دکتر حمیدالله مفید
نوشته: دکتر حمیدالله مفید
آیا نامگذاری دولت های اسلامی یک اندیشه اسلامی است؟
نخستین اندیشه ی نامگذاری جمهوری اسلامی ، با پدیداری کشور پاکستان از پیکر کشور های افغانستان و هندوستان در سال ۱۹۴۹ پی ریزی شد ، این اندیشه که عامل آن قبل از همه بنیاد ساختاری سیاسی داشت تا دینی ، درست در دورانی پی افگنده شد ، که سر دمداران استعمار ، نمی خواستند تا کشور های بزرگ هندوستان و افغانستان در کنار هم به آرامش به سر برند .
اگر به تاریخ سیاسی اسلامی با دید روشن بنگریم ، این پرسش پدیدار می گردد ، که ایا نامگذاری دولت اسلامی ، یک اندیشه ای اسلامی است یا اینکه از ادیان دیگر به دین اسلام کشانیده شده است ؟ پاسخ به این پرسش مستلزم کاوش و پویش تاریخی است .
دین اسلام پیش از همه مناسبات انسان را با پروردگار ش تعیین می کند ، در این مناسبات انسان مسؤولیت های فردی دارد .هیچ انسانی از کار کرد ها و گناه های انسان دیگری پاسخگو نیست این مساله در قران در چندین جای به روشنی بیان شده است .
در سوره ی الانفطار آیه های هژدهم و نزدهم چنین آمده است )(۱):
(آیا درک این را کرده اید که روز رستاخیز چیست؟ ُ(۱۸) روزی است که هیچ نفسی بر نفس دیگری ملکیت ندارد و امر واراده در همان روز نزد خدا است(۱۹ ) ).
بر همین دیدگاه هم در دنیا و هم در روز رستاخیز انسان تنها از اعمال خودش پاسخ می دهد . نه از اعمال دیگران.
بر بنیاد نصوص دینی اسلام ، محمد(ص) آخرین پیغمبر است و خداوند(ج) پس از او پیغمبر دیگری را بر نمی گزیند .
هنگامی که اندیشه و افکار دینی به جلایش می نشست پیغمبر اسلام محمد مصطفی(ص) به تنهایی بر بنیاد دساتیری که از جانب پرودگار یکتا(ج) توسط جبرائیل به ایشان می رسید اجراات می کردند . به روایت محمد بن جریر طبری در تاریخ طبری(۲) ، در آن زمان ، دستگاه و کارگاه اداری و دولتی وجود نداشت. پیغمبر اسلاممحمد مصطفی(ص) دشواری ها را خود حل و فصل می کردند. در دوران سی ساله (از ۶۳۰-۶۶۱ ترسایی) خلفای راشدین : ( ابوبکر ، عمر ، عثمان و علی(رضی الله تعالی عنهم) نیز دولت با آرگاه و بارگاه وجود نداشت، سه مساله بدیده نگریسته می شد : نخست : نبرد از جانب فرمانده هان دلیر نظامی ، دو دگر : رییس بیت المال که غنایم جنگی را تقسیم می کرد ویا در خزینه بیت المال نگهداری می نمود . سه دگر قضاوت در امور دنیایی . در آستان پدید آیی دین هر سه مسولیت بدوش شخص پیغمبر اسلام(ص) بود و پسان ها به برخی از فرماندهان جنگی تفویض گردید .
بر بنیاد هدایات قران عظیم الشان تا روز رستاخیز همین دین باقی می ماند و پیغمبری دیگری فرستاده نمی شود.
در دوران امویان (از ۶۶۱-۷۴۶) و عباسیان(۷۵۴-۸۲۱) ترسایی که جهان گشایی اسلامی آغاز شد تازه به تقلید از دولت های روم و یونان قدیم، دستگاه های دولتی با تشکیلات والیان، مستوفیان ، قاضیان ، حکمرانان افسران بزرگ و کوچک نظامی پی افگنده شدند . این دولت ها در تاریخ به نام دولت های اموی وعباسی ثبت شده اند نه دولت شاهی اسلامی اموی ویا دولت خلیفه ی اسلامی عباسی .
