احمد سعیدی
ممثل سیاست خارجی افغانستان کیست؟
جناب دوكتور زلمي رسول وزير امور خارجه! در حـالي که مشكلات و مداخلات شباروزي همۀ آناني كه خود را كل و اختيار كشور و ملت می شمارند هم سياست مي دانند، هم اقتصاد و هم فرهنگ نه وظيفه رسمي دارند نه پشمي اما همه كاره اند دپلومات مي تراشند، بر طرف مي كنند و باز مقرر مي نمايند، اين آدم ها و سخنگويان حاضر جواب وزارت خانه ها و ولايت ها سياست خارجي افغانستان را به قبر ملانصرالدين تبديل كرده اند.
آقاي وزیر !کنفرانس مطبوعاتی جناب شما را با وزیر! خارجه تازه نفس پاکستان خانم حنا ربانی شنیدم، در اعلامیه صادره دو نقطه برایم نهایت آزار دهنده بود، در اعلامیه گفته شده بود دولت افغانستان و پاکستان با روابط دو جانبه قوی ضرورت دارند و در جاي دیگر جنگ افغانستان را جنگ بین الافغانی خوانده بودید و خانم حنا ربانی با ناز و نخره با حضورشما فرمود ما در جنگ بین الافغانی به خاطر صلح شما را کمک مي کنيم.
جناب شما هم تأیید کردید در حالی که جنگ افغانستان هرگز جنگ بین الافغانی نیست، من آيندۀ همچو اعلامیه هاي بدون سنجش را نهايت زيان آور وحتا مخالف منافع ملي افغانستان مي بينم. حنا ربانی بر علاوه شما و آقاي رئيس جمهور با جناب استاد محقق و فیض الله ذکی ملاقات هايی داشت، به باورم این وزیر تازه به نفس رسیده به این کرو فر هم دولت را به دور خود چرخانيد و هم اپوزيسيون را؟در حـالي که جناب شما نيز حقايق سياست خارجي را مي دانيد من در باره سياست خارجي حرف هايي دارم، اميدوارم باعث آزرده گي شما نشود.
سياست هر طبقه حاکم در عرصه خارجی سياست خارجی گفته مي شود. سياست خارجی بر اساس اصول، وظايف و اهداف با وسايل و روش هاى ويژه در عرصه مناسبات بين المللی با ساير دولت ها، گروهی از دولت ها، سازمان هاى دولتی و يا غيردولتی و جنبش ها تحقق می پذيرد. مهمترين عرصه های فعاليت هاى سياست خارجی يک دولت شامل سياست ديپلوماتيک، سياست خارجی اقتصادي، سياست علمی و فني، ايديولوژيک و فرهنگی و سرانجام نظامی سياسی است. سياست خارجی را بايد بر اساس تناسب قوا در عرصه جهانی تعيين کرد. دوستان و دشمنان را تفكيك نمود، راه همزيستی مسالمت آميز را به ويژه با همسايه گان برقرار کرد و در امور داخلی آنها دخالت ننمود و آنها را نيز اجازه مداخله نبايد داد. به باور من تا کنون افغانستان در مورد مداخله همسایه های خویش چنین گامی را بر نداشته است.
جناب وزير! حسن همجواری يکی از شرايط امنيت مرزها و تماميت ارضی کشور است. آیا پاکستان حسن همجواری را طوری که می گوید عملی کرده؟ در حـالي که قرار است فردا دوشنبه يوسف رضا گيلاني نخست وزير وخانم حنا رباني کهر وزير خارجه پاکستان به قطر بروند. اين مقامات پاکستاني درسفر به قطر دو هدف را دنبـال مي کنند، يکي اين که مي خواهند با مقامات دولت قطر روي مذاکرات طالبان و امريکايي ها صحبت نمايند و از جانب ديگر موقف خويش را در مذاکرات ميان طالبان و امريکايي ها به اثبات برسانند، چنانچه خانم حنا رباني روز گذشته با خبر گزاري IPP گفته بود، سفري که به کابل داشتم اين موضوع را با مقامات افغان مطرح کردم که مذاکرات طالبان و امريکايي ها را از جانب دولتمردان افغان ديدگاه پاکستان مورد تأیید قرار گرفت و مقامات دولت افغانستان از اين روند خوشبين هستند.
