غلام محمد زارع
هیچ آینده ای بدون گذشته وجود ندارد
کودکان و جوانان چشم وچراغ اینده ما بوده ، تربیه ای شان با روحیه ای وطنپرستی و مساعد ساختن زمینه های تعلیم علوم یکی از وظایف مهم سیستم تعلیم وتربیه کشور وبخصوص وزارت معارف میباشد . فراگیری علوم مثبته که بدون آن نمیتوان راه ترقی و تمدن را پیمود ، نمیتواند ساحه را برای با خبری از تاریخ ، جغرافیه و ادبیات مروج تنگ سازد . سیانس دان محقق و دانشور که از تاریخ کشور خود اندک اگاه است ویا نا اگاه مانده کمتر میتواند شرایط و اوضاع جامعه را بدرستی درک و تحلیل نموده و از دست آورد های علم وتخنیک به نفع مردم و جامعه استفاده معقول و مناسب نماید . بی خبری از گذشته ها ؛ عدم فهم از خوبی ها وبدی های ارباب امور در گذشته ؛ بی اطلاعی از زشتی ها و ناهنجاری ها ؛ نا اشنای با درد ها و الام ، ویرانی ها ، انسان سوزی ها ، بی عزتی ها وبی ناموسی ها ، بمباردمان ها و راکت پرانی ها ، تخریب شهر ها قرأ و قصبات ، قتل ها و ادمکشی ها ، تخریب زیر بنا های اقتصادی و اجتماعی کشور ، در دادن و به آتش کشیدن مکاتب و مدارس ، انفجار پل ها و راه های عامه ، فروپاشاندن بنیاد های نظامی و انتظامی ؛ دشمنی با علم وفرهنگ ، مکتب و موسسات تحصیلات عالی ؛ بی عزتی به زن و بدنام سازی موسسات و مکاتب دخترانه ؛ پامال نمودن حقوق وآزادی های انسانی ؛ زیر پا گذاشتن نورم های دموکراتیک و آزادی های مدنی ، اینها اند تاریخ دهه های آخیر که وزارت معارف نمی خواهد شاگردان مکاتب از آن اطلاع یابند .
زورمندان نمی خواهند جوانان کشور بدانند که در زمان زمامداری کدام حزب و تنظیم به عزت و ناموس خواهران و مادران شان تجاوز صورت گرفته ؛ در عصر کدام زورگو عزیزان شان از نعمت زنده گی محروم گردیده است ؛ در کدام دوره و توسط کیها مکتب ومدرسه ایکه در آن برادران وخواهران بزرگتر شان تعلیم میدیدند سوختانده ویا منفجر گردیده و آنها از بهره سواد محروم مانده اند ؛زمامداران بدنام نمی خواهند که شاگردان مکاتب بدانند که در کدام عصر و زمان حکومت های پوشالی و پاتک سالار هموطنش را به گروگان گرفته بودند ؛ اربابان بی رعیت ارزو ندارند که جوانان بدانند که در کدام دوره عناصر افراطی و تشنه ای قدرت بخاطر ارضای غرایظ حیوانی خود بر سر مردم کابل آتش افروختن ؛ آنها نمی خوهند که نسل های آینده بدانند که هفتادو پنج هزار زن ، مرد ، پیرو جوان و طفل بدست کدام حیوان صفتان در کابل کشته وبرباد شدند ؛ سردمداران قدرت علاقه ندارند که آینده سازان ما بدانند که کی ها دمار از روزگار مردم زحمتکش و بیچاره افشار برآورده ، به عزت و ناموس شان نامردانه تجاوز کرده ، هست وبود شانرا به یغما برده اند ؛ آنهانمی خواهند که شاگردان مکاتب اگاهی بدست ارند که کی ها بنیاد های اقتصادی ، موسسات تولیدی ، بانک ها و موزیم ها را چوروچپاول وتخریب نموده کشور ما را به گدایی در جهان مجبور ساخته اند و بالاخره اراکین قدرت نمی خواهند که آینده داران کشور بدانند که کی ها رادیو و تلویزیون را که نشانه های مدرنیتی اند به دار زده و از آن نفرت نشان داده است .
