مهرالدین مشید

 

دو معمای مرموز یکی ترسیم منازعۀ افغانستان و دیگری فهرست قاچاقبران مواد مخدر

 

افغانستان کشوری که مورخان از آن به عنوان"قبرستان یا باطلاق مهاجمان تاریخ" یاد کرده اند؛ در هر برهه یی از تاریخ شاهد بدترین رخداد های فاجعه بار و ویرانگر بوده است . با تاسف که هنوز هم تهاجم حادثه آفرینی و ویرانگری با بازی بازیگران بزرگ جهانی و منطقه یی به شدت در آن ادامه دارد . دیروز اگر بر شانه های مردم افغانستان تنها بار جنگ های تهاجمی یا جنگ های تحمیلی داخلی سنگینی میکرد؛ اما امروز شانه های شان نه تنها زیر بار گرانسنگ جنگ؛ بلکه بیشتراز آن زیر کوله بار های بدتر از آن چون حکومتی فاسد با مدیریتی ناکارا نیز سنگینی دارد . تهاجم و فساد دست به دست هم داده و کشور را به میدان تاخت وتاز جنایات سازمان یافته چون مافیا های مواد مخدر، اقتصادی، غضب زمین و سایر جرایم سازمان یافته مبدل کرده است . از این رو مردم افغانستان در کنار جنگ داخلی با ده ها دشواری دیگر نیز رو به رو استند و منازعه ها، رنج ها و صد ها دشواری دیگر است . در این میان فساد مدیریتی و اداری، جنایت و قاچاق مواد مخدر از جمله بارزترین عوامل شکست حکومت کنونی به شمار میرود . عوامل یاد شده دست به دست هم داده و نگرانی های روزافزونی را برای ما بوجود آورده است . اداره های دولتی و غیر دولتی افغانستان به عوض کاهش این نگرانی ها هر روز بر نگرانی های مردم بیشتر می افزایند . کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان چند سال پیش سخن از گزارشی زیر عنوان "عدالت انتقالی" به میان آورد که در 14 فصل نوشته شده و شامل گزارش مستند از جنایات جنایتکاران، پوزش خواهی از قربانیان، عدالت خواهی، التیام بخشی و... است . این کتاب تا کنون به نشر نرسیده و مردم از محتویات آن آگاهی کامل پیدا نکرده اند . پس از آن شورای ملی به تاریخ 16 ثور 1387 شمسی مصوبه یی را زیر عنوان قانون "
مصالحۀ ملی و عفو عمومی" به تصویب رساند .

شورای ملی در یک حرکت شتابزده عفو مجرمین جنگی را اعلان نمود و بعد از تصویب آن از سوی پارلمان و توشیح آن بوسیلۀ رییس جمهور دوسیۀ عدالت انتقالی برای همیش بسته شد . این که چگونه عدالت انتقالی به دست نشر سپرده نشد و بهانه های کمشنران حقوق بشر برای علت عدم نشر آن درست است یا خیر . به هر حال هر چه باشد، نمی توان از سازش پشت پرده یی در این رابطه انکار کرد .  در این روز ها کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در یک گزارش بزرگ، زیر نام " ترسیم منازعۀ بزرگ" نام های قوماندانانی را بار ها یاد آوری کرده است که در دهه هفتاد شمسی، به کشتار بیگناهان و اسیران جنگی در جریان جنگ های داخلی متهم استند. این  گزارش مستند و تحقیقی از تخطی های حقوق بشر پس از سال 1357 شمسی در افغانستان سخن  می گوید که در ظرف شش سال در هشت صد صفحه تدوین شده است. این گزارش عاملان نقض حقوق بشر، از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق تا سقوط رژیم طالبان در سال 2001 میلادی، با تفصیل بیان کرده است و از کشتار ها به دستور مستقیم قوماندانان و یا سرگروپ های آنها حرف های مستندی دارد.
حوریه مصدق یکی از فعالان حقوق بشر که از ناظرین سازمان عفو بین الملل و از تدوین کننده های این گزارش است می گوید، در فهرست نقض کننده های حقوق بشر در جریان جنگ های داخلی، نام های کسانی هم دیده می شود که در حکومت فعلی در کرسی های مهم کار می کنند. وی به تاکید می گوید که محتویات این گزارش با حقانیت تهیه شده است. در گزارش ترسیم منازعه، در تمام افغانستان یک صد و هفتاد گور دسته جمعی ثبت شده است که از این میان یکی از قبر ها شگافته شده و معاینات بالای آن صورت گرفته است زیرا دولت افغانستان امکانات و وسایل لازم برای معاینات دی ان ای را در اختیار ندارد.

بر اساس گزارش روزنامه نیویارک تایمز، این گور دسته جمعی در ساحه وزارت داخله افغانستان کشف شده است که مقامات این وزارت از افشای آن جلوگیری کرده اند . در این فهرست تخطی کننده های حقوق بشر، به شمول هر دو معاون رییس جمهور، مارشال محمد قسیم فهیم و عبدالکریم خلیلی، نام های عطا محمد نور والی بلخ، عبدالرشید دوستم رهبر جنبش، محمد محقق رهبر حزب وحدت، حتی احمد شاه مسعود و در حدود پنج صد تن دیگر دیده می شود. در گزارش همچنان در مورد قتل افراد ملکی و زندانیان که گفته می شود توسط طالبان مسلح و سایر گروه های شورشی به شمول گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی صورت گرفته، نیز تحقیق شده است.

فعالان حقوق بشر، مقامات افغان را متهم می کنند که با تهیه کننده های این گزارش مخالفت دارند. حوریه مصدق یکی از این فعالان می گوید که حکومت افغانستان با نشر مکمل این گزارش موافق نیست. سازمان ملل طرفدار نشر آن بوده؛ اما شماری از مقامات امریکایی و افغان به دلیل احتمال درگیری های داخلی این نظریه را به جا نمی دانند. ممکن هم یکی از دلایل عدم نشر آن افشای جنایات سازمان یافته باشد که بصورت منظم بوسیلۀ گروه ها و قوماندان های کلان بر یکدیگر تحمیل شده است و در صورت نشر آن خشم یکی بر دیگری برانگیخته شود .
یک مقام  سفارت امریکا در کابل به روزنامه نیویارک تایمز گفته است: نخستین باری که این گزارش را دیده، خیلی ترسیده بود. وی ابراز امید واری کرد ه که  روزی زمان نشر این گزارش فرا خواهد رسید و اما حالا نه . در حالیکه فعالان حقوق بشر هشدار میدهند که هرگاه با تخطی کننده گان حقوق بشر برخورد و حسابگیری صورت نگیرد، بعد از خروج نیرو های خارجی در سال 2014 از افغانستان به بیرحمی های بیشتری خواهند پرداخت .

