مهرالدین مشید
افشای فهرست غاصبان زمین سناریوی دیگری برای به فریب کشیدن افکار عامه وجهانیان
چندی پیش روزنامۀ هشت
صبح مطلبی را زیر عنوان"افشای زمین خواران بزرگ" به نشر رسانده و
نشان میدهد از سال 1381 تاکنون، حدود 2 میلیون
جریب زمین دولتی، توسط
افراد مختلف و ارگانهای دولتی غصب شده است.
این سندها نشان میدهد که بیشترین زمینهای
غصبشده، در ولایتهای کابل، بلخ، ننگرهار، قندهار و هرات بوده است.پس
از فرمان آقای حامد
کرزی، وزارت
زراعت با همکاری وزارتهای عدلیه، امور
داخله، لویسارنوالی، ادارهی عالی مبارزه با فساد
اداری و ادارۀ مستقل
ارگانهای محل، در مورد غصب املاک دولتی و شخصی در سطح
کشور، معلومات دقیق
را در ظرف سه ماه جمعآوری و به شورای وزیران ارایه کرد.
بر اساس یک کاپی گزارش این کمیسیون،
شماری از افراد از یک تا بیش از یکهزار جریب زمین
دولتی را در ولایتهای
کابل، هرات، بلخ، قندهار، ننگرهار و کندز غصب کرده اند.
غاصبان زمین، روی زمینهای غصبشده خانههای رهایشی، شهرکها،
تانک تیلها، مارکیتها و زمینهای زراعتی ساختهاند.
از
سویی هم، در یک گزارش مشاوریت ارشد ساختمانی و تخنیکی
ریاست جمهوری آمده
است: «بیشاز 4.5 میلیون جریب زمین دولتی در مناطق زراعتی،
دهاتی و شهری غصب
شده است.»
در ادامهی این گزارش آمده است که 20 در صد زمینها
در ساحات پلانی
شهرهای کشور، غصب شده است که این زمینها تاثیرات اقتصادی،
اجتماعی و سیاسی منفی را برای دولت بهوجود آورده
است.
در گزارش گفته شده که در نتیجهی غصب زمینهای
دولتی، بزرگترین پروژههای مالی دولت با مشکلات غیرقابلحل روبهرو شده
است.
در
گزارش مشاوریت ساختمانی ریاستجمهوری، دادگاهها،
سارنوالی، شهرداریها،
ریاست قضایای دولت، اعضای شورای ملی، اعضای شورای ولایتی،
مسوولان
وزارتهای انکشاف شهری، وزارت دفاع، داخله و ریاست امنیت ملی از جملهی
تشویق کنندگان و همکار غاصبان زمین گفته شدهاند.
در این گزارش آمده
است: «فرماندهان مسلح، زورمندان، اعضای کابینه،
ماموران، منصبداران،
پولداران، برخی از نمایندگیهای تجارتی و راهنماهای
معاملات ملکیتهای
عامه را غصب کردهاند.»
هم چنین بر اساس یک سند دیگر، در تمام 22 ناحیه
کابل، زمین غصب شده است.
در
مکتوب شماره 3284، تاریخ 1391/9/6، ریاست عمومی ملکیتهای
شهرداری کابل
عنوانی مقام ریاست مجلس نمایندگان و کمیسیون خاص نظارت از اعمال حکومت،
فهرست شماری از افرادی که بهصورت غیرقانونی
زمینهای دولتی را در 22
ناحیهی شهر کابل، غصب کردهاند، وجود دارد. این مکتوب در
19 ورق، به
امضای انجنیر محمدیونس نواندیش، شهردار کابل، نوشته شده است.
هرچند غصب زمین بعد از سقوط حکومت داکتر نجیب الله به فرهنگ شماری تفنگداران مجاهد نما مبدل گردید که داستان خونین غارت های مافیایی آنان بر سر زبان ها است؛ اما حکومت در برابراین همه غارت های آفتابی لب به سکوت نهاد تا انکه فشار ها افزایش یافت یا این که معامله بر سر غصب زمین پایان یافت و رییس جمهور اقدام به شناسایی غاصبان زمین نمود .
