مهرالدین مشید

 

مسؤولیت گریزی های رییس جمهور در جایگاهٔ بابای ملت

 

حامد کرزی از ده سال بدین سو رییس جمهور افغانستان است . از اولین روز زمامداری تا کنون در هر سخنرانی خود بویژه در نشست های ملی و بین المللی  از کلمات خاصی برای محو فساد استفاده کرده و در هر سخنرانی خود بیشتر از گذشته وعده های چربتری برای محو فساد داده است و اما با پایین آمدن از استیژ نه تنها برای محو فساد گام جدی نگذاشته؛ بلکه با نداشتن چنین اراده یی مفسدان را برای فساد شجاع تر و فربه تر هم گردانیده است . در نتیجه‌ٔ‌ این بی مبالاتی ها و چشم پنهان  کردن ها است که در کشور فساد انفرادی به فساد مافیایی ٬ فساد سازمان یافتهٔ غارت زمین های دولتی و شخصی به جنایت سازمان یافتهٔ اقتصادی و مالی مبدل شده است . بعد از گنجاندن مادهٔ « اقتصاد بازار » در قانون اساسی کشور٬  مافیای زمین با مافیای اقتصادی  بیشتر نزدیک شدند و با تصویب این قانون دست و پای قانون را برای مهار کردن محتکران حرام خوار بست و مردم افغانستان را دست  و پا بسته پیش پای چند تاجر غارتگر و مافیای بیرحم افگند . پس از آن جنایت سازمان یافته در تار و پود اقتصاد کشور راه یافت . این مافیا با خلع سلاح نمودن قانون  در عرصه هایی گوناگون دولتی و غیر دولتی ملیون ها دالر را از طریق سازش  با کارمندان ارشد دولتی و دادن سهم های دست کم ۲۰ در صدی در پروژهها در کنار رشوت های کلان ٬ با به انحصار گرفتن بازار و عقد قرار داد های بزرگ از تمویل کننده گان خارجی به تاراج برده اند . چنانچه تفتیش عمومی امریکا در امور بازسازی افغانستان از حیف و میل شدن ۱۸ ملیارد دالر کمک های امریکا در افغانستان سخن زده است.

حامد کرزی در این شعاع رو به گسترش فساد تنها به مانور تبلیغاتی اکتفا کرده و مردم مظلوم افغانستان را در رویا های تحقق ناپذیری به گروگان گرفته است که فساد مانند کابوسی بر روان آنان سنگینی دارد . رییس جمهور در روز مبارزه با فساد سخنرانی جالبی نمود . در این سخنرانی خود به چیز های اشاره کرد که شاید برای هر هموطن ما شگفت آور بوده باشند . وی مانند گذشته به نوعی قانون گریزی پناه برده و با این اظهارات شانه از زیر بار مسؤولیت های خالی کرد  در حالیکه عامل اصلی فساد در این کشور اعضای خانوادهٔ خودش و معاونش است . هر گاه زنجیرهٔ فساد مستقم و غیر مستقیم اعضای خانوادهها و خود شان به اهتزاز در آورده شود٬ شاید از آن کتابی پرحجم تر  از « مثنوی هفت منی » گردد . قصر های مافیایی مواد مخدر در محل قلعهٔ تاریخی شیر پور نمادی از جنایت بار ترین فساد است که مانند لکهٔ سیاه در دایرهٔ قدرت او بر چشمان هر افغان خیره گی میکند . ورشکست کابل بانک در نتیجهٔ قرض گرفتن ۱۷ ملیارددالر بوسیلهٔ محمود کرزی٬ ۷۸ ملیون دالر بوسیلهٔ حسین فهیم ٬ ۳۷ ملیون دالر بوسیلهٔ داوی و ... روشنترین نمونهٔ فساد مالی در دستگاهٔ  حاکمیت او است و نشانگر این است که گویا زنگ چور و غارت در افغانستان از ارگ کابل به صدا در آمده است . این دو نمونه مشت نمونهٔ‌ خروار است و هرگاه از معامله گری ها و چشم پوشی های جناب شان در برابر عزیزی هوتک در غضب زمین کتابخانه عامهٔ‌ کابل٬ قانون شکنی مالک گلبهار سنتر و ده های دیگر از این مورد پرده برداشته شود٬ بالاخره سلسلهٔ جنبان آن در حریم مقدس ارگ کابل به آواز در می آید؛ اما رییس جمهور در تمام این ناروایی نه تنها که نظاره گر؛ بلکه در بیشتر موارد حامی مفسدان و غارتگران بوده است . به گونهٔ مثال از رهایی عنایت الله قاسمی وزیر سابق ترانسپورت و عبدالاحد صاحبی شاروال سابق از زندان و بیرون کردن چکری از کابل و دههای دیگر  می توان یاد آوری کرد که رییس جمهور نقش مستیم در معافیت آنان دارد . این ها جدا از ۱۵ وزیر٬  رییسان عمومی٬ نماینده گان پارلمان کشور است که سارنوالی وقضا با بازی های قانونی زیر نام مظنون٬ متهم و مجرم از افشای شان خود داری میکند . در حالیکه به همگان آشکار است٬ این ضرب  زبانی های سارنوالی و قضا  بدون تلقین جناب شان صورت نمی گیرد؛ ورنه در کشور های جهان شخص خاین ولو هر کس که باشد٬ در اولین لحظه افشا شده و سالها بعد به محاکمه کشانده می شود . 

