مهرالدین مشید

 

فساد روشمند خارجی ها بهانۀ  جدیدی برای توجیه فساد ارگ نشینان

 

ارگ نشینان  متعهد به مبارزه با فساد نه، بلکه متعهد به توجیه آن هستند

 

سازمان شفافیت جهانی گزارشی را به نشر رساند که افغانستان، سومالیا و کوریای شمالی را با اخذ 8 نمره از فاسد ترین کشور های جهان برشمرده است. افغانستان در سروی سال 2011 این سازمان با اخذ نمرۀ (    ) در ردیف فاسد ترین و در سال 2010 با اخذ 13 نمره از جمله کشور هایی به حساب رفته بود که در فساد اداری مقام نیابت را از آن خود نموده بود . این گراف بصورت واضح از این واقعیت تلخ پرده برمیدارد که به رغم وعده های جرب وگرم رییس جمهور کرزی برای جهانیان و مردم افغانستان گراف فساد هنوز رو به صعود بوده و اندکترین انعطافی حتا در آن مشاهده نمی شود .

در این میان چیزی که شگفت آور است، همانا دیده درایی زمامداران کابل است که با چه بی شرمی پرده بر روی خود افگنده اند و از بام تا شام فریاد می زنند که گویا فساد در افغانستان وجود نداشته و این خارجی ها اند که در افغانستان فساد اداری را بوجود آورده اند . از این حرف ها سخن معروفی در ذهن آدم تداعی میکند که "دزد هم می گوید دزد و صاحب خانه هم میگوید دزد." چنانچه دفتر رییس جمهور پس از نشر این گزارش در گفت و گوی اختصاصی با رادیو آزادی این را تبلیغات بی بنیاد غرب بر ضد حکومت کابل خواند که گویا برای برآورده شدن اهداف شان بدین وسیله کابل را تحت فشار قرار میدهند تا در معاهدۀ امنیتی امتیازات بیشتر از کابل بگیرند و حتا افزون بر این گفت که شاید این گونه فشار ها تا پایان امضای معاهدۀ امنیتی بیشتر افزایش بیابد. شگفت آورتر این که فساد در حاکمیت را خیلی جالب توجیه کرد و گفت که خارجی ها اند که این فساد را به شکل متدودیک در افغانستان ترویج مینمایند .  با اضافه شدن کلمۀ متدودیک در قاموس فساد گستردۀ اداری حاکمان کابل، فساد دارد، اندکی رو به سفیدی میگذارد و بدین ترتیب از سیاه رویی های زمامدارن کابل اندکی می کاهد. اظهارات تازۀ مقامات کابل خیلی شگفت آور و قابل تعمق است. مردم افغانستان حرف هایی زیادی شنیده بودند که گویا عامل اصلی فساد خارجی ها اند و مقامات ارشد دولتی را خارجی ها به فساد ترغیب میکنند و اما حرف های اخیر مسؤول دفتر رییس جمهور دلالت به نوعی فساد روشمند و سییتماتیک دارد که گویا علت اصلی نهادینه شدن فساد در کشور و تبدیل شدن آن به فرهنگ خارجی ها اند که حتا در مشروعیت بخشیدن آن برای مقامات ارشد دولتی نیز دخیل هستند. خداوند مغفرت کنند فیلسوف و شاعر بزرگ نیم قاره را که می گوید: اگر این مکتب است این ملا  ---حال طفلان خرابتر بینم . تعبیر این بزرگمردان از  فساد گستردۀ اداری در حکومت کابل نه تنها مایۀ شگفت زدگی مردم  مظلوم افغانستان گردیده است؛ بلکه خدا و جبریل و مصطفی هم از تعبیر آنان حیرت زده شده اند.

