احمد سعیدی
در مسجد اگر ملا امام حاضر نشود , نماز گذاران نيز غايب ميگردند
در اين روز ها جناب رئيس جمهور و همكارانش كمر بسته اند تا ملت را قانون پذيري ياد دهند ، شايد آگاهانه باشد يا ظاهر آرايي ، به هر صورت حمايت از قانون وظيفه ايماني و وجداني هر انسان مسلمان و با شرف است ، بخصوص كسانيكه در حمايت از قانون قسم خورده اند بايد قانون را همچو مردمك چشم نگهدارند ، جناب رئيس جمهور صادقانه خدمت شما عرض ميكنم كه شما هم ميدانيد ، قانونیکه از طرف مجریان پایمال ، از طرف گرو های مافیايی خریداری ، از طرف مفتیان و محاکم فروخته میشود ، نبود قانون به معنی ظلم ، اجحاف ، ستم ،حق تلفی ، بیعدالتی و سر انجام نا رضایتی تا سرحد بغاوت و خشونت است.بر داشت من از شرايط فعلی کشور این است که ، عدم بستر مناسب برای تطبیق قانون باعث نابسامانیهای بي حد شده است. لذا اول باید بند بند قوانین را از اساسی شروع تا ابتدائی به مردم معرفی و بعد از قانون حمایت کنیم تا جلو ظلم و بیعدالتی و اختلاف را بگیریم. شعار ما حمایت وحفاظت از قانون است، چه شامل در نهاد های ناظر بر قوانین کشور باشیم و چه من حیث یک فرد رسالت دار از قانون حمایت مکینم.
أهمیت قانون:دانشمندان
حاكميت قانون را مقدمه دموكراسي و حتي آزادي دانسته اند ، وقتي آزادي و
دموكراسي به عنوان نهادهاي نگهدارنده و پايدار كننده قانون محقق نباشد ، چگونه
مي توان به تنهايي قانون را
تطبیق کرد.
حاكميت قانون امري انتزاعي و مجرد از عناصر ديگري همچون آزادي و دموكراسي وحقوق
بشر نيست. اما به اعتقاد من لزوماً برقراري دموكراسي و وجود آزادي به حاكميت
قانون منجر نخواهد شد ، بلکه حاكميت قانون در سطح گسترده و وسيعي ضامن گسترش
ارزش های مدنی متذکره است.
گرچه بقاء و دوام حاکمیت قانون مستلزم وجود آزادی و فعالیت نهاد های مدنی و
مشارکت گسترده است ، ولی ما
نباید در مورد تقدم و تأخر اشتباهی را مر تکب شویم. باید قانون را هم سپر و هم
شمشیر فکر کنیم که ارزش ها
را حفظ و نا ملایمات را از سر مردم قطع میکند. مي خواهم بگويم كه اگر حاكميت
قانون وجود داشته باشد آزادي مطبوعات هم محقق شده و قوام پيدا مي كند.
کدام قوانین:از همه اولتر منصفانه بودن آنها
بسيار مهم است اگر عدالت در قانون رعایت نگردد و اگر مساوات در جامعه عملی نشود
، دراينصورت قانون ، قانون نیست. لذا جوهر عدل و انصاف در روح قانون خیلی با
ارزش است. باید نیرو ها و عناصری باشند که قانون تطبیق شود ، آگاهی وحمایت مردم
باعث میشود تا نهاد های شکننده قانون ضامن تطبیق قانون باشند و اگر براي اجراي
اين قوانين تضميني وجود نداشته باشد و اجراي آنها به اراده اشخاص متكي باشد،
آنگاه آنچه هست به آن قانون جنگل مي گوييم حاكم مي شود. قانون جنگل همان بي
قانوني است. ما بايد ميان دو مسئله تفكيك قايل شويم. يكي حاكميت قانون و ديگري
عادلانه و منصفانه بودن قوانين. در جامعه اي كه قانون غيرمنصفانه حاكميت داشته
باشد، معترضين به حاكميت اين قانون يك راه مشخص براي اعتراض دارند و آن هم تلاش
براي تغيير اين قانون است ، تا قانون منصفانه جايگزين قانون غيرمنصفانه شود. پس
مسئله مهم وجود قانون در جامعه است تا افراد با دفاع از قانون خوب و منصفانه
حاكميت قانون را تحكيم بخشند و درگذر زمان قوانين متناسب با نيازهاي جامعه را
برقرار سازند. اما اگر بجای قانون بد و غیر منصفانه بی قانونی را حاکم کنیم در
این صورت خسارات آن از بی
قانوني بیشتر است..
تفاوت جامعه ما از جوامع دیگر: ما اولویت را
بر حاکمیت قانون میدهیم چون جامعه ما سنتی است. اولويت حاكميت قانون بر
دموكراسي در جوامع سنتی خیلی مهم است ، چرا كه در جامعه مدرن نمي توان به راحتي
خط فاصلي ميان حاكميت قانون ، دموكراسي و آزادي كشيد. اینها بطور متوازن و هم
آهنگ در حرکت اند ومکمل یکدیگر میباشند. به هر حال قوانین در هر سر زمین مطابق
به اوضاع وشرايط همان محیط
است. قوانین کاپی شده چانس برای تطبیق شدن ندارند چون حاكم شدن قانوني كه مورد
توافق افراد جامعه نيست و از دل اجماع اجتماعي شكل نگرفته ، خود ناقض دموكراسي
و حقوق شهروندي است.
توجه داشته باشيد كه وقتي ميان وجه اشراقي(قانون
مطلوب مردم) و سازمان يافته(قانوني كه حكومت
ها اجرا مي كنند) شكاف ايجاد شود، حاكميت قانون تضعیف و کم کم از بين مي رود.
براي تداوم حاكميت قانون بايد تلاش شود كه اين شكاف زياد نشود. از دل تلاش براي
حاكميت قانون صورت گیرد كه
دموكراسي و آزادي پيش بيني و محقق مي شود، نهادهاي مدني تقويت مي شوند و مشاركت
اجتماعي مردم بالا مي رود. جهت گيري كلي افراد جامعه وسعت پیدا میکند. بناءً ما
چه در چوکات نهاد های قانون باشیم و یا نباشیم برای نجات ملت وسعادت افغانستان
خود را وقف تطبیق قانون میکنیم ، چون قانون ضامن سعادت وعدالت و بی قانونی مادر
همه آشوب هاست.