلئون در جزيره سنت هلن :ـ  بتاریخ 5 می سال 1821 ميلادي ناپلئون اول  امپراتور فرانسه در تبعيدگاهش جزيره سنت هلن ، يك جزيره دور افتاده در وسط اقيانوس  اطلس جنوبي كه در سال 1815 ميلادي پس از شكست در جنگ واترلو و بركناري اش از تحت  سلطنت فرانسه توسط انگليسي ها به آنجا تبعيد شده بود ، درگذشت، ناپلئون امپراتور سابق را تعدادي از وفادارانش در تبعيد  همراهي كرده بودند، اما اغلب آنها بي صبرانه در انتظار مرگ او بودند تا دوباره به  فرانسه بازگردند، براساس نتايج  كالبد شكافي جسد ناپلئون كه توسط قوماندان نظامی انگليسي جزيره منتشر شد ، ناپلئون بر اثر ابتلا به بيماري سرطان معده درگذشته بود، اما به گفته همراهان امپراتور تلخي تبعيد و سختگيري هاي قوماندان نظامی  جزيره مرگ او را  تسريع كرده بودند،  سرهودسون لاو  ، فرمانروای ” سنت هلن” از بيم فرار ناپلئون انواع تحقيرها و سختگيري ها را نسبت به او روا مي داشت، اين مساله موجب شد به شايعه اي كه انگليسي ها موجب مرگ  ناپلئون شده اند ، دامن زده شود، ناپلئون در مدت تبعيد خاطرات و نظراتش را به” كنت لاسكاز” و نيز به، برتران ، گورگو و مونتولون و همچنان ديگر همراهانش ديكته مي كرد، كنت لاسكاز يك سال پس از درگذشت ناپلئون اين يادداشت ها را تحت  عنوان «خاطرات سنت هلن» منتشر كرد، در سال 1840 ميلادي آدولف تيرصدراعظم فرانسه براي كسب اعتبار براي لويي فيليپ پادشاه فرانسه براي بازگرداندن خاكستر جسد  ناپلئون از سنت هلن به كشورش با لندن مذاكره كرد و انگلستان اين مساله را پذيرفت، انتقال خاكستر جسد ناپلئون به يك مراسم عمومي باشكوه  مبدل شد كه در آن يك ميليون فرانسوي شركت كرده و با هيجان فرياد « زنده باد  امپراتور» را سر دادند، پس از به  قدرت رسيدن لويي ناپلئون بناپارت برادرزاده ناپلئون اول ، خاكستر جسد او در عمارت  انواليد دفن شد، به اين ترتيب در  روز 5 می سال 1821 ميلادي  ناپلئون اول امپراتور فرانسه در جزيره سنت هلن در تبعيد درگذشت، ناپلئون يكي از بزرگترين سرداران جنگي جهان محسوب مي شود  اما سراسر دوران سلطنت وي در جنگ گذشت و سرانجام تمام سرزمين هايي كه تصرف كرده بود  را از دست داد و فرانسه را به فقر و فلاكت كشاند، با اين حال خاطره پيروزي هاي بزرگ وي در تاريخ ثبت شده و از  افتخارات فرانسه محسوب مي شوند، اين امپراتورقدرت طلب درانديشه تصرف دنيا بود؛ ازاين رو دردوران حكومت خود جنگهاي  متعددي كرد و نقاط زيادي ازاروپا را هم تصرف نمود، درسال1808ميلادي ناپلئون ازروسيه شكست سختي خورد و پس ازعزل ازمقام امپراتوري  فرانسه به جزيره اِلب تبعيد شد، گفتني است كه ناپلئون 7سال مجدداً درفرانسه قدرت را به مدت100روزبدست گرفت و اين  دوره به حكومت 100روزه ناپلئون مشهوراست اما درنهايت به حالت تبعيد درجزيره سنت هلن  ازدنيا رفت.

2 ـ اشغال کشور گینه توسط فرانسوی  ها :ـ بتاریخ 5 ماه مي  سال1913ميلادي: نيروهاي فرانسوي كشورافريقايي گينه را اشغال كردند، فرانسه دراواخرقرن19ميلادي بعد از90 سال سرانجام گينه را جزوجامعه فرانسه و يخشي  ازخاك افريقاي غربي فرانسه اعلام كرد، گينه درسال1946ميلادي به خود مختاري رسيد و درسال 1958میلادی  با مبارزات مستمرو جدي مردم استقلال كامل خود را بدست  آورد، گفتني است كه احمد سكوتوره  اولين رئيس جمهوركشورگينه بود.

3 ـ ستقلال جمهوری فدرال المان:- بتاریخ 5 ماه مي سال1955ميلادي: جمهوري فدرال المان پس ازگذشت 10سال ازجنگ جهاني دوم  بطوررسمي استقلال يافت المان  غربي بعد ازپيروزي متفقين درجنگ جهاني دوم به تصرف فرانسه، انگليس و امريكا درآمد و  درسال1949ميلادي با 11، ايالت  جمهوري فدرال المان موجوديت يافت، درسال1990ميلادي پس ازگذشت 40 سال جدايي ميان دو المان،  ديواربرلين شكسته شد و كشورواحد المان  پديد آمد.

4 ـ جان سپردن بابی ساندز مبارز  ایرلندی در زندان :ـ بتاریخ 5  ماه مي سال1981ميلادي: بابي ساندزمبارز معروف ايرلندي پس ازهفته ها مقاومت درزندان  انگليس و اعتصاب غذا جان خويش را درراه هدفش ازدست داد، ساندزدراين مدت فقط با نوشيدن آب زنده بود، مرگ بابي ساندزازيك طرف موج اعتراضات و اعتصابات را برضدّ دولت انگلستان درپي داشت؛  و ازطرف ديگردرس مقاومت دربرابرظلم ظالمان به مردم ايرلند و مبارزان جهان داد، بابي ساندز63 روز پس ازآغازاعتصاب غذا درگذشت.

روز شمار، ششم ماه می :

1 ـ  تولد کاغذی کوچک چاپ شده  بنام ” پسته ـ تمبر ” در پستخانه :ـ بتاریخ  6 می سال  1840 ميلادي تمبر پست در شهر لندن متولد شد،  پيش از تاريخ ، متذکره براساس سنت گيرنده نامه با توجه به مسافتي كه نامه براي رسيدن  به مقصد طي كرده است قیمت رساندن  آن را مي پرداخت، يك روز در سال  1837 ميلادي ، رولاند هيل 42 ساله, يك معلم زن جواني را مشاهده مي كند كه پس از رفتن نامه رسان به سختي  گريد می کند، رولاند جوياي ماجرا  مي شود.زن جوان مي گويد به دليل اين كه نمي توانست مصرف نامه اي كه شوهرش براي او فرستاده بود را پرداخت كند ، نامه رسان از دادن نامه  خودداري كرد، رولاند مبتكر كه  داراي آشناياني در دولت بود ، گزارشي را تهيه مي كند و آن را براي لرد ملبورن صدراعظم ارسال مي نمايد، در اين گزارش تحت عنوان «اصلاح پست: اهميت و قابل اجرا  بودن» وي پيشنهاد مي كند مصرف ارسال نامه از پيش و به يك قيمت مشابه بدون توجه به مسافت در كشور پرداخت شود، پرداخت با چسباندن يك (پسته ـ تمبر) و زدن يك مهر تضمين مي شد، اصلاح سيستم پست در اگست 1839 میلادی در مجلس تصويب مي شود، نخستين  پست به قيمت يك پني اين امكان را مي دهد تا نامه  اي به وزن 14 گرام به هر نقطه از  انگلستان ارسال شود، اين ( پست ـ تمبر) به « پني سياه» شهرت مي يابد زيرا در زمينه سياه آن تصوير 15 سالگي ملكه ويكتوريا  نقش شده بود، « پني سياه » به  دليل سهولتي كه در ارسال نامه ها ايجاد مي كند با استقبال فراواني روبه رو مي شود، به اين ترتيب  در روز 6 می سال 1840 ميلادي به ابتكار يك معلم ( پست ـ تمبر)  در  شهر لندن متولدشد و این کاغذ عجوبه در ارسال نامه ها تحولي را ايجاد مي كند و موجب تسهيلات ارسال نامه ها مي شود، پس از  انگلستان به تدريج ( پست ـ تمبر) در ساير كشورهاي اروپا و جهان باب مي گردد و دشواري  ارسال نامه به امري عادي تبديل مي شود.

2 ـ  تولد طبیعی دان فرانسوی :ـ بتاریخ  6 ماه مي سال1744ميلادي: ژان باتيست دولامارك  طبيعي دان فرانسوي بدنيا آمد او با نگارش نخستين كتاب خود بنام گياهان فرانسه شهرت  يافت، آثاربعدي لامارك فرهنگ  گياهشناسي و تاريخ طبيعي بود كه برشهرت او افزود اين دانشمند فرانسوي درزمان انقلاب  كبيرفرانسه سرپرستي موزه تاريخ طبيعي را به عهده داشت، كتابهاي فلسفه جانورشناسي و تاريخ جانوران بي مهره لامارك بعدها فريضه تكامل تدريجي  و تاريخي موجودات زنده قرارگرفت.

3 ـ تولد ” تا گور” فيلسوف و اديب هندی :ـ بتاریخ  6 ماه مي  سال1861ميلادي: رابيند رانات تاگور فيلسوف، اديب و شاعرمتفكرهندي متولد شد اين  شاعرگرانقدردرسروده ها و نوشته هاي خود توصيفهاي طبيعي را با تفكرات مذهبي و فلسفي  درهم آميخته است ازاين اديب بزرگ هند حدود 50 نمايشنامه، 100ديوان شعر،40 داستان كوتاه و بلند و تعدادي رساله و كتابهاي فلسفي  باقيست، تاگور درهند به نهضت ملي  مردم هند پيوست و با آزاديخواهان هندي همراه شد تا استقلال كشورش را بدست آورد، ماه نو، گردش بهار و ناسيوناليسم و ايمان ازآثارارزشمند او بشمارمي روند، تاگور درسال1913ميلادي جايزه ادبي نوبل را دريافت كرد.

روز شمار، هفتم ماه می :

1 ـ استعفاي ويلي برانت:ـ بتاریخ 7 می 1974 ميلادي ويلي برانت صدراعظم محبوب به دليل رسوايي جاسوسي گونترگيوم كه در دفتر  شخصي وي كار مي كرد ، استعفا داد، كارل هربرت فرام كه بعدها نام ويلي برانت را برگزيد در سال 1913  در شهر لوبك متولد شد، وي در  اوان جواني به سازمان جوانان سوسياليست پيوست در سال 1930 ميلادي عضو حزب سوسيال  دموكرات المان شد، پس از روي كار آمدن حزب نازي وي تحت تعقيب گشتاپو قرار  گرفت و در سال 1933 به کشور ناروی گريخت و در اين كشور نام خود را به ويلي برانت تغيير داد، در سال 1945، ويلي برانت به عنوان خبرنگار روزنامه هاي ناروی براي پيگيري اخبار دادگاه نورنبرگ به المان بازگشت، در سال 1947 وي دوباره تابعيت المان  را كسب كرد و بار ديگر عضو حزب سوسيال دموكرات شد، ويلي برانت از سال 1949 تا 1957 نماينده بخش غربي برلين در مجلس  بوندستاگ بود، در سال 1957 به  عنوان شاروال برلين غربي انتخاب  شد، وي در سال 1964 به مقام منشی عمومی حزب سوسيال دموكرات منصوب گرديد، دو سال بعد هنگام صدراعظمي كورت گيزينگر در دولت موسوم  به «ائتلاف بزرگ» به مقام معاون صدراعظم و وزير خارجه منصوب شد و از همان زمان  نخستين تلاش هاي خود را براي سياست نگاه به شرق آغاز نمود، ويلي برانت در اكتبر سال 1969 ميلادي به عنوان صدراعظم المان غربي انتخاب گرديد و دست  به اصلاحات بزرگ داخلي زد و سياست خود را براي تنش زدايي با كشورهاي اروپاي شرقي  پيگيري كرد، وي در سال 1970  پيمان هايي را با اتحاد شوروي و پولند براساس احترام به مرزهاي موجود و عدم توسل به زور امضا كرد و به اين ترتيب روابط  سياسي ميان المان غربي و شوروي وپولند برقرار شد، ويلي برانت در سال  1971 برنده جايزه صلح نوبل شد، با اين حال سياست تنش زدايي ويلي برانت با مخالفت هاي داخلي روبه رو شد و برانت  اكثريت پارلماني خود را در بوندستاگ از دست داد، اما وي توانست در انتخابات زودهنگام سال 1972 پيروز شده و بار  ديگر صدراعظم المان غربي شود، در دومين دوره صدراعظمي ويلي برانت پيمان هايي را با  جمهوري دموكراتيك المان (المان  شرقي) در سال 1972 و چكسلواكي در سال 1973 امضا كرد، سپس المان غربي با برقراري روابط  سياسي با بلغارستان و مجارستان در اين كشورها سفارتخانه هاي خود را گشود، اما دستگيري گونترگيوم ، يك جاسوس المان شرقي كه در دفتر شخصي ويلي برانت  كار مي كرد ، موجب يك رسوايي بزرگ شد، حتي خود ويلي برانت را متهم كردند كه جاسوس المان شرقي است، سازمان جاسوسي ( ك.گ.ب) شوروي و سازمان جاسوسي المان شرقي، به اين شايعات دامن  زدند و اين امر به سود رقباي سياسي ويلي برانت تمام شد،  خلاصه ويلي برانت ناگزير گرديد در روز 7 ماه می سال 1974 از مقام خود استعفا دهد، ويلي برانت در سال 1976 به سمت منشی عمومی سازمان بين المللي سوسياليسم انتخاب شد و در  اين مقام تلاش كرد روابط جديدي ميان كشورهاي صنعتي و كشورهاي در حال توسعه بر مبناي  اصول تازه اي را ايجاد كند كه به تاسيس كميسيون شمال – جنوب منجر گرديد، از سال 1989 ميلادي وي يكي از طرفداران فعال اتحاد مجدد  دو المان بود، ويلي برانت در سال 1992 ميلادي درگذشت.

2 ـ تولد” پيوترايليچ چايكوفسكي” روسی :ـ  بتاریخ 7 مي سال1840ميلادي: پيوترايليچ چايكوفسكي  موسيقيدان و آهنگسازپرآوازه روسي متولد شد، او استعداد سرشارخود را درموسيقي ازكودكي آشكاركرد اما دررشته حقوق به تحصيل پرداخت، درپايان تحصيل علاقه دوران كودكي اورا به جهان موسيقي كشاند و سرانجام دراين رشته  استادي گرانقدرو خلاق شد، اززيباترين و مشهورترين آثارچايكوفسكي « باله درياچه قو و رومئووژوليت» را مي توان  نام برد.

3 ـ اختراع دینامنت :- بتاریخ 7  مي سال1866ميلادي: آلفرد نوبل دانشمند و  شيميدان سویدنی، ديناميت را  اختراع كرد نوبل اين مادّه را براي كمك به بشر، پيشرفتهاي علمي و كاوشهاي زمين  شناسي اختراع كرد، اما ازآن زمان  كه ازديناميت درراه نابود كردن انسانها و آغازجنگ ها استفاده شد، نوبل ثروت خود را  صرف ايجاد جايزه نوبل هرسال به كسانيكه درزمينه هاي ادبيات، علوم فيزيك، کیمیا، طب و فيزيولوژي و همچنين برقراري صلح جهاني خدمات  ارزنده اي به بشرارائه كنند اهدا مي شود.

4 ـ ختراع ضبط صوت :ـ  بتاریخ7 ماه مي سال1895ميلادي: الكساندرپاپوف فيزيكدان  روسي، نخستين دستگاه ضبط صوت را اختراع كرد، پاپوف درچنين روزي درمحل انجمن فيزيكدانان روسي دستگاه اختراعي خود را با موفقيّت  آزمايش كرد و بدين ترتيب نامش به عنوان مخترع ضبط صوت ثبت شد.

روز شمار، هشتم ماه می :

1 ـ  فوران کوه آتش فشان عظیمی در  فرانسه :ـ بتاریخ   8 می سال 1902 ميلادي كوه آتشفشان پله  فوران كرد و شهر سن پير و 28 هزار ساكن آن در جزيره فرانسوي مارتينيك را نابود كرد، جزيره مارتينيك مانند ساير جزاير آنتيل كوچك منشا  آتشفشاني دارد، هنگامي كه  فرانسوي ها اين جزيره را مستعمره كردند به نظر مي رسيد كه كوه پله يك آتشفشان خاموش  باشد بنابراين شهر سن پير در دامنه اين كوه گسترش يافت، زيبايي استوايي سن پير موجب شد به آن لقب « پاريس كوچك  آنتيل» را بدهند، نخستين نشانه  هاي آغاز فعاليت كوه پله با متصاعد شدن بخارهايي از دهانه آن در سال 1900 ميلادي  ظهور كردند، در ماه اپریل سال 1902 ميلادي ، اهالي منطقه از  رايحه بسيار نامطبوعي كه به دليل متصاعد شدن بخارهاي گوگردي بود ، به عذاب آمده  بودند ، تعداد زمين لرزه ها افزايش يافت، در روزهاي 2 و 3 می كوه با غرش وحشتناكي خاكسترهاي آتشفشاني را از دهانه اش بيرون ريخت، با اين حال دانشمندان اعلام كردند شهر سن پير به دليل  موقعيت جغرافيايي اش از فوران مواد مذاب در امان است، در روز 8 می در ساعت 8 و 2 دقيقه انفجار مهيبي در كوه پله رخ داد و در يك چشم به هم زدن  خاكسترهاي آتشفشاني ، مواد مذاب و گازهاي شعله ور شهر سن پير و بندرگاه آن را مدفون  ساختند ، همه چيز آتش گرفت، به  اين ترتيب ، در روز 8 می سال  1902 ميلادي كوه پله از خواب طولاني بيدار شد ، اين آتشفشان مهيب فوران كرد و شهر  سن پير و 28 هزار ساكن آن را نابود كرد، فعاليت آتشفشاني پله تا سال 1905 ميلادي ادامه داشت و آنگاه  دوباره براي مدت نامشخصي به خواب رفت.

2 ـ تولد هنرمند و نقاش فرانسوي :- بتاریخ 8 ماه مي سال1903 ميلادي: پُل گوگَن هنرمند و نقاش نوپردازفرانسوي، و ازپيشتازان  ساده سازي طراحي درنقاشي درپاريس بدنيا آمد، گوگن حرفه هاي گوناگون را براي تأمين مخارج زندگي آزمايش كرد اما پس ازسفرهاي متعدد  و بروز استعدادش درنقاشي و تجليل بزرگاني چون سِزان ازاو، همه اوقاتش را به نقاشي  اختصاص داد و آثاري ارزشمند پديد آورد گفتني است كه اين هنرمند نقاش جالب ترين  آثارخود را درجزيره كوچكي بنام آتونو خلق كرده است.

3 ـ تولد مؤسس صليب سرخ جهاني :- بتاریخ 8 ماه مي سال1828ميلادي: ژان هانري دونان مؤسس  صليب سرخ جهاني درژنو متولد شد دونان درجواني شاهد فجايع جنگ ميان فرانسه و اطريش درناحيه سولفرينو بود و تحت  تأثيرحوادث ضدانساني اين جنگ، براي كمك به مجروحان و آسيب ديدگان جنگ، صليب سرخ را  بنيان نهاد، هانري دونان به سبب  اين اقدام درسال1901ميلادي جايزه صلح نوبل را دريافت كرد، وي به هنگام مرگ72سال داشت.

روز شمار، نهم ماه می :

1 ـ كانبرا پايتخت استراليا :ـ روز بتاریخ 9 می سال 1928 شهر كانبرا به  عنوان پايتخت فدرال استراليا برگزيده شد و جايگزين شهر ملبورن گشت، به اين ترتيب ، رقابت ميان دو شهر بزرگ ملبورن و سيدني  پايان يافت هنگام احداث شهر كانبرا وضعيت حقوقي آن به عنوان يك شهر خودمختار تعيين  گشت تا از لحاظ سياسي وابسته به هيچ يك از شش ايالت فدرال استراليا نباشد و منطقه  آن به نام سرزمين پايتخت استراليا ناميده شد، براي احداث شهر كانبرا يك مناقصه بين المللي در سال 1912-1911  اعلام شد.والتر بورلي گريفين آرشيتكت امريكايي برنده اين مناقصه گرديد، شهر كانبرا پيرامون يك درياچه مصنوعي ساخته شد،اين  شهر داراي يك بخش اداري و يك بخش تجاري است كه توسط رودخانه مولونگلو از يكديگر  مجزا شده اند، احداث آن به دليل وقوع جنگ جهاني اول به تاخير افتاد و احداث كامل آن تا سال 1927  ميلادي به طول انجاميد، اين شهر  از فضاي سبز بسيار وسيعي برخوردار است، به طوري كه با 325 هزار جمعيت كنوني آن هنوز لقب « شهر باغي» را  از دست نداده است.

2 ـ  وفات ابومنصور ازهری در هرات  :ـ  بتاریخ نهم ماه می- 7ربيع  الاول سال300هجري قمري:« ابومنصورمحمّد بن ازهري هِرَوي » ازجمله بزرگترين  دانشمندان علم و ادب و لغت درقرن4هجري قمري درشهرهرات بدرود حيات گفت ازهري هروي  بخشي ازعمرخود را درعراق و جزيرة العرب به گردآوري لغت سپري كرد و درهمين دوره بود  كه بدست قَرامِطِه چند سالي درعربستان اسيرو زنداني شد، بزرگترين و مشهورترين اثرازهري هِرَوي درباب لغت «كتابُ التَّهذيب» نام دارد.

روز شمار، دهم ماه می :

1 ـ شورش گروپی از سپاه هندی علیه  انگلیسها :ـ  بتاریخ 10 می سال 1857 ميلادي:  گروپی از سپاهيان هندي قطعهء” مروت” عليه كمپاني هند شرقی  انگلستان دست به شورش زدند، اين  شورش نشانه نارضايتي عميق سپاهيان هندي ونيز مردم محلي نسبت به ظلم و جور استعمار  انگليس و به ويژه كمپاني هند شرقی بود« ماجراي گلوله ها» چاشني انفجار اين شبكه  باروت بود، در سال 1856 ميلادي  انگليسي ها گلوله هايي را براي استفاده در اختيار سپاهيان هندي قرار دادند كه با  چربي گاو يا پيه خوك چرب شده بودند، سربازان مسلمان و هندو از استفاده از اين گلوله ها خودداري  كردند، در سال 1857 ميلادي ، 85  نفر از سپاهيان قطعه مروت به  اتهام خودداري از استفاده اين گلوله ها توسط انگليسي ها به 10 سال زندان محكوم شدند، در آن زمان سپاهيان هندي بخش اعظم نيروي نظامي كمپاني  هند كه شامل 238 هزار نفر از جمله 38 هزار انگليسي بود را تشكيل مي دادند.

2 ـ تولد جبهه پوليساريو:ـ بتاریخ 10 می سال1973 ميلادي: جبهه پوليساريو  با هدف كسب استقلال صحراي غربي تاسيس شد، در اين روز نيروهاي قديمي قوای آزادي بخش مراكش كه از رژيم اين كشور سر خورده شده بودند جبهه پوليساريو را تاسيس  كردند و مبارزه عليه نيروهاي استعمارگرهسپانيا  كه منطقه صحراي غربي جزو مستعمرات هسپانیا محسوب مي شد را آغاز نمودند، قبل  از اين كه فرانسه وهسپانيا صحراي  غربي را بين خود تقسيم كنند ، مراكش همواره ادعاي حاكميت بر صحراي غربي را داشت و  اين منطقه را متعلق به خود مي دانست، در اکتوبر سال 1975 ميلادي ، دادگاه بين المللي لاهه با صدور حكمي حق مشروع ساكنان صحراي غربي  براي اعلام خودمختاري اين منطقه را به رسميت شناخت، در سال 1976 ، جبهه پوليساريو جمهوري دموكراتيك عربي صحرا را  تاسيس كرد، در سال 1979 ميلادي  شوراي امنيت سازمان ملل متحد اشغال صحراي غربي توسط مراكش كه پس از خروج هسپانيايي ها صورت گرفته بود را محكوم  كرد و جبهه پوليساريو را به عنوان نماينده قانوني مردم صحرا به رسميت شناخت، در سال 1984 ، سازمان وحدت افريقا ، جبهه پوليساريو را  به عنوان عضو پذيرفت و خواستار خروج نيروهاي مراكشي از صحراي غربي شد، در سال 1988 ميلادي مراكش و جبهه پوليساريو طرح صلح  سازمان ملل متحد را پذيرفتند كه در اين طرح آتش بس كامل و برگزاري يك همه پرسي براي  خودمختاري صحراي غربي پيش بيني شده بود،از  آن پس صداي گلوله ها خاموش شد ، اما مساله هنوز كاملا حل و فصل نشده است، مراكش هنوز 80 درصد صحراي غربي را تحت كنترل دارد، از سال 2000 ميلادي اوضاع آزادي بيان بهبود يافته به اين  شرط كه هرگز مراكشي بودن صحراي غربي و شخص شاه زير سوال نروند.

3 ـ بحران براي استعمار انگلستان در هندوستان:ـ بتاریخ 10 می سال  1857 ميلادي : 3 قطعه سپاهيان منطقهء شهر مروت دست به شورش زدند و پس از آزاد كردن  همكارانشان ، اروپايي هاي نظامي را قتل عام كردند، آنها اهالي شهر را به جنبش درآورده و به سوي دهلي حركت مي كنند  و اين شهر را تصرف مي كنند، انگليسي ها با بسيج نيروهاي خود وقطعات نظامي سيك شهر دهلي را در 10 جون سال 1857 محاصره و در روز 20 سپتمبر همان سال تصرف مي كنند، انگليسي  ها تمام سپاهيان و مردمي كه به آنها پيوسته بودند را قتل عام مي كنند اما شورش  سپاهيان هندي 2 سال و تا سال 1859 ميلادي در هند ادامه مي يابد، به اين ترتيب ، در روز 10 می سال 1857 ميلادي قطعات سپاهيان  هندي شهرمروت كه از ظلم و جور  انگليسي ها و كمپاني هند شرقی انگلستان به تنگ آمده بودند ، دست به شورش مي زنند، اين شورش تا سال 1859 ميلادي به طول مي انجامد و  بزرگترين بحران را براي استعمار انگلستان در هندوستان موجب مي شود، انگلستان براي در هم شكستن اين شورش نيروهاي خود كه از  جنگ كريمه فارغ شده بودند را به هندوستان اعزام مي كنند، پس از شكست شورش سپاهيان ، انگلستان براي بقاي استعمارش  بر هندوستان كمپاني هند شرقی را منحل مي كند و حكومت بر هندوستان را تحت نظر  پادشاهي انگلستان قرار مي گيرد و يك نايب سلطنه براي اداره هندوستان تعيين مي شود.

4 ـ تصرف کشور بلجیم و هالند توسط  المان:ـ بتاریخ 10 می سال 1940 ميلادي : قوای نظامی المان جبهه متفقين ، فرانسه و انگلستان را  مي شكافد و كشور بلجیم را تصرف  مي كند، قوای مكانيزه المان به سرعت به سوي مرزهاي فرانسه و هالند پيشروي مي كند در آن زمان  فقط 7 ماه از آغاز جنگ جهاني دوم مي گذشت، كشوربلجیم از  آغاز جنگ اعلام بي طرفي كرده بود و مردم بلجیم تصور مي كردند در پناه سياست بي طرفي مي توانند از بلاياي اين جنگ خانمانسوز و  خونين در امان بمانند، اما  هزاران سرباز، قوای نظامی المان  ، و نيروي زرهي آن به سرعت سراسر خاك بلجیم را تصرف كردند و به سوي مرزهاي فرانسه پيشروي كردند، در جريان چند روز بين 8 تا 10 ميليون بلجیمی و فرانسوي زير آتش توپخانه و بمباران نيروي هوايي المان آواره جاده ها شدند و با  فرار به سوي جنوب تلاش مي كردند ، پناهگاهي را بيابند،  طیارات الماني با به صدا درآوردن آژيرهاي خود كه لقب  «شيپورهاي اريحا» را داشتند به سوي موج آوارگان بخت برگشته شيرجه رفته و آنها را به  مسلسل مي بستند، در عين حال قوای نظامی المان با هجوم همه  جانبه كشور كوچك هالند را نيز  اشغال كرد، ويلهمينا ملكه هالند روز 14 می 1940 به لندن پناهنده شد و روز بعد يعني 15 می قوای نظامی  هالند تسليم گرديد.