این بدین معنا است که گویا خارجی ها در داخل و خارج اداره های دولتی حضور مستمر داشته و شماری را برای رشوت دادن و شماری را هم برای رشوت گرفتن تشویق میدارند. این پروسه طوری است که خارجی ها حتا مقدار پول را هم بر وفق حال مقامات تعیین می کنند و سلسله مراتب را هم در توزیع  پول رشوت خیلی دقیق مدنظر دارند. یعنی این خارجی ها اند بهای مقام های دولتی را تعیین کرده اند و بصورت مافیایی وزارا ، مشاوران و مقامات بالاتر از آن به فروش رسانده می شوند . افزونتر از این خارجی ها اند که زمین ها را برای غاصبین زمین پیدا کرده و برای آنان برنامۀ طرح و نقشه و توزیعش را درست می کنند. خارجی ها نه تنها در گسترش رشوت نقش دارند؛ بلکه این ها اند که گروپ های بزرگ قاچاق هیرویین و اختطاف کودکان را ایجاد کرده اند و با سازماندهی سرقت های مافیایی تیغ از دمار مردم مظلوم افغانستان بیرون کرده اند؛ یعنی این خارجی ها اند که جنایتکاران درون دستگاهی را برای غارت و دزدی و غاصبین را برای تاراج و راهزنی های بیشتر تشویق می نمایند. این خارجی ها عجیب مردمانی اند که حتا زمین ها را در دشت چمتله و اطراف آن پیدا کرده و وزیر صاحبان را برای گرفتن آن ترغیب می کنند و بعد برای آنان القا میکنند که بالای زمین های غصب شده باغ های زیبا بسازند و گلۀ اسپ های خویش را به نمایش بگذارند و آرزوی های واهی خود را به سر برسانند. در حالیکه هر متر مربع زمین یاد شده به بهای خون مظلومترین انسان افغانستان تمام شده است. این زمین مال صد ها یتیم و بیوه است که بوسیلۀ غاصبان ربوده شده و مقداری را  بجای حق سکوت و حفاظت از آن برای وزیر صاحب تحفه میدهد . این در حالی است که دست صد ها بیچاره در یخن آن است و این  بخشش در واقع رهایی دستان مظلومان از گریبان این غاصبان است . تا به این ترتیب وزیر صاحب دست مظلومان را از پشت ببندد و غاصب را برای تاراج بیشتر یاری نماید و حق دادخواهی مظلومان را در نطفه خنثا نماید . این خارجی ها اند که ده ها مقام ارشد برحال و برکنار شدۀ دولت را برای غصب زمین های دولتی وشخصی و اعمار شهرک های خودسر ترغیب کرده اند.

این خارجی ها اند که در مراسم حج هیآت بعثه را برای اخذ 50 تا صد دالر از هر حاجی در تبانی نزدیک با وزیر حج و اوقاف ترغیب میکند و بعد وزرای دزدی مانند چکری، قاسمی، نادر آتش، فطرت را از میدان هوایی کابل سلامت از افغانستان بیرون می کنند و حتا خارجی ها زمینه های ملاقات مقامات دولت را با رهبران به اصطلاح جهادی برای معامله روی رهایی تاراجگران فراهم می کنند. هیآت بعثه نیست که حجا افغان را در معرض معاملۀ دلالان قرار داده؛ بلکه خارجی ها عاملین اصلی اند و سازماندۀ اصلی این همه جنایات آنان هستند. این خارجی ها اند که در زمان عقد قرار داد های کلان در بخش های بازسازی، شرکت های امنیتی، معادن  و غیره مقامات ارشد را برای اخذ ملیون ها دالر رشوت از شرکت های داخلی و خارجی وادار می کنند و از کابل بانک ملیون ها دالر حق سکوت یگیرند . چنانکه زاخیلوال وزیر مالیه و اتمر وزیر پیشین داخله به اساس اسناد ویکی لیکس ملیون ها دالر از کابل بانک رشوت اخذ کرده اند. این خارجی ها اند که 900 ملیون دالر را از این بانک دزدیدند و باز هم  این خارجی ها اند که با نفوذ گذاری در محاکم کشور مانع تطبیق عدالت بر اختلاس کننده گان کابل بانک شده اند تا آنانیکه در رده های درجه اول تاراجگران این بانک قرار دارند، از چنگال عدالت در امان باشند. در حالیکه برادر رییس جمهور و معاون اول او از متهمان دست اول اختلاس کابل بانک هستند.

