خوشه چين

 

معادلۀ بن

شیوه حل معادلۀ بن غلط بودبنا بران جواب آن هم غلط برآمد

این باردرپاریس

بازهمان کلاه ولنگی پکول،فیش؟؟؟؟؟ثبت وراجسترشده

میرانند ماشین افیون وموادمخدررا،آنانیکه ارث ازوطن فروشان برده اند

چارۀ جزازین نماند که این همه صفرها"شکستیها" درپهلوی عددی قرارنگرفتند

تا ضریب عدد مســــــاوی به ملیون گردد

درمیدان جازبه قهرمان چون نا پلیون گردد

شعارسردهد بگوید،به سراینده کارنــــــــیست

خودش رهبرآرکستر،جـــاز وویلـــــــــون گردد

باختگی بعد ازیازدۀ سبتمبربه ناچاربارسوم احتمال داردکه درپاریس به  عوض" پردل" درتن "شیردل" لباس هنرپیشه پوشانده شود.هنرپیشۀ که هرگز اتن نکرده است،به ساز قطغنی نرقصیده است به سازلوگرهیچ گاهی ازراه چرخ داخل میدان نشده است.این همان دم دم تلولو وتللو دمی است که ماسکاونواخته بود.کُشت وزد وبا الآخره خودرا ازماجرا بیرون کشید.عاصی ماند ودوزخ.

 

ای آسیـــا،ابرسیاه پوشیده است روی تـــــو

اِی آریـــا،پوشیده ازابـــر،طـــــلای مهرتـــــو

سرگشته وحیران ملت ،مرده اند مردان زمان

نیست دیگرابومسلم،یعقوب صفارسخن گوی تو

"خادم دینم شهیدخاورزمینم،"عیاری ازخراسان

شهید،حفظ ناموس عــــزت و آبـــــروی تـــــو

استخوانهایم پا مـــال،پاما ل وپامــال میشـــوند

راها همه وحشت آفرید،راه گاندی سخن گوی تو

معلم عیارمعادلۀ صحیح می آفریند

به رهبران فراری ورهروان گمنام

به شخصیتهای حذف شده وفروتـــن

شیوۀ آشتی ،عدالــــــــت وآزادی را

به نوزادگان امــــروز ورهبران فردا

به زحمت کشان وکارگران بی سخن گو

به تودهای مظلوم که خود سخن گوینـد

زمانیکه امپراطورفارس ازجانب لشکرسکندرمقدونی به قتل رسید، عساکرش پرسیدند که با میت امپراطورفارس چه نوع برخورد صورت بگیرد، سکندردرجواب گفت که اوپادشاه بود وباید به رسم پادشاهی تکفین وتدفین گردد. این را میگویند که اخلاق بلند بالای یک شاه ویا یک امپراطور.         بیایید ببینیم فرهنگ نادرخان قاتل نوکراستعماروحواریون اورا درمقابل جسد امیرحبیب الله خادم دین رسول الله،حرف ازجنبش عیاران تازمانیکه جسد امیرحبیب الله خادم دین رسول الله طی مراسم خاص اسلامی ازجانب علمای کرام ازگودال بیرون کشیده وبه خاک سپرده نشده است.همه ساله جنبش عیاران روزشهادت خادم دین رسول الله را به حیث روزماتم ملی اعلان میدارند ودرین روزعلاقه مندان لباس سیاه برتن مینمایند.

عیاران بیرق عدم خشونت برسرشانه قلم بدست برای ترویج وتبلیغ موقف،مقام و معنویت انسان شعار میدهند حرکت برای ساختن جامعۀ بدون تبعیض،برای زدودن تمامی میراث فرهنگ ضد اخلاقی،دست به پوشیدن لباس سیاه میزنند به مناسبت روزهایکه حاکمیتهای ستم گردرمیان مردم ((افتراق ملی را))به حیث زخم ناسوربه میراث گذاشته اند وملت بیجاره تابه اکنون درآتش آن میسوزد.

