محمدیعقوب هادی
"حزب مادر" در گذرگاه چهل هفت سال حیات سیاسی
پیش نظرمختصر
اینک بازهم سال گشت ح د خ ا فرا رسید. متعهدین آرمانهای آن بازهم میخواهند سپاس گذار وپاسدار این تاسیس باشند. نویسنده احساس میکنم این فصل سال گشت بیشتر از کلمات وجملات یاد بودی نیازمند اظهار نظر ها وارایه طرح ها برای حل معضلات و مشکلات دامنگیر نیرو های باز مانده این حزب که درموقعیت ها و موقف های متفاوت در تداوم مبارزه آرمانی آن حزب فعال اند میباشد. بدین ملحوظ این قلم چه کردهای ح د خ ا را که در مراحل مختلف حیات سیاسی خود به انجام رسانیده به تاریخ رجعت میدهد و بصورت عموم در این نوشتار بیشتر به مساله حیات درون حزبی توجه خواهد داشت.
هویتی که ماندگاراست
چهل وهفت سال نزدیک به نیم قرن تاریخی از حیات آن مجموعه سیاسی گذشت،که نام ماندگار ح د خ ا را با شایسته گی تمام در تاریخ مبارزات سیاسی سر زمین ما به ثبت رسانید. اینک سال دیگر و فصل یاد بود دیگرفرا رسید. وباز هم "حزب مادر"( ح د خ ا) فرزندان خود را فرا میخواند تا حقیقت او را باز خوانی نمایند. این باز خوانی که اگر از یک جهت به روال معمول روادید یاد بودی است از جهت دیگر بازگوئی ازتجربه تاریخی مبارزات سیاسی درکشوروآموزه سیاسی وتاریخی از فضای سیاسی کشورماست.
تجربه و آموزه های سیاسی و تاریخی حکایت از آن دارد که ح د خ ا، اهداف وبرنامه های آن بخشی از تاریخ سیاسی کشور ماست. هرآن زمانی که به باز خوانی تاریخ سیاسی کشور پرداخته شود تاسیس ح د خ ا را در اوضاع مسلط تاریخی وقت، به حیث ضرورت تاریخی مورد بحث قرار میدهد. پیوست به ضرورت ایجاد ح د خ ا بر علاوه آنکه در قبال سرنوشت انسانی در محدوده جغرافیای کشوری خود مان هویت تاریخی خود را به اساس اندیشه باوری ترقیخواهانه و عدالتخوهانه به تعریف میگذارد. در عین حال به اساس این اندیشه باوری سمت گیری این حزب در سطح جهانی نیز مشخص میشود. از این جهت تمام مسایل پیرامون چه کرد های این حزب در کنش ها وواکنش های این حزب نسبت به سیاست های خورد وبزرگ در منطقه وجهان ودر عین حال کنش ها وواکنش های متضاد نیرو های متخاصم نسبت به این حزب، از جهت سمت پتی ها وانتی پتی های جهانی مورد بحث میگیرد. لذا مسالهء پیروزیها وشکست ها ومشکلات فرا راه مبارزه آرمانی این حزب را نمیتوان از تاثیر پذیری سیاست های منطقوی و جهانی جدا محاسبه نمود. البته که عنصر زمینه ساز را برای این تاثیر گذاری همچنان نمیتوان در محاسبات خود از نظر دور داشته باشیم. لذا برای باز کردن این بحث باید به اسناد تاریخی مراجعه شود. اسنادی که تمام حیات سیاسی این حزب را از بدو مبارزات مخفی ونیمه مخفی ، ازدوران حاکمیت دولتی وکنار رفتن از حاکمیت دولتی باز گوئی میکند.
احوال کنونی از نظر نویسنده
اکنون که به سکوی گرامیداشت تاسیس ح د خ ا تجدید تعهد آرمانی میکنیم، و به چگونگی حیات حزبی خود در ح د خ ا در حالی میپردازیم، که این مجموعه بزرگ سیاسی در نتیجه عوامل تاثیر پذیر در شرایط حاضر فاعل تشکیلاتی نیست، پس ناگزیر باید عوامل این نبودن و ناشدن را وباز گوئی سایر معضلات ومشکلات را که در فصل سالگرد ها میتواند مطرح باشد ، اکنون در وجود سازمانهای جستجو نمائیم که بر بستر همین هویت ایجاد شده اند.
