رئیس جمهور افغانستان آقای کرزی و طرف های غربی اش بخصوص امریکا در این روز
های اخير سياستی را در پيش گرفته اند که در اصطلاح سياسی
Brinkmanship
خوانده می شود. بر اساس اين سياست هر دو طرف آگاهانه يک مناقشه سياسی خطرناک را
با بکارگيری همه وسايل تهديد تا لبه پرتگاه فاجعه کشانده اند. دفاع از این
لفازی ها و بگو مگو ها از دو طرف در اين منازعه بی معنا و حتی منطقی در معنای
این گفتگو های های رسانه ای سرچشمه آن به دفاع از منافع ملی نیست به باور
نویسنده رئیس جمهورافغانستان میخواهد در آخرین روز های حاکمیت خویش تا بلکه
بتوانند از طرف مقابل حداکثر امتياز ممکن را بگيرد و خود را از تشویش های بعد
از ریاست جمهوری فارغ بال بسازد امریکا نیز از زبان زور سخن می گوید تهدید
اخیر جنرال جوزف دنفور قومندان ناتو در افغانستان و آماده باش قوت های ناتو
بخاطر عکس العمل به سخنان اخیر آقای کرزی میتواند در آینده خیلی بحران آفرینی
باشد علت در پيش گرفتن اين سياست آن است که هر دو طرف ميدانند که خود فاجعه ای
که مشاجره را به طرف آن می رانند، برای هر دو طرف عواقب نامناسبی دارد و طرف
مقابل امریکا ممکن است برای پرهيز از عواقب فاجعه برای خودش در حال حاضر به
مصالحه و دادن امتياز موقت به جناب کرزی تن در دهد. و محبس بگرام را بعد از
چندی تسلیم افغانستان نماید اما به عقیده من در دراز مدت ويژگی چنين سياستی
اين است که سرانجام آن به شدت غير قابل پيش بينی است و طرف امریکا در اين
رابطه به ريسک و تقبل خطر هرگز دست نخواهد زد. و ان را در انتخابات 2014 به
ضرر آقای کرزی دنبال خواهد کرد
از همان زمان که آقای کرزی گشتی نرم را با امریکا اعلان کرده بود به درستی
فهمیده میشد که حلقات معین در ارگ ریاست جمهوری فرصت را غنیمت دانسته تلاش
میکنند تا این کشتی نرم را به کشتی کج تبدل کنند معلوم بود حکومت افغانستان
جهت گيری ديپلماسی خود را به سوی سياست لبه پرتگاه و استفاده حداکثر از همه
تهديدها علیه امریکا روز به روز تغيير داده می رفت وسايل تهديد آمريکا نیز
آشکار بود خیره سری در مقابل صحبت های گاه و بیگاهی دولت افغانستان و اهمیت
ندادن به فرامین و دیدگاه های رئیس جمهور افغانستان عجیب است جناب رئیس جمهور
افغانستان هر صبح وشام سخن از استقلال و تمامیت ارضی می زند کشور که استقلال
اقتصادی ندارد استقلال سیاسی آن نیز زیر سوال است در اين رابطه به انحراف
کشيدن مبارزات ملی و جهت گيری به سوی از هم پاشيدگی افغانستان و آن هم در
شرايطی خیلی دشوار و سرنوشت ساز دامن زدن به بحرانی که عواقب ناگوار را با خود
خواهد داشت و هم با پيش انداختن رئيس جمهوری که آگاهانه شب و روز و در موقعيت
های حساس به جای حساس سياست آمريکا انگشت انتقاد حواله میکند باور دارم تصور را
که رهبری دولت جمهوری افغانستان دارد در محاسبه روی اين که به دست آوردن اجماع
بين الافغانی عليه امریکا و به راه انداختن تظاهرات و فیصله های شورای علما
میتواند امریکا را به زانو در آورد دچار اشتباه شده اند. به نظر ميرسد اين
مساله درست نباشد دولت افغانستان و آگاهان سیاسی ميداند که احتمال اجماع بين
الافغانی به علت اين که سازش با طرف قدرتمندتر مفيدتر است بالاست. در حقيقت
جمهوری اسلامی افغانستان تاکنون طوری عمل کرده است که نشان ميدهد طرف مذاکره و
منازعه نسبت به دولت افغانستان و شورای عالی صلح آمريکا را بهترميدانند و
امتياز مورد نظر را امریکا در دراز مدت به آنها خواهد داد نه به دولت
افغانستان رهبری دولت افغانستان باید بداند و باور داشته باشد اين همه بدان
معنا نيست که امریکا از انواع مانورهای سياسی و مذاکره و امتياز دادن و گرفتن
به طالبان استفاده نمی کند. برعکس رژيم کابل نیز در تلاش است اگر بتواند از
این بازی های شطرنج نهايت استفاده ببرد ولی به منظور فشار گذاشتن بر يکديگر.
