زبیده احمدی

زنهار که زیر این پلو، ملی نهفته است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هشتم مارچ، روز یاد بود از یک خاطره تلخ تاریخی زنان است. رویدادی که 104 سال قبل در چنین روزی اتفاق افتاد. این روز برای داعیان ملی و بین المللی حقوق زن، عزیز و گرامی است. در هشتم مارچ، اعتصابات دادخواهی زنان کارخانه های نساجی شهرنیویارک درهم کوبیده و به خاک و خون کشانیده شد. 129 تن کارگر اناث که برای افزایش معاش، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط زندگی، مثل هزاران زن دیگر، شعار بر لب و جان بر کف، اعتصاب کرده بودند، در شعله های آتش کارخانه یی که حریق شد، سوختند و خاکسترشدند.

هشتم مارچ، روز جشن، شادی، شادباش و تحایف نیست، بل، روز بزرگداشت و همبستگی رزمجویانۀ زنان زحمتکش جهان است. روز تجدید تعهد و پیمان باهمی برای جلوگیری از تکرار اشک و خون و فاجعه، روز مبارزه زنان محروم و محکوم. ولی با درد و دریغ که محتوای هشتم مارچ را با اهدای تحایف و مکافات تحریف میکنند و زنان را با تحایف و تبریکات، خوش و خاموش می سازند. آری، لقمه، بوغمه است. این یک نوع تطمیع ماهرانه یی است که چپاولگران سود و سرمایه یاد دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این روز در شرایطی برای زنان افغان سزاوار تمجید و تهنیت است که فقر و فساد، این دو همزاد نامیمون، بیداد میکند و ذلت را جانشین عزت میسازند. رعد و برق آسمان سیاسی کشور، هشدار دهندۀ معامله کردن حقوق و آزادی های زنان در ازای صلح استخباراتی است. این قلم، زنهای متعهد را به بیداری و هوشیاری فرا می خواند و به توجه میرساند که شورای سرتاسری علمای افغانستان در آستانه هشتم مارچ با صدور یک مصوبه، باز شمشیر از نیام کشیده اند تا سرنوشت زنان افغانستان را رقم زنند. آنهایی که زنان را تازیانه زده به عقب دیوارهای تاریخ میبرند و قیضۀ شان را به قبضه می گیرند، سربرنامۀ اصلاحات غازی امان الله خان و فرمان شماره هفتم نورمحمد ترکی، نیز خط بینی کشیدند، حالا پوزۀ جندر و فیمینیسم را بر زمین میمالند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیا زنان با درد و با درک این سر زمین در این مقطع حساس تاریخی، قبل از آن که کارد به استخوان رسد و آب تا گلو، به خود خواهند آمد و این حالت غفلت و بی اعتنایی خود را که آرامش قبل از طوفان است، با اقدامات عملی در راه تشکل و اتفاق تغییر خواهند داد؟ صفوف خود را برای تحقق داعیه و شعار های: ( حق با خونریزی گرفته می شود و با عرقریزی حفظ میگردد)، منسجم و مستحکم خواهند ساخت و نهضت زنان افغانستان را متشکل خواهند ساخت تا در برابر تعیین چنین تقدیر و سرنوشت شوم و تحمیلی، بی دریغ نه، گویند، در غیر آن هشدار و با خبر که تاریخ تکرار می شود. شاید بگویند که این آزادی باد آورده و بی بر و بی برکت، به گریه نیرزد، زیرا نام از زن هست و کام از زن ستیزان. یکعده زنان منحیث لعبتان و دلقکان، دموکراسی ناتو را تمثیل میکنند. یکعده زنانی که سر شانه مردها به پارلمان برده شده اند، بجز این که برای جهیزگر خود چکچک میکنند، کره و لاکت بحرینی میخرند و بلند منزل میسازند، برای رشد نهضت زن چه کرده اند؟ زنانی که درک دارند، درد ندارند و زنانی که درد دارند، فاقد درک اند. راه حل و رفع واقعی این مسایل عبارت از خود شناسی و خود آگاهی زنان، است. بسیاری از زنان افغانستان بخصوص زنان مسن نا خود آگاه، مردسالاریزه شده اند. خشونت زن علیه زن را روا میدارند. این زن است که زیر پای زن دیگر آتش نموده، سر زن دیگر انباق ( انباغ) میرود و فرقش را می سوزاند و سیاه بخت میسازد. این زن است که به حیث آرشیف سنن و عنعنات عمل می نماید. مردان که ذهن حفظ و انتقال سنن و عنعنات را ندارند. زن ها در این کار استاد اند، تمام رسم و رواجها را در سینه دارند و شیفته تطبیق آن میباشند. پس خود کرده را نه درد است و نه درمان. این زنانی که مسخ شده اند برای تهضت زنان خیلی خطرناک اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هما سلطانی وکیل ولایت غزنی که یک زن سیاسی و وکیل دورۀ شانزده هم ولسی جرگه جمهوری

اسلامی افغانستان است، تا حالا چند بار از طریق تلویزیون ها با دیده درایی ادعای نموده که ملا محمد عمر آخوند در خانه من محفوظ و مصون است، ضمانت مطمئن بدهید تا او را به مذاکره حاضر کنم.