از مدت زمان چهل و هفت سال که از جاودانگی ( ح د خ ا) میگذرد، بیست سال تمام اعضای آن بعد از یک سکوت، دوران پراگنده گی وچند دستگی را هنوزدر گذر دارند. وهنوز هم از انسجام اعضای آن حزب سخن بر زبان داریم واراده داریم تا یگانگی اعضای آن حزب در یک تشکل واحد بوجود بیائید.
حالا سوال اینجاست، از آنجا که احزاب در مفاهیم سیاسی خود یک وسیله برای اهداف وآرمانهای مطرح است، کدام مفاهیم جاذب در حزب دموکراتیک خلق افغانستان به عنوان یک تشکل وسلیوی وجود داشت ودارد که با وجود ایجاد تشکلات جداگانه سیاسی، نه این تشکلات میتوانند از دایره مفاهیم جاذب آن حزب دور بروند ونه آنانیکه بنا به دلایل مطرح خودشان در این تشکلات وابستگی ندارند؟ مشاهده میکنیم که همهء ما (احزاب وشخصیت های مستقل سیاسی) بصورت کل آینده نگری را در مفاهیم معنوی آن حزب با بیان پیامد حزب بزرگ دیروز، خانواده بزرگ، گذشته سیاسی وتاریخی، امتداد مبارزهء دادخواهانه و مفاهیم همگون و مترادف آن، به بحث میگیریم. وقتی برای دریافت باز یافت های خود در این خصوص به برداشت جامعه همچنان نگاه کنیم درمتن جامعه هم، ذهنیت مردم، این پیوستگی ووابستگی در قضاوت شان متداول شده است
هرچند متاسفانه ، با دریغ ودرد، شوربختانه وصد افسوس از میان همین لشکر دیروز، کسانی هم استند که روح دیگر در وجود شان دمیده است. به باورنویسنده که این آرمان بریده هاحساب شان از سپاهیان آرمان باور ما حتی اگر در وابستگی وسیله ها در کنار ما قرارداشته باشند، جدا باید محاسبه شود.
ما از یک اصطلاح جدید در قاموس ادبیات سیاسی ما بهرهء خوب نگرفتیم. اصطلاحی که تقریبآ ورد زبان همه شده که "ما حزبی های دیروز نیستیم" تحت همین عنوان همه خوبی های دیروز را خود خواهانه بر باد میدهیم. متاسفانه در این خود خواهی آنقدر غرق میشویم که گاهی هم حتی یک تشکل سیاسی را یک شخص در وجود خودخلاصه میسازد. اما مسئولین تشکیلاتی در پناه این خلاصه گریها مرض ها وغرض های خود شانرا دنبال میکنند. یکی از عوامل اساسی این پراگنده گی های چندین باره همین مساله است. با چنین برداشت ها هر روز حتی در درون انسجام های "تشکلی محدود" بیشتر پراگنده میشویم.
ما در گذرگاه زمان در مسیر جاده ای به جستجوی دریافت خانواده سیاسی خود استیم که عده ای بریده از این خانواده که در واقع تشکیل خانواده جداگانه نموده اند خیانت های شانرا به آرمانهای ح د خ ا به اعضای اصلی خانواده نسبت میدهند. برای اینکه صریح وروشن حرف بزنیم باید این مرز بندیهای جداگانه را مشخص سازیم. این مرز بندیها عبارت از:
1- حلقه آرمان گرائی ح د خ ا که بدنه اصلی است، و نود ونو در صد سازمانها وشخصیت های انفرادی در جاذبه وشعاع این هویت موضع سازمانی و سیاسی اختیار نموده وفعال میباشند.
2- شاخه خلق ح د خ ا که سابقه تاریخی دارد.
