آقای نجفی رئیس دارالانشا کمیسیون انتخابات ریاست جمهوری وقت با کمال افتخار به دوستانش میگوید که او کرزی را رئیس جمهور ساخته

 

یاد آن روزگاران بخیر که در کابل فروشگاه بزرگ افغان یگانه تعمیر بلند منزل شهر بود و بانک ملی افغان و پشتنی تجارتی بانک تنها بانک های موجود این کشور را تشکیل میدادند ، هیچ چیز به یک حال نمی ماند و همه چیز در تغیر و تحول است ، امروز از هر گوشه و کنار شهر کابل آسمان خراش های شیشه ای چون سمارق سر بلند کرده و تعداد بانک های شخصی و خصوصی به صد ها میرسد .
این تحولات تنها در محدوده آسمان خراشها و بانکها منحصر نگشته بلکه زندگی معنوی و ارزشهای اخلاقی جامعه را نیز در بر میگیرد .
پدیده های شوم فساد مالی ، اختلاس ، رشوه ستانی و تقلب همیش درین جامعه موجود بوده ولی شکل و شمایل آنها مانند آسمان خراشها و بانک های کابل دستخوش چنان تغیرات محیرالعقول گشته که با صورت قدیم شان اصلاً قابل مقایسه نیست.
در قدیم رشوت دادن خود یک هنر خاص بود ، با وجودیکه یقین کامل داشتی که فلان مامور دولت بدون رشوت کارت را اجرا نمیکند ولی با آنهم دور از تصور بود که خودت دست به این کار میزدی بلکه کسی را پیدا میکردی که او کس دیگری می شناخت و او یک تاری با مامور مذکور داشت و گوسفند ترا بنام نذر و یا سوغات بخانه مامور تسلیم میکرد.
اما امروز برای انواع مختلف خدمات دولتی مانند تهیه قباله زمین اصلی و جعلی ، نکاح خط اصلی و جعلی ، جواز رانندگی اصلی و جعلی و خدمات دیگر لایحه ها و نرخنامه های وجود دارد که نرخ و مقدار رشوت بصورت روشن و دقیق در آنها تعین شده و چنانچه امروزهر والی و ولسوال یک سخنگویی دارد مامور صاحب نیز دلال یا اجنت شخصی خودش را دارد که در پیش دفترش رسمی و آفتابی مصروف فعالیت است.
دیگر کلمات فساد مالی ، اختلاس ، رشوه ستانی و تقلب مانند گذشته ها کلمات زشت نیستند که کس از بزبان آوردن آنها احساس شرم و خجالت کند چون حتی رئیس دولت تقلب را یک امر کاملاً عادی و معمولی می پندارد و ازینرو رئیس دارالانشا کمیسیون انتخابات ریاست جمهوری آن وقت آقای نجفی با کمال افتخار به دوستانش میگوید که او کرزی را رئیس جمهور ساخته ورنه داکتر عبدالله برنده انتخابات بود .
حالا نظر خود شان را درینمورد جویا میگردیم که ایشان چه دلایل برای اینکارشان دارند !

خــــــــبرنگار :
آقای نجفی آیا این واقعیت دارد که شما کرزی را رئیس جمهور ساخته اید ؟

نجفـــــــــــی :
بلی این کاملاً واقعیت دارد این را همه میدانند

خــــــــبرنگار :
پس این یکنوع تقلبکاری بوده ، آیا شما از اظهار این عمل تان احساس خجالت نمیکنید ؟

نجفـــــــــــی :
در صورتیکه انجام اینکار بمن کدام منفعت شخصی میداشت من باید ازینکارم خجالت میکشیدم

خــــــــبرنگار :
پس شما که درین تقلبکاری کدام منفعت شخصی نداشته اید چرا حاضر به انجام آن شدید ؟

نجفـــــــــــی :
من اینکار را فقط بخاطر نجات ملت افغانستان از رکود اقتصادی و انفلاس قطعی کشور انجام دادم

خــــــــبرنگار :
آقای نجفی شما بجای جواب دادن به سوالهایم به معما گویی آغاز کرده اید

نجفـــــــــــی :
باور کنید که اگر من جلو اینکار را نمیگرفتم و داکترعبدالله برنده انتخابات می شد حکومت امروز از پرداخت معاشات مامورین عاجز می بود .
داکترعبدالله در هنگامیکه بحیث وزیر خارجه ایفای وظیفه میکرد در هر سفر جارجی در کشور های اروپایی و امریکا حد اقل سه دست دریشی به قیمت های بین شش تا ده هزار دالر برایش خریداری کرده که بهمین مناسبت نامش در یکی از فروشگاه های مشهور منطقه ( بیورلی هیل ) امریکا که فروشگاه مخصوص شیخان عرب و شهزادگان اروپایی است به خط زرین در پائین نام سایر خرپولان جهان نوشته شده.
اگر من جلو رسیدن او را به کرسی ریاست جمهوری نمیگرفتم او منحیث رئیس جمهور که حد اقل سال شش بار سفر خارجی میداشت و اگر در هر سفر حد اقل سه دست دریشی به قیمت های ده هزار دالر برایش تهیه میکرد بدینصورت مصرف یکسال دریشی او بالغ به یکصد وهشتاد هزار دالر معادل نه ملیون افغانی می شد که خودتان می تونید محاسبه کنید که این مقدار پول برای اعاشه چند نفر مامور دولت برای چه مدت کفایت میکرد !؟
در حالیکه کلاه و چپن کرزی هردو بیشتر از ششصد افغانی ارزش ندارند و از مدت ده سال بدینسو بیچاره کرزی آنها را پینه و پتره کرده می پوشد ، حالا اگر با مبلغ نه ملیون افغانی مصرف یکسال دریشی داکتر عبدالله برای کرزی کلاه و چپن خریداری کنیم تمام کوه ها و دشت های افغانستان از کلاه و چپن پر خواهد شد حالا با در نظر داشت این واقعیت و مقایسه نفع و ضرر اقتصادی هردو گزینه به بودجه دولت اگر کسی مرا بخاطر تقلب که انگیزه آن فقط احساس مسؤلیت ملی و صرفه جویی در خزانه دولت بود ملامت میکند بفرماید من حرفی ندارم !

با تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی

 

http://www.facebook.com/pages/Sms-Haqani/143697859046079