احمد سعیدی

 

سخنرانی سالیانه بارک اوبا ما به افغانستان چه پیامی داشت؟

بارک اوبا ما رئیس جمهور امریکا در اولین سخنرانی سالیانه دور دوم ریاست جمهوری اش به مسئل  مختلف کشور وجهان تماس گرفت در قدم اول نیاز های حاد وحیاتی امریکا را به بحث گرفت و سپس مسئله امنیت جهانی ، دغدغه های اتمی ایران وکوریای شمالی وخطرات القاعده وتروریزم وامنیت  سر بازانش  در بسیاری از کشور های دنیا که در انجا  مأموریت نظامی دارند را فراموش نکرد اما در مورد افغانستان سخنانش خیلی سرد وسطحی بود که هرکس به اندازه فهم ودرکش ازان پیام گرفته ودرک منی نویسنده ازین پیام خیلی ضعیف  ونسبت به اغانستان بی اثر بود.

بر جسته های سخنرانی اوبا ما در مورد افغانستان:

طور فشرده وبی دلیل  گفت: جنگ افغانستان اواخر سال 2014 پایان خواهد یافت.
به تعداد 34000 سرباز آمریکایی در سال کنونی میلادی به این کشور باز خواهند گشت.
می توانیم با اطمینان بگوییم آمریکا ماموریت خود را در افغانستان کامل خواهد کرد و به هدفش در شکست دادن هسته القاعده دست خواهد یافت.
دولت آمریکا در حال مذاکره با دولت افغانستان برای تصویب موافقت نامه ای است که بر دو محور متمرکز است: آموزش و تجهیز نیروهای افغانستان تا این کشور دوباره دچار اغتشاش نشود و تلاش های ضدتروریستی که به ما اجازه دهد باقیمانده های القاعده و وابستگان آنها را تعقیب کنیم..

این اظهارات آقای اوبا ما در دو محور  که از رسیدن به هدف اطمینان میداد واینکه نگذارد افغانستان دوباره دچار اغتشاش شود  تا جای امیدوار کننده بوداما  نسبت کلی گوئی ومجهول بودن  وبیان نکردن میکانیزم روشن  ونحوۀ رسیدن به  هدف  ابهامات جدی وجود دارد که مایه نگرانی شدید مردم افغانستان خواهد شد

نکات مبهم وتشویش زا: بلی از سخنرانی آقای اوبا چندین ضعف ونقیصه را نسبت به اوضاع افغانستان میتوان برداشت کرد وازان بشرح ذیل یاد آوری نمود.

1-. خروج سریع عساکر امریکایی افغانستان قبل از تأمین صلح وثبات در کشور بر خلاف سفارش های رهبران ناتو : همانطوریکه روسها افغانستان را در حالت جنگ رها کردند آمریکائیها هم قبل از تأمین صلح وثبلات هدفیکه هجوم شانرا توجیه میکرد طور سریع وعجولانه افغانستان را به با تلاق جنگ های داخلی خواهد کشانید.

2.: به همین تر تیب بارک اوبا تصریح نکرد که به چه تعداد از سر بازانش در افغانستان باقی میماند ودر مقابله با مخالفین مسلح چه نقش بازی میکنند.بلکه مسئله را ختم شده اعلان نمود ونقش تعلیم وآموزش وتوصیه را کافی دانست که یقینا مایه نگرانی است.

3 به مسئله قرار داد های امنیتی وپیمانهای استراتیژیک با افغانستان وپیامد های آن حرف بزبان نیامد که قابل مکث است. این بی إعتتنائی های همه از سخنرانی های أخیر جناب حامد کرزی رنگ گرفته که خودرا مستقل وخود کفا اعلان نمود.این در حالیست که همه ناظرین اوضاع از ضعف نیرو های امینتی افغانستان آگاه اند واینکه هیچنوع سلاح مدرن در دسترس شان قرار ندارد وحتی در برخی موارد به دشمن می پیوندند.

4.عدم اشاره به مسئله  انتخابات افغانستان وحمایت ازین پروسه.بلی همه دار وندار افغانستان یک حکومت منمتخب است  حتی اگر با جعل وتقلب آمیخته باشد اما فکر میشود این پدیده در کشور بمثابه یک یاد گار بوده که دیگر تکرار نخواهد شد چون حاکمان کابل اینبار خود شان مسئولیت بر گزاری این پروسه را بعهده گرفته ودر مورد مداخله خارجی ها هوشدار داده اند حالا شده این همه دست آورد ها پدیده داخلی وحاصل دست رنج حاکمان آغوشته بفساد افغانستان.

5-.به  حرکت طالبان وچگونگی گشایش دفتر شان در قطر واحتمال مذاکره با حکومت افغانستان ویا نقش پاکستان درین زمینه هیچ تماس گر فته نشد موضوع که از دید حکومت  افغانستان خیلی حیاتی و خوراک رسانه ها وترانه روز سخنگویان ارگانهای سیاسی حکومت کابل است.وحامد کرزی بعد از باز گشت از پاکستان با إعتماد کامل از صلح با طالبان سخن گفت ومژده داد که دیگر آمریکائیها با طالبان نمی جنگند واین آرزوی دیرینه ما بوده وهست.

