سیدموسی عثمان هستی
همان طوريکه طنززبان افشاگر است چشمک زدن هم یک زبان است
سیاست مدارحرمزاده ترازخبرنگار
سخن را چپ و راست کنند باربار
نه یکبارو دوباردروغ گویندبخروار
دوحرفی کنند، راست ودروغ تکرار
"شاعربیترازو"
خبرنگاری درمیدان لندن ازآقای کرزی پرسیدکه می گویند شما به پنج لسان زنده پشتو،فارسی، انگلسی،اردو، هندی حرف می زنیدکرزی شانه های خودرا بالا انداخت گفت : اگر دیگرکسان نمی دانندکه علیه من دشمنان خارجی وداخلی توطئه می کنند ، اگرطالب بی لجام وبی فرهنگ راتشویق به صلح می کنم تا نتها علیه من بلکه علیه حزب اسلامی هم توطئه کنند . ومی گویندکه در دولت کرزی حزب اسلامی بدون دعوت به زور آی اس آی شامل شده است. من این را انکار نمی کنم که هشت نفريکه دردولت من بحیث وزیرشامل کابینه شده اندهمه عضوحزب اسلامی بودندوشاید امروز هم روابط دور و نزديک خود را با گلب الدین درزير چترسیاست آی اس آی داشته باشند ولی من ولی نیستم. هرکس خدا می گوید من منحیث یک مسلمان قبول می کنم. اگرمن اشتباه می کنم نماینده های ملت که ملت آنهارا تعین کرده چرا دروقتیکه وزرا به شورابخاطر رای گرفتن می روندآنهارا رد نمی کنند! پس معلوم است که حزب اسلامی در شورا هم نفوذ دارد ، گناه من چیست.
مثلاً من بارها می گفتم که ملاضعیف وملاعبدالسلام وملا عبدالحکیم مجاهد در این جای شک نیست که اعضای فعال طالبان وازجمله سرسپرده های آی اس آی بودند و هستند. ولی من چند مدتی با طالب همکاربودم. وشما دیدید که ملا ضعیف آشکارا بدون اینکه از آی اس آی بترسد گفت اگر پاکستان در صلح قطرشامل باشد دیگر همسایه های افغانستان هم میخواند بخاطر منافع شان شامل مجلس صلح قطرشوند. من از مفکوره وروابطملاضعیف چه خبر هستم. ممکن آی اس آی آنرا درک کرده باشد. اگرپاکستان هم درمجلس صالح قطر اشتراک کند نمی تواند حرف اول را مثل سابق بزند. حرف های ملا ضعیف اگرد درپشت پرده سیاست چیزدیگر باشد وخواسته با شد بخود بینی خمیری بسازد گناه من چیست .
شما خبر نگارها دیدید که من برادراحمدشاه مسعود ، ضیا جان را به خاطراستاد ربانی وبخاطر گل وخاک قبر مسعودبحیث معاون یاست جمهوری مقرر کردم ولی فیهیم قسیم آ زرده شد. اگردوباره فهیم در کرسی معاونيت رئيس جمهور مقرر کردم ازين ترس بود که در انتخابات با داکتر عبدالله یکجا نشود و درنتيجه کرم ریشه انتخابات علیه من نگردد وچنار رسای بُردمرا با تبرعقده ،کینه ،پول، زمرد، چرس وتریاک نزند.
دیدید که اکثریت اعضای شورای نظار بشمول برادران احمدشاه مسعود از من آزرده شدند. اگررشید دوستم را بحیث معاون خود در قسمت نظامی تعيين کردم صرف یک روز با دستمال کمر مرا بست ولی روز دیگر که با آقای پدرام ساغر بالا کرد ، من را فاشیست خواند. باالاخره با محقق وبرادراحمدشاه مسعود رفت. اگر من پشتون هارا حمایت می کنم ، آنها هزاره ها وتاجيک هارا علیه من وعلیه پشتون ها تحریک می کنند. اگر من آدم بد وخاین هستم اینها چرا به نوبت در تمام دوران حکومتداری ام با من یکجا بودند. زمانی برای شان مقام و چوکی داده شود خاموش هستند ، رشوت ميگيرند ، سوء استفاده ميکنند ، بلند منزل ها ساخته اند ، در دوبی و اروپا خانه ها و هوتلها خريده اند وصد ها بزنس ديگر دارند که گفتنش خوب نيست. ولی زمانيکه از مقام برطرف شدند آ مخالف ميشوند. ده سال حکومتداری من با اين مردم به این قسم گذشت !
