گل احمد حکیمی

 12 / مارچ / 2012 میلادی، هالند.

 

«فانتازی جهان چهارم؟!» و ادیان وحیانی

 

*«فانتازی جهان چهارم ؟!» و یا - " آینده ای نزدیک برای کودکان و دور برای ما

*آیا زمان آن فرا رسیده است که حضرت عیسی (ع) در عقب امام زمان قامت بسته کند؟

 

*ابر انسان کیست؟ ابر انسان در واقعیت همان انسان اسطوره ای است که طرفداران شاخۀ اهل تشیع اسلام در شرق آن را «امام زمان» و طرفداران اندیشه های« نیچه» در غرب آن را «ابر انسان» نامیده اند و انتظار دارند تا این انسان روزی ظهور کرده و به قدرت جهانی دست یابد.      

با پیشرفت های روز افزون علم تکنالوژی در جهان امروز – جهان ما دیگر مبدل به یک دهکدۀ کوچک شده است. به دلیل این که اگر تا امروز در گوشه و کنار کشور های جهان از زبان سیاستمداران و دانشمندان اصطلاحاتی چون: جهان کشور های اولی ، دومی و سومی (جهان سوم ) به گوش می رسید، حالا دیگر انتظار داشته باشید که در آیندۀ نه چندان دور اصطلاح کشور های "جهان چهارم ؟! " نیز بروی زبانها جاری خواهد شد. زیرا با خوشبینی و آینده نگری به خاطر رفع پرابلمهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جهانی و پیشرفت های روز افزون در جهان می توان گفت که: در آینده روزی فرا می رسد که به کمک پیشرفت های علم تکنالوژی و کامپیوتری انسانها جهان را به چهار قسمت تفسیم نمایند و هر قسمت آن هم ( کشور های جهان اولی، دومی، سومی و چهارمی) نام بگذارند. زیرا با گذشت هر روز زمینه های بیشتر"کشف اسرار زنده گی" مساعد گردیده و انسانها با شناخت بیشتر از پدیده های زنده گی و شناخت جهان "شاه کلید" های نظم نوین جهانی را بدست آورده و فرماسیونری های جهانی (سازمان گستره فیلسوفان، انجمن های متشکل از افراد روشن، گروه های از صاحبان قدرت اقتصادی – نظامی و ...) وادار به آن گردند تا برای ایجاد زیربنا های اندیشه های سیاسی، دینی و جهانی - پروژه های پژوهشی شان را در حوزه های متذکره آماده سازند که به اینترتیب « جهان چهارم !» یک جهان بهتر برای بشریت خواهد بود که در آن پروسۀ تکامل "عقل و اندیشه" سراسری شده و جهان در آیندۀ نه چندان دور در خط و سیر جهانی اندیشیدن – تفکر منظم و آموزش، کار های مثمر ثمری را انجام دهند.

یکی از این زیربنا ها هم نزدیکی ادیان مختلف جهان (ادیان وحیانی) می باشد. که در آینده دور هم آمده و در ایجاد "جهان تک حکومتی" و ایده آل که شعار آن ( خدا، ایمان، حقیقت، عشق، آزادی و برگشت !) خواهد بود نقش فعال داشته باشند. زیرا ادیان از نظر تکامل- امروز مانند " دو سر یک تنابی اند که ما را به دروازۀ خداوند نزدیکتر می سازند !" از اینرو می توان گفت: " دیگر زمان تضاد اندیشه های دینی - پولیتیزم ( چندین خدایی) عملاً به پایان رسیده است" در عوض گره مشکل واقعی افراد جامعۀ بشری امروز تنها و تنها در بند استبداد های دینی و سیاسی قرار دارد که این هم با گذشت زمان به پایان میرسد و انسانها با دادن پاسخ به سه سوال اساسی زنده گی ( از کجا؟ ، به کجا؟ و در کجا؟ ) راه حلی را برای از میان برداشتن آن و بیان اندیشه های شان خواهند یافت و با گذشت زمان هرچه بیشتر به همدیگر شان نزدیکتر خواهند شد.

"جهانی اندیشیدن !" راهیست برای رسیدن به یک جامعۀ ایده آل و جهان تک حکومتی، تک دینی و تک فرهنگی که در آن دیگر از دوزخ خبری نخواهد بود و بهشت را که خداوند در ادیان وحیانی به بنده گانش وعده داده است انسانها آن را در روی همین زمین بنا خواهند کرد. زیرا کسانی که میگویند " محمد شفاعتگر است !" اشتباه می گویند. به دلیل اینکه محمد (ص) خود گفته است: " من دو چیز را بین شما میگذارم: 1 – کتاب (قرآن) ، 2 – عبرت". بناء: انسانها باید از زنده گی گذشته شان عبرت بگیرند و دست به کار نا شایسته نزنند.   

برای بهتر واضح شدن " جهانی اندیشیدن " در اینجا مثالی می آورم: 

بشریت که امروز در قرن بیست و یکم به سر می برد، خداوند برای هدایت آنها 124000 هزار پیامبر و چهار کتاب آسمانی (وحیانی ) فرستاده تا روزی همۀ آنها به " تک خدایی" رو آورند. حالا تصور کنید اگر روزی پیروان این ادیان که در طول تاریخ کشور ها و زنده گی شان دست به جنگهای ظالمانه و وحشیانه برده اند و قتل عام کرده اند پس از اینهمه "مبارزه با نفس و جنگیدن در راه عقاید شان" به خاطر رسیدن به خدای واحد از راه دین به شناخت خود، خدا و جهان نایل آیند، آنگاه چون ریشۀ این ادیان به اسطورۀ (سامی) و مکتب حضرت ابراهیم (ع) – پدر انبیا بر میگردد، پیروان یهوه - روح القدوس خدای عیسویان که پسر الله و خدای مسلمانان باشد، دیگر نیازی به موجودیت اینهمه کتابهای دینی و ادیان مختلف در جهان را نخواهند داشت. زیرا آنها از گذشته شان عبرت گرفته، از این چهار کتاب آسمانی – زبور، تورات، انجیل  و قرآن (کتابهای شریعت)، تنها یک کتاب واحد گرد خواهند آورد و ترتیب خواهند کرد و خانۀ «کعبه» هم برای پیروان این ادیان (ادیان وحیانی) به حیث یک قبلۀ واحد و خانۀ خدای واحد قابل قبول خواهد بود و بنده گان خدا با تزکیۀ نفس و چنگ انداختن به ریسمان خدا که مالک کتابهای شریعت و "سراط المستقیم" است، برای رسیدن به خدا و نزدیک شدن به قرب او از همین راه پیروی خواهند کرد. پس در آنصورت چه پیش خواهد آمد؟

باید گفت که انسانها نیاز به زمان دیگری دارند. اگرچه آنها همین اکنون نیز زمان (گذشته ، حال و آینده) را در اختیار دارند و با عبور از آن می توانند به "جهان تک دینی" و پرستش خدای واحد در عمل دست یابند، به شرط آن که از منافع شخصی خود شان گذشته، به منافع اجتماعی و مردم فکر نموده باشند.

اندیشمندی گفته است: " زمان شعور و شعور زمان است !" بناء: اگر همه کتابهای شریعت و طبیعت را با هم در یک بانک معلوماتی مانند (کامپیوتر) قرار داده آنها را به عنوان یک کتاب جدید (ورجن جدید) در اختیار محققین دین شناسی بگذاریم تا با نتیجه گیری از تبادل آنها افکار و عقاید دینی شان (ادیان وحیانی) را به هم نزدیکتر سازند، با بدست آوردن " شاه کلید" آن این مشکل بر طرف خواهد شد و با باز کردن قفل دروازۀ خانه خدای واحد انسانها موفق خواهند شد تا به داخل آن خانه شوند. چنانچه حضرت موسی (ع) نیز در زمان خودش چنین کاری را کرد و با داخل شدن به بتخانه همۀ بت های بتخانه را شکست تا توانسته باشد اندیشۀ "تک خدایی" را بوجود آورد. اما امروز که ما خدای واحد را پرستش می کنیم چه مشکلی وجود دارد؟ باید گفت که : " مشکل اساسی ما انسانها در استبداد دینی و استبداد سیاسی است که مردم همه کشور های جهان را امروز می آزارد که می توان با دور گذاشتن اختلافات دینی و ایجاد تفاهم میان پیروان ادیان مختلف به آن پایان داد و با جلو گیری از تک روی های فرهنگ دینی و شکستن مرز های آن به "جهان اندیشی " روی آورد".

برای اینکار هم کافی خواهد بود تا انسانها یک کتاب واحد و یک خدای واحد را پرستش کنند و به آن روی آورند. و شاه کلید این کتاب هم به جز از بکار برد " فورمول انسان سازی" چیزی دیگری نیست. زیرا بر اساس شواهد، پیامبران ما نیز در گذشته با استفاده از تجسس و تطبوع و شناخت خودی و شناخت خدا و جهان " وحی الهی" به این فورمولها دست یافته بودند و با پیشکش نمودن آنها فرهنگ های دینی و مذهبی را به پیروان شان پیشنهاد کرده و آنها را به راه دین و مذهب، کیش و آیین خود شان دعوت نموده و به تبلیغات در میان آنها پرداخته بودند. اما انسانها با گذشت زمان بر اثر اختلافات و منفعت طلبی های شان دست به تجاوزات و دامن زدن جنگها این آموزش ها را به نفع خود شان تغییر داده و عدۀ را به قتل رسانیده اند تا راه و رسم خود شان را جایگزین آنها کرده باشند و یا هم انسانها را گمراه ساخته اند تا به اینترتیب جلو رشد مخالفین عقاید خود شان را گرفته باشند و نگذارند تا انسان های خوب و صالح به جامعه تقدیم گردد.

میتوان گفت که پایه های مکتب انسان سازی و اندیشه سازی در جامعه بشری و هفت (7) میلیارد انسان آن در آینده بر بنیاد همین مکتب و همین عقیده استوار خواهد شد و با همین "شاه کلید" و از همین طریق پیروان دیگر ادیان به دین

 اسلام رو آورده و به عقب مسلمانان ایستاده خواهند شد و همه آنها با رو آوردن به سوی خانۀ کعبه و فبلۀ واحد به خدا واحد ایمان خواهند داشت.

البته سازمان ملل متحد را نیز باید وادار ساخت تا با در نظر داشت حقوق افراد جامعۀ بشری رسالتش را در این راستا ایفا نماید و بشریت را از خطر جنگهای آینده نجات دهد تا در مدرسه های نسل های آینده مان درس زنده گی داده شود و بجای الفبأ جنگ، الفبأ صلح و بجای خشونت ها و زور گویی ها - دوستی و همکاری در میان انسانها در چهان بوچود آید.

 

 


 

 


بالا
 
بازگشت