در عرصه سياست خارجی بايد منافع ملی و طبقاتی مورد نظر قرار داشته باشند و بر اين اساس متحدين راهبردی را که کشور با آنها دارای منافع دراز مدت سياسی اقتصادی است تعيين نمود. در افغانستان در این مورد خط قرمزی وجود ندارد. يک کشور بايد در سياست خارجی زبان واحد داشته باشد و بر اساس تحليل های داخلی و اطلاعاتی که دارد و يا به دست آورده است سياست هاى خويش را در برخورد به ساير کشورها تعيين کند. آیا در کشور ما چنین است؟ در يک دولت وزير امور خارجه سخنگوی سياست خارجی يک کشور است. در حاكميت دولت موجود در رابطه با سياست خارجي در افغانستان كه حالا به يک بحران سياسی در حکومت مبدل شده.
وزير امور خارجه به درستی بايد بداند که وظيفه تعيين و مسؤوليت سياست خارجی به عهده وزارت امور خارجه است و نه به عهده وزارت دفاع، وزارت داخله و ديگر ارگان ها اين ادارات تنها می توانند در مورد مسايل جنگی و تاکتيکی، نظامی، اقتصادي وفرهنگي اظهار نظر کنند. سياست عمومی خارجی دولت افغانستان را وزارت امور خارجه تعيين و نماينده گی می کند. اگر قرار باشد وزارت امور خارجه به شعبه وزارت دفاع، داخله، مـاليه، معارف و ديگران بدل شود بايد فاتحه آن وزارت و آن دولت را در شرايط موجود خواند و به مداخله قانون شكني هاي ديگران تن در داد. در حـالي که افغانستان را رژيم آزاد تعريف مي كنند حتی در ديکتاتوري ها و نظام هاي خود كامه نيز سياست امور خارجه پس از تعيين از طرف ديكتاتور هاي نظامی گر از طريق وزير امور خارجه تحقق می يابد. در افغانستان وضعيتی پيش آمده که همگان را حيران کرده است سياست موجود تنها موجب تمسخر جهانيان نيست موجب سردرگمی داخلی نيز هست.
در حـالي که افغانستان يک وزير خارجه دارد و رأي اعتماد از مجلس نماينده گان نيز گرفته است بر عكس به نظر می رسد که زمام اختيار از دست وزير، وکيل و رئيس جمهور بيرون رفته است و هرکس در هر وزارت خانه كه سخنگو است يا صلاحيت دارد در سياست خارجی ساز و نغمه خود را می نوازد.
آقاي وزير امور خارجه! اجازه ندهيد در داخل دولت دست به ساختن دولت موازی زده شود. در حـالي که وزارت امور خارجه موجود است و سياست خارجی افغانستان را بايد جناب وزير عهده دار باشد تصور کنيد اداره عريض و طويل به نام وزارت امور خارجه که متکی بر بايگاني های مهم و تاريخی است و مستمراً برای آگاه بودن و تسلط به مسايل روز گزارش های نماينده گان رسمی خويش را در ممـالکی که حضور قنسولی دارند دريافت و مطالعه می کنند و دارای تحليلگران و کارشناسان آگاه و با تجربه است و جا و وظيفه اش را به چند سخنگو و چند دپلومات كه نا جوان مردانه بعد از ختم وظيفه و وطن بر نگشته اند واگذار کند و اين چند نفر سياست خارجی افغانستان را برای دوره هاي دور و نزديك تعيين کنند.
اين سياست نمی تواند سياست مستمر، پا برجا، دنبـاله دار و با دورنما و كار آمد باشد. سياست خارجی را بر اساس تحليل مشخص از واقعيت ها و توازن قوای بين المللی تعيين می کنند و نه بر اساس هوا و هوس چند نفر محدود كه الفباي سياست را نمي داند . خوب است همۀ ما از دشمن دانا بيآموزيم تا از دوستان نادان. اگر سياست خارجی افغانستان هر روز يک ساز و يك نغمه دلخراش بزند حتی متحدين موقتی ما كه حضور نظامي و سياسي در افغانستان دارند نيز از دست خواهند رفت.
