بهادر
نگارنده : بهادر
به سایت وزین آریائی : آیینه وبازتاب دهنده افکار جامعه چند صدایی ما .
"که وردک دی مقرر شی . پشتانه دی منتظر شی . نور دی ورک شی "
این شعار ودکتورین سیاسی .میکانیزم گزینش ومقرری های نزد آقایان عمر وردک . قیوم وردک وبرنامه عملی تطبیقی آقای فاروق وردک مسند دار وعلمبردار اندیشه های متحجر قبیلوی وزرای قبلی وبدنام وزارت معارف درچهار ده قبل کشور هست ، بدون هیچ گونه تردید یکی از اشتباهات جبران ناپذیر آقای کرزی جابجایی آقای فاروق وردک در پُست های کلید اداره امور وبعدآ وزارت معارف بمثابه کانون "آموز وپرورش " نونهالان فردای کشورهست . آقای فاروق وردک طی ده سال تصدی اش در راس ادارات دولتی ازبستر قومیت نهاد های دولتی را بامطرح کردن سیاست های ناپسند ملی ونهایت محدود نگر قومی هزاران شهروند کشور را بابرنامه دولت درشک ونگرانی قرارداده هست . شهروندان کشور به این باور اند که یکی از افرادیکه از نام واعتبار آقای کرزی استفاده سو وبدنام کننده نموده آقای فاروق وردک هست . فاروق وردک با استفاده ابزاری از احساسات قبیلوی آقای کرزی درحقیقت آقای کرزی را بحیث بستر تطبیقی اهداف تفرقه جویانه ای سیاسی خویش تبدیل نموده . تصامیم آقای فاروق وردک بیشتر از دساتیر حزبش به رهبری آقای" گلبدین حکمتیار" متاثر هست تا از پالیسی های دولت کنونی . یک متل عام هست " من مانند مور جمع میکنم ... به شاخی تیت میکند " بخش "کوچکی "از نیروها ونهاد در دولت کنونی مصمم اند، تا مطابق اهداف روشن وبویژه قانون اساسی ثبات نسبی درحال نوسان را درنظام" تک محور تمامیت خواه "باصبوری وبصیرت بسوی استقرار وثبات مدیریت کنند . اما آقای وردک با شاخی اعتبار واهداف نسبی موثر دولت را نیز درمقابل مسیرهوای سریع باد تیت میکند . محور اعتراضات و انتقادات مردم نصاب وپالیسی معارف دولت افغانستان هست . سوال مطرح میگردد، که آیا پالیسی های دولت متاثر از سیاست های مدون دولت بخصوص قانون اساسی هست ویا سیاست " هرچمن صمنی " دنبال میگردد، به نماینده گان آگاه وهدفمند شورای ملی کشور خطاب مینمایم، که آیا هر وزیر حق دارد، تا امیال ونیات سیاسی وقومی خودرا در چوکات حکومت دنبال نماید . اگر چنین هست، پس .
