خوشه چين
دودکــــــــــــــش
یا فســــــاداداری؟؟
سرنوشت آیندۀ کشوروابسته به چگونگی عمل کردنخبگان است
اهل خرد وشرافت هیچ گاه علاقه مند نیست که به دنبال بی خردان چون مرغان با شنیدن آوازبه میل دانه خوردن ازآسمان پا ئین آیند.
یکی ازجمله نخبگان چنین گفت:با نخبگان، فراوان،ملاقات کرده ام،کم گفته ام حرفهای فراوان شنیده ام،توصیفم کرده اند،بوجد نیامده ام،نیش زبان خورده ام وکنایه های فراوان شنیده ام. تأثری درروح وروانم رخنه نکرده است.وجدان را فدای مصلحت نکرده ام. عقل بشارتم داده است که،راه سازنده گی وایجادگری به نفع وطن، انسان را درآن موقفی قرارمیدهد،که دیگران گویندش کتلۀ شرافت است. هنگام صحبت کردن متوجه شد به عنوان که درآن نوشته شده است،دود کش یا فساد اداری؟؟ گفت به نظرم هردوپسند آمد،هردوکلمه راباید که معنی کرد.
1-دود:جسم تیره رنگ،شبیه به ابرتیره است که هنگام سوختن چوب (درتنور) به منظورنان پختن وزنده گی انسانی،سوختن چرس وبنگ وهیروئین،به منظور، رهیابی ورهنمائی به دنیای حیوانیت،جداشده وبه هوا میرود.
ازبرخورد دوجسم جامد،آتش بوجود می آید،آتش زمانیکه به چوب خشک نزدیک شد، چوب را حریق ساخته شعله تولید می کند.ازدهنۀ شعله رنگ سیاه مانند ابرتیرۀ سیا رنگ به آسمان بالا میگردد.دانسته میشود که این سیاهی ویا چرک چوب است که ازراه دوکش به هوا بالا گشته است.
ببینیم ،ویروس افتراقات،واختلافات،سیاسی،عقیده وی،لسانی،زبانی ونژادی ،درتاروپود وریخت وبافت جامعۀ سنتی ما پیچکاری گردیده که جنگها درگرفته. دودشان ازلای یک دودکش به بیرون روبه هوا میرود.
دودکش:لولۀ که ازان دود به سوی آسمان بالا میشود.ویا به عبارۀ دیگر دودی که ازافغانستان به سوی آسمان بالا گردیده است.
افغانستان تنوری است که همیش آتش جنگ ازطرف کشورهای بزرگ جهانی، درآن شعله وربوده،هیزم سوخت طرف های متخاصم ویا عاملان اصلی جنگ درمدت تقریباً چهل سال هردوبه اتفاق هم مردم بی دفاع را هیزم سوخت اهداف استراتیژی خود قرارداده اند. واین آتش فروکش نکرده .شدت حرارت وگرمای آن اهل خرد را به تفکر وا میدارد که درجستجوی علت اصلی جنگ برخیزند وتحقیق نمایند.بعد ازتحقیقات وبررسیها به این نتیجه میرسدکه عامل اصلی جنگ فساد است که جنگ می آفریند ودودش به آسمان بالا میرود. بناً ضرورت می افتد که فساد را باید تعریف کرد.
فساد:فساد درلغت، تباه شدن،تباهی، پوسیده گی،فتنه وآشوب،ظلم ولهولعب. فساد درسیاست: فساد عبارت ازتوصل به عمل جنگی است که نتیجه به نفع شخص ویا گروه،قوم،به بهانۀ((مبارزۀ طبقاتی وعقیدتی)) زبان،ملیت،سمت ومذهب بوده وبه ضرراجتماع تمام شود. فساد دراداره:اختلاص وغدر،سرقت اسناد، اتلاف اوراق بهادارورسمی،قانون شکنی،سؤ استفاده ازامکانات دولتی،کتمان حقیقت،جعل وتذویر،عدم اجرای به موقع وظیفۀ رسمی،تطمیع،سفارش وواسطه شدن،روی ملاحظات قومی منطقوی ،مذهبی،لسانی، حزبی،جنسی وشخصی،هکذا تقرردرمقام دولتی،وعذل ازمقام دولتی وغیره را به حساب قوم ،سمت،محل،حزب،مذهب،لسان،فساد اداری بیان میدارند.
مادر((وطن))عاقل به طفل خود می آموزاند که هنگام رفتن به خواب باید که دندان های خودرا بشویی،وزمانیکه صبح وقت ازخواب برمیخیزی،دندانهای خودرا شسته به خوردن نان آماده شوی.بعد ازهردورنان خوردن دندان های خودرا بشویی. تاکه زنده هستی دندانهای سالم به دهن داری،ودندان به منزلۀ آسیاب، غذا را هنگام بلعیدن آسیاب کرده،تکلیف معده را برای هضم کردن کمترمیسازد.بدین حساب دهنت بوی بد نمی دهد.هنگام سخن وری ازدهنت بوی بد به بیرون سرایت نمی کند. وکسی ازتومتنفرنمیشود. درین روزها،آهنگهای ازین گوشه وآن گوشه شنیده میشود،این آهنگها بوی بد را باخود انتقال میدهد.
