قدردانی از يک دوست سفر کرده!
محترم عزيزحيدری دگروال اسبق پوليس وزارت داخله افغانستان پناهنده در کشور زيبا و ديموکراتيک سويدن با اعضای فاميلش بعد از 13 سال اقامت دراين ديار عازم کشور کانادا گرديد.
درآغاز آرامی ، آسايش و زندگی پربار و باعزت درکشور کانادا برای اين دوست مهربان خويش آرزو مينماييم و سپس وظيفه انسانی خود ميدانيم تا چند کلمه در مورد ايشان که در طول 13 سال از نزديک باهم ، آشنايی ، دوستی و رفت و آمد داشتيم بعرض برسانيم تا يادگاری باشد در اوراق زمانه و خوشا بحال آنهايی که خاطرات خوب و نيک از خود درميان دوستان برجا ميگذاند.
عزيزحيدری انسان متواضع ، حليم و بردبار ، با دوستان صميمی و مهربان است. در محله مشهور دهمزنگ کابل تولد يافته ، بعدا با خانواده اش به ده افغانان منتقل گرديده و در آنجا زندگی را سپری نموده اند. اما خود او مدت های طولانی در شق پوليس در ولايت های هميشه بهار ننگرهار و کندز خدمت کرده اند و آخرين وظيفه اش تا هنگاميکه وطن را ترک کرده در رياست عمومی ترافيک شهر کابل بوده است.
اوبعد از اينکه وارد کشور سويدن گرديد و قبولی حاصل نمود بحيث عضو فعال انجمن های مختلف شهر يوتيبوری و حومه خدمت کرده است و حتی از جمله موسسين اين انجمن ها محسوب ميگردد. او در محافل خويش به ظرافت ها و شوخی ها ميپرداخت ، فکاهی ميگفت و به حضار شوروحال تازه می بخشيد.
خانم محترمه او همه سال ميله ی عنعنوی سمنک را که از رسم و رواج های پسنديده ما در موسم نوروز باستان است ، چه از طريق انجمن و چه خارج از آن ترتيب ميداد و تمام زنان شهر را گردهم جمع ميکرد و اسباب خوشی و خوشحالی شانرا فراهم مينمود. او معلم زبان فارسی اطفال و نوجوانان نيزبود که اميد است اين وظيفه فرهنگی خود را در کانادا نيز به انجام برساند.
پسران ايشان پيوسته در خدمت دوستان و هموطنان بودند و در محافل سهم شايسته ميگرفتند.
عزيزحيدری مرد تصوف و عاشق عرفان اسلامی است و به کارنامه های پيشينيان ما درين عرصه علاقه مفرط و فراوان دارد ، داستان های قديمی را در حافظه دارد و با شور شوق آنرا بيان مينمايد و حاضرين را در بحر تفکر و انديشه و يکتاپرستی مفروق ميسازد.
وی دوکتابی را تحت عنوان « حـــــكـايات هـفت سلـطان و گلهای معرفت » شامل داستانهای دلچسپ و خواندنی جمع بندی و تدوين کرده است و در نظر دارد تا هرچه زودتر آنرا چاپ نموده بدسترس علاقمندان قرار دهد.
اين داستانها در سايت آريايی به نشر رسيده است که دوستان ميتوانند آنرا مطالعه فرمايند.
http://www.ariaye.com/dari6/farhangi/haidari/haidari.html
اثر ديگر ايشان بنام « قصه های فولکلوريک ميهن ما» شامل مقالاتی پيرامون وجه تسميه « جوی شير» ، « تپه بی بی مهرو» ، « تپه مرنجان » و « باغ لطيف » که در ساحهً شهدای صالحين موقعيت دارد نيز در سايت آريايی موجود است که خيلی ها دلچسپ و جالب است.
http://www.ariaye.com/dari5/farhangi/haidari/haidari.html
حيدری عکاس ماهر و چيره دستی بود . او در سفرهای دستجمعی دوستان که اغلبا در موسم های بهار ، تابستان و خزان به نقاط مختلف کشور زيبای سويدن تا سرحد دنمارک ، صورت ميگرفت ، تصاوير زيبايی شامل مناظر طبيعی و دلفريب برداشته ، آنها را در دوکست آماده کرده به دوستان تحفه داده است. متاسفانه درين اواخر اين ميله ها ، سفرها و نشست ها کم رنگ شده است و زمانه ما را تقريبا به انزوا قرار داده است. همچنين ، هنگاميکه اسباب خانه اش را به ليلام گذاشت ، يک قسمت اشيا و اسباب بسيار خوب و گرانبها را نيز به دوستان بحيث تحفه و يادگار طور رايگان اهدا نمود.
حيدری پسان ها در ساحهً کوته سنگی زمينی را خريداری کرده و در آنجا خانهً بنا نموده بود و يک قسمت زمين اضافی را بطور رايگان برای اعمار مسجد اختصاص داد و آنرا بدسترس مردم محل قرار داد. او در سفرش در سال گذشته به کابل ، خانه اش را بفروش رسانيد و تصوير زيبايی از مسجد را که به همت مردم آباد شده با خود آورد. اين مسجد زيبا اکنون مورد استفاده نمازگزاران قرار دارد.
دوری اين مرد را که در دوستی وفادار و صادق است ، پيوسته احساس ميکنيم و برای و خانوادهً عزيزش سلامتی ، سعادت ، طول عمر و زندگی پربار درکشور کانادا آرزومنديم.
از طرف تعدادی از دوستان
شهر يوتيبوری ، سويدن