نویسنده : مهرالدین مشید

 

امریکا اهداف  استراتیژیک خود را در آتش افروزی ها میان افغانستان و پاکستان و ایران دنبال میکند

 

امریکای بوش سالار در آنروز بعد از رخداد یازدهم سپتمبر با کوس و سرنا جنگ با اسلام را زیر نام مبارزه با تروریزم با شتاب بی سابقه یی نواخت  و حتا نتوانست احساسات واقعی خود را پنهان کند و به گونه یی سخن از جنگ صلیبی تازه به میان آورد  .  اسامه با سرمایه گذاری ۵۰۰ هزار دالر امریکایی فکر میکرد که امریکا را از ۵۰ تا ۱۰۰ ملیارد دالر ضربه میزند . او توانست تا با توظیف ۱۹ جنگجوی القاعده که ۱۲ نفر آنان شهروندان سعودی بودند٬ برج تجارتی  جهان را بکوبد و تلفات ۵۵۵ ملیارد دالری را در گام اول بر ناف امریکای ها نقش نماید . 

یک سلسله رویداد های بعدی به گونه یی دستان نیرومند اسامه را بصورت تنهایی در عقب این رخداد زیر سوال برد ؛ زیرا توسعه طلبی های جنگ افروانهٔ‌ امریکا در افغاستان در سال ۲۰۰۱ و لشکر کشی های بر عراق در سال ۲۰۰۳ از بسیاری راز های پشت دروازه های بستهٔ این رخداد پرده افگند و نیات واقعی پنتاگون را در پشت این جنگ  به نمایش گذاشت .

پنتاگون در تبانی با شرکای کاخ سفیدش رویا های سبز و زمردین را در عقب پاشنه های سربازان شان در افغانستان و عراق در خواب میدیدند  .  اشغال افغانستان را به مثابهٔ کشوری با موقعیت مهم ژیوپولیتیک ٬ ژیو ایکونومیک و ژیو استراتیژیکش در چهار راهٔ‌ تجارتی جهان و افتاده بر سر راهٔ‌ ابریشم ٬ دروازهٔ خوبی برای ورود به کشور های آسیای وسطی و رسیدن به چاه های سرشار نفتی بحیرهٔ خزر تلقی میکردند . این رویا هایی خوش و دل انگیز چنان جنگ افروزان کاخ سفید را ذوق زده کرد و لابی های نفتی و اسلحه را به پیش کشاند تا با همکاری نزدیک با لابی های صهیونیستی دست به کار شده و هر چه سریعتر جنگ را بیشتر مشتعل سازند ٬ دامن بزنند و چنین هم کردند و تا کنون هم موفقانه به پیش میروند . چنانکه بعد ها رسانه های جهانی به اساس اسناد و شواهد دست داشتن لابی ها را در پشت این جنگ تایید کردند . جنانکه ندای ملت نوشت (۱): سه گروه در امریکا می خواهند که این کشور در بحران افغانستان باقی بماند . از سه گروۀ لابی عبارت از لابی تیل به رهبری فرماندۀ سابق ناتو و مشاور جدید امنیت ملی اوباما جیمز جونز ، لابی اسلحه که نمایندۀ بزرگ آن رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا و لابی صهیونیستی به رهبری جوبایدن معاون اوباما نام برده است که این ها  در تلاش اند تا بحران افغانستان دوامدار باقی بماند ؛ زیرا از ادامه جنگ این گروه نفع میبرند . این ها حتا  در برکناری کرستال نیز دست داشتند . این گروه در صدد دست یابی به چشمه های نفتی تازه و بدست آوردن نفع بیشتر و گسترش نفوذ اسراییل بر کشور های عربی است که بینانگذار این مفکوره هالبروگ  خوانده شده است  . وی در یک خانوادۀ یهودی تولد شده و شریک کار و تجارت هنری کیسنجر یهودی است که رفیق دیگر او مپیلاسویج رهبر خونخوار صرب ها و سابق رییس بانک بلگراداست که بر جنایات  او بر ضد مسلمانان در صربیا پرده افگند . ناخدای کهنه کار و اسلام ستیز یهودی کشتی توفان زدهٔ جنگ امریکا در افغانستان را به جولان درآورد ؛ زیرا لابی های یهودی در صدد بی ثباتی کشور های اسلامی در جهان هستند.