زمانیکه این گزارش را می خواندم، مطلبی در ذهنم خطور کرد که چند ماه پیش در روزنامۀ سرنوشت  خوانده بودم که در آن آمده بود که کمیسیون مستقل حقوق بشر در پیوند به نشر گزارش جنایتکاران در صدد امتیاز گیری از دولت است تا با عدم نشر آن از دولت امتیاز بدست آورد . هدف از آن سکوت رییس جمهور در رابطه به عدم تقرری کمیشنران تازه بجای کمیشنران برکنار شده بود . چنانچه بعد از نشر خبر "ترسیم منازعۀ بزرگ"  مرکز هماهنگی جامعۀ مدنی در واکنش بر آن گفت  که کمیشنران حقوق بشر از گزارش جنایات بشری زیر عنوان " ترسیم منازعۀ بزرگ" برای حفظ موقف خود تلاش دارند؛ زیرا میعاد کار  آنان به سر رسیده است و رییس جمهور به جای آنان اشخاص دیگری را تعیین مینماید . (1) در افغانستان تنها " عدالت انتقالی" و ترسیم منازعۀ بزرگ نیست که تا کنون محتویات آن به افکار عامه نرسیده است و به گونه یی به ابزار بازی میان این کیمیسیون و دولت مبدل شده و از آن بحیث چانه و فشار استفاده می شود . هر زمانیکه دولت در صدد اقدامی در پیوند به تعیین کمیشنران جدید و برکناری کمشنران تازه میگردد . این کمیسیون به سرعت واکنش نشان داده و با عنوان کردن گزارش های خود دولت را به نحوی تحت فشار قرار میدهد . تنها نرسیدن محتویات گزارش های کمیسیون حقوق بشر به افکار عامه نیست که به معمایی در نزد مردم ما تبدیل شده است . به همین گونه نشر فهرست قاچاقبران مواد مخدر از جمله معمای دیگر است  که تا کنون نزد مردم ما بی تعبیر مانده است؛ اما اینقدر مردم دریافته اند که هر وزیر داخله از آن برای موقعیت خود استفادۀ ابزاری کرده است . یک وقتی اتمر بعد از قرار گرفتن در مقام وزارت داخله از فهرست قاچاقبران سخن گفت و بعد از آن جلالی بار ها تهدید کرد که فهرست قاچاقبران را افشا خواهد کرد و اما تا کنون از آن خبری نیست که نیست . شاید این آقای جلالی لیست را با خود برده باشد؛ اگر چنین لیستی در وزارت داخله وجود فزیکی میداشت، بسم الله محمدی هم روزی از  آن شاید سخن میگفت . از وضغ طوری بر می آید که این لیست مانند نامه ییکه میان پارلمان و ادارۀ امور در راه گم شد، با دست به دست شدن آن میان اتمر و جلالی مفقود الاثر گردیده است؛ اما استدلال مردم افغانستان بر اساس گواهی داره های  مبارزه با فساد دولتی این است که دخیل بودن مقامات ارشد دولتی شامل وزیران، والی ها، معینان و قوماندانان و... در قاچاق و اختلاس از افشای لیست یاد شده خود داری شده است . اظهارات وزرای محترم مبنی بر افشای آن مانور های اداری و سیاسی بیش نبوده است و شاید هم سنگینی بار حق سکوت زیر پوشش تحفه های خاص بر لب های آنان مهر خاموشی زد .  از سویی هم سلسله زنجیرۀ مافیایی فهرست یاد شده چنان از راس تا قاعدۀ هرم حاکمیت را فراگرفته است که به نحوی از انحا مقام و حیثیت شرکای قدرت را زیر سوال می برد. از این رو افشای آن امر ساده و ممکن نبود و نیست و در زیر هر مانور افشاگرانه ده ها  فرمان نهی  را می طلبید . یکی از دلایل مانور های پیهم وزرای محترم را می توان در عقب نهی پنهانی جویا شد که بی رابطه به محکمتر شدن زنجیرۀ رابطۀ آنان  با گوشۀ چشم لطف  ارگ نبود .

هرچه باشد تا کنون مردم ما از این دو "سرخلاص" نشده اند . این دو به معمایی مبدل شده اند که به قول حافظ بزرگ : "سخـن سربسته گفتی با حریفان      خدا را زین معما پرده بردار"

