احمدضیا سپهر صدیقی

دربارۀ کتاب

این مجموعه گزیدۀ از نوشتار های پیاپی هست که نگارنده در دههء اخیر دربارۀ وضعیت جامعۀ افغانستان نوشته است و در آنها گوشه‌هایی از وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی جامعه به صورت خلاصه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. باید خاطرنشان ساخت که دیدگاه‌ها،تحلیل‌ها و برداشت‌های ارائه شده در این نوشتارها، پرداخت های مقطعی هستند نه نظری و قابل تعمیم دادن.

در مقاله‌های قسمت نخست کتاب حاضر، ترکیب اجتماعی و شیوه های تولیدی جامعۀ افغانستان، چگونگی وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور، وضعیت پایه‌های اساسی، نهادها و زیرساخت‌های اقتصادی - اجتماعی جامعۀ افغانستان و شبکه‌ها و مؤسسات روبنایی آن در سال‌های اخیر، مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین در مورد سهم و نقش بخش‌های کشاورزی و دامداری، معادن، صنایع، تجارت، حمل و نقل، مخابرات و سایر عرصه‌های اقتصاد ملی کشور، نظراتی بیان شده است.

نوشتارهای بخش دوم این مجموعه به چگونگی توسعۀ صنایع در افغانستان پرداخته است و روشن گردیده که سیاست اقتصادی دولت که در چارچوب «نظام اقتصاد بازارآزاد» تدوین و اجرا می‌گردد، برای توسعه صنایع، كارساز نیست. در ادامه، به طرح اولویت‌های رشد صنایع در کشور پرداختم. همچنین با توجه به اینکه نظام اقتصادی مالی هر جامعه، تصویر گویایی از درجۀ رشد و توسعه اقتصادی، نحوه زندگی مردم، استقلال و وابستگی آن جامعه است، مقالۀ با عنوان «نگرش تازه در مورد نظام بانکی و پولی افغانستان» آورده‌ام.

در آغاز جزوۀ با عنوان «نگرشی گذرا بر وضعیت اقتصادی افغانستان» که در این مجموعه آمده است - گفته‌ام: «مطالعه و بررسی مشخص وضع کنونی اقتصادی افغانستان، زمانی ممکن است که ما نخست وضعیت گذشته کشور را بدانیم، آمارهای اقتصادی و تجربه‌ نیروهای اقتصادی را مطالعه کنیم و بدون دخالت دادن برداشت‌های انتزاعی به شناخت واقعیت‌های اقتصادی وضعیت کنونی برسیم. همچنین آن تحولات اقتصادی و سیاسی را درک کنیم که وضعیت موجود را فراهم کرده‌اند.

بنابراین، در این جزوه ابتدا به پیشینۀ نزدیک اوضاع اقتصادی کشور می‌پردازیم و به دنبال آن وضعیت کنونی را تحلیل می‌نماییم. با توجه به آن که در افغانستان زمین وسیلۀ اصلی تولید است، دهقان‌های کشور بزرگترین طبقه را در ترکیب اجتماعی جامعه تشکیل می‌دهند، نقش اساسی را در فعالیت‌های اقتصادی ایفا می‌کنند و بخش زراعت سهم بزرگ را در تولید کُل ناخالص اجتماعی کشور دارد، بحث را از زمین به عنوان وسیلۀ مهم تولید در جامعۀ افغانی آغاز می‌کنیم.»

باید خاطرنشان ساخت که به دنبال انارشی مجاهدین، فروپاشی طالبان و حضور گسترده سیاسی و نظامی امریکا - ناتو و جامعۀ جهانی در افغانستان، بعد از کنفرانس بن تعدادی از مؤسسات غیردولتی خارجی (NGO) وارد افغانستان شدند و در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در زمینۀ حقوق بشر، دولت‌سازی و توسعه جامعۀ افغانستان به فعالیت پرداختند. آنها نقش مهمی در تسریع انحطاط جامعۀ افغانی بازی کرده‌اند و برای درک مفهوم و فلسفه وجودی این مؤسسات و اهداف اعلام شدۀ‌ شان، مقالۀ دیگری از نگارنده در فصل پنجم قسمت نخست این کتاب قرار گرفته است.

