مصطفی اباسین
دالخور
دال يکی از
غذا های ملی پاکستان است که خاصيت عمدهً آن تنزيل غيرت و تصاعد نوکر صفتی
ميباشد. سالها قبل پاکستان اولين مشتريان افغانی را دريافت که روز تا روز با
تشويق ( يک بار بچشيد ، مشتری دايمی خواهيد شد ) به تعداد مشتريان افزود و
پهنای کاسهً دال را بزرگتر نمود. روزی مقدار دال کمتر از تعداد متقاضيان شد و
سبب ايجاد کشمکشها ميان مشتريان گرديد و بالاخره برای تصاحب بيشتر دال جنگ در
گرفت. ناگزير مشتريان دايمی مجمعی را برای حل مشکل دريافت منصفانه دال تشکيل
دادند که در نتيجه با اکثريت آراء قانونی را تصويب نمودند که هرکس بيشتر برای
پاکستان شايستگی نشان دهد بهمان اندازه ميتواند مقدار زياد دال دريافت کند و
ديگران خاموش مانده و کوشش به دريافت فرصت نمايند. به اين ترتيب مشتريان بشکل
گروهی از هم جدا و هر گروه به نوبهً خويش و به اشکال مختلف امتحان را سپری
کردند و مطابق درجه امتياز دال را تصاحب شدند . ولی ديگر خوردن دال در يک کاسه
برای مشتريان مقدور نبود. به اين ملحوظ تصميم به جدا نمودن کاسه ها اتخاذ گرديد.
کاسه ها جدا گرديد و هر گروه مطابق عمل شايسته و خوشايند خويش برای پاکستان ،
مقداری دال بدست می آورد.
سالها گذشت
و دال پاکستانی خون مشتريان را آبگينتر و توقع پاکستان را فزونتر نمود. پاکستان
خواستار وارد نمودن زخم جانگاه به سينه مادر وطن گرديد. مشتريان با وفا که
ازاين پس پاکستان را خانه خويش و خود را اولادان واقعی علی جناح ميناميدند
خنجری به سينه مادر وطن وارد نمودند. فرياد دلخراش مادر وطن که نغمه دلنواز
برای پاکستان محسوب ميگرديد به فضا پيچيد. مادر وطن با زخم های ناسور وارد شدهً
اولادان علی جناح طاقت مقابله را از دست داد و به زانو درآمد ودر نتيجه کاسه
های گروه های وابسته لبريزان از دال گرديد. از اين گذشته حتی بوی دال کسانی را
که زمانی آب دهن به کاسه پاکستان می انداختند را به خود کشانيد و چپاته زده و
در يک کاسه با دشمن دال لقمه زدند.
پس چه گله
از نوکران ديرين ؟
درنهايت پاکستان خواهان دريافت پيکر نيم جان مادر وطن گرديد. اولادان علی جناح
بدون معطلی ، جسم خون الود مادر وطن را در قدمهای پاکستان نهادند و صدای
ابليسانه ای پاکستان شادی نوکران را برانگيخت چون حصول رضائيت بادار آرزوی
هميشگی نوکر است