محمدعوض نبی زاده
نشست پاریس تکانه ی جدید برای مذاکرات صلح
گروه طالبان؛ پدیدهای بغرنج و چندلایه با ساختارساده و ابتدایی ورفتارهای پیچیده در نیمه ی دهه نود میلادی قرن بیستم تشکیل شد که موجودیت فرهنگ خشونت ، طالبان را در درون قبایل پشتون حامی قابل پذیرش ساخته است.گروه طالبان دارای روحیات فردی، آموزههای فکری- اعتقادی و ملاحظات سیاسی خاصی ،بوده که رفتار و عملکرد شان، را استمرار می بخشد. بر اساس تقسیم بندی استخباراتی پاکستان گروه طالبان به سه جریان ظاهرا جداگانه تقسیم میشوند. یکی از این جریانات (طالبان قطر) است که ، اماده ی مذاکره با امریکا اند وجریان دیگر به رهبری ملا محمد عمر برای نزدیک شدن با حکومت کابل تلاش میکند وجریان سوم ازوابستگان القاعده بوده که در خدمت استخبارات نظامی پاکستان قرار دارد. گروه طالبان پس از حضورنیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان، به سمت پیچیدگی معناداری پیش رفتند و زوایای آشکار و پنهان پروژه مذاکرات آمریکا باطالبان، ازاواخر 2011م، در ادبیات سیاسی و امنیتی آمریکا، اعلام شد که «طالبان را دشمن آمریکا نمیداند».آمریکا گزینههای گوناگون رابرای مذاکره با طالبان در نظر دارند، اما اکنون این امتیاز را به پاکستان دادهاست برای اینکه پاکستان در افغانستان میتواند نقش اصلی ومهمی را ایفا کند، نقشی که عربستان، قطرو ترکیه از ایفای آن عاجزند. طالبان در گذشته نشست های شان با مقامات امریکایی و حکومت کابل را تکذیب می کردند و اما این بار اشتراک دو نمایندۀ شان در نشست پاریس رابطورعلنی تایید کرده است. نشست پاریس از لحاظ ترکیب از اهمیت زیادی برخوردار بود ،زیرا درین نشست گروههای مختلفی که سالها در مقابل یک دیگر در سنگرهای نظامی و سیاسی قرار گرفته بودند نخستین بار با این کمیت در پا ی میزهای مذاکره نشسته ،تبادل افکار نمودند.پیش ازین حکومت افغانستان، می خواست جریان مذاکرات صلح با طالبان را بدون مشارکت احزاب ونهاد های مدنی، به پیش ببرد اما گردهمایی پاریس،این انحصارطلبی حکومت کابل را شکست که بعد از دو دوره مذاکرات انحصار گرایانه تیم حاکم این سومین نشست در پاریس است که از سوی بنیاد پژوهشی استراتژیک فرانسه در شهر شانتی فرانسه برای دو روز در عقب دروازههای بسته برگزار ودر حدود ۲۵ نفر از شخصیّتهای مطرح و فعال افغانستان اشتراک ورزیده بودند درگفتگوی پاریس رهبری جبهه ملی افغانستان، نمایندگان حکومت، ائتلاف ملی، نمایندگان طالبان قطر، اعضای شورای عالی صلح، حزب اسلامی حکمتیار و نمایندگانی از جامعه مدنی - مقامات وزارت خارجه و دفاع فرانسه، در حدود شش تا ده تن ازکارشناسان به شمول نماینده ی از پاکستان نیز حضور داشتند.
نشست شانتی فرانسه ، تکانه ی جدید برای مذاکرات بعدی صلح با قاعده وسیع ملی وبا نظارت جامعه جهانی خواهند بود .نمایندگان طالبان درنشست پاریس بالای نقش مهم جبهه ملی افغانستان در مذاکرات صلح و اینده افغانستان پافشاری بیشتر داشتند ورهبری جبهه ملی افغانستان یگانه نهاد سیاسی مطرح و طرف اصلی مذاکره با طالبان و حزب اسلامی در گفتگوی پاریس حضور پر رنگتر از دیگران داشت . موضعگیری نمایندگان طالبان در نشست پاریس ، نشان میدهد که این نمایندگان، در همسویی استراتژیک با حلقات نظامی و استخباراتی پاکستان قرار دارند؛ زیرا نقشۀ راه صلح افغانستان از اسلام آباد میگذرد چون طالبان ابزاری برای پیشبرد جنگ نیابتی آنان در افغانستان هستند. در نشست پاریس نمایندگان طالبان برخلاف دیگر نمایندگان کنفرانس با یک ویزه یک ورقی بدون پاسپورت در پاریس امده بودند و روشن نیست که برای نمایندگان طالبان کدام دفتر این گذرنامه ها را صادر نموده است ودر پیش روی هردو نماینده ی طالبان در بالای میزجلسه ی کنفرانس امارت اسلامی نوشته شده بود .