3- شاخه وطن که شاخه جدیدح د خ ا میباشد. این شاخه تمام پل های عقبی را در پیوند با ح د خ ا ویران نموده اند.
همه بخوبی میدانیم که این شاخه ذکر شده آخر از تمام رابطه های هویت خانوادهء اصیل خود بریده تا آنجا که گاهی به حیث دشمن به ح د خ ا نگاه میکند. آنچه را ما در این خصوص تجربه نمودیم که این شاخه بعد از دست برد به یک جلسه معمول حزبی(پلینوم) به تمام تعهدات آرمانی که با ح د خ ا داشتند وداع کردند وتا نهایت در اعمال مشهود این روحیه را منعکس ساختند که دیگر متعهد دیروز نیستند. آنان به تمام تعهدات خود در ح د خ ا پشت پازدند. سیاست های ملی ح د خ ا مانند سیاست مصاله ملی که در پلینوم شانزدهم قانونمند مطرح شد به انحراف کشانیدند، وتا امروز در "ابعاد نامنکشف" آن به گفتهء خود آنان سرگردان استند. گاهی طرح های ناخوانده سازمان ملل متحد را برای پنهان ساختن خیانت های شان به آرمانهای ح د خ ا توجیه میکنند ، کدام سازمان ملل متحد؟ همان سازمان ملل متحد که حضورنظامی کشورهای سود جوی سرمایه داری جهان را به افغانستان همین اکنون تامین نموده است وما نتائیج آنرا ومقاصد آنرا با چشم سر مشاهده میکنیم. وگاهی هم عدم حضور شانرا در شرایط بحرانی کشور که در نتیجه سیاست بازیهای محرمانه شان بوجود آمده بود، تفسیرخود غرضانه میکنند. واقعیت اینرا نشان میدهد که در نتیجه پلان های محرمانه آنان وضعیت چنان انکشاف نمود که در غیاب افراد مسئول شماره یک این پلانها معاون ریس جمهور تحویل آبرومندانه قدرت را با جوانب که اینها طرح مصالحه را با آنان مطرح میکردند به انجام رسانید. اما این حلقه خود غرض آرام ننشست واین ناگزیری واگذاری را که در اثر سیاست بازیهای محرمانه خود شان بوجود آمده بودکودتا خواندند. این چه نوع کودتای است که قدرت را از خود بگیرید برای دیگران بدهید. اما چرا از این موضع یک سانتی متر هم دور نمیروند؟ به خاطری که دیگر هیچ نوع توجیه خود غرضانه برای دشمنی های عقده مندانه شان با ح د خ ا با رهبری آن وبا شخصیت های وفادار آن حزب برایشان باقی نمی ماند. همین افراد شاخه وطن که یگان تن آن گاهی در یک جمله ساده میگوید ح د خ ا افتخار گذشته شان بود به پاس همین افتخار گذشته یک بار هم نشده که کدام مقاله فشرده چه در سالگردهای آن حزب چه در یاد بود ها از رهبران آن حزب، از طرف آنها به نشر رسیده باشد. اخیرآ از میان آنها آقائی در آستانه چهل و هفت سالگی فصل سالگرد ح د خ ا نوشت که: "از نقد ح د خ ا حزب وطن برآمد" یعنی هر چه برآمد پاک صاف حزب وطن است و باقی که نه برآمد بازمانده نقد است. اگر نقد همین است که ببرک کارمل رهبر حزب وریس جمهور را به تبعید ببرند وداکتر نجیب الله را بیاورند منشی حزب وریس جمهور بسازند. پس حفیظ الله امین هم با همین شیوه نقد را بجا کرده بود. چرا که ازاینگونه شیوه که نقد میخوانندش، از نقد خلقی سفید هم خلقی سرخ برآمد. وراستی هم دیدیم که این برآمد های همگون از نقد در یک زمان باهم کنار میایند وآنانیکه به نظر این آقایان بازمانده نقد بودند یا تبعید یا زندانی یا خانه نشین میشوند.
