یاسین برومند
مدارس آموزش اسلامی یا مرکزتربیت باندهای تروریستی؟
عربستان سعودی تصمیم دارد:که یک مرکز اسلامی،در کابل به مصرف حدود چهل وپنج الی صد میلیون دلاردرسال آینده تاسیس کند..! آیا محتوای این عملکردها خیراندیشانه بوده.؟ ویا هیچ خواب وخیال دیګر،جز آموزش دینی واسلامی درآن پدیدارنمی ګردد.؟ ! زیرا دقیقآ ایجاد وتاسیس این مراکز در کشور های افریقا یئ و آسیا یئ بدون یک طرح معین سیاسی برای بست وتوسعه عقاید وهابیت وبنیاد ګراېئ معنائ دیګر نداشته.! زیرامردم افغانستان ازاثرات منفی همین مدارس دینی ؛ که در قلمروپاکستان برمبنای منافع سیاسی وتمامیت ارضی بی ثباتش ایجاد شده است .حوادث خونین وخسارات جبران ناپذیررا درطول سی سال ،در شرایط جنګ وویرانی ،درنفاق وخشونت سپری میکنند .برملاء است ؛که :پاکستان ازین مدارس دینی جزدربراه انداختن اختلافات ګروه های مذهبی ، واستخدام افراد وباندهای مسلح درداخل کشور مابه منظورتخریب ودامن زدن جنګ وخشونت هدفی دیګرندارد.زیرا تحمل ندارد که افغانستان یک کشور مقتدر- مترقی- آباد - پیشرفته ومحکم با روابط استوار بین المللی در منطقه وجهان وجود داشته باشد؛ محیلانه تلاش میکند تا افغانستان در چالش های بدتر وبزرګتری ګرفتار شود. دراثرهمچون فعالیت هاوتحرکات خصمانه ء استخباراتی کشور های همسایه بود که : تعداد مردم عاصی ما در چندین خیزش خطرناک وخشونت زا، و همچنان بی خبرازبازی های استخباراتی پشت پرده وسازماندهی ګروه های افراطی دهشت ا فګند وابسته به پاکستان وایران ،بیش ازده ها هموطن متدین وساده ما دراوج احساسات خشک در دفاع از اسلام به خاک خون افتادند وکشته شدند.پس ضرور نیست ؛که :به این مصارف ګذاف ،درساختن اردوګاه پرورش وآموزش افراطیت .به نام(مرکزآموزش اسلامی)در سرزمین که سه دهه در آتش خشونت بنیاد ګرا یئ می سوزد،باز هم بیشتر شعله ور شود.
بیجا نه خواهد بود دولت هایکه دوستانه و دلسوزانه دست کمک برمبنای جنګ وویرانی سی ساله در رابطه به اوضاع مردم وکشورما متوجه شده ،وپیش میکشند.با یدبرپایه یک ارزیابی دقیقتر،کمک های بشردوستانه ایشانرابر نیازمندیها و الزامات مردم وکشور ما معطوف نمایند.نه پلانهای سیاسی وتوسعه طلبانه خودرا زیر پوشش «آموزش اسلامی ....!!»یاظاهرآدرموارد دیګر؛به منظوراهداف سیاسی خویش .زیرا مردم افغانستان ادامهء جنګ وخون ریزی را ازاثرهمین مداخلات سیاسی کشورهای خارجی تجربه کرده اند ؛که: برتمام زیربناهای مادی ومعنوی کشورضربه واردشده است .پس از این مبلغ می توان ،دراعماربند برق ــ بند های آب ګردان ــ بالای دریای آموــ کوکچه ــ کنرــ هلمند و دریای مرغاب وغیره پروژه های عامالمنفع استفاده کرد .کارګذاری دراین سکتورها،دیګر ګونی های قابل ملاحظهء رادر حیات زندګی اقتصادی ،اجتماعی وفرهنګی جامعه مابه وجود می آورد .زیرا افغانستان همین اکنون صدها میلیون دلاردر سال ،محصول برق به کشورهای تاجکستان وازبکستان پرداخت دارد .ولی افسوس؛که: دریاهای سرمست وپرآب ماحسرت بار،بدون کمترین استفاده ازآنها،درسرسبزی وشادابی کشورهای ایران – پاکستان—ازبکستان وترکمنستان سرازیر میګردد.اګربطورجدی احیای زمین های زراعتی،وایجاد جریان برق که تاثیرحیاتی وعمیق در ساختار زیربنایئ جامعهء ما دارد،مبادرت نمایند.از آنجاست که : ده ها هزارفامیل وخانواده ،صاحب زمین زراعتی و نور برق ، در اطراف کشورمیګردند. در نتیجه آن ده ها هزارفامیل وخانواده افغان.درتداوم دوستی عربستان سعودی وافغانستان باورمندی پیدا میکنند ؛اینرا میګویند: « هم خرماو هم صواب!».این طرز تفکرو عملکرد باعث اعتبار عربستان سعودی نه تنها درافغانستان ،بلکه در منطقه نیز میګردد. بنا بر این اګر «تیم حاکم.!؟ »: حداقل احساسی از درد،رنج ،فقروده هامصیبت مردم خویش زرهء داشته باشند ازدربار( حرمین الشریفین!) ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی برای یکبار.به خاطرمردم خویش جرآت وجسارت می نمود ندو میګفتند که: مردم افغانستان درآګاهی درزمینه احکام شرعی اسلامی خویش دست کم ازهیچ کشور اسلامی درمنطقه ندارد . ما در کشور مان ازګذشته های دورمراکزآموزیشی اسلامی متعد ت تا سطح دانشکده داریم.که تعداد این مدارس بی شمارا ست بخصوص :مدرسه تخارستان کندز ــ اسدیه ء مزارشریف ــدارالعلوم عربیه درکابل ــ فخرالمدارس در جلال آبادــ واز همه مهمترفاکولته شریعات که قدامت ده هاسال داشته وچند مرکز اموزشی اسلامی جدید درشهر کابل،که به وسیلهء رهبران تنظیم های جهادی ،ظاهرآ برای آموزش تعالیم اسلامی ؛وامیدواریم که برای تمرکزاختلافات مذهبی وافزایش تب تعصبات افراطیت اعمارنکرده باشند.؟ اعمار شده است .و بیشتر از آن تحت قلمرو پاکستان به هزارها مدارس آموزش اسلامی در تحت قیمومیت سازمان استخباراتی نظامی پاکستان« آ ی اس آی» فعال است،که ما ازاین لحاظ به آینده نیزچندان خوشبین نیستیم! نظر به ګذارش ریس امنیت ملی در مجلس سنا :« فعلآ در پاکستان تقریبآ (سی هزارمدرسهء )دینی وجود دارد،که ازآنجمله (پنج هزار )آن برضدافغانستان برنامه های دهشت افګنی تخریبی وتروریستی دارند .کسانیکه دراین مدارس آموزش دینی می دهند .عملآ دشمنان افغانستان رابرای اهداف تروریستی وتخریبی آموزش می دهند.همین طور ریس امنیت ملی ګفت: «در یک سال ازده هزارنفر،هفت نفرآن درعملیات های تروریستی و انتهاری ،آموزش میبینند»این کشتا ربی رحمانهء مردم ملکی ،بشمول اطفال وزنان ،که به وسیله ءانفجارات انتهاری درکشورما اتفاق می افتدومردم به خاک وخون می غلتند،از جمله وظایف، مدارس ومراکز تعلیمی اسلامی پاکستانی بوده،که به رهبری استخبارات نظامی پاکستان سازماندهی میګردد.در سال های اخیردرماورای خطوط مرزی هند وپاکستان ،افغانستان وپاکستان ،سیاست های ماجراجویانه ای پاکستان به خاطر اثبات حاکمیت ارضی متزلزل آن کشور،آشکار شده است که :تربیه واستخدام جواسیس درتلاش به امر تثبیت مرزهای نام نهاد پا کستان امروزی موظف اند.از همین جاست که درپروسه چهل سال (۲۷) باند تروریستی ،متشکل ازمتحجرترین اشخاص وافراد ،باوظایف مشخص و«عقاید دیوبندی»با دفاتر رسمی در تمام قلمرو پاکستان ایجاد شده است.این باند ګروپها در دامن زدن تعصبات میان فرقه های مذهبی ،درداخل پاکستان وتحرکات خشونتباردرداخل ومرزهای افغانستان ونیزدامن زدن حوادث خونین درنفوذ ګروه های مذهبی کشمیردرمرزهند در امر بی ثباط شدن اوضاع درهند ،تلاش می ورزند.این زمینه ها شرایط نفوذوتوسعه ای بنیاد ګرایئ وباندهای تروریستی را درخاک پاکستان مساعد ساخته است.
دراین حالت نه تنها اوضاع منطقه بی ثباط میګردد،دقیقآ ریشه های القاعده نیزدراین آب وهوای مساعد ،درخاک پاکستان ،دوباره قوت یافته و جهان را تهدید خواهد کرد.زیراداغ شدن اختلافات وتعصبات مذهبی وظهورفعالیت ګروه های متخاصم درافغانستان ودر منطقه «به جنګی اجتناب ناپذیرمنتهی خواهد شد»مثلآ «عملکرد ګروه های مانند (سپاه صحابه)دردوران طالبان در مناطقی از افغانستان ازقبیل قتل عام شیعیان وحتی سنی های که در جبهه مخالف قرارداشتند ،وآتش زدن خانه ها وروستا های شانرا.»