در گفتگوی پاریس نمایندگان طالبان بالای نکات ذیل تاکید نمودند ,با دولت کابل مذاکره نمیکند , نیروهای خارجی باید هرچه زودتر کشورا ترک گوید ,قانون اساسی جدید مطابق به خواست طالبان باید تدوین گردد و انتخابات زیر نظر امارت اسلامی طالبان برگزار شود.در نشست پاریس میان نظریات طالبان وحزب اسلامی حکمتیار نزدیکی زیادی دیده می شد. ولی نمايندگان حزب اسلامی، روى نقش احزاب سياسى در انتخابات، نظام صدارتى و اصلاح و تعديل قانون اساسى و حکومت انتقالی تأكيد داشتند. نمایندگان حزب اسلامی و طالبان تاکید ورزیدند که اردو و پولیس برای تامین استقلال و تامین امنیت در کشور ضرورتی حیاتی است تا این نیروها واقعا شکل ملی بخود بگیرند نباید معاش بگیر و اجیر باشند بلکه لازم است تا هریک از اتباع کشور وقتی به سن قانونی می رسد، خدمت اجباری سربازی را انجام دهد زیرا داشتن اردوی اجیر موجب می شود تا افغانستان وابسته به کمک خارجی باقی بماند، نمایندگان طالبان می گفتند ما به حقوق بشر معتقدیم وهمچنان به زنان حق کار،انتخاب وتحصیل قایل هستیم اما همه بایددرچوکات اسلام وشریعت انجام گردند. نمایندگان طالبان و حزب اسلامی امریکا را متهم نمود که یک دولت فاسد و آلوده به مواد مخدر را در افغانستان حاکم ساخته است و اصلاح آن ممکن نیست که بعد از خروج نیروهای خارجی در سال 2014 –میلادی این حکومت فاسد مقاومت نکرده وسقوط خواهد کرد.گروه طالبان برای مشروعیتبخشیدن به خود بر مشروعیتزدایی از ساختار سیاسی حاکم درکابل تلاش میکندتا در بلندمدت خود را به عنوان «گزینه برتر» برای صلح و ثبات در افغانستان به جامعه بینالمللی بقبولاند. پس از دوروز گفتگو توافق صورت گرفت که نشست ها ی صلح بعنوان بهترین گزینه برای بیرون رفت از مشکلات تعقیب و ادامه یابد.در همین حال اقای حکمتیاربعد از نشست پاریس هشدار داد که افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو، به جنگ داخلی کشانیده خواهد شد.؛ شاید هشدار اخیرگلبدین ، کشور را به سمت ناامنی و آغاز جنگ های داخلی منحرف کندو به تکرار همان تجربه ی تلخی خواهد انجامید که در دهه ی نود میلادی در کشور، اتفاق افتاد. در حالیکه ، برخی ازاعضای رهبری پشین حزب اسلامی حکمتیار بعد از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون در بلندترین مقامات دولتی ودر تیم حاکم حکومت فعلی مصروف کارند و سیاست حزب اسلامی گلب الدین را در داخل حکومت سمت دهی میکنند اما با این وصف، به چه دلیلی این هشدار ها را گلبدین برای نیروهای خارجی میدهد که ممکن است ،حزب اسلامی از برخی گفتگو های صلح با طالبان کنار گذاشته شده ودر برابر چراغ سبزهای حزب اسلامی برای گفتگوهای صلح، جامعه ی جهانی و حکومت کابل بی رغبت و سرد برخورد می کند باشد.
اپوزيسيون سياسى حکومت در نشست پاریس ، جبهه ملى، ايتلاف ملى ، حزب حق وعدالت ونمايندگان جامعه مدنى وزنان درباره نظام سياسى برخواسته از آراى مردم ونظام صدارتى درباره توازن سياسى ومشاركت احزاب سياسى وزنان وتقويه نقش آنان درنظام انتخاباتى واستقلال كميسيون انتخابات ورعايت استقلال قواى مقننه وقضائيه از سلطه قوه اجرائيه تأكيد داشتند. درباره مذاكرات صادقانه ميان همه جناحهاى افغانى وختم خشونت و فصل جديد اعتمادسازى ملى را راهكشاى معضلات كشور ياد آوری نمودند. باقبول تعديل وتتميم قانون اساسى باملاحظه نقايصى كه درجريان تطبيق آن رونما گرديده يك ضرورت دانستند. احترام گذاشتن به تنوع قومى، زبانى ، مذهبى ، جنسيتى ،رعايت حقوق آنان وتاسيس نهادهاى پايدارو به رسميت شناختن حقوق احزاب سياسى ازمؤلفه هاى يك صلح پايدار دانسته شد. از انجائیکه پاکستان و طالبان خود را پس از 2014 برنده میدانند در صدد آن هستند تا توافق جبهه مخالف پیشین و مخالفین سیاسی کنونی حکومت کابل را به عنوان گروه های بزرگ قومی در تشکیل دولت آینده حاصل کنند که علاقمندی طالبان و پاکستان در مذاکره با جبهه ملی افغانستان و دیگر احزاب سیاسی به ایجاد اطمینان به آنها در بهره وری از قدرت سیاسی پس از کرزی و خروج قوای خارجی نهفته است.