چنانچه امریکن فری پرس (۲) به قلم "ریجارد واکر" زیر عنوان "اییک نهاد جاسوسی ییکه استراتیژی قدرتمند ترین دولت  جهان را شکل میدهد،  نوشته است : کمیتۀ روابط عمومی امریکا واسراییل (اییک ) نشست سالانۀ خود را در 22 مارچ و با حضور نیمی از نماینده  گان کانگرس امریکا و وزیر خارجۀ این کشور برگزار کرد . آژانس فدرال اف بی آی بدون سر و صدا اقدام به انتشار صد ها صفحه از اسناد محرمانه کرد که نشان میدهد قدرتمند ترین لابی خارجی در واشنگتن طی مدت  چندین دهه به سرقت اسرار امریکا مشغول بوده است . وی به ادامه نوشته است که افشای برخی عملیات جاسوسی اییک طی ماه های اخیر موجب شد تا اسناد منتشر شده از فعالیت های جاسوسی این لابی یهودی  چندان تعجب بر انگیز نباشند ؛ اما پرسش مهمی که باید مطرح شود . این است چرا این سازمان همچنان  به طور علنی و به نماینده گی از یک قدرت خارجی به نام اسراییل در واشنگتن دی سی فعالیت می کند . به اساس گزارش " بنیاد تحقیقات سیاست شرق میانه"دوسیه های طبقه بندی شدۀ اف بی آی بوسیلۀ این نهاد دزدیده شده بود که با مطلع شدن پیشتر اسراییل از موضع کاخ سفید ، امریکا در نتیجۀ توافقنامۀ 1984 با اسراییل آسیب های شدید اقتصادی را برداشته است . اییک نه تنها اسناد را به موساد داده است ؛ بلکه با دادن این اسناد به اعضای کانگرس امریکا موقف خویش را در میان کانگرس نیزتقویت نموده است . افشاگری های سایت ویکی لیکس از روی دهها اسناد مخفی ٬ سازش ها و زد وبند های پنهان استخبارات و وزرات خارجهٔ‌ امریکا در قبال جنگ افغانستان پرده برداشت . سکوت امریکایی ها در برابر انتقادات و سر وصدا های زمامداران افغان پیرامون مداخلهٔ‌ نظامیان پاکستان و وجود رهبران القاعده  و طالبان در پاکستان به رغم شواهد آشکار گوشه هایی از ناگفته هایی بود که بوسیلهٔ‌ سایت   یاد شده افشا گردید . کشته شدن اسامه در هیبت آباد نزدیک یک مزکر نظامی پاکستان به دور از چشمان استخبارات پاکستان و موجودیت ایمن الظواهری و سایر رهبران القاعده و طالبان در مناطق قبایلی پاکستان تحت حمایت های جدی و مستقیم استخبارات این کشور همه ترفند مشرف را در تبانی با استخارات سیا به نمایش گذاشتند که مشرف لیست آدرس های رهبران طالبان را به گونه یی مومیایی کرد و امریکاییها را فریب داد ؛ گرچه عمر این فریب ها کوتاه بود و با کشته شدن اسامه بسیاری چیز ها افشا شد . اکنون وزیر دفاع جدید امریکا به صراحت می گوید که با کشته شدن اسامه در پاکستان به معلومات مهمی دست یافته اند که نشاندهندهٔ آدرس های ده تا ۲۰ عضو ارشد القاعده در پاکستان ٬ یمن و سومالی است و از موجودیت ایمن الظواهری در قبایل سخن می گوید و اما حالا دیر شده است . ترور اسامه بعد از ده سال جنگ در پاکستان بوسیله‌ٔ امریکایی ها را نمی توان به ساده گی به بی اطلاعی ده سالهٔ مقامات امریکایی از او توجیه کرد ؛ زیرا سیا با نفود وسیعی که در میان نظامیان پاکستانی دارد ٬ به این بی اطلاعی شان نمی توان مهر صحت گذاشت . چنانچه با استفاده از همین نفوذ خود در میان نظامیان پاکستان اسامه را ترور کردند .