اکنون که کارد مافیای فساد از گوشت و پوست مردم افغانستان عبور کرده و به استخوان های چوبین آنان رسیده و افغانستان در فهرست نایب قهرمان فساد در جهان به ثبت رسیده است .  رییس جمهور می گوید که علت اصلی فساد در افغانستان عدم تطبیق قانون است . این در حالی است که جناب شان در راس قوای اجرایی٬ قانونگذاری و قضای کشور قرار دارد٬ سکان ننگین فساد را به پیش میراند و با فرمان های معافیت از قانون جنایتکاران را می بخشد و از ده سال بدین سو جنایتکاران و خاینان در افغانستان در زیر چتر قانون معافیت بدون اندکترین دغدغه به حیات شرمبار خود ادامه میدهند. نه تنها این که در سایهٔ لطف قانون شکنانهٔ رییس جمهور فعالیت های اقتصادی و سیاسی شان هر چه بیشتر توسعه پیدا کرده و چرخ های آهنین غارت را بر سر و روی مردم افغانستان می چرخانند .

با این هم ریس جمهور در مقام ولایت فقیهٔ‌ قرار گرفته و از عدم تطبیق قانون سخن می زند .  در حالیکه قانون را در هر کشور بویژه  در نظام های ر یاستی رییس جمهور تطبیق کرده و برای تطبیق آن مکلف است  . در اولین روزی که ادای سوگند میکند٬ اولین سخنش خدمت به مردم٬ نابودی فساد و رفاهٔ همگانی است و حالا که رییس جمهور از عدم تطبیق قانون شکوه دارد؛ پس چه کسی باید قانون را عملی کند و این بار گرانسنگ را به شانه های پاک و انسانی خود حمل نماید؛ مگر ایشان خود را در مقام بابای ملت بعنی شخص سوم در کشور می بینند   . از اظهارات عجز آمیز و نصیحت گرانهٔ او معلوم می شود که او نه در جایگاهٔ رییس اجرایی؛ بلکه در مقام بابای ملت قرار دارد که نه تنها مسؤولیت تطبیق قوانین را ندارند و حتا از تمامی گناهها خود را پاک و منزه دانسته که حق بخشایش جنایتکاران را هم دارد؛ معلوم نیست که این تنازل است یا مسؤولیت گریزی و یا بحران قدرت و مسؤولیت . شاید هم رییس جمهور را شایعات چند روز پیش وسوسه کرده باشد که پیش از برگزاری لویه جرگهٔ مشورتی حاکی از توافق سری میان او استاد ربانی بود که با تغییر آوردن در قانون اساسی و تبدیل نظام از ریاستی به پارلمانی باز هم کاروان دم  و دستگاهٔ بیمار را برای چند سال دیگر بصورت مشترک به پیش خواهند کشاند . مشروعیت یافتن بحیث بابای ملت بعد از  برکناری نیز جز این تبلیغات بود ؛ گرچه در این روز ها هم دیلی تیلگراف (۱) خبری را به نشر  رساند که کرزی در صدد تحکیم موقف خود برای انتخاب دوباره است که در این مورد با قانونی٬ فهیم و عطا محمد نور نیز صحبت کرده است و در گذشته این موضوع را با استاد ربانی در میان گذاشته بود. خبرنگار دیلی تیلگراف گفت که اشخاص نامبرده از این موضوع ابراز بیخبر کردند .. هر سازشی که در این کشور  فساد ستان مافیایی در کار باشد٬ بعید از امکان نیست؛ زیرا به قول معروف شکی نیست که فیل  قدرت در افغانستان هم چوچه میدهدو هم تخم . رییس  جمهور در بازار مکارهٔ سیاسی افغانستان شانس های زیادی را در دست دارد؛ زیرا جاذبهٔ قدرت در این کشور چنان مرد افگن است که پشت مردان مرد را در پای قدرت نامردانه تر از هر نامردی به زمین میزند٬ پس در برابر ضرب آن دیوانگان و تشنگان قدرت و مچاله شدن آنان در دستان رییس جمهور برای مچیدن های بیشتر مقاومت چه که خرامان و مستان بر زمین می افتند؛ زیرا جاذبهٔ‌ قدرت  هویت اصیل انسانی را سوهان و شخصیت یک پارچهٔ او را به چندین پارچه قیچی مینماید . 

 این قامت فرو کردن ها در زیر لحاف ابریشمین قدرت رییس جمهور را برای اتخاذ هر تصمیمی دست بالا داده است. حق دارد که با ابراز این گونه حرف ها شخص دیگری را مسؤول این همه جنایت ها و فساد بداند و این آدم خیالی را ٬ برای قانونمداری و تطبیق قوانین فرا بخواند. در ضمن گوشهٔ چشم لطف را به سوی  مردم افغانستان افگنده و می گوید مردم افغانستان از وطن دوست ترین مردم جهان اند و اما نگفت که زمامدارانش از فاسد ترین انسان های روی زمین استند .  شگفت آور تر این که با کوبیدن آدم های دو تابعته که گویا با طالبان تفاوتی ندارند . طالبان از بیرون برای تخریب افغانستان می آیند و این ها هم از خارج برای تاراج دارایی های مردم افغانستان آمده و پس از غارتگری ها دوباره به کشور های متبوع خود فرار میکنند.

بدور نیست که هر کس با شنیدن این حرف ها شاخ بکشد و ترسم که خدای نخواسته بر این اظهارات دمدمی مزاجی ها را حمل نکنند که چگونه رییس جمهور حالا ناگزیر به ابراز این گونه سخنان شده است؛ در حالیکه خودش این عاجوج یک تابعته ٬ماجوحج دو تابعته و و ترکیبی از هر دو به گونهٔ سه تابعته و اضافه تر از آنرا بر مقدرات مردم افغانستان حاکم گردانیده است تا باشد که شمشیر های یک سره٬ دوسره و چند سرهٔ خود را بر گلو های زخمی مردم افغانستان فروتر ببرند؛ پس چگونه شده که خودش حالا به فغان آمده و داد خواهی دارد یا میانه ها بهم خورده و یا بازار تیزی های مردم ستیزانه است تا نه بحیث رییس جمهور؛ بلکه بحیث شخص ثالث بالخیر٬ این  یاران  مفسد خود را به باد انتقاد گرفته است . در حالیکه جناب شان به بسته زنیهای ماهرانه چشمان خود را در برابر این دو تابعته ها بسته و این ها را به بهای خوار شمردن قانون اساسی و شکستن وثیقهٔ ملی به مقام های وزارت و ریاست برافراشته است . اینها را به قیمت فاتحه خواندن بر سر قانون اساسی کشور بر سر و سینهٔ مردم سخت کوبیده است .