  در بلجیم هرگونه مقاومتي بي فايده بود و حتي نيروهاي  انگليسي و فرانسوي نيز از اين كشور عقب نشيني كرده و به داخل خاك فرانسه رفته بودند، لئوپولد سوم پادشاه بلجیم كه كشورش را ترك نكرده بود ، فرمان تسليمقوای نظامی بلجیم را در شب 27 می امضا كرد، به اين ترتيب ، در روز 10 می سال 1940 ميلادي در حالي كه فقط 7 ماه از آغاز جنگ جهاني دوم مي گذشت قوای نظامی المان به فرمان هيتلر جبهه  متفقين را مي شكافد و كشورهاي بلجیم و هالند را تصرف مي كند، ده ها هزار نفر از مردم اين 2 كشور كوچك در نخستين  روزهاي حمله المان نازي بر اثر  بمباران سنگين شهرها كشته مي شوند، پس از اين 2 كشور نوبت فرانسه مي رسد كه ظرف مدت كوتاهي به  اشغال نازي ها درآيد.

5 ـ تولد رائول شیمیدان فرانسوی  :ـ بتاریخ 10 ماه می سال 1830ميلادي: فرآنسوآماري رائول شيميدان فرانسوي متولد شد، او پس ازاخذ درجه دكترا ازدانشگاه پاريس تحقيقات علمي خود را گسترش داد و سرانجام  ازبنيانگذاران جديد علوم شيمي و فيزيك شد. رائول درزمينه كاهش نقطه انجماد و افزايش  نقطه جوش مواد نظريه اي ارائه داد كه بنام خود او ثبت شده است. ازقوانين رائول براي  تعيين تقريبي جرم ملكولي عناصرهم استفاده مي شود.

6 ـ تصرف کشور لوکزامبورک توسط  المان:- بتاریخ 10 ماه مي سال1940ميلادي: كشورلوكزامبورك  درجنگ جهاني دوم به تصرف سپاه المان  نازي درآمد، بدين ترتيب با اين  كه دولت المان درسال1867ميلادي  استقلال و تماميت ارضي لوكرامبورك را تضمين كرده بود دراين روزضمن حمله به بلجیم، هالند و فرانسه، لوكزامبورك را كاملاً تصرف كرد، گفتني است كه اين كشور درسال1944 ميلادي آزاد شد.

7ـ تشکیل جبهه پوسياريو:ـ بتاریخ 10ماه مي سال1973ميلادي: جبهه پوسياريو  دركشورجمهوري عربي صحرا تشكيل شد، اين جبهه را ازمبارزان صحرا كه تنها راه كسب استقلال و آزادي را درقيام مسلحانه مي  ديدند، ايجاد كردند، اين گروه  نخستين عمليات خود را با حمله به كشتي هاي هسپانیا انجام دادند و بتدريج برقدرت خود افزودند هسپانیا هم درسالهاي1975 و 1976ميلادي رفته رفته ازصحراي عربي خارج شد و جمهوري دمكراتيك  عربي صحرا تشكيل شد، گفتني است  كه ليبي، موريتاني و الجزاير نخستين كشورهايي بودند كه حمايت خود را ازجبهه  پورسياريو اعلام كردند.

روز شمار، یازدهم ماه می :

1 ـ تغییر نام  پایتخت کشور، روم   :ـ   بتاریخ 11 می سال 330 ميلادی:  کنستانتين امپراتور روم شهر کنستانتينوپل (قسطنطنيه) را  رسما به جای شهر رم پايتخت جديد امپراتوری روم کرد، امپراتوری روم در قرن قبل از اين تاريخ مرزهايش به اندازه ای  وسعت يافته بود که ديگر اداره اين سرزمين های وسيع غيرممکن شده بود و به دشواری می  توانست در مقابل فشار اقوام بربر مقاومت کند، در سال 293 ميلادی ديوکلسين امپراتور روم مقر حکومت را در 4 شهر  که در نزديکی مرزهای پر خطر قرار داشتند مستقر کرد، شهر ميلان امروزی ، نيکومديا ، سيرميوم و تروس اما تلاش وی برای  حفظ مرزها از هجوم اقوام بربر عبث بود، کنستانتين جانشين وی پس از اينکه دوباره وحدت امپراتوری را  برقرار کرد در شهر نيکومديا در ساحل بسفر مستقر شد، وی که به دنبال يک محل مناسب برای ايجاد يک پايتخت جديد بود در  سال 324 ميلادی شهر بيزانس را برگزيد،اين  يک انتخاب مناسب بود، شهر بيزانس  1000 سال قبل از آن تاريخ در سال 667 قبل از ميلاد توسط مهاجرانی که از مگار آمده  بودند در در مجاورت تنگه هايی که آسيا و اروپا را از هم جدا می کردند ، احداث شده  بود، شهر که در دهانه بسفر واقع  شده بود و يونانی های قديم آن را هلسپونت می ناميدند، کنستانتين نام خود را به پايتخت جديدش می دهد و آن را  کنستانتيوپل می نامد، اين شهر از  موقعيت ويژه ای برخوردار بود و بر گذرگاه ميان آسيا و اروپا تسلط داشت، ساکنان آن از حقوق برابر ساکنان شهر رم برخوردار شدند، کنستانتين تا زمان مرگش در سال 337 ميلادی در اين شهر  سکونت کرد، شهر کنستانتينوپل با  آميختن فرهنگ رومی و يونانی به سرعت توسعه يافت و ابعاد آن از شهر رم فراتر رفت، در سال 395 ميلادی پس از تقسيم امپراتوری روم به 2  امپراتوری روم شرقی و غربی اين شهر به پايتخت امپراتوری روم شرقی تبديل شد، دو قرن بعد در زمان امپراتوری ژوستينين جمعيت آن به يک  ميليون نفر رسيد، پس از اينکه  هراکليوس امپراتوری روم شرقی شد ، کنستانتينوپل ريشه های لاتينی خود را رها کرد و  به يک شهر يونانی تبديل گرديد، امپراتوری روم شرقی از آن پس امپراتوری بيزانس ناميده شد و پايتخت آن نيز نام سابق  يونانی خود بيزانس را دوباره بازيافت، به اين ترتيب ، در روز 11 می سال 330 ميلادی کنستانتين امپراتور روم شهر کنستانتينوپل (قسطنطنيه) را به جای شهر  رم به عنوان پايتخت امپراتوری برگزيد، چند قرن بعد ، اين شهر و سرزمين های امپراتوری روم شرقی به ريشه  های سابق يونانی خود بازگشته و امپراتوری بيزانس بوجود آمد، تا اينکه پس از گذشت حدود 1000 سال عثمانی ها آن را تصرف  کردند و اين شهر به عنوان پايتخت امپراتوری عثمانی استانبول نام گرفت.

2 ـ فيلم جهان سكوت و نخل طلايي :ـ  فيلم مستند «جهان سكوت» به كارگرداني فرمانده ژاك ايوكوستو و  لويي مال در روز 11 می سال 1956  ميلادي برنده جايزه بهترين فيلم فستيوال فرانسه شد، ژاك ايوكوستو اقيانوس شناس برجسته فرانسه كه شهرت جهاني دارد  تصميم گرفت با تهيه فيلم «جهان سكوت» يك مستند رنگي ، مردم را با زيبايي ها ،  جانوران ، گياهان و اعماق اقيانوس ها آشنا كند، وي براي تهيه اين فيلم با كشتي مجهز كاليپسو درياي سرخ ،  اقيانوس هند و خليج فارس را در نورديد، وي اين فيلم زيبا را با كمك لويي مال كارگردان جوان كه قبلا نيز  با فرمانده كوستو در تهيه فيلم هاي كوتاه همكاري كرده بود ، تهيه كرد، با استفاده از دوربين هاي مجهز زير آبي و ديگر تجهيزات  پيشرفته فيلم «جهان سكوت» در آن دوره شاهكار سينماي مستند لقب گرفت، در اين فيلم تصاوير زيبايي از دولفين ها ، مار ماهي عظيم  الجثه ، ماهيگران اسفنج ، كشف و كاوش يك غار زيرآبي ، شيوه زندگي لاك پشت هاي  دريايي ، حمله كوسه ها به يك بالن زخمي… و بسياري صحنه هاي ديگر به تصوير كشيده  شده بود، اين فيلم منحصر به فرد  و شاعرانه در مراسم اختتاميه فستيوال سينمايي  كه در آن دوره در روز 11 می سال 1956 برگزار مي شد جايزه نخل  طلايي بهترين فيلم را كسب كرد، اين نخستين بار در تاريخ برگزاري فستيوال است كه جايزه نخل طلايي به يك فيلم مستند  تعلق گرفت.

3 ـ فرقه ژاکوپن ها در فرانسه :ـ بتاریخ 11ماه مي سال1798 ميلادي : فرقه ژاكوپن ها از  جمعيت هاي سياسي دوران انقلاب كبير فرانسه در زمان حكومت هيئات مديره  نخستين جمعيت  سياسي متشكل ، در دوران انقلاب فرانسه بود و دانتون ،وروسپير از رهبران اين فرقه  بودند، اين فرقه از سال  1783ميلادي باقلع وقمع مخالفان خود دوره وحشت و ترور را در فرانسه آغاز كرد.

4 ـ استقلال کشور لوکزامبورک :ـ   بتاریخ 11ماه مي سال 1867ميلادي : كشور لوكزامبورگ كه از  كوچكترين كشورهاي جهان بشمار مي رود به استقلال رسيد، مبارزات استقلال طلبانه مردم اين سرزمين ازسپتمبر 1815ميلادي از زمانيكه لوكزامبورگ به اجبار عضو فدراسيون المان  شد ، آغاز شده بود ، الماني ها  در زمان جنگهاي اول و دوم اين كشور را اشغال كردند و سال 1942ميلادي به مدت 3 سال  لوكزامبورگ جز خاك المان محسوب  مي شد، گفتني است كه ديوان داوري  اروپا ،موسسه هاي بانكي و مالي اروپايي باختري در لوكزامبورگ قرار دارند .

5 ـ نخستین فرستنده تلویزیون  جهانی :ـ  بتاریخ 11 ماه مي سال  1935ميلادي : نخستين فرستنده تلويزيون جهاني بنام نيپكو در شهر برلين كار خود را  آغاز كرد اين فرستنده به پاس قدر داني از پاول نيپكو بنام او نامگذاري شد، نيپكو تحصيلاتش را در فيزيك به پايان رساند و تحقيقات گسترده خود را آغاز كرد و سر  انجام طريقه تبديل عكس به امواج و تشكيل مجدد آنها را كشف كرد به عبارت ديگر نوعي  از تلويزيوني را اختراع كرد كه امروزه شكل تكامل يافته آن در دسترس همگان است .

6 ـ ناکامی انگلیس و فرانسه به  دفاع از بلجیم :ـ بتاریخ 11 ماه  مي سال 1940 ميلادي : نيروهاي متحد فرانسه و انگليس براي حمايت از كشوربلجیم به اين كشوروارد شد ند، بلجیم در  اين زمان با تجاوز المان نازي  روبرو بود دفاع ازبلجیم در يكي  از قرار دادهاي منقعد شده ميان انگليس و فرانسه تصريح شده بود، امابا وجود قواي انگليس و فرانسه قواي المان نازي نه تنهابلجیم بلكه نيروهاي انگلستان و فرانسه راهم نيز شكست دادندو سراسربلجیم به تصرف نيروهاي ورماخت در آمد .

روز شمار، دوازدهم ماه می :

1 ـ پايان محاصره برلين:ـ بتاریخ 12 می سال 1949 ميلادي اتحاد شوروي پس از 322 روز به محاصره برلين غربي پايان داد، در سال 1945 ميلادي براساس پيمان يالتا ، المان و شهر برلين به چهار منطقه تقسيم  شدند و هر يك از 4 كشور امريكا ، انگلستان ، فرانسه و شوروي اداره يكي از اين مناطق  اشغالي را به عهده گرفتند، برلين  شرقي تحت نفوذ شوروي قرار گرفت و نظارت بخش غربي برلين به فرانسه ، انگلستان و  امريكا واگذار شد، نيروهاي غربي  در سال 1948 واحد پول دويچه مارك را به عنوان واحد پول جديد بخش اشغالي المان كه در اختيار آنها بود ايجاد  كردند، ژوزف استالين در واكنش به  اين مساله كه آن را گام نخست براي تاسيس يك كشور المان  توسط غربي ها تلقي كرد تصميم گرفت جاده هاي زميني منتهي به برلين غربي را مسدود  كرده و اين شهر را به محاصره درآورد، به اين ترتيب در 15 جون سال 1948 كليه راههاي زميني به برلين غربي كه در قلب منطقه تحت اشغال شوروي قرار  داشت ، مسدود شدند و ارتباط اين شهر با خارج قطع گرديد، اين اقدام سبب شد همكاري چهارجانبه ، وحدت المان و برلين خاتمه پذيرد، اما محاصره برلين غربي يك ناكامي بزرگ براي شوروي بود ،  زيرا نيروهاي امريكايي يك پل هوايي عظيم را براي تامين نيازهاي شهر ايجاد كردند، در خلال 322 روز محاصره برلين غربي ، نيروهاي امريكايي  توسط 212000 نوبت پرواز ، 7/1 ميليون تن كالا ، مواد غذايي و مواد سوختي را به  برلين غربي ارسال كردند، سرانجام  اتحاد شوروي متوجه شد ، محاصره برلين غربي، بي نتيجه است بنابراين در روز 12 می سال 1949 ميلادي به محاصره برلين غربي خاتمه داد،اما  اين بحران سبب شد تا كشورهاي غربي در 12 سپتمبر سال 1949 جمهوري فدرال المان را  تاسيس كنند و يك ماه بعد شوروي جمهوري دموكراتيك المان  را در مناطق تحت اشغال خود تاسيس كرد، تجزيه المان  به دو كشور تا سال 1989 ميلادي ادامه يافت در اين سال با فروپاشي ديوار برلين ،  وحدت المان محقق گرديد.

2 ـ تولد بنیانگذار شیوه پرستاری  :ـ  بتاریخ 12 ماه مي  سال1820ميلادي : فلورانس نايتينگل بنيانگذار شيوه پرستاري جديد در فلورانس ايتاليا  بدنيا آمد، نايتينگل جواني خود  را در انگلستان سپري كرد وهمواره به مطالعه بيماريها ي مختلف و چگونگي مراقبت از  بيماران مشغول بود، نايتينگل به  هنگام جنگ كريمه براي پرستاري از سربازان مجروح به جبهه نبرد اعزام شد وبا فداكاري  شبانه روزي به مداواي مجروحان جنگي پرداخت  فلورانس شب هنگام با چراغي در دست به  ميدان نبرد مي رفت و زخمي ها را با كمك ديگر امدادگران به مكانهاي حفظ و مراقبت انتقال مي داد از اين رو به خانم چراغ بدست معروف است .

3 ـ تولد گريگوري کشیش روسی :ـ بتاریخ 12ماه مي سال1872ميلادي: گريگوري راسپوتين كشيش روسي و  ازشخصيتهاي مرموزدربارنيكلاي دوم تزار روسيه بدنيا آمد، او دهقاني بود كه بعدها به كسوت كشيشي درآمد و پس ازورود به دربارتزار و مداواي  فرزند او محبوبيتي خاص پيدا كرد، قدرت و نفوذ راسپوتين به دربارنيكلاي دوم به اندازه اي رسيد كه وزيران و رجال روسيه تحت فرمان او قرارگرفتند، اما اين امرمدت زيادي دوام نيافت و راسپوتين به اتهام همكاري با عناصرارتجاعي و  افراطي به دست درباريان به قتل رسيد، جسد راسپوتين بعدها درميان يخهاي رود نوآ كشف شد.

روز شمار، سیزدهم ماه می :

1 ـ الغاء بردگي در برازيل :ـ بتاریخ 13 می سال 1888 بردگي در برازيل الغاء  شد، به گفته مورخان در فاصله سال  هاي 1523 ميلادي و سال 1888 ميلادي حدود 5 ميليون سياهپوست افريقايي پس از اسارت  براي فروش در بازارهاي برده فروشي به برازيل  انتقال يافتند، يك ميليون نفر از  آنها قبل از رسيدن به سواحل برازيل  به دليل شرايط بسيار نامناسب كشتي هاي تجارت برده جان خود را از دست دادند، تجارت برده به برازيل  از آغاز استعمار اين كشور توسط پرتگال از اوايل قرن شانزدهم ميلادي آغاز گرديد،اغلب  برده ها از كشورهاي گينه ، آنگولا ، موزامبيك و گاهي اوقات سودان به برازيل  منتقل مي شدند، بردگان به عنوان  يك دارايي كم ارزش تلقي مي شدند و آنها را در مزارع نيشكر در مناطق باهيا و  پرنامبوكو ، در معادن طلاي ميناس گراييس و در مزارع پنبه به كارموظف  میساختند، اين تيره بختان بين 15 تا 17 ساعت در شبانه  روز در شرايط بسيار دشواري كار مي كردند، متوسط عمر يك برده جوان در يك مزرعه نيشكر فقط 8 سال بود، بين سال 1807 و 1835میلادی شورش هاي بسياري كه اغلب توسط بردگان سياهپوست مسلمان رهبري مي شد در ايالت باهيا  به وقوع پيوستند، در سال 1825  ميلادي پرتگال خودمختاري برازيل  را به رسميت شناخت، در سال 1871  ميلادي ” پدرو دوم” واردات برده به برازيل را ممنوع  كرد و فرزندان بردگان موجود را افراد آزاد اعلام نمود، در روز 13 می 1888 ميلادي ، شاهزاده ايزابل ، دختر” پدرو دوم” قانون الغاي بردگي در  برازيل را موسوم به « قانون طلا»  امضا نمود.

2 ـ تولد مارتین لوتر، بنیانگزار  نهضت پروتستان :ـ  بتاریخ  13  ماه مي سال 1483 ميلادي : مارتين لوتر اصلاح طلب مذهبي در المان  متولد شد اودر جواني به كسوت كشيشي در آمد و پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي استاد  فلسفه در دانشگاه شد، لوتر با  برخي از پاپ وديگر مقامات كليسا مخالف بود و بر خلاف دستور و نظر صريح پاپ ، انجيل  را به زبان الماني ترجمه كرد  لوتر سرانجام نهضتي بنام پروتستان در مقابل كليساي كاتوليك بنيان نهاد، افكار اين مصلح مذهبي پايه هاي  نظام سياسي – مذهبي جديدي را در غرب بويژه المان  استواركرد.

3 ـ استقلال کشور اکوادور :ـ بتاریخ 13ماه مي سال 1830 ميلادي : كشور اكوادر مستقل شد  و اين سرزمين بيش از 300سال تحت سلطه واستعمار هسپانیا بود اما باتلاش ها و مبارزات سيمون بوليوار ومردم آزاديخواه اكوادر ،اين كشور از  استعمار هسپانیا رهايي يافت وبه  فدراسيون كلمپياي بزرگ پيوست، مدتي بعد از انحلال اين فدراسيون ، اكوادر كاملا مستقل شد ونظام جمهوري براي خود  برگزيد،اكوادر با بيش از 280هزار  كيلومتر مربع مساحت در شمال غربي امريكاي جنوبي ؛ ودر كنار اقيانوس كبير واقع است .

روز شمار، چهاردهم ماه می :

1ـ کشور انگولا اشغال شد :ـ بتاریخ 14ماه  مي سال 1575ميلادي: سرزمين آنگولابه اشغال  استعمار گران در آمد قبل از آن هم آنگولا بخشي از امپراتوري افريقاي گينه بود، اما با تسلط پرتگالی ها بر اين  سر زمين، مركز تجاري تبديل شد ودر تمام سواحل اين كشور مراكز تجارتی احداث گرديد، آنگولا 400 سال بدست پرتگالی ها  غارت گردید ولي بعد از جنگ جهاني  دوم قيام هاي متعدد مردم اين كشور به استقلال آنگولا منجر شد .

روز شمار، پانزدهم ماه می :

1 ـ استقلال پاراگوئه:- بتاریخ 15ماه مي سال1811ميلادي : پاراگوئه به استقلال  رسيد و حكومت جمهوري در آن بر قرار شد اين كشور مدت دو قرن تحت سلطه هسپانیا بود و بعد از اعلام استقلال “فرانسيا” قدرت را بدست گرفت و مدت 25 سال مستبدانه بر پاراگوئه حكومت كرد، فرانسيا با ممنوع كردن ورود وخروج اتباع كشورش و هم چنين جلوگيري از ورود بيگانگان  به پاراگوئه اين كشور را درانزواي كامل نگاه داشت بعد از مرگ اين حاكم مستبد به علت  اوضاع نابه سامان پاراگوئه،  كودتاهاي متعدد در اين كشور روي داد و حاكمان مستبد يكي پس از ديگري بر اين كشور  حكمراني كردند پاراگوئه با برازيل  ، بوليوي ، و آرژانتين همسايه است.

2 ـ اشغال فلسطین :- بتاریخ 15ماه مي سال1948ميلادي: رژيم قدس پس ازاشغال  كامل فلسطين موجوديت خود را اعلام كرد، سرزمين فلسطين درسال1917به اشغال سربازان انگليسي درآمد و 5 سال بعد به موجب تعميم  مجمع بين الملل تحت قيموميت انگلستان قرارگرفت، ازآن پس تشكيل دولت يهودي درفلسطين به رسميت شناخته شد و يهوديان ازسراسرجهان به  فلسطين مهاجرت كردند، درسال  1947ميلادي بموجب قطعنامه سازمان ملل متحد سرزمين فلسطين ميان دودولت يهودي و عرب  تقسيم و بيت المقدس منطقه اي  بين المللي درنظرگرفته شد مدتي  بعد ” بن گوريون” ازرهبران اصلي صهيونيسم ايجاد دولتي صهيونسيت را اعلام كرد، درپي انتشاراين خبركشورهاي عربي اعتراض شديد خود را آشكارساختند .

روز شمار، شانزدهم ماه می :

1 ـ درگذشت پدر استقلال مالي :ـ بتاریخ 16می سال 1977 ميلادي : موديبوكيتا  پدر استقلال كشور مالي در زندان با ماكو درگذشت، موديبوكيتا در روز 4 جون سال 1915 در شهر باماكو متولد شد، وي فرزند يك خانواده بزرگ از قوم مندينگو بود كه به اسلام  گرويده بودند، موديبوكيتا يك  مسلمان معتقد بود، وي از مدرسه  عالي شهر داكار فارغ التحصيل شد، كيتا ابتدا به آموزگاري پرداخت و سپس به مبارزه سياسي روي آورد، وي تسلط استعماري در افريقا  را محكوم كرد، وي به جناح سوداني  مامادو كوناته پيوست و آنگاه از سال 1953 تا 1956 ميلادي به سمت مشاور اتحاد فرانسه  منصوب شد، در سال 1956 ميلادي وي  به عنوان نماينده سودان در مجلس ملي انتخاب شد، در سال 1958 وي به رياست مجمع موسسان مالي رسيد و پس از  انتخابات ماه مارچ سال 1959  ميلادي رئيس مجلس مالي شد، موديبوكيتا در 20 جون سال 1960  استقلال فدراسيون مالي را اعلام كرد، پس از جدا شدن كشور مالي از سنیگال  وي رئيس جمهور مالي شد، كيتا  براي توسعه كشورش دخالت و كمك دولت در بخش اقتصادي را ضروري مي دانست، موديبوكيتا براي پيشرفت مالي از اتحاد شوروي و جمهوري  خلق چين درخواست كمك كرد، در 13 می سال 1964 وي بار ديگر به مقام  رياست جمهوري مالي انتخاب شد، در  روز 19 نومبر سال 1968 حكومت وي توسط يك كودتاي نظامي به رهبري موسي ترائوره سرنگون  شد، موسي ترائوره دستور داد تا  موديبوكيتا زنداني شود، موديبوكيتا در روز 16 می سال  1977 ميلادي در زندان شهر باماكو به طرز مشكوكي درگذشت.

2 ـ در گذشت ژان باتیست فوریه :ـ بتاریخ 16ماه می  سال 1830 ميلادي: ژان باتيست فوريه رياضيدان و فيزيكدان  فرانسوي پس از62 سال زندگي در  گذشت، او كار خود را با معلمي  آغاز كرد و بعد از سالها تجربه به سمت استادي رياضي درمدرسه پلي كلينيك پاريس نايل  آمد، برجسته ترين فعاليت علمي  فوريه عره نظريه رياضي هدايت حرارت است  كه باارائه  آن مرحله مهمي در تاريخ رياضيات آغاز شد.

3 ـ کشورهندوراس به هسپانیا ضمیمه  شد:- بتاریخ 16مي سال 1502 ميلادي:  سرزمين هندوراس از كشورهاي كنوني امريكاي جنوبي ضميمه متصرفات هسپانیا شد، هندوراس تا پيش از اين تاريخ مركز تمدن قوم « مايا » بود كه اين قوم به يكباره  نابود شد، در اوايل قرن نزدهم  ميلادي بعلت نابساماني اوضاع داخلي كشور هسپانیا سرزمين هندوراس نيز مانند اكثر مستعمرات امريكاي مركزي مستقل شد، هندوراس با كشورهاي گوتیمالا،السالوادور،  و نيكاراگوا همسايه است .

4 ـ بلند ترین گرد باد جهان :ـ   بتاریخ 16ماه مي سال 1898 ميلادي: بلندترين گردباد  دريايي جهان در سواحل استراليا مشاهده شد اين گرد باد كه آب را بصورت فواره هاي  عظيم به هوا برد حدود 528 متر ارتفاع داشت و قطر آن به 3 متر مي رسيد .

5 ـ قرار داد تاریخی سایکس:ـ   بتاریخ 16ماه مي سال 1916 میلادی قرار داد تاريخي سايكس ـ پيكو بين نمایندگان  بريتانيا و جمهوري فرانسه به امضا رسيد به موجب اين قرار داد دولتهاي انگليس و  فرانسه كشورهاي عربي را ميان خود تقسيم و سرزمين فلسطين را از اين مجموعه جدا كردند  تا از طريق دستگاه بين المللي اداره شود واين توطئه حساب شده سر انجام به اشغال سر  زمين فلسطين و تشكيل دولتي صهيونيستي در آن منطقه منجر شد .

روز شمار، هفدهم ماه می :

1 ـ تاسيس شهر مونترال :- بتاریخ 17 می سال 1642میلادی: شهر مونترال به روي جزيره اي كه در محل تلاقي رودخانه سن لوران و رود پره ري واقع  شده بود ، بنيان نهاده شد، ژاك  كارتيه حدود يك قرن قبل از آن زمان در 2  اکتوبر سال 1535 ميلادي اين جزيره را كشف كرده بود و آن را مون رئاليس كه به زبان لاتين به  معني” تپه” يا” كوه شاهي” است نامگذاري كرد، ساموئل  دوشامپلن كه مهاجرنشين كبك را در سال 1603 میلادی تاسيس كرده بود در سال 1615 فكر تاسيس شهر جديدي را در نزديكي رودخانه سن لوران  مطرح كرد، اين فكر در زمان سلطنت  لويي سيزدهم پادشاه فرانسه مورد توجه قرار گرفت، در آن زمان كبك و بخش هاي وسيعي از كانادا امروزي متعلق به  فرانسه بود، در روز 9 می سال 1641 ميلادي دو كشتي بندر روشل  فرانسه را به مقصد نوول فرانس [كبك امروزي] ترك كردند، در آن زمان مهاجرنشين نوول فرانس فقط شامل 400 نفر  فرانسوي بود، اين دو كشتي حدود  50 سرنشين داشتند كه پس از رسيدن به سواحل كبك زمستان را در آنجا سپري كرده و سپس  سال بعد به محل فعلي مونترال رسيدند، به محض ورود مهاجران ابتدا يك حصار را به دور محوطه اي كه مي  خواستند در آن سكونت كنند احداث كردند و چادرهاي خود را در داخل حصار برافراشتند، كه اين اقدام در روز 17 می سال 1642 صورت گرفت، روز بعد در  روز يكشنبه 18 می آنها نخستين  مراسم دعاي روز يكشنبه را در آن محل برپا كردند، در 8 سپتمبر سال 1760 شهر مونترال نتوانست در مقابل حملات سربازان انگليسي مقاومت كند و تسليم  شد و از آن زمان تحت حكومت سلطنتي انگليس قرار گرفت، امروز شهر مونترال و حومه آن با 3 ميليون نفر جمعيت ، پس از  پاريس دومين شهر بزرگ فرانسوي زبان جهان محسوب مي شود.

2 ـ تزریق نخستین، ابله کوبی :ـ بتاریخ 17ماه مي سال1796ميلادي: ( اِدوارد جِنر) نخستين بارمايه” آبله” را به بازوي يك انسان  تزريق كرد، دوکتورجنرمدتها  درباره بيماري آبله گاوي مطاله و تحقيق كرد و درسال 1796ميلادي نتايج تحقيقات و  مشاهداتش را بصورت كتابي تنظيم و منتشركرد، اين طبیب انگليسي با ساخت مايه  آبله جان ميليونها انسان را ازمرگ نجات داد زيرا طبق برآوردهاي علمي تنها درسالهاي  1700تا1800ميلادي بيش از 60 ميليون نفرازمردم جهان براثربيماري آبله جان خود را  ازدست داده بودند.

3 ـ تأسیس مکتب دریانوردی:- بتاریخ 17 مي سال 1426 ميلادي :  نخستين مکتب دريانوردي براي  تعليم فنون دریا نوردي بطور رسمي  درپرتگال تاسيس شد، هدف از ايجاد اين مکتب توسعه اكتشافات جغرافيايي بود و اكثر دريانوردان مشهورپرتگال از فارغ تحصيلان اين بودند، به  سبب نتايج درخشان حاصل از تاسيس اين مدرسه ، به تدريج در ديگر كشورهاي جهان از جمله  انگلستان مکتب دريانوردي داير شد  .

4 ـ روز ملی کشورناروی:ـ بتاریخ 17ماه مي سال 1814 ميلادي : قانون اساسي كشور ناروی به تصويب رسید و روز 17مي روز ملي نامگذاري شد همچنين در همين سال  كنگره وين به پاس خدماتي كه سویدن در شكست ناپلئون بناپارت انجام داد ، ناروی را برخلاف ميل مردم آن كشور ضميمه خاك سویدن كرد،اين كار باعث شورش مردم ناروی شد و تا سال 1905 ميلادي  كه اين كشور به استقلال كامل رسيد آتش مبارزه خاموش نشد .

5 ـ نخستین اتحادیه بین المللی  تلگراف:- بتاریخ17ماه مي سال 1865ميلادي :  با حضور نمايندگان 20 كشور جهان در پاريس و امضاي نخستين قرار داد بين المللي  ارتباط ، اتحاديه بين المللي تلگراف بنا نهاده شد آيين نامه بين المللي تلگراف نيز  تدوين و تصويب شد، در سال  1932ميلادي طبق تصميمات كنفرانس مادريد اين اتحاديه به اتحاديه بين المللي ارتباطات  راه دور يا «آي – تي – يو» تغيير نام داد و كليه آيين نامه هاي اتحاديه مورد تجديد  نظر قرار گرفت ، از سال 1947 ميلادي آي تي يو بطور رسمي جزوء واحدهاي تخصصي وابسته  به سازمان ملل شد، و در حال حاضر  با 160 عضو از بزرگترين نهادهاي تخصصي بين المللي سازمان ملل بشمار مي رود .

روز شمار، هجدهم ماه می :

1 ـ ناپلئون امپراتورفرانسه شد:ـ بتاریخ 18ماه مي سال1804ميلادي: مجلس سناي اين كشور فرانسه تصويب كرد كه ناپلئون امپراتورمادام العمرفرانسه  است، همچنين مجلس فرانسه  برموروثي بودن اين مقام درميان وارثان ناپلئون صحّه گذارد، گفتني است كه دوران امپراتوري ناپلئون ديري نپاييد و درسال1814ميلادي خاتمه يافت.

2- الحاق الجزایر به کشور فرانسه :ـ بتاریخ 18ماه مي سال1830ميلادي: سربازان استعمارگرفرانسوي درساحل الجزيره پياده شدند، اين عمليات مقدمه جنگهايي بود كه درشمال اِفريقا براي الحاق الجزايربه كشورفرانسه  صورت گرفت، بهانه شاه فرانسه  براي حمله به الجزايراين بود كه درسال1827ميلادي حسين فرمانرواي الجزايربراي وصول 7  ميليون فرانك طلب خود فرانسه را تهديد كرده بود، دوماه بعد الجزايربه تصرف كامل فرانسه درآمد.

3 ـ نخستین مجمع هندو ها :ـ بتاریخ 18ماه مي سال1915ميلادي: مهاتما گاندي نخستين  مجمع هندو را درحومه شهراحمد آباد هندوستان تأسيس كرد، گاندي خود اولين عضو اين مجمع بود و اعضاي آن زندگي خود را وقف مبارزات استقلال  طلبانه هندو وسعادت مردم اين  كشور كرده بودند، مجمع هندو به  تعبيري مركزمبارزه با انگليسي ها بود و گاندي به مبارزه بدون خشونت معتقد بود، سرانجام اين روش مبارزه گاندي و يارانش انگليسي ها را  درهندوستان با مشكلات فراوان و عمده روبرو كرد.

4 ـ تصرف دیوار چین :- بتاریخ  18ماه مي سال1644ميلادي: قوم منچو ديواربزرگ چين  را تصرف كرد، پيش ازقوم منچو  سلسله مينگ درچين تسلط داشت و درهمين زمان بود كه ورود اروپاييان بويژه انگليسيها  به اين سرزمين آغازشد، شايان  توجه است كه ساختمان ديوارچين درسال 204 قبل ازميلاد به پايان رسيد و دربناي آن بيش  از 300000 تن ازمجرمان سياسي و اميران جنگي شركت داشتند.

روز شمار، نزدهم ماه می :

1 ـ آغاز احداث راه آهن ترانس سيبر:ـ بتاریخ 19 می سال 1891میلادی به دستور تزار  الكساندر سوم امپراتور روسيه، احداث راه آهن افسانه اي ترانس سيبري كه شهر مسكو را  به شهر ولادي وستك در ساحل اقيانوس آرام متصل مي كردآغاز شد، با اجراي طرح احداث راه آهن ترانس سيبري دسترسي مسكو به  سرزمين هاي دوردست سيبري و استفاده از ذخاير عظيم و باارزش زيرزميني اين سرزمين ها  فراهم شد، احداث راه آهن ترانس  سيبري توسط هزاران كارگر دهقانان فقير ، زندانيان و تبعيديان سياسي انجام گرفت، شرايط كار وحشتناك بود زمستان هاي بسيار سرد و پشه هاي  مالاريا در تابستان جان هزاران نفر از افرادي كه در ساختن راه آهن ترانس سيبري  فعاليت مي كردند را گرفتندبراي اجراي اين طرح بايد پل ها ، تونل ها احداث مي شدند ،  مرداب هاي بسياري را بايد خشك مي كردند و براي ساختن تراورس ها ميليون اصله درخت را  قطع مي نمودند…هر سال احداث حدود 600 كيلومتر از اين راه آهن به اتمام مي رسيد، بخشي از اين راه آهن از سال 1904 ميلادي آغاز به كار كرد  و در سال 1916 ميلادي احداث كامل راه آهن ترانس سيبري خاتمه پذيرفت، سرانجام راه آهن ترانس سيبري به طول 9298 كيلومتر مسكو  را به بندر ولادي وستك در ساحل اقيانوس آرام متصل كرد، احداث اين راه آهن كه در روز 19 می سال 1891 ميلادي آغاز شد ، 25 سال به طول انجاميد.

2 ـ تولد فیخته فیلسوف المانی :ـ بتاریخ 19ماه مي سال1762ميلادي: يوهان گوتليپ فيخته  فيلسوف و نويسنده الماني بدنيا  آمد، فيخته ازپيشروان فلسفه  اصالت تصور يا ايده آليسم بود او اعتقاد داشت كه دو نوع فلسفه وجود دارد و ازآنها  بنامهاي فلسفه اعتقادي و فلسفه اصالت تصور ياد مي كرد، ازفيخته فيلسوف الماني  آثاري چون تحقيق درنور وحي و سرنوشت انسان بجاي مانده است، فيخته دين را برپايه اخلاق مي دانست اما بعدها براي دين حقيقتي مستقل قائل شد و آن  را نيروي سازنده شخصيت و اجتماع دانست.

3 ـ اختراع دستگاه رادار:- بتاریخ 19ماه مي سال1936ميلادي: رابرت واتسون مخترع  انگليسي دستگاه رادار را اختراع كرد، اين دستگاه مهمترين وسيله دفاعي درمقابل حملات هوائي و دريايي است و اولين درمیدان  هوائی باوزي ايالت سوفوك درانگلستان نصب شد، گفتني است كه از رادار درجنگ جهاني دوم استفاده شد.

روز شمار، بیستم ماه می :

1 ـ تاسيس جمهوري كیوبا:ـ بتاریخ 20 می سال 1902 ميلادي ، پس از چهار سال اشغال کیوبا مستعمره سابق هسپانیا توسط  نيروهاي امريكايي ، لئونارد وود حاكم نظامي امريكا اداره امور جزيره را به نخستين  رئيس جمهور کیوبا، توماس استرادا  پالما واگذار مي كند، به اين  ترتيب جمهوري کیوبا تاسيس مي شود  اما در حقيقت ، علي رغم استقلال کیوبا،  اين كشور كماكان از نظر نظامي و اقتصادي تحت سلطه امريكا قرار داشت، در سال 1959میلادی ، حكومت ديكتاتوري باتيستا كه تحت حمايت ايالات متحده بود توسط انقلابيون سرنگون شد  و فيدل كاسترو قدرت را در اين كشور به دست گرفت و تا تحریر  این نوشته حاكم كیوبا  است، ايالات متحده در پي به قدرت  رسيدن فيدل كاسترو كشور کیوبا را  از لحاظ اقتصادي تحت تحريم قرار داد كه اين تحريم ها تا امروز باقي است، در سال 1962 ، استقرار موشك هاي شوروي در خاك کیوبا جهان را تا آستانه يك جنگ هسته اي  پيش برد ، اما سرانجام با انصراف شوروي از استقرار موشك در خاك کیوبا جهان از يك جنگ خانمان سوز رهايي  يافت.

2 ـ تولد بالزاک :ـ بتاریخ 20 ماه مي سال1799ميلادي: انوره دوبالزاك رمان  نويس فرانسوي متولد شد، اين  نويسنده قرن 18ميلادي دراغلب آثارخود اوضاع اجتماعي زمان خويش را بسياردقيق به  تصويركشيده است مجموعه آثاربالزاك «كمدي انساني نام دارد و نخستين اثراو رساله  اراده است همچنين بابا گوريو و چرم ساغري» مهمترين آثاراو بشمارمي روند.

3ـ کیوبا تحت الحمایه امریکا :- بتاریخ 20 ماه مي سال1902ميلادي: سرزمين کیوبا به مثابه يك جمهوري مستقل تحت  الحمايه اِمريكا قرارگرفت و كليه قواي اِمريكا ازخاك اين كشورخارج شدند، استقلال کیوبا ا برپايه قانون اساسي جديد اين كشوربدست آمد، دراين قانون ماده اي گنجانده شده بود كه به دولت امريكا حق مي داد براي حفظ جان و  مال اتباع خود درامورکیوبا مداخله كند برطبق همين قانون، امريكا پايگاههاي نظامي دريایی درخاك کیوبا مستقركرد، اما ازسال 1959ميلادي با روي كارآمدن فيدل كاسترو نفوذ امريكا درکیوبا به تدريج ازميان رفت.

4 ـ تشکیل کنفرانس کشورهای  افریقایی :ـ  بتاریخ 20 ماه مي  سال1963ميلادي: كنفرانس تاريخي سران كشورهاي اِفريقايي درشهرآديسه بابا پايتخت اتيوپي تشكيل شد، دراين كنفرانس رهبران 31 كشورافريقايي شركت داشتند هدف  ازتشكيل اين كنفرانس ايجاد منشوري كلي براي سازمان كشورهاي افرقايي بود رياست و  رهبري اين كنفرانس را هايل ثلاثي امپراتوروقت اتيوپي به عهده داشت.

5 ـ تولد جان استوارت میل :ـ بتاریخ  20 ماه مي سال1806ميلادي: جان اِستوارت ميل  فيلسوف و اقتصاددان انگليسي بدنيا آمد، ميل معتقد بود كه درعلوم بايد ازروش تجربي بهره جست، استوارت ميل مؤسس مكتب اصالت سود دراقتصاد است ازمشهورترين  آثاراين اقتصاددان انگليسي كتابهاي« علم اقتصاد، فلسفه اثباتي و اصول اقتصاد سياسي  درزمينه منطق اقتصاد كلاسيك ليبرالي و تحليل آن» را مي توان نام برد.

روز شمار، بیست و یکم ماه می :

1 ـ برفراز اقيانوس اطلس:ـ بتاریخ 21 ماه می سال 1927، چارلز ليندبرگ ، پیلوت 25 ساله امريكايي به تنهايي و بدون توقف عرض اقيانوس اطلس شمالي را با طیاره خود كه نام « روح سن لويي» را بر  آن نهاده بود ، پيمود و در میدان هوائی بورژه پاريس به زمين نشست، چارلز  ليندبرگ كه با يك طیاره مدل  رايان NYP از نيويورك  پرواز كرده بود پس از 33 ساعت و 30 دقيقه در يك پرواز بدون توقف عرض اقيانوس شمالي  را طي كرد و در حضور 200 هزار تماشاگر كه در میدان هوائی بورژه پاريس انتظار وي را مي كشيدند ، به زمين نشست،طیاره وي كه 2500 كيلوگرم وزن داشت و بيش از 1900 ليتر سوخت حمل مي كرد به دشواري در روز  20 می از میدان هوائی نيويورك به هوا برخاست، شرايط پرواز بسيار دشوار بوده و طیاره ليندبرگ فاقد وسايل رفاهي بود،اين پیلوت سابق پستي از شدت خستگي  قصد داشت هنگام پرواز بر فراز خاك ايرلند به زمين بنشيند ، اما اراده قوي او بر  خستگي اش فايق آمد و سرانجام پس از 33 ساعت و 30 دقيقه پرواز بدون توقف در ساعت 22  و 20 دقيقه شب 21 می سال 1927 در  فرودگاه بورژه فرود آمد وي نخستين پیلوتی بود كه موفق شد به تنهايي و بدون توقف عرض اقيانوس اطلس كه 5800 كيلومتر است را  بپيمايد، چارلز ليندبرگ در  بازگشت به امريكا مورد استقبال فراوان قرار گرفت و نام وي مانند يك قهرمان در تاريخ  ثبت شد، چارلز ليندبرگ در سال  1902 ميلادي متولد و در سال 1974 ميلادي درگذشت.

2 ـ تولد هانري پوآنكاره :- بتاریخ 21 ماه مي سال1854ميلادي: هانري پوآنكاره فيلسوف،  طبيعي دان و دانشمند معروف رياضي درقرن19ميلادي درفرانسه متولد شد، پوآنكاره نبوغ رياضي خود را ازدوران تحصيل آشكاركرد و ازهمان زمان سراسرعمرخود را  به مطالعه و تحقيق دراين علم گذراند، پوآنكاره مجهولات بسياري را با آزمايش هاي مكرر معلوم كرد.

روز شمار، بیست و دوم ماه می :

1 ـ تشکیل جمهوری واحد  کشور یمن :- بتاریخ 22 ماه مي سال1990  ميلادي: وزيران خارجه دوكشور يمن شمالي وجنوبي در اعلاميه اي مشترك اتحاد دو يمن را  اعلام كردند و جمهوري واحد يمن  تشكيل شد، در پي اين تحولات افسرنظامی علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن شد  اتحاد دو يمن بيش از هر چيز به سبب تغييراتي  بود كه براثر اعمال سياست پروسترويكا در كشورهاي سوسياليستي از جمله يمن جنوبي پديد  آمد.

روز شمار، بیست وسوم ماه می :

1 ـ  قوای  نظامی اسرائيل از جنوب لبنان بيرون  رانده شد:ـ بتاریخ 23 می سال 2000 ميلادي قوای نظامی اسرائيل تحت فشار فزاينده  ناگزير شد پس از 22 سال از جنوب لبنان عقب نشيني كند، اشغال جنوب لبنان توسط اسرائيل به عمليات ليتاني در ماه مارچ 1978 ميلادي بازمي  گردد، در آن زمان 25000 سرباز  اسرائيلي به خاك لبنان يورش برده و پايگاه هاي مبارزان فلسطيني در لبنان را تخريب  كردند ، سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامه 425 از اسرائيل خواست هر چه زودتر خاك  لبنان را تخليه كند و يك نيروي پاسدار صلح را در خاك لبنان مستقر كرد، اسرائيل بار ديگر در سال 1982 ميلادي به لبنان حمله كرد و اين كشور را اشغال نمود ،  اما به دليل مقاومت گروه هاي شيعه و حزب الله ناگزير شد از خاك لبنان عقب نشيني كند، اما نيروهاي اسرائيلي منطقه اي به وسعت 850 كيلومترمربع  از جنوب لبنان را به عنوان منطقه امنيتي در اشغال خود نگه داشتند و براي حفاظت از  اين منطقه يك نظام دست نشانده  موسوم به قوای نظامی جنوب لبنان  را ايجاد كردند،اما در جريان  سالها ، فشار مبارزان حزب الله بيشتر و بيشتر مي شد و اسرائيل ناگزير بود بهاي  سنگيني را براي اشغال جنوب لبنان بپردازد، پس از انتخاب اهود باراك به عنوان  صدراعظم اسرائيل ، وي درك كرد كه شرايط ديگر براي  نيروهاي اسرائيلي در جنوب لبنان غيرقابل تحمل شده است ، بنابراين دستور داد تا  قوای اسرائيل در روز 23 می سال 2000 ميلادي جنوب لبنان را تخليه كند.

 2 ـ  تولد فریدریش روکرت :- بتاریخ 23 ماه مي سال 1788 ميلادي: فريدريش روكرت متفكر  و شاعر بزرگ الماني در هامبورگ  متولد شد روكرت بعد از اتمام تحصيلات به نسبت تحقيقات گسترده و جامعي كه درباره  زبانهاي شرقي كرد به استادي زبان عربي در دانشگاه برلين منصوب شد روكرت به زبان  فارسي نيز تسلط داشت و اولين اشعار حافظ را او به زبان الماني  ترجمه كرد از آثاري مهم او شرقيات را مي توان نام برد.

3 ـ ایجاد نشانهای کشور :ـ بتاریخ 23 ماه مي سال 1802 ميلادي : نشان لژيون دو نور  از معروفترين نشانهاي كشور فرانسه به ابتكار ناپلئون بناپارت كنسول اول فرانسه  ايجاد شد هدف از ايجاد اين نشان كه دارنده آن از امتيازات خاصي بهره مند مي شود  تجليل از كساني بود كه در راه ارائه خدمات برجسته لشكري و كشوري به فرانسه مي  كوشيدند لژيون دونور ابتدا فقط به فرانسويان اهدا مي شد، اما در سالهاي بعد به اتباع كشورهاي ديگر نيز داده شد نشان لژيون دونور هنوز  پابرجاست.

روز شمار، بیست وچهارم ماه می :

1ـ بزرگترین ساخت کشتی های جنگی:- بتاریخ 24 می سال 1941:  کشتی  جنگی الماني ” بيسمارك” در يك نبرد دريايي شديد کشتی  جنگی ” هود” كه جواهرنيروي دريايي  سلطنتي انگلستان محسوب مي شد را غرق كرد، در سال 1916میلادی در بحبوحه جنگ جهاني اول نيروي دريايي سلطنتي انگليس تصميم گرفت نسل جديدي از کشتی  جنگی های را توليد كند، به اين ترتيب طرح  ساخت کشتی  جنگی  36000 تني “هود” مورد توجه قرار گرفت، ساخت کشتی  جنگی  “هود” در اواخر سال 1916میلادی آغاز شد  و اين کشتی  جنگی  كه بزرگترين کشتی  جنگی  جهان بود در سال  1920 ميلادي به آب انداخته شد،اما  با توجه به پايان يافتن جنگ جهاني اول کشتی  جنگی  “هود” در هيچ عمليات جنگي شركت نكرد، تا اين كه جنگ جهاني دوم آغاز شد، کشتی  جنگی “هود” از يك قدرت آتش فوق العاده شامل 8 توپ 380 میلي  متري ، 12 توپ 140 ميلي متري ، چهار توپ 120 ميلي متري و چهار توپ 102 ميلي متري  برخوردار بود، کشتی  جنگی ” هود” حتي مجهز به توپ هاي دفاع ضد هوايي نيز بود، با شروع جنگ جهاني دوم ، کشتی  جنگی  “هود” در درياي مديترانه و سپس در اقيانوس اطلس به عمليات جنگي پرداخت، تا اين كه در روز 24 می سال 1941 در شمال اقيانوس اطلس کشتی  جنگی ” هود” كه توسط کشتی  جنگی ” پرنس اف ولز” همراهي مي شد با کشتی  جنگی  غول  پيكر” بيسمارك”  المان و کشتی  جنگی  اسكورت آن به نام” پرنس اوژن” درگير يك نبرد شديد  دريايي شد، در اين نبرد کشتی  جنگی  “هود” با 1400 سرنشين توسط ” بيسمارك “عرق شد و کشتی  جنگی ” پرنس اف ولز” به شدت آسيب ديد، به اين ترتيب  جواهر نيرو دريايي سلطنتي انگلستان در روز 24 می سال 1941 در اعماق آبهاي اقيانوس اطلس شمالي به پايان عمر خود رسيد.

2 ـ استقلال کشور اریتره :- بتاریخ 24 مي سال 1993 ميلادي :  كشور اريتره استقلال يافت و مردم اين كشور پس از سه روز راي گيري براي استقلال  سرزمينشان به سرک و کوچه ها آمدند و شادي و پايكوبي كردند جبهه آزادي بخش اريتره كه در سال 1337 شمسي در دوران  حكومت هايلاسلاييني اعلام موجوديت كرد ، بيش ا زسي و پنج سال براي كسب استقلال با  دولتهاي اتيوپي مبارزه كرد و سرانجام در چنين روزي موفق به كسب استقلال شد و اكثر  قريب به اتفاق مردم اريتره مسلمان اند و درنهايت فقر و تنگدستي بسر مي برند

3 ـ در گذشت استاندال :- بتاریخ 24 مي سال 1842 ميلادي: استاندال نوسينده  فرانسوي در قرن نوزدهم ، درپنجاه ونه سالگي درگذشت او درسال 1783 ميلادي متولد شد و  دوران كودكي را با رنج بسيار سپري كرد استاندال در دوران سلطنت و امپراتوري ناپلئون  به پاريس رفت و در اندك مدتي به قوای مسلح پيوست اما پس از مدتي بطور جدي به ادبيات روي آورد و به تدريج آثارش را منتشر كرد  از جمله مشهورترين آثار استاندال ، مي توان سرخ و سياه ،گردشهاي رم و عشق را مي  توان نام برد.

4 ـ کشف واکسین حصبه:-  بتاریخ 24 ماه مي سال 1888  ميلادي: واكسن بيماري حصبه كشف شد، اين واكسن را دو دانشمند فرانسوي بنام هاي وايدال و شانتمس كشف كردند و بعدها اين  كشف مهم آنان را هاوكن دانشمند انگليسي كاملتر كرد باكتري بيماري حصبه از طريق  دستگاه گوارش به بدن انسان وارد مي شود از اين رو مصرف خوراك و آب آلوده و يا تماس  با بيمار مبتلا به حصبه موجب سرايت اين بيمارمي شود .

روز شمار، بیست وپنجم ماه می :

1 ـ انقلاب آرژانتين :ـ بتاریخ 25 می سال 1810 ميلادي ، طبقه متوسط مرفه بومي شهر بوينس آيرس دست به انقلاب زده و نايب  السلطنه هسپانیا را از شهر بيرون  راندند، با بيرون كردن نايب  السلطنه هسپانیا روند استقلال  آرژانتين آغاز شد، ريودلاپلا تا  منطقه جنوبي قاره امريكا در قرن شانزدهم ميلادي توسط هسپانیایی ها اشغال شد،اما  اين منطقه كم جمعيت كه فقط تعداد اندكي سرخپوست در آن زندگي مي كردند و فاقد مواد  معدني و طلا و نقره بود چندان مورد توجه مادريد قرار نگرفت و مدتها به حال خود رها  شد تا اين كه در سال 1776 ميلادي ، براي جلوگيري از نفوذ پرتگالی ها كه برازيل را به اشغال  درآورده بودند ، هسپانیایی ها  تصميم گرفتند يك نايب السلطنه در بوينس آيرس منصوب كننداما هسپانیایی ها توجهي به توسعه اقتصادي مستعمره خود  نداشتند،آنها يك « قانون  استعماري» به مردم تحميل كردند كه براساس آن مردم نمي توانستند به استثناي هسپانیا با هيچ نقطه ديگري تجارت كنند، تا اين كه انگليسي ها از تصرف هسپانیا توسط ناپلئون سود جسته و به آرژانتين آمدند و  مردم بوينس آيرس را به شورش تحريك كردند، سرانجام مردم دست به انقلاب زده و نايب السلطنه هسپانیا را در روز 25 می سال 1810 ميلادي بيرون راندند، اين ماجرا كه به انقلاب می موسوم شد منجر به تشكيل يك كميته اوليه گرديد كه اداره امور منطقه را به عهده گرفت، سپس ميان مردم و هسپانیايي  ها درگيري هاي متعددي به وجود آمد تا اين كه سرانجام جنرال خوان دوسان مارتين هسپانیايي ها  را شكست داد و آنها را براي هميشه از آرژانتين بيرون راند، امروز در آژرانتين روز 25 می يك جشن ملي اين كشور است.

روز شمار، بیست و ششم ماه می :

1 ـ آغاز عمليات دينامو در بندر دانكرك :ـ بتاریخ 26 می سال 1940 ميلادي فرمان تخليه نيروهاي  متفقين كه در بندر دانكرك به محاصره كامل نيروهاي المان  نازي درآمده بودند صادر شد، سربازان الماني پس از اشغال بلجیم نيروهاي فرانسوي و انگليسي  كه به كمك بلجیم شتافته بودند را  مجبور كردند به سوي ساحل دريا در منطقه دانكرك واقع در شمال فرانسه عقب نشيني كنند، سپس با كمك يك عمليات سريع گازانبري حدود 370 هزار سرباز  فرانسوي و انگليسي را در يك باريكه كم عرض ساحلي به محاصره كامل درآوردند، به اين ترتيب سربازان فرانسوي و انگليسي دو گزينه بيشتر  نداشتند: مرگ يا تسليم، اما نجات  اين سربازان براي انگليس اهميت داشت ، بنابراين عملياتي موسوم به دينامو براي تخليه  آنها از ساحل دانكرك در روز 26 می سال 1940 ميلادي آغاز شد، نيروي  دريايي انگليس از تمام ماهيگيران و ساير افرادي كه داراي کشتی بودند درخواست كمك كرد، از اقبال خوش ، 200 كشتي نيروي دريايي انگليس و بيش از  650 كشتي و قايق از انواع مختلف شخصي بسوي ساحل دانكرك روان شدند و مانند فرشتگان  نجات به ساحل نزديك شدند، حدود  370 هزار سرباز زير بمباران سنگين صبورانه براي سوار شدن به كشتي ها انتظار مي  كشيدند، هر يك از كشتي ها  سربازان را سوار كرده به ساحل انگلستان برده و دوباره بازمي گشتند، به اين ترتيب در اين عمليات كه از روز 26 می 1940 ميلادي فرمان آن صادر شد و در  روز 4 جون 1940 خاتمه يافت ، 330  هزار سرباز انگليسي و 26 هزار سرباز فرانسوي به انگلستان انتقال يافته و از جهنم  دانكرك جان سالم به در بردند،البته  تعدادي ديگر كه از اقبال برخوردار نبودند يا در اثر بمباران كشته شده و يا اسير المان ها شدند.

