په اروپا کی دمیـشـته افغانانو د تولنو فدراسـیون
فدراسـیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
Date: 16 March 2013
قیام مردمی ٢٤حوت هرات ازدیدبازماندگان شهدا
قیام پرشکوه 24 حوت 1357 هرات علیۀ رژیم تحت الحمایۀ شوروی ومظالم حزب دموکراتیک خلق افغانستان وتروردولتی وحشتناک تظاهرکنندگان توسط رژیم تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق، حادثۀ فراموش نشدنی درتاریخ افغانستان است. قیام که بتاریخ 22 حوت ازولسوالی هاشروع شد الی 24 حوت تدریجأ تمام شهر را فراگرفت. انگیزۀ ان قیام اعتراض مردم به موجودیت یک رژیم جباروتحت الحمایۀ روسها بود. قرار اظهارات شهود عینی، این قیام کاملأ خودجوش، فاقد رهبری واقعی وفاقد هرگونه پشتیبانی خارجی بود. کشتاربربرمنشانۀ تظاهرکنندگان به فرمان منشی کمیتۀ ولایتی حزب و شخص والی هرات توسط افسران حزبی اردو، پولیس واعضای ملکی حزب دموکراتیک خلق باعث تشدید خشم پرغرورمردم میشد. یک شاهد عینی چشم دید خود ازروز 24 حوت را چنین گزارش میدهد: ((خونهای که توسط حکومتی ها ریختانده شدخشم مردم را برانگیخت. چنان حالت را من هرگزندیده بودم. مردم هرات بدون ترس از رگبارتوپ وتفنگ دشمن پیش مرفتند وبا دست خالی تانکهای دشمن را تسخیر میکردند. بتاریخ 26 حوت افسران غیرحزبی فرقۀ 17 نیز به جبهۀ مردم پیوستند وقیام کنندگان را در اشغال فرقه کمک نمودند. به شهادت محمدصدیق فرهنگ این افسران عبارت بودند از علاالدین خان، سردارخان، جگرن عبدالعزیز، جگتورن نوراحمد، دگرمن محمد انور نصرتی ، جگتورن علاوالدین، جگرن شایسته ، تورن نجیب الله ، جگرن سید اسدالله ، جگرن شمشیر خان، ظابط خلیل احمد، جگرن غلام رسول بلوچ، ظابط سلطان احمد، شیرین گل، بصیر خان وتورن اسماعیل (فعلأ وزیرآب وبرق) ". بنابرین نقش افسران اردودرین قیام 4 روز بعد از شروع قیام مطرح شد.
پیوستن افسران فرقه 17 به قیام زنگ خطربزرگ بود برای روسها وحکومت تحت الحمایۀ شان بود. طبق نوشتۀ آقای فرزان (رجوع شود به تاریخ ثقافت جهاد) درین موقع رسول سرده مسوول امورسیاسی وهمه کارۀ فرقه فرار نموده وخود را به شیندندرسانیده بود. سیدمکرم قوماندان حزبی فرقه 17 باچند مشاور روسی قرارگاه را ترک نموده به قصروالی پنهان شدند و از آنجا همه به شمول والی هرات وجنرال واسیلویچ مشاورروسی اش ازطریق میدان هوائی هرات به میدان هوائی نظامی شیندند فرار کردند. قراراظهارات شهود از نظیف الله نهضت وعبدالحی یتیم (اعضای گروپ حفیظ الله امین) بحیث والی ومنشی کمیتۀ ولایتی آنزمان هرات نام برده شده است.