هنگامی که فرقه های چهار گانه اسلامی ( مالکی ، حنبلی ، شافعی وحنفی) پدیدار گردیدند ، برخورد با دشواری ها و اجراات نیز بر بنیاد دیدگاه های صورت می گرفت که توسط پیشوایان فرقه های بالایی مطرح شده بود . قانون واحد دینی در رابطه به حل مسایل و برخورد همگون و یگانه با دشواری ها وجود نداشت . در هر کشور و ولایت اجراات بر بنیاد فرقه ی که پادشاه ، یا امیر ، یا والی به آن فرقه وابسته بود ، صورت می گرفت .
همین اکنون نیز بر خورد با دشواری های دینی باید از فلتر مذاهب بگذرد ، به گونه نمونه : امام ابو حنیفه(رح) حق شفع را برای همسایه ی که عقاری دارد روا می پندارد ، در مذهب مالکی حق عقاری ممنوع است ، این که چرا ابو حنیفه (رح) حق شفع بر عقاری را مجاز وامام مالک(رح) آن را ممنوع پنداشته تا حال حل نگردیده است ، به همین گونه اختلاف مذاهب وفرقه های اسلامی در اکثر موارد وجود دارد ، از حقوق مجازات گرفته تا قطع دست ، مجازات زانی سنسار که حنفی آن را ممنوع و مالکی آن را مجاز می شمارد ، وجود دارد ، همچنان در مورد مسلمان کامل ومسلمان مطلق امام حنیفه می فرمایید :(من قال لا اله الا الله ومحمد الرسول الله و عمل صالحآ قد دخل الجنه) یعنی کسی که بگوید نیست خدای بجز الله و محمد فرستاده ی اوست وکار های درست انجام دهد به درستی که به جنت داخل می شود)(۳). در حالیکه مذاهب دیگر، کسی را که اگاهانه نماز را ترک کند ، دوزخی می پندارند.
پرسشی پدیدار می گردد که اگر در یک کشور ی که مردم آن پیروان مذاهب مختلف اند دولت اسلامی ایجاد گردد ، اجراات خود را بر بنیاد کدام مذهب به انجام می رساند؟
بر این بنا پی ریزی دولت اسلامی با اختلافات جدی روی بسیار مسایل اساسی نمی تواند یک دولت کامل باشد؟
از جانب دیگر ایا نام گذاری دولت های اسلامی بنیاد تاریخی دارد؟
اگر به رویه های زرین تاریخ به دید روشن نگریسته شود تمام دولت ها به نام های خانواده های که حکمروایی می کردند یا د می شدند ، چون دولت های فاطمیان مصر در غرب ودولت های : سامانیان ، طاهریان ، خوارزمشاهیان ، صفاریان ، غزنویان و غیره در شرق ، همه دولت های بودند که مسلمانان در آن ها حکمروایی می کردند . مگر با آنهم به نام دولت اسلامی شناسایی ومعرفی نشده اند ، حتی شاهان مغول که مسلمان نبودند در تاریخ به نام دولت های مغولان یاد می شوند نه دولت های غیر اسلامی ویا کافر چنگیز مغولی .
با بیان این دیباچه به این فرایند می رسیم که دولت های به نام کشور های اسلامی و یا دولت اسلامی فلان کشور در تاریخ سیاسی کشور های اسلامی وجود نداشته و این اندیشه تازه به دین اسلام ره یافته است .
اکنون بنگریم که این اندیشه از کجا به دین اسلام ره گشوده است ؟
نخست: دولت دینی از دیدگاه دین زردشتی:
بر بنیاد دین بهی یا زردشتی ، پس از زردشت سپنتما سه نجات دهنده پیاپی و در فاصله چند هزار سال پدیدار خواهند آمد . نخستین ناجی (اوشیدر) است که یکهزار سال بعد از دریایی هیرمند آفریده خواهد شد .
دومین ناجی (اوشیدر ماه ) نام خواهد داشت که دو هزار سال پس از زردشت به جهان خواهد آمد .
سر انجام سومین ناجی (سوشیانت) نام دارد ، که در پایان سه هزاره ی چهارم یعنی دوازده هزار سال ، که پایان جهان است بدنیا خواهد آمد و دین بهی را در دنیا برپا خواهد ساخت وبا او جهان پایان می پذیرد.(۴).
