(طنزـ دیالوگ)
گل آغا، یک کارت تلیفون خریداری میکند و از طریق آن به دوست خود قندآغا زنگ میزند و نمرهء تلیفون قندیگل را میپرسد. قندآغا نمره را به گل آغا دیکته میکند:
قندآغا: هلوووو، هلوووو ، گلوجان تو یکدقه باش که بپالم ده کجا نوشته کدیم...
گل آغا: قندو جان ، تا که نمره ره پیدا کنی، باش که یک خبری خوشه بریت بگویم.
قندآغا: بگو بگو، کدام خبری خوش؟
گل آغا: میگن وزارت مخابرات افغانستان گفته اس که ،" هشتاد درصد جمعیت این کشور از خدمات مخابراتی برخوردارند و در نظر است برای گسترش این خدمات، در سال جاری سی میلیون دالر دیگر هزینه شود"
قندآغا: خوب اس نی که تمام مردم ما تلیفون موبایل داشته باشن و وطن ما یک مملکت بسیار عصری و پیشرفته مالوم شوه !
گل آغا: کاش که هشتاد فیصد مردم ما باسواد هم میبودن و سی ملیون دالر دگام بری گسترش سواد آموزی به مصرف میرسید؛ باز اوو وخت هم مشکل مخابراتی حل میشد و هم دیگه مشکلای مردم...
قندآغا: خوب اس که ما و تو بیسواد نیستیم، گلو جان !
گل آغا: میفامم که ما و تو بیسواد نیستم؛ اما دل مه به حال مردم بیسواد وطنم میسوزه؛ بیچارا !!
قندآغا: اینه ، اینه یافتم نمری قندیگله ؛ بگی بگی نوشته کو، چار صد و یازده ..
گل آغا: چند؟ چند؟
قندآغا: چی ؟ چی؟
گل آغا: قندو جان، تلیفون غرغر میکنه ؛ صدایت هیچ شنیده نمیشه...
قندآغا: هلوووو، هلوووو، صدایمه میشنوی ؟
گل آغا: بگو، بگو، حالی صاف شد.
قندآغا: چی صاف شد؟
گل آغا: چی چه شد؟
قندآغا: نمره ره نوشته کدی؟
گل آغا: تو باش که یک قلم پیدا کنم !
قندآغا: تا حال نوشته نه کدی؟
گل آغا: تو باش که قلم نیس ؛ یافتم ، یافتم ، بگو چند اس ؟
قندآغا: نوشته کو ، چار صد و یازده ...
گل آغا: چارصد و دوازده؟
قندآغا: کدام چارصد و دوازده ؟ گفتم چاااااااااااار صدووووو یاااااااااازززززده ...
گل آغا: نمره تلیفون موبایل قندیگله بگو .
قندآغا: تو نمری تلیفون خانه قندیگله کار داری یا نمری موبایل اوره ؟
گل آغا: نمری موبایلشه.
قند آغا: کدام نمری شه؟
گل آغا: قندیگل چند تا موبایل داره؟
قند آغا: سه تا.
گل آغا: خو یکیشه بتی دگه!
قندآغا: خو مه بریت گفته رایی ستم نی ، چارصد و یازده...
گل آغا: خو مام نوشته کده رایی ستم ، چارصد و دوازده...
قندآغا: کدام چار صد و دوازده ؟
گل آغا: خو تو میگی نی !
قندآغا: نمره تلیفون قندیگل چار صد و دوازده نیس ، چار صد و یازده اس !
گل آغا: باز صدایت شنیده نمیشه قندو، تلیفون غرغر میکنه ...
قندآغا: گلوجان، نمره ره نوشته کدی؟
گل آغا: آن، نوشته کدم.
قندآغا: تو بخوان که چند نوشته کدی!
گل آغا: گوش کو که بریت بخوانم؛ اولش چار، باز دوازده ، باز دوازده ، بازهشت ...
قندآغا: کدام دوازده ؛ کدام هشت، مه کی گفتم هشت؟
گل آغا: توباش که کارتم خلاص میشه؛ اگه تلیفون قطع شد، وارخطا نشی !
تووووت
تووووت
تووووت
تووووت
تووووت
*
پایان؛
ماه می دوهزار و یازده میلادی