به سرنا گفتندکه چرا چیغت بلند است.درجواب گفت که چیغ زدن درسرشت من نیست.دیگران ازخلای که دارم سؤاستفاده کرده،با بخشش لعاب دهن ذریعۀ چربی زبان،درمن پف میکنند.ازنتیجۀ پف صدا بالا می گردد.
حتماً دهن که ازان آهنگ بیرون میشود،ذریعۀ آن دهن نان مفت فراوان خورده دهن ودندانش را نه شسته که دهنش بوی بد میدهد.
وطن دارمحترم ارسال ومرسول بوهای بد وکثیف نتیجۀ انفجارعظیمی است که ازقبل درزیرزمین درصدا درآمده است،وآهنگ خوش تولید میکند.به توکه میخواهی آلۀ دست شوی. نصیحت میکنم فرزند دلبندم به این آهنگها چون پیشروان قدیم وگذشتگان نا آگاهانه دل نبند.این آهنگها چون ((اختلاف بینداز حکومت کن)) ایجاد صف آرایی های برادربابرادرا ست..این وعده وعید های سرخرمن چون زنگهای بلورین است نصب درپای بند ،این پای بند بلورین را درپایت می بندند، درتنت جامن می بندند، تورا در میدان تا به فردای صبح مردان آن قدرمیرقصانند،میرقصانند ومی رقصانند که تماشا چیان را باعث رفع حاجت شوی.
بدانی که این کاه باره کاه بارۀ جنگل است،جنگل وحشت ودهشت،درین جنگل وحشت، ازفرط،گرمی،ونبود هوای مرطوب، وتابش آفتاب به ذوق ((سرکار)) برای فرارازماجرا و نجاتش ازمخمسۀ جهانی ومنطقوی، درمیان گیاه های خُورد وریز((شیعه وسونی،پشتون وتاجک،هزاره وازبک وترکمن وغیره، قوم وقبیل شمال وجنوب)) جرقه های را تولید کرده است،این جرقه مبدل به آتش گشته وشمالک های سرد شمال وشمالک های گرم جنوب درشعله ورساختن آتش جنگل، کمک میرسانند تا آنجا که،نه تری ماند ونه خشکی همه یک سان میسوزند. دربالا تذکر رفته است به این شرح:
سرنوشت آیندۀ کشوروابسته به چگونگی عمل کردنخبگان است
بلی!نخبگان،دانشمندان،قلم زنان،تحلیل گران سیای،محققان،چه درداخل وچه درخارج ازکشور،طی مدت زمان جنگهای فرسایشی،دیدگاهای تحلیلی،سیاسی، انتقادی، واصلاحی خودرا گفته اند ونوشته اند.اما هیچ یکی ازانها نه احزاب ونه شخصیت های سیاسی،مطلبی را برای بیرون رفت ازبحران ارایه نداده اند که درآن اتکابه ارادۀ ملی بوده باشد،هرکس دلیلی را به گونۀ تراشیده که اگرحمایه گرش یکی ازقدرت های جهانی شود. بلی!فهمیده میشود که فرهنگ به پای استاده شدن ورفتن به پای به پای خود،را کاملاً کرده اند. فقط به همین حرف اتکا کرده اند آنچه که حلقۀ ما میگوید باید که تحت نظرآنها جمع وجورآمدها صورت بگیرد.تنها درخط نوشته شده است بیایید که وحدت کنیم اما نگفته اند که وحدت به همراه کی وبه منظورچی؟
زیرعنوان دود وکثافت توضیحات داده شده برخلاف مقاله های گذشته. دید گاهی خودرا بخاطروحدت وهمسوی وهمگرایی گفته های بیان داشته ام ونوشته های کرده ام ودرجهت عملی ساختن آن اسرارمی ورزم همه را فرا خوانده ام و میخوانم.
اهل خرد وشرافت هیچ گاه علاقه مند نیست که به دنبال بی خردان چون مرغان با شنیدن آوازبه میل دانه خوردن ازآسمان پا ئین آیند.
درین یادداشت به گونۀ دیگر منتظرجواب دوسوال زیرهستم.
آیا وقت آن فرا نرسیده است که نخبگان بشینند ازخود بپرسندکه آینده سوال های زیرین را برای شان مطرح ساخته است.؟
1-نخبگان شریف ونجیب، آیا ما با یدوطن آزاد،داشته باشیم یانه؟اگربلی!با کدام متود واصلوب،واگرنه بازهم چرا؟
2-آیا ما حاکمیت سیاسی بربنیاد بینش ودانش داشته باشیم یانه؟ اگرداشته باشیم. روی کدام اصول وسلسله مراحل صاحب آ ن میشویم.
با احترام
به امید پاسخ به دو سوال فوق
AS_khoshachin@hotmail.com