با این حال تردیدی باقی نمی ماند که خارجی ها رییس جمهور را اغفال کرده و بدون آگاهی از چون و چند موضوع زمین کتابخانۀ عامه را برای عزیزی بانک بخشیده اندد و مالک گلبهار سنتر را اجازه  دادند تا ساختمان گلبهار سنتر را خلاف ماستر پلان شهری تا چهارده منزل بلند کند . به این ترتیب این خارجی ها از جن ها هم نامریی تر در امور دولتداری کابل عمل کرده و این دم و دسگاه را با همه عرض و طول آن به بیراهه می برند و از راس تا قاعدۀ هرم قدرت مانند گودی های کلوخ وار به سوی آنان نگاه میکنند. باز هم این خارجی ها اندکه  کمیسیون اقتصادی را ترغیب میکنند تا در فیصدی ساختمان ها و شهرک ها شریک شوند و حتا خارجی ها مقدار درصدی سهم آنان را تعیین میکنند. در این صورت شکی باقی نمی ماند که باز هم خارجی ها زمینه را برای وزرا، والی ها، معینان و قوماندان ها فراهم میکند تا قرار داد های ساختمانی اداره های خود و ولایت ها را خود قرار داد کنند و در آن شریک شوند . مردم هر قدر که داد و فریاد بزنند، رییس جمهور هرگز صدای آنان را نشود؛ ولو که باشنده گان ننگرهار گلو های خود را پاره کنند، آب از آب تکان نخورده و به عکس جیب والی ننگرهار بیشتر پر می گردد . با این حال در افغانستان قدرتی به نام دولت وجود ندارد که از این همه تاراج ها را نگاه کند و چه رسد به آنکه مجرمان را مورد بازپرس قرار بدهد. مورد بازپرس چه که مانع اجرای عدالت بر مفسدان و اختلاس کننده گان ارشد دولتی می شود . رییس استراتیژی مبارزه با فساد چیغ میزند که اضافه تر از صد دوسیه را به سارنوالی داده که بیشتر از 15 تن مقامات ارشد دولتی شامل وزرا هستند و اما سارنوالی لب بر زمین مالیده یا میگوید که دوسیه ها به وی نرسیده و اگر از رسیدن شان هم تایید کند، به بهانۀ قانون از افشای نام آنان خود داری میکند تا بالاخره زیر فرمان مقام بالایی دولت روزی برائت یابد. این بدان معنا است که خارجی ها اند که بر اداره های عدلی و قضایی شکم افگنده اند و با اخذ رشوت به برائت مجرمین و جنایتکاران می پردازند و مجرم اصلی را رها و دستیار او را به گونۀ نمایشی زندانی میکنند.