اما اگر ازخود بگوئیم قتل داکتر نجیب الله توسط دشمنان مردم افغانستان یک جنایت بزرگ است ومحکوم میباشد. اما مساله نقد این است که نویسنده به عنوان کسیکه سرنوشت سیاسی خود را با اهداف وآرمانهای ح د خ ا گره زده ام میخواهم اینرا بگوئیم که در محتوای سیاست های اشتباه وغلط مصالحه ملی انحرافی که در حاکمیت حزب وطن مطرح شد به سرنوشت سیاسی من وده ها هزار چون من، مردم افغانستان وکشور ما خیانت صورت گرفته است این در حالی است که در واقع نمیشود راهکارهای پایانی آن طرح ها را سیاست تعریف نمود چرا که مشاهدات یک معامله خصوصی را تعریف میکند.......
آنچه این قلم به بیان آورد مساله سرنوشتی نویسنده درکنار جمعیت هم اندیشان است. ما حق داریم در مسایل سرنوشتی خود بگونه ای که اهداف نیرو های خودی محقق شود تفکر کنیم و نتیجه تفکر خود را به عنوان فعال سیاسی بیان نمائیم. لذا میخواهم برای اولین بار شاخه حزب وطن را مانند شاخه خلق (ح د خ ا) در ادبیات حزبی ما بکار ببرم ومصطلح بسازم، وباید بپذیریم که این شاخه حالا درهویت پذیری شاخه ائی خود بصورت دایمی قرار گرفته است.
جاذبه هویتی ح د خ ا یگانه راه برای یگانگی نیرو های هم اندیش است
یگانه شدن که در این بحث مورد نظر ومنظورنظر است، این قلم پیوست به گذشته نیرو های راهم اندیش میخواند،که به آرمانهای ح د خ ا متعهد استند. قضاوت مشترک در مورد سرنوشت اعضای ح د خ ا دارند. دیدگاه مشترک نسبت به اوضاع کشوری وجهانی دارند. این هم اندیشان رفقا و شخصیت های داخل تشکل های جدا گانه و خارج تشکل ها میباشند.
همانگونه که همه میدانیم مراحلی که برای وحدت همگانی این نیرو ها مطرح شد، به یک سلسله توافقات میان عده از سازمانهای هم اندیش انجامید. متاسفانه مشاهده میشود که این توافقات در حالیکه وحدت همگانی را باید بنیاد می نمود بطور انفرادی واز ارادهء یک اقلیت میخواهد از هم بپاشد. با تمام صراحت اینرا میگوئیم که این اراده شکنی جمعیت بزرگ وحدت خواه، به هیچ صورت از یک جانب برنخاسته وبر نمیخیزد.
ما میدانیم با بازیء کلمات کی ها خواستند توجیه گری نمایند. نمیتوان باور نمود مجموعه سیاسی که نتواند از کوچکترین مشکلات درونی خود، خود را نجات بدهد. جامعه ومردم بالای آن اعتماد نمائید.
همه باید بدانند که ما به پایان کار وحدتخواهی با نیرو های هم اندیش نرسیده ایم. لذا ما حق نداریم تا یک جانبه به قضاوت بنیشینیم. ما باید مسئولیت مانرا به انجام برسانیم واینرا باید بپذیریم که تمام راه ها را برای حل مشکلات درراه وحدت ویگانگی جستجو نکرده ایم. این در حالی است که می بینیم کسانی برای اینکه چرا وحدت شود از سازمان های رفیق کنار میروند. ما به خاطر داریم رفقای هم بوده اند برای اینکه چرا وحدت نشود از سازمان های رفیق کنار رفته اند. در این باره مسئولیت از ما مطالبه موضع گیری صادقانه مینماید. در میان این دو اراده که یکی به خاطر خواستن ودیگر به خاطر نخواستن از سازمان رفیق کنار برود ما نیاز مند قضاوت وجدانی استیم.
خطاب من به رفیق مسئول شماره اول راه و رسم رهبرگرانمایه در سازمان خود ماست: رفیق عزیز! در ارادهء کسانی در درون سازمان بیماری های سیاسی به مشاهده میرسد علایم این بیماری در سازمان ما آن است که یاد کرد (ح د خ ا) مزاج کسانی را برهم میزند این همان بیماری است که روزگاری از آن آسیب دیده ایم. ریشه این بیماری باید دریافت گردد واز بین برده شود.