حکومت افغانستان بدون در نظر داشت پرنسیب های حکومت داری ، با موجودیت سه نماینده خود نشست پاریس را بی اهمیت ، جلوه داده ،در حالی که این حکومت نمایانگر اراده جمعی نظام نیست و در تیم رهبری حکومت نیز اجماع نظر وجود ندارد.حکومت در سال های اخیر صرفا شعار صلح سر داده و عملا مخالف این پروسه است .حکومت کابل گفته که بعد ازاین مذاکرات صلح درداخل افغانستان برگزارمی شود تاحکومت مذاکرات صلح را ،مدیریت نماید. حکومت صلح را همانند ابزار معادلات سیاسی در نظر می گیرد نه نیاز جامعه. هر صلحی که سبب تضعیف قدرت حکومت وموازنه ی قدرت در کشور به نفع گروه های سیاسی مخالف حکومت شود با مخالفت تیم حاکم ارگ مواجه می گردد. برای این منظوردولت افغانستان به دنبال تطبیق طرحی است که در گفتوگوهای مستقیم باطالبان، بایدپاکستان جایگزین آمریکا شود و کنترل سیاسی مناطق جنوبی و شرقی این کشور را به گروه طالبان واگذار کنندتا جنگ با آتشبس در سال 2015 به پایان رسیده و مذاکرات صلح را به میزبانی عربستان سعودی هرچه زودتراغازنماید.در این طرح حفظ نقش حامد کرزی پس از پایان دوران ریاستجمهوری وی در نظر گرفته شده است. این طرح که به «نقشه راه صلح تا سال 2015» معروف است و مطابق به ان ، طالبان، حزب اسلامی سلاح خودها را برزمین گذاشته و درقالب احزاب سیاسی فعالیت کرده ودرانتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا میکنند.نیروهای امنیت ملی افغانستان به عنوان تنها نهاد مشروع، تأمین امنیت مردم را بر عهده خواهند گرفت.براساس این طرح پاکستان باید به حملات راکتی خود به مرزهای افغانستان خاتمه داده و زندانیان طالبان را آزادوباید در نیمه ی سال 2013 اسامی رهبران طالبان را از لیست سیاه سازمان ملل متحد خارج کنند. یکی دیگر از بندهای این طرح اعطای پستهای کابینه، مقامات ولایتی، مدیران منطقهای، فرماندهان پلیس و دیگر نقشهای کلیدی قدرت برای طالبان مد نظرمیباشند توافقات انجام شده در این طرح از ابتدای نیمه اول سال 2014 و فاز پایانی آن نیز در نیمه دوم سال مذکور قابل اجرادانسته میشوند. پاکستان از چهاردهه بدین سو برای تخریب افغانستان لشکر عظیمی از اجیران را بنامهای گوناگون تربیه و منفعت خود را در تسلط کامل این اجیران در افغانستان می بیند وحاضرنیست که دستآوردهای چندین دهه رامفت ورایگان ازدست بدهد .دولت پاکستان یکدهه قبل گروه طالبان را ایجاد وبا ورود مستقیم درجنگ توسط کرنیل ها وجرنیلهای خود سیطره مستقیم را برافغانستان قایم.کرد. پاکستان تجربۀ دیرینه از رهبران جهادی ورهبران طالبان و آشنایی بیشترازاوضاع افغانستان دارند، خوب دریافته اند که چگونه می توانند، رگه های آنان را در دست داشته باشند. چنانکه پاکستان در آوان سقوط دولت داکتر نجیب الله با ناکام گردانیدن طرح "بنین سوان" طرح توطیه آمیزی را زیر نام حکومت موقت مجاهدین عملی گردانید؛ اکنون نیزترس از آن می رود که بار دیگر افغانستان را به پرتگاه فاجعۀ دردناک دهه نود میلادی بکشاند.
ششم - ماه- جنوری سال -2013