نخست  به انگیزه ها ودلائل احتمالی بی توجهی بارک اوبا نسبت به مسائل فوق اشاره نموده بعدا خطرات ناشی ازین  نا مهربانیها وسردی روابط با دوست اتسراتیژیک را ارائه خواهم نمود واینکه مسئولیت بحرانهای ناشی ازین بازی ها بدوش کیست.

دلیل ساده انگاری مشکل افغانستان::همه دوستان به قواعد واخلاق سیات بین المللی آشنا اند ومیدانند که صدای دست دوم نتائج فشار دست اول است .فکر میکنم بی توجهی وبی علاقه گی بارک اوبا ما به مسائل حاد وحیاتی افغانستان بر میگردد به نوع سیاست گذاری های  شکسته وریخته حکومت افغانستان  سیاست  بی قاعده وضد ونقیض که مایه دلسردی جانب مقابل شده وبزرگ منشی های کاذبانه آقای کرزی که خودرا در عین تحت الحمایه بودن استقلال طلب وبی نیاز از دیگران اعلان میکند و در ارتباط به امضای قرار داد امنیتی عدم مصئونیت قضائی سر بازان امریکائی را شرط  گذاشت وطالبان را دوست وبرادر خواند و ادعای افغانی بودن پروسه صلح را طور غیر واقعی تکرار کرد.

نخواست مقامات افغان ازین سخنرانی خوراک تبلیغاتی بسازند: بارک اوباما بخاطر اینکه در کانفرانس مطبوعاتی واشنگتن کاملا  روشن ساخت که عساکر ما در هیچ کشور دنیا بدون داشتن مصئونیت قضائی اجرا وظیفه نمیکنند واین را رئیس جمهور کرزی هم میداند. وماندن ما در افغانستان ونحوه ایفای وظیفه همه مربوط بخواست ونیاز افغانستان است. اگر به همین شرائط خواسته باشد ما حاضریم وحالا نوبت حکومت کابل است که قرار داد امنیتی را متناسب با شرائط کشور های دنیا  با آمریکا امضا کند نه اینکه ازین ضرورت حاد وحیاتی یک خوراک سیاسی دیگر ساخته خودرا قهر مکان ملی وشخص استقلال طلب ومتکی بخود معرفی میکند لذا به همین دلیل لازم ندانست باری دیگر حامد کرزی  بخاطر تحریف ذهنیت افغانها عکس العمل نشان دهد وبه تکرار هذیانهای بیمورد بپردازد. به همین تر تیب در مسئله صلح وانتخابات  که حامد کرزی این مسائل را یک پروسه افغانی دانسته  مداخله هرکشوری دیگری را رد میکند وامریکا هم میگوید بهتر ازین چیست که بار گران بدوش نکشد ومنت مزدور را بجان نخرد..

از آنچه گفته آمد این انتباه بدست میاید که بارک اوباما قصدا  نمیخواست به مسائل تماس گیرد که  برای  حامد کرزی مضمون ساز باشد ودر عکس العمل با اظهارات وی در کابلل کانفرانس مطبوعاتی دائر  وعلیه ولی نعمت خود سخنرانی نماید وازین طریق خودرا به مردم  شخصیت ملی واستقلال طلب معرفی کند.امنیت، صلح و انتخابات  هر سه نیاز مردم افغانستان است که در گذشته به کمک مالی نظلمی وسیاسی کشور های حامی افغانستان انجام شده وحال که دور  دوم ریاست جمهوری جناب آقای کرزی به پایان میرسد وجنگ وکشتار همچنان ادامه دارد  مخالفت علیه جامعه جهانی طبعا به منظور هموار ساختن جاده های بحران  بخاطر اهداف مرموز در افغانستان صورت میگیرد. بحران که بتواند کودتای سفید حامد کرزی را بخاطر ادامه حاکمیت در افغانستان توجیه  وملت را بخاک سیاه بنشاند.

هرچند قربانیها وتلفات ومصارف که آمریکائیها وکشور های هم پیمان در افغانستان داده اند از نظر شان أهیمت دارد اما تعمل خام ونا سپاسی رهبران و سیاستمداران ما با هم پیمانان خارجی  باعث دلسردی شان از ادامه مأموریت در افغانستان شده و آمریکا به این نتیجه رسیده، ملتی که قادر به حفظ سر زمین خود نبوده وظرفیت تماس وتعامل با کشور های حامی دموکراسی وارزش های مدنی  را نیز نداشته باشد بهتر است توسط استخبارات پاکستان اداره شود. با آنکه در سال های گذشته روابط آمریکا وپاکستان ظاهرا به سردی گرائید ولی گاهی هم سیاستمداران پاکستانی در صدد قطع علاقه ویا از دست دادن آمریکا نشدند  وتلاشهای مجدد شان باعث شد تا بار دیگر آمریکا این کشور را من حیث هم پیمان استراتیژیک ودایمی خود قبول کند وآهسته آهسته تقدیر افغانستان را بدست همین هم پیمان خود بسپارد.خلاصه اینکه سخنرانی بارک اوبا ما نسبت به افغانستان خیلی سرد وبی ارزش بود وهر گز به یک مأموریت پسندیده اشاره نکرد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت