بدون شک مردم افغانستان به همه چیز بی باور هستند به خصوص به مصالحه
چرا؟
جنگ بالای کشور و مردم ما یک پد یده تحمیلی وصادراتی است ،
جنگ افغانستان مادر جنگ ها ، نا پایداری همه قدرت ها و شکننده اقتصاد کشوری
های است که روی این جنگ سرمایه گذاری نموده اند . این بازی بزرگ را در
منطقه شبکه های استخباراتی اهداف زیر بنائی کشور های عرب ، و قدرت های
جهانی و منطقوی در دهه هفتاد پروژه سازی نمودند . استراتیژی طوری اعیار
گردیده بود که اندیشه جنگ ، زبان زور و اسلحه ، احساسات مذهبی و ملی
مرکبات اساسی و تیوریکی جنگ را تشکیل می داد . تفکر و دید برای مصالحه و
دیالوگ ا لی حضور نظامی ناتو در منطقه را بصورت کلی مردود شمردند . هدف
این استراتیژی و بازی بزرگ جنگ تا آخرین فرد در افغانستان بود و راه های
دیگری جذ دیوارهای افراد گرائی مذهبی و ملیت گرائی بکلی در این جنگ درب مصالحه
را بسته بودند . هر رهبر ویا گروپی که از راه جنگ خودش را موفق نمیدید به
نام دشمن اسلام و ملیت اش از صحنه بیرون کشانیده می شد . در میان کشور های
اشتراک کننده این بازی دها رهبر و صدها قوماندان جنگی و شخصیت های سیاسی ،
ملی و جهادی،به نوعی از اشکال از بازی خارج گردیده اند. بد ین
منوال این بازی مرحله وار ادامه داشته و وارد فاز بحرانی و خارج از کنترول
برای متولدین و بنیان گذارانش گردیده است . پاک سازی لانه های این دهشت
افگنان باید صورت می پذیرفت که نشد به دلیل اینکه بنیاد اساسی را تیوری و
مفکوره ادامه جنگ و ناباوری های سیاسی ، مذهبی و ملیت گرائی تشکیل داده است ،
نه مصالحه . حاکمیت حزب وطن ( ح . د . خ . افغانستان ) برای نخستین بار در
تاریخ سیاسی اوضاع بحرانی کشور یگانه راه رسیدن به ختم بحران مصالحه و آتش
بس را اعلان نمود ، راه ختم و ایجاد فضای اعتماد و باور را میان افغانها
مذاکره و مصالحه دانست ، مگر جیز گران جنگ تحمیلی با شعار جنگ الی زنده ما ند
ن یکنفر افغان بر ضد مصالحه و مزاکره قرار گرفتند و افغانان را تا آخرین
قدرت و توان مسلح و قصی القلب در مقابل همدیگر شان قرار دادند . شدت جنگ
و انتقام جوئی ها تا سرحدی رسید که سپتامبر 2001حضور و مداخله نظامی را در حل
بحران افغانستان امر حتمی ساخت . قدرتمندان در قصر سفید و جنرالان از محل
سوق و اداره قوت های نظامی ناتو آخرین تصمیم شان را مبنی بر تشکیل جبهه دوستان
و دشمنان تروریزم بین المللی به کشور های جهان اخبار نمودند ودر نشست شورای
امنیت سازمان ملل متحد توافق و تصمیم گرفتند تا رهبران و تروریستان بین
المللی را که در سازمان القاعده و طالبان متعلق هستند و طراهان حادثه خونین
سپتامبر 2001 در امریکا بودند از میان برداشته و کشورهای حامی این تروریستان
را نیز مورد عملیات نظامی قرار داده باند های تروریستی و مافیای بین المللی
تولید مواد مخدر را که تکمیل کننده و تقویت شونده تروریستان است نابود و لانه
های شان را در هرکشور دنیا قرار داشته باشد نابود می سازند . امروز زبان
مصالحه و مزاکره با تروریستان مشروعیت این جنگ و مقابله را زیر سوال قرار
میدهد . روی این اصل جهت دستگیری و به محاکمه کشانیدن این تروریستان زندان
گوانتانامو ، منابع پولی و دارائی های رهبران تروریست ها را در بانک های
جهان مسدود و تحت کنترول در آورده شده و در لیست سیا شامل تروریستان بین
المللی تحت تعقیب و پیگرد دایمی و حتآ در صورت دستگیری و بدست آوردن اطلاعات
دقیق در مورد بود وباش و مخفی گاهای این تروریستان پول هنگفتی در نظر گرفته شد
ه بود . از آغاز عملیات علیه این شبکه ها و رهبران شان طی ده سال بیش از
هزاران تروریست در نبرد ضد طالبان نیروهای نظامی متحدین ، افغان و پاکستان
،و نقاط مختلف دنیا کشته شده اند و یا از صف نظام خارج گردیده ، ناتو و امریکا
نیز تلفات انگفت جانی ومالی را در این جنگ ، در افغانستان ، پاکستان ، عراق
، هندوستان و کشور های مختلف جهان متقبل گردید ،و القاعده و طالبان نیز
هزاران تن شان کشته شدند . پس از کشته شدن حدود چهار هزار انسان در حادثه
سپتامبر 2001 ، امریکا ، و ناتو بزرگترین ، و پر مصرف ترین جنگ که طی حضور
امریکا ومتحدین در افغانستان ، عراق وکشور های منطقه صورت گرفته است بیش از
دو ملیون انسان بی گناه را در کام مرگ با خود کشانیده و حدود دو ملیون معلول و
معیوب از خود به جا گذاشته است ، شدت و حمایت از جنگ و تروریزم دها مراتبه از
سالیان گذشته بیشتر و منظم تر گردیده ، کشوری که در آن رهبری تروریستان
کشته شد ه با موجودیت هزاران جنگجوی مسلح و مراکز و مخفی گاهای شان تثبیت و
تشخیص گردیده است باز هم صدای دوستی و مصالحه با این دشمنان و عاملین کشتار
بیش از دوملیون انسان و یا اضافه از آن در جهان امروزی از رسانه ها و حلقوم
رهبران کشور های شنیده میشود که نخستین آسیب و نخستین حمله نظامی را بر علیه
این تروریستان در یک اتحاد مشترک مرز اساسی و اشتی نا پذیری را با تروریستان
و کشور های حمایتی از ایشان را عهده دار گردیده ، تعهد و حمایت جامعه بین
المللی را نیز با خویش همراه دارد . پس در موجودیت هزاران جنگجو و کشور حامی
تروریزم باید به مصالحه و دیالوک معتقد بود ؟ اگر مصالحه پیروز شود ، بخاطر
چه مصالحه باید صورت بگیرد ؟ زبان مصالحه آتش بس است ،ایجاد فضای اعتماد است
،رشد اهنگ اقتصادی و تقویت نظام مردم داری است ، و بلا خره مصالحه با جناح
مقابل صورت می گیرد که طرح و استراتیژی علمی و عملی یک واقعیت که ختم جنگ و
کشتار مردمان غیر نظامی است در پیش شرط خویش داشته باشد . نه اینکه صد ها
محل و مدارس تربیت تروریستی و انتحاری های که اهداف شان قتل عام مردم است .
بدون تفکیک و استراتیژی اگر مصالحه با طالبان نمایند باید چه برنامه انسانی
و پیام ملی و علمی را بدیل نظامی که علیه آن در جنگ و ستیز هستند برای مردم
داشته باشند آیا بدیل خوب تری از قانون اساسی و حاکمیت موجوده را طالبان با
خویش دارند ؟ اگر هدف شان آزادی و نجات مسلمانان و دین اسلام باشد ، علت را
بگویند و عامل این بحران و تراژیدی در کجا و به وسیله کی ها بوجود آمده نقش
ایشان در این زمینه چیست ؟ باید مصالحه و دیالوک از ارائه منطق و زبان
قناعت برای دو طرف که مردم را سپر ساخته و رنج میدهند آغاز و اساس خویش را
تکمیل نماید . در غیر آن این مصالحه برای تکمیل خواست ها و اهدافی ضرورت است
که پاکستان و کشور های که القاعده و طالبان را متولد ، رشد و پرورش نموده اند
باهم بسوی مواضع جدید ، ایجاد و عملی نمودن استراتیژی های هستند که دیروز زبان
و دهان را برای لذت و معیشیت خویش بیرون نموده بودند و امروز باز هم میخواهند
تا زبان شان را جمع نموده به دهان خویش فرود ببرند مانند مورچه خورک ها . سال
آژدهار را نباید در انتظار مصالحه در موجود یت هزاران تروریست و مراکز شان که
در پاکستان است ، با قوت و اطمینان طرح های شان را در افغانستان و منطقه به
ناز و قهربا ولی مقام های خویش عملی مینمایند بود . فصل جدید و نوین
طالبانیزم شدن افغانستان و منطقه را شاهد خواهیم بود . در سال 2012 عیسوی
رحمت و حمایت خداوند با مردم و کشور ماباشد .