زبان مشترک ما ناله ها دردي است تا بگوييم مبارزه خشونت عليه زن مرزي را نمي شناسد!
25نوامبر برابر است با روز بین المللی(عدم خشونت علیه زنان) از این روز به خاطر تجلیل میگردد که در25 نوامبر سه خواهر با نام خانواده گی میرابال از جمهوری دومینکا پس ازشکنجه وتجاوز جنسی توسط افرادی از استخبارات نظامی آنکشور به قتل رسیدن. آنها مبارزین زیر زمینی یا مخفی بودند که علیه دیکتاتوری استبدادی تروجیلو فعالیت مینمودند. فینمیست های امریکائی لاتین و حوزه کارائیب درسال 1981 روز 25 نوامبر را روز بین المللی یاد بود از قربانیان تشدد و خشونت علیه زنان و دختران اعلام نمودند. مبارزه جهانی علیه خشونت در برابر زنان رسماء بتاریخ هشتم مارچ2004 همزمان باروز جهانی زنان از جانب نهاد های بین المللی مانند سازمان ملل متحد و عفو بین المللی( امنیستی انترنیشنل) آغاز گردید .
از این روز طی محافل و میتنگ ها تجلیل به عمل میآید . در محبث مبارزه علیه خشونت ،بخش چشمگیری مبارزه علیه لت و کوب زنان و کودکان در بررسی ،عواملی که منجر به خشونت علیه زنان میشود ، باید به این دو نکته توجه کرد : - مرد ها از لحاظ جسمانی قویتر هستند و این را خود آنها به خوبی میدانند .
- مقرارت و قوانین قضایی هم سبب شده اند که مردها به هر شکلی که میخواهند با زنها رفتار کنند امسال 25 نوامبر 2011 ، مصادف با 4 قوس 1390 خورشیدی، سالگرد «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» بار دیگر به ما زنان ، فرصت دوباره ای بخشیده است که تلاش های مان را برای مبارزه با اشکال گوناگون خشونت علیه زنان، بسیج کنیم.
عامل اصلی خشونت عليه زنان را می توان در تبعيضی يافت كه مانع از برابری زن با مرد در همه سطوح زندگی می شود. خشونت هم در تبعيض ريشه دارد و هم به آن دامن می زند.
زن جوانی كه از سوءظن همسرش به ستوه آمده بود با ریختن بنزین بر روی خود اقدام به خودسوزی كرد. مردی به خاطر سوءظن، همسرش را با ضربات چاقو به قتل رساند.
. مردی خشمگین در مقابل دیدگان وحشتزده دخترش، همسرش را به قتل رساند
خشونت زن علیه زن در بسیاری قضایا مسبب خشونت مرد علیه زن می گردد و هر چند به زبان آوردن این موضوع کار دشواریست اما حقیقت است وخشونت زن علیه زن، نوعی از انواع بارز خشونت ها بوده و در بسیاری قضا یا تاثیرات منفی آن بر خانواده و جامعه بیشتر است و تا زمانی که این خشونت به طور کلی از بین خانواده ها ریشه کن ساخته نشود به محو خشونت مرد بر علیه زن نمی توان امیدوار بود.
بدون سازمان دادن یک جامعه که در آن انسان بعنوان انسان، نه یک وسیله تولید، ارزش و احترام دارد و بنا به جنسیت و رنگ پوستش تغییر نمیکند، امکان ریشه کن نمودن خشونت در اشکال مختلف به زنان وجود ندارد. تبعیض و بی حقوقی یک شرایط اجتماعی ویژه است که به آنها تحمیل میشود و یا حتی با آن تربیت میشوند. برای تغییر این شرایط و حتی این انتخاب باید جامعه و نظم نوینی را برپا کرد. جامعه ای که سازمان نوینی به زندگی انسان میدهد و شرایط را برای بلوغ و رشد انسانها فراهم مینماید.