امریکایی ها فکر میکردند که جنگ در افغانستان به زودی پایان می یابد و شاید هم بخشی از این خوش بینی ها ریشه در اطلاعات غلطی داشته باشد که نظامیان پاکستان به نحوی امریکایی ها را فریب دادند . این فریب بود که امریکا در سال ۲۰۰۳ افغانستان را به فراموشی نهاد و متوجه عراق گردید . نظامیان پاکستان زیر نام سرکوب تروریست ها ملیون ها دالر امریکایی را تا کنون به ده ملیارددالر رسیده است ٬ بدست آوردند و از این پول ها برای احیا ٬ تمویل ٬ آموزش و تجهیز طالبان سود بردند . نظامیان پاکستانی با استفاده از مصروفیت امریکایی ها در عراق به هر میزانی که چانته های خود را برای اخذ پول از امریکا کلان ساختند ٬ به همان میزان برای تسریع روند احیای دوبارهٔ طالبان شتاب به خرج دادند . در آتش این شتاب بود که جنگ مرز های شرقی و جنوب شرقی کشور را فرا گرفت و فراتر از دروازههای کابل تا شمال در بدخشان٬  تخار٬ قندز٬ فاریاب٬ سمنگان دامن گسترد .

در این مدت نظامیان پاکستان با دستان بالایی اهداف شان را بر امریکایی ها تحمیل کرده و به اندازهٔ‌ کافی برای اعتماد زدایی و بی اعتباری زمامداران افغانستان کار کردند تا توانستند حیثیت سخنگوی دولت افغانستان را برای امریکایی ها پیدا کنند . اشتباهی که امریکایی ها هیچگاهی به جبران آن قادر نخواهند بود . اکنون خیلی دیر شده است که امریکایی ها با پرهیز از ارایهٔ اطلاعات استخباراتی برای نظامیان پاکستان کاری را از پیش برده بتوانند ؛ زیرا نظامیان پاکستان چنان در جنگ افغانستان دخیل شده و تا آرنج چه که ت گلو در فرماندهی طالبان دست دراز داشته و فرماندهی مستقیم نیرو های شان را در سراسر افغانستان دارند . حالا پاکستانی ها ضرب شصت شان را برای امریکایی ها نشان داده و دهها نقاط آسیب پذیری امریکایی ها را  در آستین های استخباراتی خود پنهان دارند . از این رو مطمین هستند که امریکای ها را بالاخره به دنبال خود می کشانند و مانند گذشته اطلاعات را از نزد آنان میگیرند و برای طالبان میدهند . بعید نیست که نظامیان پاکستانی با استفاده از تنگدستی های امریکایی ها باز هم آنان رابه تور خود بیفگنند و با فشار های استخباراتی امریکایی ها جیب های خود را پر نمایند  تا آنکه باز هم روزی برسد که لیون پانیتا (۳) وزیر دفاع امریکا گفتهٔ دیروزی خود را بار دیگر تکرار کند و بگوید : وقتی امریکا معلومات استخباراتی اش را با پاکستان شریک  ساخت . پاکستانی ها پیش از عملیات برای طالبان گفتند که بروید ٬ می آیند .

امریکایی که با عبور از پاکستان و استفاده‌ٔ این کشور بحیث « کاندم » بر افغانستان  حمله ورشدند و پاکستانی ها هم دست خود را پل ساختند و با عبور از آبروی خود ده ملیارددالر  از این معامله نقد به کف آوردند . حالا امریکا را در زیر ناوه و چکک های پیهم باران های کشنده قرار داده و سخت در کمین آنان نشسته اند تا از هر چیغ آنان در بدل تعویض ناوه یک مقدار پول تازه بدست آورند ؛ اما اکنون این فریاد کشیدن امریکاییها با عوض کردن محل ناوه های رخداد نه تنها پایانی ندارد ؛ بلکه پاکستانی ها با قرار دادن آنان زیر ناوه های جدید بدون آنکه اندکی از اندوهٔ‌ آنان بکاهند ٬ هر آن بیشتر بر رنج آنان می افزایند . پاکستانی ها اکنون چنان دست بالا بر امریکاییها دارند که به تعلیق افگندن هشتصد ملیون دالر از سوی امریکا برای آنان به تعبیری « یک دهن نصواری » بیش نیست .

امریکاییها این گونه حق سکوت دهی ها برای نظامیان پاکستانی زود هنگام می پنداشتند و شاید این را ماهٔ‌ عسلی برای آنان تلقی میکردند ؛ البته بدین امیدواری که جنگ در افغانستان زود پایان یافته و با کامل شدن اشغال افغانستان بوسیلهٔ امریکا دراز راه بی سرانجامی ها برای امریکایی ها در جنگ این کشور پایان می یابد . کاخ سفید امروز و فردا گفته ٬ اضافه تر از ده سال را سپری نمود و اما هنوز نه تنها جنگ پایان نیافته ؛ بلکه بزرگتر و پیچیده تر شده است . حال امریکا تنها در برابر یک جنگ خطرناک گوریلایی کسترده و پیچیده قرار ندارد ؛ بلکه از این خطرناکتر در برابر کسر بودجهٔ ۱.۴ تریلیون دالری و قرضهٔ ۱۴.۳ تریلیون دالری قرار دارد .

امریکادر سال ۲۰۱۲ بودیجهٔ  ۱۱۹ ملیارد دالری را برای جنگ عراق و افغانستان اختصاص داده است  . بودجهٔ امریک در سال جاری ۱۷ ملیارددالر افزایش یافته است . که باز هم ۸ ملیارددالر کمتر از بودجهٔ  پیشنهادی اوباما است . از  جمع بودجهٔ  نظامی ۶۴۹ ملیارددالری امریکا که  ۱۱۹ آن به جنگ عراق و افغانستان‌ و ۵۳۰ ملیارددالر آن برای هزینه های پنتاگون  به مصرف خواهد رسد که این بودجه شامل هزینه های برنامه های اتومی و پایگاههایی نظامی این کشور نبوده و به اضافهٔ‌ آن ۳۳ ملیارد دالر افزایش خواهد یافت  . (۴)

زمامداران کاخ سفید برای خاک افگندن در چشم مردم امریکا واقعیت های جنگ افغانستان را مخفی نگاه میدارند  . کاخ سفید و پنتاگون هنوز ارقام درستی از هزینه های جنگی و تلفات سربازان کشته شده ٬ معلول و مجروح امریکا برای مردم این کشور ارایه نداده اند . تلاش میکنند تا با اکتفا به نشر یک نوع اطلاعات استخباراتی از طریق چند نشریهٔ خاص مانند نیویارک تایمز و واشنگتن تایمز حقایق جنگ افغانستان را پنهان نمایند . مقامات کاخ سفید همیشه از رقم یک هزار ملیارد دالری در جنگ عراق و افغانستان سخن می گویند  . در حالیکه تحقیقات براون آیوی لیگ  ارقام بزرگتر از این را نشان میدهد : به اساس تحقیقات این مرکز هزینه های نظامی امریکا در افغانستان‌ و عراق برعلاوهٔ عملیات نظامی در پاکستان از مرز ۴ تریلیون یعنی چهار هزار ملیارد دالر گذشته است . این رقم سه برابر  بودجه یی است که کنگرهٔ امریکا برای جنگ هر دو کشور به تصویب رسانده بود . مجلس سنای امریکا مصارف  جنگ را ۱۳۰۰ ملیارد دالر محاسبه نموده است که بسیار کمتر ا زرقم واقعی است  . با این حساب تا هنوز در پردهٔ ابهام باقی مانده است که ۲۷۰۰ ملیارد دیگر این جنگ از کجا تامین شده است . پنتاگون باید سود پولی را که برای تامین مصارف جنگی  قرض گرفته است ٬ باید بپردازد . 

این در حالی است که امریکا هنوز نیاز به پول های زیادی برای مراقبت از سربازان زخمی ٬ معلول و متقاعد خود دارد . به علاوه با کمبود بودجهٔ ۱۵۰۰ ملیارد دالری نیر روبه رو است . این جنگ نه تنها هزینهٔ‌ هنگفتی را در پی آورد ؛ بلکه شمار قرباینان این جنگ به شمول عراقی ها ٬ افغان ها و امریکایی ها از ۲۲۵ تا ۲۲۸ هزار تن رسیده است که ۶۱۰۰ نفر آن مربوط به نیرو های امریکایی هستند . شمار کشته های عراقی تا کنون ۱۲۵ هزار ٬  در افغانستان  به ۱۴۵ هزار نفر رسیده است و در مورد پاکستان آمار دقیقی وجود ندارد . این در حالی است که ارقام رسمی تلفات امریکایی ها را ۱۲۵۶ نفر نشان میدهد . (۵)

 بوش در سال ۲۰۰۳ هزینه های جنگی امریکا را بین ۵۰ تا ۶۰ ملیارد دالر ذکر کرده بود و اما اکنون ارقام نشان میدهد که مصارف جنگ افغانستان برابر به هزینه های ۴۱۰۰ ملیارد دالری جنگ جهانی دوم  شده است . (۶) با توجه به ین مصارف حالا باید از بوش ٬ اوباما و سایر استرتیژیست های جنگ افروز در کاخ سفید پرسید که پس از ده سال برگهٔ‌ پیروز در این جنگ ویرانگر بدست که است . امریکا در برابر این هزینهٔ هنگفت چه پیروی هایی مشخصی بدست آورده است ٬ بالاخره جرئت کنند و بگویند که آیا بن لادن را ترور کرده اند یا با صرف این پول گزاف ملت امریکا را نابود کردند . یا این که این جنگ  در برابر نابودی طالبان در افغانستان و صدام در عراق چه وضعیتی را در این کشور ها  حاکم گردانید . آیا وجدان بیمار حکمروایان کاخ سفید می تواند در استقرار دموکراسی نیم بند و خیلی فاسد ٬ ناکارا و بیمار در افغانستان و عراق دل خوش کنند .  هر گز نه ؛ بلکه امریکایی ها نه این که از  رنج های این مردم کاستند بر آن بیشتر هم افزودند . امروز هر دو ملت عراق و افغانستان تحت فاسد ترین حاکمیت در خون و آتش می سوزند . دموکراسی امریکایی در افغانستان و عراق به مثابهٔ  « شمشیر داموکلس » که تار آن بر دست شماری فاسد ترین افراد مافیایی  افتاده است و با زیر و بالا کردن آن تنها آرامش  داموکلس ها را به تاراج نبرده اند ؛ بلکه هر  آن رفاه و سعادت یک ملت را به خطر نابودی مواجه گردانیده اند . به این هم بسنده نکرده و هر لحظه یی داد را زیر گیوتین ها ذبح شرعی کرده و به بهانه های  گوناگون انقلابیون راستین را از صحنه میرانند و مرتجعین ٬ راهزنان ٬ زنباره ها ٬ مفسدین ٬ وطن فروشان و   جاسوسان را که هر کدام وجههٔ‌ جهادی ٬ لیبرالی و تکنوکراتی دارند و بروی فساد و جنایات خود  جامهٔ‌ دموکراسی کذایی را کشیده اند .  تنها گردن های این مفسدان و خیانتکاران است که از رنج رفتن به زیر گیوتین داد فارغ هستند و آغوش نظام فاسد به روی شان باز است . از همین رو است که نظام کنونی در کشور ما محراق محل و مانور فاسد ترین افراد مادر آزار و پدر آزار است .

حالا که امریکایی ها در افغانستان زمینگیر شده و آخرین امید واری ها را برای اشغال این کشور از دست داده اند و در رویارویی با طالبان خود را زبون و شکست خورده یافته است و در آنسوی خویش را در رویارویی به دشمن سوم و خطرناکی یعنی پاکستان می بیند که نیت خبیث در افغانستان دارد و به هوای رسیدن به عمق استراتیژیک خود رویا های شگفت آوری را ترسیم میکند . در تصویر استراتیژی شکستهٔ پاکستان در افغانستان جایگاهٔ اندکی برای امریکا پذیرفته شده است ؛زیرا در این طرح عمق استراتیژیک با افراطی گری چنان سخت بهم گره خورده است  که ورود امریکا در آن دشوار به نظر میرسد . این دشواری ها امریکا را ناگزیر گردانیده تابه فریب تازه یی رو آورده  و به بهانه خروج خود از افغانستان در صدد تاسیس پایگاههایی نظامی در افغانستان برآید  . این ترفند خویش را زیر نام امضای پیمان همکاری های استرا تیژیک مشروعیت ببخشد . امریکا با توجه به عدم رضایت همسایه های افغانستان بویژه ایران ٬ روسیه ٬ چین و حتا هند و پاکستان برای دست یابی به این هدف به فریب تازه و چند جانبه یی رو آورده است  . از یکسو به گونه های مختلف فشار بر دولت افغانستان را افزایش داده و از  حضور سنگین نظامی خود در افغانستان برای آن سود می برد . درامهٔ حملات راکتی نظامیان پاکستانی هم ریشه در خواست های امریکایی دارد که به ادعای رسانه های پاکستان مانند

هفته نامهٔ ندای ملت  (۷) پاکستان : ا مریکا می خواهد پاکستان و افغانستان‌ را با یکدیگر دست و گریبان شوند .   این روزنامه از حملات افرادی در لباس نیرو های ناتو و افغان به خاک پاکستان سخن گفته است که به گونه یی بازی مرموز امریکایی ها را در عقب این راکت بارانی ها ترسیم میکند .  در این شکی نیست که همسایه های افغانستان بویژه پاکستان  و ایران نه یک همسایهٔ خوب ؛ بلکه دو همسایهٔ آزمند و تمامیت خواه اند که افغانستان را بحیث یک برادر کوچک می بینند تا برادر برابر . از این رو هر دو در فقر و تنگدست ساختن آن به گونه های مختلفی می کوشند . امریکا هم با توجه به این نیات بد همسایه ها نسبت به افغانستان و تنگدستی های این کشور هر از گاهی به حیله های جدید متوسل می شود . امریکا برای رسیدن به اهداف خود در منطقه خواهان همسویی و وحدت کشور های  منطقه بویژه همسویی پاکستان و ایران با افغانستان نیست . در صورتیکه چنین فضای منطقه یی ایجاد شود ٬ هر نوع نیازی برای موجودیت امریکا چه به شکل حضور نیرو ها و چه به شکل پایگاهها در افغانستان نمی رود . تلاش های ناموفق امریکا طی ده سال برای استقرار امنیت در افغانستان یک امر تصادفی نبوده و و در کنار این محو الگو ها در افغانسان در حوزه های مختلف سیاسی ٬ اجتماعی و فرهنگی را نمی توان غیر عمدی شمرد . از سویی هم  فضای متشنج منطقه یی سکوی خوبی برای پرش سیاست های توسعه طلبانهٔ امریکا میتواند به حساب رود .  از این رو امریکا به گونه های مختلفی در صدد بهم زدن مناسبات افغانستان با پاکستان و ایران است . پس  حالا بر دولت های منطقه است که تصمیم درست اتخاذ کنند تا هر کدام با حفظ منافع ملی خود به منافع منطقه یی و جهانی نیز نایل آیند . این در صورتی ممکن  است که هر کدام از این کشور ها با ترک سیاست های خصمانه و بهره جویانه بحیث برادران برابر یکدیگر را شناخته و از هر نوع کوچک نگری ها بر یکدیگر پرهیز کنند . بدون تردید ادامهٔ سیاست های گذشته بوسیلهٔ دولت پاکستان و ایران در برابر افغانستان فاجعه های دردناکی را در پی خواهد داشت که در آتش آن نه تنها افغانستان ؛ بصورت قطع پاکستان و ایران هم خواهند سوخت  . این فاجعه به تاسیس پایگاهٔ امریکا در افغانستان نخواهد انجامید ؛ بلکه از این هم بیشتر سرنوست ملتهای منطقه از بحیره سیاه تا بحیرهٔ خزر و از شرق میانه تا آسیاس ضغیر به خون آبیاری خواهد شد . با تاسف که بازی نطامیان پاکستان و آخوند های ایران تا کنون در برابر افغانستان خیلی خطر ساز بوده و هر دم بهانهٔ خوبتری را برای حضور و بقای امریکاییها در منطقه فراهم کرده اند . شاید این ها فکر کنند با  به قربانی رفتن افغانستان از چنگال دژخیمی مانند امریکا انتقام خواهند گرفت و از شر آن رهایی خواهند یافت . هر گرنه ؛ بلکه هر دو کشور از قربانیان دست دوم و سوم بازی های کاخ سفید خواهند بود . ۱۱ جولای ۲۰۱۱

 

منابع  و یادداشت ها :

۱ - ندای ملت ٬ هفته نامهٔ پاکستانی ٬ ویسا ، شمارۀ 1247 ، 5 جولای

۲ - ملت ، شمارۀ 373 ، 29 می ۲۰۱۰، 8 جوزا ۱۳۸۹

۳ -  رادیو آزادی ٬ اخبارصبح ٬ ۱۱ جولای

۴ - اراده ٬ شمارهٔ ۲۱۵۶ ٬ ۱۰ جولای ٬ ۱۹ سرطان

۵ - با توجه به این آمار ... ٬  اراده ٬ شمارهٔ ۲۱۵۷ ٬ ۱۱ جولای۲۰۱۱

۶ -  همان منبع

۷ ویسا ٬ شمارهٔ ۱۵۱۷ ٬ ۱۱ جولای

 

 

 


بالا
 
بازگشت