روز شمار، بیست وهفتم ماه می  :

1 ـ نابودي نيروي دريايي روسيه در تنگه تسوشيما:ـ بتاریخ 27 می سال 1905 ميلادي ، گشتی جنگي جاپان در تنگه تسوشيما گشتی  دريايي بالتيك روسيه تزاري را به  كلي نابود كرد، اين نبرد دريايي  در سواحل مجمع الجزاير تسوشيما در تنگه دريايي كه خاك كره را ازجاپان جدا مي كند، رخ داداين پيروزي  نقطه عطفي در آغاز برتري جويي جاپان در قاره آسيا بود كه تا سال 1945میلادی ادامه يافت جنگ جاپان و روسيه در  شب 7 فبروری 1904 ميلادي با حمله  ناگهاني و بي مقدمه جاپان به  بندر پورت آرتور كه جزو متصرفات روسيه تزاري در كشور چين بود ، آغاز شد در اين حمله  ، گشتی جنگی جاپان به فرماندهي قوماندان دریایی “هيهاشيرو توگو” 7  كشتي روسي كه در بندر لنگر انداخته بودند را غرق كرده و 8000 سرباز جاپانی در ساحل پياده شدند، در آن دوره سرزمين كره جزو خاك چين بود سربازان جاپانی پس از پياده شدن به سوي شهر ” سئول” حركت كردند، در عين حال نيروهاي جاپانی بندر” پورت آرتور” ومحل  محافظ روسي آن را محاصره كرده كه سرانجام نيروهاي روسي  در 2 جنوری سال 1905میلادی تسليم شدند، سپس نبرد موكدن در” منچوري” بين نيروهاي جاپانی و روسي درگرفت كه پس از شكست ،  نيروهاي روسي ناگزير شدند سرزمين منچوري را رها كنند، شكست هاي پياپي غول روسيه تزاري در مقابل كشور كوچك و  ناشناخته آسيايي جاپان موجب يك  شورش در شهر “سنت پترزبورگ” پايتخت روسيه در 22 جنوری سال  1905 گرديد، جاپان در نبردهاي  زميني پيروز شده بود، تزار نيكلا  دوم به کشتی جنگی روسيه در درياي  بالتيك دستور داد كه به سوي جاپان حركت كند، کشتی جنگی روسيه به  فرماندهي قوماندان دریایی” روجستونسكي” 8 ماه طول كشيد كه  با گذر از دماغه اميد نيك اوراسيا را دور بزند و به سواحل جاپان نزديك شود، اما قوماندان دریایی ” توگو” راه را بر کشتی جنگی روسيه در تنگه” تسوشيما” بست و پس از 2 روز نبرد کشتی جنگی بالتيك روسيه را در هم  شكست، از 45  كشتي هاي جنگي ” بالتيك”  تنها 2 کشتی ضدکشتی و يك کشتی جنگی تند روکه با وسائل ضد حمله های هوائی توانستند از مهلكه تسوشيما جان سالم به در برند و خود را به بندر روسي ولادي وستك  برسانند، در نبرد دريايي تسوشيما  ، 5000 سرباز روس كشته و 6000 نفر اسير شدند در حالي كه جاپانی ها، تنها 3 کشتی جنگی تند  رو، را از دست داده و تعداد تلفات آنها 700 نفر بود، تزار نيكلاي دوم ناگزير شد ميانجيگري تئودور روزولت ،  رئيس جمهور امريكا را بپذيرد و در مذاكرات صلح پرتسموت در امريكا يك صلح تحقيرآميز  را امضا كند، بر اساس اين طرح  صلح روسيه نيمي از جزيره” ساخالين” متصرفات خود در منچوري  ، بندر پورت آرتور و شبه جزيره ليائوتونگ را به جاپان واگذار كرد، در عين حال روسيه  قيموميت جاپان بركره و بخش بزرگي  از منچوري را به رسميت شناخت، نبرد تسوشيما در 27 می سال 1905  ميلادي سرآغاز يك عصر پرآشوب براي جهان بود كه شاهد بروز 2 جنگ جهاني و دهها جنگ  منطقه اي شد و سرانجام در ماه اگست 1945 در ناكازاكي پس از انفجار دومين بمب اتمي خاتمه پذيرفت.

روز شمار، بیست وهشتم ماه می :

1 ـ فرجام خونين كمون پاريس:ـ بتاریخ 28 می سال 1871 كمون پاريس براي هميشه از بين رفت، ده هفته قبل از اين تاريخ در روز 18 مارچ ، مردم پاريس كه از شكست كشورشان در مقابل پروسي ها احساس تحقير كرده و از محاصره  طولاني به تنگ آمده بودند ، به نيروهاي دولتي حمله كردند، آدولف تيرس رئيس اجرايي دولت موقت كه پس از سرنگوني  ناپلئون سوم امپراتور فرانسه ايجاد شده بود ، ناگزير گرديد از پاريس به ورساي فرار  كند، به اين ترتيب يك جنبش  خودجوش قدرت را در پاريس به نام كمون پاريس در دست گرفت اما پس از امضاي پيمان صلح  با المان (پروس) در روز 10 می ، آدولف تيرس آزادي 60000  سرباز فرانسوي اسير را از اشغالگر پروسي درخواست كرد كه مورد موافقت قرار گرفت، وي سپس با يك نيروي 130000 نفري شامل اين سربازان  زندانيان سابق  دهاتی های كه به  سرعت آموزش نظامي ديده بودند و از لحاظ رواني آماده جنگ با « سرخ ها» شده بودند به  پاريس حمله كرد، اين نيروها تحت  فرمان مارشال مك ماهون بودند، حمله آنها در روز 21 می از محله  پوان دوژور در بولوني به پاريس شروع شد، پيشروي اين نيروهاي به كندي صورت مي گرفت و افراد كمون در جاده هاو سرکها ها سنگربندي كرده  بودند، نيروهاي حمله كننده بايد  سنگربندي ها را يكي پس از ديگري فتح مي كردند، دو طرف در اين جنگ داخلي شهري بي رحمي زيادي از خود نشان دادند، كمونارها كه خود را در تنگنا مي ديدند ، بسياري از  ساختمان ها و كاخ هاي پاريس از جمله كاخ تويلري ، هتل دوويل كه يادگار دوره رنسانس  بود، پاله رويال ، پاله دورسي و بسياري از آثار تاريخي ارزشمند ديگر را آتش زدند و  تمام گروگان هاي خود را كشتند، نيروهاي دولتي نيز به نوبه خود اسيران كمونار را بدون كمترين ترديد دسته دسته  تيرباران مي كردند، در نبرد كمون  پاريس نيروهاي دولتي 20000 كمونار را كشته و 38000 هزار نفر را اسير كردند كه اغلب  آنها به مستعمرات فرانسه در گويان تبعيد كردند سرانجام پس از يك هفته جنگ خونين  طومار حكومت ده هفته اي كمون پاريس براي هميشه در روز 28 می سال 1871 ميلادي در هم پيچيده شد.

 

روز شمار، بیست ونهم ماه می :

1 ـ تصرف شهر قسطنطنيه توسط عثمانی :ـ بتاریخ 29 می سال 1453 ميلادي: شهر قسطنطنيه  «كنستانتينوپل» توسط سلطان محمد دوم ملقب به فاتح سلطان عثماني تصرف مي شود،اين  روز يكي از روزهاي كليدي در تاريخ جهان غرب به شمار مي آيد، شهر قسطنطنيه پايتخت امپراتوري بيزانس بود كه بيش از  1000 سال از تاسيس آن مي گذشت، زماني امپراتوري بيزانس در اوج قدرت خود بود و بخش هاي وسيعي از (اروپاي شرقي، آسياي صغير و ارمنستان) را تحت تصرف خود داشت ، اما با گذشت قرن ها اين امپراتوري رو به زوال نهاد ، به  طوري كه گسترده امپراتوري بيزانس محدود به شهر قسطنطنيه و مناطق پيرامواني آن شد، هنگامي كه عثماني ها از تنگه بوسفور عبور كرده و بخش  اعظم شبه جزيره بالكان را تصرف كردند ، سقوط قسطنطنيه ديگر غيرقابل اجتناب بود، اين شهر كاملا در ميان متصرفات عثماني ها در انزوا قرار  گرفته بود، با آغاز قرن چهاردهم  ميلادي پس از پيروزي  های عثماني  ها در كوزوو ، نپكوپوليس و وارنا بر قوای مسلح  متحد مسيحيان سقوط قسطنطنيه قريب الوقوع جلوه مي كرد،اما  با شكست سلطان بايزيد ايلدروم از تيمور لنگ در ( انقره امروزي) سقوط نهايي شهر نيم قرن به تاخير افتاد، در نيمه قرن پانزدهم ميلادي جمعيت قسطنطنيه كه در اوج رونق  امپراتوري بيزانس بيش از يك ميليون نفر بود به صد هزار نفر كاهش يافته بود و شهري  كه توسط كنستانتين اول امپراتور روم بنا شده بود فقط به سايه اي از آن شهر باشكوه  تبديل شده بود، سرانجام محاصره  نهايي قسطنطنيه توسط قوای مسلح سلطان محمد دوم كه حدود 500 هزار سرباز و يك کشتی جنگی قدرتمند دريايي بود ، آغاز گرديد، كنستانتين يازدهم امپراتور بيزانس كه نيروي اندكي براي  دفاع در اختيار داشت در پشت استحكامات شهر به انتظار نشست تا از غرب به كمك او  بشتابند، سلطان محمد دوم به كمك  توپ هاي خود شهر قسطنطنيه و استحكامات آن را بمباران كرد،  کشتی جنگی دريايي عثماني نيز از طريق تنگه بوسفور و  درياي مرمره شهر را از ناحيه دريا محاصره كرد اما نمي توانست از راه دريا شهر را  مورد حمله قرار دهد، سلطان محمد  دوم دستور داد يك پل چوبي صاف و لغزنده بزرگ در ساحل مخالف ساخته شود و سپس هزاران  سرباز عثماني كشتي ها را در طول اين پل لغزنده به پیش رانده و سرانجام وارد شاخ طلايي شدند، با توسل به اين شيوه نيروي دريايي عثماني زنجير محافظ شاخ طلايي را دور زد و  سربازان عثماني به شاخ طلايي رخنه كردند، با اينكه خطر عظيمي قسطنطنيه را تهديد مي كرد اما درباريان و  كشيشان ارتدوكس هنوز سرشان به اختلافات و دسيسه چيني عليه يكديگر گرم بود، سرانجام سربازان عثماني حمله نهايي خود به شهر قسطنطنيه  را آغاز كردند و روز مرگ نهايي امپراتوري بيزانس و سقوط شهر فرا رسيد به اين ترتيب  ، در روز 29 می سال 1453 ميلادي  شهر قسطنطنيه پايتخت امپراتوري هزار ساله بيزانس توسط سلطان محمد دوم ملقب به فاتح  سلطان عثماني تصرف مي شود، پس از  تصرف قسطنطنيه سلطان محمد فاتح نام آن را به استانبول تغيير داده و شهر پايتخت  امپراتوري عثماني مي شود، سقوط  قسطنطنيه يك مرحله مهم در تاريخ جهان و به ويژه اروپا محسوب مي شود، سقوط قسطنطنيه به دوران طولاني قرون وسطي در اروپا خاتمه  مي دهد و دوره رنسانس آغاز مي شود.

روز شمار، سی ام ماه می :

1 ـ درگذشت بوريس پاسترناك:ـ بتاریخ 30 می سال 1960 ميلادي : بوريس پاسترناك خالق كتاب جاوداني  درگذشت، بوريس پاسترناك در روز  10 فبروری سال 1890 در مسكو و در  خانواده اي هنرمند و هنرشناس متولد شد، پدرش لئونيد پاسترناك يك نقاش و مادرش روزا كافمن نوازنده پيانو  بود، تولستوي ، ريكله و  اسكرپابين از جمله هنرمندان مشهوري بودند كه از دوستان خانوادگي پاسترناك به شمار  مي آمدند، بوريس ابتدا به تحصيل  موسيقي پرداخت و سپس درپوهنتون سنت پترزبورگ در رشته حقوق فارغ التحصيل شد، اما سرانجام رشته مورد علاقه اش ادبيات را برگزيد در سال 1912میلادی به ايتاليا رفت، سپس در پوهنتون ماربورگ به تحصيل فلسفه پرداخت، نخستين نوشته هاي وي يك آينده نگري روشن بينانه را نشان  مي دادند، پس از وقوع انقلاب  كمونيستي در روسيه ، بوريس محتاطانه با واقعيت اجتماعي و ادبي اتحاد شوروي برخورد  كرد، در سال 1922 ميلادي انتشار  كتاب شعر «خواهرم» بوريس را صاحب شهرت و محبوبيت در روسيه كرد، در سال 1958 ميلادي كتاب « دكتور ژيواگو» جايزه نوبل ادبيات را نصيب بوريس پاسترناك كرد، كتابي كه در آن زمان در روسيه منتشر نشده بود، وي كتاب « دكتور ژيواگو» را در سال 1955 نوشته بود ، اما هيچ ناشري در روسيه حاضر به چاپ آن نشد، تا اين كه ناشر ايتاليايي فلترينلي در سال 1958 اين كتاب  را در ايتاليا منتشر كرد و در همان سال جايزه نوبل ادبيات به « دكتور ژيواگو» اختصاص يافت، اما دولت  اتحاد شوروي پاسترناك را به شدت تحت فشار قرار داد تا اين جايزه را نپذيرد، مقامات شوروي عقيده داشتند شاهكار پاسترناك « دكتور ژيواگو» يك كتاب ضد انقلابي است، انجمن نويسندگان شوروي ، بوريس پاسترناك را در سال 1958میلادی از جمع خود اخراج كردند، بوريس  پاسترناك كه از همه طرف تحت فشار قرار داشت ، سرانجام در 30 می سال 1960 ميلادي درگذشت، پس از فروپاشي اتحاد شوروي در سال 1991میلادی ، انجمن نوبل جايزه نويسنده را به بازماندگان وي تحويل داد.

روز شمار، سی ویکم ماه می :

1 ـ جنگ بوئرها با انگلستان پايان گرف :ـ بتاریخ 31 می سال 1902 ميلادي: در منطقه ورينيگينگ در جنوب افريقا ، با امضاي يك پيمان صلح جنگ 30 ماهه ميان  بوئرها و انگليسي ها پايان گرفت، در خاتمه جنگ هاي دوره ناپلئون در سال 1814 ميلادي ، انگلستان  مستعمره هالندی كيپ در افريقاي  جنوبي را به مستعمرات خود منضم كرد، مهاجرين هالندی  اين ناحيه كه بوئر خوانده مي شدند (بوئر در زبان هالندی  به معني دهقان است) مي خواستند سنت ها و مذهب  كالوينيست خود را حفظ كنند، آنها  براي فرار از استعمار انگلستان با كاروان هاي زيادي به سوي شمال  كوچ كردند،اين  كوچ دستجمعي بين سال هاي 1835 تا1837میلادی انجام شدبوئرها هنگام فرار از دست انگليسي ها در مسير كوچ خود با قبايل زولو برخورد  كردند و جنگ هاي خونيني بين آنها در گرفت، بوئرها در سرزمين هايي كه از چنگ قبايل زولو خارج كرده بودند ،  جمهوري ناتال را تاسيس كردند، اما انگليسي ها كه به اين منطقه ساحلي و استراتژيك چشم دوخته بودند ، آن ناحيه را  نيز به تصرف درآوردند، بوئرها به  ناچار به ناحيه مركزي افريقاي جنوبي كوچ كرده و جمهوري ترانسوال و دولت آزاد اورانژ  را تاسيس كردند، اين خرده كشورها  هنگام تاسيس به ترتيب داراي 25 هزار و ده هزار جمعيت سفيد پوست بودند، اما با كشف طلا در سال 1886میلادی در ويتواترسراند در قلب اراضي بوئرها ، توجه انگليسي ها به اين ناحيه جلب شد، لندن براي خاتمه دادن به مساله بوئرها قوانين تبعيض  آميزي را به آنها تحميل كرد تا بتواند از آنها بهانه اي به دست آورد، در عين حال جوزف چمبرلن صدراعظم انگلستان تهديدات عليه پل كروگر رييس جمهور سالخورده بوئرها را افزايش داد، سرانجام در 9 اکتوبر سال 1899میلادی ، چمبرلن به  گروگر اعلان جنگ داد، بوئرها با  شجاعت و دلاوري در مقابل ابرقدرت آن زمان مقاومت كردند و در چندين نبرد بر نيروهاي  انگليسي پيروز شدند در 5 جون سال  1900میلادی جنرال انگليسي  هوراشيوكيچنر شهر ژوهانسبورگ را تصرف كرد، بوئرها دست به جنگ هاي چريكي نامنظم زدند،انگليسي  ها براي جلوگيري از حملات چريكي ، اردوگاه هاي محصوري را ايجاد كرده و بيش 200 هزار  بوئر از مرد و زن و كودك را در شرايط رقت باري در اين اردوگاه ها اسكان دادند و يا بيش از 30 هزار نفر از  بوئرها به دليل شرايط بسيار نامساعد جان خود را در اين اردوگاه ها از دست دادند، در اين نخستين جنگ بزرگ مستعمراتي كه دو قوم اروپايي به  جان هم افتادند از صد هزار مبارز بوئر 7000 هزار نفر كشته شدند (بدون احتساب  قربانيان غيرنظامي اردوگاه ها) و از 500 هزار سرباز انگليسي كه به جنگ اعزام شده  بودند ، 22 هزار نفر به قتل رسيدند، سرانجام انگليسي ها در پيروس توانستند بوئرها را به سختي شكست  دهند، به اين ترتيب ترانسوال و  اورانژ استقلال خود را از دست دادند ، اما انگليسي ها براي جلوگيري از قيام دوباره  بوئرها ، حقوق مدني ، زبان بوئرها موسوم به افريكائانس را به رسميت شناخته و لندن  تعهد كرد غرامت جنگي براي جبران خسارت ها به بوئرها بپردازد، به اين ترتيب در روز 31می سال 1902 ميلادي جنگ خونين بوئرها خاتمه يافت، اين براي نخستين بار بود كه امپرياليسم بريتانيا با يك مقاومت  بي سابقه مردمي مواجه شده بود./ ختم  رویداد های مهم  جهان  در ماه می سالهای مختلف

 

 

آرشیف نمبر (۴۹)

رویداد مهم جهان در ماه جون  از اول تا 31 جون )

روز شمار، اول  جون  :

1 ـ  بازگشت انگليسي ها به بغداد:ـ   بتاریخ اول جون سال 1941 ميلادي : نيروهاي  استعماري انگلستان براي سركوب قيام رشيد عالي گيلاني وارد شهر بغداد شدند، پايان گرفتن جنگ جهاني اول ( 1918ـ 1914میلادی) انگليس ها  درزمان سلطان سليمان  قانوني که عثماني ها در منطقه  بين النهرين حكمفرمايي مي كردند را بيرون رانده و اين منطقه را به مستعمرات خود  منضم كردند، نيروهاي انگليسي در  11 مارچ سال 1917میلادی با دشواري زيادي بغداد را فتح كردند و بتاریخ  25 ، اپریل 1920میلادی پس از فروپاشي  امپراتوري عثماني ، جامعه ملل (سلف سازمان ملل متحد) با صدور قطعنامه اي قيمومت  منطقه بين النهرين را به انگلستان واگذار كرد و انگلستان با ايجاد كشورعراق ، امير  فيصل بن حسين را به پادشاهي عراق منصوب كرد، اين شاهزاده هاشمي كه قبلا خاندانش حكومت مكه و حجاز را در دست  داشتند ، در حقیقت چندان علاقه  به اين كشور كه تصادفا تاسيس شده بود ، نداشت و مردم عراق را يك جمع متفرق از اقوام  گوناگون مي دانست كه به اجبار در عراق در كنار يكديگر مجبور به همزيستي شده اند، عراق داراي ذخاير غني نفتي بود، ذخاير نفتي اين كشور توسط شركت« عراق پتروليوم» استخراج مي شد و  سهمي نيز به پادشاه عراق از اين درآمد مي رسيد، پس از دادن تضمين هاي كافي به انگلستان ، عراق توانست در سال  1932 ميلادي استقلال يابد، پس از  مرگ فيصل اول در سال 1933 ، غازي بن فيصل پسرش جانشين او شد كه وي نيز به نوبه خود  در سال 1939 درگذشت و پسر 3 ساله اش فيصل دوم به تخت سلطنت نشست، با آغاز جنگ جهاني دوم ، انگلستان درگير جنگ با المان نازي شد، در اين ميان رشيد عالي گيلاني در سوم اپریل سال 1941میلادی قيام كرد و نايب السلطنه عراق عبدالله را بركنار نمود، چرچيل نخست وزير وقت انگلستان كه از اين اقدام به خشم  آمده بود جنرال” ويول” را مامور سركوب قيام رشيد عالي گيلاني كرد، وي نيز با نيروهاي خود از فلسطين به سوي عراق به سرعت حركت كرد، يك قشون ديگر از نيروهاي انگليسي نيز همزمان از بصره حمله خود به سوي بغداد را آغاز كردند، رشيد عالي گيلاني كه قواي كافي در اختيار نداشت ،  نتوانست در مقابل حمله” گاز  انبري” انگليسي ها مقاومت كند و  به ايران پناهنده شد، به اين  ترتيب در روز اول جون سال 1941  ميلادي ، انگليسي ها دوباره به بغداد بازگشتند.

روز شمار، دوم  جون :

1 ـ رژيم سلطنتي ايتاليا منحل شد : ـ بتاریخ  2 جون سال 1946 ميلادي مردم ايتاليا با  شركت در يك همه پرسي براي انتخاب حكومت خود ميان رژيم سلطنتي و رژيم جمهوري به رژيم  جمهوري راي دادند و به اين ترتيب حكومت سلطنتي در ايتاليا برچيده شد، براساس قانون اساسي جديد ، رئيس جمهور به عنوان رئيس  كشور با راي گيري در مجلس سنا ، مجلس نمايندگان و شوراي نمايندگان منطقه اي براي  مدت هفت سال انتخاب مي شد، براساس قانون اساسي سال 1948میلادی ، دو مجلس سنا با 315 كرسي و مجلس نمايندگان با 630 كرسي قوه مقننه كشور ايتاليا  محسوب شدند، نمايندگان اين دو  مجلس در انتخابات عمومي براي يك دوره 5 ساله انتخاب مي گرديدند، پس از انحلال حكومت سلطنتي ايتاليا مجلس موسسان ” انريكو دونيكولا” را به عنوان رئيس جمهورموقت انتخاب كرد تا پس از تدوين قانون اساسي، انتخابات عمومي  برگزار شود و نمايندگان مجلسين سنا و نمايندگان و شوراي نمايندگان منطقه اي رئيس  جمهور كشور را انتخاب كنندهمچنين سرود ملي ايتاليا تغيير كرد و سرود ملي جديد با  الهام از ريسورجيمنتو (دوره ء در  قرن نوزدهم كه وحدت ايتاليا تحقق يافت) انتخاب گرديد، در همه پرسي عمومي براي انتخابات ميان حكومت سلطنتي يا  جمهوري ، 7/12 ميليون نفر به رژيم جمهوري و 7/10 ميليون نفر به ابقاي رژيم سلطنتي  راي دادند، به اين ترتيب در روز  2 جون سال 1946 ميلادي رژيم  سلطنتي ايتاليا منحل شد” اومبرتو”   آخرين پادشاه ايتاليا كشور پرتگال را به عنوان تبعيدگاه خود انتخاب كرد.

روز شمار، سوم  جون :

1 ـ اولین بار تزریق خون در جراحی  :ـ بتاریخ 3 جون سال 1667 ميلادي : براي نخستين بار در تاريخ طب و  جراحي تزريق خون انجام شد، اين  عمل را يك دکتور فرانسوي به نام” ژان دنيس” انجام داد، تزريق خون به بيماران تحولي عظيم در مجامع طب به وجود آورد زيرا تا اين هنگام بسياري از بيماران به دليل كمبود خون و براثر  خونريزي از طريق جراحتها و زخمهايشان جان خود را از دست مي دادند، گفتني است ژان دنيس در نخستين آزمايش خود از خون يك برّه براي تزريق به بدن يك  انسان استفاده كرد .

2- قتل عام در مَدرَس هند :ـ بتاریخ 3 جون سال 1502 ميلادي : قتل عام فجيع كالي كوت توسط” واسكودوگاما” دريانورد پرتگالی رخ داد، كالي كوت بندري است در مَدرَس هندوستان كه امروزه ” كوزيكود” خوانده مي شود، اين اولين بندري  است كه واسكودوگاما در سال 1498 ميلادي به آنجا رسيد، او نيز مانند هراستعمارگردیگر خود را صاحب اصلي هندوستان مي دانست و هنگامي كه هشتصد تن دريانورد عرب به قصد  تجارت برنج وارد بندر كالي كوت شدند، دستور داد ابتدا دستها، گوشها و بيني  دريانوردان را بريدند و پس از آتش زدن كشتي هاي آنها همه را قتل عام كردند .

روز شمار، چهارم  جون :

1ـ  کشف نخستین اسکلیت :ـ بتاریخ 4 جون سال 1893 ميلادي : نخستين اسكلیت  كامل يك دانياسور كشف گرديد و اطلاعات بدست آمده از مطالعه بر روي این اسكلیت مي  توان نتيجه گرفت كه حيوانات عظيم  الجثه در دوران ” مزوزوئيك ” مي زيسته اند بعضي از انواع اين حيوان، گياهخوار و  برخي ديگر گوشتخوار بوده اند، بنا بر تحقيقات به عمل آمده، دانياسورها حيواناتي تخم گذار بودند و هم اكنون هزاران  سال است كه نسل اين حيوانات منقرض گرديده است .

روز شمار، پنجم  جون :

1 ـ نخستین کنفرانی بین المللی  محیط زیست :ـ بتاریخ 5  جون سال  1972ميلادي : نمايندگان 113 كشور جهان نخستين كنفرانس بين المللي محيط زيست را دراستكهلم سویدن برگزار كردند، از اهداف اصلي اين كنفرانس برنامه ريزي به منظور احداث مراكز مسكوني با توجه به حفظ  كيفيت محيط زيست، تعيين تشخيص وكنترل مواد آلوده كننده محيط زندگي، و حفاظت از محيط  زيست براي نسلهاي آينده بود حاصل اين كنفرانس تأسيس يك سازمان نوين بين المللي براي  حفظ محيط زيست بود .

روز شمار، ششم  جون :

1 ـ پياده شدن نيروهاي متفقين در ساحل نرماندي:ـ بتاریخ  6 جون سال 1944 ميلادي ، هنگام صبحدم ،  4000 كشتي های که  پرسونل را حمل میکرد توسط 700 فروند کشتی جنگي محافظت  مي شدند، آنان به سواحل ايالت ” نرماندي ” فرانسه كه در اشغال سربازان المان  نازي بود ، نزديك شدند، اين كشتي  ها كه حامل 130000 سرباز نيروهاي متفقين از مليت هاي مختلف بودند ، در جبهه اي به  طول 35 كيلومتر حمله به استحكامات الماني  را آغاز كردند، در شب قبل از  حمله هزاران فراشوتیست نيروهاي  متفقين در پشت مواضع الماني ها  فرود آمده بودند، حدود 10000 ، بال طیاره نيروهاي متفقين  استحكامات قوای المان در ساحل  اقيانوس اطلس كه به ديوار آتلانتيك معروف بود را بمباران كردند، نيروهاي الماني  كه از ديوار آتلانتيك دفاع مي كردند شامل 250 هزار سرباز بودند كه تحت فرماندهي ” فيلد مارشال رومل” قرار داشتند، گشودن يك جبهه دوم  غربي از حدود يك سال پيش برنامه ريزي شده بود، در جبهه شرقي” استالين” براي دست زدن به يك ضد  حمله عليه نيروهاي نظامي المان  نياز داشت كه بخشي از قوای نظامی المان  درگير جنگ در يك جبهه دوم شود، فرماندهي نيروهاي متفقين به ساحل نرماندي به عهده جنرال امريكايي” دوايت آيزنهاور” بود، در نخستين روز حمله به  سواحل نرماندي ، ده ها لشكر از نيروهاي متفقين در زير آتش تفنگ ها و توپخانه قوای نظامی المان  به كمك کشتی هاي سريع پرسونل در ساحل پياده شدند كه هزاران نفر از آنها بر اثر  آتش سنگين الماني ها جان خود را  از دست دادند ، اما شجاعت سربازان كانادايي كه به عنوان خط شكن عمل مي كردند ، باعث  شد تا نيروهاي متفقين بتوانند سر پل هايي را در ساحل نرماندي ايجاد كنند،  المانها در برخي از نقاط استحكامات آتلانتيك از جمله در  اطراف شهر” كائن” فرانسه حدود يك ماه مقاومت كردند ، اما تا ماه جولای دستكم 5/1 ميليون نفر از سربازان متفقين در خاك فرانسه پياده شده بودند، به اين ترتيب ، پياده شدن سربازان متفقين در روز 6  جون سال 1944 ميلادي نقطه عطفي  براي سقوط رژيم المان نازي در 11  ماه بعد از اين تاريخ بود.

2 ـ تولد توماس مان نویسنده  المانی :ـ  بتاریخ 6 جون سال 1875 ميلادي :” توماس مان” نويسنده عاليقدر الماني دربندر” لوبك ” بدنيا آمد،  او از اوايل جواني در كنار تحصيل به كار پرداخت و  ازهمان زمان هم به نويسندگي مشغول شد، نخستين اثر او” فريدمن كوچك” نام دارد كه در حقيقت زندگي خودش را در اين كتاب به رشته تحرير درآورده است،  ” توماس مان” در سال 1929 ميلادي جايزه نوبل ادبي را دريافت داشت  و در سال 1955 ميلادي پس از  هشتاد سال زندگي بدرود حيات گفت، گفتني است برجسته ترين اثر او” تونيو كروگر” نام دارد .

روز شمار، هفتم  جون :

1ـ تقسیم دنیا بین هسپانیا و  پرتگال :ـ  بتاریخ 7 جون سال 1494 ميلادي نمايندگان پادشاهان پرتگال وهسپانیا در شهر” توردسيياس” واقع در ايالت” والادوليد”  هسپانیا ، پيماني به نام پيمان توردسيياس را امضاء كردند  كه براساس آن به استثناء قاره اروپا ، اين دو قدرت دريايي آن زمان ، دنيا را بين  خود تقسيم كردند، پرتگال كشور  كوچك ساحلي اروپا كه از يك نيرو دريايي قدرتمند برخوردار بود ، جهانگشايي خود را از  سال 1415 ميلادي با اشغال بخشي از ساحل مراكش آغاز كرد، دريانوردان پرتگالی در اوايل قرن پانزدهم جزاير” آزور” واقع در اقيانوس اطلس را  كشف كردند،اين دريانوردان سواحل  غربي افريقا را مورد اكتشاف قرار مي دادند تا بلكه با دور زدن اين قاره راهي به سوي  هندوستان بيابند، آنها براي اين  كه به مالكيت خود بر مناطق كشف شده مشروعيت ببخشند ، در سال 1481 امتيازي را از” پاپ” وقت دريافت كردند كه چون  قصد مسيحي كردن ساكنان اين نواحي را دارند ، مالكيت مناطق كشف شده متعلق به پرتگال است، در اين ميان ” كريستف كلمب” كه تحت فرمان سلطنت هسپانیا بود  ، اقيانوس اطلس را پيمود و قاره امريكا را كشف كرد، در روم ، پاپ” الكساندر ششم بورجيا” در 4 می سال 1493 ميلادي دو هفته پس از بازگشت كريستف كلمب ، قانون سال 1481 را لغو كرد و  براي جلوگيري از جنگ و خونريزي ميان دو كشور مسيحي هسپانیا  و پرتگال تصویب کرد که سرزمين هاي تازه ء كه در غرب مجمع الجزاير” آزور” واقع شده اند متعلق به هسپانیا و سرزمين هاي واقع در  شرق اين مجمع الجزاير متعلق به پرتگال هستند، اما پرتگالی ها به اين تصميم اعتراض كردند  زيرا سهم آنها به باريكه اي از ساحل افريقا محدود مي شد، سرانجام دو كشور براي اجتناب از جنگ مذاكراتي را آغاز  كردند كه منجر به امضاي پيمان” توردسيياس” در 7 جون سال 1494 ميلادي شد، براساس اين پيمان مرز قلمرو دو قدرت دريايي به 370 مايلي  جزاير” دماغه سبز” منتقل شد و تمام سرزمين هايي كه در غرب اين مرز بود به مالكيت هسپانیا و سرزمين هايي كه در شرق آن  واقع شده بود به تملك پرتگال درآمد،” پاپ الكساندر ششم” به نوبه خود اين پيمان را تصويب كرد، به اين ترتيب پرتگال و هسپانیا جهان آن روزگار را بين خود تقسيم كردند.

2 ـ تحول فرهنگی و اجتماعی  روسیه :ـ بتاریخ 7 جون سال 1796 ميلادي : به دستور” پل اول تزار روسيه”  تحول فرهنگي  ـ اجتماعي اين سرزمين پهناور آغاز شد، اين امر به تقليد از” رنسانس” و تحول فرهنگي اروپائيان درروسيه صورت گرفت، اما درنهايت منجر به برخي تغييرات  ظاهري گرديد و هيچ گونه تحول عميق فرهنگي را دربرنداشت.

روز شمار، هشتم جون :

1 ـ درگذشت لويي هفدهم در زندان تامپل :ـ بتاریخ 8 جون سال 1795 ميلادي: لويي هفدهم پادشاه ناكام فرانسه در سن ده سالگي  در زندان ” تامپل”  در تنهايي و گمنامي درگذشت، ” لويي شارل”  پسر كوچكتر لويي شانزدهم پادشاه فرانسه در روز 27 مارچ 1785 ميلادي متولد شد، وي پس از  درگذشت برادر بزرگترش در 4 جون سال 1789 وليعهد فرانسه گرديد، در 13اگست سال 1792 ميلادي پس از  سرنگوني سلطنت فرانسه ، لويي شارل به همراه پدر و مادرش ، لويي شانزدهم و ملكه” ماري آنتوانت” ، عمه اش اليزابت  و خواهر بزرگترش در زندان قلعه تامپل پاريس زنداني شد، وي پس از اعدام پدرش لويي شانزدهم توسط ” گيوتين” در 21 جنوری سال 1793 ميلادي، لويي هفدهم لقب پادشاهی بخود گرفت و كشورهاي اروپايي و فرانسويان تبعيدي عنوان پادشاهي وي را به رسميت شناختند، اما كودك زندان” تامپل” هرگز نتوانست از مزاياي  عنوان خود استفاده كند، كودك  خردسال را چند ماه بعد از مادرش ” ماري آنتوانت” جدا كرده و او را به دست زندانبان بيرحمي به نام سيمون سپردند،اين  مرد سنگدل هر روز كودك بيگناه را « سیلی » مي زد و به كارهاي شاقه وادار مي كرد، پس از سقوط” روبسپير” و پايان گرفتن دوره  ترور انقلاب فرانسه ، ميانه روهاي مجلس كنوانسيون تصميم گرفتند لويي هفدهم را با  اسراي فرانسوي كه در اختيار امپراطوري  اطريش بودند معاوضه كنند، اما اين كودك در اثر سالها رنج و مرارت به شدت بيمار بود  و قبل از اجراي اين مبادله بر اثر بيماري ” سل” در روز 8 جون سال 1795 در زندان” تامپل” درگذشت،  ” ماري ترز شارلوت ” خواهر بزرگتر وي خوش اقبال تر بود، وي در روز 19 دسامبر 1795 با زندانيان فرانسوي مبادله شد  و به امپراطوری اطریش تحويل داده  شد، به اين ترتيب لويي هفدهم  پادشاه خردسال فرانسه بي آن كه رنگ سلطنت را ببيند ، در تنهايي و گمنامي در زندان  مخوف قلعه” تامپل” پاريس درگذشت.

2 ـ اختراع گوگرد :ـ بتاریخ 8 جون سال 1830 ميلادي : گوگرد( کبرت ) توسط ” كامبرز” مخترع الماني ساخته شد، مهمترين تفاوت گوگرد اوليه با گوگرد هاي موجود در سرعت احتراق  آن بود، بعد از كامبرز چندين  محقق ديگر بر روي گوگردساخت او،  آزمايش كردند تا اينكه سرانجام فيليپين امريكايي  موفق شد گوگردی ازنوعگوگرد هاي امروزي بسازد.

روز شمار، نهم جون :

 1ـ افتتاح نخستین انستیتوت  اسلامی در مسکو:ـ بتاریخ 9 جون سال 1991 ميلادي : نخستين مركز اسلامي و انستيتوت فرهنگي ـ اسلامي مسكو با حضور جمعي از سفرا و نمايندگان كشورهاي اسلامي در مسكو  افتتاح شد،  دراين گردهمايي رئيس  شوراي مليت هاي پارلمان شوروي سابق نيز حضور داشت، هدف ازتشكيل اين انستيتوت اشاعه وگسترش ارزشهاي فرهنگي و معنوي اسلام دربلوك شرق به ويژه شرق مسكو بود،” راويل غني الدين ” امام جماعت  مسجد مسكو درمراسم افتتاحيه اين مركزضمن سخناني اظهار داشت : توسعه و تبليغ ارزشهاي  اسلامي به ويژه درميان هشتصد هزار مسلمان ساكن شهر مسكو و اطراف آن يكي ازمهمترين  اهداف تشكيل اين مركز فرهنگي به شمار مي رود .

2ـ کشورویتنام در قیمومیت فرانسه  قرار گرفت :ـ  بتاریخ 9 جون سال 1885 ميلادي براساس پيمان تين  تسين كشور چين از حقوق خود در مورد پادشاهي آنام (ويتنام) صرف نظر كرد و اين  پادشاهي تحت قيموميت فرانسه درآمد، جمهوري فرانسه براساس اين پيمان بر سه ايالت چين {( تونكن در شمال) ، ( آنام در مركز) و (كوشين شين در جنوب)} تسلط يافت دو سال بعد، در سال 1887 ، فرانسه متصرفات خود در جنوب شرقي آسيا را در  يك اتحاد هندوچين يكپارچه كرد، در سال 1893میلادی ” لائوس” نيز به( كوشين شين ، آنام ،  تونكن و كامبوج) پيوست، براي ” ويتنامي ها” اين آغاز يك دوره پرآشوب طولاني در تاريخ دو هزار ساله آنها به شمار مي آيد، نخستين سلسله پادشاهي کشور” ويتنام ” شامل 18 پادشاه هانگ از257  تا 700 قبل از ميلاد با پادشاهي” وان لانگ” در شمال ويتنام كنوني  متحد شد، در اين دوران تمدن  شكوفاي” دونگ سان”  يك عصر برنز پررونق شكل گرفت، در سال 111 قبل از ميلاد امپراطوري  مركزي چين ناحيه” تونكن” را فتح كردند و آن را مدت 1000 سال در تصرف داشتند، چين در سال 679 ميلادي كشور” آنام ” را تاسيس كرد و پس از فتح” كوشين شين” اين دو منطقه را  ادغام نمود، در سال 938 ميلادي ،” نگوكوين” پادشاه ” آنام” بر قوای نظامی امپراطوري  چين پيروز شد و چين استقلال اين كشور را تحت نام ” داي ويت” پذيرفت.

    در سال 1413 ميلادي چيني  ها دوباره بازگشتند، اما جنبش  مقاومت به رهبري” له لوا” دلتاي رودخانه سرخ را در سال 1426 ميلادي آزاد كرد و فاتح در سال 1428 سلسله”  له ” را تاسيس كرد كه تا سال 1788 سلطنت اين سلسله ادامه داشت، اما قدرت واقعي اين سلسله از سال 1524 ميلادي عملا از  بين رفت و قلمرو آنها ميان جنگ سالاران تقسيم شد، با ورود كشيش هاي ” ژزويت ” به  آسياي جنوب شرقي ، نفوذ فرانسه در اين منطقه رو به افزايش نهاد، براساس پيمان” سايگون” در 5 جون سال 1842 ، امپراطور« تودوك » منطقه” كوشين شين شرقي” را به فرانسه  داد، فرانسه سپس” آنام و تونكن” را به تصرف خود  درآورد ، اما با مخالفت امپراطوري  چين مواجه شد، با اين حال ، به  دليل ضعف و فتور امپراطوري چين  كه از هر سو از طرف قدرت هاي غربي كه امتيازاتي را در اين كشور مي طلبيدند ، تحت  فشار قرار داشت ، سرانجام در روز 9 جون سال 1885 با امضاي پيمان ” تين  تسين” قيموميت فرانسه را بر  مناطق( تونكن ، آنام و كوشين شين) به رسميت شناخت، اين سرآغاز دوره  اي پرآشوب استعماري براي مردم ويتنام بود كه كشور آنها چندين بار درگير جنگ هاي  خونين با فرانسه ، سپس جاپان ،  بار ديگر فرانسه شد.

    با شكست فرانسه در” دين بين فو” به 7 می سال 1954 ميلادي ويتنام به دو كشور{  ( ويتنام شمالي) و ( ویتنام جنوبي)  } تقسيم گرديد، با خروج فرانسوي ها از ويتنام ، امريكايي ها جاي آنها را گرفتند  كه منجر به جنگ خونين ويتنام شد، ” لائوس و كامبوج” نيز در اين جنگ گرفتار شدند، در  سال 1973 براساس توافقات پاريس ، ” ريچارد نيكسون”  رئيس جمهور امريكا پيمان صلحي را امضا كرد كه نخستين شكست  نظامي امريكا در تاريخ اين كشور محسوب مي شد، با خروج نيروهاي امريكايي از ويتنام جنوبي ، حكومت” سايگون ” در 30 اپریل سال 1975 ميلادي سرنگون شد، به اين ترتيب ويتنام بار ديگر وحدت و استقلال كامل خود  را بازيافت.

 

روز شمار، دهم جون :

1 ـ قانون اساسي كانادا امضا شد:ـ بتاریخ 10 جون سال 1791 ميلادي ، جورج سوم پادشاه انگلستان نخستين قانون اساسي كانادا را امضا كرد، وي اين مستعمره را به 2 ايالت تقسيم نمود، درغرب رودخانه { اوتاتوئه  (اوتاوا به انگليسي) ايالت كانادا عليا با اكثريت انگليسي زبان تاسيس شد،} در شرق اين رودخانه{ ايالت كانادا سفلي با اكثريت فرانسه زبان} به وجود آمد، اين ايالت داراي  160000 جمعيت بود و شهر” كبك” به عنوان مركز آن انتخاب شد، كانادا سفلي كه قبل از اين فرانسه جديد ناميده مي شد در 10 فبروری سال 1763 پس از شكست ” مون كالم”  سردار فرانسوي در  دفاع از” كبك” و مرگ وي بر اساس پيمان پاريس از تملك فرانسه خارج شد و به مالكيت انگلستان درآمد، مالكان جديد ابتدا سختگيري زيادي را نسبت به مهاجران  فرانسوي نشان دادند،انگليسي هاي  پروتستان مذهب مهاجران فرانسوي كاتوليك مذهب را تحت فشار قرار داده و مانع آزادي  مراسم مذهبي آنها مي شدند و حتي استفاده از زبان فرانسه را ممنوع كرده بودند، اما پس از شورش سيزده ايالت مهاجرنشين امريكا عليه  نيروهاي انگليسي ، آنها سختگيري نسبت به مهاجران فرانسوي را كاهش دادند، در 22 جون سال 1774 ميلادي ساكتان ايالت فرانسه جديد با تصويب قانون ” كبك ” بار ديگر تمام حقوق خود را به دست آوردند، آنها آزادي مذهب، آزادي سخن گفتن به زبان فرانسه و حقوق مدني خود را باز يافته و در مجمع كانادا صاحب  كرسي نمايندگي شدند حتي قلمروي آنها گسترش يافت، مهاجران فرانسوي كه انتظار هيچ كمكي از جانب فرانسه را نداشتند،  تصميم گرفتند به تاج و تخت انگلستان وفادارباشند، اما پس از استقلال امريكا ، 40000 نفر از طرفداران سلطنت  انگلستان به كانادا گريختند و 8000 نفر از آنها به ايالت ” كبك ” وارد شدند، اما آنها با قوانين فرانسوي مخالف بودند، با امضاي نخستين قانون اساسي كانادا در روز 10 جون سال 1791 ميلادي توسط ” جرج سوم”  پادشاه انگلستان رضايت هر دو جامعه كسب شد، با ايجاد دو ايالت( كانادا عليا و كانادا سفلي) و  ايجاد سيستم پارلماني ، مجلس از نمايندگان منتخب تشكيل شد اما فرمانداران اين دو  ايالت را پادشاه انگلستان انتخاب مي كرد، در 23 جولای سال 1840 ميلادي با تصويب پيمان  اتحاد ، دو ايالت كانادا عليا و كانادا سفلي متحد شده و كانادا متحد را تشكيل  دادند.

   در روز اول جولای سال 1867 ، ملكه” ويكتوريا” پيمان امريكاي شمالي  انگليسي را امضا كرد كه براساس آن كنفدراسيون كانادا به شكل امروزي آن ايجاد شد، براساس اين پيمان دو مهاجرنشين( نيوبرانشويگ و نيواسكاتلند) نيز  به كنفدراسيون كانادا منضم شدند، روز اول جولای سال 1867 به روز جشن ملي كانادا تبديل شد،ايالات  قديمي كانادا عليا و سفلي به ترتيب” اونتارپو” و” كبك” نام گرفتند، به اين ترتيب امضاي قانون اساسي اوليه كانادا در روز 10 جون سال 1791 ميلادي نخستين گام  براي ايجاد كشور متحد كانادا بود.

2 ـ گالیه حلقه دوم سیاره بنام  زحل را کشف کرد :ـ  بتاریخ 10 جون سال 1610ميلادي : گاليلئو  گاليله ئي منجّم و رياضيدان معروف ايتاليايي موفق به كشف حلقه دوم سياره زحل گرديد، گاليله به هنگام كار و تحقيق به سبب استفاده از تلسكوپي ابتدايي و ضعيف موفق به  تعيين ماهيت دقيق اين حلقه نشد،از  اين رو آن را زائده اي دانست كه همراه زحل دريك مدار مشترك گردش مي كنداما همين  حلقه بعد ها توسط منجمين و دانشمندان مورد مطالعه قرارگرفت و به نام حلقه دوم سياره  زحل ثبت گرديد .

3 ـ ترور در فرانسه آغاز شد :ـ   بتاریخ 10 جون سال 1794 ميلادي : دوره ترور يا وحشت در فرانسه آغاز شد، پس از انقلاب فرانسه به دستور روبسپير اين دوره با ترور  شخصيت هاي معروف انقلاب شروع گرديد، روبسپير از رهبران انقلاب فرانسه قصد داشت كليه مخالفان خود را از ميان برداشته،  قدرت را درفرانسه بدست گيرد، به  همين انگيزه عده زيادي از وكلاء ، وزراء ، افسران ، قضات و سياستمداران كشور را به  زير تيغ” گيوتين” برد، از جمله كساني كه در اين  دوره كشته شدند” لاووازيه” شيميدان معروف و ” آندره شينيه”  شاعر فرانسوي بودند، گفتني است دوره ترور كه در تاريخ فرانسه از آن تحت عنوان دوره  وحشت ياد مي شود تا روز 27 جولای 1794 ميلادي به طول انجاميد .

4 ـ تأسیس شورای جهانی صنایع  دستی:- بتاریخ  10 جون  سال 1964 ميلادي : شوراي جهاني صنايع دستي تأسيس  گرديد و در اين روز به عنوان روز جهاني صنايع دستي اعلام شد، در مجمع آسيايي اين كشور نزديك به 20 كشور آسيا واقيانوسيه عضويت دارند و همه ساله  اجلاس آسيايي شوراي جهاني صنايع دستي در نقاط مختلف اين بخش از كره زمين برگزارمي  شود .

 

روز شمار، یازدهم جون :

1 ـ خودسوزي راهب بودايي علیه دولت :ـ  بتاریخ  11 جون سال 1963 ميلادي : نخستين راهب بودايي  در اعتراض به سياست هاي حكومت  امريكايي« نگودين ديم» رييس جمهور ويتنام جنوبي در شهر سايگون و در ملاعام دست به خودسوزي زد، در پايان جنگ فرانسه در هند و چين پيمان صلح ژنو امضا شد، براساس اين پيمان ، استقلال لائوس ، كامبوج و ويتنام كه  به 2 بخش شمالي و جنوبي در مدار 17 درجه تقسيم شده بود ، به رسميت شناخته شد، در شمال مدار 17 درجه جمهوري دموكراتيك ويتنام شمالي كه  متحد چين و شوروي بود ، تاسيس شد، در جنوب ويتنام جنوبي حكومت سلطنتي بائوداي را حفظ كرد.« بائوداي » امپراطور  ويتنام جنوبي نگودين ديم را  بحیث صدراعظم انتخاب كرد، نگودين ديم با حمايت امريكا كه پيمان ژنو را امضاء نكرده و آن را به رسميت نمي  شناخت در سال 1955 حكومت سلطنتي بائوداي را سرنگون كرد و اعلام جمهوري نمود، نگودين ديم در يك انتخابات فرمايشي رئیس جمهور ويتنام جنوبي شد و با امريكا در جنگ عليه ويتنام  شمالي متحد شد، نگودين ديم يك  كاتوليك بود و تمام اعضاي دولت خود را از ميان افراد فاميل و ديگر كاتوليك ها  انتخاب كرد، به طوري كه تمام  ابزار قدرت در ويتنام جنوبي بودايي مذهب در اختيار كاتوليك ها بود، وي يك حكومت ديكتاتوري ايجاد كرد و بيش از پيش مردم و به  ويژه راهبان بودايي را تحت فشار قرار داد، در سال 1963 ميلادي راهبان بودايي به تنگ آمده و مبارزه با  نگودين ديم را آغاز كردند، در 8 می سال 1963 ، راهبان بودايي  تظاهراتي را عليه نگودين ديم در سايگون برپا كردند كه نيروهاي دولتي 8 راهب را در  جريان اين تظاهرات به قتل رساندند و در پي آن سركوب همه مخالفان دولت « ديم» شدت يافت، در روز 11 جون سال 1963 ميلادي ، يك راهب 66 ساله  بودايي به نام تيش كوانگ دوك در اعتراض به ديكتاتوري ، فساد مالي ، بي عدالتي حكومت  نگودين ديم در مقابل ديدگان هزاران نفر در شهر سايگون دست به خودسوزي زد، وي در حالي كه در آتش مي سوخت ، بي حركت بر زمين نشسته  بود و حتي ناله نمي كرد، در پي  خودسوزي كوانگ دوك ، راهبان ديگري نيز در ملاعام در اعتراض به حكومت ديم دست به  خودسوزي زدند، امريكا كه متوجه  شده بود ادامه حكومت نگودين ديم ديگر به صلاح منافع امريكا نيست ، از حمايت وي دست  برداشت، در نوامبر سال 1963  نظاميان عليه حكومت ديم دست به كودتا زدند و حكومت وي را ساقط كردند، نگودين ديم توسط حكومت جديد تيرباران شد، به اين ترتيب خودسوزي كوانگ دوك در 11 جون سال 1963 ميلادي سرآغاز سرنگوني  حكومت فاسد نگودين ديم در 5 ماه بعد از اين واقعه شد.

2 ـ تجزیه نور خورشید :ـ   بتاریخ 11 جون سال 1855 ميلادي : نورخورشيد با بكارگيري روشهاي علمي تجزيه شد و چگونگي رنگهاي قوس  قزح مشخص گرديد، اين عمل براي  نخستين باردر تاريخ تحقيقات نوين فيزيكي انجام شد، تشكيل قوس قزح و ترتيب رنگهاي آن به علت تفرق نورخورشيد است كه  توسط قطرات آب موجود در ابرها ايجاد مي شود نظريه ارسطو درباره اين پديده طبيعي كهن  ترين نظريه است كه بعدها مسلمانان نيز با آن آشنايي يافتند، ابوعلي سينا بلخی؛ ابن هيثم؛ و  قطب الدين شيرازي با افزودن مطالبي بر نظريه ارسطو آن را به نحو قابل قبولي توجيه  كرده اند و به عبارتي نظريه مزبور را تكميل نمودند.

3 ـ استقلال خواهی مردم  مصر:- بتاریخ 11 جون  سال 1882 ميلادي : به دنبال حركت  مردم استقلال طلب مصر، جمع كثيري از اروپائيان از بندر اسكندريه اخراج شدند، حركت مردم مصر، از هنگامي آغاز گرديد كه توفيق پاشا خديو  مصر نظارت مشترك فرانسه و انگليس را بر امور ماليه مصرپذيرفت ، به دنبال آن و به واسطه فشار مردم،  دولتي مخالف منافع دول استعمارگر  اروپايي در مصر روي كار آمد اما با اعمال نظر دولتهاي فرانسه و انگليس دولت تازه  تأسيس گرديد، در سال 1822 ميلادي  انگلستان كه از تشديد شورشهاي مردمي مصر منافع خود را در خطر جدي مي ديد، بندر  اسكندريه را شديداً بمباران كرد و با پياده كردن قواي نظامي عملاً مصر را تحت اشغال  خود درآورد سرانجام چند سال بعد يعني در سال 1922 ميلادي در انگلستان استقلال مصر  را به رسميت شناخت .

روز شمار، دواردهم جون :

1 ـ مجمع الجزايرمالديو، تحت الحمايه انگليس درآمد:ـ   بتاریخ 12 جون سال 1887 ميلادي : مجمع الجزايرمالديو به موجب قرارداد منعقده ميان سلطان آن سرزمين  و دولت انگلستان به صورت سرزمين تحت الحمايه انگليس درآمد، دراين كشور كه ابتدا تحت سلطه پرتگالی ها و ها لندی ها بود، سرانجام در  سال 1965 ميلادي مستقل و به عضويت سازمان ملل متحد پذيرفته شد، مالديو با 298 هزار كيلومترمربع مساحت در جنوب سواحل هند واقع است واز بيست هزار جزيره مرجاني  تشكيل شده كه تنها 215 جزيره آن  مسكوني هستند .

2 ـ شکست کشتی دریایی هسپانیا از  امریکا :ـ بتاریخ 12 جون سال 1898 ميلادي : در پي شكست کشتی دريايي هسپانیا از امريكا،  جزاير فيليپين در مقابل بيست ميليون دالر به امريكا فروخته شد، اندكي بعد اين كشور توسط جاپان تصرف شد و در سال 1945 ميلادي مجدداً به استقلال دست يافت، اما حكومت آن توسط عُمال امريكايي  اداره مي شد، در سال 1947 ميلادي  اين كشور پيماني 99 ساله با دولت امريكا امضاء كرد كه به موجب آن امريكا بيست و سه پايگاه  استراتژيك نظامي در سراسر فيليپين ايجاد كرد،اين  پيمان بعدها به يك پيمان بيست و پنج ساله تغيير نمود .

روز شمار، سیزدهم جون :

1 ـ در گذشت اسکندر مقدونی :ـ – بتاریخ 13 جون سال 323 قبل از ميلاد  اسكندر مقدوني در سن 32 سالگي بر اثر بيماري تب در بابل در بين النهرين درگذشت، وي قبل از مرگ خود بخش بزرگي از جهان شناخته شده آن  روزگار را فتح كرده بود، اسكندر  در 21 جولای سال 356 قبل از  ميلاد متولدشد، وي پسر فيليپ دوم  پادشاه مقدونيه بود، اسكندر در  سرزمين هاي مفتوحه يك حكومت مشترك از يوناني ها ، مقدوني ها و پارس ها را ايجاد كرد، سرزمين هاي فتح شده توسط اسكندر از مصر تا دروازه هاي  چين گسترش داشت.

    طوریکه تاریخ گواست که قوای داریوش سوم هخامنشی  در  سه جنگ ( گرانیک )( گوگامل ) و ( اربلس ) از هم پاشید و منهدم شد، درین وقت خاک های  وطن عزیز مان افغانستان پیوست به امپراطوری هخامنشی بود و جزء ایالات شرقی آن بشمار  میرفت و امرای محلی به لقب ( ساتراپ ها) یا نایب الحکومه ها به هر ایالتی حکمروائی  داشتند، قراریکه از یاداشت های مورخان یونان و رومی بر می آید اسکندر و سپاه یونانی  بعد از وصول به حوزهء هری رود که آنرا ( اریوس ) خوانده اند به مقاومت شدیدی مواجه  شدند، این مقاومت از کناره های هری رود تا کناره های اندوس ( اباسین ) در ماحول  قلعه ها در پیرامون جرگه ها در دامنه های کوها همه جا محسوس بود و به مراتب شدت آن  در باختران و در دره ها و معبر های تنگ و دشوار گذار کهستانات مرکزی و شرقی افزوده  شده میرفت چنانچه انعکاس آن در داستانها و افسانه های فلکلور ما تاحال موجود است  اولین مقاومت شدید علیه اسکندر در مقابل حصار ( ارته کواتا ) که شهر با قلعهء محکمی  بود بجای هرات موجود شروع شد، حکمران این ایالت که ( ستی برزن ) نام داشت باجمعی از  قوای خود قلعه را گذاشته در 20 فرسنگی آن در نقطعه بلند و پر از جنگل به مدافعه  پرداخت، چون اسکندر درجنگل انبوه بر میلیون هراتی حمله نمیتوانست جنگل مذکور را آتش  زد و به این حیله مقاومت اهالی حوزهء هری رود را شکست داد.

    پس از مرگ اسكندر امپراطوري  كه وي ايجاد كرده بود ، ميان سرداران وي تقسيم شد و هر يك از آنها سلسله اي را  ايجاد كردند، بطلميوس سردار  اسكندر سلسله فراعنه بطالمه را در مصر ايجاد كرد، سلوكوس سلسله سلوكيان را در متصرفات اسكندر در ايران  تاسيس  نمود، آنتيگون بر آسياي صغير  تسلط يافت و آنتي پار در مقدونيه به سلطنت رسيد،از  جمله اقدامات غير قابل بخشايش اسكندرآتش  زدن كاخ با شكوه تخت جمشيد بود كه همواره لكه سياهي در زندگي اسكندر محسوب مي شود، به لطف فتوحات اسكندر تمدن و فرهنگ هلني در جهان آن  روزگار رواج يافت و امروزه بقاياي آن را مي توان در نقاط مختلف سرزمين هايي كه توسط  اسكندر فتح شدند را مشاهده كرد، اسكندر مقدوني در روز 13جون سال  323 قبل از ميلاد درگذشت ، اما خاطره وي با وجود شهرهايي مانند اسكندريه مصر و آثار  باستاني تمدن هلني تا امروز باقي مانده است.

2 ـ مهاجرت يهوديان از نقاط جهان به فلسطين :- بتاریخ 13 جون سال 1921 ميلادي : نخستين  حركت بزرگ عربهاي ساكن فلسطين عليه صهيونيست ها آغاز شد، آنان با اين حركت خود به سياست  استعمار جهانی از يهوديان  صهيونيست مقيم فلسطين اعتراض كردند، به موجب اين سياست استعماري مهاجرت يهوديان از سراسر نقاط جهان به فلسطين آغاز شد و  اسكان آنان تا سال 1923 ميلادي به بيش از سي و پنج هزار تن بالغ شده بود .

3 ـ پاریس به تصرف المانی ها در  آمد :ـ بتاریخ 13 جون سال 1940 ميلادي : پاريس پايتخت  زيباي فرانسه در جريان جنگهاي جهاني دوم به تصرف نيروهاي المان  نازي درآمد، سربازان هيتلر پس از  تصرف پاريس پيروزمندانه در سرکها شهر رژه رفتند، حمله المان نازي به فرانسه به دنبال حمله به هالند و ناروی و بلجیم در ماه مي سال 1940 ميلادي شروع شد و پس از انحلال قوای  مسلح فرانسه در اين روز ، پاريس تسخير گرديد .

روز شمار، چهاردهم جون :

1 ـ فرانسوی ها وارد الجزایر  شدند:ـ  بتاریخ 14 جون سال 1830 ميلادي نيروهاي فرانسوي در  ساحل سيدي فروش در 25 كيلومتري شهر الجزيره از كشتي هاي جنگي خود پياده شدند، شهر و سرزمين الجزيره در آن زمان از سه قرن پيش تحت  مالكيت سلطان عثماني بود، يك  نايب الحكومه از سوي سلطان عثماني اداره امور را در دست داشت، فتح الجزاير توسط فرانسوي ها كه هم براي فرانسه و هم  براي الجزاير عواقب نامطلوبي داشت ، در نتيجه يك سوءتفاهم رخ داد،  بدین معنی که در سال 1798 میلادی حكومت ديركتوار فرانسه براي تأمين  نياز قوای نظامی جنرال بناپارت  كه مصر را تسخير كرده بود ، از نايب الحكومه الجزيره گندم خريداري مي كند، فرانسه اين گندم را از طريق دريافت قرض از صرافان يهودي الجزيره مي خرد، آنها نيز براي دادن اين قرض ازحسین بيگ والي شهر تضمين مي گيرند، در  سال 1827 ميلادي ، حسين بيگ الجزيره با دسته مگس پران خود ضربه اي به صورت فرانس  دوال قونسل فرانسه كه فرد بي  تعهدي بود مي زند ، زيرا دوال از بازپرداخت اين قرض كه نزديك به 30 سال از زمان دريافت آن مي گذشت ، خودداري كرد.

    پس از اين واقعه قونسل و كليه اتباع فرانسه الجزيره را  ترك مي كنند، وزير خارجه فرانسه  ويلل خواستار عذرخواهي حسین بيگ  مي شود ، اما حسين پاسخي به درخواست وي نمي دهد،اين  اختلاف كماكان باقي بود تا اين كه شارل دهم پادشاه فرانسه ، پرنس ژول دوپولينياك يك  سلطنت طلب افراطي را به مقام صدراعظمی منصوب مي كند، انتخاب وي كه بدون  اطلاع اعضاي مجلس صورت مي گيرد موجب خشم افكار عمومي مي شود، شارل دهم كه مي خواست اعتبار خود را بازيابد ، در يك  سخنراني در 3 مارچ 1830 میلادی طرح حمله براي تنبيه نايب الحكومه الجزيره را طرح  كرد، كنت لويي دوبورمون وزير جنگ به فرماندهي قوای نظامی اعزامي به افريقا منصوب مي  گردد، کشتی جنگي فرانسه در روز  25 می سال 1830میلادی از بندر تولون به سوي الجزيره به راه مي افتد، اين کشتی شامل 453 فروند كشتي 27000 کشتی حمله و 37000 سرباز بود، کشتی جنگی فرانسه پس از رسيدن به شهر الجزيره ابتدا استحكامات اين شهر بندري را با توپ هاي  خود بمباران مي كنند، سپس  سربازان فرانسوي در روز 14 جون سال 1830میلادی در ساحل سيدي  فروش پياده مي شوند، پس از حدود  20 روز نبرد سنگين سرانجام بيگ الجزيره در 5 جولای سال 1830میلادی تسليم مي شود، فرانسوي ها ثروت وي كه حدود 48 ميليون فرانك بود را براي  تامين مصرف اين جنگ مصادره مي  كنند و سربازان فرانسوي دست به غارت شهر مي زنند، اما اين اقدام فرانسوي ها با مبارزات مسلحانه مردم الجزاير  روبرو شد، از اين رو در همين سال جنرال دوگل به ناچاربه الجزايرحق  خود مختاري داخلي داد چنانچه اشغال الجزيره سودي براي شارل دهم نداشت و او چند هفته بعد درپي شورش هاي مردمي از  سلطنت خلع مي شود، به اين ترتيب  پياده شدن نيروهاي فرانسوي در روز 14 جون سال 1830 ميلادي در خاك الجزاير منجر به اشغال كامل اين سرزمين در چند سال بعد مي  شود و جنگ هاي خونيني ميان نيروهاي فرانسوي و مبارزان الجزايري درمي گيرد تا  سرانجام الجزاير در سال 1962 ميلادي به استقلال مي رسد.

2 ـ در گذشت نويسنده ادبيات امريكاي  لاتين:- بتاریخ 14 جون سال 1986 ميلادي : خورخه لوئيس بورخِس نويسنده  ادبيات امريكاي لاتين در گذشت، او متولد آرجانتين بود و دوران  نوجواني را با مطالعه آثار نويسندگاني چون ادگارآلن پو، چارلزديكنز وسروانتس سپري  كرد، بورخس در پايان تحصيلات  عالي، نويسندگي را به طور جدي شروع كرد و از طنز پردازان مشهور گرديد، او به سبب نابينايي موفق به نوشتن رمانهايش شد و اكثر  آثار به جاي مانده از وي به صورت شعر ونظم هستند، گرايش او به نويسندگان فراموش شده وعلاقه اش به طنز موجب گشت تا  آثاري جامع و شگفت انگيز را خلق كند، كتب هزارتوها؛ سرخ و آبي؛ ومرگ پرگار از آثار بورخس مي باشند كه به زبان فارسي هم  برگردانده شده اند.

روز شمار، پانزدهم جون :

1 ـ تصویب پیمان حقوق نجبای  انگلیس :ـ بتاریخ 15 جون سال 1215 ميلادي نجباي انگليس جان پادشاه اين كشور را مجبور كردند تا پيماني كه  بعدها به نام گراند چارت شناخته شد را تصويب كند، امضاي اين پيمان توسط جان كه در آن هنگام 49 ساله بود در چمنزار  رانيمد ، نزديك ويندسور صورت گرفت، براساس اين پيمان پادشاه انگليس موظف شد حقوق و سنت هاي فئودالي  نجباي انگليس را رعايت نمايد، جان پادشاه انگليس به دليل اين كه هنگام تولد برخلاف ديگر برادرانش قلمروي به وي  تعلق نگرفت به جان بدون زمين ملقب بود، وي پادشاهي خشن مكار و بي اخلاق بود و موفق شد نفرت نجبا ،  مقامات كليسا ، طبقه متوسط و دهقان ها را نسبت به خود برانگيزد، در پي مشاجره جان با اسقف كانتربوري ، پاپ اينوسان سوم  جان را خارج از دين اعلام كرد، پاپ حتي وي را شايسته سلطنت انگلستان ندانست و فيليپ اوگوست پادشاه فرانسه را به  عنوان شاه انگلستان معرفي كرد، فيليپ اوگوست در پي اين فرمان پاپ خود را آماده تسخير انگلستان نمود، جان كه از اين خطر بيمناك شد در سال 1213میلادی اطاعت خود از پاپ را اعلام كرد، جان پس از اعلام عبوديت خود نسبت به پاپ و بخشوده شدن از جانب وي با شاه المان و كنت فلاندر عليه پادشاه فرانسه  متحد شد ، اما وي و متحدينش در جنگ با پادشاه فرانسه متحمل شكست سنگيني شدند، انگلستان در زمان وي به فقر و فاقه دچار شد، در اين شرايط تحقيرآميز كه سلطنت جان به خطر افتاده بود  وي ناگزير گرديد به خواسته هاي نجباي بزرگ انگلستان گردن نهد، براساس پيمان گراند چارت ، جان بدون جلب موافقت شوراي عالي متشكل از بارون ها و  مقامات كليسا حق تعيين ماليات هاي فوق العاده و افزايش ماليات ها را از دست داد، در عين حال ، وي از دستگير و محبوس كردن خودسرانه افراد  منع گرديد، يك هيات 25 نفره شامل  24 ، نجبا( اشراف زده )  و شاروالهای لندن مامور نظارت بر  رعايت مفاد گراند چارت كه داراي 63 ماده بود ، توسط جان شدند، نسخه اصلي گراند چارت كه اساس نهادهاي انگليس به شمار مي  آيد ، هم اكنون در موزه بريتانيا قرار دارد، در دوران سلطنت جان شورش هاي عمومي بسياري عليه وي برپا شدند و  اغلب دوره سلطنت وي در جنگ هاي داخلي سپري گرديد، دوره پرآشوب سلطنت وي موجب به وجود آمدن اسطوره هاي مشهوري  مانند رابين هود و آيوانهو شد، به اين ترتيب با تصويب گراند چارت در روز 15 جون سال 1215 ميلادي نخستين محدوديت در سلطنت استبدادي ايجاد شده و اولين گام در راه  دمكراسي امروزي برداشته شد.

2 ـ در گذشت آندره ماري آمپر:ـ – بتاریخ 15 جون سال 1836 ميلادي : آندره  ماري آمپر رياضيدان و فيزيكدان فرانسوي پس از 61 سال زندگي درگذشت، او عمر خويش را صرف تحقيق و مطالعه علمي كرد و در نهايت  موفق به كشف رابطه ميان برق و مغناطيس شد، قابل توجه است كه واجد شدت جريان برق به نام او آمپر نامگذاري شده است .

3 ـ انتخاب برلین بحیث پایتخت  المان :ـ بتاریخ  15 جون سال 1848 ميلادي : برلين شهر تاريخي المان از سوي بيسمارك صدراعظم اين كشور  به حیث پایتخت انتخاب شد، انتخاب برلين به عنوان مركز امپراتوري المان  بعد از انجام طرح اتحاد نواحي مختلف المان  صورت گرفت كه طراح اصلي آن بيسمارك بود بعد از جنگ جهاني دوم برلين به دو بخش غربي  و شرقي تقسيم شد، بخش شرقي آن  پايتخت المان شرقي و قسمت غربي  آن يكي از ايالات مهم المان غربي  گرديد، اما درسپتمبر سال 1990 ميلادي به دنبال سقوط ديوار برلين زمينه هاي وحدت دو المان فراهم شد و هر دو بخش برلين به  صورت يك مركز واحد، در المان  متحد درآمد .

روز شمار، شانزدهم جون :

1 ـ حملات به سازمانهای امداد  رسانی :ـ بتاریخ 26 جوزا سال 1381 خورشیدی ( 16 جون 2002 )  میلادی:اخضر ابراهيمی، نماينده  سازمان ملل متحد درامورافغانستان، در نامهء به حامد کرزی نگرانی خود را از افزایش حملات به  سازمان های امدادی بین المللی در شمال افغانستان اعلام کرد، وی همچنان از دو تن ازقوماندانان عمده  خواسته است تا در جهت  خاتمه دادن به آنچه که ميزان خطرناک خشونت، بی قانونی و ارعاب در شمال کشور خوانده  است، سريعا اقدام کنند، سازمان  ملل متحد نگرانی جدی خود را در مورد چندين مورد خشونت و بی قانونی به جنرال دوستم وعطا محمد رسانده است.

2 ـ کمک  مواد فرهنگی ایران به افغانستان :ـ بتاریخ 26 جوزا 1382 خورشيدی برا بر با 16 جون 2003 ميلادی :ايران 14 هزارجلد کتاب و ده  دستگاه کمپيوتر با تجهيزات آن را به مسئولان پوهنتون و کتابخانه عامه کابل اهدا  نمود.

3 ـ نخستين زن فضانورد به فضا رفت :ـ بتاریخ 16 جون سال 1963 ميلادي   : « والنتينا تروشكووا» 26 ساله ، تبعه اتحاد جماهير شوروي نخستين زني بود كه به فضا سفر كرد 2 سال پيش از اين تاريخ ، يوري گاگارين هموطن وي نخستين  انساني بود كه با سفينه وستوك به فضا رفته بود « والنتينا تروشكووا» در اين سفر 48 بار دور كره زمين را پيمود، پرواز وي به فضا 70 ساعت و 41 دقيقه طول كشيد و او در اين مدت  48 بار كره زمين را دور زد و مسافتي معادل 2 ميليون كيلومتر را پيمود، اين تنها سفر اين فضانورد زن شوروي به فضا بود، پس از وي تا سال 1982 ديگر هيچ زن فضانوردي به فضا نرفت، تا اين كه در اين سال « سووتلانا ويتسكايا»  فضانورد زن شوروي به يك سفر فضايي رفت،« والنتينا تروشكووا» پس از اين كه حدود 3 شبانه روز را در ماوراي جو كره زمين سپري كرد ، روز 19 جون 1963 به زمين بازگشت، وي پس از اين كه سفينه اش وارد جو شد و به زمين نزديك  گرديد ، در فاصله 7000 متري سطح زمين با چتر نجات بر فراز التايي از سفينه اش بيرون  پريد و در منطقه كارگاندا در قزاقستان امروزي فرود آمد« والنتينا تروشكووا»  به گمان  بیشترتا اکنون در قيد حيات است و اكنون 68 سال دارد، به اين ترتيب در روز  16 جون سال 1963 ميلادي ،  والنتينا تروشكووا نخستين زني بود كه فضا را فتح كرد و نام خود را در تاريخ جاودان  نمود.

روز شمار، هفدهم جون :

1 ـ اولین قيام كارگري در برلين شرقي  :ـ بتاریخ 17 جون سال 1953 ميلادي كارگران المان شرقي در اعتراض به افزايش  سهميه كار بدون اضافه شدن دستمزدها دست به شورش زدند، شرايط جديد كار در كارخانه ها توسط رژيم استاليني« والتر اولبرايخت» كه پس از  سرنگوني رژيم نازي در نواحي تحت اشغال شوروي ايجاد شده بود ، به كارگران تحميل  گرديده بود، اين شورش كارگري چند  ماه پس از مرگ استالين رخ داد، در فرداي اين قيام كارگري دامنه آن در تمام شهرهاي جمهوري دموكراتيك المان ( المان  شرقي قبلی) گسترش يافت، در برلين شرقي بيش از 60000 تظاهر كننده به نهادهاي  حكومت حمله كردند،« والتر  اولبرايخت» ناگزير شد به نيروهاي  اتحاد جماهير شوروي متوسل شود واين  قيام كارگري به خاك و خون كشيده شد، دستكم صدها نفر فقط در شهر برلين شرقي كشته شدند و بيش از 25  هزار نفر دستگير گرديدند، اين  قيام با بي تفاوتي غربي ها مواجه شد، براساس دوسیه هايي كه پس از اتحاد دو المان  ازآرشیف هاي« استازي » پليس مخفي المان شرقي به دست آمد  ، اين قيام در 700 شهر ودهات المان  شرقي گسترش يافته بود، در تمام  اين مناطق مردم به اداره هاي دولتي ، حمله كرده و بسياري از آنها را به آتش كشيدند، تظاهركنندگان خواستار سقوط رژيم ، و خروج سربازان شوروي و اتحاد دو المان شده بودند، با اين كه اين قيام سركوب شد ، اما نخستين قيام عمومي به  شمار مي آيد، به اين ترتيب قيام  كارگران برلين شرقي در روز 17 جون سال 1953 ميلادي سرآغازي براي فروپاشي ديوار برلين در 9 نومبر سال 1989 و اتحاد مجدد المان  در 3 اكتبر سال 1990 ميلادي بود.

2 ـ كنفراس پوتسدام المان :ـ بتاریخ 17جون سال 1945ميلادي : سران كشورهاي انگليس ، امريكا  و شوروي سابق كنفراس پوتسدام را در شهري به همين نام در المان  تشكيل دادند، در اين كنفرانس  وزيران خارجه اين كشورها معاهده پوتسدام را منعقد كردند كه در آن اختياراتي به  شوراي نظارت متفقين و فرماندهي نظامي سه كشور شركت کننده در كنفرانس وهمچنين فرانسه واگذار شد، بر طبق اين اختيارات هر يك از اين كشورها موظف به اداره امور مناطق تحت اشغال خود  در المان بودند ؛ هم چنين لغو  قدرت سياسي و نظامي المان ؛  كنترل نظارت بر اقتصاد و توليد المان  از ديگر موارد اين موافقت نامه بود، سرانجام اختلافات ميان  شوروي سابق و دول غربي مانع از اجراي كامل موافقت نامه پوتسدام گرديد .

3 ـ پیروزی حزب بعث:- بتاریخ 17 جون سال 1968ميلادي :حزب بعث عراق به رهبري احمد حَسنُ البَكر قدرت را در اين كشور بدست  گرفت و عبد الرحمن عارف رئيس جمهور عراق از كار بركنار شد، در پي روي كار آمدند حزب بعث ، تصفيه هاي خونين مخالفان  آغار شد و كُردهاي مخالف اين حزب ، مورد تهاجم رژيم بعث واقع شدند، حزب بعث كه قدرت حاكمه مطلق در عراق بشمار مي رفت ، جنگ گسترده 8 ساله را به جمهوري اسلامي ايران تحميل كرد.

 

روز شمار، هجدهم جون :

1 ـ افسانه ناپلئون در واترلو پايان يافت :ـ  بتاریخ 18 جون سال 1815 ميلادي ، قوای نظامی فرانسه به فرماندهي ناپلئون  بناپارت امپراطور فرانسه از قوای نظامی مشترك انگليس و پروس  به فرماندهي جنرال « ولينگتن » و مارشال « بلوخر» در واترلو در چند  كيلومتري جنوب بروكسل شكست خورد ، ناپلئون كه حدود يك سال پيش از اين تاريخ پس از شكست از قواي  مشترك انگلستان ، روسيه و پروس از امپراطوري  فرانسه خلع شده و به جزيره الب تبعيد شده بود ، از جزيره الب فرار كرده و در روز 20  مارچ سال 1815 ميلادي به كاخ  توييلري در پاريس بازمي گردد، لويي هجدهم كه به پادشاهي فرانسه رسيده بود با ورود ناپلئون به پاريس فرار مي كند، در آن هنگام نيروهاي متحد عليه ناپلئون در حال به توافق  رسيدن در مورد شرايط صلح با فرانسه بودند و پس از اطلاع از بازگشت ناپلئون حكومت وي  را غيرقانوني اعلام كردند، ناپلئون با عجله يك قوای نظامی 100000 نفري از سربازان سابق خود را تشكيل مي دهد و تصميم مي گيرد در بلجیم به نيروهاي انگليس و پروس قبل از  اين كه روسها و اطريشي ها به  آنها بپيوندند ، حمله كند ناپلئون قوای نظامی پروس به فرماندهي مارشال « بلوخر»  را در لينيي منطقه اي ميان شهرهاي شارل روا و نامور  شكست مي دهد، وي به جنرال فرانسوي گروشني دستور مي دهد به  تعقيب بازمانده قوای نظامی بلوخر  ادامه دهد، ناپلئون در فرداي آن  روز به قواي انگليس به فرماندهي جنرال ولينگتن كه در فلات مون سن ژان نزديك واترلو مواضع مستحكمي را در اختيار داشتند ،  حمله مي كند، اما به علت بارندگي  شب قبل ميدان نبرد بسيار گل آلود بود و جلو راندن توپ ها بسيار دشوار بود، به همين دليل ناپلئون نتوانست در مواضع دفاعي انگليسي ها  رخنه كند، در پايان روز ، ناگهان  قواي مارشال بلوخر از پشت سر به نيروهاي فرانسوي حمله كرده و آنها را غافلگير مي  كنند، با از هم فروپاشيدن  نيروهاي فرانسوي ، ناپلئون تحت حمايت گارد امپراطوري  ميدان جنگ را ترك مي كند و به پاريس بازمي گردد، در اين هنگام ناپلئون متوجه مي شود كه همه چيز پايان يافته است.

   مدتي بعد وي خود را تسليم  انگليسي ها مي كند، انگليسي اين  بار ناپلئون را به جزيره دوردست و بد آب و هواي سنت هلن تبعيد مي كنند، ناپلئون چند سال بعد در جزيره سنت هلن بر اثر يك بيماري  درگذشت، به اين ترتيب ، در روز  18 جون سال 1815 ميلادي ناپلئون  در واترلو شكست خورد و افسانه ناپلئون بناپارت فاتح بزرگ اروپا به پايان رسيد.

2 ـ تولد رابرت هوك فيزيكدان و صنعتگر انگليس:- بتاریخ 18جون سال 1635ميلادي: رابرت هوك فيزيكدان و صنعتگر انگليس در دهكده اي در جنوب انگليس  متولد شد،  پدرش كشيش بود و آنان  روزگار را به سختي مي گذراندند، اما بعد از مدتي هوك با اختراع پمپ باد به شرايط مناسبتري دست يافت، پاندول ساعت؛ از ديگر اختراعات هوك مي باشند، وي همچنين چند كتاب در زمينه علم فيزيك نوشت كه مورد استفاده علماي بعد از خودش  قرار گرفتند.

3 ـ کاشف کهکشان:- بتاریخ  18 جون سال 1783ميلادي: ويليام هرشل منجّم بزرگ انگليسي موفق به كشف حقيقت كهكشان شد، او در چنين روزي با دوربين رصدي كه خود ساخته بود ثابت كرد كه كهكشان راه شيري مركب  از ستارگان بسيار كوچكي است كه منظومه شمسي هم جزئي كوچك از آن محسوب مي شود.

4 ـ کشته شدن تو ماس ادوارد لاس:- بتاریخ 18جون سال 1935ميلادي: توماس ادوارد لارنس معروف به لارنس عربستان سياستمدار و نويسنده  انگليسي در جريان يك حادثه رانندگي جان خود را از دست داد، او به امور باستانشناسي موزه بريتانيا در خاورميانه به كار اكتشاف پرداخت و در همين  مدت با زبان عربي و آداب و رسوم عربها آشنايي يافت، او در براندازي نفوذ سياست امپراتوري عثماني در كشورهاي عربي و بهره بري از آن به  نفع دولت بريتانيا سهم بزرگي داشت .

روز شمار، نزدهم جون :

1ـ پیروزی انقلاب نیکاراگوا :- بتاریخ 19جون سال 1979ميلادي: انقلاب نيكاراگوآ، پس از يك دوره مبارزه قهر آميز با دولت دست نشانده آن كشور به پيروزي رسيده با روي  كار آمدن مجدّد سوموزا، شخص سر  سپرده امريكا در نيكاراگوآ، در سال 1947ميلادي اعتراضات سراسري در آغاز شد و چريك هاي مبارز ساندينيست ها بر  مبارزات مسلحانه خود شدت بخشيدند، از آن پس شهرها توسط ساندينيست ها، و با حمايت بي دريغ مردم از  نيروهاي دولتي ، باز پس گرفته شد؛ و در نهايت انقلاب نيكاراگوآ پيروزي را بدست آورد؛ قابل توجه است كه طي انقلاب نيكاراگوآ حدود چهل هزار تن كشته و بيش ازدوصدهزار  نفر بي خانمان شدند.

2 ـ شکست قوای چینی در جنگ تریاک:- بتاریخ 19 جون سال 1841ميلادي: نيروهاي چيني در جنگ ترياك از قوامي انگليس شكست خورند، با اين شكست راه براي نفوظ و سلطه انگليس بر سرزمينهاي شرقي هموار گشت دوران  استعمار بر اراضي پهناور چين آغاز شد، اما اين دوران شروع مبارزات مردم چين عليه دولت انگليس را در پي گرفت ، بطوريكه  مردم اين كشور پهناور با تحريم ترياك سالها در مقابل استعمارگران انگليسي ايستادگی كردند، بعدها به موجب معاهده اي كه استعمارگران بر چيني ها تحميل كردند آنان مجبور شدند  پنج بندر مهم خود را براي تجارت ترياك به انگليسي ها واگذار نمايند، انعقاد اين پيمان در حقيقت نفوذ دوباره استعمار را بر  اين سرزمين وسيع مسجل ساخت .