زيرا آنها هرگز نمی توانند روی يک رژيم مذبذب و متزلزل و فاقد اصوليت و تشنج آفرين حساب باز کنند. سياست خارجی آنها بر اساس اصول مورد قبول شان خواهد بود و زماني که منافع ملی شان به خطر بافتد راه دوری از افغانستان را پيش می گيرند. دولت موجود که در داخل با دروغ بافي هاي ديگران حکومت می کند فکر کرده همين سياست دو روزه مقطعي بازی را می تواند در خارج هم ادامه دهد. از هم اکنون شکست سياست آشفته بازار موجود روشن است و ضربات فراوانی به منافع دراز مدت ملی ما می زند. سياست از امروز به فردا سياست قابل اتکائی درست نيست، سياست حاکميتي كه دفتر نماينده گي سياسي اش را آقاي وحيد منور كه قنسلش بوده فروخته باشد باز وزارت خارجه هنوز از پول اين ملت باج بدهد درد ناك و جاي افسوس است و فقط به اين شيوه سياست و به اين عبا و قبا بايد خنديد.
جناب وزير! آشفته بازار سياست خارجی افغانستان،نشان می دهد که به تدريج تعيين سياست خارجی افغانستان بکلی از کف وزارت امور خارجه بدر خواهد شد و در دستِ تدبير و تزوير ديگران قرار می گيرد. زبان نا درست دپلوماتاني كه بعد از ختم وظيفه پر طمطراق كنفرانس هاي مطبوعاتي برگزار مي نمايند سير و پودينه اين حاكميت را افشا دوباره به وطن بر نمي گردند صحبت های درگوشی و پچ و پچ ها جای بزرگی را در عرصه سياست خارجی افغانستان پيدا کرده است. اگر به دقت گفتار آن گريخته ها را زير نظر بگيريد خواهيد ديد هر کدام از آنها يک وزير امور خارجه کوچک بوده اند که در مورد جهت سياست خارجی افغانستان نظر می دهند و وزارت خارجه افغانستان حتي توانايی تکذيب حرف های پوچ آنها را ندارد. اين حرف ها باد هوا نيست. اين حرف ها توسط قنسلگري ها و سفارتخانه های ساير کشورها ثبت و ضبط شده و در شرايط مناسب به عنوان حربه يی عليه افغانستان که گويا فاسد است مورد استفاده قرار می گيرد.
جناب وزير! شهرت دپلوماتاني كه به وطن بر نگشته اند اگر شما افشا نكنيد انشا الله طي مقـاله ديگري به زودي ها افشا خواهد شد.
جناب آقاي وزير! صادقانه اعتراف مي كنم كه مشكل شما دراين وزارت قابل درك است بايد به فرمايش مقرر كنيد و به فرمايش بر طرف. در گذشته ها وزارت امور خارجه مربوط به محمدزايي ها بود حالا مربوط به رهبران جهادي و يك تعداد دو تابعيته هايي كه از وضعيت افغانستان سال ها دور بوده اند فرهنگ و كلتور افغاني را از دست داده در بدل سر دادن ديگران از شاگردي هوتل در خارج به كشور آمده به سفارت رسيده و مي رسند در ختم وظيفه حرمت و آبروي ملت را زير پا كرده و بر نمي گردند.
جناب عالی! سیاست خارجی کشور ما بعد از گذشت 10 سال از حاکمیت موجود نه تصویب پارلمان را گرفته و نه تاکنون رئيس جمهور آن را توشیح کرده، کشوري که سیاست خارجی تصویب شده مطابق قانون اساسی افغانستان ندارد این گناه بزرگ به گردن کی خواهد بود؟ پارلمان، وزارت خارجه یا هردو. مطابق قانون اساسي دولت افغانستان بايد داراي سياست خارجي تثبيت شده مي بود. اگر پارلمان افغانستان کساني را که در اين راه غفلت کرده اند مجازات نمي کند،پارلمان منحيث نماينده هاي ملت هم در نزد خدا مسؤول اند، هم در نزد ملت. گرچه مي دانيم تا اين مکتب و اين مدرسه است،حـال طفلان خراب مي ببنييم.