در (یشت۱۹ بند ۹۴ )سخن از پیکار میان اهورامزدا سپاهش با اهریمن و لشکریانش است که به پیروزی اهورامزدا می انجامد .
در جایی دیگر ی آمده است :
« اداره ی جهان حکومت و رهبری آن در دست « سوشیات» خواهد آمد که او فرمانروای «خونیره» جهان را به دوش دارد و شش یاور نزدیکش به جهان حکمروایی خواهد کرد».
در پایان این بخش بر این فرایند می رسیم که از دیدگاه دین زردشتی ، « جمهوری زردشتی؟» به اراده ی اهورامزدا در روی زمین برپا خواهد شد ، و همه ی مردم به دین زردشتی مشرف می شوند و آنانی که زردشتی نیستند ، نیست و نابود می گردند یعنی در آن صورت مسلمانانی که پیروجمهوری زردشتی نیستند ، مجازات می شوند؟
دوم: یهودیت و دولت یهودی : در کتاب مقدس تورات در باره منجی آخر زمان آمده است :
«... مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد بر جهت مظلومان زمان به راستی حکم خواهد کرد و جهان را به نفخه لب های خود خواهد کشت ؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود ، مانند آب های که در یا ها را می پوشاند .(۵).
در جای دیگری آمده است:
« مسیح فرزند داود است( اینجا مراد از مسیح عیسای مسیح نیست بلکه مراد از پیامبری است که در اخر زمان مبعوث می شود)(۶)او با خرد و عدل حکومت خواهد کرد قدرت های بزرگ جهان را شکست خواهد داد و مردم را ازقید حکومت بیگانه رها خواهد ساخت و سلطنت جهانی وضع خواهد کرد ، که در آن مردم در صلح و سعادت زندگی خواهد کرد.»(۷).
تا اینجا دیده می شود که حکومت جهانی یهودی که در آن برای دیگر ادیان جای زیستن نخواهد بود ُ برپا می گردد. و آنگاه بویژه برای مسلمانان که با یهودیان مخالفت دارند چی سرنوشتی بدیده نگریسته خواهد شد ؟
حکومت دینی جهانی از دیدگاه مسیحیت :
مسیحیان نزدیک به سی وسه در صد نفوس کره زمین را می سازند مسیحیت یکی از بزرگترین ادیان جهانی است واکثر کشور های بزرگ اقتصادی جهانی از این دین پیروی می کنند . واگر قرار شود تا مطابق هدایات کتاب انجیل دولت مسیحی در جهان بر پا گردد ، آنگاه برای هیچ دین دیگری امکان زیستن میسر نخواهد بود . در دین ترسایی یا مسیحی نیز ایجاد حکومت الهی یا دینی وعده داده شده است .
نجات عالم وایجاد عصر با شکوه به دنبال ظهور دوم ( یعنی بازگشت عیسی مسیح (ع)) از اعتقادات جدی مسیحیان جهان است ، چنانی که در لوقا آمده است :
« کمر های خود را بسته کنید چراغ های خود را افروخته بدارید ... زیرا در ساعتی که گمان نمی برید بسر انسان می آید .» .
«... و تخت ها دیدیم و به آن نشستند و به ایشان حکومت داده شد و دیدیم نفوس آنانی را که به سبب شهادت عیسی و کلام خدا سر بریده شدند و نشان او را در پیشانی و دست خود ... وبا مسیح هزار سال سلطنت کردند.»(۸).
ویا :« هنگامی که من مسیح موعود با شکوه و جلال خود و همراه تمام فرشتگان بیایم ...آنگاه بر تخت با شکوه خواهم نشست .»(۹).
اگر قرار شود که دولت های دینی مسیحی در جهان ایجاد شود ، آنگاه بالای پیروان سایر ادیان و از آن میان بالای مسلمانان چی خواهد آمد؟ پرسشی است که باید به آن پاسخ درست داده شود .
