فریادی میان غــزل و غــزال
صبورالله سـیاه سـنگ
دوشنبه دهم اکتوبر دوهزارویازده، زادروز دگرباره جگجیت سنگهـ است. این افروزه سالنماها و سالنامه ها را باید به دوستدارانش شادباش گفت. زندگی دوم او از همین دوشنبه آغاز مییابد.
روزی در جریان کنسـرت، از کسانی که در دورترین گوشه تالار نشسته بودند، پرسید: "آیا آوازم به شما میرسـد؟"، پیرمـردی از جا برخاست و گفت: "جگجیت! هنگامی که تو میخـوانی، آوازت به عرش خدا میرسـد."
خـوشبختانه، سـرنوشت بیدادگر با این آواز آزاده و پرآوازه برخـورد دادگرانه داشت: خامه پرداز بزرگ آسمانها نخـواست او دست بر دوش دیگران از بیمارستان لیلاوتی (ممبی/ هند) برون آید و سالها با گلوگاه فروخفته در تاریکنای خاموشی سوزندگی نبرد نابرابر زندگی و مـرگ را با نگاه اندازه گیرد.
جگجیت سنگهـ با رهاورد هفتاد و اند البوم در سی و پنج سال، توان آفرینشی خـود را به نمایش گذاشت. او آفرینشگرانه زیست، آنچه باید میکرد، کرد و در فرجام رفت و به سـرزمین جاودانگی پا نهاد.
نامبرده، در بامداد بیست و سوم سپتمبر 2011، هنگامی که میخـواست با غلام علی رهسپار کنسـرت شود، دچار خـونریزی مغزی گردید.
جگجیت سنگهـ سه روز پیش از بیمارستان رفتن، در ادیتوریم آموزشگاه "دهیره دون" و چهار روز پیشتر از آن در Nehru Science Centre کنسـرتهایی داشت.
گفت و شنود زیرین با نوجوانان و جوانان (شاگردان آموزشگاه دهیره دون/ هند) نیمـرخ دیگر او را مینمایاند:
پرسش: چه رازی نهفته است در این که خـوشایند و گوارا میخـوانید؟
پاسخ: آدم آرامی هستم. زود از کوره بیرون نمیروم. تمـرین/ ریاضت نیاز به شکیبایی فراوان دارد. باید یک پاره را صد بار تمـرین کرد. راه میانبری نیست. در همین روند شکیبا میشویم.
پرسش: چرا نمیخـواهید با فلمهای بازرگانی هندی پیمان بندید؟
پاسخ: برای بستن آنگونه پیمانها کسی مـرا فرانمیخـواند. نمایه هنری من دگرگونه است. پی کارگردانها و فلمسازها نمیدوم. وقت هم ندارم، زیرا سـرگرم البومها و کنسـرتهایم هستم. در بازار بازرگانی هـر چیز میتواند به فروش رود: هنر نیز فروخته میشود
پرسش: آیا به گمان شما، باید دلشکسته بود تا غزل سـرود؟
پاسخ: نه! چنان نیست. اگر دل بشکند، آدم اندوهزده میشود و در کارهایش اندوه بازتاب مییابند. باید طبیعت/ مزاج، روانشناسی و عادتهای آنانی که با ما پیوند دارند، درست خـوانده شوند. "کبهی کبهی ہم نے یوں بهی اپنے جی کو بہلایا ہے. جن باتوں کو خـود نہیں سمجهے، اوروں کو سمجهایا ہے!"/ گهگاه، بیهوده دل خـوش کرده ایم. با آنچه خـود نمیدانیم، دیگران را آگاهی بخشیده ایم!/ پیش از راه نمایاندن به مـردم، باید خـود مان راه را دیده باشیم.
پرسش: سـروده های البوم تازه از کیست؟
پاسخ: البوم "پرواز" غزلهای پیشین من است و ریکاردی از آهنگهای کنسـرت سنگاپور. سـرودپردازان آهنگهایم چندین تن هستند.
پرسش: غزل در نگاه شما چیست؟
پاسخ: گونه یی از شعر است. غزل هنجارهایی دارد شناخته شده که باید به آنها پابند بود. سنجه نخست وزن است و اندازه مصراعها. سنجه دوم قافیه است و سنجه سوم فرد (شاید هدف جگجیت سنگهـ "ردیف" باشد/ س س). آنچه به این شیوه سـروده میشود، غزل است. با بیانی که گویا غزل به معنای "عشقبازی" است، همنوا نیستم. غزل از واژه "غــزال" آمده و غــزال که در انگلیسی "gazelle" گفته میشود، آهـوست. غزل مانند چشم آهو زیباست و مانند رفتار آهو موزون. جانمایه هایش اندیشه هایند. اینست برداشت من از غزل.
پرسش: غزل دلخـواه تان؟
پاسخ: نمیتوانم برگزینم. هـر آنچه مـردم در کنسـرتها از من بخـواهند. برای من همه دلخـواه اند.