0000 مقرری ها داده شود . چناچه آقای فاروق وردک هنگام تصدی اش در اداره امور که درحقیقت پُست اداره امور را آقای فاروق وردک بیک پُست پرقدرت تا سرحد "صدارت اعظمی " تبدیل نموده و دربازی پررنگ گیم انتخابات ریاست جمهوری نظر به اهمیت بستر کارساز معارف درانتخابات آقایون فاروق وردک در معارف وملاحنیف اتمر در وزارت امور داخله ماموریت های سیاسی پرهزینه برمحور اهداف قومیت برگزیده ونصب شدند وفاروق وردک ترجیعآ " صادق مدبر" را باب دندان یافته شایعات محسوس است که دراشغال کابل توسط لشکر تحجر طالبان تروریست با آن گروه مرودات .همکاری و تعهدات پنهانی داشته هست، جاگزین نموده وتا همین اکنون بصورت مرموز اداره امور را نیز نیابتآ فرماندهی ومدیریت پنهانی دارد . ومضاعفآ مبرهن هست که تیم تمامیت خواه آقای کرزی طی ده سال " افرادی را از آدرس اقوام غیر پشتون در سمت های دولت نصب وبرگزیده هست که سوابق همکاری آشکار وپنهانی به شبکه های تروریستی طالبان . حزب گلبدین . افغان ملیت .تیم روم داشته ودرنهایت درمیان اقوام منسوب بخود تجرید . منفور . کم وزن . عقده مند. بی اتوریته وانفعالی ومخنث بوده هست " وهم بدون شک حقایق مرموزی حاکیست، که درعقب این همه سیاست های متوحش ونفاق افگن دست های پیدا وپنهان پاکستان قویآ این سناریو ها وسوژه های تفرقه افگنانه را در وزارت خانه های کشور بویژه وزارت معارف که دبستان . آموزش گاه وپرورشگا ها کادر های فردای کشور اند ترسیم . خط کشی و مدیریت میکند . آقای وردک از هنگام حضور نفاق افگنش در جرگه های اضطراری وقانون اساسی که پل فواصل میان دولت مرکزی وولایات کشور را بستر سازی نمود. یقینآ اهداف پنهانی پاکستانی ها منشا این برنامه های مسموم کن وزهرآلود بوده هست .
از نماینده گان باشعور وهوشمند ملیت باعزت پشتون درشورای ملی . احزاب سیاسی . جکومت . دادگاه عالی میطلبم؛ که فریب سیاست های نفاق افگن تیم تمامیت خواه ارگ بویژه فاروق وردک را نخورده . تحت تاثیر سیاست های بیگانه پرور این تابو های قبیله گرا نرفته جلو برنامه ریزی های ضد وحدت واتحاد ملی را از آدرس های که در نیات باطنی برای پاکستان ودیگران سرمایه گذاری وکار مینمایند جدآ ومتحدانه گرفته نگذارند که عظمت وعزت ملیت برادر وپرغرور پشتون فدای اهداف ناثواب مذدوران ونوکران لاشعور پاکستان ودیگران گردد. آنانیکه آگاهانه ویا لاقیدانه بخاطر اهداف پاکستانی ها که در صدر اهداف پاکستان به استناد سخنرانی آقای مشرف " در کنفرانسی در یکی از انستیتوئت های امریکا داشت پرده ای از روی نیات حقیقی پاکستاتی را برداشت وبا وضاحت خاطر نشان نمود، که اگر فشار امریکا یی ها بر پاکستانی ها بخاطر کنار زدن در مذاکرات پنهانی با مخالفین مسلح دولت افغانستان تشدید گردد. از نقطه آسیب پذیری که ملیت پشتون دارد در اشتعال تنش وافزایش بی ثباتی ها استفاده ابزاری خواهد نمود وپاکستان بدون شک؛ این حربه سیاسی را درگذشته استفاده زیاد نموده وتاهنوز هم دراختیار دارد وایجاد یک دولت متکی براراده مردم افغانستان را که امتیاز ومنافع پاکستانی ها درآن« شریک نباشد نخواهد داد" انتظار میرفت که دربرابر دواقدام نفاق افگنانه ای وزیر معارف شورای ملی . حکومت . نهاد های جامعه مدنی . دانش آموزان ودانشجویان موسسات تعلیمی وتحصیلی ونخبه گان سیاسی وملی . احزاب ملی واکنش قانونی وعملی را نشان میداد . اگر حزب منسوب به آقای فاروق وردک در طی چهل سال نام نیک ندارد؛ آیا یقینآ ما طی چهل سال کارنامه های ماندگار ودر خور ستایش نداریم . رهبران ملی وقهرمانان ملی نداریم . آیا به زعامت کنونی سیاسی توهین ونادیده گرفتن نیست که ادعای مدیریت بحرانی ترین لحظات تاریخی وسیاسی کشور را دارد . اگر مردم واقوام دیگر بر رهبران گذشته ملیت باعزت پشتون احترام میکنند باتمام جفاها یکه بخشی از این رهبران کارنامه های ننگین بیاد گار گذاشته اند اما بخاطر مصلحت .