روز شمار، بیستم جون :

1 ـ ويكتوريا ملكه انگلستان شد :ـ بتاریخ 20 جون سال 1837 ميلادي ويكتوريا به تخت سلطنت بريتانيا  نشست، ويكتوريا در پي مرگ کاکایش ويليام چهارم كه داراي فرزندي  نبود ، به عنوان جانشين بلافصل وي در سن 18 سالگي ملكه انگلستان شد، دوران سلطنت ويكتوريا طولاني ترين دوران سلطنت در تاريخ  محسوب مي شود، ويكتوريا در روز  28 جون سال 1838 ميلادي در  كليساي وست مينستر رسما تاجگذاري كرد، وي در 24 می سال 1819 ميلادي در كاخ كنزينگتون لندن متولد شد، نام نوزاد را الكساندرينا ويكتوريا هانوور نهادند، وي تنها فرزند ادوارد دوك كنت و پرنسس ماريا لوييزا  دوساكس – كوبورگ بود، ملكه  ويكتوريا در روز 10 فبروری سال  1840 ميلادي با پسر، دايي اش  پرنس آلبرت دوساكس – كوبورگ – گوتا ازدواج كرد، زوج سلطنتي صاحب نه فرزند به اسامي ويكتوريا ، ادوارد ، آليس ،  آلفرد ، هلنا ، لوييز ، آرتور ، لئوپلد و بئاتريس شدند، 21 سال پس از ازدواج آنها پرنس آلبرت در سن 42 سالگي در 14 دسمبر سال 1861 ميلادي بر اثر ابتلا به بيماري تيفوئيد  در گذشت، ويكتوريا در پي مرگ  شوهر مدت 10 سال كنج انزوا را برگزيد و به ندرت از كاخ خود خارج مي شد، وي بيش از چهل سال پس از مرگ شوهرش همواره سوگوار بود و  لباس سياه را از تن درنياورد، در  دوران سلطنت ويكتوريا ، انگلستان به ابرقدرت دنيا تبديل شد و دامنه متصرفات خود را  در افريقا و اسيا گسترش داد، هند در دوره ويكتوريا به اشغال كامل انگلستان درآمد و  ويكتوريا لقب امپراطوری هند را  يافت، دوره سلطنت 64 ساله  ويكتوريا به اندازه اي طولاني و توام با تحولات بود كه اين دوره از تاريخ جهان به  عصر ويكتوريا شهرت يافت، اغلب  فرزندان ويكتوريا، با خاندان هاي  سلطنتي اروپا ازدواج كردند و به همين دليل خاندان هاي بزرگ سلطنتي اروپا با خاندان  سلطنتي انگلستان پيوند خوني داشتند، ملكه ويكتوريا در 22 جنوری 1901 ميلادي در سن 82 سالگي در خانه خود اوزبورن در جزيره وايت انگليس به مرگ طبيعي  درگذشت، به اين ترتيب ويكتوريا  كه در روز 20 جون سال 1837  ميلادي ملكه انگلستان شد ، پس از 64 سال سلطنت كه طولاني ترين دوره سلطنت در تاريخ  محسوب مي شود ، چشم از جهان فروبست و عصر ويكتوريا به پايان رسيد.

2 ـ قیام مکرایی علیه فرانسویان  ناکام شد:- 20 جون سال 1872ميلادي: قيام  محمد مكرايي برضد فرانسويان اشغالگر الجزاير به سختي سركوب شد، الجزاير در پنجم جون سال 1830ميلادي تحت سلطه فرانسه قرار گرفت، از آن هنگام به بعد الجزايري ها با همكاري و رهبري عبدالقادر اقدام به مقاومت  مسلحانه كردند اما از آنجا كه رهبران نظامي فرانسه از قدرت استعماري بسياري  برخورداربودند و در امور داخلي نيز اختيار تام  داشتند هرگونه مقاومت و قيام را سركوب مي كردند،  محمد مكرايي رهبر قيام خونين 1872 میلادی الجزاير رئيس يكي از قبايل اين كشور بود كه با  متحد ساختن صدها هزار تن از قبايل مختلف ساكن الجزاير به مبارزه عليه فرانسوي ها  برخاست ولي با افزايش نيروهاي استعماري بيگانه در اين كشور محمد مكرايي و يارانش با  شدت عمل فرانسوي ها روبروشدند و همين امر منجر به شكست اين قيام گرديد.

3ـ سفر تیم بین المللی جاده  ابریشم :ـ  بتاریخ  20 جون سال 1990ميلادي: سفر يك ماهه تيم بين المللي جاده  ابريشم آغاز شده بود، خاتمه يافت، اين گروه از يكصد و بيست تن از كشورهاي مختلف جهان بود و سفر زميني خود را پس از  تصويب برگزاري سیميناري از سوي  سازمان يونسكو در سال 1987ميلادي از چين آغاز كردند، جاده ابريشم از دير باز علاوه بر نقش عظيم تجاري و اقتصادي خود  راهي براي تبادل امور فرهنگي و انتقال علوم، بين الملل اسيا  و اروپا برده است، همچنين از  طريق شاخه اصلي و شعبات فرعي جاده ابريشم فرهنگ، افكار هنر ها اديان و جلوهاي مختلف  تمدن ميان ملتها و اقوام مبادله مي شده است، هدف از برگزاري اين سیمينار  بررسي و تبادل نظر فكري جلب همكاريهاي بين المللي در آينده اي نزديك بود.

روز شمار، بیست ویکم جون :

1 ـ هانيبال سردار كارتاژ ارتش روم را در هم  شكست:ـ  بتاریخ 21 جون سال 217 قبل از ميلادی هانيبال  سردار كارتاژ قوای نظامی روم را  در ساحل درياچه تراسيمن ، در اتروري (ايتالياي مركزي امروزي) در هم شكست، در تاريخ نظامي جهان ، حمله هانيبال به قلب قلمرو روم  جزو شاهكارهاي نظامي محسوب مي شود، روم و كارتاژ دو شهر بزرگ مديترانه باستان بيش از يك قرن با  يكديگر مي جنگيدند، جنگ هاي روم  و كارتاژ از سال 264 قبل ميلاد آغاز و سرانجام در سال 146 قبل از ميلاد با اضمحلال  كارتاژ خاتمه يافت، سلسله جنگ  هاي روم و كارتاژ به جنگ هاي پونيك موسوم شده است، شهر كارتاژ توسط فنيقي ها در نزديكي شهرتونس امروزي بنيان نهاده  شده بود، شهر روم نيز با گسترش  قلمرو خود به يك قدرت جهاني تبديل گرديده بود و در آن دوره با سيستم جمهوري (قونسلی)  و يك مجلس سنا اداره مي شد، كارتاژ يك قدرت دريايي آن زمان بود و روم بيشتر در جنگ هاي زميني قدرتمند بود، جنگ هاي پونيك به سه جنگ به نام هاي جنگ اول پونيك از  264 تا 241 قبل از ميلاد ، جنگ دوم پونيك از 219 تا 202 قبل از ميلاد و جنگ سوم  پونيك از 149 تا 146 قبل از ميلاد تقسيم مي شوند، هانيبال چهره شاخص جنگ دوم پونيك بود، در سال 219 قبل از ميلاد ، هانيبال كه 27 سال داشت و پسر هاميلكار سردار بزرگ  كارتاژ بود ، به سمت فرمانده كل قوای نظامی كارتاژ منصوب مي شود، وي به شهر  ساگونت در هسپانیا كه متحد روم  بود حمله كرد و اين بهانه اي براي آغاز جنگ دوم پونيك بود، هانيبال پس از اين حمله به قصد تنبيه روم راهي طولاني كه  از سرزمين گل (فرانسه امروزي) مي گذشت را آغاز مي كند، وي از بي طرفي قبايل گل استفاده كرده و تا رود رن پيشروي  مي كند اما براي غافلگير كردن رومي ها ناگزير مي شود از شهر مارسي كه متحد رومي ها  بود دوري گزيند، هانيبال اين  طراح بزرگ نظامي از نواحي كم ارتفاع ساحلي دور شده و راه كوه هاي مرتفع و گردنه هاي  خطرناك و برفگير آلپ را در پيش مي گيرد، قوای نظامی هانيبال شامل 50000 سرباز پياده ، 9000 سوار و 218 راس فيل بود، گذر اين قوا نظامی به ويژه با وجود فيل ها از گردنه ها و كوره راه هاي كوهستان آلپ يك اقدام  ماجراجويانه و حماسي محسوب مي شود، هانيبال پس از گذر از كوه هاي آلپ وارد خاك روم مي شود و در دو  نوبت قوای نظامی  رومي كه انتظار  حمله وي را از اين مسير نداشتند در تسين و تره بي شكست مي دهد،آنگاه  در روز 21 جون سال 217 قبل از  ميلاد ، فلامينيوس قونسل روم در  دامي كه هانيبال در كناره هاي درياچه تراسيمن براي وي گسترده بود مي افتد، در اين نبرد 15000 لژيونر قوای  نظامی روم كشته مي شوند و حدود 15000 لژيونر ديگر اسير  نيروهاي هانيبال مي گردند، به  اين ترتيب در روز 21 جون سال 217  قبل از ميلاد لژيونرهاي شكست ناپذير قوای نظامی روم توسط هانيبال سردار بزرگ كارتاژ در هم شكسته مي شوند.

روز شمار، بیست و دوم جون :

1ـ ژاپن دروازه دنيا را به روي خود بست :ـ بتاریخ 22  جون سال 1636 ميلادي شوگون توكوگاوا لميتسو خروج جاپانی ها از جزاير جاپان و ساختن كشتي  را ممنوع اعلام كرد، با صدور اين  فرمان جاپان براي مدت بيش از دو  قرن دروازهء دنيا را به روي خود  بست.يك قرن قبل از صدور اين فرمان ، تاجران اروپايي توانسته بودند به جاپان رخنه كنند، اين امپراطوري  افسانه اي دوردست جهان كه ماركوپولو آن را سيپانگو ناميده بود و كريستف كلمب آرزو  داشت با كشتي هايش به سواحل آن برسد، ابتدا تاجران پرتگالی و در پي آن هالندی ها وارد مجمع  الجزاير جاپان شدند، با ورود آنها فنون و عقايد رنسانس غربي نيز وارد جاپان شد،  جاپانی ها كه تحت يك رژيم فئودالي مشابه قرون وسطاي  اروپا زندگي مي كردند ، به سرعت اين فنون و عقايد جديد را جذب كردند، بسياري از آنها تحت تاثير تبليغات يك مبلغ مسيحي بنام سن  فرانسوا زاويه و ژزوييت ها تغيير مذهب داده و كاتوليك شدند.

   در اوايل قرن دوازدهم  ميلادي ، فئودال هاي كم و بيش مستقل مجمع الجزاير جاپان ناگزير گرديدند مطيع فرامين توكوگاوا لياسو فئودال و جنگ سالار قدرتمند آن دوره  كشور جاپان شوند، وي لقب شوگون را براي خود برگزيد كه به مفهوم( سالارجنگ ـ  جنگ سالاربزرگ) عليه بربرها بود و علاوه بر اين وظايفي مشابه وزير دربار را نيز به عهده گرفت، از آن پس ، امپراطور جاپان فقط داراي يك قدرت نمادين  و يك نقش معنوي شد و قدرت اصلي در دست شوگون ها بود، تا اين كه نوبت به توكوگاوا لميتسو رسيد كه قدرت را به عنوان  شوگون در دست  بگيرد، وي كه بيم  داشت اروپايي ها به طور مسلحانه وارد جاپان شوند يا اين كه مردم را به شورش هاي محلي تحريك كنند ، تصميم گرفت با اجراي مقررات  بسيار سختي درهاي كشور را به روي خارجيان ببندد، هنگامي كه شوگون توكوگاوا لميتسو قصد داشت ورود و خروج به جاپان را ممنوع كند ، كاتوليك ها  ايالت ناكازاكي دست به شورش زدند، شوگون موفق شد به كمك هالندی ها اين شورش را به شكل بي رحمانه اي سركوب كند، وي سپس تمام خارجي ها را از جاپان اخراج كرد و فقط به چند نفر هالندی اجازه داد در بنادر جاپان باقي  بمانند.

   به اين ترتيب با فرمان  شوگون توكوگاوا لميتسو در روز 22 جون سال 1636 ميلادي جاپان دروازهء  دنيا را براي مدت بيش از دو قرن به روي خود بست، قدرت شگون ها تا سال 1867 ميلادي ادامه داشت تا اين كه  در اين سال امپراطور ميجي از ضعف  شوگون وقت استفاده كرد و براي هميشه آنها را از صحنه تاريخ جاپان بيرون راند و جاپان بار ديگر دروازهء دنيا را به روي  خود گشود.

2 ـ گالیله از عقاید خود انكار کرد :ـ  بتاریخ 22 جون سال 1633 ميلادي : گاليلئو گاليله  منجم ، رياضيدان و فيزيكدان ايتاليايي درقرن هفدهم ميلادي به اجبار در برابر مقامات  كليسا عقايد خود را انكار كرد، او در سال 1632 ميلادي درباره عقايد بطلميوس و كپرنيك در مورد حركات منظومه شمسي  كتابي به رشته تحرير درآورد و در آن اعلام كرد كه زمين به دور خورشيد مي گردد، اما سال بعد پاپ او را به روم احضار كرد و اظهاراتش را كفرآميز خواند، بدين ترتيب دستگاه كليسا اورا وادار نمود كه عقايد علمي خويش را انكار كند، اما در تاريخ آمده است كه گاليله به هنگام خروج از آن جلسه با انگشتان خود روي زمين نوشت ” با اين همه  زمين حركت مي كند.“ .

3 ـ اختراع ماشین تخلیه:- بتاریخ 22 جون سال 1650 ميلادي : اتودوگريك صنعتگر الماني موفق شد ماشين تخليه هوا را  اختراع كند، وي از جمله  صنعتگراني بود كه اختراعش به عنوان بزرگترين اختراع قرن هيجدهم ميلادي قلمداد شد  وتحول عظيمي در علم و صنعت آن زمان جهان ، بوجود آورد از ماشين تخليه هوا در صنايع  سنگين و امور الكتريسيته استفاده فراوان مي شود،اتودوگريك  از اهالي شهر ماگِدبورگ المان  بود .

روز شمار، بیست وسوم جون :

1 ـ فعالیت تیتو در یوگوسلاویا :ـ بتاریخ 23 جون سال 1941 ميلادي : نهضت آزادي ملي يوگسلاوي سابق به رهبري مارشال تيتو فعاليت خود  را آغاز نمود، اين نهضت با  مبارزه چريكهاي آن كشور برضد سربازان و دولت المان  نازي كه كشورشان را اشغال كرده بودند، سازمان يافت ،چريكهاي  وابسته به نهضت ملي طي جنگهاي پي در پي و خونين به دفاع از كشورشان پرداختند، مبارزات ميان چريكهاي يوگسلاوي سابق و سربازان اشغالگر المان  نازي تا سال 1945 ميلادي كه منجر به شكست المان  در جنگ جهاني دوم شده ادامه داشت .

2 ـ جمال عبدالناصر رئیس جمهور  مصر شد :ـ بتاریخ 23 جون سال 1956 ميلادي در يك همه پرسي  عمومي ، جمال عبدالناصر با كسب 84/99 درصد آراي مثبت مردم در سن 37 سالگي رئيس  جمهور مصر شد، البته از هنگام  كنار گذاشتن جنرال محمد نجيب در  سال 1954 ميلادي ، جمال عبدالناصر رهبر انقلاب مصر شده بود، وي از همان آغاز به قدرت رسيدن هم در زمينه داخلي و هم  بين المللي دست به اصلاحات بزرگي زد، ناصر اراضي زمين داران بزرگ را بين دهقانان بي زمين تقسيم كرد، بانك ها ، شركت هاي بيمه و شركت هاي واردات و صادرات  موسسات خارجي را ملي كرد، ملي  كردن اين بخش ها موجب ايجاد يك ميليون شغل در مصر شد، وي سپس به مبارزه با بيسوادي پرداخت و رفتن كودكان به  مدارس را اجباري كرد.

    در صحنه بين المللي ،  ناصر در سال 1955 ميلادي سياست « بي طرفي مثبت» در مقابل بلوك شرق و غرب را مطرح  كرد كه اين سياست در اپریل سال  1955 ميلادي در كنفرانس باندونگ تاييد شد و اساس تشكيل جنبش غيرمتعهدها را موجب  گرديد، اين سياست باعث شد تا  جمال عبدالناصر به سرعت به رهبر محبوب القلوب و آرماني جهان عرب تبديل شود، در ماجراي كانال سوئز ، ناصر به اوج محبوبيت رسيد، در جون سال 1956 ميلادي امريكا از اجراي تعهد خود براي تامين مالي مصرف احداث سد اسوان سرباز زد، ناصر براي تامين مصرف سد اسوان ناگزير كانال سوئز را ملي اعلام كرد، اين تصميم موجب خشم انگلستان و فرانسه مالكان كمپاني كانال سوئز  شد و اين دو كشور به اتفاق اسرائيل به مصر حمله كردند،اما  تحت فشار امريكا و شوروي حمله آنها با شكست مواجه شد و نيروهاي اين سه كشور به سرعت  خاك مصر را ترك كردند، اين مساله  موجب گرديد تا ناصر قهرمان ملي جهان عرب شود، از اين دوره به بعد مصر اندك اندك به اتحاد شوروي نزديك شد و  اين كشور كارشناسان و مشاوران خود را به مصر اعزام كرد، عمليات احداث سد اسوان در سال 1960 ميلادي آغاز و در سال  1964 ميلادي خاتمه پذيرفت، با  احداث سد فرعوني اسوان ، دهقانان مصر براي هميشه از طغيان هاي رود نيل نجات يافتند، جمال عبدالناصر در سال 1958 ميلادي طرح وحدت اعراب را  پيش كشيد و در همان سال دو كشور مصر و سوريه متحد شده و جمهوري متحده عربي را ايجاد  كردند، اما مدتي بعد به دليل  بوروكراسي شديد مصر ، سوري ها از اين اتحاديه خارج شده و جمهوري متحده عربي منحل  شد.

   در جون سال 1967 ميلادي ، اسرائيل دست به  حمله غافلگيرانه اي به سه كشور مصر ، سوريه و اردن زد كه اين جنگ به جنگ شش روزه  معروف شد، در اين جنگ اسرائيل  ارتفاعات جولان ، صحراي سينا ، كرانه غربي رود اردن و بخش شرقي بيت المقدس را اشغال  كرد، جمال عبدالناصر ، پس از اين  واقعه استعفاي خود را اعلام كرد ، اما ميليون ها مصري به خيابان هاي قاهره ريختند و  با استعفاي وي مخالفت كردند، حتي  اين شكست هم محبوبيت ناصر را كاهش نداد، ناصر از آن پس دست به يك جنگ فرسايشي با اسرائيل زد و آرامش اسرائيل را سلب كرد، در سال 1970 ميلادي ، ناصر با ميانجي گري به اختلافات  ملك حسين پادشاه اردن وفقید ياسرعرفات رهبر سازمان الفتح فلسطين پايان داد، جمال عبدالناصر كه جهان عرب به وي لقب رئیس را داده بود ، در 28 سپتمبر سال 1970 ميلادي بر اثر سكته قلبي درگذشت، ميليون ها عرب در پي درگذشت ناصر دست به سوگواري زدند، به اين ترتيب جمال عبدالناصر كه در روز 23 جون سال 1956 ميلادي به مقام رياست  جمهوري مصر رسيد ، در طول دوران قدرت خود مصر را به عنوان مهمترين كشور جهان عرب  تبديل كرد و نقش مصر را در صحنه بين المللي تثبيت نمود، حتي پس از مرگ جمال عبدالناصر ، اسطوره وي تا به امروز  ادامه دارد…

روز شمار، بیست وچهارم جون :

1 ـ کانادا کشف شد :ـ بتاریخ 24  جون سال 1497 ميلادي:  كشتي ماتيو براي نخستين بار به ساحل كانادا رسيد، وي در خدمت هنري هفتم پادشاه انگلستان بود،  5 سال پس از ورود كريستف كلمب به سواحل جزاير آنتيل و  كشف قاره امريكا ، جيواني كابوتو دريانورد توانست هنري هفتم پادشاه انگلستان را  قانع كند كه به نوبه خود کشتی جنگی را براي اكتشافات دريايي اختصاص دهد، جيواني كابوتو اقيانوس اطلس را طي مدت يك ماه طي كرد و به سواحل  جزاير كيپ بروتون و ترنوو (زمين تازه) در دلتاي رودخانه سن لوران رسيد، پس از كشف سواحل كانادا ، جيواني كابوتو مسير بازگشت را  به لطف بادهاي غربي در مدت 15 روز پيمود، هنگام بازگشت به نزد هنري هفتم ، وي از هنري هفتم خواست كه به  وي اجازه دهد تا شايد بتواند به سواحل جاپان يا چين دست يابد، اما هنري هفتم  اجازه اين سفر را نداد، جيواني  كابوتو از وجود خيل عظيم ماهي ها در سواحل جزيره ترنوو خبر داد، با انتشار اين خبر ماهيگيران نرماندي ، برتاني و به ويژه  پرتگالی ها براي برخورداري از  اين ذخاير جديد به سرعت رهسپار اين سواحل شدند، زيرا دسترسي به گله هاي عظيم اين ماهي ها دشوارتر از گله هاي  ماهي هاي درياي شمال نبود، ماهيگيران در منطقه فعاليت خود در سواحل كانادا ، پايگاه هاي كوچكي را احداث كردند  ، به ويژه در ساحلي كه آن را زمين لاورادو يا (ياورادو) ناميدند كه در زبان پرتگالی ها به مفهوم دروگر است، پس از اين كه اروپايي ها متوجه شدند كه با يك دنياي جديد  مواجه هستند ، سباستيان پسر جيواني كابوتو براي كشف مسيري به سوي چين از طريق شمال  غرب قاره امريكا ، عازم كانادا شد، اما وي در هدف خود شكست خورد ، زيرا چنين مسيري وجود خارجي نداشت، با اين حال اين مساله موجب شد تا اكتشافات وي باعث شناخت  بيشتر از شمال بزرگ كانادا شود، جيواني كابوتو و پسرش سباستيان براي انگلستان اين امكان را فراهم آوردند تا در قاره  امريكا نفوذ كند، به اين ترتيب  جيواني كابوتو با كشف سواحل كانادا در روز 24 جون سال 1497 ميلادي عامل مستعمره شدن امريكاي شمالي توسط انگلستان شد.

2 ـ امضأ عهد نامه بیطرفی بین  شوروی و افغانستان :ـ  بتاريخ 24  جون 1931م دربين کشورهای اتحاد  شوروي وافغانستان عهد نامه بي طرفي وعدم تجاورعليه يكديگر بامضاء رسيد، درسال 1931م قانون اساسي جديد افغانستان طرح ونافذ شد كه براساس آن تشكيلات دولتي  به شكل شاهي مشروطه درآمد، بعد ازقتل نادرشاه بتاريخ 8 نومبر1933م محمد ظاهرشاه برسرقدرت آمده – سياست داخلي وخارجي پدرش  را ادامه داد، درين سالها  درافغانستان نيرومندي سرمايه ملي تجارتي مشاهده گرديده – چند شركت ملي بوجود آمده  تجارت خارجي مملكت را بدست خود گرفتند – دولت شوروي درپيشرفت اقتصادي مملكت رول  بسزائي داشت، ازسال 1928میلادی افغانستان ثلث كالاهاي وارداتي خود را از اتحاد شوروي  خريداري كرد، درعوض نصف كالاهاي  صادراتي افغانستان به اتحاد شوروي صادر ميشد باكمك دولت شوروي درامام صاحب، تالقان،  دولت آباد، بغلان ومزارشريف – كارخانه هاي هلاجي پخته ساخته شد، متخصصين شوروي درمبارزه عليه حشرات مضره زراعتي درافغانستان اشتراك وسيع داشتند.

3 ـ شهر ونزویلا به تصرف «  بلیوار» در آورد :ـ  بتاریخ 24 جون سال 1821 ميلادي : شهر كاراكاس پايتخت امروزي ونزوئلا طي جنگهاي آزادي بخش سيمون  بوليوار به تصرف او درآمد، دراين  جنگ يك ساعته هسپانیا كاري از  پيش نبرد و بوليوار قهرمان مبارزات امريكاي  جنوبي موفق شد پس از اين پيروزي كلمبياي بزرگ را تشكيل دهد، گفتني است كلمبياي بزرگ شامل ونزوئلا، كلمبيا، پاناما و اكودوربود و بوليوار خود به  عنوان اولين رئيس جمهور اين سرزمين انتخاب شد .

4 ـ اختراع کوره های ذوب :ـ بتاریخ  24 جون سال 1843 ميلادي : كوره هاي ذوب فلزات موسوم به كوره هاي بسمر اختراع شد، مخترع اين كوره ها ، هانري بسمر انگليسي بود و براي اولين بار نيز در كشور انگلستان  مورد استفاده قرارگرفت ، اين  كوره ها ذوب فلزات را تسهيل مي كنند و امروزه در سراسر جهان در كارخانه هاي ذوب  فلزات مورد استفاده قرار مي گيرند .

روز شمار، بیست و پنجم جون :

1 ـ كاستر قاتل سرخپوستان :ـ بتاریخ 25 جون سال 1876 ميلادي  ارگان جنگی امريكا به فرماندهي جنرال « كاستر» در« ليتل بيگ هورن» از سرخپوستان « سيو » شكست سختي خورد و همه افراد آن در اين جنگ كشته شدند  که این جنگ بنام  جنگ « ليتل بيگ هورن» مشهور شد ،

چنانچه چند سال پيش از وقوع  اين جنگ دولت امريكا به سرخپوستان قول داده بود تا زماني كه « درختان رشد مي كنند و  آب ها جاري هستند»  مراتع به سرخپوستان تعلق خواهد داشت، اما در اواخر سال هاي دهه 1860 ميلادي و پس از پايان  جنگهاي انفصال امريكا ، دولت تحت فشار محافل با نفوذ سرمايه داري بخش بزرگي از  سرزمين ها و مراتع سرخپوستان را به شركتهاي راه آهن واگذار كرد، سرخپوستان دست به شورش زدند و جنرال هاي امريكايي « شرمن » و « شريدان » بي رحمانه شورشهاي سرخپوستان را سركوب كردند، اما چند سال بعد ، در سال 1875 ميلادي با كشف طلا در  منطقه« بلاك هيلز» در ايالت داكوتاي جنوبي كه متعلق به سرخپوستان « سيو» و « شايان » بود ، سيل جويندگان طلا به اين منطقه سرازير شد و  درگيري هايي ميان آنها و سرخپوستان درگرفت، جنرال « جورج آرمسترانگ كاستر» مامور سركوب سرخپوستان شد، وي  چند سال قبل از اين در سال 1868 ميلادي به دستور جنرال « شريدان » به يك اردوگاه قبيله شايان در حاشيه رودخانه «  واشيتا » حمله كرده بود، جنگجويان قبيله« شايان» به دليل فصل شكار « بوفالو*» در اردوگاه حضور نداشتند، با اين  حال كاستر به اردوگاه حمله كرد و بيش از 50 زن و كودك سرخپوست را بي رحمانه قتل عام  كرد، پس از اين واقعه ، كاستر  لقب « قاتل سرخپوستان » را يافت. در سال 1875 كه« كاستر» مامور سركوب شورش  سرخپوستان شد ، وي با بلندپروازي قصد داشت در انتخابات رياست جمهوري امريكا شركت  كند به همين دليل ، وي مي خواست به هر قيمتي به يك موفقيت نظامي دست يابد،  جنرال « كاستر» در راس يك بخش نظام جنگی شامل  285 سرباز و چند عراده توپ تصميم گرفت بار ديگر يك اردوگاه سرخپوستان را نابود كند، اما اين بار به آرزويش نرسيد، وي در كنار رودخانه« ليتل بيگ  هورن» در ايالت « مونتانا» در شمال غرب امريكا در كمينگاهي كه « سيتينگ بول» رئيس قبايل « سيو» براي وي تدارك ديده بود ، افتاد.

   افراد نظامی  « كاستر» علي رغم داشتن سلاحهاي مدرن آن روزگار و توپخانه از سرخپوستان« سيو» به سختي شكست خوردند و همه  آنها بدون استثنا كشته شدند، تنها موجود زنده در بخش نظامی امريكا يك اسب به نام كومانچي بود كه تا پايان عمرش در سال 1891 ميلادي از خدمت در  سوار نظام معاف شده و مورد مراقبت قرار گرفت، البته پس از اين جنگ قوای نظامی امريكا هزاران سرباز را براي جنگ با سرخپوستان « سيو» اعزام  كرد و سرانجام قبايل « سيو» شكست خورده و « سيتينگ بول » به كانادا گريخت، چنانچه جنگهاي نظامی امريكا با قبايل مختلف سرخپوست ادامه داشت تا اين كه 10 سال بعد از جنگ « ليتل بيگ هورن » سرانجام با شكست «جرونيمو» رئيس قبايل « آپاچي» در ايالت « نيومكزيكو» ، اين جنگ ها خاتمه يافتند.