حکومت دینی هندویسم ویا برهمنیسم :
برهمن ها که در جامعه ۱،۲ ملیاردی هندوستان اکثریت اند و افزون برآن در کشور های سریلانکا ،نیپال ، ودیگر کشور های جهانی پیرو دارند نیز از جمله ادیان مطرح در روی زمین می باشد . در کتاب مقدس برهمن ها و در ریگویدا نیز از حکومت جهانی دینی برهمن ها یاد آور شده است ،
«کلکین یا کلکی منجی موعود هندوان نیز عهده دار حکومت جهانی دینی است ، دهمین و آخرین فرود آمدن (اوتاره) ویشنو که (کلکین) نام دارد ،سوار بر اسبی سفید و با شمشیر آخته و شهاب گون ظهور می کند ، تا شرارت و ظلم را ریشه کن و عدالت و فضیلت را بر قرار سازد .(۱۰).
اوکسی است که بر تمام نیرو ها ی بشری پیروز می شود ... و زمین را به برهمنان می بخشد
پادشاهی جهان به (کشن) بزرگوار تمام شود ، او کسی باشد که بر کوه ها ی مشرق و مغرب دنیا حکم براند و فرمان کند ، بر ابر ها سوار شود فر شتگان کار کنان او باشند.» (۱۱).
بر بنیاد همین دیدگاه حکومت جهانی دینی هندویسم نیز حق مسلم هندوان برهمن است، وآن ها نیز حق دارند تا حکومت دینی جمهوری برهمنی هندوستان را برپا دارند ، و به زور شمشیر آخته سایر ادیان را نابود و حکومت دینی خود شان را در دنیا برقرار سازند .آنگاه روزگار مسلمانان چی خواهد شد ، مسلمانانی که تنها در پی جهانی شدن دین پاک اسلام هستند و جمهوری اسلامی و شریعت آن را در جهان می خواهند عملی کنند .
جمهوری دینی بودایی :
بودایان نیز در یک بخش بزرگ جهان چون ، کشور های: جاپان ، جمهوری مردم چین ، برما ، لاوس ، کمپوچیا ، ویتنام و در یک بخش از فلیپین زیست می کنند .
آیین و یا کیش بودایی که بیشتر به ریاضت های فردی می پردازد تا سیاسی ، در باره پایان تاریخ دولت های خود سر نیز پرداخته است .
« پس از گسترش انحطاط اخلاقی خیزش بروز خواهد کرد ، فرمان روایی اسطوره ای بنام «دالهانیم» آغاز می شود که بدون نیاز به زور و خشونت با درستی و عدالت بر جهان حکم می راند ، در این زمان بودایی به نام « منی یه» بدنیا می یابد و به اشراق نایل می شود و پس از سیر و سلوک به نیروانا یا ( نیروداتا) خواهد رسید همچنان به فرمانروایی بزرگ خواهد رسید » . در دین بودایی او را «منجی» یا بودای پنجم و آخرین می دانند که همه را نجات می دهند .».(۱۲).
بودایان که زیادترین نفوس جهان را در اختیار دارند نیز مجبور هستند تا جمهوری بودایی را در جهان بر پا دارند .آنگاه روزگار دموکراسی ، آزادی سایر ادیان واز آن میان مسلمانان که ۲۲ درصد نفوس کره ی زمین را تشکیل می دهند وبه ۱،۳ ملیارد نفر می رسند چی خواهد شد ؟
دین را نباید در قلمرو سیاسی جهان کشانید:
دکارت فیلسوف بزرگ به این باور است که :« دین را نباید در قلمرو سیاسی آورد »
بد فهمی که وجود دارد اینست ، که مفهوم آزادی با خاستگاه ادیان همگون نیست . نه برابری دینی و نه آزادی دینی هرگز امکان ندارد وبا مفهوم« حکومت مردم ،به دست مردم ، برای مردم » هرگز همنوا نیست . آزادی های بشری که با خون ملیون ها انسان بدست آمده با احکام دینی هرگز همسو نمی شود. شریعت هیچ دینی با آزادی های بشری همنوا نیست .ادیان منحصر به پیروانش است وهمه ی ادیان به این باور اند که تنها پیروان مذهب خودش حق به جانب اند، نزد یهودیان پیروان سایر مذاهب مستوجب مجازات تا سطح مرگ اند :
« در کتاب مقدس برای موارد زیادی سزا های سنگینی پیشبنی شده است که بخش از آنها از این قرار اند:
انکار خدای واحد وتوهین به ذات او :
«وخداوند موسی را خطاب کرده گفت : آنکس را که لعنت کرده است (خدا را) بیرون لشکر گاه ببر ... و تمامی جماعت او را سنگسار کنند.» (۱۳.) سنگسار درکتاب مقدس چندین بار آمده است بویژه سنگسار آنانیکه خدایان دیگری را میپرستند در باب ۱۳ ، ایات ۶ تا ۱۰ و همچنان در بخش اعداد باب ۱۵ ایه ۳۰ دستور جدی میدهد .
