خوشه چين

سیاست های چند بعدی

قابل توجه !

ازچپ انقلابی گرفته تابه راست افراطی

استفاده ازسیاست های چند بعدی به حیث ویتامین بی کامپلکس درتن بیمار مادروطن خالی ازمفادنیست.

  دیدم برسرراهی که پدری به فرزندخویش نصیحت کنان میگفت.آن گناهانی را که من کرده ام تونکنی زیراکه رفتنم سوی انجام گناهان به امری، همه اش ازنادانی بوده است

برگرفته ازگوگل:

زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا ازغنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمیداری وهمه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگرغنیمت های جنگی را نمیبخشیدیم الان دارایی من چقدربود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی ازسربازانش راصدا زدوگفت بروبه مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول وطلا نیاز دارد.سربازدربین مردم جارزد وسخن کورش رابه گوششان رسانید.مردم هرچه درتوان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گردآوری شده را حساب کردند،ازآنچه کزروس انتظار داشت بسیاربیشتر بود.کورش روبه کزروس کرد وگفت، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم،همیشه باید نگران آنها بودم .زمانی که ثروت در اختیارتوست ومردم ازآن بی بهره اند
مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.***

نقطۀ داغ ننگ خجالت آوروضعیت موجود افغانستان،انسان های مسؤل پذیررا مجبورساخته است مطالب خویش را درراه رسیدن،ازراه های پرخم وپیچ ،آماده گردانند.به آن محلی که میوۀ آرزوی مردم درطاق نسیان گذاشته شده است.جایی که دستان کوتاه را به دامن متکبرین،جلادان،جاهلان وکورنمکان ودشمنان علم ومعرفت وصلح وصلاح راهی نیست.مگرتـــوقف مردود  درراه رسیدن به هدف عالی انسانی، گوگردبدست تا پیروزی نهایی،افتان وخیزان،چون شمع مردن وزنده شدن است. همه به نام مولتی ویتامین ومنرالها آشنا یی دارندوخصوصاً طبیبان سنتی و طبیبان معاصر،همیش درباب شیوۀ استفاده ازمولتی ویتامین،طورعموم روزانه یک قرص را مشوره داده اند ومیدهند.علی الخصوص،به کسانی کارثقیل انجام میدهند وافراد سپورت مین.بدین حساب وجود تمامی ضروریات خودرا دوباره حاصل نموده،فردمیتواند به زنده گی عادی خود ادامه داده شاد وسرحالمیباشد.  کشورمان را درنقش فرد مریض حساب کردیم،کشوریکه مریض است، ویران گشته است وتخریب شده، ومی خواهیم اورا دوباره به پا استاده نماییم، مجبور شدیم که نزد داکتر معالج متخصص آبادی کشوربرویم.متخصص آبادی وعمران کشور،ازمادروطن پرسید تکلیف تان چه است مادر وطن درجواب گفت رنگم ببین حالم بپرس بعد ازمعاینه عمومی وفیصلۀ شورای علمی طبیبان نتیجه را چنین اعلان نمود.کشورافغانستان ازاثرقلت ویتامینها((روشن فکران،با ناموس وطن پرست)) دارد به مرض صعب العلاج دچارشود.یعنی که مرگ حتمی به سراغش آمدنی است به گفتۀ((معروف)) محو افغانستان،ازنقشۀ سیاسی جهان مطرح است.بناً علاج درد ازوقایه گذشته است.پس باید که به سراغ عملیات درحرکت افتاد.یعنی که با همان ادبیات مأیوسانۀ بعضی اوقات شنیده میشود، برای آرامش وضع وبهبودی مادروطن تمامی طرفها((ازچپ انقلابی شروع تابه طالب درحال جنگ با بیگانه))باید که جام زهربنوشند.                                                      بدان شدم چون نویسنده گانی کلمه بیافرینم وجمله ساخته شود درآن معانی ومفاهیم را تزریق کرده.قبول گردد که این شعار،شعا ر،روزبوده ونیاززمان است.این شعر،با آهنگ زیبای ازحلقومی،باریتم موزیک دف ونی، درصدا درآید. وجامعۀ انسانی ازبام تابه شام درپی لقمه نانی باروح آرام حرکت به پای بیرون آیند. عیاران درطول تاریخ مهم تر ازهمه با ناموس بوده اند،نشان دفاع ازاسلام را درکف داشته است درمواضع دفاع ازتمامیت ارضی قرارداشته است وغمخوار بینوایان بوده اند.                                                                     کاوۀ آهنگر،فرزندانش خوراک مارهای داریوش شدند. خودش جام زهرنوشید، با ارائۀ منطق بی بدیل ظالم ستمگررابه زانونشاند.امیرابومسلم خراسانی عیار معروف وبی بدیل،با انجام شاهکاریهایش به نفع اعراب سرانجام لباس سیاه برتن کرد به خاطر حصول استقلال،ازسلطۀ بیگانگان،دردام شیاطین گیرافتاد. یعقوب لیث صفار برای انتقام گیری از امیرابو مسلم خراسانی،شمشیر برزمین نگذاشت تا آنجا که،اسقلالیت،مسکن آبائی ، زبان وفرهنگ آریائی خراسانی را،حاصل نمود.امیرحبیب الله خادم دین رسول الله فرزندبرخاسته ازبطن جامعه ،انسان دلیر،شجاع،ساده دل وباناموس، آنچه که مردم ازش خواهش کردند نه نگفت داد،آنچه که علمای کرام وقت برایش دستوردادند عملی کرد.آن موقفی را که برایش پیشنهاد کردند پذیرفت.انچه را که درحقش،کشورهای امپراطوری درتبانی با عناصرداخلی انجام دادند،حقایقش ازلوح سیاه حوادث نوشته بارنگ سفید ذریعۀ تخته پاک دولتی پاک گردیده است که نسل های بعدی تاریخ خودرا غلط بیاموزند.پس درین عصر ما بخاطـــــــر قطرۀ کثیف درداخل بحرنمیتوانیم بگوییم که کل بحرکثیف است.                                                          مگرقضاوت آن زمان را که یکی ازگره های اصلی حل ناشدنی اقوام((برخورد سیاسی دشمنانۀ برادران اوباش وتبه کار)) باقی مانده است وبه حجیث معضل غیرقابل علاج مبدل گشته است،دراین زمان ازمحک خرد ومنطق انسان گذشتانده شود.معضل که دشمن اجنبی ازان همیش به حیث تازیانۀ افتاده درپشت در استفاده مینماید. 

