داکتر غلام محمد دستگیر
از آن زمان تا این عصر
داکتر غلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو،امریکا
انگلیسها که از قوای مرهته هراس داشتند و به آنها کومکهای مالی ونظامی را در نظر داشتند,و میدانستند که قوای احمد شاه بابا که صنوف ثلاثۀ آن به سی هزار نفرمیرسید بصوب قطب درۀ پنجاب و دهلی در حرکت بوده1 اما در آن عصروزمان انگلیسها به این فکربودند که جنگجویان سکهای مرهته بر قوای از دور آمده وخستۀ احمد شاه بابا مؤفق میشوند. اما قوای مجرب افغان این مفکورۀ انگلیسها را غلط ثابت نموده قوای احمد شاه بابا در 16 جولای 1761با قوای مرهته(مرته) در پانی پت روبرو شد2 .در حقیقت, این اولین برخورد نظامی وتاریخی افغانها درخاک هند است که به شکست قوای مرهته در پانی پت پایان یافت3.
در 31 دسامبر 1600 ملکۀ انگلستان به جارج ( Earl of Cumberland) با 215 آرگاه و بارگاه آن با یک فرمان شاهی اجازۀ آمریت و کمپنی تاجران تجارتی لندن را با شرق هند4و5 را زیر نام :
Governor and Company of Merchants of London trading with East India
( Imperial Gazetteer of India Vol II, 1908 P454) اجازه داد که تا سال 1874 دوام داشت.آهسته آهسته این شرکت نام نهد تجارتی بیک فعالیت سیاسی تبدیل وتخم حکمروایی انگلیس را در نیمه قارۀ هند بذرنموده خاری در بغل افغانستان خلق گردید.
بعدأ، در اثراغتشاش سال 1857 هند، حکمران هند به اثر فیصلۀ پارلمان هند درسال 1858 به انگلیسها اجازه دادند تا ادارۀ لیدرشپ هند را مستقیمأ بعهده بگیرند, ازهمیجاست که دورۀ راج های برطانوی آغاز میآبد ومطابق فرمان ملکه ویکتوریا، هند به مستعمرۀ انگلستان تبدیل و ویکتوریا لقب امپراطوریس هند را از آن خود ساخت. تا اینوقت که فرانسه هم در یک قسمت هند ملکیت داشت در سال 1769در اثر ناتوانی مالی و به امر اولیای امور فرانسه از هند رخت بربست وبناء انگلیسها من بعد بخاطر جمع مالک سلطنت هندوستان گردیدند.6
بدین ترتیب تا سال 1947 که آخرین وایسرای هند لارد مانتبتن بحیث قاعد اعظم و نائب الساطنته هندوستان مقررشد انگلیسها در ظرف 332 سال اعمال نا جایزفتنه سازی، بدکاری، فریب و دغلکاری استثمارطبقات مختلف را در منطقه پیاده کردند که متأسفانه تا امروز این اعمال فجیع از طرف فرزند نا بکار وی پاکستان در منطقه دوام داشته مخصوصأ افغانستان را در خاک و خون نشانیده است.
واما درین زمان، انگلیسها درجنگ 1919 سوم افغان وانگلیس درتحت زعامت شاه کبیرامان الله فقید بشکست مواجهه شدند. این شکست انگلیسها توسط افغانها شور استقلال طلبی را در جهان شعله ور ساخت. اولین مملکت ایرلیند جنوبی بود که در 1920 آزادی خود را اعلان و بعد درهندهم مفکورۀ آزادیخواهی هند که بعد از جنگ جهان اول از طرف ابوالکلام آزاد10 با نشریۀ البلاغ و دیگر نشریات چون الهلال , زمیندار, کامرید و همدرد از طرف آزادیخواهان دیگر بزبانهای اردو و انگلیسی نشر میافت سر وصدا و قوت بیشترپیدا کرد.انگریزها که درجنگ جهانی دوم صدمات مالی و جانی زیادی را متحمل شذه بودند باعث آن شد تا آنهاها بفکر تخلیۀ هندوستان گردیده برمسایل اقتصادی وسیاسی دور و پیش خود توجهه عمیق مبذول دارند. بناء، پی یافتن لیدرآینده برای هند در تجسس برآمدند.
بالآخره در سال1947 دراثرپالیسی تفرقه اندازی و شرر افگنی لارد مانتبتن و برضد پیشنهاد گاندهی که یک یونایتد اندیا ( هند متحد ) میخواست هند برطانوی به دومملکت هندوستان و پاکستان تقسیم گردید.
گاندهی از میان مردم برخواست و برای مردم خدمت کرد وسیستم دیموکراسی را برای هندوستانیها بنیاد گذاشت.