گاهی این خشونت به سرنوشت تمام باشندگان یک شهر میرسد چنانیکه در تثنیه باب ۱۳ ، ایات ۱۲ تا ۱۶ چنین آمده است :« البته ساکنان آن شهر را به دم شمشیر بُِکش آن را با هر آنچه در آن است وبهایمش را به دم شمشیر هلاک نما ... وشهر را به آتش کامل بسوزان وآن تا به ابد تلی خواهد بود و بار دیگر بنا نخواهد شد .»
ودر باره خورشید پرستان نیز دستور جداگانه داده شده است :
«اگر در میان تو ... مرد یا زنی پیدا شود ... که عبادت سجده نماید خواه آفتاب یا ماه را آن مرد یا زن را با سنگها سنگسار کن تا بمیرد». ( ۱۴).
سزا های اطاعت نکردن از روحانیون:
در تثنیه باب۱۷ ایات ۲تا ۶ چنین آمده است:« مطابق مضمون شریعتی که بتو تعلیم میدهند... عمل نما وشخصی که از روی تکبر رفتار نماید وکاهنی را ... گوش نگیرد ، آن شخص کشته شود».
همچنان مسیحیان نیز در باره مجازات پیروان سایر ادیان ایاتی دارند که اگر عملی شود باید پیروان سایر مذاهب از آن میان مسلمانان مجازات شوند:
««در تمام عالم بروید وجمع خلایق را به انجیل موعظه کنید ، هرکه ایمان آورده ، تعمیدی کنید و اما هر که ایمان نیاورد برای او حکم خواهد شد » (۱۵). بنگرید ، اگر قرار شود که دولت های دینی در دنیا یکی پی دیگر ایجاد شوند ، سرنوشت کره زمین با این همه مذهب به کجا خواهد رسید؟
پاسخ هویداست: جدال های دینی و نابودی کره ی زمین.
پس بهتر نیست که دنبال ایجاد دولت اسلامی را ترک کنیم و بجای آن به دموکراسی ، آزادی و عدالت اجتماعی روی آوریم و درخت پر بار دموکراسی را با دموکراتیزه کردن همه ی حیات اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کشور ابیاری کنیم . پایان.۳ ماه حمل یا فروردین سال۱۳۹۰ خورشیدی . شهر هامبورگ المان
------------------------------------------------------------------------------
۱- قرآن سوره الانفطار آیه های ۱۸ و۱۹
۲- تاریخ طبری محمد بن جریر طبری
۳- نعمان شنبلی احادیث وهدایات
۴-جان بی ناس رویه ۳۱۹
۵- اشعیای نبی ۱۱-۱-۱۰
۶- واژه مسیح در اصل واژه عبری بوده وا ز واژه «ماشیح» بر گرفته شده است و به پادشاهی که خودش را با روغن مقدس یهودیان مشح یا مسح کرده باشد ، اطلاق می گردد.
۷- اشیعایی نبی ۲-۴و۵
۸- یوحینا ۵۰۴
۹- متی ۲۶/۳۱/ و ۳۷
۱۰- موحدیان ۱۳۸۴ رویه ۲۱
۱۱- جلالی مقدم ۳۸۱ رویه ۲۹۳ و۲۹۵
۱۲- آلن وین رویه ۲۳۲
۱۳-(لاویان باب ۲۴ ، ایات ۱۳ ببعد.)
۱۴- تثنیه باب ۱۳ ، ایات ۱۲تا ۱۶
۱۵-( مرقص باب ۱۶ ایه ۱۶)