عزیزه عنایت
خشونت علیه زنان درجهان !
تاریخ 25 نوامبرکه مصادف است به روز جهانی خشونت علیه زنان درجهان، خواستم سطری چند دراین مورد به رشتۀ تحریر درآورده و احساس خویش را به آن عده اززنان وطنم که سالها تحت شکنجه ودربرابر خشونت های مردان قرار داشته اند ابراز نمایم.
زنان از روز پیدایش جهان تاکنون سعی کرده انـد با نبوغ که دروجود شان نهفته است جامعه را بسازند .زن نیمۀ از پیکــر جامعه اســـت که بدون موجودیت او جامعه ناتکمیل بوده و نقش زن در ساختـار یک جــامعه حتمی وموثـــراســــت . ولی با تـا سف که در طی قــرون زنجیر جهل و خود خواهی ها اوراازدست و پا بسته واسیرنگهداشتــــه است . با آنکه در ممالک پیشرفته تا حدودی جهل بشری جایش را به آسمان رو شــــن مبــدل نمــوده است و حقــــوق مســـاوی زنـــــان بـــا مردان درکارهای اجتماعی ،سیاسی ، اقتصــــادی ، فرهنگی برایشـان مهیا گردیده ولی بآن هم عدۀ از زنان در تمام دنیا در برابـــرحشونت های مردان قرار میگیرند .
سازمان ملل به تعقیب فیصله های قبلی در ١٩٩۵ – درپیکن پا یتخــت جمهوری مردم چین در چهارمین کنفرانس خـود فیصلهء را تصو یــب نمود که ( در برابر تمام خشونت ها علیه زنان با یستی مبارزه گـــردد ) که یک تعداد فعالین حقوق بشر در این عرصه فعالیت مینمایــــند چـه در تمام دنیا خشونت علیه زن ادامه داشته و مخصوصاًزنان کشورهـای اســلامی ســالهـای متمــادی رنــج هــــای بـــی شمـاری را نسبت تعصبات مذهبی و عنعنات ناپسند بردوش کشیده اند . که مورد خشونت های گوناگون توسط مردان قرار گرفته وبیشترین زنان شرق در چنین وضع قرارد داشته و این خشونت ها بــه اشکـال مختلف روز تاروز دربرابرآنان بیشتر میشود.
گرچه باظهوردین اسلام زنان از یک سلسله قید و بند ها و رسم رواج های ناپسند رهائی یافـتند و آنان میتوانستند در امورات تجــارت وبعضی کارهای اجتماعی سهم فعال داشته با شند. زن را صــاحـــــب حقوق مدنی یعنی حق کار،حق تحصیل ،حق رای ونظردانستند که بــــا گذشت دورهء خلفای راشیدن به این همه حقوق زنــان پایان داده شــــــد وزنان دوباره درقید ایجاب وچار دیوار خانه دربند شده, راه تعلیم ودانش بروی شان بسته شد و تحت اسارت در آمدند که این مسئله راجـواهــر لعل نهـــرو دراثر مشهورخویش بنام ( نگاهی به تاریخ جهان )چنین مـی نویسد. ( یک تغیر بزرگ اما تاسف آور درمیان مسلمان تدریجاً رونمود وآن دروضع زنان بود). در میان زنان عرب ایجــاب وپــرده وجـــود نداشت زنان عرب جدا از مردان و پنهان زندگی نمی کـردنــد بلکه در اماکن عمومی حضور می یافتند به مجالس وخطابه هامیرفتـــند به وعظ وخطابه میپرداختند اما به مرور زمان رسم جـــدائی زنان از مــردان وپرده نشینی ایشان در میان آمد و مردها دراجتماع اززنــان جداشدند که متاسفانه این رسم کم کم یکی از خصوصیات جا معه اسلامی شـــد واین مسئله جامعه ی اسلامی را تحت تاثیر قرارداد. در افغانستان زنان علاوه از قیدوبند در چار دیـــوارخــا نــــه تحت فشار های خشونت مردان نیز قرار میگیرند .
خشونت علیه زن در افغانـــستان از سوی بعضی از مــردا ن به انواع و اشکالی صورت میگیــرد که نشـــانه ی تربــیت نا سا لــم فقر و بدبختی و بی توجهی دولت های وقت بوده میتواند. در افغانستان هر نیم ساعت یک زن قربانی خشونت میشـود زنان افغان در برابر خشونت های اخراج از خــانه ، طلاق، توهیــن تحقیر، ضرب و شتم – گوش وبینی بریدن ، ازدواج هــای اجبــــاری فروش زنان و دختران جوان که اینها همه جنایات نا بخشودنی مـرد سالاران درافغانستان میباشد قرار میگیرند .
روی همین فشار های گوناگون است که در بعضی از ولایات کشور زنان و دختران جوان دست به خود کشی و آتش سوزی میزنند. زنان افغا نستان دردوره رژیم سیاه طالبان بدترین وضـع را سپری نمودند که تاریخ شا هد آن است .
کشتار زنان توسط طالبان دراستدیوی کابل. بسته شدن مرا جـع تعلیمی بروی دختران و هزاران ظلم و استبداد دیگر که قــلم از شـــرح جنایات آنان عاجز است . ناگفته نگذاریم عدۀ ازخواهران ماکه دراروپا زندگی میگنند نیز به نوعی از سوی شوهرتحت آزار و اذیت قرار میگیرند که ایـن پیش آمد نادرست پدر در مقابل مادر اطفال خانواده ،اطفال راازخانـــه گریزان و به خاطر پناه بردن به آغوش دیگری به بی راهه کشانیـــــده میشـــــوند.
در گذشته هاهر رنج و مشقت که بالای زنان ازطرف مــردان زن ستیزوارد میشد آنراازسوی تقدیر و قسمت خود میدا نستند صبــر و تحمل فراوان از خود نشان میــدادند. امــا در نیتــجه ی انقلابــات و اغتشاشات که در افغانستان روی دادوبیشتر از سه ده است که جنگ ادامه دارد بسیاری از خانواده ها را به فراراز محل ناامن و مهاجـرت به خارج از کشور مجبور ساخت که این تغیرمکان و مواجه شدن بــا مناسبات جدید وبازترازشرایط موجود در افغانستان زمـینه آمـــوزش های مناسب و کسب آگاهی ها ازطریق رسا نــه هـای سمعی وبصری مثل رایود- تلویزیون و مطبوعات عواملی بودکه زن ودختـران افغا ن را نسبت به گذشته بیدار ساخت. روی همین دلا یل است که دخـترا ن جوان به ازدواج های اجباری تن درنداده خود ســــوزی و قربـا نــی را نسبت به ظلم و استبــداد مردسالاران تــرجیح میدهــند تابــاچنیـن اقدامی به دیگران درس عبرت داده با شند . لهذا زنــان آگاه و بــا دانــش افغا ن چــه در خارج از کشـور و یا در داخل کشوربسر میبرند مسئولیت بزرگی رادراین سیرتاریخی بدوش دارند تا در این راه متحدانه مبارزه نمایند.
چه وظیفه تمام زنـان منـور و با دانش افغــان اعم از قلم بدستان ، شاعران - مسئولین انجمن ها ، معلمین ومحصیل است که با سعی و تلاش وهـــم آهنگی درایــــن راه گـام های مثبت گذاشته شودتا با اتحــاد و هم دستی بتوانیم از دورترین نقطه ی کشور از حال زن مظلوم افغان آگاه باشیــم ونگــذاریم که زن ستیزان قـانـون دل خـــواه شانرا در جامعه ی ما عملی نمایند .