 پس دولتی که این قدر ناتوان است و از هیچ کاری خبر ندارد و از زیر دستان ارشدش حتا آگاهی ندارد و از بازی های پشت پردۀ آنان که هیچ نمیداند. بیجای نیست که در تمام امورش خارجی ها دخیل اند و فساد را به گونۀ متدویک یعنی روشمند و برنامه ریزی شده در اداره های دولتی ترویج میکنند. چندان غیر موجه نیست که رییس دفتر رییس جمهور با جناب ایشان هم صدا شده و بر مصداق "کاسه سخن داغتر از آش" می گوید، خارجی ها برای رسیدن به اهداف شان و اعمال نفوذ در پیمان امنیتی از این گونه تبلیغات به مثابۀ اهرم فشار بهره می گیرند و گزارش افزایش فساد اداری هم از آن جمله است. در حالیکه فساد از سر تا پای نظام فواره میکند و آنانیکه به قول آقای لودین دیروز یک "چپن نداشتند و امروز صاحب ملیون ها دالر، کاخ، آرگاه و بارگاه، نوکر و چاکر و محافظ گارد های عجیب و غریب شده اند . این در حالی است که مجاهدین راستین به نان خشک احتیاج دارند و شکم سیر نمی خوابند؛ اما مافیای جهادی چنان با شرکای تکنوکرات و لیبرال به سخن مولانای روم هم غوش و گردن به گردن شده اند که دایرۀ دوستی های شان برمحور منافع شخصی است  و بس . این خارجی ها اند که مافیایی جهادی، مافیای مواد مخدر و قاچاق، مافیای سیاسی و مافیای اقتصادی و مالی را در بافت محکمی بهم بافت داده و عرصه را برای تاراج های شان هر روز فراختر نموده اند . دلیلش روشن است که بر پیوند ناگسستنی هر کدام دلالت کرده و از راس تا قاعدۀ هرم در تاراج ها شریک اند و ناگزیر اند برای جلوگیری از افشای کل موضوع تنها به از دست دادن حلقه های ضعیف مانند فرنود و فیروزی اکتفا کنند .

دولت از این همه فساد طفره رفته و برای برائت خود و پنهان کاری های ناگزیرانه بار مسؤولیت را بر دوش خارجی ها می افگند. در حالیکه مردم آگاه اند،  ارادۀ سیاسی در نظام برای محو فساد وجود ندارد و رییس جمهور هم برای به بیراهه کشاندن  افکار عامه گاه و ناگاه در برابر خارجی ها به مانور قدرت پرداخته و با چانه زنی های "زرگری" هر زمان که "کاسه به کوزه می خورد" فریاد بر می آورد که عامل هر ناکارایی در افغانستان خارجی ها هستند؛ اما مردم نسبت به موضعگیری های به ظاهر قاطعانه او در برابر امریکا و ناتو به دیدۀ شک نگریسته، مدعی اند که برخورد های رییس جمهور در برابر آنان نوعی بازی سیاسی است تا افکار عمومی مردم را به فریب بکشد . در حالیکه هر دو از چون و چند پالیسی های یکدیگر آگاه اند و با این بازی های گرگ و میش خویش مردم را به ابهام می کشند. در حالیکه در واقعیت افزایش فساد زمامدارن کابل را در موجی از تاراج های افسانه یی از خود بیگانه نموده و هر از گاهی که موج مستی های غارت اندکی در آنان فروکش میکند، سر بلند کرده و زمزمه می کنند که فساد کار خارجی ها است . زمامدارن کابل چندان ملامت نیستند که می گویند، عامل اصلی فساد خارجی ها اند؛ زیرا اگر این جنابان اندکی مسؤولیت پذیری کنند و خدا را گواه بگیرند . به فساد گستردۀ خود اعتراف کنند، همه چیز بهم خورده و مناسبات فساد آلود آنان بهم می خورد. این یک امر ناممکن در زنجیرۀ فساد ساختاری کابل است؛ زیرا زمامدارن کابل دستان شان را مانند زنجیر بهم گره زده اند تا شخص نامحرمی وارد خط قرمز فساد نشود یا یار فاسدی از درون خط به بیرون جهد . از این که این ها فساد را به گونه یی مومیایی کرده اند و فکر میکنند که رد پای بازپرس را به کلی قطع کرده اند و آماده اند تا به یگان فریاد های آقای لودین دست کم بخندند. در فساد چنان حساس اند که از گاهی اگر انگشت انتقاد به طرف شان بصورت مستقیم نشانه رود، یک باره برافروخته شده و به اصطلاح رگ جهادی شان به حرکت درمی آید . باز هم بیرحمانه و ظالمانه جهاد مردم مظلوم افغانستان را ابزار تاراج های خود می سازند که گویا دشمنان جهاد دنبال دزدان جهاد اتهام بسته اند. این ها که هر یک خود را گویی ناف زمین فکر میکنند و به نوعی باور های کودکانۀ قحط الرجالی رسیده وهم صدا و یار و یاور رییس جمهور شده و "قورقورک کنان، برگ چنار را" سر داده و با زمزمۀ قحط الرجالی فساد چه که دزدی های شاخدار خود را هم توجیه می کنند. این کابوس قحط الرجالی رییس دفتر رییس جمهور را هم به نوعی قحط الکلامی دچار کرده و در نهایت ناچاری می گوید که فساد در کشور را خارجی ها به شکل متدویک ترویج میدهند تا با این گفته بر خود اتمام حجت کرده،  کمر حرف های رییس جمهور را هم محکم ببندد و از آن برهان قاطع برتابد . در حالیکه مردم افغانستان از ده سال بدین سو زیر ساطور بهانه های قحط الرجالی رییس جمهور هر آن ضجه می کشند و آسیاب سنگ فساد، غارت و جنایت شماری اشخاص انگشت شمار بر سر و سینه های زخمی خود پذیرا شده اند. این سنگ هنوز از فراز شانه های شان برداشته نشده که آسیاب سنگ تازه یی زیر عنوان فساد متدویک خارجی ها بر آن علاوه شده است.   