احکام الهی،فورمولی است برای پیغمبران نازل شده است که بالوسیله بشریت ازگمراهی،وتباهی نجات یابند.نه آنکه وسیلۀ کشتاربه خلق عالم واقع گردد.محمد بن موسی معادلۀ الجبری آفرید،عمرخیام،ترسیمات هندسی ومقادیرمخروطی را فورمول بندی کرد.گفته میشود که کارهای علمی دکارت برگرفته ازنظریات عمر خیام است.هکذا صدها فیلسوف خدمات شایستۀ انجام داده اند.افغانستان شاهد   وقایع وحوادث فورمولهای غلطی است((صدورانقلابات سرخ وسبز ))بخاطر دارم آن روزرا که دانشمند محترم عزیزمحمد«آماج» دریکی ازمحافل خودی با تذکراین عبارت ناب توجه حاضرین را به خود جلب کرد. ازریاضی دان،درمورد انسانیت پرسش بعمل آمد.اوگفت:اگرزن ویا مرداخلاق خوب داشته باشد.برای آنها نمرۀ یک میدهم، اگردارای زیبایی هم باشند،یک صفررادرپیش روی یک میگذارم که عدد یک مسا وی به ده گردد.اگربرعلاوۀ دومشخصۀ بالا،پول هم داشته باشند دوصفرپیش روی یک میگذارم که عدد ده مساوی به صد گردد.اگردارای فهم ودانش هم باشند.سه صفردرپیش روی عددیک میگذارم که مساوی به هزار گردد وعلاوه برسه مشخصۀ فوق،اگرتقوی سیاسی هم داشته باشند.درپیش روی عددیک چهارصفرمی گذارم که مساوی به ده هزار گردد.ولی اگرزمانی که عددیک«اخلاق»ازمیان رفت به جزازصفر چیزی دیگری باقی نمی ماند.حاکمیت های سیاسی گذشته ازآزمون همان تجربه قیمت صفررابه خودگرفته اندکه همین اکنون اثراتش رامشاهده میکنیم.ازیک صفر چندین صفربوجود آمده است مگراین صفرها درپهلوی عددی قرارنگرفته اند که به آن عدد،قیمت ملیون گذاشته شود.ماسکاویها  ماجراجوئی انقلابی کردند.هشت ثوررا مرحلۀ دوم تکاملی انقلاب ثورنام ماندند،شاخۀ  درخت که بعدها درخت را ازریشه برکند.ماجراجوئی انقلابی کردند.عناصرداخلی رادرزنجیرۀ خشونتها ی پس ازخشونت،محکم تر ازگذشته بسته کردند.درین ماجرا جوئی،دهن ودندان ماسکاودرآبهای جوشان بحرهند سوخت،پا به فرارگذاشت.کاری که حریف پرقدرت جهانی این بارکپ قهرمانی را بعدازشکست ویتنام بدست خود گرفت. اتش،جانب پیروزمند فروکش نکرد،تشنه به چشمه های نفت،دست به ماجرا جوئی سیاسی زد،ازمیان مجاهد،طالب شکل گرفت،چنان نسخۀ خشونت را پیاده کرد که بعد ازین تاریخ ازذکرنامش خجالت بکشد.زیرعنوان محور شرارت مبارزه باترویزم را عملاً به ماجرا جوئی سیاسی کشانید.برکشورما بد تروشدید تروخطرناک تر،ازلحاظ فرهنگی،اخلاقی،مذهبی، سمتی وزبانی صدمه وارد آورد.