سوال پیدا می شود: ملا محمد عمر که از صدای پای زن، نفرت داشت و تسبیح میگفت، حالا چطور در مهمانخانه هما سلطانی خسپیده است و پرهیزانه می خورد یا مزاجش از اثر فشارهای طیاره های بی پیلوت امریکایی، متحول شده است؟ بلی، تغییرهر چیز، ممکن است، ولی فطرت، تغییر نمیکند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عاقبت گرگ زاده گرگ شود

گرچه با آدمی بزرگ شود

آیا هما سلطانی شلاق و قفاق طلبای کرام را به یاد ندارد که حالا رهبر معظم شان را در کاشانۀ خود پذیرایی میکند؟ اگر چنین ادعا دروغ بوده باشد، پس چرا ملا ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طلبای کرام چنین ادعا را افشا نکرد و سکوت نمود یا هدایت استخبارات به گماشتگان چنین است که هرکس در این دیالوگ در نوبت خود یک گپ و جمله مشخص بگوید؟!

 

اکثریت زنان افغانستان نان ندارند و فقر روز افزون دامنگیر آنهاست، آنها به امید نوش، به نیش رسیده اند. یک نظام، آنها را می نوازد و برهنه میسازد و نظام دیگر تازیانه میزند و مثل تعویذ، هفت پوش سرخ و سبز میدهد. آخر موقف و موضعگیری خود زنان در شرایط کنونی که باز در موقعیت نوک ناوه قرار دارند و پل های عقبگرد برای فرار به ایران و پاکستان نیز ویران شده است، چیست؟

 یا هنوز هم در خیال و خواب اند و مصوبه شورای سرتاسری علمای افغانستان را که به تاریخ 12 حوت 1390 صادر شده است، شوخی می پندارند و نمی دانند که زیر این پلو، چه ملی های نهفته است؟ حیرت انگیز وقتی می شود که رئیس جمهور این مصوبه را در ملاقات با شورای علما تائید میکند، ولی در محفل گرامیداشت هشتم مارچ که به تاریخ 21 حوت 1390 در تالار لیسه امانی کابل دایر شد، به زنها میگوید که مطبوعات غربی مصوبه شورای علما را خطرناک توجیه نموده، هیچ چیزی نیست، بروید با اطمینان خاطر کارهای تان را کنید، بچه های تان را زن بدهید. حقوق و آزادی های تان را بیشتر سازید. 

این تصویر از حالت زنان افغانستان طی دهۀ پسین یک تصور کلی میدهد که در جریان انفجار جاده ها و خیابانهای و عملیات های شبانه ناتو در زندگی زنان چه واقع شده و این حوادث، چقدر مشابه حادثۀ خونبار یک قرن قبل هشتم مارچ میباشند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

بند چهارم مصوبه شورای سرتاسری علمای افغانستان:

دین مقدس اسلام برخلاف سایر تمدنها و جوامع گذشته و موجود، زن را به عنوان زیربنای تربیتی جامعه به بسا حقوق مدنی و اجتماعی، کرامت و شرافت انسانی افتخار بخشیده است. زن در خلال قرون گذشتۀ قبل از اسلام و در میان جوامع، ملل و بحبوحه تمدن های بشری از هر گونه حقوق انسانی و مدنی محروم بوده و همانند یک متاع افتیده با وی معامله می گردید و حتی زنده به گور می شد، ولی با ظهور آفتاب جهانتاب دین مقدس اسلام حقوق زیاد مطابق فطرت به زنان داده شد، همانند:

الف- حق ملکیت، تصرف و داد و ستد

ب- حق میراث، مطابق احکام شریعت مقدس اسلام

ج- حق مهر، که حق اختصاصی زن بوده، هیچ کس دیگر بدون رضایت وی حق تصرف و تصاحب آن را ندارد و آنچه بنام ولور، طویانه، شیربها و غیره از جانب بعضی ها گرفته میشود، اصل شرعی ندارد.

د- حق انتخاب همسر به رضایت خودش مربوط بوده، زیرا ازدواج اجباری زن بالغه نا جایز می باشد. البته مشوره اولیاء و کفایت که از احکام دین است، رعایت میشود.

هـ - زن از نظر اسلام همانند مرد دارای کرامت و موجود حُر و آزاد است، بناء دادن زن در بدل خون، عوض صلح و در بدل مهر زن دیگر شرعاً حرام و ناجایز میباشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Text Box: مولوی صاحب قیام الدین کشاف رئیس شورای سراسری علمای افغانستان، اصرار دارد که فیصله آنها مطابق اسلام و برحق است. واقعاً او کشاف است، این نکاتی را که او در نصوص قران کشف و شامل مصوبه نموده است، بیانگر برداشتهای ذهن تبعیض گرای و زن ستیز او و همطرازانش میباشد.

