داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذ
"هجوم کلمات خزنده" و لغات بیگانه د رزبان ؟
اعلامیه دفتر ریاست جمهوری را وطنداران مطالعه نمودند ودر شورای وزیران فیصله بعمل آمد که در رسانه های نشراتی اعم از اخبار رادیو وتلویزیون از لهجه های بیگانه واستعمال کلمات نامانوس وغیر معیاری جداٌ جلوگیری بعمل آید , این اعلامیه شورای وزیران مبهم است ودرست توضیح نشده که کدام لهجه درکدام زبان بیگانه است . این لهجه بیگانه صرف در زبان پشتو ویا زبان فارسی است ویا مرام این اعلامیه هردو زبان فارسی وپشتو را احتوا میکند ودر این مورد بائیستی به صراحات ازهجوم لهجه بیگانه توضیحات داده میشد .
در زبان پشتو ما لهجه کندهاری داریم (که شرین ترین لهجه زبان پشتو است وبخصوص خانم های کندهاری که به این لهجه صحبت میکنند خیلی خوش آیند است ). لهجه مشرقی ننگرهاری وولهجه جنوبی کشورکه در مناطق پکتیا وپکتیکاه صحبت میشود و بالاخره لهجه پشاوری است که کلمات نامانوس اردو وانگلیسی به آن داخل شده است , مانمی دانیم که لهجه پشاوری را شورای وزیران لهجه بیگانه میگویند یا خیر ؟ واگر لهجه پشاوری تحت کتگوری لهجه بیگانه شمرده میشود پس این شش ملیون افغان های که درپاکستان از عرصه بیست وچند سال به مهاجرت زندگی واطفال این مهاجرین درخاک پاکستان بزرگ وبه لهجه پشاوری صحبت میکنند چطوراز صحبت شان به لهجه پشاوری جلوگیری بعمل خواهد آمد ؟.
واگر هدف از لهجه بیگانه در زبان فارسی باشد تقریباٌ دوصد ملیون به لهجه های مختلف فارسی دری , تاجکی, فارسی فرغانه ائی , فارسی ایرانی وفارسی آذربایجانی صحبت میکنند وکدام یک از این لهجه ها را لهجه بیگانه میگویند که از گویش آن در افغانستان جلوگیری شود وباید دفتر ریاست جمهوری افغانستان آنرا توضیحات بدهد .
درمورد اینکه اصطلاحات وکلمات فارسی را که از کتب , نشرات وموسسات فرهنگی ایران اخذ ودر نشرات فارسی دری گنجانیده شده یک تعداد از افغان های ما بصورت قهر آمیزلغات وکلمات ایرانی را بنام "هجوم خزنده لغات" در فارسی دری تذکر داده و آنرا یک نوع امپریالسم فرهنگی (به زعم خودشان ) میدانند. دراین مورد بائیست تذکرداد که :
هر کشورهمسایه که از نگاه فرهنگی , سیاسی واقتصادی نسبت به کشوردیگر پیشرفته باشد خواه مخواه تحت تاثیر کلتور, زبان ورسم ورواج کشورهای همسایه قوی قرار میگیرد , افغانستان مدت سی سال است که با روسیه شوروی وبعد جنگ های داخلی وبلاخره هجوم پاکستان تحت پوشش طالبان کشور مارا بلعیده بود وهمه زیربنای اقتصادی واجتماعی ما از بین رفت وحال کشورما مانند طفلی است که تازه تولد وشیوه راه رفتن آموخته وزیاده از بیست سال است که شش ملیون افغان در پاکستان وچهار ملیون دیگر به ایران بشکل مهاجر زندگی واکثر جوانان ما در این دوکشور تولد شده اند زبان کلتور وطرز روش شان یا پاکستانی است ویا ایرانی وهرروند اجتماعی مارا مهاجرین برگشته بوطن با پاکستان وایران مقایسه میکنند واقتصادی ما تحت کنترول پاکستان وایران است وحتی سیستم معماری پاکستان در ساختمان تعمیرات رهایشی ما نفوذ نموده , ساحه وزیر اکبر خان زمانی دارای مناذل با نقشه های مدرن تعمیراتی بود ولی امروز تعمیرات به سیستم پاکستانی که دارای کتاره های رنگ سبز وسرخ بدورتعمیر بناه شده وتعمیرات بشکل یک بام بتی بالای بام بتی دیگرآباد که به کراهت منظردروزیر اکبر خان افزوده است وما مشاهده میکنیم که نتنها تغیرات در زبان فارسی بل درفرهنگ, کلتور, آداب معاشرت وحتی صنعت معماری ما نفوذ نموده است .
درزبان فارسی به هر لهجه ائی که صحبت میشود از نگاه ساختمان گرامر , صرف ونحو ,دستور وقواعدزبان تفاوتی وجود ندارد ونظر به احساس ناسیونالیستی که کشورهای هم زبان وبخصوص همسایه ودیگر تفاوت های کوچک کلتوری مانند عرف , عادات , اقتصاد وحتی مذهب میخواهند از ملیت های دیگر متفاوت باشند واحساس ناسیونالستی و حسادت کلتوری درکشورهای عقب مانده به مراتب قوی تراست نسبت به کشورهای اروپا.
هجوم به اصطلاح خزند ویا آشکار لغات بیگانه در زبان ها درپسینه سالها وجود داشته ودراثرتهاجم عرب ها درآسیای میانه درزبان فارسی تغیرات فاحش آمد که ما تا امروزقادر نشدیم که کلمات عربی رابا کلمات فارسی تعویض کنیم , زبان فارسی که قبل از تهاجم اعراب درسر زمین فارسی زبانان کشورهای آسیای میانه صحبت میشد بکلی متفاوت ازفارسی امروز است گرچه ایرانی ها سعی دارند که به قول خودشان فارسی را سچه ساخته وکلمات عربی را از زبان فارسی بردارند ویک دلیل عمده رقابت های سیاسی واقتصادی در کشورهای خلیج فارس وتفاوت های نژادی ونظریات با طنی است که بین عرب وعجم فارسی وجود دارد .
در شرایط امروز وسایل ارتباط جمعی ,اطلاعات الکترونیکی مانند انترنت, پروگرام های تلویزیون آنقدر سریع توسعه یافته ونشرات مطبوعاتی وتلویزیونی ازساحه ملی به نشرات بین الملی تبد یل وبرای وسعت ساحه شنوندگان وبینندگان خویش به رقابت برخواسته اند وسعی دارند که پروگرام های جالب ,اخبار وروش های کلتوری ,سیاسی وفرهنگی خویش را درخارج ازسرحدات کشورتوسط ماهواره های اطلاعاتی به هرکشوری که خواسته باشند میفرستند واین انقلاب الکترونیکی واطلاعاتی دیگرمفهوم سرحد ملت ومملکت را بتدریج از بین برده وخواهند برد وکشورهای دنیا ازساحه بین المللی یک قدم دیگر فراترگذاشته وروابط شان بین العرضی شده وخودبخود در زبان ها یک ارتباط بین البینی خلق وهمه از این پیشرفت اطلاعاتی , فرهنگی وآزادی اندیشه به معنی واقعی آن بخصوص کشورهای عقب مانده مانند افغانستان مستفید میشوند.