در اين رابطه اظهارات ظاهری و ديپلماتيک که در انطباق با فضای سياسی و به
منظور تبليغ سياست ويژه ای گفته می شود که هرگز مهم نيست، در سياست لبه پرتگاه
دولت افغانستان موفق شده است سر و صدا های مطبوعاتی را دامن بزند اما بعد از
تهدید جنرال امریکایی بخاطر آماده باش قوت هایش ریاست جمهوری افغانستان چنین
فیصله را به خور مطبوعات داد که عقب نشینی 180 درجه را نشان میدهد (کرزی:
اظهاراتم برای اصلاح بود، نه تخریب ما رابطه دوستانه میخواهیم، "ولی دوستی بین
دو ملت مستقل. رئیس جمهوری افغانستان در برنامه "جرگه آزاد" بیبیسی که با
همکاری تلویزیون ملی افغانستان برگزار شده بود گفت که از کمکهای جامعه جهانی و
به خصوص آمریکا سپاسگزار است.)
با این عقب نشینی نمیخواهم تبصره داشته باشم اما
بايد توجه داشت در سياست لبه پرتگاه حکومت افغانستان اين ريسک را پذيرفته است.
و مهم تر اين که تا کجا و با چه سرعتی می خواهد در اين رابطه پيش برود و یا به
سیاست عقب گرا یکبار دیگر دست زند حرف جداگانه ایست که بزودی دیده خواهد شد بر
عکس بعضی از ارگ نشینان ها فکر می کنند اگر امکان و روزنه ای برای امتياز
گرفتن از آمريکا وجود داشته باشد، وقتش همين فرصتی است که آقای کرزی هر روز
علیه امریکا سخنرانی میکند بحران اقتصادی امریکا مخالفت حزب جمهوريخواه در
داخل آمريکا با دمکرات ها و ده ها مشکل دیگری که امریکا به آن دست و پنجه نرم
میکند مشاورین ناعاقبت اندیش جناب کرزی را وا داشته تا فکر کنند اگر بدون
گرفتن امتياز از امریکا عقب نشينی کند، مشکل شان بخاط آینده سیاسی حل نشده
است. کسانی که راه عقب نشينی را بروی خود بسته می بينند سياست فرار به جلو را
انتخاب می کنند. يا امتيازی می گيرند و شرايط مطلوب تری برای عقب نشينی فراهم
می کنند يا همه را
یکجا
با خود به پرتگاه نابودی می کشانند. به هرحال برای همسایه های ما ایران و
پاکستان تنش با امریکا بخاطر ويرانی افغانستان يک سره سود است. برای ما
افغانها همه اين سیاست ها و مناقشه ضرر است. زير بار گرسنگي، فقر، فلاکت نا
امنی برای مردم ما رقتبار است. مردم افغانستان بايد از اين سیاست در لبه پرتگاه
دور شوند. مردم ما طرفدار تفاهم بخاطر آینده سعادت مند کشور خود هستیم مجرا جوی
ها از هر نام و مکانی که باشد هرگز به سود مردم افغانستان نیست بلکه آب به
آسیاب دشمن ریختن است از طرف دیگر مردم ما با هوشیاری بکوشند و تلاش نمایند تا
خود را از شر زمامداران خلاص نمایند که افغانستان را درست در کانون سياست
ويرانگرانه ی قرار داده اند که هرگز به نفع منافع ملی نیست در حال حاضر کشور و
مردم ما با صدای مستقل نياز دارند. صدايی مستقل از حکومت , خواهان بازپس گرفتن
پول به چپاول رفته و حق گرفتن مردم از مدعيان قيمومت بر افغانستان باشند، و
مستقل از قدرت های خارجی که سياست های جنگجويانه و توسعه طلبانه ی کشور های
همسایه در افغانستان و منطقه. در حال حاضر سوال اساسی اين است که آيا مردم
افغانستان می توانند برای صدای مستقل خود در معادلات بين الافغانی و منطقوی
جايی شايسته باز کنند؟ اگر زمامداران از سیاست های ناعاقبت اندیشانه و ماجرا
جویانه بگذرند پشت در و دیوار سر نوشت ملت و مصالحه را نادرست رقم نزنند بلی
مردم ما دانش و شهامت آنرا دارند که خود تعریف مشخص از دوست و دشمن داشته
باشند و برای فردای خود و فرزندان خود راه روشن را انتخاب کنند
.