این ها حرف های حریفانۀ شان را سربسته تر از شعر حافظ  سر دادند و با مانور پردازی های شگفت آور واقعیت های تلخ کشور را در پردۀ ابهام کشیدند و حتا مردم ما را در دوراهۀ راست و دروغ گمراه گردانیدند؛ البته گمراهی به این معنا که دیده درایی زمامداران مردم ما را حیرت زده و سردرگم گردانیده است. این ها هرگز میل مردم داری و بازگشت به آغوش مردم را ندارند؛ پس چگونه می توان بر مصداق این شعر :" بـه روی ما زن از ساغر گـلابی"   اندکترین امید الطفات و مردم نوازی را از این ها داشت؛ زیرا این ها به رمز خواب آلوده گی مردم افغانستان پی برده و بر اساس صدق این بیت:"کـه خواب آلوده‌ایم ای بخت بیدار" خوب دریافته اند که چگونه از خواب آلوده گی آنان بهره بگیرند . حالا که به قول معروف این ها خواب آلوده گی های ما را با چشم حیرت در آیینۀ بخت بیدار خود به تماشا گرفته اند . حق شان است که با چشمان سفید بر مردم ما گران فروشی کنند و با خاک پاشیدن بر روی آنان" جونمایی و گندم فروشی نمایند.

زمامداران کابل و شرکای حقوق بشر شان دریافته اند این ملت زیر ترفند های شاخدار این ها به اندازۀ کافی خواب آلوده گردیده اند و حتا توان اندکی چشم باز کردن را هم برای تماشای ناروایی های آنان ندارند . از همین رو است که این ها با فهرست های طویل و سر درگم در برابر مردم ما به مانور پرداخته و از این فهرست ها را سکوی پرشی برای رسیدن به اهداف شخصی، گروهی و قومی خود  گردانیده اند . در حالیکه مردم ما این فهرستمداران و گزارش سازان را خوب شناخته اند و از مردم بیگانگی ها و بی وطنی های آنان آگاهی دارند و از فساد گستردۀ دولتی و غیر دولتی آنان آگاهی کامل دارند . فهرست داران قاچاق مواد مخدر توانستند زیر مانور های این فهرست ملیون ها افغانی از مافیای مواد مخدر و مافیای مالی و اقتصادی بدست آورند . چنانچه سایت ویکی لیکس پرده از بخشی از این موارد برداشته است . فهرست داران گزارش داران حقوق بشر هم به این بهانه بر اختلاس های مالی خود خاک پاشیده و قوم گرایی ها و گروه گرایی های خود را با امتیاز گیری های دیگر زیر آن مخفی کرده اند . 

مردم افغانستان دریافته اند که همین آش است  و همین کاسه تا زمانیکه این نظام در کشور حاکم باشد، نه از قاچاق بران مواد مخدر و نه هم گزارش های هشتصد صفحه یی کمیسیون مستقل حقوق بشر افشا خواهد شد ؛ بلکه هدف اساسی از این فهرست سازی ها و تهیۀ گزارش های به مثابۀ سلاح پوشیده در نیام که هر آن برای فریب مردم افغانستان یک بار از غلاف بیرون می شوند و دوباره در پوش های آهنین مخفی میگردند .  جز فریب مردم افغانستان و بازی با افکار عامه چیز دیگری نیست . در زیر هر کدام این فهرست ها و گزارش ها نیم کاسه است که هیچ گاهی در بین کاسه ظاهر نمی شوند؛ زیرا این ها زادۀ نظامی اند که بر مصداق این حرف " همان دیگ است و همان کاسه " ریشه در ساختار های زیرین آن دارند . از این که هیچ گاهی ممکن نیست تا از بطن یک نظام فاسد، ادارۀ سالمی مانند سمارق سبز کند؛ بلکه پدیده های فاسد عناصر فاسد و پدیده های سالم عناصر سالم می آفرینند . بنا بر این مردم افغانستان هر نوع امید واری خویش را نسبت به  اداره های اصلی و فرعی چه که حتا اداره های غیر دولتی این کشور از دست داده و از سر و روی هر یک آتش فساد زبانه می کشد و نباید با این گونه دیده درایی ها مردم افغانستان را بیشتر بفریبند .

 

1 - سرنوشت، شمارۀ 657 ، 31 جولای

 


بالا
 
بازگشت