در فهرست هشت صبح آمده
است که ملا عزتالله عاطف، حدود 500 جریب زمین را
در تپۀ خواجهجم
در اطراف تپۀ بند قرغه؛ نجیبالله کابلی، حدود
620
جریب زمین دولتی نوع بایر را در
منطقهی کاریزمیر، آقای سید حسین انوری
رییس حزب حرکت اسلامی مردم افغانستان
احاطهی برج برق 14 چهارقلعه را
در وزیرآباد ، احمد یک قسمت از حیاط برج برق را در شیرپور؛
استاد
اکبر، وزیر پیشین مهاجران و
عودتکنندگان و قوماندان ممتاز، از فرماندهان
جهادی، حدود 500
جریب زمین را در ناحیۀ بیستم؛
ممتاز 600 جریب زمین را در دشت چمتله در شراکت با قوماندان امرالله، حدود
970 جریب زمین را برای شهرکهای عدالت، صلح، اسلامآباد و پامیر و حدود 400
جریب زمین شهرک پامیر را در شراکت با لطف الله و شکرالله؛
قوماندان مروت ترهخیل، حدود 80جریب زمین دولتی را در
جوار ذخایر گاز تپهی تره خیل
و80 جریب زمین را در ساح کوۀ سلطانی ولسوالی
ده سبز؛
ارزک،
محراب، ارسلا، امیرمحمد،
احمدشاه، ملنگ، قطبالدین، ببرک، زمرک، سنگ،
ولدان حبیب، عارف، نور، مستوفی
و اعظم هر یک بیش از دهها جریب زمین دولتی
را از ناحیهی سیزدهم؛
محمدآصف مشهور به سیاهپوش، حدود 100 جریب زمین دولتی
را در منطقه قلعۀ محب ناحیهی سیزدهم؛ دگروال
حبیبالله،
حدود یکهزار جریب زمین دولتی را از منطقهی «قلعه» ناحیهی
سیزدهم؛ مدیر زمری، حاجی
زلمی و خیال حدود 400 جریب زمین رامتصل شهرک حاجی نبی خلیلی؛
حاجی نبی خلیلی در ناحیۀ ششم یک شهرک
رهایشی بهنام امید سبز؛ حاجی جلیل حدود
100 جریب زمین را د در ناحیهی
سیزدهم؛ محمدداوود حدود 40
جریب زمین دولتی را از منطقهی ریگریشن دشت برچی؛
محمدداوود و شیرآغا هر یک حدود یکهزار
جریب زمین دولتی را از منطقۀ کاریزمیر؛ شیردل و
حاجی راکی، از دیگر غاصبان، حدود یکهزار جریب زمین دولتی را در دشت
قلعهی حیدرخان ناحیهی سیزدهم؛ حاجی دوران، در
روستای چهل دختران ولسوالی چهارآسیاب 300 جریب زمین؛ محمدنبی،
وزیر و حاجی هر یک ملکان روستای
چنار ولسوالی خاکجبار از همین روستا،
حدود 4245 جریب زمین دولتی؛
حاجی شیردل، رییس یک شرکت خصوصی از روستای
مرغگیران ولسوالی پغمان، 304
جریب زمین دولتی نوع علفچر؛ دگروال
اسحق، یکی از فرماندهان محل در
ولسوالی میربچهکوت، در روستای
خروتی این ولسوالی حدود 100
جریب زمین نوع بکر؛ انجنیر
عبدالرحیم، از روستای ده ارباب
ولسوالی پغمان، 130 جریب زمین، احمد انور؛
محمود
از روستای دلیل ولسوالی چهارآسیاب حدود 200 جریب زمین؛ اخترمحمد، احمدشاه و
سیداکبر هر یک 100 جریب زمین دولتی را به ترتیب از روستاهای
کتهخیل، دهسبز خاص و قنات
ضیاخان ولسوالی در سبز؛ صفیالله از جمله متهمان غصب زمین
حدود 293 جریب و بار دوم 284 جریب
زمین را از روستای چشمهی خاص
ولسوالی دهسبز؛ عنایتالله،
هدایت، امان و قسمت، متنفذان
قوم، حدود 100 جریب زمین دولتی
نوع بکر را از روستای آبچکان
ولسوالی میربچهکوت؛ حاجی بایمحمد، یکی از فرماندهان جهادی سابق
حدود 63 جریب
زمین نوع تپهی دولتی را از روستای کاریزمیر؛ حاجی قسیم از جملهی
فرماندهان ولسوالی قرهباغ، حدود 30 جریب زمین
دولتی نوع بایر؛ غلام جیلانی، محمدنقیب، غلام
