محمد ابراهیم سکندری

 

تفاهمات بین الافغانی راه حل بحران موجود کشور

افغانستان لحظات حساس را از سر میگذراند، سرنوشت کشور دارد تعین میگردد، خطر تجزیه، کشور را تهدید مینماید. امریکا و متحدین غربی آن یکجا با پاکستان  و دولت افغانستان در تلاش اند تا  سر نوشت کشور را تعین نمایند. مساله جا دادن طالب ها و افراد مطیع  ای اس ای  در دولت، مساله خط دیورند و غیره در اجندای کار شان قرار دارد. 

خوشبختانه درنتیجه درک مشترک نیروهای سیاسی مطرح بحث کشور به منظور ارائه پاسخ منطقی به اوضاع جاری با تشکیل شورای همکاری احزاب و ائتلاف های سیاسی سعی نمودند تا از تشتت و پراگندگی سیاسی جلوگیری وازنقش وتاثیر گزاری شان دربهبود وضعیت بحرانی کشور ، استفاده موثر نمایند .غرض حصول این هدف نیک باید عوامل  که بنحوی ازانحا باعث ایجاد فاصله میان مردم و احزاب سیاسی کشور گردیده ، شناسائی و ازبین برده شود . دیگر نمی توان  مردم را تا قاف قیامت بنام چپ ، راست ،شمال وجنوب استفاده نمود . اینها همه اتباع کشور اند و در لحظات سر نوشت ساز باید با هم کنار بیایند. ایجاد ساختار شورای همکاری احزاب سیاسی مطرح بحث در واقع آغاز روند تفاهمات بین الافغانی است که هر روز ضرورت آن برای رفع تشنجات ذات بینی کشور احساس میگردید . ولی امروز نیز دشمنان و حلقات معین اجانب مانند همیش نمی خواهند که مردم افغانستان اختلافات شانرا کنار بگذارند زیرا رفع اختلافات بمعنی قطع جنگ و رفع ضرورت حضور نظامی بیگا نه گان است  ، که مخالف منافع ایشان  میباشد .  دولت افغانستان  نیز که متأسفانه تااکنون ازهیچنوع استراتیژی وسیاست مشخص ملی  برخوردار نیست از یکطرف نمیتواند در سیاست ها وروابط خارجی اش موضعگیری مشخص کند واز طرف دیگر همیشه با انکشافات وضع وابتکارات اجانب در منطقه مخصوصأ در قضایای افغانستان موضع انفعالی اتخاذ کرده وبا دست پاچگی دست به اقدامات عجولانه وغیر مسوولانه زده که به حکم تجربه منافع ملی افغانستان را به چالش گرفته ودست بالای اجانب را درسیاست های ملی و منطقوی بالاتر میسازند و اجانب هم که  از پوتانسیل بزرگ اقتصادی،سیاسی ونظامی درکشور برخوردار میباشند میخواهند از نفوذ شان  در معاملات آینده منطقوی وقاره ای نقش تعین کننده خویش را تثبیت نمایند .

 این همه اقدامات  تکاندهنده در افغانستان در زیر سیطره مستقیم ایالات متحده امریکا وناتو، مردم وسازمان های سیاسی ملی و مترقی کشور را به این امر متیقن میسازد که عناوین پرزرق وبرق مبارزه با تروریزم،مبارزه با کشت وصدورمواد مخدر،تأمین ثبات وامنیت جهانی ،اهداف لشکرکشی امریکا و ناتودر افغانستان نبوده و مقاصد دیگری درعقب سیاست های تظاهری ایشان نهفته میباشد. این برخورد سخت اعتماد مردم و مجموع نیروهای ملی و مترقی کشور را  در مقابل نیروهای بین المللی خدشه دار نموده است. خواهی نخواهی این بحران اعتماد باعث مانع قابلیت ها ، خلاقیت ها و ایفای مسوولیت ها در جامعه میشود . درچنین حالت ، تفاهمات بین الافغانی بمثابه حل بحران کشور در تأمین وحدت ملی،حفظ تمامیت ارضی وتحکیم حاکمیت ملی  از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. زیرا نتیجه اختلاف و تفرقه میان  مردم است که امروز فرد فرد مردم ما اثرات منفی  آنرا با گوشت و پوست خود  درک میکنند. اختلاف و جدائی فکری،قومی ، زبانی و مذهبی که درطی اضافه ازسی سال چرخ های ماشین جنگ  برادر کشی را به حرکت در آورد و چندین مرتبه کشورما را تحت  اشغال بیگانه گان قرار داد ومتاسفانه هنوز هم که هنوزاست همین اختلافات وسیله ایست در دست اجانب برای دوام جنگ و اشغال وطن ما بنأ به منظور تحقق وعملی نمودن تفاهمات بین الافغانی ، این امر مقدس، بایست تمام نهاد های سیاسی واجتماعی تلاش ورزند تا فرصت ها وتهدیدات را شناخته وموانع به هم زیستی را کاهش  وبلاخره محوه نمایند.