دو روزبعد قوای دولت تحت الحمایه با بیرقهای سبزولباس ملکی درشاهراه قندهار-هرات ظاهرشدند. قیام کنندگان به این تصورافتادند که همانند فرقۀ 17، قوای مستقردرولایات همجوارنیز به کمک مردم هرات آمده اند. غافل از اینکه حزب "دموکراتیک خلق" افغانستان به هدف قتل عام دهاقین وشهریان هرات قوای تازه نفس فرستاده وبا این حیلۀ میخواهد مدافعین هرات را بفریبد وبه شهر راه یابد. جنبش خودجوش مردمی که فاقد رهبری آگاه وهمگانی بود، فریب این حیله را خورد. گروه اوپراتیفی زون شمالغرب ازشیندند وقطعۀ کوماندو جزء این قوا بودند. در نوشته های ذیربط از افراد ذیل بحیث قوماندانان این قوای تهاجمی نام برده شده است: شهنوازتنی و انڂیرگل. قوای دولتی به مجرد اشغال مواضع استرتیژیک درشهر، مراکزتجمع مدافعین هرات، از جمله فرقۀ 17 را زیرآتش گرفتند. قوای هوائی حکومتی وروسها از میدان هوائی شیندند قوای دولت تحت الحمایۀ را درکشتار مجدد قیام کنندگان هرات هفته ها همرائی نمودند. بسیاری از اجساد را دولتیها در گورهای دسته جمعی بین تخت سفر و باغ ملت مدفون شده اند. مردم هرات این منطقه را مکان شهدای گمنام نامیدند . پروژۀ عدالت افغانستان درگزارش تحقیقی "تیره گیهای سرنوشت ساز" درمورد اقدامات بعدی حکومت تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق چنین مینویسد: ((زمانی که دولت کنترول شهر را دوباره گرفت، دستگیری های گسترده را انجام داد. بسیاری از دستگیر شدگان مفقود شدند و احتمالاً بدون محکمه به قتل رسیده اند. طبق ارماکورا، خبرنگار ویژۀ ملل متحد: اصل معلوماتی که به خبرنگار ویژه داده شده بیان می دارد که در حدود 1000 نفر، اگر بیشتر نباشد، در جریان این دوره تا آپریل 1979 بعد از قیام شهر هرات دستگیر شده اند. در برخی موارد دستگیری های زندانی های سیاسی با توقیف همسرانشان و فرزندانشان همراه بود. دامنه اشخاص دستگیر شده گسترش یافته ازاعضای گروه های بنیاد گرای مذهبی تا اعضای گروه های چپ و همچنین اعضای دولتی، متعلمین، تجار، دیپلمات ها ، افراد علمی، و اعضای بلند رتبه گروهی را در برداشت. ))
این قیام سرکوب شده، مادر ده ها جبهۀ نظامی ضد روسی درقریه جات مختلف ولایت هرات شد.
مردم سلحشورهرات با براه انداختن این قیام به روسها وحکومت دست نشاندۀ شان اعلام نمودند که:
- دولت تحت الحمایه فاقد پشتیبانی مردمی در افغانستان بود.
- اختناق تحمل نا پذیر، دستگیری روحانیون وسایرافرادنامدارمحلی بدون هیچ اتهامی کاسۀ صبر مردم را لبریزساخته بود.
- رژیم تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق وفرامین عجولانه آن که بشکل مستبدانه وبزوربرچه تطبیق میگردید، برای مردم افغانستان قابل قبول نبودند.
- مردم حاضربودند در برابراین رژیم وروسها با فدا کردن جانهای شان مجادله ومقاومت کنند.
روسها بعوض درس گرفتن ازین قیام وقطع حمایت از حکومت دست نشانده اش، به تعویض مهره وتجاوزنظامی مستقیم به افغانستان دست زدند. بدین ترتیب سلسلۀ کشتار دسته جمعی مردم افغانستان که ازکراله، درۀ صوف و قیام بزرگ هرات اغازیافته بود، حتی با سقوط رژیم دست نشانده درسال 1371 ختم نشد وشعله های آتش آن هنوزهم خانه وکاشانۀ روستائیان ما را ویران میکند.
تظاهرات بازماندگان شهدای قتل عام 24 الی 31 حوت هرات، 14 مارچ 2013
صرف نظر از عدم مشروعیت حکومت کودتائی آن زمان، عملکرد دولت تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق درهرات نقض آشکارکنوانسیونهای بشردوستانۀ ژنیو بوده وبدلایل ذیل جنایت جنگی تلقی میگردد:
- اصولأ قیام هرات تظاهرات سراسری مردم هرات علیه رژیم بود. دستگاه دولتی تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق بعوض برخورد عاملانه ودموکراتیک با تظاهرکنندگان ملکی که اکثریت مطلق شان را دهاقین تشکیل میداد، کوشید تظاهرکنندگان را با رگبارگلوله پراکنده سازد. این حرکت که بذات خود غصب آزادی بیان واعتراضات بوده وجنایت علیۀ افراد ملکی است، باعث تحریک خشم مردم شد.
- ادامۀ اعتراض توسط مردم خشمگین که عمدتأ با چوب وسنگ مجهزبودند، با فیرمرمی های تانک های تی 62 ، هیلیکوپتر های جنگی ام آی 24 ، جت های جنگنده میگ 21 ، میگ 23 و اس یو 22 بسوی جمعیت مردم جواب گفته شد. عدم تناسب بین وسایل استفاده شده از طرف دولت (توپ، تانک وطیاره) و سنگ وچوب که مردم بدست داشتند، حاکی اززیاده روی افراطی حکومت در استعمال خشونت علیه مردم ملکی میباشد. ولو چنین بپنداریم که حکومت در آنزمان درحال جنگ قرارداشت، بازهم شیوۀ سرکوب مردم توسط دولت حالت قتل عام مردم ملکی را داشته وجنایت جنگی میباشد.
- دستگیری وسیع افراد یکه فکر میشد در تظاهرات اشتراک کرده اند، دستگیری اعضای خانوادۀ آنها، شکنجه وقتل بدون محاکمۀ آنها همه شامل تعریف حنایات جنگ میشوند. افرادیکه مظنون به دادن دستورویا اشتراک در تطبیق این اعمال اند، باید مورد بازپرس ومحاکمه قرار بگیرند.
سوال اینجاست که چرا برای التیام زخمهای بازماندگان قیام کنندگان به محاکمۀ آنانیکه مسؤلیت جنایات ضدبشری هرات را بدوش دارند، پرداخته نمیشود؟ چراهمین اکنون که شهود عینی بیشماری برعلیه افراد مظنون به این جنایات ضدبشری موجود است، اقدامی برای محاکمۀ آنها، حتی در سطح یک تربیونال مردمی در داخل یاخارج کشور صورت نمیگیرد؟ چرا مسوولین این کشتارها اجازه دارند با دستهای تا شانه آغشته به خون بیگناهان، در کشورهای غربی موقف پناهنده داشته با معافیت کامل ازمجازات زندگی کنند؟
درین رابطه نکات ذل درخورتوجه جدی اند:
- مسؤلیت اساسی فرهنگ معافیت برای همه جانیان، که جانیان جنگی هم شامل آن میباشند، بدوش دولت کنونی افغانستان است. پارلمان نامنهاد این دولت قانون عفوه جانیان جنگی را تصویب کرد. دیپلماتها ووزرای این دولت درسفرهای خود به اروپا کار دیگری جزالتماس نزددول اروپائی برای اعطای اجازه نامۀ اقامت برای سران رژیمهای که مسوول جنایات سه دهۀ اخیر اند، ندارند. این دولتمردان نمیخواهند لحظۀ هم به جوهای خون که در هرات وسایرمناطق افغانستان توسط رژیمهای سه ونیم دهۀ اخیرریختانده شده است، فکرکنند.
- یک بخش ازاین نوع دولتمردان آنانی اندکه طی یک دهۀ اخیردر قدرت شریک بوده از "قانون" عفوه پشتیبانی کرده اند ولی درعین حال بخاطر اشتراک شان در قیام علیۀ روسها، مصروف امتیازخواهی ازحکومت وپشتیبانان بین المللی آن میباشند. این دکانداران خون شهدا را هم متاع قابل معامله میدانندومیخواهند خود را وارث مجاهدین واقعی قلمدادنموده به چوکیهای سود آوردولتی دست یابند. اسماعیلخان وشاروال فعلی هرات (تره کی) در رأس این امتیازطلبان قراردارند. عملکرداین ها خیانت به خون شهدا بوده ومانع بزرگ در برابرتطبیق عدالت برجنایات گذشته میباشند.
- ما بازماندگان قربانیان نیز بخاطرجدی دنبال نکردن خواست مابرای محاکمۀ جنایات جنگی سه ونیم ده ۀ اخیر، به سهم خویش درمسؤلیت تداوم وبقای فضای معافیت برای جانیان جنگ شریک هستیم. شهدای هرات توانستند دیروزبا عزم راسخ درحالیکه دستهای شان خالی بوده وفاقد رهبری سراسری وآگاه بودند، با قیام خود کابل ومسکو را تکان بدهند وپیام خود را ثبت تاریخ افغانستان وجهان بسازند. اگرما بازماندگان آن شهدا ذرۀ از عزم راسخ شهدای ما را داشته باشیم، قادرخواهیم شد نام شهدای خود را ثبت تاریخ کشورسازیم. نخستین قدم درین راه مستندسازی شهادت هر فرد وبرقراری همکاری متداوم میان بازماندگان شهدا میباشد.
(کمیتۀ حقوق بشرفارو)