آیا زنی را می توان پیدا کرد که تاکنون مورد آزار یا خشونت جنسی قرار نگرفته باشد؟ بسیاری از زنان در زندگی شان دست کم یک بار این تجربه را داشته اند، تجربه ای که یا هیچ گاه بیان نمی گردد و یا اصلآ آزار و خشونت دانسته نمی شود
به عنوان مسئله ای شخصی و اندرونی جلوه گر است. این فرهنگ حتی بیان خشونت جنسی علیه زنان را یک ننگ می داند. بدین گونه است که اگر هم گاهی درباره سوءاستفاده و خشونت جنسی علیه زنان می شنویم اما به ندرت می توانیم سراغی از این واقعیت در مطبوعات و رسانه ها بگیریم. به دلیل جریحه دار نشدن عفت عمومی و ترس که تصویری بسیار منزه از خود و جامعه نشان دهند
به گفته سازمان عفو بين الملل خشونت در خانواده بيش از ابتلا به سرطان و تصادفات ترافیکی عامل مرگ يا معلوليت جسمانی زنان اروپايی در سنی ۱۶ تا ۴۴ سال است. اما برخی كشورها با كمك سازمان های بين المللی مدافع حقوق بشر دست به ابتكارات تازه ای برای مهار اين روند كرده اند
از آنجايی كه بسياری از دختران و زنان حاضر نيستند خشونت خانگی را به پليس گزارش دهند يا نيروی قضايی در برخی كشورها به شكايات در اين زمينه ترتيب اثر نمی دهد و آنها را موضوعی خصوصی قلمداد می كند، آمار خشونت خانگی دقيق و منعكس كننده واقعيات نيست. با اين حال آمار جمع آوری شده همچنان تكان دهنده است.
مثلاً به تازگی دولت اسپانيا برای مقابله با خشونت خانگی سياست هايی را اتخاذ كرده كه براساس نظرات جمع آوری شده از زنان آسيب ديده تدوين شده است. قوانين جديد برای سازمان همزيستی و پليس اسپانيا قدرت بيشتری در نظر گرفته تا از رفتار خشونت آميز مرد پيش از خطر آفرينی جلوگيری كنند. اين قوانين همچنين از قربانيان خشونت خانگی بيشتر پشتيبانی می كند تا احساس تنهايی نكنند.
با تاکيد بر اينکه خشونت عليه زنان، مبنايي بر نقض حقوق بشر و آزادي هاي اساسي زنان است و برخورداري زنان را از اين حقوق و آزادي ها بطور ناقص يا کامل نفي مي کند، و با نگراني درباره عدم موفقيت درازمدت در حمايت و ارتقاء اين حقوق و آزادي ها در موارد خشونت عليه زنان،اکثريت زنان هر روزه به اشکال گوناگون حکم خشونت وفرودستي و سرکوب خود را تجربه مي کنند. دختر جواني براي فرار از فقر مجبور به انتخاب بين تن فروشي در جاده يا نوع ديگري از تن فروشي دائمي يعني تن دادن به ازدواج با مردي چند برابر سن خود مي شود. زني رنج بي عدالتي را در نداشتن حق سرپرستي فرزندانش مي چشد. زن ديگري بخاطر عشق ورزيدن به مردي که دوست دارد، سنگسار مي شود. زني ديگر از ترس تجاوز اتکا به نفس خود را براي بيرون آمدن از خانه از دست مي دهد. اين گونه است که زنان جبران زن بودن خود را پس مي دهند .
با آگاهي بر اينکه خشونت عليه زنان نمايشي از نابرابري تاريخي روابط قدرت ميان زنان و مردان است، که به تحت سلطه کشيدن و تبعيض عليه زنان توسط مردان و پيشگيري از پيشرفت کامل زنان انجاميده، و اينکه خشونت عليه زنان يکي از مکانيزم هاي مهم اجتماعي است که زنان را به موقعيت هاي فرودست در مقايسه با مردان مجبور ميکند،
هزاران هزار زن سالانه قرباني قتل هاي ناموسي در جهان مي شوند!
بنابر تخمين دولت روسيه در سال ۱۹۹۹ حدود ۱۴ هزار زن توسط اقوام خود به قتل رسيده اند. با اين حال اين كشور قانونی برای مقابله با خشونت خانگی ندارد.
قرار اعلامیه ۲۰۰۸ حقوق بشردرکنفرانس بن در روسیه بعداز هر ۴۵ دققیقه یک زن مورد خشونت قرار ګرفته و بقتل میرسد .
نو ميليون زن تن فروش در هند وجود دارد که عده کثيري از آن ها از بنگلادش و نپال دزديده و يا خريد شده اند!
سیه ميليون زن هر سال در انگلستان جزو قرباني خشونت هستند!
در هر دو دقيقه زني در آمريکا مورد تجاوز و يا آزار جنسي قرار مي گيرد!
تابستان گذشته در كنگو مردان مسلح در عرض دو ماه به 300 زن تجاوز کردند!
در آفريقای جنوبی تعداد زنانی كه در خانه به فیر گلوله كشته می شوند بيش از آنهايی است كه در خارج خانه و توسط فردی بیګانه به قتل رسيده اند.