جالب است دراین فرُصت که مردم  برای حل بحران ذات البینی ایشان سخت نیازمند  اجماع ملی میباشند که خوشبختانه  این هدف هم در شرف تحقق  میباشد ، آقای کرزی به رهبران سیاسی و نظامی  پاکستان که در  تاریخ بمثابه دشمنان درجه یک مردم وحاکمیت ملی افغانستان قبول شده اند ، جهت  تامین صلح وثبا ت در کشور، مراجعه صورت میگیرد . ازآنجمله مراجعات ،یکی هم مراجعه به قاضی حسین احمد رهبر پیشین جماعت اسلامی و مراجعه دیگر به نواز شریف رهبر حزب مسلم لیک پاکستان میباشد . چه خوب گفته اند یک بام دو هوا ، آقای کرزی چندی قبل از موجودیت دو نفر نماینده گان ملل متحد  در کمیسیون انتخابات شکایت داشت وآنرا به مهفوم مداخله بیگانه گان درامور داخلی کشور تلقی مینمود ولی اکنون  خود، دشمنان سوگند خورده کشور را غرض مداخله در امور کشور دعوت میکند و آنرا صواب و یک اقدام ملی  میخواند .

- قاضی حسین احمد ازجمله رهبران سیاسی پاکستان میباشد که دست آن بخون هزاران هموطن ما آلوده است .درسال 1369 هجری شمسی زمانیکه ولایت خوست ازجانب مخالفین دولت جمهوری افغانستان و قطعات منظم نظامی پاکستان سقوط نمود ، قاضی حسین احمد با شماری از اعضا ورهبری ای اس ای پاکستان بدون مجوز قانونی ،داخل قلمرو افغانستان (ولایت خوست) شده و به کشتار دستجمعی هموطنان مان مبادرت ورزیدند  وبه همین شکل قاضی حسین احمد در تسلیح و گماشتن طالب ها  جهت تخریب وازبین بردن آثار تاریخی ، فرهنگی ، کلتوری و بلاخره تخریب تمام شیرازه های سیاسی و اقتصادی افغانستان  ، نقش عمده را ایفا نموده است . او بیشرمانه درجواب اقای کرزی مینویسد که حاضر است در زمینه با کرزی همکاری نماید او مینویسد " من با افرادی که در مسایل افغانستان دخیل هستند، چه در حکومت و چه در اپوزیسیون رابطه دارم. همچنین در افغانستان رابطه من هم با افراد در داخل حکومت و هم در بین مخالفان خوب است که طالبان و حزب اسلامی هم شامل آنها است. بر اساس این روابط من می‌توانم یک نقش میانجیگر را بازی کنم. از این رو من به حامد کرزی پیشنهاد کردم که جرگه ای بوجود بیاید که در آن طالبان و حزب اسلامی شامل باشند".  با این نوع اعتراف قاضی حسین احمد در امور داخلی کشور چه باید گفت ؟.آیا این نشان دهنده دست باز حاکمان وتجاران سیاسی پاکستان در تعین سرنوشت مردم و کشور ما نیست ؟. آیا ارتباطات غیر مشروع اراکین  دولت را باسیاسون و استخبارات پاکستان میتوان انکار کرد ؟.