وحرمت وشکننده بودن حریم اتحاد ملی بنام "مرحوم " نام گرفته میشود . اما رهبران که متعلق به اقوام غیر پشتون هست وکارنامه های ماندگار در عرصه ملی دارد که نمونه آن قهرمان ملی مسعود بزرگ وشهید صلح استاد معظم برهان الدین ربانی که بخاطر دفاع از حریم . عزت . عظمت . سلامت سرزمینی بنام افغانستان دربرابر پنجابی ها . القاعده . وسایر تروریست های اجنبی از داعیه ملی .حریم وسرحدات وطن واحد ومشترک مان در مشارکت ملی با تمامی رهبران باعزت پشتون آقایون . شهید عبدالحق . شهید حاجی قدیر . شهید . ملاخاکسسار. شهید نقیب الله آخند. شهید . جان محمد خان . استاد سیاف . انجینر عارف . وحید الله سباون . شهید ملک زرین . شهید خان محد خان . فرمانده حضرت علی . فرمانده حاجی ظاهر معاون اول پارلمان کنونی وده ها. صد ها شخصیت های نامدار وپرآوازه بنام جبهه مقاومت ملی تا پای وجان حراست وپاسداری نمودند ایا سزاوار ستایش وتکریم نیستند ؛ امروز مخالفین ملسح که توسط ارتش واستخبارات پاکستان مدیریت میگردند . کشور وفرزندان آن را به کشتار گاه ذلت وتاریکی تبدیل نموده که سود کلان آنرا پاکستانی ها میبرند . ومخالفین ملسح دولت جایگاه وپایگاه سراسری وملی ندارند، رهبران وفرماندهان دیگر اقوام را در کنار خودندارند وکارنامه های جز ننگین وسیاه را درج اوراق تاریخ نموده اند . که مایه شرم تاریخ هست؟پس شخصیت های متعالی و شاخص ها ی دیگران را درزیر خاکستر تعصب بی رحمانه نسبت فقدان ونبود شخصیت های بلنسبه با نام نیک متعلق به تبار وگروه خود ها مدفون گردد. ایا این برنامه عادلانه هست . انتظار میرفت که شورای شهروندان کابل بر تصمیم متعصبانه وزارت معارف مبنی بر تغییر نام" بی بی مهرو" از نام یک لیسه آنهم در جوار ارگ را واکنش نشان میدادند اما متاسفانه این بدعت وسیاست نفاق افگن در حذف یکی از رهبران شایسته مردم کابل که دربرابر متجاوزین استعماری رزمیده وبپاس کارنامه های فخرآفرینش نام یک از لیسه بنامش متجلی گشته بود . عکس العمل وسیع وسراسری را درپی نداشت که لازم هست شورای شهروندان کابل در استرداد افتخار یکی از نام وآوران ومفاخر ملی دست بکار گردیده یاداشتی را به آأرس یونسکو ودیگر نهاد های مسوول داخلی وبین المللی بفرستند ، تا آنانیکه با استفاده از قدرت . زور . جعل وفتنه صفحات تاریخ را وارونه بازتاب میدهند بجای شان شانده شوند . وتابوهای تصنحی را دیگر با جعل تاریخ بنام های محترم جابرانه بر مردم ما تحمیل ننمایند . بلکه به گفته شاعر . اقتصاددان . نویسنده توانا کشور آقای آزرخش حافظی " تاریخ همچو پنجه نقاش چیره دست. تصویر واقعی از ما کشیدنیست " آری چنین خواهد شد وتاریخ قضاوت خواهد کرد؛ که چگونه جعل کاران تاریخ را با زور وسرنیزه مستور میکنند. اما "آفتاب بدو انگشت پنهان نخواهد ماند" ومردم جعل کاران را از مسند قدرت مانند کشور های عربی به زیر خواهند انداخت وبحث کنونی را با کلام گهر بار مولای بزرگ بلخ اختتام میدهم " خوش بود گر محک تجربه آید بمیان . تا سیاه روی شود هرکه درو غش باشد"
بهادر