در این شکی نیست که عامل اصلی فساد در افغانستان خارجی ها اند که با تهاجم امریکا به این کشور آغاز شد. تهاجم امریکا به افغانستان تنها بک برنامۀ استراتیژیک برای مبارزه با تروریزم نبود؛ بلکه در عقب این تهاجم مافیایی بزرگ نفت و گاز، مافیای اسلحه و مافیای اقتصادی امریکا دست بزرگ داشت . جنگ افغانستان زیر نام مبارزه با تروریزم به تصمیم این گروه های مافیای در گرفت که با سرازیر  شدن اضافه تر از 500 ملیارد دالر هزینه های نظامی به اضافۀ 60 ملیارد دالر هزینه های بازسای افغانستان، بیشترین نفع را مافیا های یاد شده از آن خود نمودند . این مافیا ها اند که در عقب کمپنی های بزرگ نفتی و تسلیحاتی، شرکت های اکمالاتی، امنیتی و ساختمانی قرار دارند. در این هم تردیدی نیست که  مافیا های بزرگ امریکایی شماری مافیا های افغان را هم در کمترین نفع خود شریک گردانیدند؛ اما این بدان معنا نیست که این مافیا های به گونۀ مستقیم چرخ ادارۀ کابل را با دستان خود به گردش درآورده  و عامل مستقیم فساد در درون حکومت کابل بوده باشند . نبود امنیت، قانون شکنی و عدم ادارۀ سالم در درون حاکمیت ناتوان و فاسد کابل محصول بی تفاوتی های زمامداران درون دستگاهی و بیرون دستگاهی است که از یازده سال بدین سو آسیاب سنگ آهنین فساد را بر سینه های مردم افغانستان به گردش درآورده اند و شمشیر های خون آلود فساد را بر قلب های مجروح این مردم فرو برده اند . حالا که کارد فساد زمامداران کابل به استخوان مردم رسیده است، ارگ نشینان می گویند که عامل اصلی فساد خارجی ها اند که بصورت روشمند به ترویج آن در افغانستان پرداخته اند و زمامداران کابل گودی های گوش به فرمان و آدمک های چوبی  بیش در دستان آنان نیستند. ؛ مگر زمامداران کابل نمی دانند که این فساد به بهایی فراتر از عزت و آبروی ملت افغانستان تمام شده است، اما قهرمان فساد در ارگ و اطرافیان آن به آن مباهات کرده و مانند فاسدترین حاکمان  تاریخ زیر درخت بی ننگی تمکین کرده اند. 

 

 

 


بالا
 
بازگشت