- نواز شریف فردی دیگری مخاطب آقای کرزی است که درزمان دورۀ صدارت اش برعلاوۀ که دست آن بخون هزاران هموطن ما آغشته است  وهمه هستی کشور را بتاراج و یغما برد . او در زمان مبارزات  اش غرض  احراز پُست صدارت درسال 1994 میلادی در پاکستان در جریان مصاحبه تلویزیونی از جمله افتخارات اش برای مردم پاکستان  یکی هم  متلاشی کردن قوای مسلح  وازبین بردن دولت قانونی افغانستان  را ،یادآور شد  . نواز شریف همیشه  با استفاده از فرُصت مناسب درتعمیق بی ثباتی ، تشدید وترویج خصومت های ملی ،قومی  ، زبانی  وهمچنان نفوذ عده از مهره های اساسی  درساختار سیاسی و دولتی کشور نقش عمده را ایفا نموده  و همین اکنون هم بمثابه فرد فعال در بی ثباتی کشور نقش و جایگاه خویشرا دارد .

مضحک اینکه درجریان چند سال اخیر و بخصوص در ماه های گذشته سرحدات شرقی افغانستان در مخالفت به نورم های قبول شده بین المللی و حسن همجواری پیوسته مورد انداخت های سلاح ثقیل نظامیان پاکستان قرا ر گرفته است و جناب کرزی بجای اتخاذ تدابیر امنیتی و دیپلوماتیک غرض جلوگیری از انداخت های پراگنده دشمن بالای مردم ملکی و عام کشور ، چنین اظهار عقیده مینماید" که درآنطرف خط اقوام من زند گی دارند و من نمیخواهم آنها در نتیجه جواب متقابل آسیب ببیند" .

ولی اینکه در نیتجه عملیات  نظامیان پاکستانی وعمال شان  و همچنان نیروهای  خارجی  مستقر در افغانستان روزانه صدها پشتون غیور غیر نظامی و بیگناه کشور دراین طرف خط نامنهاد کشته وبه خاک وخون یکسان میشوند ، آقای کرزی بحیث رئیس جمهور کشور هیچگونه احساس مسوولیت نمیکنند . آقای کرزی با این اظهار نظر خویش یکبار دیگر  پاکستانی مشرب بودنش را برای مردم با شهامت مان برملا نمود .  او بمثابه رئیس جمهور افغانستان  باید از حاکمیت ملی ، تمامیت ارضی و حقوق اتبعای کشور اش در مقابل حملات خارجی دفاع نماید ، ولی با تاسف و به قول خود اش که دیگر این مردم  برایش بیگانه است .

قابل تذکر است که تیم کاری و اراکین دولتی آقای کرزی سخت درتلاش اند تا در انتخابات آینده کشور از عقاید مذهبی مردم ، استفاده سیاسی نمایند  ، تجارب چند دهه اخیر ثابت نمود که مهره های اجانب به خاطر بقا و اقتدار شان از اعتقادات پاک مذهبی مردم استفاده سو نموده اند . ولی باید خاطر نشان ساخت که دیگر مردم  ، نهاد های جامعه مدنی و سایر سازمان های سیاسی ملی ، مترقی ودموکرات کشور به این امر معتقد گردیده اند که هیچ نظر ، ایده و روش های غیر مسوولانه ،نمیتواند همسوئی ، همگرائی  ، مردم را بخاطر دفاع ازمنافع علیای کشور  خدشه دار نماید  و هرگونه اظهارت ناموجه و روش های توتالیترکه باعث ایجاد تفرقه دربین مردم گردد ،ازجانب مردم نیک طینت ما  منتفی میباشد.

دراین وضعیت آشفتگی ،پراگنده گی وعدم اتخاذ سیاست های روشن ازجانب دولت ، مردم فقط در اتکا ، اعتماد وهمکاری با سازمان های سیاسی ملی و مترقی  کشور میتوانند ، تفاهمات بین الافغانی را که در جهت تامین وحدت ملی ، دفاع ازحاکمیت ملی و حفظ هویت ملی ما موثر میباشد ، سازماندهی نموده ،در تماس باهم ، درمشوره باهم،در تفاهم باهم ،در اتفاق باهم ودر اتحاد باهم  مشکلات وطن را حل وفصل نموده ، کشور را از ورطه نابودی نجات  دهند.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت