با تقـــديم حـــــــــــــــرمت
بحران اقتصادی کابل بانک تقصیر مافیای اقتصادی نه بلکه از شاروال کابل است
داستان موش آهن خوار را حتمی
شنیده اید پس حالا شهکاری های موش دالر خوار را تماشا کنید!
بالاخره کمیسیون تحقیق و تجسس وزارت مالیه در
موضوع بحران کابل بانک بعد از یک ماه سعی و تلاش پیگیر به این نتیجه رسید که
بحران اقتصادی کابل بانک تقصیر مافیای اقتصادی نه طوریکه در ابتدا تصور میرفت
بلکه علت آن در غفلت و سهل انگاری شاروالی کابل نهفته است
.
شهروندان کابل از سالها بدینسو از وجود مواد
تعمیراتی بی کیفیت در بازارهای فروش مواد تعمیراتی کابل و تفلبکاری در استفاده
از مواد تعمیراتی شکایت دارند ولی اداره نظارت و کنترول کیفیت مواد تعمیراتی
شهروالی کابل به این شکایات مردم اصلاً توجهی نکرده و در نتیجه اکثر ساختمانهای
عصری و مدرن شهرکابل که با هزینه های هنگفتی تعمیر گردیده اند بعد از گذشت مدت
زمان کوتاهی دچار نواقص بزرگی گشته و حتی خطر فروریختن سقف و دیوار منازل
ساکنین آنرا تهدید به خطرات بزرگ حتی مرگ میکند.
ساختمان کابل بانک نیز ازین سرنوشت شوم بی بهره
نمانده و در اثر استفاده از سمنت بی کیفیت و تقلب در تناسب ریگ و سمنت سطح
ساختمان بانک چون کشمش پنیر نرم و بی مقاومت آباد شده که برای موش های فربه و
چاق و چله کابل که بازهم در اثر غفلت اداره تنظیفات شهروالی کابل درهر کوچه و
پس کوچه خوراک بقدر کافی در اختیار دارند شکافتن آن از شگافتن نان و پنیر آسان
تر است.
این موش های لعنتی از زیر تعمیر کابل بانک به نقب
زنی آغاز کرده و تونل های طولانی تا زیر خانه های مردم در هر گوشه و کنار
شهرکابل شگافته اند ، اما خیلی تصادف عجیب و باور ناکردنیست که این تونل ها همه
تا زیر منازل اشخاص سرشناس و ثروتمند مانند محمود کرزی ، حسین فهیم و عبدالغفار
داوی همسر شکریه بارکزی که چندان به پولهای کابل بانک نیازی هم نداشته اند حفر
گردیده و استثناً یک تونل هم تا زیر منزل بابه مراد نامراد نرفته
است.
خوب این یک تصادف بوده و ما حالا حق نداریم که
صاحبان این منازل را به دید شک و تردید نگریسته و یا ادعا کنیم که ایشان با موش
ها کدام ساخت و بافت داشته اند و هم نمیتوانیم از ایشان انتقاد کنیم که چرا سکه
های طلا را که موش ها در منازل شان انتقال داده تصاحب کرده و به کابل بانک واپس
نداده اند !؟
به یقین کامل که آنها گمان برده اند که این سکه
ها یکه از سوراخ و سنبه خانه هایشان بیرون میریخته رحمت خدا یی بوده که به
بندگان خوب و پرهیزگارش انعام داده شده و پس دادن رحمت خدا خود کفران نعمت و
گناه کبیره است.
حکایت میکنند که جوانان یک ده روزی مرغ را از
قریه همسایه دزدیده و یک شوربای مرغ پخته و ملای ده را هم برای صرف طعام دعوت
کردند ، سفره که پهن شد و دست ها شسته یکی ملا را در جریان قرار داد که ملا هم
سخت بر آشفت و خوردن گوشت آن مرغ را حرام فتوا داد ولی نفس ظالم و حلوا شیرین و
ملا به جوانان گفت که او فقط شوربای آن را بدون گوشت حرام میخورد چون خوردن
شوربا که از آب حلال چاه تهیه شده کدام اشکال ندارد ، در هنگام ریختن شوربا از
دیگ به کاسه ملا یک ران مرغ هم به کاسه او لغزید که جوان از ملا معذرت خواسته و
دست دراز کرد که آن را دوباره از کاسه بیرون کند ولی ملا گفت نه بگذار حالا که
با پای خود آمده اشکال شرعی ندارد و حلال است .
حالا این سکه های طلا هم که با پای خود به منازل
ذوات محترم آمده پس نظر به فتوای ملا هم کدام اشکال شرعی ندارد و از شیر مادر
حلالتر است !!!؟
با تقــــــــــــديم
حــــــــــــــــــرمت
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی
حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانی
http://haqani.funpic.de
بالا
بازگشت