بصیر همت

 

بهار عرب ؛

دست اورد ها ،دشواری ها و چالش ها ی موجود

بصير همت
مانچستر - انگلستان

مجله مسايل بين المللي
جنوري- فبروري – 2013

GLOBAL RESEARCH
 


بهار عرب که با تظاهرات وسيع مردمي در تعدادي از كشور هاي عربي ،در
2011،اغاز گرديد ،براي تعدادي از تحليلگران و سياستمداران در سطح جهاني اين اميدواري را بار اورد كه اين جنبش هاي مردمي سراغاز يك عصر نوين در شرق ميانه خواهد بودو امنيت ،ثبات سياسي و تغیرات دموکراتیک  را در كشور هاي عربي به ارمغان خواهد اورد. مگر بنا برساختمان بغرنج چنين جوامع ،اين جنبش هاي مردمي شديدا با عدم ثبات سیاسی ، چالش هاي سكتاريستي ،ركود اقتصادي،اختلاس،رشوت و نفوذ گروپ هاي القاعده و ساير احزاب و گروپ هاي بنياد كراي اسلامي رو برو است كه حركت دموكراتيك بر اي تغير وتحول را در اين كشور ها به چالش ها ومشکلات گوناگونی روبرو نموده است.
با اغاز جنبش هاي ضد دكتاتوري كه از تونس اغاز گرديد ،زين العابدين بن علي را در تونس ،حسني مبارك را در مصر ، علی عبدالاه صالح را دریمن و  معمر القذافي را در ليبي از قدرت بر انداخت  وانتخابات در تعدادي از  این كشور ها تحت نظر ناظران بين المللي براه انداخته شد،مگر حاكميت هاي نو ظهور در این کشور ها  از تامين امنيت ،ثبات سیاسی  عاجز اند.
سوريه، به یک جنگ خانمانسوز داخلي، سكتاريستي و نفوذ اسلام گرايان افراطي بشمول گروپهاي القاعده کشانده شده است.در عراق و يمن كه از اغاز بهار عرب در گير جنگ و خونريزي بوده اند تا هنوز تروروحشت بیداد می کند. دولت نوظهور مركزي ليبي همچنان ضعيف ،شكننده و اسيب پذير باقي مانده و نميتواند به خلع سلاح عمومي موفق گردد.
 درمصر ،با به قدرت رسيدن حزب اخوان المسلمين ، رئيس جمهور مرسي قدرت دولتي را كاملا تحت نفوذ خويش قرار داده صلاحيت هاي ارگانهاي قضائي و عدلي را تحت كنترول گرفته و بر وسايل ارتباط جمعي ، مانند رژيم حسني مبارك ،كنترول شديد قايم نموده است.
تروريزم بحيث پرابلم اساسي در اين كشور ها ادامه دارد ،القاعده و ساير گروپ هاي وابسته به ان تلاش دارند تا از خلاي سياسي و عدم ثبات اين كشور ها ،بخصوص سوريه و ليبي ،استفاده نموده و بر مناطق مختلف حاكم گردند.
اين وضعيت حاكم بعد از تغير در اين كشورها نشان ميدهد که تا زمانیکه وضع اجتماعی این کشور ها  بهبود نيابد هرگونه ريفورم هاي سياسي به بن بست روبرو ميگردد و هرگونه تلاش و مداخله از خارج نيز نميتواند به اين كشور ها كمك كند.

ذیلا وضع مشخص سیاسی – نظامی تعدادی از این کشور ها را به بر رسی می گیریم :      

در الجيريا، جنبش اعتراضي مردم در دسيمبر 2010رئيس جمهور اين كشور ،عبدا لعزيز بوتي فليقه ، را از قدرت راند. مگر حاكميت كنوني نتوانست يك سيستم مطمئن دموكراتيك را بوجود اورد .دولت نوظهور با اجراي برخي ريفورم هاي سمبوليك اكتفا نمودو حتي انتخابات پارالماني ماه مي  2012براي اكثريت قابل ملاحظه مردم اين كشور تمسخر اميز بود زيرا انتخابات با مداخله اردو همراه بود و پيروزي دولت كنوني را اعلام نمود كه مردم دوباره جهت اعتراض به جاده ها ريختند.