 

 

 

 



 

و- زن به میراث برده نمی شود. و نیز بسا حقوق دیگری که دین مبین اسلام برایش عنایت فرموده رعایت شود، ولی زن مسلمان با داشتن حقوق فراوان، دارای وجایب و مکلفیت های نیز می باشد، همانند:

الف- پابندی به اوامر و نواهی شریعت مطهر اسلام در عقیده و عمل.

ب- حفظ و رعایت کامل حجاب شرعی، که باعث حفظ آبرو و شخصیت زن می گردد.

ج- دوری جستن از اختلاط با مردان بیگانه در عرصه های مختلف اجتماعی، مانند تعلیم، تحصیل، بازار، دفاتر و سایر شئون زنده گی.

د- در نظر گرفتن صراحت آیات (۱) و (۳۴) سوره النساء که مشعر است در خلقت بشر مرد اصل و زن فرع می باشد و نیز قوامیت از آن رجال است. لذا از استعمال الفاظ و اصطلاحات که با مفهوم آیات مبارکه در تضاد باشد، جداً اجتناب شود.

ه- ارج گذاشتن به مسأله تعدد زوجات، که به اساس حکم صریح قرآن ثابت می باشد.

و- اجتناب از سفر بدون محرم شرعی.

ز- التزام به حکم شریعت غرای محمدی (صلی الله علیه وسلم) در مورد طلاق

قابل تذکر است که اذیت، آزار رسانی، ضرب و شتم زنان بدون معاذیر شرعی به حکم صریح قرآن عظیم الشان ممنوع است و هر نوع تجاوز ناحق که از جانب اشخاص بالای زنان صورت می گیرد، شورای سرتاسری علمای افغانستان از ارگانهای عدلی و قضائی کشور تقاضا بعمل می آورد تا مرتکبین همچو اعمال ناجایز را مطابق حکم شریعت غرای محمدی (ص) و قوانین نافذه کشور مجازات نمایند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

      شما را به بحث و تفکر پیرامون چند نکتۀ سرخ و قرمز ( ب، ج، د، هـ ، و) این مصوبه فرا می خوانیم:

ب- حفظ و رعایت کامل حجاب شرعی، که باعث حفظ آبرو و شخصیت زن می گردد.

ج- دوری جستن از اختلاط با مردان بیگانه در عرصه های مختلف اجتماعی، مانند تعلیم، تحصیل، بازار، دفاتر و سایر شئون زنده گی.

د- در نظر گرفتن صراحت آیات (۱) و (۳۴) سوره النساء که مشعر است در خلقت بشر مرد اصل و زن فرع می باشد و نیز قوامیت از آن رجال است. لذا از استعمال الفاظ و اصطلاحات که با مفهوم آیات مبارکه در تضاد باشد، جداً اجتناب شود.

ه- ارج گذاشتن به مسأله تعدد زوجات، که به اساس حکم صریح قرآن ثابت می باشد.

و- اجتناب از سفر بدون محرم شرعی.

قرار معلوم، شورای علمای افغانستان به فتواهای علمای جید اسلامی مثل مولانا قرضاوی الازهر مصر و دیگران ارج و وقیعی نمیگذارند. علما و مراکز معتبر اسلام در موارد فوق فتواهای معقول دارند که این شورا از آن یا بی خبرو بی مطالعه است و یا خیره سر و یک دنده پیش میرود. پیامبر اسلام میگفت: نصف دین را از عایشه بیاموزید. پس عایشه شامل رجال نبود؟ خدیجه کبری مگر تجارت نمیکرد؟ اسلام، مشارکت سیاسی زن را می پذیرد. سفر و تحصیل زن را بنابر پیشرفت های تکنولوژی طیاره، امنیت و پولیس می پذیرد. کار مشترک زن و مرد را می پذیرد. همچوفیصله ها با فتواهای اسلامی عصر ما منافات دارد. این فیصله ها کار ملاهای اکسپایر شده است که با ذهن و ضمیر مسموم خویش از اسلام برداشت های منفی دارند. این تحلیل و حقیقت را باید بیان و افشا کرد که اسلام در افغانستان تحت تأثیر ملا و عالم تبعیض پسند، کاملاً چهرۀ مردانه دارد. تنظیم طالبان مطلقاً مردانه است، در ترکیب آنها یک نفر زن هم شامل نیست. با درد و دریغ که همچو علمای عقبگرا زنها را ناقص العقل، فرعی و جنس دوم میدانند و زنهای عصرما همچو علمای پوپنک دماغ و متحجر را که از دین برداشت های بدوی دارند، در جمع انسان معاصر، حساب نمیکنند. با درد و دریغ که مراکز و مدارس دیوبند پاکستان همواره منبع صدور فتواهای علمای اسلای افغانستان بوده و میباشد. مولانا فضل رحمان و امثال آن که مقام و القاب پدرطلبای کرام را حصول نموده، همواره از زمان امان الله خان تا امروز به دامان زن افغان تهمت میزنند. کار، تحصیل و زندگی او را خلاف دین توجیه میکنند، ولی در پاکستان زنان را به انکشاف و پیشرفت تشویق و ترغیب می نمایند. به این تصویر توجه نمایید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

بالا
 
بازگشت