ـ ( * بوفالو  بوغالو ) یک نوع حیوانی است مانند گاو که  سرخپوستان آنان را برای شکار مساعد می دیدند و شکار میکردند.

2- نخستین بردگان آزاد شده افریقایی :ـ بتاریخ 25 جون سال 1822 ميلادي : پس از  سالها استثمار امريكا بر مردم افريقا، نخستين گروه از بردگان  آزاد شده امريكايي وارد وطن اصلي  خود، افريقا شدند، اين عده در سرزميني كه امروزه « ليبريا» خوانده مي شود مسكن  گزيدند، سياهپوستان امريكا از اوايل قرن نوزدهم ميلادي  نهضتي را آغاز كردند كه هدفشان از برپايي آن تأسيس يك كشور براي سياهپوستان بود، به همين جهت گروهي از سياهان امريكا  به غرب افريقا كوچ كردند، و كشور« ليبريا» را بوجود آوردند، اين كشور ابتدا  مانند يكي از ايالات كشور امريكا  اداره مي شد، اما درسال 1847  ميلادي در اين سرزمين نظام جمهوري برقرارشد و نخستين رئيس جمهور آن نيز برده اي از  اهالي ويرجينيا به نام« رابِرتس» بود .

3- آغاز جنگ میان 2 کره :ـ بتاریخ 25 جون سال 1950 ميلادي : كره  شمالي از مدار 28 درجه، مرزميان 2 كره جنوبي حمله كرد و بدين ترتيب جنگ ميان 2 كره  آغاز گرديد، باشروع جنگ، امريكا و 15 كشور ديگر نيروهاي نظامي  خود را به منظور مقابله با كره شمالي و دفاع از كره جنوبي به منطقه اعزام داشتند، اندكي بعد با دخالت نيروهاي سازمان ملل متحد و دفاع از كره جنوبي درگيري شديدي ميان  2 كره و متحدانشان صورت گرفت كه پس از مدتي منجر به امضاء پيمان آتش بس گرديد، عاقبت حنگ سرد ميان 2 كره در دسمبر سال 1991 ميلادي با امضاء عهدنامه عدم تجاوز ميان  2 كشور خاتمه يافت .

روز شمار، بیست ششم جون :

1 ـ کشف یکی از گزانبهاترین فلزات  بنام « راديوم  » :ـ  بتاریخ 26 جون سال 1898ميلادي : راديوم  يكي از كمياب ترين و گرانبهاترين فلزّات ، توسط مادام كوري و همسرش پي ير كوري كشف  شد، به اين ترتيب راه معالجه  پاره اي از امراض كه احتياج به مواد راديواكتيويته داشتند، هموار گشت، راديوم از فلزات  قلياي خاكي است و علاوه بر تشعشعات سه گانه ( آلفا ، بتا و گاما) از انرژي حرارتي قابل ملاحظه اي برخوردار است، اين فلز بحالت تركيب در طبيعت وجود دارد و استخراج آن بسيار  مشكل است ؛ و همين امر در بهاي و قیمت آن تأثير فراوان داشته ، و بهاي آن را افزايش مي دهد از « راديوم »  در معالجه مرض « سرطان » و « راديوتراپي » استفاده بسيار مي شود .

2 ـ  ملّي   شدن كانال سوئز در مصر:- بتاریخ  26 جون سال 1956ميلادي : کمپنی كانال  سوئز بدستور جمال عبدالناصر رئيس جمهور وقت مصر، ملّي اعلام شد ، و سازماني مصري  براي اداره آن بنيان گذاشته شد، كانال سوئز در سال 1896ميلادي پس از اشغال مصر توسط انگلستان تأسيس گرديد ، و بدين  وسيله راه دريايي ميان اروپا و هندوستان كوتاه تر گشت، تسلط انگلستان بر كانال سوئز، همچنان باقي بود تا اينكه در زمان حكومت ناصر ، وي  براي قطع بهره برداري دولتهاي انگليس و فرانسه کمپنی كانال سوئز را ملی اعلام كرد، در پي اين اقدام ناصر ، نيروهاي انگليسي ، فرانسوي و رژيم اشغالگر قدس به طور  همزمان به مصر حمله كردند ، و با وجود برتري نظامي اين سه كشور در جنگ سوئز ؛ نتيجه  به نفع مصريها تمام شد .

روز شمار، بیست هفتم جون :

1 ـ شورش در کشتی جنگی روسیه :ـ    بتاریخ 27 جون سال 1905 ميلادي: کشتی بانان ، کشتی جنگی « پوتمكين » ، بزرگترين کشتی نيروي دريايي امپراتوري روسيه دست  به شورش زدند،اين شورش هنگامي رخ  داد كه کشتی جنگي « پوتمكين» در بندر «اودسا» در درياي « سياه » لنگر انداخته بود، شورش کشتی بانان كشتي « پوتمكين » به دليل كشته شدن يك کشتی بان توسط يك افسر روي داد، اين کشتی بان شكايت كرده بود گوشت غذايي كه به او داده شده فاسد است و براي همين شكايت توسط افسر  مافوق به قتل رسيد، قتل کشتی بان بيگناه موجب شورش کشتی بانان و كاركنان کشتی جنگی  « پوتمكين» شد، هشت افسر به کشتی بانان شورشي پيوستند، در اين شورش قوماندان « پوتمكين » و بسياري از افسران ديگر توسط کشتی بانان كشته شده و اجساد  آنها را به دريا افكندند، در پي  شكست سنگين نيروي دريايي روسيه تزاري از نيروي دريايي جاپان در تنگه« تسوشيما» كه يك ماه قبل از شورش « پوتمكين» اتفاق افتاده بود ، افسران نيروي دريايي تزاري اعتبار  چنداني در نزد نيروهاي خود نداشتند، کشتی بانان« پوتمكين »  كنترل آن را به دست  گرفته و پرچم تزاري را پايين مي كشند و به جاي آن پرچم سرخ انقلاب را برمي افرازند، دو كشتي  جنگي ديگر كه در بندر اودسا لنگر انداخته بودند به شورشيان پوتمكين مي پيوندند، روز بعد، شورش به بندر« اودسا» و ديگر بنادر امپراطوري  تزاري گسترش مي يابد، دولت حكومت  نظامي اعلام مي كند و در جريان سركوب شورشيان صدها نفر به قتل مي رسند.

   کشتی بانان  کشتی جنگي « پوتمكين » مدت زيادي به طور بي هدف درياي سياه را مي پيمايند و  سرانجام موفق مي شوند از كشور روماني پناهندگي سياسي كسب كنند و در بندر كونستانزا  اين كشور در درياي سياه لنگر مي اندازند، شورش كشتي پوتمكين با فيلمي كه كارگردان شوروي سرگئي آيزنشتاين  در سال 1925 ميلادي از ماجراي آن تهيه كرد ، جاودانه شد، به اين ترتيب شورش کشتی بانان   کشتی جنگي « پوتمكين » در روز 27 جون سال 1905 ميلادي نخستين جرقه هاي  انقلاب روسيه را برافروخت كه سال ها بعد منجر به سرنگوني امپراطوري  تزاري و ايجاد حكومت بلشويكي تحت رهبری « ولادیمیر ایلیچ ـ  لینین » شد.

2 ـ امضاقرار داد تقسیم پولند :ـ بتاریخ  27 جون سال 1772 ميلادي : قرار داد تقسيم پولند ميان سه قدرت بزرگ اروپاي قرن هجدهم ميلادي به امضاء رسيد، اين سرزمين كه امروز از كشورهاي مستقل اروپاي شرقي است با امضاي قرار داد مزبور از  سوي نمايندگان روسيه ، اطريش و  نمايندگان شاه پروس تقسيم شد، سردمداران اين امپراتوري ها بنام حفظ مملكت پولند از فساد و اضمحلال ، هر يك بخش هايي از خاك اين كشور را تصرف كردند و بدين ترتيب  نقشه پولند عملأ از قاره اروپا  محو شد، گفتني است اين نخستين  قرارداد تقسيم پولند بود .

3 ـ اولین ساخت بایسکل در جهان :ـ بتاریخ 27 جون سال 1779ميلادي : بایسکل توسط يكي از اهالي« مانهايم»  المان ساخته شد، اين بایسکل از جنس چوب و فاقد  ركاب و زنجير بود و تنها با فشار پا و دويدن شخصي كه بر روي آن قرار داشت به حركت  درمي‏آمد، بعدها يعني در سال  1839 ميلادي بایسکل ركاب دار  توسط مك ميلان آهنگر هالندی ساخته شد و سرانجام بسال 1888ميلادي بایسکلی با چرخ هاي مساوي و داراي تاير ساخته شد .

4 ـ اعدام« روبسپير» انقلابي معروف فرانسه:- بتاریخ 27 جون سال 1794ميلادي : روبسپيرانقلابي معروف فرانسه در  دوران انقلاب كبير پس از 36سال زندگي در جريان مبارزات انقلابيون بوسيله گيوتين  اعدام شد، وي درسپتمبرسال  1758ميلادي در شهر آراس بدنيا آمد و پس از اعدام لوئي شانزدهم پادشاه فرانسه و  برقراري نظام جمهوري در اين كشور به مدت چهار ماه حكومت را در دست داشت و سپس به  دست انقلابيون اعلام شد .

5ـ در گذشت فريدريش شاعر، اديب و فيلسوف  آلماني :- بتاریخ 27 جون سال 1862 ميلادي : فريدريش روكرت شاعر ، اديب و  فيلسوف الماني در قرن نوزدهم  ميلادي پس از 74سال زندگي درگذشت، روكرت به زبانهاي فارسي ، عربي و چيني بخوبي آشنا بود و در دانشگاه براين به تدريس  زبان عربي پرداخت از آثار برجسته او كتاب شرقيات را مي‏توان نام برد .

6-  درگذشت « ونسان ون گوگ » نقاش هالندی :ـ بتاریخ 27 جون سال 1890ميلادي : ونسان ون گوگ نقاش هالندی درگذشت، او پس از سالها رنج و  مرارت و مبارزه با اصول و قواعد رنگ آميزي كهن سرانجام موفق شد سبكي نوين در نقاشي  ايجاد كند، از قرن گوگ تابلوهاي  متعددي بجاي مانده كه مهمترين آنها گلهاي آفتابگردان ، مردي با گوشهاي بريده و سيب  زميني خورها مي‏باشند .

روز شمار، بیست هشتم جون :

1 ـ ترور« آرشيدوك فرديناند»  و آغاز جنگ جهانی اول:ـ بتاریخ 28 جون سال 1914 ميلادي « آرشيدوك فرانس فرديناند» ، وليعهد امپراطوري اطريش  – مجارستان در شهر ” سارايوو” توسط يك تروريست صرب به نام « گاوريلو پرينچيپ» ترور شد، در اين حادثه« دوشس سوفيا دوهوئنبرگ » همسر  فرديناند نيز به قتل رسيد،  با  قتل وليعهد امپراطوري  (اطريش  – مجارستان) نخستين زنگ خطر جنگ جهاني اول زده شد،  « گاوريلو پرينچيپ » تروريست 19 ساله ” صرب” عضو يك  سازمان مخفي به نام ” دست سياه” بود ، كه مهار اصلي آن در اختيار صاحب منصب « ديميتريوويچ »، رئيس سرويس هاي  مخفي اطلاعاتي ” بلگراد” بود، اين سازمان خواستار اتحاد  همه ” اسلاوهاي جنوبي” و ادغام آنها در ” صربستان” بود، به همين دليل ، اين سازمان  رسما خواستار الحاق ” بوسني  هرزگوين” در سال 1908 ميلادي شده  بود، ” بوسني هرزگوين” كه قبلا به امپراطوري عثماني  تعلق داشت ، در آن زمان تحت قيومت امپراطوري  (اطريش  – مجارستان) بود، به همين دليل ، ملي گرايان ” صرب ” تصميم گرفتند هنگام سفر رسمي وليعهد امپراطوري  اطريش – مجارستان به شهر” سارايوو” ، پايتخت ” بوسني هرزگوين “، با قتل جانشين امپراطور  سالخورده  ” اطريش ” « فرانسوا ژوزف اول» ، ضربه سختي را وارد سازند، اين  سوء قصد قاره اروپا را به خون و آتش كشيد، در آن زمان اروپا به 2 قطب رقيب تقسيم شده بود، در يك سو اتحاد سه گانه امپراطوري  ( اطريش  – مجارستان) ، امپراطوري ( المان ) و پادشاهي( ايتاليا) و در سو ديگر اتحاد سه گانه( روسيه ، فرانسه و انگلستان) قرار  داشتند، امپراطوري  اطريش روز 28 جولای به ” صربستان” اعلان جنگ مي دهد و روز 30 جولای” بلگراد” توسط “اطريشي  ها” بمباران مي شود، تزار روسيه« نيكلاي دوم» به نام همبستگي” اسلاوها” به امپراطور  اطريش اعلان جنگ مي دهد و  سرانجام با قرار گرفتن ” المان ،  ايتاليا و بلغارستان” در كنار  امپراطوري اطريش  بعدها (عثماني) نيز به آنها مي پيوندد، و اتحاد   ( فرانسه و انگلستان با روسيه) بعدها( ايالات متحده) در طرفداري از  آنها وارد جنگ مي شود جنگ جهاني اول آغاز مي گردد ، اما اندكي پس از جنگ ايتاليا  نيز به جبهه( فرانسه ، انگلستان  و روسيه) مي پيوندد.

    جنگ خونين 4 ساله از سال  1914 تا 1918 ميلادي كه دستكم هشت ميليون نفر بر اثر آن جان باختند، قتل« آرشيدوك فرانس فرديناند» نه تنها  باعث آغاز جنگ جهاني اول شد ، بلكه پس از پايان اين جنگ خونبار ، جهان شاهد تحولات  بزرگ سياسي و جغرافيايي شد، امپراطوري هاي اطريش  – مجارستان و عثماني تجزيه شدند و سيستم سياسي آنها جمهوري شد، در امپراطوري  روسيه و میان جنگ در سال 1917  ميلادي انقلاب شد و اين امپراطوري  سرنگون گرديد و رژيم سوسیالیستی ( كمونيستي) به رهبری ولادیمیر ایلیچ لینین بر سر كار آمد، امپراطوري المان منقرض گرديد و به جمهوري  تبديل شد و بخش هايي از خاك خود را براساس پيمان«  ورشو » از  دست داد و تحقيري را متحمل شد كه عواقب آن در سال 1939 ميلادي با آغاز جنگ جهاني  دوم توسط « هيتلر » دامنگير جهان شد، به اين ترتيب سوء قصد به جان « آرشيدوك فرانس فرديناند»  در روز 28 جون سال 1914 ميلادي توسط يك تروريست 19 ساله ،  ژئوپليتيك جهان را به كلي تغيير داد.

2 ـ معاهده تاریخی برلین :ـ  بتاریخ 28 جون سال 1778ميلادي : معاهده تاريخي  برلين در پايان كنگره‏اي به همين نام ميان نمايندگان ( روسيه ، المان ، فرانسه ، انگليس  و اطريش ) به امضاء رسيد، كنگره برلين به خواست « بسيمارك » صدر اعظم وقت المان  تشكيل شد و نتايج قابل ملاحظه‏اي براي آن كشور بدنبال داشت، با اين معاهده به قدرت سياسي و نظامي المان به اوج خود رسيد، همچنين تأثير اين معاهده در جنگهاي جهاني اول و دوم بسيار عميق و در خور توجه داشت  .

3 ـ استقلال پیرو :ـ  بتاریخ 28 جون سال 1824ميلادي : کشور” پیرو ” به استقلال رسيد، اين سرزمين از  اوايل قرن شانزدهم ميلادي به تصرف هسپانيا  درآمد و تا سال 1821ميلادي بخشي از امپراطوري “هسپانيا” بود، استعمارگران هسپانيايي استثمار مردم ” پیـرو” و غارت منابع طبيعي اين سرزمين  را تا يك قرن بعد ادامه دادند و همين امر انقلاب آزاديخواهانه مردم”  پیرو ” را شدت بخشيد، سرانجام در جريان مبارزات « خوزه  سان مارتين» و « سيمون بوليوار» رهبران جنبش هاي انقلابي امريكاي  جنوبي ، ” پیرو ” مستقل و از  حكومت جمهوري برخوردار شد، اين  كشور با مساحتي حدود يك ميليون و سيصد هزار كيلومتر مربع در امريكاي جنوبي واقع و با اكوادور ،  كلمبيا ، برزيل ، شيلي و بوليوي هم مرز است .

روز شمار، بیست نهم جون :

1 ـ آغاز بمباران هانوي توسط امريكا :ـ بتاریخ 29 جون سال 1966 ميلادي ،« ليندون جانسون»  رئيس جمهور  امريكا براي نخستين بار دستور بمباران شهرهاي ” هانوي و هايفونگ ” را در  ” ويتنام شمالي” صادر كرد، با آغاز بمباران هاي  هوايي شهرهاي ” هانوي ” و بندر “هايفونگ” مرحله تازه اي در جنگ اعلام نشده امريكا و متحدش ” ويتنام جنوبي” عليه” ويتنام شمالي” آغاز گشت، نقطه عطف اين جنگ  ناعادلانه و نابرابر جنگ “هند و  چين فرانسه” و در پي آن توافقات  صلح ” ژنیو ” در 21 جولای سال 1954 ميلادي بود كه به حضور  فرانسه در ويتنام خاتمه داد، اين  توافقات كه در آن وحدت دو ويتنام پيش بيني شده بود نه تنها تحقق نيافت بلكه دامنه  اختلافات گسترش پيدا كرد، در  جنوب حكومت سلطنتي” بائوداي” توسط « نگودين ديم»  صدراعظم سرنگون شده و يك رژيم ديكتاتوري و فاسد را برقرار كرد و به جنگ با ويتنام شمالي ادامه داد، اما علي رغم كمك هاي نظامي امريكا شرايط براي نگودين ديم  به سرعت به وخامت گراييد، كمونيست هاي ويتنام جنوبي يك جبهه مبارزه براي آزادي ويتنام جنوبي به نام  « ويت كنگ » را تشكيل دادند، از سال 1961  ميلادي « جان اف كندي» رئيس جمهور امريكا تعداد كثيري از مشاوران نظامي امريكايي را به ويتنام جنوبي اعزام  كرد تا به« نگودين ديم» در مقابله با سربازان ويتنام شمالي و چريك هاي ويت كنگ كمك كنند.

   به اين ترتيب ، امريكايي  ها نخستن گام را در اين جنگ اعلام نشده برداشتند، در سال 1963 ميلادي ، امريكايي ها حمايت از نگودين ديم را قطع  كرده و يك گروه از نظاميان ويتنام جنوبي با همكاري سازمان” سيا ” كودتا كردند و پس از قتل  وي يك حكومت ظاهر صلاح را روي كار آوردند، در فاصله روزهاي 2  تا 4 ماه اگست  سال 1964 ، قوای نظامی ويتنام شمالي به سوي 2 کشتی شکن امريكايي(مادوكس  و ترنر جوي) كه وارد آب هاي ارضي  اين كشور شده بودند فیر كرد،   اين واقعه كه در خليج ” تونكن ” رخ  داد ، بهانه لازم را براي اقدام نظامي عليه ويتنام شمالي به دست« ليندون جانسون» رئيس جمهور  امريكا داد، وي از 4 اگست دستور نخستين بمباران هاي هوايي  مواضع ” ويت كنگ ها” در ويتنام جنوبي را صادر كرد، جانسون در روز 7 اگست 1964  ميلادي از كنگره امريكا اختيارات كامل براي جنگ عليه ويتنام شمالي را كسب نمود، امريكايي ها و نيروهاي ويتنام جنوبي در روز 7 فبروری سال 1965 ميلادي بمباران مناطق  مرزي ويتنام شمالي با جنوبي و جاده هاي اين كشور را آغاز كردند، آنها مي خواستند از طريق اين بمباران ها از ارسال قطعات نظامي و مواد سوخت به  ” ويت كنگ ها” و نيروهاي كره شمالي جلوگيري كنند، اما آنها هرگز موفق نشدند راه مشهور”هوشي  مينه” كه از مسير آن انسانها و تجهيزات از شمال به جنوب تردد  مي كردند را قطع سازند، جانسون  هر روز دستور اعزام سربازان بيشتري را به ويتنام جنوبي صادر مي كرد تا جايي كه بيش  از 500 هزار نظامي امريكايي در ويتنام مستقر شدند، اما امريكا كاملا در باتلاق ويتنام گرفتار شده بود.

    به اين ترتيب براي وارد  آوردن ضربات سخت تر به ويتنام شمالي ليندون جانسون براي نخستين بار دستور بمباران  هاي هوايي شهرهاي ويتنام شمالي به ويژه ” هانوي” پايتخت و بندر “هايفونگ” را در روز 29 جون سال 1966  ميلادي صادر كرد، اين بمباران ها  تقريبا تا اواخر جنگ ادامه داشتند ، اما سرانجام امريكا ناگزير گرديد پس از اين كه  بيش از 50 هزار سرباز امريكايي در جنگ ويتنام كشته شدند ، عقب نشيني از ويتنام را  آغاز كند، در 30 اپریل سال 1975 ميلادي كليه نيروهاي  نظامي امريكا از كشور ويتنام جنوبي خارج شدند و اندكي بعد در سال 1976 ميلادي با  سقوط شهر” سايگون “(هوشي مين ويل امروز) ويتنام وحدت خود  را بازيافت.

2 ـ پیروزی قیام پارسی ها علیه  شارل :ـ بتاریخ 29 جون سال 1830ميلادي : قيام تاريخي پارسي ها براي سرنگون  كردن شارل دهم آخرين شاه خاندان ” بوربون” با  پيروزي به پايان رسيد، وي از  سلسله دوم بوربون بود و قصد برقراري مجدد استبداد را در فرانسه داشت، اما با انقلاب جولای 1830ميلادي  مردم آزاديخواه و انقلابي پاريس او را سرنگون كردند ، و بوربون‏ها براي هميشه مقام  سلطنت را از دست دادند .

3 ـ جنگهای خونین جاپانی ها در  سواحل جنوبی هند و چین :ـ بتاریخ 29 جون  سال  1941ميلادي : با پياده شدن سپاهيان جاپان در سواحل جنوبي هند و چين ، جنگهاي خونين ميان نيروهاي جاپانی و قواي مستقر در اين منطقه درگرفت  در آن زمان سواحل جنوبي هند و چين ، و شهرها و ممالك  اين بخش از آسيا جزء مستعمرات سه كشور هالند ، فرانسه و انگلستان محسوب مي‏شد، از اين رو ، دول استعماري اين كشورها به شدت از اهداف استعمارگرانه خود دفاع  مي‏گردند، اما به دليل دولتهاي  اروپايي در جنگ جهاني دوم ، نیروهاي جاپانی موفق شدند بسياري از  جزاير و بنادر اقيانوس آرام و آسياي جنوب شرقي را تصرف كنند، اين مناطق تا پايان جنگ جهاني دوم يعني تا سال 1945ميلادي و شكست قطعي جاپان از متفقين در اشغا ل جاپانی‏ها باقي مانده .

روز شمار، سی ام جون :

1ـ  اضمحلال امپراتوري ” آزتك” :ـ بتاریخ 30 جون سال 1520 ميلادي آزتك هاي  ساكن تنوكتيلان (شهر مكزيكو كنوني) هسپانیایی ها را از اين شهر بيرون راندند، اين شب كه در نزد هسپانیایی ها  به نوچه تريسته (در زبان هسپانیایی  شب غم انگيز) مشهور شد ، در واقع عامل اضمحلال امپراطوري “آزتك” و تغيير سرنوشت مكزيك و امريكاي هسپانیایی  زبان شد، پس  از كشف قاره امريكا توسط كريستف كلمب ، هسپانیایی  ها نخست در جزاير “آنتيل” مستقر شدند، در سال 1518 ميلادي «هرنان كورتز» ، يك اشرافزاده ماجراجو اهل” كاستيل” هسپانیا در راس يك گروه  كوچك از سربازان هسپانیایی  جزيره کیوبا را ترك كرد و به  قصد اشغال مكزيك روانه آن سرزمين شد، سرخ پوستان مكزيك با مشاهده چهره ريش دار هسپانیایی  ها ، زره ها ، سلاح هاي  آتشين و اسب هاي آنها مات و مبهوت شدند،اين  مساله به سود« كورتز» تمام شد زيرا سرخپوستان” آزتك” بر اساس يك اسطوره قديمي خود به خدايي به نام« كتزاكوالت» معتقد بودند كه روزي  به قصد فتح سرزمين هاي جديد خاك” آزتك ها” را ترك كرده بود و بايد  با بازماندگان خود با هيبت جديدي بازمي گشت، « موكتزوما دوم » امپراطور “آزتك ها” جرات نكرد مانع ورود « كورتز» به پايتخت باشكوهش ” تنوكتيلان” (مكزيكو كنوني) شود.

   « كورتز» به آساني شهر را تصرف كرد اما به زودي ناگزير شد براي مقابله با ورود يك رقيب بنام« پانفينو دو ناوانز» به نواحي  ساحلي بازگردد، وي اختيار شهر و  مراقبت از امپراطور را به يكي از  معاونان خود به نام« پترو دو  آلوارو» سپرد، اما پترو دو آلوارو فرد مناسبي براي اين مقام نبود و به  بهانه يك توطئه وارد معبد اصلي ” آزتك ها” شد  و تمام راهبان و حاضران در معبد را قتل عام كرد، آزتك ها دست به شورش زدند، در اين ميان « موكتزوما» در سلولش توسط نگهبانان هسپانیایی  به قتل رسيد، با مرگ وي برادرزاده اش كوان تموك امپراطور  شد و رهبري شورش را در دست گرفت.

    هرنان كورتز پس از اطلاع  از شورش آزتك ها به سرعت بازگشت ، اما متوجه شد اوضاع تنوكتيلان غيرقابل كنترل است  و بنابراين دستور عقب نشيني سربازان خود را صادر كرد، كورتز به همراه 500 سرباز هسپانیایی  تصميم گرفت به سرعت پايتخت امپراطوري” آزتك” را در شب 30 جون سال 1520 ميلادي ترك كند، مردم پل هايي كه عبور از مرداب هاي پيرامون شهر را امكان  پذير مي ساخت قطع كردند و نيمي از سربازان هسپانیایی  را به قتل رساندند و بقيه به همراه كورتز موفق به فرار شدند، اما كورتز با سماجت و قبل از يك حمله ديگر بقيه افرادش و  متحدان سرخپوست خود را باز سازی  كرد و شهر را به محاصره درآورد، پس از 75 روز محاصره شهر ” تنوكتيلان” و  همراه آن امپراطوری “آزتك” سقوط كرد، هسپانیایی  ها شهر” تنوكتيلان” را ويران كردند و در محل آن شهر ” مكزيكو” كه  نام آن برگرفته از نام يك قبيله محلي بود را بنا كردند، مقاومت” آزتك ها” با دستگيري كوان تموك  در 13 اگست 1521 ميلادي خاتمه  يافت، هسپانیایی ها « كوان تموك» را به دست جلادان سپردند و پس از ساعت ها شكنجه طاقت فرسا ، « كوان تموك» آخرين امپراطور ” آزتك” جان سپرد، به اين ترتيب در شب 30 جون سال 1520 ميلادي ،”آزتك  ها” موفق شدند اشغالگران هسپانیایی  را از شهر ” تنوكتيلان” بيرون برانند، اما اين اقدام  موجب اضمحلال امپراطوری ” آزتك ” شد و از آن پس كابوس طولاني آزتك ها تا زمان نابودي  تمدن آزتك ادامه يافت، فتح امپراطوری ” آزتك” و سرزمين كنوني” مكزيك ـ مکسیکو ” توسط «هرنان  كورتز» عواقب شومي براي بقيه  تمدن هاي كهن قاره امريكا داشت ، از جمله مي توان به نابودي امپراطوری و تمدن ” اينكاها” و فتح سرزمين كنوني ” پیرو ” توسط « فرانسيسكو پيزارو » اشاره كرد./  ختم رویداد های مهم جهان در ماه جون سالهای مختلف

 

 


بالا
 
بازگشت