London School of Economicsکه درجهان بنام LSE شهرت دارد جاهیست که انگریزها درآنجا زعمای آیندۀ کامنویلتها و دومینیونهای خودرا درآسیا وافریقا تربیه مینمودند، یکجوان مسلمان هندی کراچی الاصل با قد بلند و اندام لاغر که محمد علی جناح نام داشت نیزمشغول تحصیل بود. پدر جناح، جناحبایی پونجه نام داشت ودر گجرات به تجارت مشغول بود. پدر جناح قبل از تولد محمدعلی به سند نقل مکان نمود. نام پدرکلانش پونجه گوکولداس میغجی یک هندوی بهاتیای راجپوت بود. خود جناح از نگاه مذهب ابتدا به شیعه های اسماعیلیه ( پیروان اسماعیل بن جعفز صادق) پیوست وبعدأ به شیعه های دوازده امام ( پیروان امام موسی کاظم) پیرو شد. زبان اصلی وی گجراتی بوده بعدأ ربانهای کتچی، سندی و انگلیسی را نیزآموخت. جناح شاگرد چندین مکتب درکراچی و بمبئی بود و بالآحره در لیسۀ عالی کریسچن میشنری سوسایتی در سهای مکتبی خودرا بپایان رسانید. در سن 16 سالگی امتحان دخول به یونیورسیتی را مؤفقانه گذشتانده و به یونیورسیتی بمبئی پذیرفته شد. بعد از تحصیلات وی در LSE که درآنزمان Lincoln’s Inn ( امروز ساحۀ یک پارک مقبولی که در قسمت شمالی آن رایل کالج آف سرجنز وجودارد به این نام مسماست)یاد میشد به انجام رسید . وی در سن 19 سالگی جوانترین هندوستانی بود که بحیث قانوندان درسیستم قضایی قانونی انگلند پذیرفته شد . وی به سیاستمداران لیبرال برطانوی چون ویلیم گلدستون و جان مورلی علاقه داشت و از لیدر های سیاسی هند به دادابهایی نوروجی وسرفیروز شاه میهته احترام مزید قایل بود که برای احراز کرسی وی در پارلمان برطانیه مؤفقانه کمپاین نمود. جناح در اثر نفوذ کلچربرطانوی به لباس نوع آنها جلب شد ومیگویند که وی دوصد دریشی دست دوز داشت ویک نکتایی را برای باردوم نمیپوشید .ام سی چگله که یکی ازرفقای نزدیک وی بود گفته است که وی گوشت خوک میخورد و (شیری (الکهول مینوشید7. این موضوع توسط مؤرخ ستانلی ولپرت8 نیز تذکریافته است، اما حکومت پاکستان تمام آثار و کتابهایی را که این موضوع را نوشته و ثبت کرده اند به پاکستان و کتابخانهای آن اجازه نمیدهد. جناح میخواست بصورت دایمی در لندن زندگی نماید ولی در سال 1896 وقتیکه تجارت پدرش که با شرکت "گراهام شیپینگ اند تریدینگ کمپنی در لندن"
معاملات وسیع داشت ،بتباهی رفت وی مجبور ساخته شد تا دوباره به هند برگرد که با برگشت دربمبئی مسکن گزید وبعدأ بنام یک قانوندان مشهوردر سرتاسر هند شهرت یافت. جناح مانند دیگر اعضای کانگرس
طرفدارآزادی فوری هند نبوده عقیده داشت که سیستم تعلیمی، قانونی، کلچر وروش کارمندی برطانیه بمفاد هند است. جناح در ابتدا نمیخواست که با آل اندیا مسلم لیگ که در سال 1906 بنیاد گذاری شده بود بپیوندد. وی عقیده داشت که آنها بسیارروش اسلام گرایی داشتند و اما در سال 1913با انها یکجا گردیده در سال 1916 در لکنهوبحیث رئییس آنها گماشته شد. بالآخره محمد علی جناح، بحدی در نزد انگلیسها محبوب بود که وی به لقب، Sir از طرف جارج ششم مفتخر گردید.
خوانندگان گرامی، منظور از زندگینامۀ مختصر جناح اینست تا شما متوجهه شوید که انگلیسها چه نوع شخصیت را بحیث اولین گورنر جنرال پاکستان انتخاب و تربیه نمودند. شخصی را انتخاب نمودند که پدرش هندو مسلمان، خودش تربیه یافتۀ مکتب مسیحیون واز هرنگاه یک انگلیس مشرب بوده شامل حلقه های خانها وسرداران انگلیس بود، به مسلمانی چندان علاقه نداشته گاهی شیعۀاسماعلیه بود و زمانی شیعۀ ااثناعشری، و از خوردن گوشت خوک و الکهول بحیث یک مسلمان هم ابا نمی ورزید. گاهی سگرت و
گهی سیگار بدست میداشت بدینصورت با وجودیکه انگریزها از پاکستان رخت بر بستند و به پیشانی پاکستان مهرآزادی و دیموکراسی تاپه زدند اما جانشین خود یک انگلیس را در لباس پاکستانی ونام مسلمانی
حکمران ساختند که تا امروز حکام پاکستان همان فتنه سرشتی ماستر هایشان یعنی اگریزها را در منطقه دامن زده، روان هستند.
درین زمان، امریکایی ها ودر خفا انگلیس و جرمن وغیره همان راه کلاسیک انگریزها راتعقیب نموده اشخاص و افرادی را درراس اراکین دولت افغانستان تقرر و یا با انتخابات تقلبی منتخب ساخته اند که تربیۀ دست خودشان بوده به سازیکه مینوازند میرقصند و با کلچریکه پرورش یافته اند رسم ورواج وعنعنات افغانی ما را زیر پا گذاشته و آنچه مربیون شان امر مینمایند بدون تأمل و مشوره با شورا در محل اجرا قرار داده تعمیل مینمایند. و چون مؤفق میشوند بازبا شاد باشها و مدالها مفتخر میگردند.
مآخذ:
1- احمد شاه بابا تالیف میر غلام محمد غبار
2- افغانستان در مسیر تاریخ, جلد اول صفحه369 , غبار
3- افغانستان در پنج قرن اخیر, جلد اول, میر محمد صدیق فرهنگ
4- Imperial Gazetteer Vol. II 1908 p 454
5- East India Company. Wikipedia
6- French India, Wikipedia
7- Mohammadali Currim Chagla, Wikipedia
8- www.outlookindia.com/article.aspx?212451,Wikipedia,
9- یاد داشت شخصی از زمان محصلی من در شق جراحی در انگلستا
10-بازنگری دورۀ امانی و توطئه های انگلیس, داکتر عبد الرحمن زمانی, 1391/2013 چاپ مومند خپرندویه تو لنه , جلال آباد ,صفحۀ 208