ربانی، حاجیولی،
نثاراحمد، شاهپور،
اسلامالدین، گلاخان، حیدرخان، توریالی، گلغنی، زمری،
سلطان جان، برو، حاجی رحمتالله، دادمولای، مزمل، یاسین، دینمحمد، اول گل
و سیدرحمان هر یک بیش از 10
جریب زمین دولتی را در ولسوالی شکردره؛
حاجی خانمحمد و داکتر صالح از ولسوالی
چهارآسیاب و عبدالهادی دبیر، از ولسوالی پغمان حدود 50 جریب زمین؛
مامور نبی، خان وزیر، دلآغا،
آمرطاووس، دولتخان، زرگی،
محمدشفیع، غلامربانی،
مهمند، شیر، ارسلا، عبدالرازق، عزیزالله، پوپل،
حکیم، شفیع، عزیزالله، نصرو،
یوسف، عصمتالله، نبی، عبدالرحیم و مامور نعیم
هر یک بیش از 10 جریب
زمین را در ولسوالی موسهی؛ غلامربانی دوبار بیش از 10 جریب زمین؛
حاجی قدوس، صاحب، محمدامین، عبدالجبار، لاهورخان،
عبدالغنی، افضل،
ضابطخان، جانمحمد، انجنیر
امیر، محمدیاسین، حاجی نسیم، دولت، حاجی برو،
سردار، ملاجبار، حاجی زلمی،
ظاهرخان، حاجی شریف، امیرمحمد، میرحسین،
حبیبالله، شیرمحمد، نقیبالله،
فقیر، ربیع، جبارخان، نورمحمد، زر لعل،
شیرینآغا، گلان، محمدامان،
محصل، سحرگل، انور، حفیظالله، پتنگ، دادالله
فاروق، باسهگل، امیرجان، حضرت
علی، حاجی بریالی، عبیدالله و شیرمحمد هر
یک بیش از 10 جریب زمین را از
ولسوالی قرهباغ؛ ملک حبیب، محمدرفیق، محمد،
عبدالرحمن، فضلاحمد و سیدآقا هر یک بیش از 10 جریب را از ولسوالی گلدره؛
حدود 5هزار جریب زمین
دولتی در ناحیهی هفدهم در شمال
کابل، توسط دهها فرمانده پیشین جهادی و
افراد مسلح غیرمسوول؛ حدود 27 هزار
مترمربع زمین در «سبز لیسۀ محمد فقیر فیروزی»،
در اطرف میدان هوایی از مربوطات
ناحیهی پانزدهم؛
آمرستار سیاف و آمر خنجر بشیر، حدود 2
هزار جریب زمین را از مقابل کوه دیپوی وزارت دفاع در
مربوطات کوه رادار در ناحیهی
هفدهم؛
امرالله،
زمری، صوفی شریف، حاجی قیوم و
اسحق از جملهی فرماندهان پیشین جهادی حدود 400 جریب زمین را در سرک
کابل-پروان؛ ملا تاجمحمد، والی پیشین کابل حدود 300 جریب زمین را برای
شهرک نجات مینه، در منطقهی کاریز میر؛
قوماندان
لطفالله، شکرالله، اسحق و
صفیالله حدود 70 جریب زمین را برای توسعهی
شهرک «آریا سبز»، در سرک کابل-
پروان غصب ؛ حاجی شریف در حدود 200
جریب زمین را در منطقهی
کاریزمیر برای شهرک شریفآباد؛ حاجی عبدالواحد، مامور حنیف و معمار جلیل،
نیز هر یک دهها جریب زمین را
در ناحیهی هفدهم، برای شهرکهای
«انکشافی» و «ذاکرین» ؛ حاجی نبی خلیلی حدود 400 جریب زمین در برچی ( وی
مدعی است که از سوی مدیر زمری، حاجی زلمی و خیال خریده است؛ اما این
سهبرادر 400 جریب زمین متصل شهرک حاجی نبی را غصب و سپس بهفروش
رسانیدهاند)؛ حسنعلی، حدود
500 جریب زمین را برای توسعهی شهرک سبز،
در منطقۀ ریشخور و گلباغ؛ حاجی
حبیبالله حدود 300 جریب زمین
را برای شهرک غازیآباد؛ حاجی گلبت حدود 800 جریب زمین را برای شهرک رفاه
در ساحۀ مرکز تعلیمی چهارآسیاب؛
قوماندان محمدقسیم و حاجی نیاز
هر یک صدها نمرهی رهایشی را
برای شهرک آزادی (شهرک احمدشاه مسعود)، در
مربوطات ناحیهی پانزدهم و
بالاخره قوماندان عبدالرحمن حدود 40 جریب زمین را در ناحیۀ پانزدهم غصب
کرده اند.