  در اردن، شاه حسین  ، پادشاه قبلی اردن ، که در 16 سالگی سلطنت را بمیراث برد، مدت 46 سال در قدرت بود وبعدا قدرت را پسرش، شاه عبدالاه، شاه فعلی اردن تصاحب نمود. اکنون درتبانی با ایالات متحده و صلح با اسرائیل به هیچوجهی حاضر به یک انتخابات عادلانه نیست . در جنوري 2011،اعتراضات وسيع مردم برعليه دولت این کشورو نارضايتي از صعود قيمت ها ،گسترش وسیع و دامنه دار فقر و بيكاري با عث گرديد تا شاه اردن صدر اعظم حكومتش را بر كنار و  با وارد نمودن تغيراتي در قانون اساسي،سيستم عدلي و قضائي و سيستم انتخاباتي كشورش و اجراي برخي سبسايدي ها  از نا اراميها موقتا جلو گيري نمايد ومردم را از گسترش اعتراضات وسيع باز نگهداشت و دودمان سلطنتي هاشمي با كنترول شديد ارگانهاي امنيتي ووسایل ارتباط جمعي هرگونه اعتراضات را سركوب و به حاكميت چندین دهه خويش ادامه ميدهد.

در عربستان سعودي ، فامیل شاهی عربستان سعودی نیز که ریشه قبیلوی دارد  ، بعد از مرگ عبدا لعزیز ابن سعود  تا اکنون به تعداد پنج فرزند ابن سعود  (سعود ،فیصل ، خالد، فحد  و ملک عبد الاه کنونی) یکی پی دیگری حاکمان مطلق این سر زمین بوده و هستند. در عربستان سعودی ( از جمله بیست وزیر کابینه) صدر اعظم  ،وزرای دفاع ، امنیت دولتی ، امور خارجه ، امور داخله ،   گاز و تیل از جمله اعضای فا میل السعود اند. خاندان سلطنتي اهل سعود به حاكميت بيش ازهفتاد ساله خويش ادامه ميدهد. در مارچ 2011،شاه عربستان سعودي ،با اعلام تخصيص 130 مليارد دالر جهت بلند بردن معاشات و ايجاد پست هاي جديد كاري براي نفوس كمتر از 30 مليونی كشورش توانست اعتراضات مردم را خاموش و ضعيف سازد و مفتي اعظم عربستان سعودي با طرفداري دولت اين كشور فتوي برعليه تظاهرات صادر نمود . در فبروري 2012رياض تانك هاي زرهي خويشرا جهت سركوب اعتراضات مردمي بهرين به اين شيخ نشين اعزام نمود تا به كمك قوت هاي امنيتي بهرين بشتابد و درنتيجه اعتراضات مردمي شيعان بهرين به بيرحمانه ترين شيوه سركوب گرديد و همچنان اعتراضات شيعان در داخل عربستان سعودي نيز هر ان سركوب ميگردد .قابل ياد اوريست كه بيش از70فيصداز مردم بهرين اهل تشيع اند ومدت ها است كه خاندان سني ال خليفه كه مهاجر حجاز عربستان سعودي است بر اكثريت شيعه مذهب بهرين حكومت مي نمايد. نگرانی عربستان سعودی از حوادث یمن انست که ادامه اعتراضات در یمن مبادا بر وضع سیاسی عربستان سعودی نیز تاثیر منفی نماید،زیرا بيش از 12فيصد از مردم عربستان سعودي نيز اهل تشيع اند.