 وی با کوبیدن دو تابعته ها غارتگران مافیایی یک تابعته را به‌ آغوش گرم کشیده و برای چپاول بیشتر ترغیب شان نمود و برای آنان به تکرار گفت که با پول های به غارت بردهٔ‌ تان بلند منزل ها در افغانستان بسازید و اما پول ها را به خارج از کشور نبرید . لودین بعد از این سخنان عجز آمیز و فاقد ارادۀ رییس جمهور در مورد مافیا گفت :  ما مانند شیر بی دندان هستیم که مجرم را به چنگ می آوریم و اما او را بلعیده نمی توانیم . این بیچاره که نه توان هضم و نه توان ارادۀ استعفا را دارد و تنها با این ضرب زبانی ها خاک در چشمان مردم افغانستان افگنده و پا به پای رییس جمهور بن بست فساد و بحران در افغانستان را طولانی تر ساخته است . این بیچاره که ارادۀ رییس جمهور را برای محو فساد خیلی ضعیف؛ بلکه فرسنگ ها از آن دور یافت، طالب اصلاحات شد و ناگزیرانه سخنان او را طنز خوانده و بر خود اتمام حجت نمود . رییس جمهور با هر چه فربه ساختن مافیا کلاهٔ وطن دوستی را بر فرق مردم بیچارهٔ افغانستان نهاد و از افشای شرکای مفسد و متملق خود خود داری کرد . ای کاش جرئت اظهار چنین حرفی را میکرد و شاید هم ترسید که مبادا زیر سوال اطرافیان مفسد خود برود و سر کلافه های ناگفته ها باز شوند که در آنصورت سیاه رویی ها در راس بیشتر از قاعدهٔ‌ قدرت سنگینی نماید . چگونه عقل سلیمی می تواند باور کند که رییس جمهور شان دزدان را برای چور بیشتر تشویق کرده و آنان را برای مکیدن خون مردم فراخواند . با این فراخوانی شمشیر جور را بر گلوی مردم خود گذاشته و تیغ از دمار آنان بیرون کند . به این ترتیب جامعهٔ خود را در گرداب فساد و جنایت به دشواری ها و مصایب بی شمار بکشاند . این گونه اظهارات معنای آنرا دارد که دزد را برای دزدی ترغیب و صاحب خانه را برای مواظبت هشدار داد .