در همین حال، شهرکهای سخیآباد، زینبیه، مولانای بلخ نصرتآباد در شهر مزارشریف، شهرکهای نایبسلطان و استقلال در ولایت قندهار، شهرکهای جلالالدین بلخی، کلباد و الچین در کندز، شهرکهای آریانا، اسلمی، سید جمالالدین، کوثر، میفروش و قالینبافی در ولایت هرات نیز، مشکلات غصب زمین و تخطیهای دیگردارند. همچنین، شهرکهای چرخ و خوشی در ولایت لوگر، سید جمالالدین و شیخ مصری در ننگرهار، غازی ایوبخانمینه و احمدشاهی در ولایت هلمند و شهرکهای سرخکان، افضلی جدران، گلشن شهباز و مهاجران دایکندی در ولایتهای لغمان، خوست، پکتیا و دایکندی با مشکلات غصب زمین روبهرواند.
هرچند فهرست بالا تا حدودی از سیمای شماری غاصبان بزرگ زمین پرده افگنده و چهره های زمین خواران را عریان نموده است و اما در این تردیدی نیست که در این میان یک سلسله دست بازی هایی هم صورت گرفته است که شاید هیآت بنا بر ملجوظاتی بر آنها نپرداخته است. چنانچه گزارش هم به مواردی از سازش ها و امتیازگیری های هیآت در پیوند به افشای نام های جهانخواران اشاره کرده است. به گونۀ مثال اکنون در ساحات زمین های غضبی واقع ناحیۀ هفدهم و کاریز میر زیاد باغ هایی وجود دارند که مربوط مقامات ارشد دولتی به شمول وزرا بوده که حتا نامی هم از آن گرفته نشده است . ممکن هم دلیلش این باشد که این زمین ها طور تحفه برای شماری مقامات ارشد دولتی داده شده اند تا بجای حق سکوت غصب وتاراج های زمین خوارانۀ شان توجیۀ پذیر گردد . در این زمینه هیآت موظف باید کار کرده و خانه ها و باغ های مقامات ارشد دولتی در ساحات ناحیۀ هفدهم و سایر نواحی کابل و ولایات افغانستان را دست کم ارزیابی کرده و موضوع سفید نماید. از سویی هم به غضب زمین های زابلی از سوی محمد اسماعیل اشاره نکرده و این نشان میدهد که بسیاری غاصبان بالا دست از فهرست بدورمانده و با افشای حلقات ضعیف بسنده شده است. شاید هم هیآت ترسیده است تا مبادا با شاخداران رو به رو شود که پاسخدهی برای آنان شاید، برای شان آنقدر ساده نبوده است.
هر چند احتمال سانسور و دست بازی در فهرست دور از امکان نیست و شماری غاصبان از زیر دندانش به زیر افتاده و درامان مانده اند؛ اما باز هم آنچه این فهرست بیشتر مایۀ شگفتی می آفریند؛ همانا ذکر نام هایی آشنایی است که به قول خود شان خیلی با تاسف که فرماندۀ و قوماندان جهادی بودند وداعیۀ آزای افغانستان و رستگاری مردم آن را بر سینه می کوبیدند؛ اما امروز مشت های شان عریان و چهره های واقعی شان افشا گردیده که جهاد با شکوۀ ملت افغانستان، ابزاری بیش برای تاراج های آنان نبوده است. این کاش و صد ها دریغ و درد که با نام های این غارتگران فرماندهان جهادی سابق گره نمی خورد تا یاددهانی آن به مثابۀ کوله باری شرم آلود و بدتر از کابوس بر روان مجاهدان راستین آزادی کشور سایه نمی افگند و سبب خجلت انان نمی گردید؛ اما هزاران حیف که این غارتگران اکنون چنان از خود بیگانه شده اند که هرگز پروای چیزی را ندارند و چه رسد به آنکه غصب زمین های دولتی و دارایی های عامه خمی برابروی آبرو رفتۀ آنان بوجود آورد . این ها مگر نمی دانند که با این غارت های شان بیشترین صدمه را به وارثان و یتیمان جهاد مردم افغانستان برجا گذاشته و عزت و شرافت آنان را سخت زیر سوال برده اند. این تاراج ها این ذهنیت را در خورد مردم میدهد که گویا خدای نخواسته مجاهدین افغان را دزدانی رهبری میکرده است که جز هوای عضب و تاراج چیز دیگری در مخیلۀ آنان وجود نداشته است.