لیبی که با بقدرت رسیدن قذافی و مدت چهل سال حاکمیتش ، باصطلاح راه سومی،  نه کپیتالزم ، نه سوسیالزم را اختیار نمود ، طی مدتی توانست یک اقتصاد نیمه دولتی را دنبال نماید . از محصول نفت به مردم لیبی کمک های مالی صورت میگرفت ، به نوزادان و بیکاران مساعدت بعمل میامد ،مالیات های کمر شکن بر مردم لیبی تحمیل نمیشد ، تحصیلات و خدمات صحی را یگان بود . مگر طی سال های اخیر با نفوذ بازار ازاد ونوعی از الیگارشی مالی  فقر روز افزون ،بیکاری و فساد دامنگیر  جامعه  لیبی  گردیدو مانند  تونس یمن و مصر
،حركت دموكراتيك بخاطر تغير اغاز گرديد ، اما این حرکت دموکراتیک به زودی  در گرو مداخله مستقيم نيرو هاي ناتو كه تشنه سرنگوني قذافي بودند قرار گرفت و هوا پيماهاي غول پيكر فرانسه و انگليس بيش از يك ماه بمباردمان سنگين بر تاسيسات نظامي و نهاد هاي دولتي و نيروي نظامي ليبي حاكميت 40 ساله قذافي را سرنگون نمودند .در جولاي 2012 انتخابات با موجوديت ناظران بين المللي برگذار گرديد.در انتخابا ت تقلب ،خشونت و بي امنيتي به نظر نمي رسيد مگر مشكلات عمده پيشروي حاكميت كنوني كدام ها اند.
دولت نوظهور كنوني كاملا ضعيف بوده ودولتی داراي حاكميت سرتاسري تا هنوز بوجود نيامده و حاكميت قانون در سطح كشور تامين نگرديده است.حوادث ماه سپتامبر 2012 كه منجر به قتل سفير ايالات متحده و سه تن ديگر از كارمندان این سفارت گرديد، بيانگر ادامه خشونت ها و عدم موجوديت حاكميت سراسري در ليبي است.
مشكل عمده كه هم اكنون ليبي را تهديد مي نمايد موجوديت مليشاهاي مسلح است كه بخش اعظم ليبي را همين اكنون تحت كنترول و ادعاي تقسيم ليبي به بخش هاي مختلف دارند و برخي ها هم در مناطق تحت كنترول شان فدراليزم مي خواهند.
گروپ هاي سلفي ،سلفيست ها، در لیبی،زيارت ها ،مساجد،محل تجمع صوفي ها و كتابخانه هارا به اتش ميكشند نقض صريح حقوق بشر در ليبي همچنان ادامه دارد،طوريكه هزاران زنداني كه در زمان جنگ دستگير و بزندان افگنده شده اند،سرنوشت شان هنوز هم معلوم نگرديده و مورد زجر ،شكنجه و بدرفتاري قرارگرفته در محلات غير قانوني نگهداري گرديده و برخي از نها بدون حكم قضائي به قتل رسانده ميشوند.ده ها هزار تن ديگر در اين كشور بی خانمان اندو در كمپ هاي اطراف ليبي به حالت دشوار بسر مي برند.
يمن همچنان در حالت پراگنده گي بسر ميبرد .بعد از چندين بار سرکوب خونين تظاهرات مردم از جانب دولت علي عبدالاه صالح در 2011،علي عبدالاه صالح در نوامبر همانسا ل موافقه نمود تا از قدرت كنار رود و قدرت را به معا ونش ،عبيدمنصورهادي،واگذار نمود.مگر با انتخابات رياست جمهوري كه بعدا صورت گرفت ،عبيد منصور تنها كانديد ميدان انتخابات بود كه باصطلاح در يك انتخابات بدون رقيب برنده شد و يك دولت كاملا ضعيف و نا كار امد تحت رهبري وي بوجود امد و همين اكنون در قلاب قيام شيعه ها در شمال و در گرداب جنبش تجزيه طلبان و القاعده در جنوب گير مانده است .مليشاهاي نيرومند مسلح و قبايل ياغي يمن كنترول شاهراه ها و مناطق مختلف اين كشور را بدست دارندو اقتصاد يمن در بد ترين وضع قرار داشته و قابل نگراني جامعه بينالمللي است.

مصر كه اخيرا انتخابات رياست جمهوري ازاد را با شركت وسيع مردم تجربه نمود، مگر حوادث اخير نشان ميدهد كه راه دشوار را بخاطر تامين دموكراسي ،ثبات سياسي،ختم خشونت ها و بهبود وضع اقتصادي اش تجربه خواهد نمود.رئيس جمهور ،محمد مرسي،از حزب اخوان المسلمين مصر،با رسيدن به قدرت صلاحيت هاي شوراي عالي نظامي مصر و ساير ارگانهاي عدلي و قضائي اين كشور را محدود ساخته و اختيارات بي حدو حصر را به خود اختصاص داد و مانند رژيم مبارك بجانب حاكميت فرد محوري روي اورده است.دولت كنوني تلاش دارد تا كنترول وسايط ارتباط جمعي را شديدا در دست گيرد.
جنرال هاي مصر هنوز هم در تلاش اند تا نفوذ خود را در شوراي عالي مصر حفظ نمايند و ليبرال ها ،سيكولار ها ،شخصيت ها و ساير عناصر ملي مصر كه در سازماندهي ،بيداري و تشكل مردم در تظاهرات و حركت مردمي بر عليه مبارك و رژيم وي سهم بيشتر داشتند هم اكنون در رويارویی با فرد گرایی دولت كنوني قرار گرفته اند، مگر انها از انسجام ،تشكل سازماني و تجربه لازم سياسي ، انطوريكه اخوانالمسلمين مصر تجربه دارد ،برخوردار نيستند
مشكل ديگري كه رئيس جمهور كنوني مصر به ان روبرو است از جانب حزب النور ،حزب سلفيست هاي مصر ، است .انها ميخواهند تا قوانين شرعي و اسلام افراطي در مصر حاكم گرد.