رفقای ارزشمند!این خطاب به شما نیز است اجازه ندهید این بیماری، توان انرژی ما را در حلقات هم اندیشان تضعیف نماید.
رفقای گرانمایه ! آگاه استیم که هفتهء در پیش رو هفته فصل سالگرد حزب آرمانی ما( ح د خ ا) است. به یقین ادامه دهندگان مبارزه دادخواهانه این فصل سالگرد را در امکانات مختلف برای همدیگر شاد باش خواهند گفت. چنانچه عده از رفقا وسایت های رفقا این سلسله را آغاز نموده اند. سایت وزین اصالت که پرچمدار حراست آرمانهای (ح د خ ا) است این شاد باش را با یک فراخوان مطرح نموده است. به یقین سازمان های رفیق وهم اندیش صفحات شاد باش سایت های شانرا بزودی خواهند گشود.
رفقاعزیز وگرانمایه! اعضای ح د خ ا باورمند به آرمانهای آن حزب! چه در داخل تشکیلات بوجود آمده وچه در خارج این تشکلات که به مبارزه دادخواهانه تان راادامه میدهید! در حالیکه فصل سالگرد حزب آرمانی مانرا به حضور شما تبریک عرض میکنم. در عین حال همانگونه که آرزومندی مان در امر یگانگی هم اندیشان ح د خ امشترک است ودر این امر همه برای پیش زمینه وحدت همگانی نخستین مرحله را با به حاصل نشستن دو حزب رفیق که به حزب واحد مصطلح شد همراهی نمودیم. شما رفقای هم اندیش با وجودی که در سازمانهای حزب واحد رابطه تشکیلاتی نداشتید اما در مورد وحدت این دو سازمان صاحب نظر بوده اید. این بدان معنی است که همه به این وحدت به عنوان روزنهء بسوی وحدت همگانی امید بسته بودیم. وحالا نیز یقین دارم که اراده شما در امر وحدت قاطع وقوی است. از آنجای که همه بصورت قطع با این چنین انکشاف وضعیت منفی موافقت نداریم ومیدانیم به حاصل تلاش های مشترک مان بی توجه ای صورت گرفته است. لذا اگر بیشتر از این با جدیت حرکت نگردد نتائیج بسیار غیر مفید در قبال وحدت همگانی را بوجود میاورد. با نظر داشت این پیش آمد برای ادامه مبارزه آرمانی مان که همه در جستجوی یک راه برای وحدت و یگانگی نیرو های هم اندیش استیم، و این وحدت فارغ از جاذبه هویتی ح د خ ا که بتواند مجموعه سیاسی نیرومند وسراسری را بوجود بیاورد حد اقل درآینده نزدیک ممکن ومیسر به نظر نمی آید.
رفقا ی گرانمایه! ما از یگانگی نیرو های هم اندیش در ح د خ ا سخن میگوئیم . مگر شخصیت های که ممثل این هویت بوده اند از جانب ما در نظر گرفته نمیشوند. این در حالی است که سکوت این شخصیت ها را برای این پراگنده گی اثر مند میدانیم. برای اینکه این اثر مندی ها روشن وآفتابی شود که آیا در جهت پراگنده گی ویا یگانگی است ما نیازمند تدابیرعملی و مشخص برای شکست این سکوت استیم. تا آنجا که این ضرورت قابل درک وفهم است تفاهمات در این خصوص جریان دارد. امیدوار استیم این تفاهمات محتوای فراخوان رفقا در سایت وزین اصالت را در یک پروسه عملی محقق بسازد.
رفقای گرانمایه!
جاودانگی سالروز تاسیس حزب مادر(ح د خ ا) را با شما یکجا گرامی میدارم و به پیشگاه شما رفقا برای تحقق آرمانهای آن تجدید تعهد مینمایم .
محمد یعقوب هادی