پرسش: فرزند از دست رفته تان [ویویک سنگهـ] یادبودهای شگرفی برجا گذاشته باشد. بهترین آنها چیست؟ آیا او نیز آوازخـوان بود؟
پاسخ: او دوستدار موسیقی بود. "درم" مینواخت. در آستانه برگزیدن راه ایستاده بود. بسیار میخـواست در امـریکا آموزش ببیند. موسیقی را دوست داشت. "درم" او هنوز با ماست.
پرسش: کسنرت آینده شما در ممبی؟
پاسخ: بیست و سوم جولای [دوهزارو ده] در نهـرو سنتر
پرسش: البوم آینده؟
پاسخ:
البوم آینده بر بیناد کارهای گلزار خـواهد بود. کنسـرت نخست در بیست و چهارم
جولای در نویدا [اتر پردیش]
است. سه چهار پیشنهاد دیگر هم به دست آورده ام. شاید روز ششم سپتمبر به دهلی
برگردم.
پرسش:
از آهنگها تان زیاد میدانیم و از زندگی تان کم، زیرا چنانی که باید در رسانه ها
نیامده است. اندکی از زادگاه و زندگی تان بگویید. چگونه به موسیقی روآوردید؟
پاسخ: زندگینامه ام را در کتاب "Beyond Time" (فراسوی زمانه) بخـوانید. کارنامه ها و عکسهایم نیز در آن دیده میشوند. "فراسوی زمانه" را میتوانید از این سایت به دست آورید:
پرسش: چنان مینماید که آقای پندت با نواختن ویلون رونق ویژه به کنسـرتهای شما میدهد. چگونه با او آشنا و همکار شدید؟
پاسخ: او در یک هوتل مینواخت. آوازخـوان جوانی بود. با من آمد. خیلی پیشرفت کرده است و اینک از بهترینهای گروه همکارانم در کنسـرتها به شمار میرود. آقای پندت پسـر شمبو شرما (قوالی خوان) است. پیوسته میکوشد بهتر از پیش کار کند.
پرسش: مانند کنسـرت تازه در سنگاپور، آیا نقشه رفتن به مالیزیا نیز داشته اید یا دارید؟
پاسخ:
هـرگز مالیزیا نرفته ام. پیشنهادهایی شده است. شاید امسال بروم. کنسرتی خـواهم
داشت در ماه دسمبر در بنکاک. شاید از همانجا سـری به مالیزیا بزنم.
پرسش:
چشم انداز غزل در برونمـرزها چگونه است؟
پاسخ: از غزلخـوانهای دیگر نمیدانم. تازگیها در امـریکا بودم و در هفت هفته، بیست و هشت برنامه داشتم. همچو رویداد ریکاردی در تاریخ غزل به شمار میرود. گرایش مـردم پسند شدن غزل در کشورهای دیگر فزونی گرفته، زیرا "موسیقی امـروز" آبروی خـود را باخته است. همه دست اندرکاران "موسیقی" آهنگهای ریکارد شده شان را lip-sync (لبسـرایی) میکنند. به پندار مـردم، آنها تماشاچیان را [در بس شهـری] به گردش میبرند! از همینرو، غزل و بهجن (نیایشسـرود) بیشتر جا می افتند.
پرسش: دیریست شما و همسـر تان آهنگ نساخته اید و دوگانه نخـوانده اید. چرا؟
پاسخ: او آهنگ نمیسازد، آواز میخـواند. من آهنگ میسازم. او ساخته های مـرا نمیپسندد و نمیخـواند!
پرسش: افزون بر موسیقی چه میکنید؟ چه دلگرمیهایی دارید؟
پاسخ:
دوست دارم پول درآورم! از اسـپدوانی خـوشم می آید. اسپ دارم. موترهای خـوب را
نیز میپسندم.
پرسش:
آیا امیدی به دوگانه خـواندن چترا سنگهـ و شما هست؟
پاسخ: بسیار دشوار! اگر یکبار از گردونه بیرون افتید، بیرون افتاده اید. واپس آمدن خیلی دشوار است.
پرسش: کدامیک از کنسـرتهای جهانی تان بازآرنده یادهای خـوشایند است؟
پاسخ: Royal Albert Hall [انگلستان] جایگاه دلخـواهم بود. شکوهنده است: گنجایش ششهزار تماشاچی را دارد. هـر آوازخـوان میخـواهد آنجا هنرنمایی کند. در 1982 دو برنامه در Royal Albert Hallداشتم. هـر دو بار تکتها یکسـره فروش رفته بودند. اکنون Wembley Concert Centre در لندن و Espalande سنگاپور تالارهای دلخـواهم هستند.
پرسش: پیام تان [به جوانانان] چیست؟
پاسخ: خـوشــبختی هـمـه تان را آرزو دارم. خـواهـش میکنم از سگـرت – اگـر میکشـید – پـرهیز کـنید. با سالمندان مهـربانی ورزید. دسـتیار مادرها و پدرها تان باشید.
آویزه ها
1) این گفت و شنود در روزنامه "India Times" شماره 198/ هفدهم جولای 2010 آمده است.
2) شماری از پرسشها و نیز تکه هایی که جگجیت سنگهـ آن را دو سه بار بر زبان آورده بود، کوتاهتر ساخته شدند.
[][]
کانادا/ دهم اکتوبر 2011