وی به ادامهٔ‌ سخنان خود فساد خارجی ها در افغانستان را بزرگتر و سنگین تر از داخلی ها خواند؛ شاید هم به این تعبیر که ۱۸ در صد کمک های ۵۶ ملیارد دالری جامعه‌ٔ‌ جهانی بوسیلهٔ‌ دولت و ۷۸ در صد آن بوسیلهٔ خارجی ها در افغانستان به مصرف رسیده است و در ضمن جامعهٔ جهانی بویژه امریکا را متهم به عدم همکاری برای مبارزه با فساد در افغانستان کرده و نمونه‌ٔ بارز این عدم همکاری را در عدم تحویلی عبدالقدیر فطرت رییس سابق بانک مرکزی به نشانه رفت و اما یک روز بعد در نشستی که راین کراکر سفیر امریکا موجود بود٬ بت جونز معاونش در پاسخ به اظهارات کرزی گفت که تاکنون دولت افغانستان بصورت رسمی خواهان برگرداندن فطرت به این کشور نشده است. وی افزود که  فطرت در امریکا به شکل قانونی زنده گی دارد و گرچه بین امریکا و افغانستان معاهدهٔ تحویلی مجرمان به امضا نرسیده است. این در حالی است که رحمت الله نظری (۲) معاون لوی سارنوالی اظهارات بت جونز معاون سفیر امریکا را مبنی بر عدم درخواست کابل برای بازگرانی فطرت رد کرده و گفت که آنان نامه یی به سفارت امریکا برای بازگشتاندن فطرت ارسال کرده ند . حال معلوم نیست که شاید این نامه هم  مانند دوسیهٔ قانون مجازات محتکران در فاصلهٔ پارلمان و وزارت پارلمانی مفقود شده است . در کشوری مانند افغانستان که در زیر بار فساد جانکاه و کاغذ پرانی های اداری ضجه میکشد٬ همجو رخدادی چندان غیرعادی شگفت آور نیست؛ زیرا در این جا دزدان با پشتاره در روز روشن از پیش چشمان مردم در تاریکی  چه که چراغ بدست عبور میکنند و کسی جرئت ایستادن و پرسش از آنان را ندارد؛ پس در این آشفته بازار گم شدن یک ورق و چند ورق یک امر عادی و روزمره است . این هم یکی از دستاورد های مهم ده ساله در افغانستان است . شکی نیست که طی ده سال گذشته بسیار  چیز ها تغییر کرده و اما در این تغییرات میزان چیز هاییکه از دست رفته به تناسب چیز هاییکه بدست آمده٬ اندک اند که با سره و ناسره کردن آن ها بوی گندیدهٔ فساد٬ جنایت و نامردی ها و نامردمی ها تا سرحد ابتذال سیاسی و رسانه یی و سقوط ارزش های واقعی فرهنگی در سایهٔ و روشن روابط گستردهٔ از آن برخاسته که انحطاط فرهنگی جامعه را تا سقوط در پرتگاهٔ نابودی تهدید مینماید؛ اما در این میان زمامدارن که در انبان قدرت ارزش های معنوی و هویت تاریخی و فرهنگی خویش را از دست داده اند٬ تنها برای بقای خود می اندیشند و برای بقای خود به گندم نمایی های سیاسی و جو فروشی های حکومت داری بد دوکان معامله و مصالحه و بهتر بگویم دوکانی که دولت مشترک المنافع را تمثیل میکند . جناب بهتر خواهد بود تا دروازهٔ این دوکان را ببندید و مشتریان فاسد و متملق خود را رخصت کرده و بر خود اتمام حجت کنید . اگر سرقفلی هم برایش پرداخته اید٬ بدون تردید در این مدت ده سال نقدش چه که بر میزان آن به هزاران چند افزوده اید . با ضرب زبانی های هر روزه که گویا عامل فساد در افغانستا خارجی ها اند٬ ممکن نیست که از بار مسؤولت خود بکاهید .

این گونه بازی های فضولانه در برابر مردمی صورت میگیرد که غرق بدبختی و سیاه روزی بوده و آنهم در سرزمینی به اجرا در می آید که مردم آ‌ن با موسیقی گوش خراش توپخانه یی از خواب بیدتر و با مویه٬ زاری و فریاد های بیوه زنان فرزند مرده به خواب می روند٬ نه خواب؛ بلکه خوابی که در بستر خشک شدن اشک ها به استقبال آنان می رود و این خواب را می توان خواب به تاراج رفته خواند ؛ زیرا می ترسند که مبادا تفنگ بدستان امریکایی یک باره بر سر شان بریزند و با شکستن دروازه در موجی از خشونت آفرینی ها همراه با ضرب و شتم٬ توهین و شکنجه باری دیگر خواب به غارت رفتهٔ آنان را برباید .

 

یاد داشت ها :

۱ -  رادیو آزادی ، اخبار صبح ۷ نوومبر

۲ - ویسا ٬ شمارهٔ۱۶۱۷  ۱۴٬   دسمبر

 

 


بالا
 
بازگشت