تاسیس ا ین نوع نهاد های «تعلیماتی فقه ای »نګرانی های را دراکثر «کشورهای اسلامی ازشمال افریقا تا آسیای مرکزی وقفقازاز خود بروزدادند». به ویژه در کشورما که مردمش پیرو « فقاهت » متفاوت می باشند.که تا کنون با وصف مداخلات کشور های همسایه در مدت سی سال در امورداخلی ما آرام نه نشسته وپیوسته مداخله دارند ،متحدوبرادرانه ،بدون تعصب و اختلاف ،درسایه یک پرچم واحد ملی زندګی می کنند.پس بهتر خواهدبود این پروژه را ،دربخش وباب های دیګرزیربنائی کشورمارویدست ګرفت ،تابه منافع ملی کشورماانطباق داشته باشد.زیرادرحقیقت در جریان یازده سال بیش ازچهل کشوردنیا توام با کمکهای چشمګیرجامعه جهانی واردافغانستان شدند،وعناصر فرست طلب وغیرمسوءل ازنبود مدیریت باکفایت دولت .درامورادارهء ،وکانالهای اعتباری مالی کشور نفوذ کردند.و مثل مور ملخ بدون کوچکترین اغماض از مردم ،به شمول تیم حاکم درغارت وچپاول بی سابقه مشغول شدند، زیرا تیم حاکم دربرابرمردم هیچګونه مسولیتی رااحساس نمیکنند ، تا عملکرد دولت را بمثابه مصا لح ومنافع ملی بحیث رسالت مردمی ووطنی،در اعمارجامعه به استفاده از امکانات وکمک های جامعه جهانی ،معطوف ساخته .سوق واداره کنند .واضیح است که ازاین کمک ها واعتبارات جامعه جهانی می توانست،وسیعآ در باز سازی افغانستان استفاده کرد.
زیرا اوضاع سه دهه بحران زده تاثیر ناګواردر ساختار زندګی اقتصادی وحیات اجتماعی مردم مابه جاګذاشته است.بنا براین اکثریت مردم ازابتدایئ ترین سطح زندګی برخوردار نیستند.زیراما نمی توانیم در «شکم ګرسنه لباس زربفت بپوشیم..!»پس ضرورپنداشته می شود که :کمک ها بر اساس نیاز مندی های مبرم کشورما پلانیزه شود .زیرادر این شرایط .کاردر بخش های عمرانی که تغییر آورنده زیر بنایئ وساختاری جامعه مابوده باشد،در اولویت ها قرار دارد. پس مردم ونیروهای آکاه که صادقانه درمورد مردم ووطن خویش می اندیشند،منتظرباید بود؛ که: تیم حاکم،دربرابربرداشت صریح مردم افغانستان از عاقبت های بد اندیش وخطرناک این تعلیمګاه وهابیت وافراطیت که همرابا تعصبات فرقه ګرایي وده ها مواردنفاق افګنی،خصوصآ در مسایل ملی- قومی-زبانی،کارګسترده تردر پوشش تعلیمات وآموزش اسلامی انجام خواهند داد؛که معین است .چه عکس العمل از خود به حیث ،نماینده ګان انتخابی مردم در شوراوهم ریس جمهورکه ازطرف مردم در راه خدمت به مردم رای ګرفته است تصمیم خواهد ګرفت؟
ملاک قضاوت در آنجا خواهد بود ؛که: اګرتیم حاکم در ساختمان این مرکز اسلامی ! به سرمایه ای عربستان سعودی مهر خاموشی وسکوت برلب بزند. مردم افغانستان آکاه باشند که: پلانهای وسیع نفوذاستعماری،از کانالها ومجاری مختلف درنفوذ شیخ های عربستان سعودی،به شیوه های نوین سیطره جویي درمنطقه اشکار وقابل تعمق است.زیرارهبری این دولت از تاثیر طومارشیوخ عربستان سعودی به ندرت احتمال میرودکه نفس آزاد بکشد؛ به این بهانه که: این روابط را، دست آورد های بین المللی دولت به شمار میبرند.یا اینکه آګاهانه ترکیب تیم حاکم در داغ شدن منطقه از لحاظ سیاسی وآیدلوژیک تا سطح وخامت اوضاع نظامی دخیل هستند.زیرا اکثرمهره های قدرت متشکل ازعناصربی هویت غیر مسؤل ووابسته -- راشی – مافیايئ وضد ملی می باشند.اینها نګران نخواهد بود؛که: کشور فردا درکدام پرتګاه سقوط خواهد کرد؟ومردم درچه مصیبت،اجتماعی،اقتصادی،فرهنګی ګرفتارخواهند شد؟زیرا ترجیع میدهند که اندوخته های بی حساب ایشان را،که غارت کرده اند،بعد از (۲۰۱۴) در سرشان میراث باقی نګذارد.آنها دست وپامیزنند تا مردم را اغوا کنند.ګاهی شوروشوق جهاد را،با لفاظی های پرطمتراق ونیرنګ های بیشرمانه سر میدهند وخودراحامی وناجی جهاد قلمداد کرده،فتوا صادر میدارند.وبی خبر ازآنکه دیګرمردم ، این عوام فریبی ها را خوب تجربه کرده اند.