هرچند این غاصبان و دست پروده گان استخبارات منطقه وجهان از هیچ چیزی شرم ندارند و از سال ها بدین سو جهاد و ارزش های اسلام را به معامله گرفته اند و برای دست یابی به قدرت و ثروت از هیچ چیزی شرم و حیا نداشته و خداوند را به بادفراموشی نهاده اند. دل و دماغ این زمین خواران چنان سیاه وتیره گردیده و از خود بیگانه شده اند که به قول قرآن کریم "ختم الله" شده اند. نه حرف حق را می شنوند، نه جرئت حق گفتن را دارند و توانایی مشاهدۀ حق را دارند. خداوند چنان پرده های ضخیم بر چشم، قلب و گوش های شان نهاده است که از آستان حق و حقیقت به کلی رانده شده اند. بنا بر این از این ها بیشتر از این توقعی نمی رود. حال حرف بر سر این است که چگونه دولت کابل از یازده سال بدین سو در برابر این غارتگران مهر سکوت بر لب نهاده و مانع آنان نمی شود . این لیست در حالی افشا گردیده است که این غاصبان همین اکنون زمین های دولتی را در همکاری نزدیک با پولیس و شاروالی به فروش میرسانند. هیچ مرجعی وجود ندارد تا مانع آنان شود؛ اما اینکه دولت ناگزیر شده تا به افشای نام آنان اقدام کند، بعید نیست که معامله بر سر غصب زمین میان حکومت و غاصبان بهم خورده یا بازی غارت به سر رسیده است. این دولت قهرمان در فساد هر آن خارجی ها را متهم به فساد اداری در افغانستان می کند و آیا بر فساد غارت زمین چگونه می تواند، سرپوش بگذارد و بگوید که زمین خواری هم کار خارجی ها است. واقعیت این است که غارتگران زمین همکاران و یاران دست راست و چپ دولت بردستگاهیان است که همین ها اند که عرادۀ فاسد ترین نظام را در جهان به گردش در آورده اند. ممکن این افشاگری هم نوعی بازی کذایی با خارجی ها باشد تا اندکی از فشار آنان بر دولت کاسته شود. در حالیکه مردم افغانستان و خارجی ها خوب مزاج این دولت فاسد را دریافته و میدانند که با این گونه مانور های تبلیغاتی افکار عامه را به فریب می کشاند و اما در عمل هیچ کاری انجام نمیدهد . افشای فهرست در واقع سناریوی جدید کابل است، برای فریب اذهان عامۀ جهانی و نه آغاز برنامه یی برای ایجاد اصلاحات و جلوگیری از فساد . هرگاه چنین نمی بود، اکنون باید تمامی ساحات غصبی و مشکوک تحت مراقبت دولت درمی آمد و تحت نظر نیرو های امنیتی قرار میگرفت . نه تنها چنین نشده؛ بلکه زمین خواران در کنار مقامات ارشد دولتی نشسته اند و بر ریش مردم افغانستان می خندند و دستگاۀ فاسد کابل هم با خیمه شب بازی ها و بازی های موش و پشک بر چشمان مردم افغانستان خاک می پاشد؛ زیرا داستان حکومت داری کابل مانند مردی است که در درخت بند مانده بود و فریاد میزد که هرگاه از درخت فرود آمدم یک گاو فربه قربانی خواهم کرد و زمانیکه نزدیک به زمین شد، گفت یک مرغ خیرات خواهم کرد و اما زمانیکه به زمین رسید گفت :" نه چرکی بود و نه پرکی" بصورت قطع پایان درامۀ این لیست هم نه"چرکی است و نه پرکی خواهد" بود . 17 جنوری 2013