کله پر بز خواست بجایش سگ نشست
قامت ملت رابا خیانت ورذالت شکست
ساغراش راپُرکردازخون هزاران بینوا
کرد بالابرسراش تا گشت خوب مست
"شاعربیترازو"
خبرنگار بی حوصله شد گفت آقای کرزی ده در کجا و درخت ها درکجا !!!! من سوال کردم که می گویندشمابا پنج لسان زنده هم حرف می زنید و هم نوشته می کنید ولی شما به گله های چند ساله خود از همکاران سابق تان به جواب سوال من پرداختید. اين همه نابسامانی ها ، امتياز دادن ها بخاطر اهداف شخصی ضعف خودت و ضعف ادره تو بود. تو یا این موش وپشک بازی از هزار نيرنگ کار گرفتی . البته بخشی ازين حرامزادگی ها توسط همپیمانان خارجی تو براه انداخته شد که با شلاق باداری بالای تو تحمیل کردند. البته بگفته خودشما این را خدا می داند ، ما از مفکوره و هدف تو خبر نداریم مثلیکه تو از ملاضعیف خبرنداری.
کرزی گفت : دليل اينکه چرا مستقیما به سوال شما جواب نگفتم چنين توضيح ميدهم :
وقتیکه من فهیم قسیم بحیث معاون خود انتخاب کردم می دانستم که او یک مردقوی هم از نگاه پول است وهم دربین حریفهای انتخاباتی من قوی ترین فرد است. همه درک کرده بودند که من فهیم را بخاطر خرپولی ونفوذش در بین باندشورای نظار وجمعیت انتخاب کرده ام.
خبرنگار از کرزی می پرسد که آیا پول می تواندوسیلۀ کسب قدرت سیاسی شود؟
کرزی گفت که من در کمال خون سردی به سوال خبرنگارپاسخ منفی دادم . گفتم اينکه وپول سبب قدرت سیاسی می شودافسانۀ بیش نیست.
در حالیکه همان خبر نگارمی دانست که برای ریيس جمهور شدن من آنها بهترین حقوقدانان، روشنفکران مرتجع روزنامه نگاران را با پول خريدند. البته پول های ما مشترک است. برادر من و برادر فهيم در کابل بانک شريک بودند ، آنها بدون پرسان و بازخواست مبلغ هفتاد مليون دالر ازين بانک کشيدند و در انتخابات من مصرف کردند. هر قدر روزنامه ها و گزارش ها دراين مورد نوشتند ولی من با استفاده از اصالت و نسب فاميلی ام که " کر " زی است گوشهايم به کری زدم که گويا هيچ چيزی نشنيد ام.
مقداری پولی از جامعه جهانی که دوستان من هستند نيزجمع کردند تا در اطراف حسن شهرت من در بین مردم تبلیغات لازم را انجام دهند. جالب اينکه همين خبرنگاريکه با من مصاحبه می کرد نيز از من پول گرفته بود. نه تنها از من بلکه از یک تلویزون معتبرجهان بخاطریکه با من مصاحبهً انجام دهد. من باآن تلویزون پول داده بودم .
اکنون به جواب سوال اگرمن بگویم که بلی من با پنج لسان زنده حرف می زنم اول تو می گویی که زبان پشتو وفارسی کجا زبان زنده دنیا است. دوم اينکه خبرنگاردیگری فردا ازمن سوال خواهد کرد که ميگويند شما باشش لسان دنیا حرف می زنی؟ ومن بگویم دروغ است من صرف با پنج لسان حرف می زنم و خبرنگارخواهد گفت که من شنیده بودم که در پهلوی پنج لسان با چشمک وابرو هم حرف می زنی!!!