آقای ننگ معین وزارت معارف افغانستان که ننگ جهاد را بالاتر و والاتر از ننگ وناموس برباد شده ای مردم کشورش میداند ، معتقد است که تدریس تاریخ دوره های آخیر نفاق ملی بوجود آورده و اختلافات قومی را تقویه می نماید . آیا واقعأ چنین است ؟ پنهان کاری و ترس از واقعیت های تاریخی نه تنها وفاق ملی بوجود نیاورده بلکه هنوز اختلافات قومی و ملی را تقویه نموده وجفا در حق کسانی است که عزیزان خود را از دست داده ، بی عزت شده به حریم خانه و خانواده اش تجاوز گردیده و دادخواهی نداشته و اکنون هم نا جوانمردانه بر این جنایات پرده کشیده میشود .
برای رفع عقده ها میان مردم و اختلافات میان اقوام وقبایل باید اعمال و کردار زمامداران دهه های آخیر مورد بررسی علمی قرار گرفته ، از روی کار کردهای شان پرده برداشته شده ، خوبی ها و زیشتی های شان افتابی گردیده و بد کرداران محاکمه و مجازات گردند تا از یکطرف مردم بدانند که آنهای که در حق شان ظلم روا داشته بودند به جزایی اعمال شان رسیدن و از سوی دیگر اعتماد مردم به دولت و جامعه بالا رفته و زمینه های مناسب مردم سالاری مساعد گردیده و عقده ها حل شده و اختلافات از میان برود . انهایکه از اعمال گذشته خود شرمسار اند باید شهامت داشته از مردم و جامعه معذرت بخواهند نه اینکه زیر نام وفاق ملی خود را پنهان کرده عقده ها و اختلافات در جامعه را تشدید بدارند .
انچه مربوط به تاریخ در مکاتب میشود ، برخلاف ادعای رهبری وزارت معارف ، کتب درسی تاریخ در دوره های قبلی در مورد شاهان و امرای کشور بحث های مفصل ، شامل سال جلوس و طرز یا شیوه جلوس ( به زور شمشیر ویا صلح آمیز ) ، کارکرد ها بعضأ خوبی ها وبدی ها ، جنگ های داخلی و خارجی ، تعداد خانواده و اختلافات داخل نظام و وقایع وپیش آمد ها ، پیشرفت صنایع ، معارف ، زراعت و نظام و . . . تذکراتی داشته است . در غیر آن اینکه در کدام سال ها کی ها حکومت کرده اند بدون ذکر وقایع ، حوادث و خدمات اندوره ، در حقیقت مسخ تاریخ به نفع زورمندان چیزی بیشتر نیست .
اگر در کشور های غربی که مقامات وزارت معارف مثال می آورند بعضأ از یاد آوری کار کرد های زعیم ویا یک دوره مشخص انصراف به عمل می آید ، در این کشور ها شاگردان از کتابخانه های که به قدر کفایت اسناد و کتب تاریخی در آن وجود دارد و امکانات انترنت به شکل وسیع مساعد است ، استفاده می نمایند . وسایل اطلاعات جمعی نشرات وتبلیغات در زمینه های مختلف داشته و شاگردان روی موضوعات مختلف تاریخی کنفرانس گرفته به توضیح و تشریح وقایع و حوادث دوره های مختلف با استفاده از امکانات داخل وخارج مکتب می پردازند . ولی در کشور ما حداقل این امکانات وجود ندارد . نه کتب کافی وجود دارد نه انترنت و نه هم امکانات دیگر ، پس چگونه میتوان از این کشور ها نمونه برداشت .
گویند تاریخ آیینه ای عقب نمای جامعه است . اگر تاریخ نویسان ما همت نکنند بدون غرض و مرض وقایع دهه های آخیر را که هنوز مجریان و اشتراک کننده های آن در قید حیات اند و اسناد و شواهد کافی هم وجود دارد تحریر نمایند ، در طی چند سال آینده شاهدان عینی و اسناد تاریخی تلف گردیده وباز مجبور خواهند بود که از اسناد و کتب تحریر شده در خارج از کشور که اکثرأ مسخ تاریخ است تا خود تاریخ ، استفاده نموده خود وجامعه را گمراه ساخته و زمینه های تقلب در تاریخ و اسناد تاریخی را فراهم آورند .
اگر در زیر کاسه نیم کاسه ای وجود ندارد ، ما باید از روشن شدن اذهان جوانان و باخبر شدن شان از وقایع و حوادث تاریخی وبیداری مردم ترس و تشویش داشته باشیم . جوانان باید با سیاست و تاریخ کشور خود آشنایی حاصل کنند تا بتوانند در انتخاب رهبران و شیوه های رهبری در کشور نظر سالم داشته ، امکانات انکشاف و پیشرفت و ترقی جامعه را فراهم سازند .
پایان
12 . 02 . 2012