بن اول یکی ازهمان فورمول غلطی است((نامشروع،غیرانتخا بی،عناصرخشن، دشمن علم وفرهنگ وکتاب سوزان،آلوده به فساد))بدون حضورداشت شخصیت های مؤمن وسکولاروطن پرست خارج ازمرزهای افغانسان بالای مردم جبراً تحمیل شده است.حاکمیت موجوداز تلاش پیوستۀ کنفرانس بن اول تابه امروزشکل گرفته است.درکنفرانس بن اول،نقش کشورهای سرمایه داری برجسته بود.رده های بالایی دولت موجود را عناصری را ازابتدای بن اول درخود جا داده است که وابستگی بدون چون وچرا را به یکی ازکشورها با خود دارد وازاخلاق سیاسی کاملاً بی بهره میباشند.بناً پروژه ازهمان آغازبربنیاد معادلۀ غلط اساس گذاشته شده است.هیچ معلم ریاضی را ندیده باشی اگرسوالی غلط بوده باشد.برای حل درست سوال تخته را پاک نکند حل درست ومنطقی سوال را به شاگردانش توضح ندهد.معلم راوجدانش آرام نمی گذارد.سوالی که نداند. جوابش راازدانشمندی نه پرسد؟ معلمی میخواهد جواب تهیه نماید که چرا؟ درافغانستان پس ازهرناکامی ناکامی دیگری ادامه یافته است.به تومیگویم ای انسان با احساس،وجدانت درتاریکی قراردارد وخوابش برده است،درتاریکی چیزهای دیده نمیشود.مگرآنکه روشنایی درآنجا ببری،با رسیدن روشنایی، وجدانها بیدارمیشوند.به تومیگویم اوراست تو که راست میروی، راست میروی،راست میروی،به سوی افراط میروی.به تومیگویم اوچپ که توچپ میروی چپ میروی،چپ میروی،حرف نا شنیده اخ ودپ میروی.بتومیگویم، اومیانه،ازشدت سردی بیرون شدی فریفتۀ گنج قارون شدی، تاریخ روشن داری،برای ویرانی،فرهنگ،کیکاوس،کی خسرو کی قباد میروی،چون دریاهای خروشان،آمو،هلمند وکنر،برای آبادی دیگران،به سمت عشق آباد،تایب آباد وجلال آباد میروی.چشمانت بسته است گوشهایت کرشده است،دهنت مهر، چون آدم پاچه گُـُشاد میروی.اززیرچکک برمی خیزی،زیرناوه گوش به فرمان تحت امراستبداد میروی.مهاجم دوست مؤقتی دارد.دیدی که استبداد ستالینی به ظاهررفقای تحت فرمان را یکی ازپی دیگرچه تحفه های را نثارنکرد،یکی را خفک کرد، دیگرش را کله گش را کند خونش رامکید.سومی رادردریا آمو انداخت خوراک ماهی کرد، طرفدارانش را،کباب درکرایی کرد. بعد ازان طرفدارانش دانستند که دوست اترناسیو نالست باایشان سخت بی وفایی کرد. داکترنجیب علم بردارصلح وآزادی را ازخانۀ  ملل بیرون کرده غرغره درچهار راهی کرد.حاکمیت مرحوم ربانی را درخواجۀ غار راهی کرد.درآسمان آبی عیاران،ابرهای سیال به گردش اند بخاطری است که کشورما تشنۀ باران شده بارانی که برسر مردم محروم ازمحبت وهمدلی وآزادی، ببارد. مردم کشورما طی سالیان درازی،خشونت ودرد های مختلف ازخشونت هارا تجربه کرده اند وکنون درحال تجربۀ دردناک دیگری درسال 2014 قراردارند.به این نتیجه رسیده اند که همه تجارب به سرگشتگی روحی اجتماعی،علمی وعملی انجامید.درین خصوص باید گفت که شکست پس ازشکست،این است سرگذشت.با حفظ ازین مطلب که عیاران نسبت به هرکاندید احتمالی درسال 2014یک سرو یک گردن پیش قدم وپایگاه مردمی بیشتری داشته ودارد.

مجاهد وطنـم، مرد وطـــنم، با توسخـن میـــــزنم

چرا باتو ،سخـــن نــــزنم کـــــه با بیگانــــــه زنـــم

به ناکح ،چپــــــن داده است به مــــردم کـــــفــــــــن

گوید ناموس وطــن"خاک"افغــــــــان شده زنـــم

به شاهدان دروغگو وقسم خـــورداده است قنـــد

مهمانـــــــان را داده است پلوازبرنـــــج قطــــغنم

ازمادروطن بیگانه جهزیه می طلبد اوانسان شریف

نگویی "خوشه چین" فرداروزقیامت دست توویخنم

ای هموطن،ای همدین وهم آئین من،ای همراه من،همزاد من،ای هم سرنوشت من،همه درگیربازی های زشت مانده ایم

"خوشه چین" بازهم هوشدارمیدهد ای وابسته به بیگانه باخبرباشی که بیگانه برای توامکانات نظامی وپول میدهد،پول وپیسه تفنگ وباروت میدهد، کسی دیگری نه،دشمن خاک وطن ودین مذهب،فرعون ونمروت میدهد که مردمت را بکشی،اگرکشتی سرانجام کشته میشوی

چون تیغ بدست آری مردم نتوان کشت

نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت

این تیغ نه ازبهر ستمکاران کردند

انگورنه ازبهر نبید است به چرخشت

عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده

حیران شد وبگرفت به دندان سرانگشت

گفتا کرا کشتی تا کشته شدی زار؟

تا باز که اورا بکشد آنکه تورا کشت؟

انگشت مکن رنجه به درکوفتنی کس

تا کس نکند به درکوفتنت مشت

 

 

 


بالا
 
بازگشت