مشكل عمده اي ديگر دولت کنونی مصر تضعيف و متلاشي شدن هر چه بيشتر اقتصاد بيمار و وابسته به كمك هاي بينالمللي مصر است كه در اين اواخر نسبت عدم سرمايه گذاري خارجي ،ورشكستگي توليدات داخلي ،تخريب نهاد هاي اساسي و مهمتر از همه ركود صنعت توريزم مصراست كه یکجا با دوام بي ثباتي و ادامه خشونت ها وضع زند ه گي مردم را بد تر ميسازد.

سوریه،در سوریه که فامیل اسد از 1970 تا اکنون بر این کشور حاکمیت دارد ،و حافظالسد متوفی بعد از 29 سال سلطنت فوت نمود و قدرت را به فرزند جوانش بشار رالاسد سپرد،  تظاهرات وسیع ومسالمت امیز که 18 ماه قبل، در 2011، از جانب طرفداران دموکراسی در سوریه اغاز گردید،در عوض اینکه این تظاهرات به تغیرات دموکراتیک بیانجامد،به جنگ داخلی مبدل گردید و در گرو مداخله خارجی و نفوذ اسلامگرایان و گروپ های القاعده قرار گرفت.اسلامگرایان افراطی و گروپ های القاعده که در عراق می جنگیدند یکجا با سایر مخالفین دولت سوریه بکمک مستقیم و غیر مستفیم کشور های خارجی از جمله عربستان سعودی، اسرائیل، ترکیه، قطرکه پایگاه نیرومند نظامی امریکا در این کشور است، وهمکاری سازمان استخباراتی ایالات متحده اموزش نظامی داده میشوند ،تمویل سلاح و تامینات مادی میگردند و" ارتش ازاد سوریه" را تشکیل داده اند. کشور همین اکنون با دادن بیش از 60000 تلفات (تا اکنون) به یک تراژدی انسانی روبرو است.

در تونس، كه اغاز گر حركت مردمي بود و اعتراضات گسترده مردم منجر به سرنگوني حاكميت 24  ساله زین العاب الدین بن علی گردید ودر نتیجه انتخابات که برگذار گردید وحزب اسلامی النهضه با اخذ ارا در حدود 40 فیصد در راس دولت ائتلافی تونس قرار گرفت .دولت حاكم اين كشور از ميانه روي و تعادل،ازادي و حقوق مدني شهروندان و حاكميت قانون دفاع مي نمايدو گام هاي بهتري در جهت مبارزه برضد اختلاس،سوءاستفاده برداشته است ،مگر اين كشور نيز هنوز هم داراي يك دولت نيرومندكه بر همه محلات تونس مسلط باشدنبوده و در گير مقابله با سلفيست هاي راديكال است.
و اما نفوذ گروپ های القاعده و سایر گروپ ها بنیاد گرای اسلامی چگونه است ؟