در فنلاند دومين عامل مرگ زنان، خشونتي است که از سوي همسر و يا دوست پسر آنها اعمال مي شود!
هر ساله بیش از 80 درصد زنان افغانی مورد خشونت خانگی و هزاران نفر قربانی خشونت نیروهای امنیتی قرار می گیرند!
. افكار سنتی در اين گونه كشورها باعث شده كه آماری مستند از ميزان حوادث خانگی در دست نباشد وخشونت علیه زنان نوعی بیماری همگتنی جهانی است كه در سكوت پیشروی میكند و همه ملیتها كم و بیش به آن مبتلا هستند. زنان همچنان با این زشتترین نماد تبعیض و نابرابری در حقوق و در زندگی روزمره خود در سرتاسر جهان روبهرو هستند.خشونت علیه زنان هر گونه عمل خشن مبتنی بر جنسیت است كه موجب آزار یا صدمه جسمی، جنسی یا روانی گردد.خشونت علیه زنان به چند شكل دیده میشود.
- خشونت فیزیكی، جسمی و جنسی كه در خانواده رخ میدهد. مانند زدن و سوءاستفاده جنسی
- خشونتی كه توسط دولتها رخ میدهد: مانند وضع قوانینی كه موجب خشم میشود مثل اجبار به عقیم كردن- اجبار به سقط جینن
- خشونتی كه در اجتماع رخ میدهد: مانند آزار و اذیت جنسی- مزاحمتهایی در محیط كار
- خشونت فرهنگی؛گاهی آداب و رسوم فرهنگی نوعی از خشونت را به زن اعمال میكند. این فرهنگ شامل آداب و رسوم خاصی است كه در برخی مناطق وجود دارد. مانند محدودیتی كه برای زنان بیوه وجود دارد
عواقب غیركشنده خشونت عبارتند از:
عوارض روانی: اضطراب، افسردگی، ترس، كاهش اعتماد به نفس، مشكلات جنسی، وسواس، اختلال خوردن، اختلال خواب، سرزنش خود و اختلال در ایجاد ارتباط.افسردگی در 2 ماه اول پس از خشونت رایج است و اضطراب در یك سال اول.
عوارض فیزیكی: شكستگی، آسیب به اندامهای داخلی، بیماریهای التهابی، عفونت، آسم و سردرد.خودكشی- دیگر كشی و ایدز از عواقب كشنده خشونت به شمار میآید.خشونت علیه زنان علاوه بر ایجاد مشكلات فردی مشكلات اجتماعی بسیاری به همراه دارد.خشونت پنهان آثار خشونت فیزیكی (معمولاً) قابل مشاهده است اما در مقابل، خشونتهایی وجود دارد كه آثار مخرب آنها به چشم نمیآید اما تحملشان بسیار دشوار است.
مانند دروغ گفتن، نفقه ندادن، به خواستههای زن بیتوجه بودن، چشمچرانی، تعدد زوجات، انتقاد كردن به طور مداوم، جدا كردن زن از كودكانش، دوستان و فامیل، پرخاش كردن، وادار كردن زن به ترك خانه، تهمت زدن، وادار كردن زن به پوشش خاص بدون میل خود.علل پنهان ماندن خشونت با وجود گستردگی خشونت علیه زنان ، پنهان نگه داشتن اعمال خشونت یكی از مشخصات خشونت علیه زنان در تمام جوامع است
در نظام فكری مردسالار، اشكالی از خشونت مردان در خانواده طبیعی محسوب میشود و به زنان میقبولانند كه زن با لباس سفید به خانه بخت میرود و با كفن سفید از آن بیرون میآید.
گاه به هنگام لت و کوب بین زن و شوهر معمولاً لحن قاضی حالت نصیحت به خود میگیرد و همه تلاش میكنند زن رضایت دهد و از شكایت خود صرفنظر نماید.در بسیاری از فرهنگها نه تنها خشونت خانگی تأیید میشود بلكه پنهان كاری زن از طرف جامعه مورد ستایش قرار میگیرد.
علت دیگر پنهان نگهداشتن خشونت خانگی این است كه قانونی به نام خشونت خانگی وجود ندارد، نه قانونی برای تعیین مجازات و نه قانونی برای نحوه رسیدگی به جرم.
ما در کنار مبارزه و مقاومت همه اين زنان علیه خشونت روزمره در هر نقطه از جهان ايستاده ايم! زبان مشترک ما ناله ها دردي است تا بگوييم مبارزه خشونت عليه زن مرزي را نمي شناسد .
داکتر راضیه هوتکی ریيس شورای زنان افغان در فدراسیون روسیه