نگارنده با راه گشا دانستن دیدگاه لنین - یکی از رهبران پیشگام قرن گذشتۀ جُنبش جهانی سوسیالیزم علمی که می‌گوید: «در عرصۀ فعالیت اجتماعی بدون درک ساختار طبقاتی - اجتماعی جامعه، حتییک گام نیز نباید برداشت. تنها با درک ساختار طبقاتی و روند تغییرات آن است که چشم انداز آینده، گرایش‌های بُنیادین در رشد اقتصادی و سیاسی کشور و آن گرایش اصلی که سمت‌گیری آینده را تعیین می‌کند، مشخص می شوند. این گرایش اصلی است که وظایف، جهت‌گیری و چگونگی مبارزۀ هر فعال اجتماعی آگاه را تعیین می‌کند.»

قسمت اخیر به نوشتاری با عنوان «نقش احزاب دموکرات و ترقی‌خواه جامعه افغانستان، در طراحی و تدوین راهبرد و تعیین اهداف، روش‌ها و سیاست‌های اقتصادی برای توسعۀ آینده کشور» اختصاص داده شده است. در این مقاله به صورت مختصر، نگاهی به پیشینۀ نزدیک اوضاع اقتصادی کشور شده است و به دنبال آن وضعیت کنونی جامعۀ افغانستان تحلیل گردیده است. براین اساس، نقش احزاب دموکرات و ترقی‌خواه جامعۀ افغانستان در طراحی و تدوین راهبرد و تعیین اهداف، روش‌ها و سیاست‌های اقتصادی برای توسعۀ آینده کشور بررسی و تحلیل می‌شود.

با توجه به اینکه اقتصاد سیاسی، انسان ها را با دانش قوانین اقتصادی، شیوه‌های جداگانۀ تولید و قانونمندی جاگزینی آنها با یکدیگر، سرشت پدیده‌های اقتصادی و دورنمای توسعۀ جامعه، مجهز می؜سازد، قسمت دوم کتاب حاضر در سه فصل دربارۀ اقتصاد سیاسی است.

در فصل اول رساله، نگارنده که آن را با عنوان «نگاهی کوتاه در مورد چرخش‌های اقتصاد سیاسی» برای «نشریه آینده» آماده نموده بود، آمده است.

در این رساله، به ظهور اقتصاد سیاسی به مثابه یک علم پرداخته شده است و برخی نظریه‌های مکتبهای اقتصادی از جمله مرکانتیلزم و فیزیوکراتیزم مورد بحث قرار گرفته‌اند. همچنین، به نقش اقتصاد کلاسیک در پایه‌گذاری اقتصاد سیاسی براساس اندیشه‌ها و نظریه‌ های ادام اسمیت، ریکاردو و جان استوارت میل توجه شده است و درنگی گذرا دربارۀ کتاب گران‌سنگ «ثروت ملل» ادام اسمیت گردیده است. در اصل، این کتاب بنیان اقتصاد سیاسی و نظریه‌های کارل مارکس می باشد.

در فصل دوم، برای بیانیک تصویرکلی از وضع اقتصادی کشورهای جهان سوم نگاهی فشرده دربارۀ فرآیند اقتصادی و سیاسی امریکای لاتین در سال‌های اخیر داشته‌ام و به چگونگی قدرت گرفتن جنبش‌های چپ در امریکای لاتین پرداخته‌ام.

فصل سوم به مقاله های با عنوان «انقلاب اکتبر 1917 روسیه و برخی چرخش‌های اقتصادی» اختصاص یافته است.

امیدوارم با پخش دیجیتال این مجموعه، کُمکی در راه روشنگری موضوعات مربوط به اندیشه‌های اقتصادی و ناهنجاری‌های اجتماعی جامعۀ افغانستان کرده باشم.

از رفقا و دوستان به ویژه نویسنده توانا و دانشمند گرامی جناب داکتر عبدالله نایبی که در دهۀ گذشته با مشورت‌های سازنده باعث کاستن اشتباه‌ های نوشته‌ حاضر شدند، صمیمانه قدردانی می‌نمایم.

همچنین از رفیق قاسم آسمایی که در کار تدوین دیجیتال این مجموعه و انتشارات راه پرچم که در مورد پخش آن اقدام کرده اند، رفیقانه تشکر می‌کنم.

 

جهت مطالعه این اثرگرانسنگ اینجا کلیک کنید

 


بالا
 
بازگشت