مسئله قابل نگراني كه در نتيجه تحولات دوسال اخير ،بهارعرب،در كشور هاي عر ب و شمال افريقا بوجود امده است ،رشد روز افزون گروپ هاي القاعده در اين كشور ها است.در حاليكه القاعده در افغانستان ،پاكستان از لحاظ تشكل نظامي ،قوت هاي رزمي و مورال جنگي خيلي ها ضعيف و پراگنده گرديده است،در عوض با استفاده از عدم موجوديت ثبات سياسي ،خلاي سياسي و موجوديت حاكميت هاي ضعيف در اين كشور ها،تلاش دارد تا نفوذ خود را با تامين ارتباط با ساير گروپ هاي افراطي اسلامي در مناطق مختلف شرق ميانه و شمال افريقا بيشتر ساخته و در تلاش ايجاد پايگاه هاي تروريستي در مناطق شرق ميانه است.
در گذشته ،القاعده هيچگاهي ساحه معيني را در هيچكشوري مستقيما تحت كنترول خويش نداشته است.طور مثال: در افغانستان طالبان بر مناطق مختلف كنترول داشتند و گروپ هاي القاعده و رهبران شان باصطلاح مهمان انها بودند،در پاكستان نيز وضع چنين بوده است.القاعده که نتوانست از لحاظ سیاسی در بین مردم کشور های عربی و شمال افریقا نفوذ نماید با استفاده از وضع سیاسی نظامی کنونی کشور های عربی و شمال افریقا می خواهد جای پای نظامی پیدا نماید.  
با خروج قوت هاي امريكا از عراق ،اكنون القاعده حملات خويشرا بر اين كشور تقريبا ماهانه 30 بار ،2012، بيشتر ساخته است.مليشه هاي القاعده از طريق مرز عراق داخل سوريه شده باعث حملات ،بم گذاري ها و حملات انتحاري ميگردند.
گروپ هاي موجود القاعده در المغرب مليشاهاي جنگي خويشرا به تونس،مالي،و ساير كشور هاي عربي اعزام ميدارند تانفوذ سياسي و نظامي خويشرا در شمال افريقا تحكيم بخشند.
القاعده هم اكنون بيشتر از نصف كشور مالي را تحت كنترول دارد و در این اواخر گروپ های القاعده سعی نمودند تا بطرف جنوب مالی هجوم اورده  مرکز کشور مالی را تهدید نمایند. (اخیرا عملیات شدید مشترک نظامی از جانب فرانسه و دولت مالی بخاطر پاکسازی این مناطق راه اندازی شده است. ) . اسلامیست های مر بوط القاعده هفته گذشته به تعداد 40 تن از کارمندان خارجی را در الجزایربه گروگان گرفتند و به تعداد 37 تن انان را بقتل رسانیدند.گروپ های القاعده همین اکنون   بر ساحات زيادي از شهر ها و قريجات يمن حاكم اند.
گروپ الشباب كه مربوط القاعده است ،در قسمت هاي شمال سومالي پايگاه خويشرا ايجاد نموده است .گروپ هاي   القاعده روابط خويشرا با گروپ هاي ديگري افراطي در منطقه بشمول بوكو حرم در نايجريا، انصارال-شريعه در ليبي و شبكه جهادي ها در مصر كه توسط جمال ابو احمد رهبري ميشود،تامين نموده است.
 
تحليلگران سيكولار ،مدت ها است علل عمده عدم پيروزي دموكراسي را در كشور هاي عربي مورد ارزيابي قرار ميدهند .از نظر برخي تحليلگران ،تيوري كلاسيك مدرنايزيشن، دموكراسي زماني در يك كشور ميتواند ريشه گيرد و ثمر دهد كه جامعه به حد معيني از رشد اقتصادي خويش برسد، مگر در ثروتمند ترين كشور هاي عربي دموكراسي تا هنوز جامه عمل نپوشيده است.
نظريه اي ديگري بر انست كه با رهائی از يك دكتاتور ضرورتا بايد به ازادي رسيد ،يا سقوط يك دكتاتور ازادي را ميتواند فراهم سازد ، مگر برخي دانشمندان ديگر براين نظر اند كه زماني كه رژيم ها ی دكتاتوري و فرد محوري سقوط مينمايند ،برخي اوقات اين رژيم هاي دكتاتور بعوض اينكه به رژيم هاي دموكراتيك تبديل گردند جاي شانرا به دكتاتوري هاي ديگر تعويض مي نمايند. يقينا ،با وجود انكشافت دوسال اخير  ، بنابر موجودیت فكتور هاي معين حاكم در شرق ميانه، از رشد و توسعه دموكراسي جلو گيري مي نمايند.
برخي از كشور هاي منطقه ،بخصوص كشور هاي خليج،در امد سالانه شانرا از صدور نفت و كمك هاي خارجي تامين مي نمايند ،اين كشور ها كه روي در امد هاي نفتي خويش لميده اند،دولت هاي اين كشور ها مردم را از پرداخت تكس،ماليه،معاف ساخته اندو باا ين عمل ميخواهند مردم را از پرداختن به مسايل سياسي و انتخابات بدور نگهداشته و به اصطلاح با اجرای  "نه تكس و نه مداخله در سياست " سالها است رژيم هاي سلطنتي و توتاليتر خويشرا برمردمان شان تحميل نموده اند.ثروت سرشار نفت و انرژی براي شاهان مستبد عرب فرصت داده است تا قوت هاي دفاعي و امنيتي خويشرا تقويه نموده و با مصرف هنگفت پول و اجراي ريفورم ها از وسيع شدن اعتراضات ، گاهي با سركوب و گاهي هم با دادن امتياز جلوگیری نموده  بر اريكه قدرت تكيه نمايند. و رژيم هاي سلطنتي چون اردن ،مروكو و عمان كه داراي منابع نفتي نيستند ،با دادن بر خي اختيارات به پارالمان هاي شان و با استفاده از نفوذ عنعنوي دودمان هاي سلطنتي و ريشه هاي قبيلوي و نفوذ مذهبي شان تلاش دارند تا حاكميت هاي شانرا همچنان حفظ نمايند.   پایان



 
 

 


بالا
 
بازگشت