صداقت،وجدان،ناموس داری،وفاداری،شکیبایی،حوصله مندی، شهامت، دلیری، خلاقیت، بیداری،هوشیاری،آزادی،آزاد منشی،توجه به ارزشهای آزادی،عشق به خرد،عشق به انسان،عشق به وطن،سلک«عیاران» است. محتویات جملات فوق را هیچ کسی به خود قباله نکرده است،حق مشروع همه است اما ثبوت گفتار،درکردارشرط است.هیچ ترافیکی درجادۀ وطن پرستی ووطن دوستی مانع رفتن به سوی اتحاد وهمدلی نمیشود.

تکراراحسن

نقطۀ داغ ننگ خجالت آورافغانستان،انسان های مسؤل پذیررا مجبورساخته است خواسته خویش را درراه رسیدن،ازراه های پیچ درپیچ،آماده گردانند.به آن محلی که میوۀ آرزوی مردم درطاق بلند نهاده شده است((آرامی وختم جنگ)). جایی که دستان کوتاه را به دامن متکبرین، جلادان،جاهلان وکورنمکان راهی نیست.مگرتــــــوقف درحکم«مردن» است.گوگرد دردست،درراه رسیدن به هدف عالی انسانی تا پیروزی نهایی،افتان وخیزان،چون شمع مردن وزنده شدن است. ترجمه وتفسر جملات بالا که نالۀ از شدت درد میکشد ،شمع درحال مردن وزنده شدن را تجسم کرده است، نمادی ازهمه افراط وتفریط تفاوت های اجتماعی ((مبارزۀ طبقاتی)) است که مهرحتمی شکست را درپیشانی ظالم ستمگرحک کرده است.                                                                                    عیاران این لشکر انسان سالاران وطن پرست، خلاقان وایجاد گران سبک جدید مبارزه،درعصر انترنت وکمپیوتر،تراوش ذهنی پردامنه ومهار نشدنی خودرا، ازراه های کوتاه ترین، وخوردترین مناسبات انسانی که حد اقل امکان نفوذ برای سازنده گی بستری را هموارمی گرداند،همان گونه که گفته شده است هم رنگ اراضی.تلاش به خرچ میدهند.عیاران حصۀ ازگجینیه های کم یاب گذشتۀ زمان را که تازه گی دارد.ودرشرایط موجود مضمونی میشوند برای شکل جدید وتختۀ خیزمیشوند فراراه گشایش فرداها،مابقی عناصر غیرضروری را باطل اعلام میدارند.   

ازیک شمع هزاران شمع

ازیک رئیس جمهور،باوجدان خردمند عاقل،خودآگاه،مردم دوست،علم دوست،وطن پرست باناموس((انتخابی مردم))میتوان درنقش یک شمع فروزان یاد آوری نمود.ازین شمع روشن، میتوان،کابینۀ قانون مداربه منزلۀ چهل چراغ،شورای ملی به منزلۀ روشن اندازسراسر کشور،قانون ساز ،ستره محکمه دادگاه عدالت انسانی چراغ شریعت غرای محمدی،شمع های دیگری را تابه ادارات وارگانهای محلی  روشن ساخت. پس درپرتواین روشنایی است که گفته میتوانیم ،انسان وقتی خوش بخت میشود که شادی وخوشی خودرا بادیگران تقسیم نماید.                                                                                ازیک صدراعظم باوجدان،با شرف وانسان دوست«انسان سالاروطن پرست» دارای تحصیلات عالی اکادمیک باید که انتظارکابینۀ باکفایت،با درایت، کاردان متخصص،هوشمند، دارای سجایای اخلاق نیک انسانی، باوجدان،صادق، وراست کارباناموس وطن پرست را،انتظارداشت.                                     زمانیکه انسان های کلیدی:

رئیس جمهور

صدراعظم، رئیس پارلمان،رئیس ستره محکمه

به حیث شمعهای افروخته شده ازشمع دانی مرمرین بستر بینش ودانش،به دورهمان وجدان«نخ قاعده روبه بالا»درخود بسوزند،پیرامون اطراف خودرا روشن بسازند.دیگرجای برای انواع فساد باقی نمیماند.

مردم آرام وخدای بی نیازازانجام کارشریفانه راضی

...